eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
66 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاندوهای آمریکایی و انگلیسی دولت که بزرگترین خدمت را در پیروزی کودتا ایفا کردند/ ماجرای معاون وزیر خارجه مصدق که اطلاعات محرمانه هیئت دولت را به مقامات آمریکایی تحویل می داد! @iichs_ir
✳️ انتخاباتی که با سر و صدای فراوان کمتر از یک سوم واجدین شرایط در آن شرکت کردند! #۲۶_شهریور_۱۳۴۲ ✅ امروز انتخابات برگزار شد روزنامه «اطلاعات» نوشت: برای اولین‌بار در تاریخ ۵۸ ساله در ایران امروز زن و مرد در کنار هم رأی دادند. در حوزه‌های اخذ رأی از سحرگاه امروز ازدحام زیادی به‌وجود آمد و از نخست‌وزیر و وزیران کابینه گرفته تا کارگران ساده و زنان چادری رأی خود را به صندوق‌ها انداختند. مراجعه رأی‌دهندگان در تهران به بعضی از حوزه‌ها در حدود ساعت 11 شدت گرفت. در این موقع تعدادی از حوزه‌های اخذ که صندوق‌های آرای آنها از رأی پرشده بود درخواست صندوق دیگر کردند و از فرمانداری تهران برایشان ارسال شد.   صندوق‌های انتخابات این دوره بر خلاف صندوق‌های ادوار گذشته که فلزی بود، از تخته درست شده و در آن را با قفل بسته‌اند و لاک و مهر کرده‌اند. نتیجه انتخابات تا فردا به طور کامل اعلام خواهد شد. گفته شده که مجلسین تا روز 14 مهرماه تشکیل خواهد شد.   ✅نخست‌وزیر: از فعالیت‌های اقلیت مخالف باکی نداریم! ، نخست‌وزیر، همچنین دیروز در یک مصاحبه مطبوعاتی که چند خبرنگار خارجی نیز در آن حضور داشتند اعلام کرد که تشکیل کنگره‌ای با اکثریت عظیم مردم و نامزد کردن کاندیداهای انتخاباتی به وسیله چنین کنگره‌ای به هیچ وجه بدان معنی نیست که فعالیت‌های انتخاباتی گروه‌های مخالف محدود شده است. نخست‌وزیر افزود: فعالیت‌های انتخاباتی گروه‌های مخالف در تمام نواحی کشور و خاصه در تبریز، زنجان، مشهد و خوزستان که مخالفین از پشتیبانی قابل ملاحظه‌ای برخوردارند ادامه داشته است. علم درباره  و  گفت: این دو گروه را باید جداگانه در نظر گرفت. کاملا ممکن است که جبهه ملی کاندیداهایی داشته که رسما آنها را معرفی نکرده است. حزب توده غیر قانونی است و از این رو نمی‌تواند هیچ فعالیت آشکاری داشته باشد.   ✅ مسن‌تر و باهوش‌تر از آن است که در انتخابات شرکت کند! علم درباره دکتر مصدق گفت: در وهله اول باید در نظر داشت که دکتر مصدق مسن‌تر از آن است که بتواند کاندیدای مجلس شود؛ به علاوه وی خیلی باهوش‌تر از آن است که در اموری که در آن توفیقی پیدا نخواهد کرد شرکت کند. نخست‌وزیر گفت: از فعالیت‌های اقلیت مخالف باکی نداریم. چنان‌که مشاهده خواهید کرد آنها فعالیت می‌کنند، به انتشار جزوه‌هایی می‌پردازند، بازاریان را تحریک می‌کنند که دکان‌های خود را ببندند و روحانیون را تشویق می‌نمایند که دست به فعالیت بزنند... آسان است که بگویند انتخابات آزاد نیست، اما من می‌توانم شما را مطمئن کنم که گروه‌های اقلیت از فعالیت‌های انتخاباتی منع نشده‌اند. کنگره کاندیداهای خود را اعلام کرد، ولی تضمینی وجود ندارد که آنها در همه جا موفق شوند. ✅از هشت‌میلیون نفری که حق شرکت در انتخابات را دارند فقط 2/5 میلیون نفر رأی می‌دهند! وی گفت: هشت‌میلیون نفر حق شرکت در انتخابات را دارند، ولی انتظار نمی‌رود بیش از چهارمیلیون ثبت نام کنند و کارت بگیرند. از این گذشته اکنون هنگام جمع‌آوری خرمن است و دهقانان نمی‌توانند کار خود را رها کنند و به رأی دادن بپردازند؛ به این ترتیب انتظار نمی‌رود بیش از 2/5 میلیون در رأی دادن شرکت نمایند. علم گفت: دولت هیچ دخالتی در تشکیل کنگره آزادزنان و آزادمردان و جمع‌آوری آنان در کنگره و اعلام نامزدی کاندیداها نداشته است و شهرداری تهران تنها به عنوان میزبان هیئت‌های نمایندگی رفتار می‌کرد. @iichs_ir
#بریده_جرائد ، #اطلاعات ، #2_دی_1340 : از سفر نخست وزیر به قم و دیدار با علما و مراجع تقلید تا تقاضای #مصدق از #آیت_الله_کاشانی ! @iichs_ir
❌ سه گام متفاوت آمریکا در برابر ملی شدن صنعت نفت ایران؛ چرایی تغییر مواضع آمریکا در قبال مصدق آمریکایی‌ها به‌رغم همدلی‌های اولیه با مصدق، از اعطای هرگونه کمک‌های فنی برای اداره پالایشگاه و نیز وام‌های درخواستی مصدق برای برون‌رفت ایران از بحران شدیدی که به آن دچار بود دریغ کردند و ناباورانه «مشتری‌های احتمالی آمریکایی خواهان نفت ایران را از معامله با شرکت ملّی نفت ایران» برحذر داشتند و با کمک به جبران نیازهای نفتی شرکت ملی نفت انگلیس از مسیرهای دیگر، آنها را از نفت ایران بی‌نیاز کردند و این خود اقدامی بالاتر از اقداماتی است که از آن در تاریخ معاصر ایران به موسوم است؛ چرا که در صورت تمکین مصدق با نامه برکناری شاه، دیگر کار به شورش‌ها و اقدامات نظامی که در ایران به کودتا شهرت یافته است نمی‌کشید؛ به این معنی که کودتای حقیقی همان فشارها، عدم حمایت و کارشکنی‌هایی بود که مانع فروش نفت ایران در بازارهای جهانی شده و موجبات نارضایتی‌های گسترده، انحلال مجلس و دشمنی‌های فراوان داخلی را برای مصدق فراهم آورده بود. ملاقات محمد ، نخست‌وزیر، با هاری ، رئیس‌جمهور آمریکا، در جریان سفر به این کشور شماره آرشیو: 1489-4ع برای مطالعه متن کامل این یادداشت به لینک زیر مراجعه کنید؛ https://b2n.ir/179399 @iichs_ir
