eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
313 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک عمر هست دست خداوند یاورش هر بنده ای که حضرت زهراست مادرش هر کس که خواست عزت دنیا و آخرت زهرا شده است دلخوشی اول آخرش @hosenih زهراست آن که خادمه اش آسمانی است زهراست آن که معجزه کرده است نوکرش زهرا چراغ راه حسین است و مجتبی زهراست آنکه زینب کبراست دخترش زور مغیره ها که به زهرا نمی رسد پس قاتلش شده است غریبی رهبرش @hosenih پهلو شکسته ، پیر ، زمین گیر شد ولی یک ذره کم نگشت ارادت به حیدرش شب تا سحر سه ماه فقط درد می کشید دیوار و در چه ها که نیاورد بر سرش ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ منم یهودیِ این شهر ، شهرِ بی دردی منم یهودیِ این شهر ، شهرِ نامردی منم یهودیِ این شهر ، شهرِ دلتنگی جدا از این همه مردم ، جماعتی سنگی @hosenih منم کلیمیِ دیروز و شیعه‌ی امروز نشسته‌ام سرِ یک کوچه ، کوچه‌ی جانسوز منم گدایِ همین خانه ، خانه‌ای بی در اسیرِ غربتِ مردی شبیهِ پیغمبر من از اهالی خیبر نشینِ صحرایم بزرگ زاده‌یِ قومی زِ کیشِ موسایم @hosenih منم که دیده دو چشمم شکوهِ خیبر را حماسه‌های نفس گیرِ دستِ حیدر را تمامِ خیبریان را به پایِ خود افکند همان دو دست که در را زِ جای خود بَرکَند تمامِ لشگرِ ما را اشاره‌اش پاشید زمین و هرچه در آن بود را به هم پیچید @hosenih همان دو دست که بوئیدشان پیمبر عشق همان دو دست که بوسیدشان پیمبر عشق رسید نوبتِ روزی که خواب می‌دیدم بر آن دو دست خدایا طناب می‌دیدم صدای هلهله و ازدحامِ مردم بود شراره بود و در و دود بود و هیزم بود @hosenih میان گریه‌ی طفلان دو دست او را بست همان کسی که لبش غرقِ در تبسّم بود شکسته بود در و مادری زمین می‌خورد صدایِ ناله‌ی او بین خنده‌ها گُم بود اشاره کرد که او را پِیِ علی بزنند میانِ اهل مدینه عجب تفاهم بود @hosenih هر آنکه بود در آن کوچه سمت زهرا بود تمامِ راه خدایا پر از تلاطُم بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با چشم‌های نیمه بازت گاه گاهی چشمان خیس و خسته‌ام را کن نگاهی وقتی تنورِ خانه روشن شد برایت گفتم خدا را شُکر کم‌کم رو براهی @hosenih دستاس را چرخاندی اما رنگِ خون شد دستاس فهمید از نگاهت بی گناهی از بس به پای گریه هایت آب رفتی چون پوستی بر استخوانی مثلِ کاهی پهلو به پهلو می‌شوی و می‌چکد خون از زخم‌هایِ پیکرت خواهی نخواهی @hosenih از دردِ شانه ، شانه می اُفتد زِ دستت خون می‌نشیند کنجِ لب‌هایت زِ آهی در خواب بودی چادرت را باز کردم شاید ببینم چهره‌ات را در پگاهی دیدم که پائین تر زِ چشمان تو پیداست زخمِ عمیقِ پنج انگشتِ سیاهی @hosenih این چند شب از سرنوشتم روضه خواندی از سر گذشتم ، از جدایی ، بی پناهی گفتی غروبی شعله می‌پیچد به بالم گفتی که می سوزم میانِ خیمه‌گاهی در حلقه‌ی نامحرمان و نیزه داران هرجا که می‌گردم ندارم تکیه گاهی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غم که آوار می شود اِی وای درد بسیار می شود اِی وای خواب دُشوار می شود اِی وای سُرفه خونبار می شود اِی وای روضه تکرار می شود اِی وای @hosenih غربتِ بی حَدَش به یادش هست هِق هقِ مُمتدَش به یادش هست پسرِ ارشدش به یادش هست قاتلی که زَدَش به یادش هست تا که بیدار می شود اِی وای @hosenih کُن دعا که دِگَر زمین نَخورَد هیچ زن در گُذَر زمین نَخورَد لا اقل بی خبر زمین نَخورَد پیشِ چشمِ پسر زمین نَخورَد که چنین زار می شود اِی وای @hosenih شهر صد رنگ بود و مادر بود نیَتِ چَنگ بود و مادر بود کوچه‌ای تَنگ بود و مادر بود هر طرف سنگ بود و مادر بود فصل آزار می‌شود اِی وای @hosenih خواست پیشَش سپر شود که نشُد سدِ چندین نفر شود که نشُد مانعی در گُذَر شود که نشُد قَدِّ او بیشتر شود که نشُد حرفِ انظار می شود اِی وای @hosenih وای از ازدحام و نامحرم آه بیت الحرام و نامحرم فاصله یک دو گام و نامحرم پا به ماهِ امام و نامحرم چشم خونبار می شود اِی وای @hosenih کَمَرَش را گرفت برخیزَد پسرش را گرفت برخیزَد چادرش را گرفت برخیزَد تا سرش را گرفت برخیزَد همه جا تار می شود اِی وای @hosenih از زمین خوردنش شکسته شده هفت جایِ تنش شکسته شده حسن از دیدنش شکسته شده هم علی هم زنش شکسته شده وقتِ دیدار می شود ای وای @hosenih با رُخِ خیس و چهره ی زردش پسرش تا به خانه آوردش صورتش را گرفته از مَردَش نه که سیلی دلیلِ سر دَردَش سنگِ دیوار می شود ای وای ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم دوبند از فاطمی ▶️ تو آمدی و زن به جمال خدا رسید انسان دردمند به درک دعا رسید تو آمدی و مهر و وفا آفریده شد تو آمدی و نوبت عشق و حیا رسید هاجر هر آن چه هروله کرد از پی تو کرد آخر به حاجت تو به سعی صفا رسید احمد (ص)اگر به عرش فرا رفت با تو رفت مولا اگر رسید به حق با شما رسید داغ پدر ،سکوت علی (ع)، غربت حسن (ع) شعري شد و به حنجره ی کربلا رسید در تل زینبیه غروبت طلوع کرد با داغ تو قیامت زینب (س) فرا رسید با محتشم به ساحل عمان رسید اشک داغ تو بود بار امانت به ما رسید تسبیح توست رشته ی تعقیب واجبات قد قامت الصلاتي و حي علي الصلات @hosenih شب گريه های غربت مادر تمام شد زینب (س) به گریه گفت که دیگر تمام شد امشب اذان گریه بگويد بگو، بلال سلمان به آه گفت ابوذر تمام شد طفلان تشنه هروله در اشک می کنند ایام تشنه کامی مادر تمام شد آن شب حسن (ع) شکست که آرام تر ! حسین (ع) چشم حسین (ع) گفت : برادر! تمام شد تا صبح با تو استن حنانه ضجه زد محراب خون گريست كه منبر تمام شد زاینده است چشمه ی زهرایی رسول باور مكن که سوره ی کوثرتمام شد باور مكن كه فاطمه (س) از دست رفته است باور مکن حماسه ي حیدر تمام شد؟ زهرا (س) اگرنبود حدیث کسا نبود زینب (س) نبود و واقعه ي کربلا نبود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این خانه را خراب مکن بر سرم مریز غمگین ترین مریض ، علی را بهم مریز این قدر وقتِ شانه پرت را تکان مده پلکِ تو کافی است سرت را تکان مده @hosenih امشب چقدر حال و هوایت عوض شده تقصیر سرفه است صدایت عوض شده آئینه‌ی ترک ترک از سنگِ غم ، مریز خانوم من عزیز علی را بهم مریز دیدی چگونه زندگی‌ام را بهم زدند دیدم تو را چگونه همه پشتِ‌هم زدند @hosenih قلبم کنارِ توست ولی تیر می‌کشد این چند وقت پشتِ علی تیر می‌کشد باشد قبول چهره‌ی خود را نشان مده گهواره خالی است عزیزم تکان مده ای خون تازه اینهمه در هر قدم مریز ای سرفه‌ی غلیظ علی را بهم مریز ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ▶️ گوش کن نعره‌ی طوفانِ نجف یازهراست گوش کن شُرشُرِ باران نجف یازهراست فاطمه نَفسِ علی و نَفَسَش فاطمه است جانِ زهراست علی جانِ نجف یازهراست @hosenih هرکه مشغولِ زیارت بشود می‌بیند نقشِ آئینه‌یِ ایوانِ نجف یازهراست از حرم می شنوم :فاطمه را بشناسید همه‌ی روزی مهمانِ نجف یازهراست ‌مرقد فاطمه یا مضجعِ مولا اینجاست؟ بس که گفتند که درمانِ نجف یازهراست @hosenih دستِ زهراست، اگر سمت نجف می‌آیی بخداوند که سلطانِ نجف یازهراست گریه بر فاطمه کردیم و زِ جان سیر شدیم ما چشیدیم ...فقط نانِ نجف یازهراست گریه کردیم در این صحن و چه آرام شدیم چاره‌یِ حال پریشان نجف یازهراست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ جانان علیست...فاطمه...یک امشب گریان علیست...فاطمه...یک امشب @hosenih ای صبح نیا، دلت مگر می آید!!! مهمان علیست...فاطمه...یک امشب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خرمن آسودگی شرار بگیرد چادر مادر اگر غبار بگیرد وای از آن لحظه ی بدی که ببینی گوشه ای از دامنش به خار بگیرد @hosenih فصل خزانش، بهار خوشه ی اشک است فاطمیه باغ گریه بار بگیرد شام عروسی به فکر سائل خویش است جامه ی نوداده، وصله دار بگیرد حُرمت میلش ببین که تا به کجاهاست! رفته برایش خدا انار بگیرد @hosenih دست علی گرچه بسته دراُحد امروز دست ورم کرده ذوالفقار بگیرد بد لگدی بود! محسن ازنفس افتاد خواست که طفلی ز در فشار بگیرد گریه ی زهرا به اختیارخودش نیست! از دروهمسایه اختیار بگیرد @hosenih ماندم ازآن بازوی شکسته، چگونه آمده پای تنورکار بگیرد؟ گودی چشمش مرا کشانده به گودال تا مژه ام زخم بیشمار بگیرد با دلِ خون رفت ازمدینه، علی هم مانده برایش کجا مزار بگیرد؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نسيم آرامتر خوابيده بانو مزن پروانه پر خوابيده بانو @hosenih دگر رخصت نيازی نيست جبريل مزن ديگر به در خوابيده بانو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شعرم به مدح حضرت زهرا رسیده است روی زمین به عالم بالا رسیده است باغ و بهار می چکد از بیت بیت من شعرم شکوفه وار به زهرا رسیده است @hosenih آمد بهار خرّم و زهرا شکفت ماه خورشید گرم محض تماشا رسیده است میلاد دختر گل و ریحان و روشنی ست شعری شریف و شاد و شکوفا رسیده است @hosenih نوروز آمده ست به تبریک فاطمه چون رودخانه ای که به دریا رسیده است :: هستی، نجات یافته ی حُسن خلق توست زیبایی و کمال به امضا رسیده است @hosenih حُسنش رسیده است به فریاد زندگی خُلقش به داد مردم دنیا رسیده است :: وقتی که مادر پدری، پیر امتی شعرم به درک امّ ابیها رسیده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غم می‌وزید شادیِ ما مختصر کُنَد شب می‌رسید کامِ مرا تلخ تر کُنَد کو مَحرمی که بر درِ این خانه سر زَنَد کو مَرحمی که بر جگرِ ما اثر کُنَد @hosenih مادر که می‌رود همه‌ی خانه بی کَس‌اند مادر که هست خنده از اینجا گذر کُنَد باشد‌ ، مریض هم شده باشد به خانه‌ات کافیست در نماز که چادر به سر کُنَد او هست نانِ تازه و گرمیِ خانه هست کافیست در قنوت دعایی اگر کُنَد @hosenih من روضه خوانِ خویشم و دیدی که روزگار! آتش نکرد آنچه که غم با جگر کُنَد نامردِ شهر با همه ولگردها رسید تا که تمام قصه‌یِ دیوار و در کُنَد گردن کشید ...دید علی نیست...