eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
688 دنبال‌کننده
24 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چه کسی دیده که خورشید زمین گیر شود چشمه زندگی از زندگیش سیر شود یک نفس آید و صد درد به همراه آید گاه از روزنه‌ای سیل سرازیر شود آه طفلان همه آن است اجل زود رسد آه مادر همه آن است اجل دیر شود یک نفر آه کشد چند نفر گریه کنند آینه چون شکند آینه تکثیر شود ریسمان دید به دست علی از پا افتاد گاهی از واقعه ای تلخ جوان پیر شود بین دیوار و در از درد به خود می پیچید گر که پهلو شکند درد فراگیر شود آتش از چار طرف حلقه به دورش می زد وای اسیری که در این شعله به زنجیر شود میخی ای وای به در بود ولی کاش نبود تا که با هر نفس فاطمه درگیر شود هر چه کرد از وسط شعله نشد برخیزد شعله می خواست که پروانه زمین گیر شود یا علی گفت و به پا خاست و در کوچه دوید زخم‌هایش نتوانست عنان گیر شود دست انداخت که جان دو جهان را نبرند یک غلاف آمد و نگذاشت جهان گیر شود
شب جمعه کربلا غوغاست تو حرم قیامتی برپاست دل عالم و میسوزونه وقتی روضه خون خودِ زهراست تشنه لب کربلا ، وای بُنَیّ حسین مرمل باالدما ، وای بُنَیّ حسین وای حسین وای حسین .... می‌دونستن که تو گودالم میشنیدن ناله و فریادم یه جوری زدن به پهلوت که زخم پهلوم بره از یادم کنار دریای آب ، تشنه جدا شد سرت کاش نبود تین فرات ، مهریه‌ی مادرت وای حسین وای حسین .... می‌دونست که توی گودالم قاتلت دل من و سوزوند وقتی دید که برنمی‌گردم بی حیا تنت رو برگردوند سرت رو برد و برام ، تنت رو تنها گذاشت رو تنت عمدا حسین ، خنجرش و جا گذاشت وای حسین وای حسین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح حضرت زهرا سلام اللّه علیها فاطمیه هوایِ روضه چه حال و هوایِ زیبائیست خدا هم عاشقِ این ناله‌هایِ زهرایی‌ست به آهِ فاطمه سوگند حضرتِ فاطر به شرطِ ندبه تولّایی و تبرّایی‌ست ولایِ مرتضوی شرطِ دین و دینداری‌ست علم به دستِ علمدار قابِ زیبایی‌ست اگر چه یاسِ علی نیلی و کبود شده گلِ کمانی و زخمی بهارِ مولایی‌ست تمامِ شهر اگر دشمنِ امیر شوند همین که فاطمه دارد سپاه رویایی‌ست حجاب و عفّتِ زهراست عزّتِ اسلام دلِ حبیبه‌یِ حق بی‌قرارِ لالایی‌ست چه خالی است خدا جایِ محسنِ زهرا دوایِ فاطمیه ندبه‌هایِ تنهایی‌ست
بیا که جان به لب آمد ز شوق دیدارت همیشه یار دل من! خدا نگه‌دارت! چو اشک بر سر بازارِ دیده پای گذار الا که گرم‌تر از محشر است بازارت! نشسته‌اند به راه و ستاده‌اند به صف پیمبران الهی به شوق دیدارت سلامت دو جهان را به هیچ انگارد عنایتی که تو داری به جان بیمارت مرا دمی ز کمند غمت رهایی نیست که بوده این دل ما دم به دم گرفتارت رسان به تُربتِ زهرا سلامِ ما و بگو بِده زِ دور جوابِ سلامِ زوّارت سری ز پنجره ی خانه‌ات درآر و ببین به صد امید نشستیم پشت دیوارت قبول شعر "مؤیّد" نکوترین صله است قبول کن، که نباشد جز این سزاوارت مرحوم
السلام علیک یاصاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وقتی که با گناه، گذشته دقایقم گویم چگونه در غم هجر تو صادقم آخر چگونه مدعی عشق تو شوم رویی نمانده است بگویم که عاشقم دنیا چقدر فاصله انداخت بین ما گم شد همیشه یاد تو بین علائقم یک دم بیا و نوکر خود امر و نهی کن من با تمام ِآن چه بخواهی موافقم من حاضرم که جان بدهم در هوای تو باشد که بگذری ز خطاهای سابقم ای کشتی نجات، مرا با خودت ببر بیراهه رفته در همه ی عمر؛ قایقم غافل شدم ز تو گل نرگس مرا ببخش عمری فریب خورده ی ناز شقایقم آقا بدم درست ولی مهلتم بده بنما برای نوکری خویش لایقم در فاطمیه، وارث قرآن به یاد تو در روضه های غربت قرآن ناطقم کردم دعا برای ظهور تو با غضب یاد هجوم و کینه ی قوم منافقم مهدوی نسب(عبدالمحسن)
