eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
484 دنبال‌کننده
312 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 کرامتی از علیه السلام 🔹شخصی به نام قاسم بن محسن نقل می کند در مسیری که از به می آمدم شخص بادیه نشینی که وضعیت جسمی ضعیفی داشت نزد من آمد و از من در خواست کمک کرد ، دلم برای او به رحم آمد و به او نانی دادم در ادامه ی مسیر باد شدیدی وزید و عمامه ی من را از سرم برداشت و به جایی پرتاب کرد که هرچه گشتم دیگر عمامه را پیدا نکردم . ✅ به مدینه رسیدم و نزد امام جواد علیه السلام شرف حضور پیدا کردم. امام فرمودند قاسم ! عمامه ات در مسیر گم شد؟ گفتم: آری حضرت از غلامشان خواستند که عمامه ام را برایم بیاورد. غلام رفت و عمامه ام را برایم آورد با تعجب پرسیدم: عمامه ی من چطور نزد شما آمده ؟ حضرت فرمودند: به آن عرب دادی خدا به عنوان تشکر از تو عمامه ات را به تو برگرداند. و خداوند اجر احسان کنندگان را ضایع نمی کند. 📚 كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة)، ج‏2، ص: 368. 🆔 @islam_history
📌 آن دو را از قبر بیرون می آورم... ✍ زکریا بن آدم نقل مى کند: هنگامى که در نزد علیه السلام بودم ، علیه السلام را آوردند سن وى کمتر از چهار سال بود دست خود را بر زمین زد و سر را به سوى آسمان بلند کرد و مدت زیادى در اندیشه شد، امام رضا علیه السلام فرمود: پسرم! براى چه این قدر فکر مى کنى ؟ 🔰عرض کرد: در اندیشه آن هستم درباره مادرم چه به جا آوردند؟! 🔰اما والله لاخرجنهما ثم لاحرقنهما ثم لاذرینهما ثم لانسسفنهما فى الیم نسفا . 🔰اما به خدا سوگند آن دو نفر را بیرون مى آورم سپس آندو را آتش مى زنم و پراکنده مى کنم و به دریا مى ریزم، چه دریا ریختنى! 🔰حضرت رضا علیه السلام امام جواد علیه السلام را نزد خود خواست و میان دو دیده آن حضرت را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فداى تو باد تو از براى امامت شایسته هستى! 📚 وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۴۲. 🆔 @islam_history
◾️از هارون بن فضل نقل شده که گفت: در همان روزی که حضرت جواد از دنیا رفتند، حضرت هادی را دیدم. حضرت هادی فرمود: انا لله و انا الیه راجعون، پدرم از دنیا رفت. به ایشان عرض شد چگونه فهمیدید که ایشان از دنیا رفته‌اند؟ فرمود: خودم را چنان در محضر خداوند ذلیل و کوچک می‌بینم که قبلا این چنین نبودم. 📚 كافي، ج1، ص381. 🏴 علیه السلام تسلیت باد. 🆔 @islam_history
📌 زندگی نامه امام جواد علیه السلام ✅ بر اساس گزارش مورخان، علیه السلام در سال ۱۹۵ هجری قمری در  به دنیا آمدند. ☀️ قبل از تولد علیه السلام، برخی از واقفیان می‌گفتند بن موسی چگونه می‌تواند باشد در حالی که از خود نسلی ندارد. از این‌رو وقتی که جوادالأئمه به دنیا آمد، ،حضرت جواد را مولودی پربرکت برای شیعیان توصیف کرد. با این حال حتی پس از تولد امام محمد تقی نیز، برخی از واقفیان، انتساب امام جواد به امام رضا علیه السلام را منکر شدند. آنان می‌گفتند جوادالأئمه از نظر چهره به پدرش شباهت ندارد، تا اینکه قیافه‌شناسان را حاضر کردند و آنان امام جواد علیه السلام را فرزند امام رضا علیه السلام دانستند. 🔰 در سال ۲۱۵ق دختر خود ام فضل را به عقد امام جواد علیه السلام در آورد. مأمون هدف خود را این می‌دانست که پدر بزرگ کودکی از نسل  صلی الله علیه و آله و علیه السلام باشد. برخی بر این باورند که این با انگیزه و اهداف سیاسی انجام شده است از جمله اینکه مأمون می‌خواست از این راه، امام جواد و ارتباط او با  را کنترل کند یا خود را علاقمند به علویان نشان دهد و آنان را از قیام علیه خود باز دارد. حضرت، از ام فضل صاحب فرزندی نشد. ◾️حکومت عباسی دو بار امام محمد تقی علیه السلام را به بغداد احضار کرد. سفر اول در زمان مأمون چندان طولانی نبود. بار دوم، در ۲۸  سال ۲۲۰ق، به دستور معتصم وارد بغداد شد و در آخر ذی القعدة همان سال در بغداد به رسید. پیکر این امام همام را در کنار جدش موسی بن جعفر علیه السلام در مقبره قریش در کاظمین به خاک سپردند. سن حضرت را به هنگام شهادت ۲۵ سال گفته‌اند از این رو جوان‌ترین امام شیعیان به هنگام شهادت بوده است. 📚 ویکی شیعه ◾️ علیه السلام تسلیت باد. 🆔 @islam_history