نگاهی به رویکرد آمریکا در ملی شدن صنعت نفت؛ منطقِ پیچیده میانجیگری آمریکا ایران به دست محمد و رویدادهای پس از آن همانند چرایی میانجیگری آمریکا میان ایران و انگلستان از منطق پیچیده‌ای برخوردار است. آمریکا در فرایند ملی شدن صنعت نفت ایران در ابتدا تلاش داشت تا خود را به‌عنوان حامی ایران بازنمایی کند، اما این حمایت تا جایی ادامه داشت که ایران از خواسته 50-50 با شرکت نفت ایران و انگلیس فراتر نرود. پس از اوج‌گیری جنبش ملی شدن صنعت نفت، آمریکا میانجیگری خود را با هدفِ جلوگیری از کنترل کامل ایران بر صنعت نفت خود آغاز کرد. به‌تدریج و با حضور حزب توده در عرصه اجتماعی ایران، آمریکا افزایش قدرتِ جبهه ملی و جنبش ملی شدن صنعت نفت را با افزایش قدرت کمونیسم در ایران برابر دانست و ازاین‌رو به محدود کردن هر چه بیشتر آن اقدام کرد. برای مطالعه متن کامل این یادداشت بر روی تیتر کلیک کنید https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️مریم‌السادات حسینی: مسئله احداث راه آهن از هشتاد سال قبل از دوره رضاشاه مطرح بود دومین سخنران همایش «کودتای سوم اسفند 1299؛ زمینه‌ها و پیامدها» بود موضوع کشیدن راه آهن در دوره پهلوی اول را بررسی کرد. او با طرح این پرسش که «پروژه راه آهنی که مطرح کرد چقدر ملی و در راستای منافع ما بود؟» سخن خود را آغاز کرد: در نقطه شروع ما نمی‌توانیم فقط به این دوره بپردازیم؛ باید چشم‌انداز تاریخی بیشتری داشته باشیم؛ چراکه این طور نبوده که فقط برای احداث راه آهن در ایران تصمیم گرفته باشد. تقریبا از هشتاد سال قبل از دوره پهلوی اول، بحث خط آهن سراسری برای ایرانیان مطرح بود، اما در دوره این خواسته‌ها اجرایی شد. حسینی در ادامه افزود: این بحث از دوره صدارت در ایران مطرح شد. بسیاری از صنعتگران و صاحب‌نظران سیاسی خصوصا در دوره مشروطه طرح‌هایی برای خط آهن ارائه کردند. حدودا 31 طرح در دوره قاجار اعم از داخلی و خارجی مطرح شد، اما به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک ایران و مداخله قدرت‌های خارجی، که احداث راه آهن سراسری برخلاف منافع آنها بود، این امر به تأخیر افتاد. وی با بیان اینکه انگلستان به نوعی به احداث راه آهن در ایران تمایل داشت، گفت: در خاطرات و کتاب‌ها وجود دارد که افراد مختلفی در این زمینه نظر داده‌اند. انگلیسی‌ها حتی امتیاز رویتر را هم که انحصار کل راه آهن شمال ـ جنوب بود، گرفتند، اما با تلاش علما و مخالفت روس‌ها این امتیاز لغو شد و این انحصار تحقق نیافت. روس‌ها هم نمی‌خواستند ایران راه آهن داشته باشد؛ چون آنها سلطه خود را در خطر می‌‎دیدند. آنها با همین دید، ایران را مجبور کردند که به موافقت‌نامه‌ای تن دهد که به موجب آن، دولت ایران متعهد می‌شد که امتیاز راه آهن را به مدت ده سال به کسی ندهد. حسینی اظهار کرد: اوایل قرن بیستم به خاطر توافقات، تغییر و تحولاتی در روابط روس و انگلیس رخ می‌دهد و ترسی که از آلمان‌ها داشتند، آنها را به توافق با هم متمایل می‌کند. هرچند در این دوره هم در بحث راه آهن اتفاقی نیفتاد، منتها با تشکیل انجمن راه آهن توسط انگلیسی‌ها و روس‌ها، آنها درصدد مشخص کردن مسیرها برآمدند؛ البته در این اقدامات، بر همان مسیر شمال ـ جنوب تأکید می‌شد. وی با اشاره به روی کار آمدن و طرح لایحه راه آهن در مجلس توضیح داد: در آن زمان سیاستمداران و روزنامه‌نگاران هم به این امر دامن می‌زنند؛ قوام هم در مجلس سخنرانی و بر آن تأکید می‌کند. بعد هم لایحه در مجلس مطرح و تصویب می‌شود؛ البته بسیاری از نمایندگان مثل آیت‌الله مدرس و محمد  به علل مختلف، از جمله مسیر مطرح‌شده که شمال ـ جنوب بود، با آن مخالفت می‌کنند. وی همچنین مطرح کرد: مصدق یکی از نمایندگانی بود که به این مسیر اعتراض کرد و گفت که این مسیر به جز استفاده سوق‌الجیشی برای انگلستان، هیچ فایده‌ای برای ما ندارد. رضاخان هم در پاسخ به این ایراد گفت او چون زمین‌های خودش از آن سمت بوده، می‌خواسته راه آهن از آنجا بگذرد. البته در خاطرات آمده است که یک برگه آبی‌رنگی به رضاخان داده بودند که همین مسیر باشد و به نوعی این مسیر به او دیکته شده بود. حسینی اظهار کرد: در نهایت راه آهن در خدمت اشغالگران قرار گرفت و در عمل هم دیدیم که همان هدف محقق شد؛ یعنی با اشغال ایران و پل پیروزی قرار گرفتن آن، با این راه آهن حدود 5.5 میلیون کالا به روسیه انتقال داده شد. برای مطالعه متن کامل گزارش روز سوم همایش بر روی لینک کلیک کنید https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ اعتراف‌گیری به روایت زندانیان ساواک؛ جدالِ شکنجه و مقاومت تا پیروزی پس از سقوط دولت دکتر محمد ، دولت مطلقه بار دیگر در ایران استقرار یافت. در تلاش برای تکوین چنین دولتی، ساواک را تأسیس کرد. وظیفه اصلی ساواک محافظت از دولت مطلقه محمدرضا در مقابل مخالفان سیاسی بود. ساواک از تمام ابزار و به‌طور ویژه از شکنجه‌های بسیار گسترده و متنوع برای از بین بردن مخالفان استفاده می‌کرد. تحت چنین شرایطی جدالی عمیق میان شکنجه و مقاومت برپاشده بود که درنهایت مقاومت زمینه‌ساز پیروزی مردم انقلابی و سقوط عوامل دولت مطلقه شد. نمایی از در حیاط ضد خرابکاری ساواک برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاندوهای آمریکایی و انگلیسی دولت که بزرگترین خدمت را در پیروزی کودتا ایفا کردند/ ماجرای معاون وزیر خارجه مصدق که اطلاعات محرمانه هیئت دولت را به مقامات آمریکایی تحویل می داد! @iichs_ir