شیرشد تا بی خیال طعنه زند خنده سر کُنَد @hosenih اول قباله‌یِ فدک از دستِ ما گرفت می‌خواست تا غرورِ مرا خُرد تر کُنَد محکم گرفته مادرِ من چادرش ، ولی فرصت نشد که دست به رویش سپر کُنَد عمدا میانِ تنگیِ کوچه کشیده زد تا ضربِ دستِ او دو برابر اثر کُنَد @hosenih یک تن میانِ چند نفر حرفِ ساده نیست مادر زدن به پیش پسر حرف ساده نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ رفتی و پناه عالمیْنت میسوخت قلب حسن(ع) و جانِ حسینت(ع) می‌سوخت @hosenih قران و تمام عترتت خورد زمین در شعله حدیث ثقلینت می‌سوخت! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام مشغول کارِ خانه شدی خوش سلیقه ام؟ زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی؟ داری برای دل خوشی ام کار می کنی @hosenih در این سه ماه آب شدم،امتحان شدم با هر صدای سرفه ی تو نصفِ جان شدم با دیدنت، نگاه مرا سیلِ غم گرفت با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت این بوی نان داغ به من جانِ تازه داد حتی به پلکهای حسن جانِ تازه داد @hosenih زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند باید کمک کنم، کمرت درد می کند آیینه ی پُر از ترکم احتیاط کن با بالِ خسته شاپرکم احتیاط کن تا کهنه زخمِ بازویتان تیر می کشد دستاس خانه آهِ نفس گیر می کشد @hosenih با اینکه اهلِ صحبت بی پرده نیستم راضی به رنجِ دستِ ورم کرده نیستم از دستِ تو به آه شکایت بیاورم نگذاشتی طبیب برایت بیاورم جارو نکش! که فاطمه جان درد می کشم دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم @hosenih جارو نکش! که عطر بهشت ست می بری! رویِ مرا زمین نزن این روزِ آخری باغِ بدون غنچه و گل دلنواز نیست ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست گیرم که گرد گیریِ امروز هم گذشت فصل بهار آمد و این سوز هم گذشت @hosenih آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی!؟ خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی؟ زهرا به جایِ نان، غم ما را درست کن حلوایِ ختمِ شیرخدا را درست کن مبهوت و مات ماندم ازاین مِهر مادری!؟ دستِ شکسته جانب دستاس می بری؟ @hosenih جانِ علی! بگو که تو با این همه تبت شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت؟ شُستی تنِ حسین و حسن با کدام دست؟ آماده کرده ای تو کفن با کدام دست؟ حرف از کفن شد و..جگرت سوخت فاطمه از تشنگی لب پسرت سوخت فاطمه @hosenih حرف از کفن شد و..کفنت ناله زد:حسین خونابه های پیرهنت ناله زد: حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ فضه که هست! پس تو چرا کار می کنی!؟ جارو نکش که سرفه امانت نمی دهد نانی بخور! عزیز دلم آب رفته ای! این کاسه های آب توانت نمی دهد @hosenih دنبال رنگ چهره در آیینه ات نباش آیینه شرم کرده، نشانت نمی دهد تابوت قوس دار و عجیبی که ساختم شرحی ز حجم جسم کمانت نمی دهد دستاس! دست فاطمه ام پینه بسته است از خواهش من است تکانت نمی دهد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شبیه باد وقتی یاس پرپر را نمی فهمد تبر افتادن سرو و صنوبر را نمی فهمد چه فرقی می کند شمشیر باشد یا غلاف اصلا که ظالم حرمت دخت پیمبر را نمی فهمد @hosenih مرا مانند آتش نه ، تصور کن مرا چون دود که فرق چوبهای خشک با تر را نمی فهمد مرا مانند تابوتی تصور کن که شب هنگام دلیل شانه ی لرزان حیدر را نمی فهمد کسی