📌 احترام به باید اینگونه باشد... ✏️ محمد بن حسن بن عمار می‌گوید: ☀️ روزی علیه السلام به مسجد صلی الله علیه و آله وارد شد، بن جعفر به سرعت ایستاد و بدون کفش و عبا نزد او شتافت و دستش را بوسید و احترامش کرد. ✅ ابوجعفر به او گفت:‌ ای عمو! بنشین. خدایت رحمت کند. او گفت: آقای من، چگونه بنشینم و شما ایستاده باشی؟! چون علی بن جعفر به جایگاه خود برگشت اصحابش او را سرزنش کرده، گفتند: شما عموی پدر او هستید، با او این‌گونه رفتار می‌کنید؟! او دست به ریش خود گرفت و گفت: خاموش باشید! اگر خداوند متعال صاحب این ریش سفید را سزاوار امامت ندانسته و این کودک را شایسته دانسته و به او چنان مقامی داده، من چگونه فضیلت او را انکار کنم؟! از سخن شما به خدا پناه می‌برم. من بنده او هستم. 📚 ، ج ۲، ص ۱۰۶ و ۱۰۷. ◾️ تسلیت باد. 🆔 @islam_hustory
📌 لبخند آفتاب ✍ می‌گوید: 💠 بهشتیان، آن هنگام که در هستند، چیزی مانند خورشید تابان را می‌بینند که بهشت را تابناک می‌کند و می‌گویند: 💠 خداوندا! تو در فرمودی: «لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا»(در آن خورشید را نمی‌بینند)، پس خداوند عزّ و جلّ علیه‌السلام را نزد آنها می‌فرستد و می‌فرماید: این آفتاب نیست، بلکه و علیهما السلام هستند که خندیدند و از نور خنده آنها، بهشت درخشان شده است. 📚 امالی صدوق، ص۲۱۲. 🆔 @islam_history
📌 داستان جالب جوانی که هیچ یک از شرایط ازدواج را نداشت... 🔰"جویبر" مرد جوان تازه مسلمانی است که در مانده تا دینش را نزد پیغمبر درست کند و در صفّه ای که کنار مسجد بود، در میان فقرا جا داشت. گاهی نان و گاهی خرما و گاهی هر دو از طرف پیغمبر به او می رسید. روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله او را مورد لطف بیشتری قرار داد و پرسید: «آیا میل داری؟». عرض کرد: «یا رسول اللَّه! بلی امّا کی به من دختر می دهد؟ من که نه مال دارم و نه شأن و نه شکل». حاصل شریف این است که صلی الله علیه و آله فرمود: «، همه چیز را جبران می کند. مؤمن همشأن مؤمنه است (المسلم کفو المسلمه) سیاه و سفید ندارد، عرب و عجم ندارد، همه یکنواخت است و میزان تقواست». حضرت او را نزد زیاد بن لبید،- که از اشراف قبیله ای از قبایل اطراف مدینه بود- فرستاد و فرمود: «به او بگو پیغمبر مرا فرستاده که دخترت را به عقد من درآوری». جویبر اطاعت کرد و رفت در مجلس زیاد بن لبید چند نفر دیگر هم حضور داشتند و گفت: «پیغامی از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله برایت دارم، آیا در حضور دیگران بگویم یا خصوصی». زیاد گفت: «زهی شرف از پیغام رسول خدا صلی الله علیه و آله مانعی ندارد در حضور دیگران بگویی». گفت: «رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: دخترت ذلفا را به عقد من درآوری». زیاد، یکه خورد و آنچه در دلش بود گفت: «تو همشأن ما نیستی، چگونه به تو دختر بدهم؟». جویبر برخاست که برود، گفت: «به خدا سوگند! آنچه تو می گویی راه و روش اسلام نیست». آنگاه حرکت کرد. دختر از پدرش پرسید: «کی بود؟ و جریان چه بود؟». زیاد گفت: «جوان فقیری آمده بود و می گفت از پیش پیغمبر صلی الله علیه و آله آمده و او را فرستاده است که تو را به او تزویج نمایم». دختر گفت: «پدر! زود دنبالش برو تا رسول خدا صلی الله علیه و آله را ناراحت نکرده است او را بیاور». عجب ایمانی داشت! نپرسید آیا مهندس است یا دکتر؟ حقوقش در ماه چقدر است؟ بلکه دین و تقوا را میزان می داند. زیاد به دنبال جویبر رفت و گفت: «برگرد تا من خودم به مدینه بروم و ببینم آیا خود رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین فرموده است یا نه؟!». به مدینه آمد و جریان را از پیغمبر صلی الله علیه و آله پرسید. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «آری من او را فرستاده ام». برگشت و لباس مناسبی برای جویبر فراهم کرد، وسایل زندگی اش را نیز تهیه و خانه ای نیز برایش آماده کرد. جویبر، شب عروسی نگاه به صورت دختر کرد و جمالش را دید در حجله، عدل را رعایت کرد و گفت: «ای خدایی که تو به من نعمت دادی، شکر تو مقدّم بر هر چیزی است». و تا صبح، و شکر بجا آورد و فردا نیز به شکرانه این نعمت، روزه گرفت، سه شبانه روز وضعش چنین بود. روز سوّم زیاد خیلی ناراحت بود، خدمت پیغمبر آمد و گفت مثل این که این داماد اقتضای ازدواج ندارد. پیغمبر صلی الله علیه و آله کسی را به دنبالش فرستاد و از او پرسید: «مگر میل به زن نداری؟». گفت: «چرا خیلی هم مایل هستم». فرمود: «پس چرا از همسرت کناره گرفته ای؟». عرض کرد: «به خاطر شکر این نعمت بزرگ، خواستم سه شبانه روز، شبها به طاعت به سر برم و روزها بگیرم؛ امّا از امشب به سراغش می روم». 📚 شهید آیت الله دستغیب(ره)؛ اسلامی، ص30. 🆔 @islam_history
📌 شکایت از نسبت های ناروا به شیعه 👈 علقمه مي گويد: به عليه السلام عرض كردم: اي فرزند رسول خدا! مردم به ما كارهاي زشتي نسبت مي دهند؛ به طوري كه سينه ما تنگ شده و شديداً ناراحت مي شويم! 💠 فرمود: اي علقمه انسان نمي تواند خشنودي مردم را جلب نموده و جلو زبان آن ها را بگيرد. چگونه سالم مي مانيد از چيزي كه انبياء و پيامبران و اوصياء عليهم السلام از او سالم نماندند. آيا به نسبت ندادند كه او تصميم گرفت كه زنا كند؟ آيا در باره ايوب نگفتند كه او از اثر گناهانش به آن مصيبت ها دچار گشت؟ آيا در حق داود پيغمبر نگفتند كه او دنبال كرد پرنده را تا اينكه چشمش بزن اوريا افتاد و دلباخته او شد و به منظور رسيدن به هدف خود شوهر آن زن را در جلو جبهه جنگ پيشاپيش تابوت قرار داد تا اينكه كشته شد سپس با آن زن كرد؟ ... 💠 و در باره اوصياء بيش از اينها گفتند. آيا نسبت ندادند به سيد اوصياء (امیرالمومنین) عليه السلام كه او طالب دنيا و در پي و سلطنت است و اين كه او هميشه در صدد فتنه و آشوب است و سكون و آرامش اجتماع را دوست ندارد. ... 👈 اي علقمه زبان هائي كه ذات مقدس خداوندي را به چيزهائي كه هيچ شايستگي و تناسبي با خداوند ندارد نسبت مي دهد، چگونه ممكن است از نسبت هاي ناراحت كننده به شما خود داري نمايد؛ پس بايد شما از پروردگار ياري بطلبيد و صبر و استقامت داشته باشيد كه زمين ملك خدا است به هر كس كه بخواهد مي دهد و البته پايان امر و عاقبت نيك براي پرهيزكاران است. 📚 الأمالي، الصدوق، ص 165. 🆔 @islam_history
سلام الله علیها دخت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در راستای تبیین معنای صحیح می‌فرماید: آیا کلام رسول خدا در روز غدیر که فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه» را فراموش کرده اید؟! پ ن: «مدینی» از علمای قرن ششم اهل تسنن این حدیث را که به «حدیث فواطم» مشهور است نقل نموده که در آن حضرت زهرا سلام الله علیها با احتجاج به حدیث در صدد اثبات مساله ی امامت و ولایت و وصایت امیرالمومنین علیه السلام است. @islam_history
📌 ماجرای سدالابواب 🔰ماه ، ماه مبارکی است که در آن اتفاقات مهمی مثل علیه‌السلام و حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، ، عید و... رخ داده است. 🔰یکی از اتفاقات مهم این ماه است. بنا بر گواهی تاریخ، صلی‌الله‌علیه‌وآله پس از ورود به ، بنای را پی ریزی کردند. 🔰مسلمانان هم کم کم کنار مسجد خانه می‌ساختند و هر کدام برای خود، دری به سمت مسجد باز کردند. 🔰پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به فرمان خداوند مامور شدند درِ خانه‌هایی که به سمت مسجد باز می‌شدند را ببندند به جز درِ خانه امیرالمومنین و سلام الله علیهما؛ این حادثه مهم تاریخی به حدیث سدالابواب مشهور شد، که مورد اتفاق فرقین می‌باشد. 🔰در مقابل این حدیث، برخی از پیروان مدعی شده اند همه درها بسته شد به جز خوخه(پنجره) ؛ اما این از خدا بی‌خبران به تاریخ ننگریسته‌اند که ببینند اصلا خانه ابوبکر در کنار مسجد النبی نبوده، بلکه خارج از مدینه در منطقه سُنح بوده(دروغگو کم حافظه می‌شود) 📚 حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۳، ص ۱۲۵. 📚 ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۷، ص ۳۴۲. 📚 فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص ۱۱۸. 📚 ، فضائل امیرالمؤمنین ، ص ۱۷۷. 📚 بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۲، ص۴۴۲. 📚 احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ص۳. 🆔 @islam_history
📌 یک آرزوی واقعی... عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ قَالَ: يَدْخُلُ الْمَهْدِيُّ اَلْكُوفَةَ ... فَيَدْخُلُ حَتَّى يَأْتِيَ اَلْمِنْبَرَ وَ يَخْطُبُ وَ لاَ يَدْرِي اَلنَّاسُ مَا يَقُولُ مِنَ اَلْبُكَاءِ ! 👌امام عصر علیه السلام وارد می شوند... و ايشان پس از ورود به كوفه ، بالاى منبر رفته و خطبه‌اى ايراد مى‌فرمايد؛ كه مردم از شدت گريه نمى‌فهمند كه حضرت چه مى‌گويد❗️😭😭😭 📚 الغيبة (للطوسی) ج ۱، ص ۴۶۸ 🆔 @islam_history
📌 ارتباط روحی امام با شیعیان... ✏️ رُمیله یکی از یاران علیه السلام می گوید: ✨در زمان امیرمؤمنان علیه السلام حالم سخت و بیماریم شدید گشت. روز دیدم حالم سبک شده است، با خود گفتم: بهتر از این نمی بینم که آبی بر خود بریزم(وضو بگیرم) و پشت سر امیرمؤمنان علیه السلام بخوانم. پس همین کار را کردم. آنگاه به رفتم، و چون امیرالمؤمنین علیه السلام بالای منبر رفت آن حال سخت بر من بازگشت، هنگامی که آن حضرت از مسجد بیرون رفت و داخل اقامتگاه خود شد با آن جناب رفتم. 💠فرمود: ای رمیله دیدم به خود می‌پیچیدی؟ عرض کردم: آری، و جریان را برای آن حضرت گفتم، و انگیزه خودم را از حضور در نماز بیان داشتم. فرمود: ای رمیله، هیچ مؤمنی مریض نشود مگر اینکه ما نیز مریض می‌شویم، و اندوهگین نگردد مگر اینکه ما هم اندوهگین شویم، و نکند مگر اینکه بر دعایش آمین گوییم، و ساکت نماند مگر اینکه برایش دعا کنیم. عرض کردم: ای امیرمؤمنان، فدایت شوم، این مربوط به کسانی است که با شما در اقامتگاه هستند، یا کسانی را که در اطراف زمین هستند می‌بینید؟ فرمود: ای رمیله، هیچ مؤمنی در شرق و غرب زمین از ما غایب نیست. 📚 بصائر الدرجات، ۲۵۹. 🆔 @islam_history
📌 سابقه جشن ✍ برگزاری مراسم عزاداری و همچنین مراسم جشن عید آنچنان بین رواج داشته که ذهبی عالم در وقایع قرن چهارم به آن اشاره می کند: 💠 عملت الرافضة يوم عاشورا بالنَّوح وتعليق المُسُوح، وعيّدوا يوم الغدير وبالغوا في الفرح 💠 رافضی‌ها[شیعیان] در روز با بستن خیابان‌ها به عزاداری می‌پردازند و همچنین روز غدیر را عید گرفته و به جشن و شادی می پردازند. 📚 تاریخ الاسلام، ذهبی، ج26، ص39. 💠 أقامت الرافضة رسم يوم عاشورا من النّوْح واللَّطم والبكاء وتعليق المُسوح وغلْق الأسواق، وعملوا العيد والفرح يوم الغدير، وهو ثامن عشر ذي الحجّة 💠 شیعیان با بستن خیابان ها و بازارها در روز عاشورا با نوحه و اشک عزاداری میکنند و روز روز 18 ذی الحجه را عید میگیرند. 📚 تاریخ الاسلام، ذهبی، ج26، ص47. 🆔 @islam_history
📌 لزوم نظارت عمومی بر حاکم و شفافیت در عرصه حکمرانی 🔹از علیه السلام نقل شده که هنگام پذیرفتن فرمودند: «من با این لباس و مرکب وارد شهر شما شدم؛ پس اگر من از شهر شما خارج شدم و چیز دیگری غیر از آنها داشتم، بدانید به شما خیانت کرده‌ام!» الْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ قَالَ عَلِيٌّ ع دَخَلْتُ بِلَادَكُمْ بِأَشْمَالِي هَذِهِ وَ رَحْلَتِي وَ رَاحِلَتِي هَا هِيَ فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ مِنْ بِلَادِكُمْ بِغَيْرِ مَا دَخَلْتُ فَإِنَّنِي مِنَ الْخَائِنِين. 📚 مناقب ابن شهرآشوب، ج2، ص98. 🔸همچنین نقل شده که ایشان فرمودند: «بدانید حقّ شما بر من است که چیزى را از شما جز اسرار جنگ پنهان ندارم.» أَلَا وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدِي أَنْ لَا أَحْتَجِبَنَّ دُونَكُمْ سِرّاً إِلَّا فِي حَرْب‏. 📚 امالی طوسی، ص217. 🆔 @islam_history
📌 علیه السلام از دیدگاه 💠 یکی از شخصیت های بسیار برجسته ، جناب شمس الدین است که از استوانه های علمی اهل سنت محسوب میشود. او در چند کتاب خود راجع به امام باقر علیه السلام چنین مینویسد: ◀️ فرزند او [ سلام الله عليه] آقا و امام، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين بن علي علوي و فاطمي و از اهالي و فرزند زين العابدين بود ... و تنها کسي بود که بين علم و عمل و سيادت و شرافت و اعتماد و وقار را جمع کرده بود ... ابوجعفر به باقر مشهور گرديد چرا که در علم وسعتي ايجاد کرده بود و او اصل علم و علوم مخفي را مي شناخت و ابوجعفر امامي مجتهد و تالي کتاب خداوند بزرگ بود. 📚 سير أعلام النبلاء، ج 4 ص 401-402 ◀️ ...و فرزند او ابو جعفر باقر آقا، پيشوايي فقيه که صلاحيت خلافت را داشت. 📚 سير أعلام النبلاء، ج 13 ص 120 ◀️ ابو جعفر باقر محمد بن علي بن الحسين؛ پيشوايي پايدار، و از بني هاشم، علوي و از اهالي مدينه و يکي از بزرگان بود ... او بزرگ بني هاشم در زمان خويش بوده و به باقر مشهور شد و از کلام علماء که مي گويند: بقر العلم يعني علم را شکافت اصل علم و علوم مخفي را مي شناخت و گفته شده که او در روز و شب يکصد و پنجاه رکعت نماز مي خوانده است. 📚 تذكرة الحفاظ، ج 1 ص 124-125 ◀️ محمد بن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب از بني هاشم، علوي [کنيه او] ابو جعفر باقر و بزرگ بني هاشم در زمان خود بود. 📚 تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 7 ص 462-463 🆔 @islam_history
📌 چرا در مشاهد مشرفه، به آخرت راغبیم؟ ✍ شخصی به نام سلام بن مستنیر می‌گوید در نزد علیه السلام بودم که حمران بن اعین نزد حضرت آمد و سوالاتی از حضرت کرد و حضرت جواب فرمودند وقتی حمران می‌خواست برخیزد و برود به باقر عرض کرد مطلبی را می‌خواهم با شما در میان بگذارم؛ 🔰ما هر گاه نزد شما می‌آییم قلبمان رقیق می‌شود و سنگینی و سختی در قلبمان از بین می‌رود و خودمان را فراموش می‌کنیم و دارایی‌های دیگران برایمان دیگر ارزشی ندارد بعد که از نزد شما خارج می‌شویم و با مردم و بازاریان و تجار همراه می‌شویم دو مرتبه حب دنیا به ما بر می‌گردد. 💠 حضرت باقر به حمران فرمودند: این خاصیت قلب است که گاهی سخت و سنگین است و گاهی سبک. سپس فرمودند اصحاب صلی الله علیه و آله به ایشان عرض کردند که ما می‌ترسیم اهل نفاق و دورویی شده باشیم. حضرت علت را جویا شدند، اصحاب گفتند ما وقتی نزد شما می‌آییم شما به ما تذکراتی می‌دهید و ما را به آخرت راغب می‌کنید و قلب‌های ما را جلا می‌دهید و باعث می‌شوید ما دنیا را فراموش کنیم و نسبت به آن بی رغبت شویم تا جایی که گویا ما آخرت را می‌بینیم و و را با چشم می‌بینیم اما وقتی از نزد شما بیرون می‌رویم و به خانه هایمان می‌رویم و مشغول بچه‌ها و همسر و اهل و عیال می‌شویم این حالت را از دست می‌دهیم گویا اصلا هیچ معنویتی نداشته‌ایم آیا این نفاق است؟ 💠 پیامبر اکرم در جواب فرمودند: نه هرگز این نفاق و دو رویی نیست، این‌ها حربه‌های است که شما را به دنیا مشغول می‌دارد. به خدا قسم اگر همان حالتی را که در نزد ما داشتید ادامه می‌دادید با ملائکه مصافحه می‌کردید و حتی می‌توانستید بر روی آب راه بروید و اگر شما گناه نمی‌کردید و نمی‌کردید، خداوند گروهی را خلق می‌کرد که به گناه مبتلا شوند و استغفار کنند و خداوند آنها را بیامرزد و مغفرتش را شامل آنها کند. قطعا با فتنه‌ها و امتحان‌های زیادی مواجه می‌شود و در صورت گناه می‌کند. آیا به این آیه توجه نکرده اید که خداوند فرمود: خداوند کسانی را که زیاد توبه می‌کنند و خود را پاک می‌کنند را دوست دارد؟ و همچنین به این آیه که فرمود از خداوند طلب بخشش گناهان کنید و به سوی او برگردید؟ 📚 ، ج۲، ص۴۲۳. 🆔 @islam_history
✍🏻 علیه السلام فرمودند: 💠 إِنَّ إِبْلِیسَ عَدُوُّ اللَّهِ رَنَّ أَرْبَعَ رَنَّاتٍ: یَوْمَ‏ لُعِنَ‏، وَ یَوْمَ أُهْبِطَ إِلَى الْأَرْضِ، وَ یَوْمَ‏ بُعِثَ‏ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ یَوْمَ الْغَدِیرِ». 😡 دشمن خدا چهار بار ناله کرد: 1️⃣ روزى که مورد لعن خدا واقع شد 2️⃣ روزى که به زمین هبوط کرد، 3️⃣ روزى که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مبعوث شد 4️⃣و روز . 📖 قرب‌الاسناد، ص9. ◾️ علیه السلام تسلیت باد. 🆔 @islam_history
◾️وصیت علیه السلام برای سوگواری برای خویش ✅ علیه السلام نقل می کنند که پدر گرامیشان به وی وصیت نمودند تا مدت ده سال در ایام در سرزمین منا با وقف اموال و داراییم، مجالس و سوگواری برگزار کن تا گریه کنندگان گریه نمایند. 📚 مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۱۷۹. 🏴 شهادت حضرت امام باقر علیه السلام تسلیت باد. 🆔 @islam_history
📌قیام مي گويد: در خدمت عليه‌السلام بودم، چون مردم رفتند و مجلس خلوت شد. 🔸امام فرمود: «يا ابا حمزه! من المحتوم الذي حتمه الله قيام قائمنا، فمن شک فيما اقول، لفي الله و هو به کافر». «اي ابا حمزه! از امور حتمي اي که خداوند حتمي ساخته است قيام قائم ماست، هر کس در اين گفتار ترديد کند خدا را در حال کفر ملاقات مي کند». 🔸سپس فرمود: پدر و مادرم به فداي کسي که هم‌نام و هم‌کنيه ي من است او هفتمين فرزند من است که زمين را پر از عدالت کند هنگامي که پر از جور و ستم شده باشد.اي ابا حمزه! کسي که او را درک کند و در برابر او تسليم شود آن چنان که در برابر و تسليم است، بر او واجب مي شود و هر کس تسليم نشود بهشت بر او حرام مي شود و جايگاهش است و جايگاه ستمگران چه زشت است». 📚 ، ج۵۱، ص۱۳۹. 🆔 @islam_history
📌 اثر محبت علیهم السلام ✍️ از بریدبن‌معاویه شده است که گفت: 🔰در منی در محضر علیه السلام نشسته بودم. آن حضرت به زیاد که فردی سیاه پوست بود و هر دو پایش قطع شده بود نگاه کرد و نسبت به او اظهار ترحّم کرد و فرمود: «چه بر سر پاهایت آمده است؟ چطور به این جا آمده‌ای»؟ 🔰زیاد گفت: «سوار بر شتر لاغری بودم امّا بیشتر راه را خودم آمدم». علیه السلام نسبت به او اظهار مهربانی کرد. ❤️زیاد گفت: «گناه می‌کنم تا جایی که احساس می‌کنم در حال هلاک شدن هستم، محبّت شما در خاطرم زنده می‌شود به همین دلیل به نجات خود امیدوار می‌شوم و احساس ناخوشایند گناه برطرف می‌شود». 💠 امام باقر علیه السلام فرمود: «آیا گمان می‌کنی دین، چیزی جز محبّت است»؟ پروردگار فرموده است: حَبَّبَ إِلیْکُمُ الإِیمَانَ وزَیَّنَهُ فِی قُلوبِکُمْ. 📚 ، ج۸، ص۷۹. 🆔 @islam_history
📌 به مناسبت یوم الترویه، سالروز حرکت علیه السلام از به کربلا دیگر هوای نینوا دارد حسین روی دل با کاروان دارد حسین از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین بس که محمل‌ها رود منزل به منزل با شتاب کس نمی‌داند عروسی یا عزا دارد حسین رخت و تاراج حرم چون گل به تاراجش برند تا به جایی که کفن از دارد حسین بردن اهل دستور بود و سرّ غیب ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین سروران، پرانگان شمع رخسارش ولی چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین او وفای عهد را با سر کند سودا ولی خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین سیرت آل با سرنوشت کربلاست هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین دشمنش هم آب می بندد به روی داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین بعد ازینش صحنه ها و پرده ها اشک است و خون دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا جای نفرین هم به لب دیدم دارد حسین اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین 👤 شهریار 🆔 @islam_history
📌 خطبه سیدالشهداء در منا* 1⃣ ✅ ... علیه السلام فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید که علی‌بن‌ابی‌طالب برادر صلی الله علیه و آله بود، هنگامی که بین اصحابش برادری پدید آورد، بین او و خودش برادری برقرار کرد و فرمود: تو برادر مؤمن منی و من برادر تو هستم در دنیا و آخرت؟! گفتند: آری به خدا. 🕌 آنگاه فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا می‌دانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله محل و منازل خود را خرید و ساختمان کرد، سپس در آنجا ده اتاق ساخت، نُه اتاق برای خودش و یک اتاق که در وسط واقع شده بود برای پدرم، سپس درهایی که به مسجد راه داشت جز درِ اتاق پدرم، همه را بست. پس در این باره عده‌ای به سخن آمدند و پیامبر فرمود: من از طرف خودم درِ منازل شما را نبستم و درِ منزل علیه السلام را باز نگذاشتم، بلکه خداوند مرا به بستن درهای منازل شما و گشودن درِ منزل علی فرمان داد، بعد پیامبر همه مردم بجز علی را از خوابیدن در مسجد نهی فرمود، در مسجد و منزل او و در منزل رسول خدا صلی الله علیه و آله جنابت رخ می‌داد از این رو در همانجا برای پیامبر و علی فرزندانی متولد شدند؟! گفتند: آری به خدا. ✅ فرمود: آیا می‌دانید که عمربن‌خطاب[یا ] علاقه داشت تا روزنه‌ای به‌اندازه چشمش از منزل خود به مسجد باز کند ولی پیامبر اجازه نداد، سپس سخن راند و فرمود: خداوند به من فرمان داده تا مسجدی پاک بسازم که جز من و برادرم و فرزندانش در آن سکونت نکنند؟! گفتند: آری به خدا.  ☀️فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله روز خم علی را به نصب کرد و فرمود: باید حاضران به غایبان برسانند؟ گفتند: آری به خدا. ⚔ فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید رسول خدا صلی الله علیه و آله در جنگ به علی علیه السلام فرمود: تو نسبت به من مانند نسبت به موسایی و تو پس از من زمامدار هر مؤمنی؟ گفتند: آری به خدا. ✨و فرمود: شما را به خدا سوگند، آیا می‌دانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که نصارای نجران را برای فراخواند جز علی و همسرش ()و دو فرزند او ( و ) را نیاورد. گفتند: آری به خدا. ☀️فرمود: شما را به خدا قسم می‌دهم، آیا می‌دانید پیامبر در روز پرچم را به دست علی‌ داد و فرمود: پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و رسولش او را دوست دارند و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد، آنکه پی‌درپی (بر دشمن) یورش می‌برد و فرار نمی‌کند و خداوند خیبر را به دست وی فتح کند؟ گفتند: آری به خدا. ⚠️فرمود: آیا می‌دانید که پیامبر او را برای ابلاغ آیات برائت فرستاد و فرمود: از سوی من کسی (پیام را) نمی‌رساند مگر خودم یا کسی که از من باشد؟ گفتند: آری به خدا. * این خطبه در سال ۵۹ هجری و در زمان حکومت ایراد شده است. حضرت در این خطبه، بیشتر به فضایلی از می پردازند که در ماه ذی الحجه واقع شده است. 📚 کتاب سلیم بن قیس، ص۲۰۶. 🆔 @islam_history
📌 روضه سیدالشهداء از زبان خود حضرت 💠ِ ... وَاَنـَا اَشْهَدُ یا اِلهى بِحَقیقَةِ ایمانى، وَعَقْدِ عَزَماتِ یَقینى وَخالِصِ صَریحِ تَوْحیدى وَباطِنِ مَکْنُونِ ضَمیرى وَعَلائِقِ مَجارى نُورِ بَصَرى وَاَساریرِ صَفْحَةِ جَبینى وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسى وَخَذاریفِ مارِنِ عِرْنینى وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعى وَما ضُمَّتْ وَاَطْبَقَتْ عَلَیْهِ شَفَتاىَ وَحَرَکاتِ لَفْظِ لِسانى وَمَغْرَزِ حَنَکِ فَمى وَفَکّى،وَمَنابِتِ اَضْراسى وَمَساغِ مَطْعَمى وَمَشْرَبى وَحِمالَةِ اُمِّ رَاءْسى وَبُلُوعِ فارِغِ حَبائِلِ عُنُقى وَمَا اشْتَمَلَ عَلیْهِ تامُورُ صَدْرى وَحمائِلِ حَبْلِ وَتینى وَنِیاطِ حِجابِ قَلْبى وَاءَفْلاذِ حَواشى کَبِدى وَما حَوَتْهُ شَراسیفُ اَضْلاعى وَحِقاقُ مَفاصِلى وَقَبضُ عَوامِلى وَاَطرافُِ اَنامِلى وَلَحْمى وَدَمى وَشَعْرى وَبَشَرى وَعَصَبى وَقَصَبى وَعِظامى وَمُخّى وَعُرُوقى وَجَمیعُِ جَوارِحى وَمَا انْتَسَجَ عَلى ذلِکَ اَیّامَ رِضاعى وَما اَقلَّتِ الاَْرْضُ مِنّى وَنَوْمى وَیَقَظَتى وَسُکُونى وَحَرَکاتِ رُکُوعى وَسُجُودى،اَنْ لَوْ حاوَلْتُ وَاجْتَهَدْتُ مَدَى الاَْعصارِ وَالاَْحْقابِ لَوْ عُمِّرْتُها اَنْ اءُؤَدِّىَ شُکْرَ واحِدَةٍ مِنْ اءَنْعُمِکَ مَا اسْتَطَعْتُ ذلِکَ... 💠 الهی من گواهی میدهم به حقیقت ایمانم و باور تصمیمات یقینم، و یکتاپرستى بى‏شائبه صریحم و درون پوشیده نهادم، و آویزه ‏هاى راه هاى نور چششم، و چینهاى صفحه پیشانى‏ام، و روزنه‏ هاى راههاى نفسم، و پرّه ‏هاى نرمه تیغه بینى‏ام، و حفره ‏هاى پرده شنوایى‏ام، و آنچه که ضمیمه‏ شده و بر ان بر هم نهاده دو لبم، و حرکتهاى سخن زبانم، و جاى فرو رفتگى سقف دهان و آرواره‏ام، و محل‏ روییدن دندان هایم و جاى گوارایى خوراک و آشامیدنى‏ام، و بار بر مغز سرم‏ و رسایى رگهایى طولانى گردنم، و آنچه را قفسه سینه ‏ام در برگرفته، و بندهاى‏ پى شاهرگم، و آویخته ‏هاى پرده دلم، و قطعات کناره ‏هاى کبدم، و آنچه را در برگرفته غضروف هاى‏ دنده ‏هایم، و جایگاه هاى مفاصلم، و پیوستگى پاهایم، و اطراف انگشتانم، و گوشتم، و خونم، و مویم، و پوستم، و عصبم، و نایم، و استخوانم، و مغزم، و رگ هایم و تمام اعضایم، و آنچه در ایام شیرخوارگى بر آنها بافته شد، و آنچه زمین از سنگینى من برداشته، و خوابم و بیدارى‏ام و سکونم، و حرکات رکوع و سجودم خلاصه با تمام این امور گواهى مى‏دهم بر اینکه اگر به حرکت مى‏آمدم و طول‏ روزگاران، و زمانهاى بس دراز مى‏کوشیدم، بر فرض که آن همه زمان را عمر مى‏کردم، که شکر یکى از نعمت هایت را بجا آورم نخواهم توانست... 📚 دعای 🆔 @islam_history
📌 مسلم بن عقيل كيست؟ 💠 در ميان جوانان برومند «بني هاشم »، «مسلم بن عقيل »، فرزند عقيل يكي از چهره هاي تابناك و شخصيت هاي بارز، به شمار مي رفت. «عقيل » برادر حضرت علي عليه السلام و دومين فرزند ابوطالب بود. 💠 «مسلم بن عقيل »، برادرزاده و داماد اميرالمؤمنين و پسر عموي بن علي بود. دودماني كه مسلم در آن رشد يافت، دودمان علم و فضيلت و شرف بود و خانداني كه شخصيت انساني و اسلامي «مسلم بن عقيل » در آن شكل گرفت، بهترين زمينه را براي تربيت و تكامل معنوي و حماسي مسلم فراهم كرد.  💠 از آغاز كودكي، در ميان جوانان به خصوص در كنار امام حسن و امام حسين (عليهماالسلام) بزرگ شد و كمالات اخلاقي و بنيان ولايت و درس هاي حماسه و ايثار و شجاعت را به خوبي فرا گرفت. اجداد «مسلم بن عقيل » كساني، چون «ابوطالب » و «فاطمه بنت اسد» بودند كه در فرزندان خويش، شجاعت و ايمان و دلاوري را به ارث مي گذاشتند و «مسلم بن عقيل »، شاخه اي پربار از اين اصل و تبار بود؛ و بنا به اصل وراثت، خصلت هاي برجسته را از نياكان خود به ارث برده بود.  💠 به نقل مورخان، در زمان حكومت (بين سال هاي 36 تا 40 هجري) از جانب آن ، متصدي برخي از منصب هاي نظامي در لشگر بوده است، از جمله در ، وقتي كه اميرالمؤمنين عليه السلام لشگر خود را صف آرايي مي كرد، و عليهماالسلام و عبدالله بن جعفر و «مسلم بن عقيل » را بر جناح راست سپاه، مامور كرد.  💠 شناسنامه «مسلم بن عقيل » را، پيش از آن كه از نياكان و سرزمين و قبيله جستجو كنيم، بايد در فكر، عمل و زندگاني اش بيابيم؛ اين بهترين معرف «مسلم بن عقيل » است. «مسلم بن عقيل »، در دوران خلافت علي عليه السلام در خدمت آن حضرت، مدافع حق بود و پس از شهادت آن امام، هرگز از حق كه در خاندان او و امامت دو فرزندش، حسنين (عليهماالسلام) تجسم پيدا كرده بود جدا نشد و عاقبت هم، جان پاكش را بر اين آستان فدا كرد.  💠 در دوران امامت ده ساله امام حسن مجتبي (عليه السلام) كه از سخت ترين دوره هاي نسبت به پيروان و طرفداران حق بود، «مسلم بن عقيل » با خلوص هر چه تمام در مسير حق بود و از باوفاترين ياران و از خواص اصحاب امام حسن محسوب مي شد. پس از شهادت امام مجتبي (عليه السلام) كه امامت به حسين بن علي (عليهماالسلام) رسيد تا مرگ معاويه كه يك دوره ده ساله بود؛ باز «مسلم بن عقيل » را در كنار امام حسين (عليه السلام) مي بينيم. در اين دوره بيست ساله، يعني از علي عليه السلام تا حادثه بسياري از كسان، يا مرعوب تهديدها شدند يا مجذوب زر و سيم و فريفته دنيا و صحنه حق را رها كردند و يا به پيوستند و يا انزواي بي دردسر را برگزيدند، ولي آنان كه قلبي سرشار از ايمان و دلي سوخته در راه حق داشتند و مسلماني را در صبر و مقاومت و مبارزه در شرايط دشوار مي دانستند، امامان حق را تنها نگذاشتند و با زبان و مال و جان و فرزند، به فداكاري در راه خدا و جهاد في سبيل الله پرداختند.  ارزش و فضيلت پيروان حق در آن دوره، به خصوص وقتي آشكارتر مي شود كه به شرايط دشوار دينداري و حق پرستي در روزگار سلطه امويان آگاه باشيم.  💠 حضرت علي عليه السلام از اسلام حديثي را در مدح «عقيل » نقل مي كند كه آن حضرت فرمودند:  «من او را ( ) به دو جهت دوست دارم: يكي، به خاطر خودش، و يكي هم به خاطر اين كه پدرش او را دوست مي داشت.» و در آخر، خطاب به عليه السلام فرمود:  «فرزند او « بن عقيل » كشته راه محبت فرزند تو خواهد شد. چشم مؤمنان بر او اشك مي ريزد و فرشتگان مقرب پروردگار بر او درود مي فرستند.» برگرفته از: 📚 تاريخ طبري  📚 نفس المهموم شيخ عباس قمي (رحمت الله عليه)  📚 ارشاد شيخ مفيد (رحمت الله عليه)  🆔 @islam_history
📌 خطبه سیدالشهداء در منا* 2⃣ ⚖ حضرت فرمود: آیا می‌دانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله بین او و و داوری کرده فرمود:‌ای علی، تو از منی و من از توام پس از من پیشوای هر مؤمنی. گفتند: آری به خدا. 🌙فرمود: آیا می‌دانید که او هر روز با رسول خدا صلی الله علیه و آله خلوتی داشت و هر شب بر منزل پیامبر داخل می‌شد هرگاه می‌پرسید، پیامبر پاسخش می‌گفت و هرگاه سکوت می‌کرد، پیامبر خود آغاز سخن می‌کرد؟ گفتند: آری به خدا. ✨فرمود: آیا می‌دانید رسول خدا او را بر جعفر و برتری داد، آن هنگام که به فاطمه سلام الله علیها فرمود: تو را به بهترین خاندانم که اسلامش از همه پیش‌تر، و بردباریش از همه بزرگ‌تر و دانشش از همه بیشتر است تزویج کردم؟ گفتند: آری به خدا. 🌺 فرمود: آیا می‌دانید که رسول خدا فرمود: من سرور همه فرزندان آدمم، و برادرم[علی] سرور همه عرب، فاطمه سرور همه زنان اهل بهشت و دو فرزندم حسن و حسین علیهما السلام دو سروران جوانان بهشتند؟ گفتند: آری به خدا. 💧فرمود: آیا می‌دانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام دستور داد تا او را غسل دهد و خبر داد که در غسل به او کمک خواهد کرد. گفتند: آری به خدا. ✌️فرمود: آیا می‌دانید که رسول خدا در آخرین لحظات خطبه‌ای که برای مردم خواند فرمود: من در میان شما دو چیز گرانبها می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم، دامن آن دو را بگیرید تا هرگز گمراه نشوید. گفتند: آری به خدا ... . * این خطبه دز سال ۵۹ هجری و در زمان حکومت ایراد شده است. حضرت در این خطبه، بیشتر به فضایلی از می پردازند که در ماه ذی الحجه واقع شده است. 📚 کتاب سلیم بن قیس، ص۲۰۶. 🆔 @islam_history