✳️نقش نخبگان سیاسی در ساخت دوره پهلوی اول ، مورخ درباره «دولت‌سازی در دوره پهلوی اول» طی سخنانی عنوان کرد: در میان عواملی که در تأسیس یک دولت و جریان تثبیت یا فروپاشی آن مؤثر است می‌توان به ساختار سیاسی دولت و چگونگی شکل‌گیری این ساختار اشاره کرد؛ بحثی که فرایند دولت‌سازی نام دارد. گفته می‌شود فرایند دولت‌سازی از سوی نخبگان جامعه صورت می‌گیرد و این مسئله در زمینه تأسیس دولت به‌خوبی آشکار است.   وی در ادامه افزود: در بحث نقش نخبگان سیاسی در دوره پهلوی اول باید گفت که ما باید یک نگاه زمان‌مند داشته باشیم؛ یعنی عقب‌گرد تاریخی به سال‌های 1287 تا 1299 که در این سال‌ها به واسطه ناکامی مشروطه در تحقق اهداف خود که برقراری یک نظام سیاسی مبتنی بر دموکراسی پارلمانی و تأسیس مجلس ملی و ایجاد مجلس محدود به قانون است، مشروطه ناکام ماند و دخالت قدرت‌های بیگانه هم به حدی رسید که به تسخیر مناطقی از ایران رسید.   اکبری اظهار داشت: در این شرایط اوضاع ایران به لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دچار نابسامانی و هرج‌ومرج برآمده از زوال سلطنت قاجار و ناکامی مشروطه و دخالت بیگانگان شد. این امر باعث شد که یک چرخش در گفتمان نخبگان سیاسی ایجاد شود که به تأسیس یک دولت مقتدر مرکزی برسد.   وی با اشاره به نقش و تأثیر قدرت‌های بیگانه در شکل‌گیری گفتمان داخلی گفت: به عنوان مهم‌ترین قدرت بیگانه در ایران از زمانی که نتوانست قرارداد 1919 را اجرا کند، در خیلی زمینه‌ها در ایران ناکام ماند و به دنبال یک راه حل تازه بود. سرانجام هم با پیش آمدن وضع مذکور این قدرت راه حل را در اجرای یک برنامه‌ای که بتواند دولت ضعیف قاجار را براندازد و یک دولت مقتدر و کارآمد اما نظامی روی کار بیاورد، دید.   این پژوهشگر اظهار داشت: در این شرایط که هم نیروهای داخلی و هم خارجی خواهان تأسیس قدرتی مقتدر در ایران بودند، بین نخبگان سیاسی و جریانات روشنفکر بر سر ساختار قدرت در آینده ایران نوعی انشقاق ایجاد شده بود؛ به گونه‌ای که سه جریان اینجا قابل ردیابی است: جریان اول همان مشروطه‌طلبان سابق هستند که همچنان بر تأسیس نظام سلطنت تأکید دارند، اما اینها به انفعال کشیده شدند؛ چون گزینه و راهکار مناسب برای بازگرداندن اصول مشروطه در ایران را نداشتند. جریان دوم کسانی بودند که جریان مشروطه ایرانی را مطرح می‌کردند و این تز متأثر از فکر افرادی مثل آخوند خراسانی و میرزای نائینی هم بود.   وی ادامه داد: جریان سوم هم خواهان پیاده‌سازی الگوی تجدد آمرانه در ایران بودند و اینها توانستند در سطح جامعه هژمون ایجاد و به تأسیس دولت جدید در ایران تحت عنوان پهلوی اول اهتمام کنند. گام اول این نخبگان عضویت در کمیته آهن در سال‌های منتهی به کودتای 3 اسفند بود که توسط انگلیسی‌ها سامان‌دهی شده بود.   اکبری با بیان اینکه طیفی از نخبگان بنام و برجسته مثل  و  هم در این جریانات به مخالفت با اقدامات رضاخان و نخبگان غرب‌گرا اهتمام ورزیدند، گفت: اما در این برهه تاریخی کفه ترازو به نفع گروه دوم چربید و آنها توانستند تا حد زیادی اقدامات خود را ساماندهی کنند؛ اشخاصی همچون تیمورتاش و در اینجا نقش مهمی بازی کردند.   وی همچنین توضیح داد: آنچه در یک روند تاریخی اتفاق افتاد یک جریان معکوسی بود طی آن، نخبگان همچون لیبرال‌ها و غرب‌گراهای اوایل مشروطیت با تندروی‌ها و تأکید بر غربی‌سازی ایران و نادیده انگاشتن زمینه تاریخی هویتی و فرهنگی ایران با صرف پرداختن به الگوی پیشرفت غربی در جامعه مذهبی، نتوانستند اقبال عمومی را کسب و میدان اجتماعی را با میدان سیاسی هماهنگ کنند. بنابراین اگرچه به‌ظاهر ما شاهد یک دولت مقتدر و مرکزی در ایران هستیم و مجلس ملی و مطبوعات داریم، اما آنچه بعد از سال‌های 1305 اتفاق می‌افتد چنبره یک دیکتاتوری آهنین در ایران است که دیگر رضاخان را از حالت منجی و قهرمان سیاسی به شخصی مستبد تبدیل می‌سازد که تنها خودش باید در مرکز هرم قدرت باشد. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