☑️ ☑️ ☑️ آتش و دود آتش و دود فاطمه در پشت در بود بر عزیز پیمبر جفا شد با لگد درب آن خانه وا شد فاطمه فاطمه فاطمه جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شعله تا عرش خدا رفت دست بسته مرتضی رفت فضه کو که علی بی پسر شد هر چه شد بین دیوار و در شد فاطمه فاطمه فاطمه جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اجر ذی القربی ادا شد غنچه از شاخه جدا شد ای خدا کوه غیرت چه دیده که عبا روی زهرا کشیده فاطمه فاطمه فاطمه جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وامصیبت وامصیبت گشته بر قرآن جسارت از چه در بیت امن االهی کشته شد مادر بی گناهی فاطمه فاطمه فاطمه جان ✍شاعر:میثم مومنی نژاد
گل شمّه‌ای از آیه‌ی تطهیر تو باشد گر آینه در آینه تکثیر تو باشد خود کیستی ای سوره‌ی کوثر که حسینت تا کرب‌وبلا رفت که تفسیر تو باشد بر سفره‌ی نان و نمکت دست علی هم برداشت نمک را که نمک‌گیر تو باشد اکسیر کنیز تو طلا کرد مِسم را خود فضّه طلاگشته‌ی اکسیر تو باشد در آب به تصویر کسی زل زده عباس عشقش فقط این است که تصویر تو باشد ای دستِ پر از پینه ز چرخاندن دستاس عالم همه در گردش تقدیر تو باشد در خوابِ شهیدان جهان یکّه‌سواری‌ست کِی می‌رسد از راه که تعبیر تو باشد
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه رحمت بر آنکه با تو من را آشنا کرد اسم‌ تو را بردم مرا زهرا دعا کرد هرکس به یک‌ نوعی به درد روضه ات خورد کشتی تو بر آب افتاد و‌ چه ها کرد حر ریاحی با تو شد حر حسینی در محضر تو میتوان مس را طلا کرد ماه خدا یک شعبه اش ماه حسین است خیلی جوان در ماتمت رو به خدا کرد در دسته سینه زنی یادم نرفته بابای من‌ آمد مرا وقف شما کرد جانم‌ به این‌ آقا که هر چه توبه کردم بی معطلی بر روی من آغوش وا کرد سوگند بر زهرا که‌ محتاج کسی نیست دستی‌ که بار روضه ات را جابه جا کرد یابن الشبیبی گفت‌ و دلها زیر و رو شد این‌حرف سلطان، روضه ها را کربلا کرد لعنت بر آنکس که سرت را ذبح کرد و لعنت بر آنکس که تو را عریان رها کرد
عزّوجلّ سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه یا رب اگرچه قهر تو باشد سزای ما پاسخ بده دوباره به یا ربنای ما تنبیه کن که گریه ما را در آوری جوری بزن بلند شود ناله های ما ما دست از صدا زدنت پس نمی‌کشیم حتی بدت بیاید اگر از صدای ما یارب! چه حیف از تو که ما بنده‌ات شدیم اما چه خوب شد که تو هستی خدای ما ما توبه می‌کنیم و به تو قول می‌دهیم اصلا ولی حساب نکن بر وفای ما کوچک شمرده‌ایم گناه کبیره را چون عفو تو بزرگتر است از خطای ما هرگز به پای عفو تو جرمی نمی‌رسد هرچه گناه هم بنویسند پای ما ما مدعی شدیم جهنم نمی‌رویم راضی نشو خراب شود ادعای ما روزی که دوستان همه با ما غریبه‌اند تنها امید ما تویی ای آشنای ما یارب! اگر که آل علی را نداشتیم نزد تو مستجاب نمی‌شد دعای ما ماندم چه حکمت است مهیا نمی‌شود اسبابِ رفتنِ سفر کربلای ما ما کم گذاشتیم برای تو یا حسین اما نشد تو کم بگذاری برای ما خدمتگزار خوب نبودیم یا حسین خدمتگزار خوب نیاری به جای ما یا رب به حق فاطمه با مژده‌ی ظهور پایان بده به غصه‌ی بی‌انتهای ما
امشب که ز سوز مادری در راه است با آه زمین کربلا همراه است یک سو دمِ یا بُنیّ از فاطمه است سویی به لب حسین، وا امّاه است