که پشت در حتی نفهمیده است محسن را یقینا بین صحرا حال اصغر را نمی فهمد @hosenih شبیه سینه ای زخمی که وقتی میخ می بیند.... سری بر نیزه می بینم که خنجر را نمی فهمد قنوتم گرم آمین است در الجار ثم الدار ولی عجل وفاتی های مادر را نمی فهمد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ درنمی آیدجلو فاطمه می آید و‌حیدر نمی آید جلو @hosenih در مرام شیعیان تا ولی باشد که پیغمبر نمی آید جلو دست بالا می رود هرچه زحمت می کشد معجر نمی آیدجلو درد مادر این شده شانه بالا می رود دختر نمی آید جلو درد دختر این شده وقت بازی کردنم مادر نمی آید جلو درد زهرا و علی ست که حسن از چارچوب در نمی آید جلو @hosenih درد اهل خانه شد اینکه مادر دیگر از بستر نمی آید جلو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حزنی عجیب شادی ما را خراب کرد ما را برای غصه و غم انتخاب کرد ما شیعه ایم، مست دو چشمان حیدریم حب علی است غوره ی ما را شراب کرد @hosenih رحمت بر آن کسی که از آغاز زندگی ما را غلام حضرت زهرا خطاب کرد در فاطمیه ها که خدا غرق ماتم است زهرا به روی گریه کنانش حساب کرد غوغا نموده ذکر شریفش میان شهر پرچم سیاه مادرمان انقلاب کرد @hosenih ما با دعای فاطمه عزت گرفته ایم رحمت بر او که عزت ما بی حساب کرد راه نجات در همه جا دست فاطمه است باید ز هر چه معصیتش اجتناب کرد آرامش علی است به لبخند فاطمه با خنده اش دعای علی مستجاب کرد @hosenih قاتل عجیب پیش دو چشمان مجتبی بهر شکستن گل حیدر شتاب کرد دستی پلیدصورت گل را نشانه رفت ردی کبود خون به دل بوتراب کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بگذار نیاید به دهانِ در و دیوار در پرده بماند جریانِ در و دیوار تا اینکه نبیند پسرش٬میخ دری را صد بار قسم داده به جانِ در و دیوار @hosenih شرمنده ولی آه چه مانده است از این یاس بین لگد و میخ و تکانِ در و دیوار در پاسخ اینکه چه گذشته است به زهرا بند آمده یک عمر زبانِ در و دیوار این بوی بهشت است که در کوچه می آید از سینهٴ یک غنچه میانِ در و دیوار @hosenih باید بنویسد پس از این واقعه٬ تاریخ غم های علی را به توانِ در و دیوار ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ یک نفر بر گرد مولا با سپر چرخیده بود بهتر است اینکه بگویم با پسر چرخیده بود سرنوشت شیعه را جور دگر می زد رقم در به سمت داخل کوچه اگر چرخیده بود @hosenih آمده مولا به پای خویش و بیعت کرده است در تمام شهر این گونه خبر چرخیده بود تا همین اندازه می گویم که از بس ضرب داشت یک نفر سیلی زد اما پنج سر چرخیده بود می شد از طرز قدم هایش بفهمی با شتاب دور خود در عرض کوچه یک نفر چرخیده بود @hosenih آن که مصداق شریف جمله ی «لولاک» بود سمت پهلویش چرا لولای در چرخیده بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ببار ، اشک ، به رنگ سیاهِ پرچم ها به شور ، روضه ، زمینه ، به نوحه ها ، دم ها @hosenih دوباره بیرق و طبل و کتیبه آماده ....... که فاطمیّه بُود مادرِ محرم ها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ جای آتش، شمع گر سوسو بگیرد بهتر است شمع اصلا آتش از یک سو بگیرد بهتر است باعث زحمت شود اصلا اگر شانه زدن گاه روی صورتی را مو بگیرد بهتر است @hosenih اینکه می خواهد بگوید بهترم این خوب نیست اتفاقاً دست بر زانو بگیرد بهتر است بی تعادل درمیان خانه جارو می زند کشتی بی بادبان پهلو بگیرد بهتر است گرچه می ارزد به شادی علی این اتفاق فضه از دستش ولی جارو بگیرد بهتر است @hosenih برخلاف آنچه می گویند با این حال و روز هرچه زهرا از علی اش رو بگیرد بهتر است از علی رو را بپوشاند ولی پیش حسن اتفاقا دست بر بازو بگیرد بهتر است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خانه ی صدیقه ی اطهر پناه اولیاست چشم امید تمام انبیاء بر این سراست بر در این خانه رفتن کار ختم الانبیاست فاطمه دلبستگیِ شیر مردان بود... حیف! خانه ی زهرا پناه بی پناهان بود... حیف! @hosenih آتش دنیاپرستان شد از این در شعله ور در میان قبر شد قلب پیمبر شعله ور شد دل شیر خدا از داغ همسر شعله ور هتک حرمت شد به قرآن، کوثری در شعله رفت پیش چشم اهل خانه مادری در شعله رفت @hosenih خصم پای درب خانه پافشاری می کند مادر ما داغ دیده بی قراری می کند این وسط مسمار در هم کج مداری می کند با لگد در جابجا شد، پهلوی زهرا شکست بار شیشه داشت مادر، دشمنش آن را شکست @hosenih داغ روی داغ، پیوسته شده، فضه بیا دست های مرتضی بسته شده، فضه بیا بازوان فاطمه خسته شده، فضه بیا از فشار درب زهرا هستی اش را باخته گل میان دود و آتش غنچه را انداخته @hosenih سینه ها آتش گرفت از رفتن شش ماهه ای وای از بی تابی و آشفتن شش ماهه ای کربلا، در قلب بابا خفتن شش ماهه ای در حقیقت هر چه شد بین در و دیوار شد ریشه ی تیر سه شعبه، تیزی مسمار شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با "محبت" آمدی، صید کمندم کرده ای با همین ترفند ساده، پایبندم کرده ای بی بهاتر از همه هستم ولی با لطف خود در میان عاشقانت ارجمندم کرده ای @hosenih بار سنگین گناهانم ذلیلم کرده بود با نگاه رحمت خود سربلندم کرده ای در پناه گرم آغوشت مرا جا داده ای در پناه خود مصون از هر گزندم کرده ای بیشتر از دیگران دارم صدایت می زنم بیشتر از دیگران چون دردمندم کرده ای @hosenih راستش این است آقاجان اگر می خواهی ام چون محب مادرت بودم، پسندم کرده ای تا قیامت روزی ام از خوان زهرا می رسد شاکرت هستم که بر او مستمندم کرده ای ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با نوکری ات سینه زن شوکت گرفته هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته شرکت، میان مجلست دارد قداست عاشق وضویش را به این نیت گرفته @hosenih بی بی دعاکن تا دوباره بازگردد حال بکایی را که معصیت گرفته ما هرچه بالا می رویم از فاطمیه است از روضه ات ایمان ما برکت گرفته هرکس توسل کرد بر خاک قدومت حاجات خود از مرتضی راحت گرفته @hosenih روزه بگیر و باز افطارت عطا کن حاتم به پشت خانه ات نوبت گرفته سائل، پیِ کهنه لباست آمد اما رَخت عروسی از تو بی منت گرفته شرحِ نماز تو همین بس که نوشتند وصف کبودی و ورم پایت گرفته @hosenih فردا خیالش تخت باشد هرکه امروز دنباله ی کار تو با همت گرفته نوع اراداتش به مادر فرق دارد... ...هر کس که از خطِ ولایت خط گرفته در اوج سختی ها خودش فرمود رهبر در خیمه گاه فاطمه حاجت گرفته @hosenih خاک دو عالم بر سرم آخر چه شد که مادر نشسته قصد قد قامت گرفته وقت رکوعش خم شد آهسته ولی وای انگار پهلویش از این بابت گرفته ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih