هدایت شده از روزنه
ندای استقلال از حلقوم وابستگی!
درنگی در پدیده استقلال حوزه و حاشیه های بودجه مراکز دینی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹استقلال حوزه های علمیه از حکومت ها و حکام٬ یک اصل ثابت در همه ادوار تاریخی بوده و عنصر ممیزه روحانیت شیعی از حوزه های اهل سنت بوده است که سلاطین جائر را #اولوالامر می خواندند!
🔹این ارتکاز تاریخی شیعه تماما مربوط به دورانی است که حکومت دینی استقرار نداشت و با این وجود در ادوار مختلف تاریخی٬ برخی از اجلا فقها و محدثین شیعی (مانند محقق کرکی و علامه مجلسی) را سراغ داریم که در #دربار #سلاطین حضور یافته و تأییدات مکتوبی هم از انان بجا مانده و موجب برداشت های غلط برخی (مانند دکتر شریعتی و..) مبنی بر #درباری بودن آن مفاخر اسلام شده است.
با این وجود٬ در عصر انقلاب اسلامی با طایفه ای از معممین مواجهیم که در دوران #مبارزه٬ حفظ تنها حکومت شیعی(پهلوی) را لازم و در مبارزه با او خدشه می کردند و گاهی پیش می آمد دعایی هم روانه آستان شاه آمریکایی می کردند(هرچند در اقلیت محض و سطوح نه چندان بالا بودند) اما اکنون با گذشت چهاردهه از استقرار حکومت دینی با محوریت #ولایت_فقیه٬ همان جماعت که در مبارزه با #شاه_آمریکایی خدشه می کردند٬ هرنوع تعامل و همکاری با نظام اسلامی را منافی با #استقلال_حوزه معرفی می کنند!
کلمة حق یراد به الباطل!!
در تمام چهار دهه پیشین هرگاه فاضلی پست گرفت٬ با نیش زهرالود این #سکولارهای_بی_خاصیت و #نق_زن٬ مواجه شد! هر گاه بزرگی نصیحتی به نظام روا داشت٬ از او #ضدانقلاب تصویر کردند تا پشتش سنگر بگیرند و قس علی هذا.
در چند هفته اخیر و با مطرح شدن لایحه بودجه کل کشور٬ برخی جریان ها به طور تفصیلی به ماجرای بودجه مراکز دینی وابسته به حوزه اعتراض و جو سنگینی علیه روحانیت به راه انداختند.
فارغ از دیدگاهی که نسبت به بودجه دولتی مراکز دینی داشته باشیم٬ توجه به چند نکته خالی از لطف نیست:
۱) این روزها کسانی از شعار #استقلال_حوزه دم می زنند که همه هویت شان در #وابستگی خلاصه می شود؛
یکی شان فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق(ع) است که اساسا هویتش حکومتی و دولتی است. مدتی عمامه بر سر گذاشت آنهم به واسطه سوابق دانشگاهی. بعدا در مراکز امنیتی خدمت کرد تا حالا که سر از فرهنگ درآورده و معلوم نیست دقیقا چه کاره دولت است. پدر خانم روحانی اش که روزگاری از اعضای ارشد دفتر آقای #منتظری بود و بعدا فاصله گرفت و بعدتر وزیر اطلاعات عصر #قتل_های_زنجیره_ای بود٬ در پیشرفت جناب #داماد٬ در عرصه سیاست ایران تاثیر مستقیم داشت. حالا شعار استقلال از حکومت از جانب کسی که هستی اش در وابستگی دولتی خلاصه می شود٬ عجیب نیست؟!
یکی دیگر شان وزیر ارشاد عصر اصلاحات و کارشناس لندن نشین شبکه ضدانقلاب #bbc است. او هم وقتی که جوانکی بود در مناصب حاکمیتی رشد کرد وزیر شد و زمانی طرفدار #مادام_العمر شدن ریاست جمهوری #هاشمی بود و بعدا فراری شد و حالا طرفدار #بهائیان است و فرزندش از سوی پادشاه #سعودی بورسیه شده و اکنون از استقلال حوزه می نویسد!
آن دیگری شان مدرسه عالی شهید مطهری درس خوانده و البته از همانجا عمامه برسرنهاده که اساسا مرکزی حکومتی است. پدرش هم همیشه مناصب عالیرتبه در نظام داشته است.
آن دیگری پدرش در ابتدای انقلاب شهید شد و او همه هستی اش را وامدار نام پدر است و با استفاده از رانت نمایندگی انتشار آثار معلم شهید انقلاب اسلامی را #انحصاری نگه داشته و حالا که بدون انتساب به نظام کسی وجهه مستقلی برایش قائل نیست٬ مدعی استقلال شده است.
آن دیگری ها شائبه وابستگی مالی شان به منابع مشکوک خارجی از لندن و پاکستان و غیره هنوز حل نشده و دعا برای #تشیع_لندنی٬ ذکر ثابت مجالس رسمی شان است و کلمه ای علیه #اسرائیل و #آمریکا و #انگلیس از آنان کسی نمی شنود و در عین حال٬ داعیه دار استقلال حوزه از نظام شده اند و همزمان مؤسسات اقماری شان از مواهب مالی حکومت٬ #یواشکی بهره مند است!(از این مقوله بیشتر خواهیم نوشت)
آن دیگران که نظریه پردازی را به ابتذال کشانده و هویت شان را در برگزاری نشست های شبه علمی برای تئوریزه کردن منویات دولت اعتدال تعریف کرده و مخفی و آشکارا پول های کلان می گیرند و در عین حال بر حوزه مقدسه مظلوم خرده می گیرند.
درنگی در پیشینه هویتی مدعیان استقلال حوزه٬ شبهه ای باقی نمی گذارد که این شبهه افکنی ها یک #پروژه است و طبعا همه عزیزانی که تلاش کردند بدان جواب دهند٬ ناخواسته در تکمیل پازل این جماعت کمک کرده اند.
به جای توجیه و جواب های جدلی٬ ضمن روشنگری پیرامون این پروژه خطرناک٬ باید #خلأ_تئوریک رابطه نظام دینی و نهاد روحانیت موضوع گفتگو قرار گیرد. وقتی حضور فقهای طراز در دربار سلاطین جایر مورد اشکال هیچ یک از اعاظم نیست٬ چرا و چطور می شود که تعامل با نظام از #کفر_ابلیس هم بالاتر جلوه داده می شود؟
@rozaneebefarda
هدایت شده از •
#بخش_اول
امروز دامنهی نفوذ و شعاع وجود #روحانیت، فراتر از این چیزهاست. کاری به آحاد روحانی نداریم؛ مجموعهی #دستگاه_روحانیت، امروز داستان دیگری است. امروز به پایمردی و همّت یک #مرجع تقلید و #عالم بزرگ، در طول چند سال البته با کمک دیگران؛ لکن با محوریّت آن یک نفر یک #نظام_اسلامی به وجود آمده است. من گاهی این #شک در ذهنم به وجود میآید که نکند بعضی از ما #معمّمین، درست #عمق و #عظمت این مسأله را متوجّه نشده باشیم! تشکیل یک حکومت براساس اسلام، یعنی #حکومت_قرآن و #احکام_اسلامی، حکومت فقه آل محمّد علیهم افضل صلواتالله، چیز بسیار عظیمی است. انسان وقتی در عمق ماجرایی قرار دارد، عظمت آن را احساس و درک نمیکند.
شما ملاحظه بفرمایید که بعد از سال ۴۱ هجری، یعنی سال #صلح_امام_مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام تا دوران #تشکیل_نظام جمهوری اسلامی، یک روز حکومتی بر پایهی قرآن، در حالی که یک شخص #عادل هم در رأس آن حکومت باشد، تشکیل نشده بود. این شوخی است!؟ یعنی #امام_باقر، #امام_صادق، #امام_موسی_بن_جعفر و ائمّهی بعد از #حادثه_عاشورا، علیهم سلامالله، بر طبق آنچه که انسان از مجموع حالات آنان به دست میآورد، همتشان این بوده است که یک #نظام_اسلامی به وجود آورند. براساس روایاتی که در این زمینه داریم، بعضی #بالمباشره و بعضی #بالتسبیب، برای دورانهای نزدیک به زمان خودشان.
روایتی از امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام است که خدای متعال، این امر، امر #خلافت و #ولایت الهی را برای سال ۷۰ معیّن کرده بود. «فلمّا قتل الحسین اشتدَّ غضب الله علی اهل الارض.» این، عبارت حدیث است. بعد خدا در این تأخیر انداخت تا سال ۱۶۰؛ و ما به شما گفتیم و شما آن را افشا کردید و خدای متعال آن را به تأخیر انداخت. سال ۱۶۰، اگر بر همین روالی که عمر مبارک ائمّه علیهمالسّلام طی شده، طی گردد، میشود دوران امام موسیبنجعفر علیهالصّلاةوالسّلام. امام صادق علیهالسّلام در سال ۱۴۸ رحلت فرمود.
این گونه کار میکردند. برای این، کار میکردند. حرکت برای تشکیل نظامی بود که براساس قرآن به وجود آید.
از ائمّه علیهمالسّلام که بگذرید، امامزادهها، جناب زیدبنعلی، جناب حسینبنعلی «شهید فخّ»، جناب محمّدبنعبدالله «صاحب نفس زکیّه»، ابراهیمبنعبدالله و دیگران و دیگران، بزرگانی بودند که برای تشکیل یک حکومت عدل حکومت علوی تلاش میکردند. بعد از دوران آنها نیز همینطور. حالا به مبارزات توأم با خودپرستی و سیاستبازی و هوای نفس کار ندارم. #خلفای_فاطمی، #خلفای_عبّاسی، #سلاطین سلسلههای مختلف در #ایران و #عراق و #شامات و بقیه جاها، را نمیگویم. اینها دنبال دنیای خودشان بودند؛ ولو در #دنیای_اسلام زندگی میکردند. اما نهضتهای صحیحی که به وجود آمد، برای این به وجود میآمد که بلکه بتوانند حکومتی تشکیل دهند که بر پایهی قرآن باشد. بر پایهی قرآن، یعنی چه؟ یعنی قوانین و مقرّرات و عمل نظام عمومی و جمعی در آن جامعه، براساس حکم دینی باشد. این یک؛ کسی هم که در رأس حکومت قرار میگیرد، با معیارهای دینی برای حکومت منطبق باشد. این دو؛
این، معنای حکومت #اسلامی و #قرآنی است؛ البته مراتب دارد. یک وقت کسی که در رأس حکومت قرار میگیرد، شخصیتی در حدّ #معصوم یا #دون_معصوم است. یک وقت هم نوبت به روسیاهانی امثال بنده میرسد. بههرحال، نظام و ترکیب و قوارهی کلّی، همان است. اشخاص، البته کم و زیاد دارند، کوچک و بزرگ دارند. اما برای این تلاش میکردند.
بنده در حالات بعضی از علمای بزرگ دیدهام که #آرزو و امیدِ تشکیل حکومت در آنها هم بوده است. ازجمله مرحوم #سیدرضی رضواناللهتعالیعلیه است که از بعضی از اشعار منافسات او با خلیفهی عباسی، این معنی به دست میآید که با خلیفه عباسیِ زمان، #منافسه میکرده است. معلوم میشود که آن بزرگوار، آرزوی حکومت و خلافت داشته است که البته در جوانی به سال ۴۰۶ از دنیا میرود. یعنی تقریباً سی سال قبل از برادر بزرگش «عَلَمالهدی». همچنین «ابن طاووس»، که من در یکی از کتابهای او دیدم (الآن بعید العهدم؛ احتمال میدهم «کشف المحجة، لثمرة المهجة» باشد که از کتابهای نفیس ابنطاووس است و برای پسرش نوشته است. به گمانم در آن کتاب دیدم. الآن درست یادم نیست.) میگوید: «من از اخبار اهلبیت فهمیدهام که کسی از این بیت و از این خاندان خاندان بنیهاشم در این دورانِ غیبتْ به قدرت میرسد و تشکیل حکومت میدهد. من امیدوار بودم آنکس من باشم.» گویا آن بزرگوار، شرایطش را در خود جمع میدیده که طبعاً در کسی مثل ابن طاووس هم لابد جمع بوده است...
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=4010
🗓 ۱۳۷۲/۰۵/۰۵
🔘 بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیتالله امام خامنهای، در جمع علما و روحانیون «تبریز»
هدایت شده از بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
✳️ امام خمینی در مواجهه با جریان #قدرت و #ثروت/۲
🔹 امام خطر توجه نکردن به محرومان را در سیره مسئولان نظام هم مورد توجه قرار می دهند به گونه ای که ایشان از هشدارهای ایشان به کارگزاران توجه نمودن به اقشار ضعیف جامعه و جدا سازی خود از صاحبان قدرت و ثروت است. « همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و #پابرهنه_ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین و در کنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگی ست که نصیب اولیاء شده و عملاً به شبهات و القائات خاتمه می دهد که بحمد الله در جمهوری اسلامی ایران، اساس این تفکر و بینش در حال پیاده شدن است.»(همان، ج 20، ص 129 (
🔸ایشان در جایی دیگر نیز می فرمایند: «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین _ علیهم السلام _ سازگار نیست.» (همان_ ج 20_ ص 129(
🔹در بخشی از بیانات حضرت امام مستضعفین و مستکبرین غالباً بعنوان دو قطب مقابل هم مطرح شده اند. «مستکبرین منحصر نیستند به #سلاطین، منحصر نیستند به رؤسای جمهور، منحصر نیستند به دولتهای ستمگر، مستکبرین یک معنای اعمی دارد. یک مصداقش همان اجانبی هستند که تمام ملتها را ضعیف می شمرند و مورد تجاوز و تعدی قرار می دهند یک مورد هم همین دولتهای جابر و سلاطین ستمگر که ملتهای خودشان را ضعیف می شمرند و به آنها تعدی می کنند. هر فرد می شود که مستکبر باشد و می شود مستضعف باشد اگر من به زیردستهای خودم ولو چهار نفر باشند، تعدی و تجاوز کردم و آنها را کوچک شمردم، بنده خدا را کوچک شمردم من مستکبرم و او مستضعف و مشمول همان معنایی است که مستکبرین و مستضعفین هستند.»(همان_ ج 6_ ص 272 و 273/(
🔸در منطق فکری امام مهمترین وظایف حکومت اسلامی خدمت به مستضعفان و محرومان جامعه و خارج کردن آنها از استضعاف و محرومیت است و این مهم تنها در کمک های امدادی و مقطعی خلاصه نمی شود بلکه وجه مهمتر آن، مبارزه ریشه ای با استضعاف و محرومیت است. مسئولان نظام در ابعاد سیاستگذاری، برنامه ریزی، قانونگذاری و اجرا باید ریشه کن نمودن محرومیت و #استضعاف را بعنوان یک اصل اساسی و روح حاکم بر کلیه قوانین و برنامه ها، مد نظر داشته باشند.از نظر حضرت امام(س) کمرنگ شدن #خدمت_به_محرومین و خدای ناکرده بی تفاوتی و بی توجهی نسبت به آنها، انحراف از اصول و معیارهای اسلامی و انقلابی است.
«این مستضعفین و این مستمندان را انشاءالله ما از آن مشکلاتی که دارند، محرومیتهایی که در طول تاریخ اینها کشیده اند ما بتوانیم و شماها بتوانید انشاءالله آنها را از این محرومیت ها نجات بدهید و همه آنها را انشاءالله به رفاه در دنیا و آخرت انشاءالله برسانید.»(همان_ ج 15_ ص (284/
🔹در خصوص برداشت صحیح از بیانات امام دربارۀ جنگ فقر و غنا، دو مورد را می توان مطرح کرد که هر دو هم با رهنمودهای معظم له سازگار است.
امام هیچگاه قائل به مبارزه با ثروتمندان و متمولین نبودند بلکه در ادبیات و اندیشه والای امام غنایی که در آن درد فقراء و محرومین لحاظ نشود طاغوت و محکوم به بطلان است «امروز جنگ حق و باطل، #جنگ_فقر_و_غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه ها و #مرفهین بی درد شروع شده است و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند، می بوسم.»«همان ـ ج 21 ـ ص 234 )
🔹🔹🔹
Bonyadtarikhbook-ir
🔸🔸🔸
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.