‍ ✳️ عاملی: رفتارهای آمریکایی موجب شکل‌گیری جنبش ضدآمریکایی در ایران شد ، مترجم و پژوهشگر، در ادامه همایش درخصوص حضور آمریکایی‌ها در ایران بیان کرد: یکی از پیامدهای نامبارک اشغال ایران، حضور آمریکایی‌ها در ایران در کنار نیروهای روس و انگلیس است. اگر بخواهیم درباره روابط ایران و آمریکا مرور تاریخی داشته‌ باشیم، شاید بتوان تاریخ روابط ایران و آمریکا را براساس تحولات رخ‌داده، میزان ارتباطات و مداخلات آمریکا در ایران به چهار دوره بزرگ تقسیم کرد. دوره نخست از اواخر قاجار تا شهریور سال ۱۳۲۰ است که ارتباطات در سطح فعالیت‌های مستشاری کوتاه‌مدت و فعالیت‌های مذهبی هیئت‌های تبشیری است.   وی افزود: دوره دوم، دوره از شهریور ۱۳۲۰ تا کودتای ۲۸ مرداد است که آمریکا در ایران به‌تدریج نفوذ پیدا می‌کند. اما بعد از کودتای سال ۱۳۳۲ شاهد دوره متفاوتی هستیم؛ کودتایی آمریکایی ـ انگلیسی که به براندازی دولت  انجامید و هدف از آن هم این بود که این دولت‌ها بتوانند سهمی از نفت ایران داشته ‌‌باشند. از سال ۱۳۳۲ به بعد دوره تحکیم سلطه آمریکاست که تا زمان پیروزی انقلاب ادامه می‌یابد. در این دوره، آمریکایی‌ها بر تمام حیات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران مسلط می‌شوند و تقریبا می‌توان گفت قدرت بی‌رقیب‌اند.   این پژوهشگر در ادامه توضیح داد: با پیروزی انقلاب نیز فصل جدیدی شکل می‌گیرد که رسما روابط ایران و آمریکا قطع می‌شود و در این چهار دهه همواره شاهد تنش بین دو کشور بوده‌ایم.   عاملی درخصوص پیشینه روابط دو کشور عنوان کرد: نخستین‌بار در دوره ناصری و در عهد صدارت امیرکبیر و با این استدلال که آمریکا در آینده قدرتی جهانی خواهد بود، و با سیاست توسل به قدرت سومی که بتواند رقابت سنتی میان روس و انگلیس را تعدیل کند، اندیشه ارتباط با آمریکا شکل گرفت که به نتیجه نرسید و پس از امیرکبیر این قضیه بی‌نتیجه ماند. آغاز رسمی روابط ایران و آمریکا به قرارداد مودّت در ۱۲۷۳ق برمی‌گردد، اما تا سال ۱۳۰۰ تبادل سفیر صورت نمی‌گیرد و  در ۱۳۰۰ اولین سفیر آمریکا وارد ایران می‌شود.   وی ادامه داد: در دوره جنگ جهانی اول ارتباطات آمریکا در حد فعالیت‌ هیئت‌های مذهبی و کمک‌های غذایی و برخی مذاکرات نفتی است. درواقع از اواخر قاجار و اوایل دوره رضاشاه با علاقه دو طرف مذاکراتی شکل گرفت، اما با دخالت انگلستان عملا بی‌نتیجه ماند.   این پژوهشگر تأکید کرد: پس از آن به زمان رضاشاه می‌رسیم که تمایل بسیاری برای ارتباط با آمریکاییان داشت. واقعیت این است که زمینه بالقوه‌ای برای ارتباط ایران و آمریکا از دو طرف وجود داشت؛ از یک‌سو مقامات ایرانی‌ با سیاست موازنه مثبت، خواستار ورود قدرت سومی به ایران بودند و از سوی دیگر آمریکایی‌ها هم می‌خواستند سهمی از نفت ایران داشته‌ باشند.   وی اشاره کرد: در آن دوره آمریکا چهره امپریالیستی نداشت و امتیازاتی نسبت به دولت‌های روس و انگلیس داشت و برای ایرانیان قابل اعتمادتر بود و به تصور ایرانیان می‌توانست وزنه‌ای برای تعادل قدرت باشد. اما اشغال ایران سرآغاز روابط جدی ایران و آمریکاست و در پی آن، آمریکایی‌ها وارد ایران می‌شوند و همین رخداد زمینه مداخلات آمریکا در ایران را فراهم می‌کند. ناتوانی آمریکایی‌ها در کمک به ایران و مشکلات ناشی از اشغال و قحطی و ناامنی، به‌تدریج نگاه ایرانی‌ها به آمریکا را تغییر داد؛ به‌ویژه اینکه گزارش‌های مفصلی از شکایت‌های ایرانیان از رفتارهای نادرست آمریکاییان وجود داشت که به آنها ترتیب اثری هم داده نشد.   عاملی در پایان گفت: این گونه بود که تصویری که از آمریکایی‌ها به‌عنوان یک دولت صلح‌طلب و آزادی‌خواه وجود داشت، شکسته شد و این رویا بر باد رفت و اقدامات آمریکایی‌ها موجب شد در همین دوره، جنبشی ضدآمریکایی شکل بگیرد و گسترش یابد.  https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
‍ ✳️ عاملی: رفتارهای آمریکایی‌ها موجب شکل‌گیری جنبش ضدآمریکایی در ایران شد ، مترجم و پژوهشگر، در ادامه همایش درخصوص حضور آمریکایی‌ها در ایران بیان کرد: یکی از پیامدهای نامبارک اشغال ایران، حضور آمریکایی‌ها در ایران در کنار نیروهای روس و انگلیس است. اگر بخواهیم درباره روابط ایران و آمریکا مرور تاریخی داشته‌ باشیم، شاید بتوان تاریخ روابط ایران و آمریکا را براساس تحولات رخ‌داده، میزان ارتباطات و مداخلات آمریکا در ایران به چهار دوره بزرگ تقسیم کرد. دوره نخست از اواخر تا شهریور سال ۱۳۲۰ است که ارتباطات در سطح فعالیت‌های مستشاری کوتاه‌مدت و فعالیت‌های مذهبی هیئت‌های تبشیری است.   وی افزود: دوره دوم، دوره اشغال ایران از شهریور ۱۳۲۰ تا کودتای ۲۸ مرداد است که آمریکا در ایران به‌تدریج نفوذ پیدا می‌کند. اما بعد از کودتای سال ۱۳۳۲ شاهد دوره متفاوتی هستیم؛ کودتایی آمریکایی ـ انگلیسی که به براندازی دولت   انجامید و هدف از آن هم این بود که این دولت‌ها بتوانند سهمی از نفت ایران داشته ‌‌باشند. از سال ۱۳۳۲ به بعد دوره تحکیم سلطه آمریکاست که تا زمان پیروزی انقلاب ادامه می‌یابد. در این دوره، آمریکایی‌ها بر تمام حیات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران مسلط می‌شوند و تقریبا می‌توان گفت قدرت بی‌رقیب‌اند.   این پژوهشگر در ادامه توضیح داد: با پیروزی انقلاب نیز فصل جدیدی شکل می‌گیرد که رسما روابط ایران و آمریکا قطع می‌شود و در این چهار دهه همواره شاهد تنش بین دو کشور بوده‌ایم.   عاملی درخصوص پیشینه روابط دو کشور عنوان کرد: نخستین‌بار در دوره ناصری و در عهد صدارت  و با این استدلال که آمریکا در آینده قدرتی جهانی خواهد بود، و با سیاست توسل به قدرت سومی که بتواند رقابت سنتی میان روس و انگلیس را تعدیل کند، اندیشه ارتباط با آمریکا شکل گرفت که به نتیجه نرسید و پس از امیرکبیر این قضیه بی‌نتیجه ماند. آغاز رسمی روابط ایران و آمریکا به قرارداد مودّت در ۱۲۷۳ق برمی‌گردد، اما تا سال ۱۳۰۰ تبادل سفیر صورت نمی‌گیرد و  در ۱۳۰۰ اولین سفیر آمریکا وارد ایران می‌شود.   وی ادامه داد: در دوره جنگ جهانی اول ارتباطات آمریکا در حد فعالیت‌ هیئت‌های مذهبی و کمک‌های غذایی و برخی مذاکرات نفتی است. درواقع از اواخر قاجار و اوایل دوره رضاشاه با علاقه دو طرف مذاکراتی شکل گرفت، اما با دخالت انگلستان عملا بی‌نتیجه ماند.   این پژوهشگر تأکید کرد: پس از آن به زمان رضاشاه می‌رسیم که تمایل بسیاری برای ارتباط با آمریکاییان داشت. واقعیت این است که زمینه بالقوه‌ای برای ارتباط ایران و آمریکا از دو طرف وجود داشت؛ از یک‌سو مقامات ایرانی‌ با سیاست موازنه مثبت، خواستار ورود قدرت سومی به ایران بودند و از سوی دیگر آمریکایی‌ها هم می‌خواستند سهمی از نفت ایران داشته‌ باشند.   وی اشاره کرد: در آن دوره آمریکا چهره امپریالیستی نداشت و امتیازاتی نسبت به دولت‌های روس و انگلیس داشت و برای ایرانیان قابل اعتمادتر بود و به تصور ایرانیان می‌توانست وزنه‌ای برای تعادل قدرت باشد. اما اشغال ایران سرآغاز روابط جدی ایران و آمریکاست و در پی آن، آمریکایی‌ها وارد ایران می‌شوند و همین رخداد زمینه مداخلات آمریکا در ایران را فراهم می‌کند. ناتوانی آمریکایی‌ها در کمک به ایران و مشکلات ناشی از اشغال و قحطی و ناامنی، به‌تدریج نگاه ایرانی‌ها به آمریکا را تغییر داد؛ به‌ویژه اینکه گزارش‌های مفصلی از شکایت‌های ایرانیان از رفتارهای نادرست آمریکاییان وجود داشت که به آنها ترتیب اثری هم داده نشد.   عاملی در پایان گفت: این گونه بود که تصویری که از آمریکایی‌ها به‌عنوان یک دولت صلح‌طلب و آزادی‌خواه وجود داشت، شکسته شد و این رویا بر باد رفت و اقدامات آمریکایی‌ها موجب شد در همین دوره، جنبشی ضدآمریکایی شکل بگیرد و گسترش یابد. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ سه ضلع یک کودتای ضدملی؛ کودتای 28 مرداد 1332 به روایت پایگاه اطلاع‌رسانی  ؛ «کوچک‌ترین جزئیات ماجرا را به خاطر دارم. پرزیدنت آیزنهاور ــ که بیش از پیش نگران نفوذ شوروی‎‌ها در ایران است ــ تصمیم به اقدام می‌گیرد و کرمیت (کیم) روزولت ریاست اداره خاورمیانه سی.ال.ای (CLA) را به تهران می‌فرستد. از سوی دیگر چرچیل پیامی برای شاه می‌فرستد و او را به برانگیختن علیه   تشویق می‌کند. پرنسس اشرف هم در سوئیس با مقامات آمریکایی تماس می‌گیرد؛ سپس به تهران می‌آید تا برادرش را ببیند و به اراده او مبنی بر خلاصی از شر «پیر مرد» نیرو بخشد. مرتب به او می‌گوید: - محمدرضا! تمام جهان از تو پشتیبانی می‌کند».   و شماره آرشیو: ۴۴۱-۷۴۷۳س   بختیاری، کاخ تنهایی، ترجمه امیرهوشنگ کاوسی، تهران، نشر البرز، چ سوم، ۱۳۷۱، ص ۳۱۵ ‼️ ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ ادعای رضاخان را روزگار تکذیب کرد با اعتراف به اینکه انگلیسی‌ها حمایت‌های بی‌دریغی از کردند، در محضر کسانی مانند تقی‌زاده، دولت‌آبادی، ، مستوفی‌الممالک و مشیرالدوله اظهار کرد: «مرا انگلیسی‌ها آوردند، ولی ندانستند با چه کسی سروکار دارند». این گفته را دکتر مصدق تأیید و بیان کرده است که آن‌وقت نمی‌شد در این باب حرف زد، ولی روزگار آن را تکذیب کرد و معلوم شد همان کسی که او را آورد، چون دیگر مفید نبود، او را برد.* عوامل کودتای 3 اسفند 1299 شماره آرشیو: 131013-275م * محمود طلوعی، مصدق در پیشگاه تاریخ، تهران، نشر علمی، 1397، صص 44-45. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ مشاوران بی‌خبر و ناکامی مصدق پایگاه اطلاع‌رسانی  ؛ اطرافیان دکتر مصدق تجربه سیاسی او را نداشتند و در زمینه نفت بی‌خبرتر از آن بودند که بتوانند راه حلی ارائه دهند و گرهی از کار بگشایند. برخی نیز صداقت و صفوف و ایمان را فاقد بودند و لاجرم از محک تجربه روسیاه درآمدند و اندک اندک مسئله به صورتی درآمد که نه در تهران ممکن بود انعطاف لازم نشان داده شود و نه قدرت‌های جهانی مسلط حاضر بودند که کار را با مصدق به سرانجامی برسانند.۱   محمد در دیدار با اعضای شاخص جبهه ملی ایران پی نوشت ۱. محمدعلی موحد، خواب آشفته نفت، ج ‎2، بخش اول، تهران، نشر کارنامه، ‎۱۳۷۸،‎ ص 53. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ نگاهی به فعالیت‌های سیاسی مئیر عزری؛ فراتر از یک مأمور دیپلماتیک تنها برای فعالیت‌های دیپلماتیک از سوی اسرائیل مأمور نشده بود. او کوشید رژیم صهیونیستی را از انزوای ایجادشده توسط اعراب خارج کند. عزری موانعی را نیز مقابل موفقیت خود در این مأموریت می‌دید. یکی از این موانع ناسیونالیسم مصدق بود. وی در خاطرات خود نوشته است که با موفقیت روح «ناسیونالیسم رادیکال» را القا کرد. ✅ عزری اصرار دارد که گرچه مصدق با بزرگ‌ترین رقیب خود، یعنی حزب کمونیست توده (که در بسیاری از مسائل با او اختلاف نظر داشت) مخالف بود، هر دو (مصدق و توده) آشکارا در نفرت خود از اسرائیل متحد بودند. ✅ برای اسرائیل مهم این بود که نماینده آن محیط مساعدی برای خروج کشورش از انزوا در تهران به‌وجود آورد و با روزنامه‌ها و دانشگاه‌ها ارتباط برقرار کند. عزری دو سال در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تحصیل‌کرده بود و بسیاری از کسانی را که در رأس مقامات سیاسی و اقتصادی ایران قرار داشتند شخصا می‌شناخت. تسلط او بر زبان فارسی و آشنایی‌اش با آداب‌ورسوم ایرانی باعث شد با دقت بسیاری به شبکه‌سازی در ایران با هدف تأمین منافع اسرائیل دست زند. برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید؛ ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ توصیه سیا به شاه: مخالفت ظاهری با انگلیس برای افزایش محبوبیت پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ در 29 ژوئیه/ 7 مرداد 1331 لوی هندرسون، سفیر آمریکا در ایران، و جورج میدلتون، کاردار سفارت بریتانیا در تهران، با هم دیدار و درباره اوضاع ایران گفت‌وگو کردند. آنها به نتایج زیر رسیدند: برکناری مصدق تنها از طریق کودتای نظامی ممکن است؛ انجام کودتا مستلزم مشارکت کامل فرمانده نظامی تهران خواهد بود؛ کودتا باید به طرفداری از شاه صورت بگیرد؛ شاه از مطرح شدن نامش در چنین قضیه پرخطری سخت اکراه داشت. پایگاه سیا پیشنهاد کرده بود که می‌تواند با سران بانفوذ ارتش ارتباط برقرار کند و شاه را ترغیب کند تا برای افزایش محبوبیتش علنا با بریتانیا مخالفت نماید و از مصدق دست کم در ابتدا حمایت کند.[1] محمد هنگام دست دادن با لوئی هندرسن، سفیر کبیر آمریکا در ایران شماره آرشیو: 1433-۴ع پی‌نوشت: [1] . ، بحران نفت در ایران: از ناسیونالیسم تا کودتا، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، نشر نی، 1401، ص 63. eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ به مناسبت سالگرد کودتای 28 مرداد؛ آیا فرمان عزل قانونی بود؟ در طول سالیان اخیر، بسیاری از زوایای پنهان آشکار شده است. از نقش پر رنگ انگلیس و آمریکا گرفته تا اشغال خانه مصدق به وسیله‌ی افرادی همچون و دار و دسته‌اش. آنچه در این بین از سوی بسیاری از کارشناسان و صاحبان اندیشه، کماکان محل بحث و نظر است، شرایط عزل دکتر مصدق و قانونی بودن یا نبودن آن است. موضوع مهم دیگر، نحوه واکنش مصدق نسبت به کودتا است. البته باید مد نظر داشت که منظور ما در این خصوص به اتفاقات پس از کودتا محدود نمی‌شود بلکه نوع رفتار مصدق در دوران نخست‌وزیری وی را نیز دربر می‌گیرد. بسیاری بر این باورند که عزل مصدق از سوی یک عمل قانونی بوده و شخص شاه بر اساس قانون این امکان را داشته است که دستور عزل نخست‌وزیر را صادر نماید. بخشی دیگر خلاف این نظر را دارند و معتقدند بر اساس اصل بیست و ششم متمم قانون اساسی مشروطه، هر قدرتی در کشور باید مطیع نظر و انتخاب مردم باشد و از این رو، عزل مصدق به معنای بی‌اعتبار کردن نظر مردم و خلاف قانون اساسی مشروطه است. متن کامل یادداشت را در این لینک بخوانید! eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ «گفتنی هایی از حاشیه و متن کودتای 28 مرداد 1332» درگفت‌وشنود با زنده‌یاد ؛ دکتر گفت: می‌مانم تا کشته شوم! زنده‌یاد عبدالعلی ادیب برومند از اعضای گروه و علاقه‌مندان به دکتر محمدمصدق بود. روایت وی از ، اگر چه رنگ جریانی و گروهی دارد، اما به هر روی دربردارنده بخشی از واقعیات نیز هست. امید می‌بریم که انتشار این گفت‌وشنود، برای تاریخ‌پژ‍وهان نهضت ملی، مفید افتد. در بخشی از این گفت و گو آمده است: به نظر بنده محاکمه دکتر مصدق، یکسره آبروی شاه و دربار او را به باد داد. هر چند کودتا برای بردن آبروی شاه کافی بود، اما این محاکمه آشکارا نشان داد او نوکر بیگانه است. این محاکمه توسط سرلشکر آزموده به عنوان دادستان و چند تن از افسران شاه صورت گرفت. آزموده افسری کم‌سواد و بی‌حمیت بود که توهینهای ناجوانمردانه‌ای به مصدق کرد و احساسات مردم را جریحه‌دار ساخت و شاه را بی‌آبروتر از آن که بود کرد. محاکمه دکتر مصدق در واقع محاکمه ملت ایران به جرم وطن‌خواهی و نهضت ملی بود. آثار فاجعه‌بار کودتای 28 مرداد به‌قدری گسترده است که سالهای سال باید در باره آن نوشت. محاکمه دکتر مصدق نشان داد اگر دولتمردی علیه منافع خارجی و به سود مصالح ملی اقدام کند، مجرم شناخته می‌شود و باید محاکمه شود. کودتای 28 مرداد آمال و آرزوهای چند نسل را به باد داد. از آنجا که این کودتا با کمک اراذل و فواحش تهران و شهرستانها صورت گرفت، به نام «قیام فواحش» معروف شد. پس از کودتای 28 مرداد عده‌ای از هواداران دکتر مصدق و جبهه ملی و احزاب منتسب به آن به شکل مخفیانه‌ای به مبارزه ادامه دادند و عده‌ای از آنها به زندان افتادند و یا تبعید شدند، اما هرگز از پای ننشستند. متن کامل گفت و گو را در این لینک بخوانید! eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ نگاهی به ماهیت دادگاه‌های نظامی در دوره پهلوی؛ دادرسی‌های فراقانونی دوره پهلوی دولت‌های مطلقه به منظور انباشت بیشتر قدرت، نظام اداری و بوروکراسی را به طور کامل در اختیار می‌گیرند و مانع از استقلال آن می‌شوند. یکی از ویژگی‌های اصلی نظام‌های سیاسی مطلقه، وابسته بودن نظام اداری به شخص حاکم است. نظام سیاسی دوره نیز نوعی دولت مطلقه مدرن به‌شمار می‌آمد که بوروکراسی اداری و نهاد قضائی را نیز در اختیار خود ‌گرفت. ماهیت و کارکرد قوه قضائیه در دوره محمدرضا پهلوی، به او وابسته بود؛ به طوری که محکمه‌های نظامی به نهادی برای رسیدگی به جرایم سیاسی و حتی عادی بدل شد. فرایند محاکمه گروه‌هایی چون حزب توده در بهمن 1327ش و افرادی چون و پس از می‌تواند نمونه‌های مناسبی در جهت تبیین وابستگی دستگاه اجرای عدالت، به تصمیمات شاه از یک‌سو و فرمایشی و غیرقانونی بودن نحوه رسیدگی به جرایم سیاسی در دادگاه‌های نظامی از سوی دیگر باشد. محاکمه سیدمجتبی ، رهبر جمعیت ، و سه تن از یاران وی در دادگاه نظامی (دی 1334) شماره آرشیو: 3979-۴ع متن کامل را در این لینک بخوانید! @iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ ادعای رضاخان را روزگار تکذیب کرد با اعتراف به اینکه انگلیسی‌ها حمایت‌های بی‌دریغی از کردند، در محضر کسانی مانند تقی‌زاده، دولت‌آبادی، ، مستوفی‌الممالک و مشیرالدوله اظهار کرد: «مرا انگلیسی‌ها آوردند، ولی ندانستند با چه کسی سروکار دارند». این گفته را دکتر مصدق تأیید و بیان کرده است که آن‌وقت نمی‌شد در این باب حرف زد، ولی روزگار آن را تکذیب کرد و معلوم شد همان کسی که او را آورد، چون دیگر مفید نبود، او را برد.* عوامل کودتای 3 اسفند 1299 شماره آرشیو: 131013-275م * محمود طلوعی، مصدق در پیشگاه تاریخ، تهران، نشر علمی، 1397، صص 44-45. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ @iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ نگاهی به نقش خواهر شاه در کودتای 28 مرداد 1332؛ چگونگی مبارزه با چهره مرموز سیاست در دوره حاکمیت محمدرضا پهلوی بود. تبعید اشرف توسط مصدق کارساز نبود و اگرچه مصدق تلاش کرد دست او را از مداخله در امور سیاسی کشور کوتاه کند، اما زمینه رابطه وی با فرماندهان انگلیسی و آمریکایی در جهت فعالیت علیه دولت مصدق فراهم شد. اشرف پهلوی، با همکاری مقام‌های اروپایی و با استفاده از اطلاعات به‌دست‌آمده تلاش کرد تا از طریق تحریک و تشویق برادرش، شاه، و با هماهنگی با قوام‌السلطنه، تغییراتی در ایران ایجاد کند که به سرنگونی دولت مصدق و نصب قوام‌السلطنه به نخست‌وزیری منجر شود، اما هنگامی که این سیاست شکست خورد، دامنه فعالیت اشرف به کنشگری پنهان و البته مهم در کودتا گسترش یافت. عمده فعالیت اشرف در سقوط دولت مصدق معطوف به پشتیبانی روانی از محمدرضا پهلوی بود. شاه به حمایت روانی نیاز داشت؛ به همین منظور سیا در پاریس دست به دامان اشرف پهلوی شد تا او را به حمایت انگلیس و آمریکا دلگرم کند. اشرف با اطمینان دادن به شاه مبنی بر حمایت کامل انگلیس و آمریکا و هماهنگی نیروهای کودتا، کنشگری فعالی در سقوط دولت مصدق داشت. ،‌ اشرف پهلوی و سرلشکر مهدیقلی علوی مقدم از عوامل اصلی کودتا شماره آرشیو: 69-554-الف متن کامل را اینجا بخوانید! ‼️ ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ مسئله مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه در مصاحبه مدیر روزنامه «سندی تایمز» لندن با مدیر کل سیاسی وزارت امور خارجه؛ از چه زمانی دنیا حکمرانی دزدان دریایی را پذیرفته است؟! به گزارش روابط عمومی ؛ در مصاحبه فرانک جیلز، مدیر روزنامه «سندی تایمز» چاپ لندن، با [1]، مدیر کل سیاسی وزارت امور خارجه، در خصوص مالکیت ایران بر جزایر و دفاع از آن به مدیر روزنامه اعلام می‌شود: ادعای شیوخی که خود را مالک این جزایر می‌دانند و در این زمینه از حمایت انگلیس برخوردارند بی‌پایه و اساس بوده؛ زیرا تا چند دهه گذشته انگلیسی‌ها این امارات خلیج را ساحل دزدان دریایی می‌نامیدند و از چه زمانی می‌توان گفت که دنیا حکمرانی دزدان دریایی را پذیرفته است! اگر انگلستان خلیج فارس را تخلیه کند کسی که به‌حق می‌تواند در این مناطق نفوذ و قدرت داشته باشد دولت ایران است؛ زیرا هیچ یک از شیوخ آن نمی‌توانند ادعا کنند که برای تأمین امنیت خلیج فارس بر ایران برتری دارند.[2] پی‌نوشت: [1]. محمدرضا امیرتیمور کلالی پسر ارشد محمدابراهیم امیرتیمور کلالی، وزیر کار و کشور کابینه دکتر ، است. [2]. پژوهشکده تاریخ معاصر، سند شماره 31-2001-693الف. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
پژوهشکده تاریخ معاصر
✳️ کارشکنی‌هایی غرب در تأسیس ذوب آهن در ایران؛ گویا ما توقیف کردیم! پایگاه اطلاع‌رسانی #پژوهشکده_تا
✳️ کارشکنی‌هایی غرب در تأسیس ذوب آهن در ایران؛ گویا ما توقیف کردیم! پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ در مصاحبه ، مدیر روزنامه « » چاپ لندن با [1]، مدیر کل سیاسی وزارت امور خارجه، در مورد کارشکنی‌هایی که غربی‌ها در تأسیس داشته‌اند و تمایل نداشتن آنها به توسعه اقتصادی ایران و توافق با شوروی برای انتقال تکنولوژی ضعیف این صنعت باید به بخشی از این گفت‌وگو اشاره کرد: فرانک جیلز: تا آنجا که من می‌دانم ما حتی شما را از این صنعت منع هم می‌کردیم، راستی چرا ما شما را منع می‌کردیم؟ پاسخ دادم می‌دانم که شما ما را منع می‌کردید، ولی دلیل آن را باید از رجال مسئول غرب سؤال کنید. آقای جیلز گفت: نمی‌دانستم که این موضوع چهل سال سابقه داشته است. گفتم: بلی. چهل سال ملت ایران در این آرزو به سر برد. مقارن شروع جنگ مقدمات تأسیس این صنعت فراهم شده بود و آلمان‌ها حتی مقداری از وسایل و ماشین‌آلات را هم به سوی ایران حمل کردند، اما متأسفانه کشتی‌های حامل ماشین‌آلات در اسکندریه توقیف شد و این کار انجام نگرفت.[2] آقای جلیز گفت: گویا ما توقیف کردیم. گفتم صحیح است.[3] پی‌نوشت‌ها: [1]. محمدرضا امیرتیمور کلالی پسر ارشد محمدابراهیم امیرتیمور کلالی، وزیر کار و کشور کابینه دکتر ، است. [2]. هنوز مدت کوتاهی از شروع تأسیس ساختمان ذوب آهن ایران توسط کنسرسیوم آلمانی «دماک گروپ» نگذشته بود که جنگ جهانی دوم آغاز شد. در بحبوحه جنگ حمل ماشین‌آلات ذوب آهن ایران از راه دریا آغاز شد. ماشین‌آلات از بندر هامبورگ در آلمان روی کشتی‌ها قرار داده شد و به طرف مدیترانه به راه افتاد. وقتی ماشین‌آلات به نزدیکی سواحل مصر رسید، ارتش انگلیس ماشین‌آلات و وسایل کارخانه ذوب آهن را در راه مصادره کرد و به مصر انتقال داد و نگذاشتند این تجهیزات به ایران برسد و کارخانه ساخته شود. «آخرین کشتی آن محموله به نام آرابیا نیز در مدیترانه توسط متفقین توقیف و به یکی از بنادر شمال آفریقا برده شد.» رک: محمد شیخ شاب بافقی، «سیری در صنعت ذوب آهن ایران»، نشریه دانشگاه انقلاب، ش 1 (بهار 1360)، ص 28. [3]. پژوهشکده تاریخ معاصر، سند شماره 29-2001-693الف. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ نفوذی‌ها چگونه در خرابکاری می‌کردند؟ غنیمت‌‎خواهی از بودجه برنامه‌ریزی دولتی توسعه در دوره پهلوی دوم، به دلایل مختلف اجتماعی و سازمانی، پیامدی جز نابه‌سامانی و ایجاد تضادهای چندگانه در لایه‌های زندگی اجتماعی مردم نداشت، اما افزون بر نوع برنامه‌ریزی عامل دیگری که در این برنامه‌ها خرابکاری می‌کردند نفوذی‌های سازمان برنامه و بودجه بودند. پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ سرمایه‌داران در مجلس، مطبوعات، دربار و حتی در خود سازمان برنامه نفوذ داشتند و تا وقتی که سهم عادلانه‌ای از این غنیمت به آنها داده نمی‌شد، قادر بودند که طرح‌های سازمان برنامه را درهم بشکنند. در یک نمونه آنها موفق به این کار شدند. آنها برای پیشبرد منظور خود از شیوه اتهامات سیاسی استفاده می‌کردند؛ در عین حال که نسبت به اتهامات منطقی سیاسی که در دوران حکومت به آنها زده می‌شد، بی‌توجه بودند، اما وقتی پای منافعشان به میان می‌آمد، حاضر بودند در وارد کردن اتهامات سیاسی به سازمان برنامه، با نیروهای مخالف شاه نیز همدست شوند. اگر احساس می‌کردند در یک پروژه بزرگ ساختمانی سهم عادلانه‌ای به آنها داده نشده است، توانایی این را داشتند که نظر اعضای حزب مخفی ایران و مصدقی‌ها را در وزارتخانه‌ها و سازمان برنامه به سوی خود جلب کنند و مانع پیشبرد برنامه‌های عمرانی شوند.[1] اسدالله، سیف‌الله و قدرت‌الله رشیدیان شماره آرشیو: 3735-۲۸۸م پی‌نوشت: [1]. پیتر آوری، تاریخ معاصر ایران (از کودتای 28 مرداد تا اصلاحات ارضی)، ترجمه محمد رفیعی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی عطائی، 1368، ص 50. @iichs_ir  
✳️ نگاه مصدق به محاکمه در دادگاه نظامی؛ تنها کسی که از این محاکمه استفاده می‌کند پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ اگرچه مصدق بعدها در جریان محاکمه‌اش در دادگاه نظامی، این دادگاه را صالح به رسیدگی به اعمال نخست‌وزیر نمی‌داند و مرجع واقعی رسیدگی را مجلس ملّی و سنا و نیز دیوان عالی کشور می‌داند، امّا از اصل محاکمه خشنود به نظر می‌رسد و آن را برای بیان اثبات مظلومیت خود و حقانیت عملکرد دولتش مفید ارزیابی می‌کند: «اکنون خادمین وطن در دادگاه نظامی محاکمه و محکوم می‌شوند و از بین می‌روند، تنها کسی که از این محاکمه استفاده می‌کند، دکتر محمد مصدق است و بس این هم خواست خداست. چه از این خوب‌تر که من در دنیا مظلوم معرفی شوم و چه افتخار از این بالاتر که با رأی دادگاه از بین بروم ... سیدالشهداء فرمودند: وقتی انسان برای مرگ آفریده شده، با شمشیر به مرگ برسد ارزنده‌تر است».[1] دکتر محمد در حال ایراد دفاعیاتش در دادگاه نظامی سلطنت‌آباد پی‌نوشت‌ها: [1]. خاطرات جلیل بزرگمهر از دکتر محمد مصدق، تهران، ناهید، 1373، صص 181-182. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug