eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
474 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ اندیشه در حواشی؛ جرأت مطهری ✍️ علی عسگری، پژوهشگر علوم اجتماعی یکی از سنت‌ها تحصیلی در حوزه‌ی علمیه، مطالعه‌ی شرح‌ها و حاشیه‌های کتاب‌های درسی است تا به تعبیر برخی از اساتید خبره، طلبه بعد از گذراندن دوره‌ای جامع از فقه و اصول، با دیدن حواشی ملا شود و بتواند تفقه کند و دین‌شناس شود. شاید این شیوه‌ی تحصیلی برای ملا شدن در حوزه و فهم شیوه‌ی استدلال به روایات و آیات، هیچ گاه کهنه نشود و همیشه مورد استفاده‌ی عموم طلاب قرار بگیرد؛ اما چه می‌شود که کاوش میان برخی از حواشی، توسط بعضی از مدرسین ممنوع می‌شود و طلبه‌ها جرأت نزدیک شدن به آنها را ندارند، تا جایی که حتی حاشیه‌ها آنقدر به متن نزدیک هستند که نمی‌توان بدون بررسی‌شان به دقت فقهی رسیده و نظریه‌ی دقیق اسلام را تبیین کرد؟! نیاز‌های فکری بشر همزمان با پیشرفت ابزاری تمدن غرب و تکثر سلایق گوناگون_قطع نظر از درست یا غلط بودنشان_ به قدری گسترده شده است که شاید مهم‌ترین حاشیه‌ی یک طلبه را به هنگام تحصیلش در حوزه‌های علمیه، رقم زده باشد. این حاشیه آنقدر وسیع و خطیر است که توانسه زیست شخصی برخی از طلاب را دچار مشکل کند و آنان را از سیر در حال حرکت متن‌خوانی مرسوم در حوزه خارج و یا به راننده‌ی اسنپ، ویزیتور یک شرکت خوراکی و چیز‌هایی که مخالف با زی‌طلبگی در مدارس علمیه نامیده می‌شود، تبدیل سازد. ۶۰ سال قبل، کسی از حوزه‌ی علمیه برای پاسخ به نیاز‌های جامعه‌ی مکانیکی دورکیم و کنترل اراده‌های آزاد جان لاک میان اقشار مختلف مردم قد علم کرد تا هنوز که هنوز است، نامش به عنوان فرمانده‌ی جهاد تبیین در عصر تبعید امام خمینی(ره) بدرخشد و او کسی جز شاگرد بی‌نظیر علامه طباطبایی(ره)، شهید آیت الله مطهری نبود. مطهری کسی بود که نه اصالت الفردی و نه اصالت الجمعی بود. او کسی است که بر اساس نظریه‌ی فطرت، انسان مجبور در نگاه اندیشمندان غربی را، مستقل خواند تا بفهماند زیر چتر استعمارگران بودن، همان جبر تاریخی که هگل از آن یاد می‌کند نیست و این جبر، حقیقت ندارد. وقتی استاد مطهری با چنین قوه‌ی بدیع و درخشانی می‌توانست چنین نظریه پردازی داشته باشد تا انسان اسلامی عصر بحران‌زده‌ی سلطه‌گری لیبرال‌ها و مارکسیست‌ها را از خاک مذلت به عرصه عزت، حیات اندیشه ببخشد، چگونه نمی‌توانست بین متن و حاشیه تعامل برقرار کند؟ اگر توجه به حواشی که در عین حال متن اصلی روزگار بودند وجود نداشت، آیا امروز کسی می‌توانست نسبیت کلی اخلاق را رد کرده و به هویت نابود‌‌ شده‌ی انسان در غرب بخندد؟ شاید مطهری می‌خواست جمع عرفی دیگری را رقم بزند که آن تقدم حاشیه بر متن بوده است! به نظر می‌آید جامعیت مطهری نسبت به متن و حواشی عصر حاضر، که به تعبیر رهبر انقلاب موجب احیای تفکر اسلامی شده است، عنصر مغفولی در حوزه‌های علمیه باشد که نپرداختن به آن عنصر، هر متن درسی را به حاشیه‌ی دوری از ساختار سراسر منحط شهر مدرن می‌برد. شهری که برای بررسی شرح‌های کتب فقهی و اصولی، سکولار شدن و غل و زنجیز شدن در واتیکان اسلامی را توصیه می‌کند. حال سؤال این است که اگر مطهری به حاشیه‌ی ممنوعه‌ی برخی از آقایون مدرس، پرداخته است و موفق به احیای جهانبینی اسلامی گشته است، چگونه می‌شود که این حواشی به متن تبدیل نشده و با این حال مشروعیت ساختار مدرن توسط برخی از مدرسین درحال مبنایی شدن است؟! @HOWZAVIAN
🔰زمان مناسب عذرخواهی کردن ✍️ محمدعلی هراتی 🔹بهتر است همواره در برابر اشتباهات خود از فرزندان تان معذرت خواهی نمایید، حتی اگر اشتباه کوچکی بوده و تصور می کنید اهمیت چندانی ندارد. 🔅به طور مثال ناگهان حرف وی را قطع می‌کنید بگویید: «معذرت میخام حرفتو قطع کردم». 🔹هر زمان که می‌خواهید کودک‌تان با شما رفتاری که مطابق میل شما نیست نداشته باشد، بهتر است در صورت انجام آن رفتار از طرف شما، از آنها عذرخواهی نمایید تا یاد بگیرد و سعی نموده تکرار نکند. ‼️بدیهی است که برای تعیین محدودیت‌های مناسب برای فرزند نباید معذرت خواهی صورت گیرد. 🔹وظیفه پدر و مادر این است که احساسات و رفتارشان را کنترل نمایند. اهمیتی ندارد بعد از رفتار و حرکت اشتباه، فرزند چه رفتاری بروز می‌دهد؛ مهم این است که به موقع و با دلیل مناسب عذرخواهی نمایید. 🔅به طور مثال به فرزند بگویید: «خیلی عصبانی شدم اسباب بازی‌ها رو جمع نکردی برای همین سرت داد زدم. اما معذرت میخام نباید سرت داد می‌زدم دیگه تکرار نمیشه اما کاش شما هم اسباب بازی‌ها رو جمع می‌کردی تا مامان خوشحال می‌شد». @HOWZAVIAN
✔️ اندیشه مطهر ✍️ علی خسروی 🔻آنچه مطهری را مطهری کرد نه مبارزه بود، نه فقه، نه فلسفه و نه منبر و خطابه؛ که در همه ا‌ینها افصح و ابلغ و افضل و اشجع‌ از او فراوان بودند. آنچه او را ممتاز ‌کرد نه تابع بودن که ناقد بودن او بود که وی را بر صدر عالمان زمان خود نشاند. او نه عوام‌زده بود و نه حوزه‌زده و نه روحانیت‌زده و نه سنت‌زده و نه تاریخ‌زده و نه دولت‌زده! 🔻مطهری خرافه‌زدا بود و تلاش کرد تا چهره دین را از زنگارها بزداید. او بیماری شناسی کرد، از روحانیت ‌گفت و از آفت‌های دامن‌گیرش و از مهجور ماندن قرآن. از رکود فقه شکوه کرد. اجتهاد به معنای صحیح و اصیل آن را معرفی و ‌شناساند. مسئله‌شناسی کرد و در پیِ افکندن کلامی نوین بود. او به راستی یک عقل‌گرای متصلب و قوی بود. او به‌ دنبال این بود تا نقبی نوین به روشنایی بزند. خدا را در تاریکی‌ها، بی‌سامانی‌ها و شکست‌ها نمی‌جست که در پی او در نورها و نظم‌ها و درستی‌ها بود. 🔻هرگز از پرداختن به فلسفه شرم نکرد و آن را ارج می‌نهاد و هرگز مانند اخباریان باور نداشت که فلسفه آفت دیانت است. مطهری در اندیشۀ دفع شبهات بود، آن هم نه شبهات کهن که معماها و مشکلات نوین. خدمات متقابل اسلام و ایران او آبی بود بر آتشی که پهلوی برافروخته بود تا یکجا ایرانیت و اسلامیت را باهم در آن بسوزاند. 🔻با عرفان مانوس بود. شاگردی بزرگانی چون امام‌خمینی و علامه طباطبایی را که هر دو روح مطهر و ملکوتی این عصراند کرده بود و از آثار قدسی این دو شجره طیبه، گوهر جان را روشنی و فربهی بخشیده بود. با مولوی و حافظ آشنا بود؛ حافظ را بسیار دوست ‌داشت و به دفاع از حریم قدسی عرفان حافظی کوشید و از اینکه جمعی از آلوده جانان بی‌خدا، کناس‌وار می‌خواستند او را هم به لوث جامه خود بیالایند در رنج بود. 🔻مطهری به عرفان نظری هم وقوف داشت و آراء کسانی چون محی‌الدین، قونوی، جامی و.. را خوب می‌دانست و جرعه‌های عرفان ناب و عافیت‌سوز را از سرچشمه‌های اصیل آن، یعنی نهج‌البلاغه و قرآن بر می‌گرفت. او به خوبی دریافته بود که گوهر و محور اندیشه مذهبی عرفان است و چراغ دین با روغن عرفان می‌سوزد و اگر این چراغ تاریکی سوز را برگیری همه چیز در تاریکی فرو خواهد رفت. 🔻همچنین بیفزایید پرهیز از تکلف و تصنع و تقید، وضوح و روانی سخن و حرمت او نسبت به نقادی [و نه فحاشی] و حرمت نهادن به عقیده مخالفان و جستجوگری و... و ده‌ها سرفصل دیگر که: «وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ»(فصلت/۳۳) نیکو سخن‌تر از آن‌کس کیست که به خدا دعوت کند و نیکو رفتار باشد و اظهار اسلام کند. @HOWZAVIAN
🔺تیغ رسانه بر گلوی اعتقادات! ✍️مجید ابطحی «چند پزشک شراب خوردند!» همین قدر از خبر کافی بود برای تخریب اعتقادات مردم! چرا؟ تا حال، وقتی اسم شراب‌خوار را می‌شنیدم تصویر یک انسان بدبخت، بی‌عرضه و بی‌خاصیت به ذهنم می‌آمد که از مستی، کنار خیابان افتاده و احیانا مورد ترّحم دیگران است، ترّحمی همراه ! 🔹چرا انسانی که بزرگ‌ترین یعنی "عقل" را به دست خودش آن هم فقط در ازای چند دقیقه لذّت از دست می‌دهد، حق‌اش تحقیر نیست؟ بمانَد که خالقِ این انسان، شراب را نجس و پلید دانسته و دلسوزانه او را از نزدیکی به این آلودگی پرهیز داده! 🔹حالا وقتی رسانه _عامدانه یا جاهلانه_ خبر مستی چند پزشک! را منتشر می‌کند، تصویر ما از یک "شراب‌خوار"، از یک "مست"، چیست؟ بهتر از این می‌شد یک را، یک حماقت و بلاهت را عادی کرد؟ 🔹پس باید تبیین کنیم: "آن‌که به خود آتش می‌زند دیوانه است، حتی اگر پزشک باشد" ! @HOWZAVIAN
🖌🖍 احقاق و تحقیق با کلمه‌ها ✍️ علی اصغر اسلامی تنها، عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) ✨یا مَنْ یُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ، ✨یا مَنْ یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَىْ رَحْمَتِهِ ۱) خداوندِ علیم بدیع، حقّ است و انسانِ ظلوم جهول، محقّق. او احقاق می کند و انسان تحقیق. فعل او بدیع، دفعی و بی کران است و عمل انسان تقلیدی، تدریجی و کرانمند. او با کلمات اعلی، حق را احقاق می کند و انسان- که خود کلمه حق است- با کلمات ادنی، حق را جستجوی می کند. پس همانگونه که هستی شناسی «کلمه» برای حق شناسی و تخلق به حق سبحانه و تعالی ضروری است برای پویایی شناسی حقیقت جویی و تحقیق حق نیز ضرورت دارد. ۲) برخی معتقدند بیش از آنکه ایده ها واژه ها را بسازند، این واژه ها هستند که ایده ها را می آفرینند و آنها را حمل می کنند. البته واژه ها صرفا در کار انتقال ایده ها و معانی نیستند، آن ها درست مانند «بادها و ابرها»، خود در گشت و چرخش اند، به یکدیگر تبدیل و در همدیگر دگرگون می شوند. به همین خاطر است که می توان آنها را «گذر دهنده» یا« مَرکبِ ایده ها» به شمار آورد. ۳) از نظر بودریار واژه ها برای ما اهمیت بسیاری دارند. آن ها زندگی خودشان را دارند و از همین رو میرندگی و میرایی شان برای هر کسی که مدعی تملک شکل مشخصی از اندیشه نیست و سودای مرشدی ندارد بدیهی است. در ناپایداری واژه ها بازی شاعرانه ای از مرگ و زندگی وجود دارد در تعابیر و استعاره پردازی های مداوم و پیاپی یک ایده، به چیزی بیش تر(به چیزی غیر) از خود بدل می شود به شکل از اندیشه. زبان می اندیشد، به ما می اندیشد و دست کم تا جایی که به واسطه ی آن می اندیشیم برای ما می اندیشد؛ و در اینجا رابطه ای شکل می گیرد، رابطه ای که نمادین است، رابطه میان واژه ها و ایده ها. ما تصور می کنیم که راه پیشرفت از دیار ایده ها می گذرد- این توهم هر نظریه پردازی است- غافل از این که در حقیقت واژه هایی که در مقام اشاره گر عمل می کنند، ایده ها را می آورنند و بازمی آورند. ۴) از منظر نشانه شناسی متعالیه نیز کلمات بسیار مهم اند نه فقط کلمات اعلی و کلمات اوسط بلکه کلمات ادنی که مربوط به جهان انسانی و اجتماعی اند نیز مهم اند اگر معتقد باشیم «کلمه لفظیّة الحدوث و معنائیّة البقا» است و «المعنا داخل فی الفظ لا بالممازجه و خارج عنها لا بالمباینه»- نه اینکه«المعنا داخل فی الفظ بالممازجه» آنگونه که سوسور و ساختارگرایان معتقدند و نه «خارج عنها بالمباینه» آنگونه که بودریار و پساساختارگرایان معتقدند- آنگاه خواهیم دانست واژه ها نه فقط همچون بادها در کار جابجایی ایده ها و معانی اند(وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً) ، بلکه آن ها درست مانند «ابرها و کشتی ها»، با قدرت فراوان و بار سنگین (فَالْحامِلاتِ وِقْراً )، به آسانی خود در گشت و جریان اند( فَالْجارِياتِ يُسْراً)، به یکدیگر برخورد و با همدیگر ترکیب می شوند. بیش از آنکه ایده ها و معانی خالق واژه ها باشند، این واژه ها هستند که ایده ها را حمل کرده و آن ها را می زایند. به همین خاطر است که می توان آنها را نه «محل ایده ها» و نه «مرکب ایده ها» آنگونه که بودریار می گوید؛ بلکه به تعبیر دقیق تر «حامل ایده ها» به شمار آورد. ۵) کلمه والد و والده کلمه است نه خالق و موجده آن. کلمه حدوث و پیدایش لفظی دارد و بقا و حیات معنایی. و اسفار اربعه محقّق در مسیر تحقیق وحقیقت جویی با آن آغاز و پس از سیر در جهان معانی به آن انجام می یابد. «سفر از لفظ به معنا»، «سفر در معنا»، «سفر از معنا به لفظ» و «سفر در الفاظ با معنا». کلمات طیبه سفر می کنند و در لحظه ای که به یکدیگر بر می خورند با پرهیز از تناکر و همستیزی(با همه اشکال آن از تضاد هگلی- مارکسی تا تفارق و تقسیم سوسوری- دورکیمی تا تمایز و تفاوق بوردیویی-دریدایی)، همشناسی و تعارف می کنند؛ در سطح اسما و الفاظ به هم می آمیزند. از تناکح اسما و آمیزش واژگان است که معانی نو متولد می شوند، نوآوری رخ می دهد و دانش و معرفت نو و کلمه طیبه نو ابداع می شود. @HOWZAVIAN
💎 شعر فارسی فلسطین به دست عرب زبانان نمی‌رسد 🎙گفتاری از دکتر امیرحسین هدایتی، شاعر و نویسنده: شعر فارسی که جدی‌ترین شعر را درباره فلسطین در چهل سال گذشته یا حتی قبل از آن دارد، به دست عرب‌زبانان نمی‌رسد. تعریف اساسی شعر مقاومت، در واقع توضیح و تبیین شرایط مقاومت در مقابل فشارداخلی و خارجی در یک ملت است. ملتی که تحت فشار یک استبداد داخلی یا تحت فشار یک استعمار خارجی باشد، پدیده مقاومت ادبی از طرف روشنفکران، ادیبان و شاعران شکل می‌گیرد. مثل شعر مشروطه که در واقع و به نحوی یک نوع شعر مقاومت در مقابل استعمار خارجی و دیکتاتوری داخلی بود. ولی بعد از انقلاب اسلامی شعر مقاومت تعریف دیگری پیدا کرد. البته جدا از شعر انقلاب اسلامی که در واقع خودش یک تعریف خاصی از شعر مقاومت دارد، با شروع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس یک پدیده دیگری در ادبیات ما با عنوان شعر پایداری به وجود آمد. اساساً در ادبیات جهان شعر مقاومت تعریف دیگری دارد. مثلاً شعرفدریکو لورکا در اسپانیا بر علیه استبداد داخلی و حکومت فرانکو یک شعر مقاومت محسوب می‌شود. محمود درویش هم در فلسطین به عنوان شاعر مقاومت مطرح است. او هم در اشعارش علیه اشغال‌گری و ستمی که بر مردم فلسطین رفته، صحبت می‌کند. مقاومت برای معیارها و مصداق‌های متفاوتی مبارزه می‌کند اما معمولاً در اطراف چنین پدیده‌هایی شعر مقاومت شکل می‌گیرد. شعر مقاومت در هفتاد سال گذشته در حوزه و مساله فلسطین جایگاه خاصی دارد. شاعران مقاومت در فلسطین و به خصوص در میان جامعه عرب شهرت زیادی دارند. شاعرانی مثل معین بسیسو، محمود درویش و بدر شاکر السیاب از شاعران پایداری عرب در عراق و در مقابل دیکتاتوری حزب بعث که شهرت بسیاری دارند. 🔗متن کامل در خبرگزاری مهر @HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
🎁 هدیه به مناسبت هفته گرامیداشت معلم 📚 کامل ترین لیست کتب شهید مطهری در ایتا 📣 ۶۰ عنوان کتاب رایگان
‌. یکی از واجبات طلبه این است که مطالب مرحوم آقای مطهری را یاد بگیرید. به عقیده من یکی از واجبات هر طلبه‌ای این است که کتاب های آقای مطهری را یک دور از اول تا آخر با دقت بخواند و مباحثه کند. ● رهبر معظم انقلاب/ ۲۵ آذر ۸۲ @HOWZAVIAN
🔹روز استاد ✍ حسین انجدانی ن وَالْقَلَمِ وَمَایسْطُرُونَ آری سوگند به قلم و آنچه که می نگارد؛ تا برای همیشه ماندگار بماند و یاری‌گر انسان‌ها در گذرگاه زمان باشد. به نام او که می‌آفریند انسان را در جوهره ذات انسانیت با شخصیت ملکوتی و انسانی تا طریقه ره یافتن به بارگاه دوست را چند صباحی در این کره خاکی بازجوید؛ تا شاید ره به سوی خیر و سعادت رهنمون نماید. می‌خواهم از شخصیتی سخن گویم که قلم را یارای نوشتن نیست و زبان قاصر از بیان جملات است که اگر دریا مرکب شود و برگ‌های درختان قلم گردد، در مقابل آن به انتها خواهد رسید، اما به رسم ادب چند خطی می نگارم تا شاید جبران گردد. شخصیتی که چهره ملکوتی به خود گرفته و یاریگرم در این دریای مواج زمانه و تلاطم، تشویش‌ها و اضطراب بود، شخصیتی که روح زندگی و طراوت را در کالبد بی‌جان و بی روحم زنده کرد و با دم مسیحایی‌اش بار دیگر ضربان قلبم را به تپش انداخت. بند بند وجودشان لطافت بهار و لبخند ملیح‌شان محبت آفتاب را در ذهنم تداعی می‌نمود؛ امید را در برق نگاه‌شان می‌یافتم و آنگاه که در کوچه پس کوچه‌های تاریک زمانه می‌ماندم، فانوس پندها و اندرزهایشان روشنایی بخش رهم می‌گردید و آنگاه که در تنهایی خود دور دست‌ها را به امید نوری به نظاره می‌نشستم، ندای ملکوتی‌شان روحم را به نوازش می‌آورد و مرا به سوی قوی‌ترین قدرت و پناهگاه (خداوند) رهنمون می‌ساخت و سخنان‌شان چون مرواریدی گردن آویز وجودم می‌گردید و آنگاه مرا به طواف خانه عشق می‌کشاند تا پروانه‌وار بالهایم را در شمع وجودشان بسوزانم. @HOWZAVIAN
🟢 اخلاق و سلوک استادی 🔸جامعیت داشتن استاد ✍ احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه بین‌المللی قم 🔹دانشگاه محل تعلیم و تربیت علمی، مهارتی، فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و بصیرتی است. به تعبیر مختصر دانشگاه پایگاه و جایگاه انسان‌سازی است. استادی می‌تواند به این رسالت عمل کرده و در راستای فلسفه وجودی دانشگاه حرکت کند که انسانی تک‌بعدی نباشد؛ بلکه حتی‌الامکان از جامعیت لازم برخوردار باشد. 🔻فی‌المثل کسی که جریان‌های سیاسی، فرهنگی، و فکری را نشناسد و از پیچیدگی‌های چنین موضوعاتی آگاهی نداشته باشد، چگونه می‌تواند به دانشجوی خود بصیرت دهد؟ چگونه می‌تواند او را به درستی تربیت کرده و راه درست را به او بنمایاند؟ کسی که خود از دنیای کوچک و خطی برخوردار باشد، چگونه می‌تواند چشمان دانشجویان خود را به دنیاهای بزرگ و چندوجهی و چند لایه‌ای باز کند؟ «او خویشتن گم است که را رهبری کند» @HOWZAVIAN
▫️نان و نانوا ✍ فاطمه دماوندی، نویسنده آقا اجازه! بابای ما معلم است. بابای ما همیشه به ما می‌گوید: درس بخوانیم تا وقتی که بزرگ شدیم معلم شویم. چون‌که نان توی معلمی است. اگر این‌طوری نبود که تا هفت نسل قبل، معلم نمی‌شدیم. نمی‌توانستیم همین لگن قراضه را بخریم و همین ۶۰،۵۰ را داشته باشیم و عروسی خواهرمان را بگیریم، اما ما می‌گوییم اگر نان در معلمی است پس نانواها در نانوایی چه کار می کنند؟ شاید نانواها در نانوایی درس می‌دهند شاید هم معلم‌ها سر کلاس به جای درس دادن نان می‌پزند. نمی‌دانم چرا وقتی این جمله را گفتیم بابای‌مان خیلی عصبانی شد. از روی زمین بلند شد و آمد روبه‌رویم ایستاد و گوشم را پیچاند تا قرمز شد. بعدش هم گفت حقت است. تا تو باشی که این‌جوری حرف نزنی. مامان‌مان هم سرش را تکان داد و گفت: تو چه می‌فهمی؟ هنوز دهنت بوی شیر می ‌دهد و پا شد رفت توی آشپزخانه. من هم دستم را جلوی دهانم گذاشتم و ها کردم اما دهانم بوی تره‌هایی می‌داد که با پنیر خورده بودم نه بوی شیر. نمی‌دانم مامان‌مان چه‌جوری نتوانسته بود بوی شیر را از تره تشخیص بدهد. آقا اجازه ما از این انشا نتیجه می گیریم که معلمی شغل خوبی است و من وقتی بزرگ شوم می‌خواهم مثل بابایم شوم، چون خیلی شغل خُشمزه‌ای است و وقتی بزرگ شوم می‌تواند من را سیرِسیر کند. @HOWZAVIAN
☑️ قبر ✍️ علی ابراهیم‌پور جای قبر مهمه؟ این دفعه که مشرف بودم، رفتم برای شارژ گوشی. یک اتاقکی در صحن آزادی بود که دورتادورش قبر بود. چقدر قشنگ که آرامگاه ابدی آدم، جایی باشه که تا تاریخ هست، هست. وقتی دیگه از فامیل‌ها کسی نیست و نمیاد، حداقل افرادی هستن فاتحه بخونن؛ اونا هم نباشن، حداقل هر روز مثلا کنار آقایی. همان روز پیش حضرت دعا کردم، قبرم در حرم باشه. بعد از آن روز هی به این فکر می‌کنم: یکی میگفت که اگه کسی تو حرم بمیره، تو حرم دفنش می‌کنن. بعد فکر می‌کنم خب چطور میشه اونجا مرد؟ خودکشی هم قبوله یا نه!؟ بعد حرم حضرت معصومه رو که دیدم می‌گم شاید باید عالم شد. ولی خوب پوستت کنده میشه آخرش معلوم نیست بیارنت اینجا یا نه؛ شاید شانست بشه مثل استاد مهدی پیشوایی که کسی بهش محل نداد. بعد اگه تو اون سطح عالم بشی، دیگه این چیزا برات مهم نیست. اگه دنبال قبر تو حرم باشی که هنوز عالم نشدی و اگه شدی دیگه دنبالش نیستی، اونا دنبالتن. فعلا نمی‌دونم. ولی دوست دارم. از خود آقا خواستم در حرم و یک جای خوب دفن بشم. ولی خب مگه قبر مهمه؟ که قبرشان معلوم نیست! چیزی از ارزش‌هاشون کم شده؟ ملاکه؟ از کجا می‌دانی یک عدد صلوات‌فرستادن در همین لحظه که زنده هستی، از دفن در خود ضریح آقا امیرالمؤمنین، اثرش بالاتر نیست؟ استدلالی داریم؟ @HOWZAVIAN
🔺جو غالب توده‌ای‌ها در دهه ۲۰ خانم گوهرالشریعة دستغیب در کتاب خاطراتشان با عنوان گوهر صبر فضای فرهنگی و جو غالب توده‌ای‌ها در جامعه را به خوبی توصیف می‌کنند: توده‌ایها برای عضوگیری و جذب هوادار علاوه بر پخش اعلامیه در مدارس هرازگاهی در خیابان لطفعلی خان میتینگ هم میدادند، یادم هست دختر استاندار شیراز همت که در مدرسه ما درس میخواند جذب توده‌ایها شده بود و در میتینگ‌های آنها شرکت می‌کرد. من و اقدس یک بار او را در راه برگشت به خانه دیدیم که رفته پشت‌بام یکی از مغازه‌ها ایستاده و با یک بلندگوی دستی صحبت می‌کند عده‌ای هم دور و برش ایستاده بودند و به حرفهایش گوش می‌دادند، من از اینکه میدیدم یک دختر خانم این طور جسورانه رفته آن بالا و حرف می‌زند خوشم آمد و در دلم گفتم بارک الله اما چون حرف توده‌ای‌ها را قبول نداشتیم، خیلی سریع از کنار آنها رد شدیم و رفتیم. توده‌ای‌ها چندین بار تا جلوی مدرسه ما هم آمدند و سر و صدا به پا کردند. یک بار هم با هیاهو ریختند به مدرسه. ما از کلاسمان که مشرف به حیاط و در ورودی مدرسه بود، دیدیم بعضی دخترها برای اینکه ببینند چه خبر است با آنها همراه شده‌اند؛ اما چندتایی هم بودند که توده ای‌ها به زور آنها را کشیدند و با خودشان بردند. آن روز من و اقدس از ترس اینکه ما را هم به زور ببرند در کلاس را بستیم و دو سه تا نیمکت به صورت عمودی در گوشه‌ای از کلاس قرار دادیم و پشت آن قایم شدیم. خیلی ترسیده بودیم؛ چون همراه شدن با آنها را عیب می‌دانستیم. … نگران این هم بودیم که اگر بفهمند ما از خانواده‌ای روحانی هستیم بیشتر اذیتمان کنند آن زمان تعداد خانواده‌های روحانی که دخترشان را به دبیرستان می‌فرستادند، واقعاً انگشت شمار بود. ما همین طور که از ترس پشت نیمکت‌ها میلرزیدیم، متوجه شدیم چند تا از توده‌ای‌ها جلوی در کلاس رسیده‌اند .یکی از آنها در را باز کرد و نیم نگاهی داخل کلاس انداخت؛ اما ما را ندید و رفت. نیم ساعت بعد ... به خانه برگشتیم در راه موقع ردشدن از خیابان لطفعلی‌خان باز همان جمعیت را دیدیم که پایین‌تر از مدرسه میتینگ تشکیل داده‌اند روی هم رفته آن زمان جو جامعه بسیار نامساعد و تبلیغات کمونیست‌ها بسیار گسترده بود نه تنها در مدارس بلکه در دانشگاه و ادارات هم آنها حرف اول را می‌زدند و از آنجا که هیچ گروه مذهبی وجود نداشت، اگر کسی می‌خواست فعالیتی بکند، حتماً باید عضو حزب توده می‌شد توده‌ای‌ها به دلیل جذابیت کلام به خوبی خودشان را طرفدار کارگران و فقرا و توده مردم جا می‌زدند و مدافع حقوق آنها معرفی می‌کردند. با اینکه خیلی‌ها تسلیم آنها نمی‌شدند؛ اما به هر حال توانسته بودند از بین خانواده های مذهبی افرادی را جذب کنند. 📖منبع: طیبه پازوکی، گوهر صبر(خاطرات گوهر الشریعة دستغیب)، چاپ اول، تهران، انتشارات سوره مهر، 1397ش، صص ۶۲-۶۳. ... ✔️ پی‌نوشت: خواندن این خاطرات خوبی‌اش این است که می‌فهمیم در دوره پهلوی چه فضای سنگینی علیه مذهب و روحانیت بوده است اما از دل همین فضا باز روحانیت بود که موفق بیرون آمد و امروز دیگر نامی از توده‌ای‌ها نیست، به تعبیر روایتی از امیر المؤمنین «لِلْحَقِّ دَوْلَةٌ» و «لِلْبَاطِلِ جَوْلَةٌ» حق دولت ثابت و همیشگی دارد و باطل فقط سر و صدایش زیاد است. امروزه فضای فرهنگی و نفوذ روحانیت قابل مقایسه با آن زمان‌ها نیست. «الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَ ✍️ حمیدرضا باقری را در شرح حال دنبال کنید @HOWZAVIAN
🖌 شده یک بار برای یکی از مخاطبان خاص خودت نامه‌ای بنویسی، در آن از خصوصیات اخلاقی او تمجید کنی و آرام آرام به یکی از خلأهای زندگی‌اش اشاره کنی؟ 🖍این کار را اگر انجام نداده‌ایم، شاید نیاز پیدا نکردیم به چنین تعاملی با مخاطب تبلیغی‌مان... 💎 اما بدانیم نوشتن برای مخاطب خاصی که ما را می شناسد معجزه می کند. ✔️ نوشتن ساحتی از تفکر است و پس از آن تبلیغ خوبی‌ها؛ این سال‌ها به «پویش نوشتن» در بین استادان و طلاب فکر می‌کنم و هم عمل! 😔 خدا کمک کند؛ چون در بین مدیران سیاستگذار قلم‌نفهم‌ کار کردن جهنم است. @HOWZAVIAN
🔰راهبرد ارتباطات مجازی در تحقق «جهش تولید با مشارکت مردم» ✍️ محمدجواد محسن زاده، دکتری فرهنگ و ارتباطات با توجه به نامگذاری سال 1403 به نام «سال جهش تولید با مشارکت مردم» توسط رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله العالی) ، انتظار است که تمامی مدیران، کارشناسان و فعالان حوزه ارتباطات، روابط عمومی و فرهنگ با شکل دهی به نگرش های عمومی در رایانه سپهر (فضای مجازی) در کمک به تحقق شعار سال، نقش آفرینی کنند. حوزه شعار سال تأکید امام امت بر الزامات جهش تولید با یاری و حضور حداکثری هموطنان گرامی است. روابط عمومی ها با اتخاذ تمهیدات مناسب در راستای بهره گیری از قدرت تبلیغات ، مبارزه با رانت‌های اطلاعاتی و اقتصادی، فرهنگ‌سازی برای تولید محتوا برای شناساندن و ترویج استفاده از تولید بومی و ملی و تعصّب و عِرق به عَرق کارگران؛ می‌توانند تأثیرات شگرفی روی مخاطب بگذارند. راهبرد یا اِستراتِژی ( به انگلیسی: Strategy ) به معنی تعیین اهداف و طرح برنامه‌ای برای رسیدن به آنها است. به گفتاری دیگر جدای از اهمیت پیام شعار سال 1403، هنگامی که این شعار و پیام در فرهنگ دیجیتال و رایانه سپهر (فضای مجازی: Cyberspace) به درستی با ابعاد مختلف آن انتشار یابد، ارتباطات راهبردی فراهم می شود و مخاطب فرصت بیشتری برای هم اندیشی و مجالی برای همکاری می یابد که در تحقق عملی شعار سال، کمک شایانی می‌کند. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🔘 غیرت ✍️محمدجوادمحمودی حقیقت آنست که مرد، هر چه را بیشتر دوست بدارد، آن‌را بیشتر در انحصار خویش می‌گیرد! و برای همین نمی‌گذارم، حتی به قدر نگاهی، سهم کسی باشی. بگذار هر چه می‌خواهند بگویند؛ متعصب، متحجر، افراطی و هر آن لقبی که از حسادت‌شان شعله می‌کشد. مهم آن است که "من"، "تو" را بیش از همه دوست دارم... @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 دومین کنگره شهدای سرافراز دیار علویان 💠 یادواره ۴۰۰ طلبه و روحانی استان مازندران با محوریت دانشمند فاضل شهید آیت الله هاشمی‌نژاد(ره) برگزار می‌گردد. 🕙 شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۰ صبح 🔰شهرستان بهشهر، مصلای حضرت آیت‌الله جباری (ره) ♻️ ستاد بزرگداشت 🌷 ۴۰۰ مازندران @HOWZAVIAN @RadioMaVa
☀️ از آنانی که آموختم... ✍️ سیدمحمدباقر میرصانع نزدیک به 15 سال پیش، من و سه نفر از رفقا، داخل اتاقک هشتم سالن 15 قطار تهران-مشهد نشسته بودیم که پیرمردی لاغر اندام، خوش‌پوش و خوش‌رو وارد شد. برق چشمانش در همان ابتدای ورود نشان از خوش‌حرفی و خوش‌مجلسی‌اش می‌داد. دربارۀ همه چیز حرفی داشت و برای هر متنی حاشیه‌ای. به ویژه با غذا خوردن من خیلی حال کرده بود و می‌گفت: «جوری می‌خوری که آدمِ سیر به هوس می‌افته» (اون موقع بود که فهمیدم با چه حرصی و ولعی لقمه‌ها را می‌خورم! از آن پس شیک‌تر خوردم. ) همسرش را به تازگی از دست داده بود و از عشق‌اش به او حکایت‌ها داشت. اما مهم‌تر از همۀ اینها دیدگاه‌اش دربارۀ دنیا بود: «دنیا است. دانشگاهی که هرکسی یا هر چیزی در آن می‌تواند و باشد، به شرط اینکه شاگرد و دانشجو اهل دیدن، دقّت کردن و درس گرفتن باشد.» با این پیش‌درآمد قصد دارم از برخی معلمان و اساتیدِ خودم در این دانشگاه آزاد تشکر کنم: 1. همان پیرمرد لاغراندمِ خوش‌پوشِ خوش‌روی خوش‌سخنِ خوش‌مجلس که به واژۀ دانشگاه آزاد آبرو داد. 2.معلم کلاس دومِ ابتدایی‌ام مرحوم پیشوا که با اینکه متوجه شد کلاس را نجس کرده‌ام عیب‌پوشی کرد و دروغ من را راست پنداشت و ضایع‌ام نکرد. (اما خداییش جوری با اعتماد به نفس گفتم: «قبل از اینکه ما بیایم بود» که همۀ بچه‌ها باور کردند) 3. دایی‌ام که با شُل بستنِ پالان الاغ و سوار کردنِ من، برادرم، پسردایی و پسرخاله بر روی الاغِ بی‌چاره به من آموخت، کار از غیرمحکم‌کاری خیلی عیب می‌کنه. (هنوزم احتمال می‌دم دایی بنده قصد ترور دسته‌جمعیِ ما رو داشت) 4. آن سنگ بزرگی که در مسیر خانۀ پدربزرگم بود و به منِ سر به هوا، سر به زیری را آموخت. (البته کمی بد اخلاق بود چون هم شلوارم پاره شد و هم صورتم زخمی.) و بسیار معلم دیگری که به من بسیار درس آموختند و الان فرصتِ بازگو کردنشان نیست. @HOWZAVIAN
📌 نویسنده‌های اسوه‌ی ایثار ✏️م *صالحی ✍معلمی شغل وحرفه نیست، بلکه ذوق و هنرو توانمندی است. معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی،نخست ویژه ی ذات اقدس الهی است وسپس شغل انبیاء... هنر معلمی این نیست که فقط به تدریس بپردازد، بلکه او باید روحیات انسانی را در شاگرد پرورانده و روحیات غیر انسانی او را از بین ببرد. . معلم، انسان مقدسی است که تأثیر کلام وی، بیشتر از تأثیر کلام پدر و مادر است. https://eitaa.com/afkarehowzavi/3209 بالهایم را در شمع وجودش بسوزانم.... ✍محمد جانی «ن وَالْقَلَمِ وَمَایسْطُرُونَ؛ ن ،سوگندبه قلم وآنچه می نویسند.»(سوره قلم آیه 1) آری، سوگند به قلم و آنچه که می‌نگارد تا برای همیشه ماندگار بماند و یاری‌گر انسان‌ها در گذرگاه زمان باشد. به نام او که می‌آفریند؛ انسان را در جوهره ذات انسانیت با شخصیت ملکوتی و انسانی تا طریقه ره یافتن به بارگاه دوست را چند صباحی در این کره خاکی بازجوید تا شاید ره به سوی خیر و سعادت رهنمون نماید. https://eitaa.com/afkarehowzavi/3210 «معلمانه» ✍سیده ناهید موسوی اردیبهشت ماه که به روز معلم می‌رسیم. ناخودآگاه یاد تک تک معلم‌های دوران ابتدایی می‌افتم، از کلاس اول تا پنجم‌ دقیقا با چهره و فامیلی در ذهنم نقش می‌بندند. دوره راهنمایی که سه کلاس بود و چند دبیری، یعنی برای هر درس یک معلم خاص داشتن را تجربه کردیم درواقع دوران گذر ما از ابتدایی و دنیای کودکانه به دوران نوجوانی و کشف استعدادها و مهارت‌ها بود. https://eitaa.com/afkarehowzavi/3214 «خون‌رسان» ✍زهرا سبحانی دیگران را نمی‌دانم؛ ولی روز معلمِ بچگی‌هایم، یک جورایی عذاب وجدان داشتم برای شهید مطهری! که روز شهادت عالمی اینچنین، ما افتاده‌ایم به دَدر ددور. خلاصه حواسم بود که بی احترامی نشود و انصافا حد نگه می‌داشتیم من و همکلاسی‌هایم. بزرگتر که شدیم فهمیدیم آنچه ما از آن به جشن تعبیر می‌کردیم اسمش.... https://eitaa.com/afkarehowzavi/3218 «سوسکه» ✍ س_غلامرضاپور از بچگی همیشه میز پراز کادوی روز معلم را دوست داشتم. با اینکه هیچکدام از انها هیچوقت متعلق به من نبود اما از دیدن انهمه بسته‌ی کادو پیچ شده‌ی رمز آلود کوچک و بزرگ که نمی‌دانستم چه چیزی در آنها هست به‌وجد می آمدم.. کلاس اولی بودم که یک روز پدرم چند جلد کتاب تربیتی نو از قفسه کتابخانه بیرون آورد و لای روزنامه کادو پیچ کرد و داد به من و خواهرهایم که برای معلم‌هایمان کادو ببریم. چندروز قبل از روز معلم. https://eitaa.com/afkarehowzavi/3221 همه روزهای تحصیلی‌ام ✍ فاطمه میری‌طایفه‌فرد همه روزهای تحصیلی‌ام را دوست داشتم اما سطح سه را بیشتر. همه مکان‌های تحصیلم را دوست داشتم اما را بیشتر. همه دوستان تحصیلم را دوست داشتم، اما را بیشتر. حل کردن حسابان را دوست داشتم، حتی وقتی که مغزم را تریت می‌کرد، یا وقتی که با رياضيات گسسته، احتمال افتادن دو سیب از هفت سیب را در سبد با شرایط خاص محاسبه می‌کردم. اما.... https://eitaa.com/afkarehowzavi/3224 بهترین جای دنیا ✍راضیه کاظمی زاده نزدیک بیست سالی است که در مقام دانش آموزی هستم، بعد از دوازده سال آموزش در دوران کودکی و نوجوانی، پا به جایی گذاشتم که همه چیز آن برایم رنگ و بوی دیگری داشت! هر روزمان را با دعای عهد آغاز می کردیم و با عرض ارادت به مولا، پای درس اساتید می نشستیم، جو صمیمانه ای که در کلاس درس ها با اساتید داشتیم، درس خواندن را برایم دوست داشتنی می‌کرد!... https://eitaa.com/afkarehowzavi/3225 @HOWZAVIAN
🟢 سلوک استادی 🔸شاگردپروری ✍ احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه بین المللی قم 🔸از مهم‌ترین شؤون معلمی «شاگردپروری» است. یک معلم و استاد طراز کسی است که همه وجود خود را وقف پرورش علمی و عملی نیروهای کارآمد برای اسلام و انقلاب و کشور کند. 🔹یک «استاد مربی» در برخورد با شاگردان خود چنان رفتار می‌کند که هر کدام خود را نزدیکترین و محبوب‌ترین شاگرد نزد او دانسته و او را محرم اسرار خود و کلید راه‌گشای مشکلات خود می‌دانند. 🔸رحمت و رضوان الهی بر باد که الگویی کامل در شاگردپروری بود. او حتی تا واپسین ماه‌های حیات مبارک خود، به احترام، تمام قد جلو شاگردان خود می‌ایستاد. با آنان در موضوعات مختلف جلسات مشورتی می‌گرفت. بی‌تکلف و بدون نیاز به هیچ ترتیب و آدابی با شاگردان خود بر سر یک سفره می‌نشست. خوبی‌های آنان را برجسته می‌کرد. بدی‌های‌شان را نادیده می‌گرفت و هرگز هیچ کدام از آنان را در میان جمع تحقیر یا تخفیف نمی‌کرد. او به راستی «معلم خیر» بود. @HOWZAVIAN
📌 در جستجوی یسنامحمدصدرا مازنی، نویسنده و مدرس پژوهشگری ۱. عصر یکشنبه ۹ اردیبهشت یک دختر چهار ساله در زمین‌های کشاورزی گلستان از خانواده‌اش جدا شده و مفقود می‌شود‌. خانواده این کودک هنگام کار در مزارع روستای یلی بدراق متوجه گم‌ شدن کودکشان شدند تیم‌های امدادی و مردمی در حال جستجو هستند. ۲. خبر دوم از قول مدیر عامل جمعیت هلال احمر منتشر می‌شود: هر روز ۲۵۰ نفر از نیرو‌های هلال احمر، مردمی و گروه‌های جهادی عملیات جستجو را در زمین و هوا انجام می‌دهند. ۳. روز دیگر: به رغم جستجو‌های گسترده و مستمر، تا کنون اثری از یسنا نیست. جستجو به روز چهارم کشیده شد، یک دستگاه بالگرد شناسایی نیز وارد منطقه شد اما با وجود زیرپاگذاشتن ۵۰۰ هکتار از علفزارهای منطقه هنوز این دختر پیدا نشد.  ۳. ویدئوی بعدی؛ مردم برای جستجوی یسنا چادر زدند: با این پانویس: چقدر با دیدن این ویدیو بغضم گرفت اشک ریختم. ما مهربونترین مردم دنیا رو داریم ببینید چطور چادر زدن برای کسانی که رفتن برای جستجو یسنا. ۳. ویدئوی سوم؛ فیلم پاراگرایدر دیده می‌شود، صدای جوانی هم بلند است که به پاراگرایدر اشاره کرده و این خبر را مخابره می‌کند: بچه‌ها یسنا زنده پیدا شد، پاراگرایدر پیداش کرد. ۴. ویدئوی چهارم: پنجشنبه۱۳ اردیبهشت؛ یسنا در آغوش مادر! یسنا، زنده پیدا شد. @HOWZAVIAN
🔵 دامنه عشق به نوشتن ✍️ موسی آقایاری، استاد حوزه علمیه زنجان از آنجا که قرآن کریم جز از حقیقت و واقعیت سخن نمی‌گوید، وقتی به قلم و سطرهای آن قسم می‌خورد. به این نتیجه می‌رسیم که نگارش فی حد نفسه دارای ارزش بوده و ریشه در ذات انسان و فطرت او دارد. اگر بزنگاهها از رخدادهای سیاسی اجتماعی و فرهنگی و.... توسط قلم به دستان اصطیاد شود، می تواند در ساختن انسان نقش بسزایی ایفا کرده و ضمن استحکام بخشی به باورهای انسان و تبدیل بالقوه‌های او به بالفعل‌ها، در اخلاقیات و کردار او تأثیر شایانی داشته باشد. عناصر نوشتن فارغ از عنصرهای ظاهری نظیر داشتن قلم و کاغذ و میز تحریر و فضای آرام و امروزه لپ تاپ و گوشی مناسب، عنصرهای درونی همانند تقوای در نویسندگی، داشتن روحیه عالی و خستگی ناپذیر، عشق به نگارش و حس حقیقت‌جویی به جهت ابقای اندیشه‌ها و تراثی برای آیندگان است. نوشتن کاملا از گفتن متفاوت است. آثار گفتن‌ها فی المجلس است چه احساسی و چه عقلانی، لیکن آثار نوشتن مادام‌العمری است و می‌تواند انسان‌ها را از برهوت خیالات و توهمات به دور کرده و چمن زار آرامش و طراوت و زیبایی را به زندگی آنها به ارمغان آورد. @HOWZAVIAN
. ⬛️ ؛ شهادت امام صادق علیه السلام ▪️السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الإِمَامُ الصَّادِق ▪️السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الوَصِیُّ النَّاطِق ▪️السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الفَاتِقُ الرَّاتِق (ع) @HOWZAVIAN
🔆 رئیس‌ مذهب نور و عدالت 🔳 امام صادق علیه السلام رئیس مذهب نور و عدالت گره خورده به نامت ریشه ی ما تناور می شود در خاک عشقت نهال روشن اندیشه ی ما اگر از شرق تا غرب جهان را کسی دنبال علمی نو بگردد زیان کرده اگر در آخر کار به نزد خوان صادق برنگردد السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الإِمَامُ الصَّادِق السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الوَصِیُّ النَّاطِق السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الفَاتِقُ الرَّاتِق سلاحت دانش است و سنگرت علم دلت الگوی قلب عاشق ماست تمام گام هامان صادقانه جهان محتاج قال الصادق ماست کم آوردند پیش علمت اما به دلهاشان نفاق و شک زیاد است همیشه میوه های سمی جهل سر راه بهشت دین زیاد است السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الإِمَامُ الصَّادِق السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الوَصِیُّ النَّاطِق السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الفَاتِقُ الرَّاتِق مدینه غربتت را گریه کرده مزار بی چراغ تو گواهش ندارد سایه بان گرمای روزش ندارد شمع در شام سیاهش ولی نور تو در غربت نمانده شده شمع محافل مطلب تو مسیر انقلاب ما گره خورد به نام و یاد و راه و مکتب تو السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الإِمَامُ الصَّادِق السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الوَصِیُّ النَّاطِق السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الفَاتِقُ الرَّاتِق عبای وحدت دین روی دوشت به سر عمامه ی ایثار داری تو از هر مذهبی از هر نگاهی مریدان، عاشقان بسیار داری بشارت دادی از نسل تو مردی می آید با توان و علم بی حد تأسی کرده از تو ، خوانده تاریخ رضا را عالم آل محمد صفحه تدبر قرآن (ع) @HOWZAVIAN
🔷«گام‌های شیطان» ✍️ استاد محمدرضا فلاح شیروانی نوشت: 🔻چقدر این گامها به عنوان گامها شناخته شده است؟ چقدر این گامها به روز می‌شود؟ وقتی زندگیها با یک تلویزیون، یا تغییر وسائل حمل و نقل یا با گوشی همراه تا این حد تغییر می‌کند، آیا نباید بحث «گام‌های شیطان» هم به روز شود؟ 🔻آری، بحث‌های اسلامی ما گاهی به‌روز و کاربردی نیست. این به کوتاهی ما برمی‌گردد نه ظرفیت این معارف. @HOWZAVIAN
✍️محمد رحیمی دلیجانی گلدسته ی مداد تو در مسجد کتاب رویانده لاله های خریدار آفتاب 📎شعر کامل ✍️لیلا تقوی تا توکل بر خدا شد درسِ آغازین تو هرچه در دفتر نوشتم رنگی از ایمان گرفت 📎شعر کامل ✍️محمد جواد منوچهری می زند لبخند تا شاید بخنداند مرا خوب میدانم تکیده قامتش این روزها 📎شعر کامل ✍️اکبر اسماعیلی وردنجانی یاد بادا بود در دکان هر عطار، گوشت میخریدی با دو من جو قدر یک انبار ،گوشت 📎شعر کامل ✍️علیرضا تیموری با یاوه گویان اماراتی بگویید اینجا پر از مردان دانا و بصیر است 📎شعر کامل ✍️محسن علیخانی در راه عشق، کشته‌شدن افتخار ماست این افتخار همره ما تا مزار ماست 📎شعر کامل ✍️مهتا صانعی نگران همه‌ی مردم‌ات از مرد و زن‌ام تو فلسطینی و تنها نگران تو من‌ام 📎شعر کامل ✍️محمد تقی عارفیان گام نخست وعدۀ صادق را دیدند آسمان و زمین سردار مَرحَب شکست خورد و به گردون رفت فریاد مَرحَبًا بِکَ یا کَرّار 📎شعر کامل @shaeranehowzavi @HOWZAVIAN