#شهید_امروز
💢 شهيد توی خواب بهم گفت: اینکارها رو بکنی، شهادت خودش دنبالت میاد...
#متن_خاطره| بعد از شهادتِ محمدرضا خوابش رو دیدم. توی عالم خواب باهاش درد دل کردم و به گلایه گفتم: تو رفتی و من جاموندم؛ الان هم که جنگ سوریه تموم شده و دیگه راه شهادت بستهست، من چکار کنم؟
شهید در جواب گلایهام گفت: شما بهترین دوستان من بودید؛ اگه صبر کنید، خداوند بیشتر از اجر دو شهیدی که به ما داده، به شما خواهد داد. بعد گفت: چند تا کار رو انجام بده، هر کجا باشی شهادت خودش به دنبالت میاد:
🔹اول: کاری کنید خدا از شما راضی باشد
🔸دوم: نماز اول وقت ترک نشود
🔹سوم: به نامحرم نگاه نکنید
🔸چهارم: به کودکان با مهربانی رفتارکنید
✍ منبع: گفتگوی کاوشنیوز[خبرگزاری استان گلستان] با خانواده شهید
🇮🇷۱۶ فروردین سالگرد شهادت این شهید عزیز گرامیباد
_______________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم
●واژهیاب:
#شهادت #نگاه_به_نامحرم #اخلاق_نیکو #شهیدشیبانیمجد #شهدای_گلستان #تقوا #نماز_اول_وقت #مدافع_حرم #خاکریزخاطرات
#خاکریزخاطرات ۱۱۸
🔸برخورد جالب شهید سیّاحطاهری با نوجوانی که به او توهین کرد...
#متن_خاطره|پیرمردِ فقیری نشسته بود سرِ مزارش و گریه میکرد. میگفت: تا حالا انسانی به شریفیِ ایشون ندیده بودم... ظاهراً یه روز حاجسعید با ماشین از جایی که آب بارون جمع شده بود، عبور میکرده و آبِ جمع شده میپاشه به سر تا پایِ پسرِ نوجوونِ این پیرمرد. پسر هم شروع میکنه به اهانت... اما حاجی جایِ دلخوری، سریع از ماشین پیاده میشه و بعد از عذرخواهی از پسر بچه؛ ایشون رو میرسونه خونهشون. اونجا میفهمه که وضعِ مالی خوبی ندارند. برا همین میره یه شلوار واسه نوجوون میخره؛ و فردای اون روز براش میبره... پیرمرد با گریه میگفت: وقتی شنیدم ایشون شهید شده، خیلی ناراحت شدم...
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید حاج سعید سیّاح طاهری
📚 منبع: کتاب “به وقت عاشقی” ، صفحه ۱۶۲
🔰
●واژهیاب:
#شهید_سیاحطاهری #حقالناس #اخلاق_نیکو #خاکریز_خاطرات #کظم_غیظ #کمک_به_فقرا #خوش_خلقی #شهدای_خوزستان
#خاکریزخاطرات ۱۲١
🔸توی دینداری خاص باشیم؛ مثلِ عباس آقا...
#متن_خاطره|رفتارهاش خاص و دلنشین بود. چه در امر به معروف؛ چه در ویژگیهای اخلاقی... یه روز دختربچۀ همسایه رو بیحجاب توی خیابون دید؛ جای بدخُلقی و تشر زدن؛ شکلاتی بهش داد و با محبت گفت: دخترم! روسری سرت کن... الان اون دختر بزرگ شده و میگه: هنوز شیرینیِ اون شکلات یادمه...
تویِ کمک به دیگران هم برا اینکه نیازمندی خجالت نکشه، رو در رو چیزی بهش نمیداد. حتی وقتی میخواست به مـادرش پول بده، برا اینکه شرمنـده نشه پول رو براش میگذاشت روی طاقچه یا کنارِ سفره؛ تا برداره...
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید عباس خوشسیما
📚منبع: ایثارنامه۴۲ “شهیدخوشسیما” ، صفحات ۲۰ و ۲۵
🔸 ۲۶دیماه؛ سالگرد شهادت عباس خوشسیما گرامیباد
___________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
●واژهیاب:
#شهید_خوشسیما #امر_به_معروف #حجاب #تذکر_لسانی #کمک_به_فقرا #اخلاق_نیکو #شهدای_خراسانرضوی
#خاکریزخاطرات ۱۲۲
🔸رفتارهای عاشقانهی شهید نواب صفوی در برخورد با همسرش
#متن_خاطره|همون نوّابی که حتی شاه ازش حساب می برد و مقتدر بود؛ توی خونه و در برخورد با خانومش یه مردِ دل نازک و بسیار عاطفی بود. خانومش میگه: یه شب چشم دردِ عذابآوری گرفتم؛ یادمه آقا سیدمجتبی تا صبح بیدار موند و بالای سرم نشست. میگفت: خانوم! ای کاش به جایِ تو چشمایِ من درد میکـرد، و من این درد رو میکشیـدم... اگر هم گاهی بچهها نیمه شب خوابشون نمی برد؛ آقا سید بیدار میشد و میگفت: خانوم! درست نیست تو بیدار باشی و من بخوابم. بچهها رو رویِ پاهاش میگذاشت و میخوابوند...
👤خاطرهای از زندگی روحانی شهید سیدمجتبی نوّابصفوی
📚منبع: ایثارنامه۲ “شهیدنوّابصفوی” ، صفحه ۲۱
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] باکیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
_______________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
●واژهیاب:
#شهید_نوابصفوی #همسرداری_شهدا #خوشبرخوردی #مهربانی #اخلاق_نیکو #شهدای_تهران #شهدای_طلبه
#خاکریزخاطرات ۱۲۴
🔸وقتی در رفتار این مدلی شدی؛ بسیجی هستی...
#متن_خاطره|اونقد مهربون بود و جاذبه داشت؛ که مخالفینِ تفکراتش هم دوستش داشتند. توی اغتشاشات وقتی شادگان شلوغ شد، چند تا از نیروهای امنیتی میخواستن با اغتشاشگرها حرف بزنن و آرومشون کنن. اما تا بهشون نزدیک شدند، اغتشاشگرها گفتند: جلو نیاین؛ اگه قراره کسی باهامون حرف بزنه، فقط عبدالحسین مجدمی باید باشه...
وقتی هم شهید شد؛ توی مراسمش، یه نوجوون غریبه رو دیدیم که خیلی بیتـابی میکرد؛ علت رو ازش پرسیدیم؛ گفت: من لات و لاابالی بودم. چهار ماهی میشد که شهید مجدمی منو عوض کرد و نمازخوان شدم.
👤خاطرهای از زندگی پاسدار شهید عبدالحسین مجدمی
📚منبع: مصاحبهی مشرق نیوز با همسر و فرزند شهید
______________________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم
●واژهیاب:
#شهید_مجدمی #خوشخلقی #اخلاق_نیکو #هدایتگری #بیتفاوت_نبودن #شهدای_ترور #شهدای_خوزستان
#چندخاطره
🔸شهیدی که حضرت زهرا(س) او را در آغوش کشید و برایش نام انتخاب کرد
خاطراتی از زندگی شهید ابوالفضل پاکداد
🌼 #رویای_صادقه|بعد از تولد پسرم خواب دیدم حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع) به منزلمون اومدند. حضرت زهرا (س) فرزندم رو در آغوش گرفت، صورتش رو بوسید و فرمود: اسم این کودک رو ابوالفضل بگذارید.
🌼 #مبارز|از نوجوونی اهل مبارزه بود. کلاس دوم راهنمایی، با رفیقاش توی مدرسه تزئینات مربوط به تولد شاه رو پاره کرد. شهربانی پدرش رو خواست و ازش تعهد گرفت؛ ابوالفضل رو هم از مدرسه اخراج، و اون سال مردودش کردند.
🌼 #تکلیفگرا|بعد از پیروزی انقلاب، با شروع درگیریهای کردستان، رفت پاسدار شد. وقتی مخالفت رفیقاش برا شرکت در میدانِ جهاد رو دید، ساعتها وقت گذاشت و براشون استدلال آورد. بهشون گفت: اگه تا الان با قلم و در عرصهی فرهنگی مبارزه میکردیم، امروز تکلیف فرق کرده و باید در کنار تعلیم و تربیت، عملاً وارد مبارزه بشیم.
🌼 #اخلاق_نیکو|یه مدت توی زندان کار میکرد و با زندانیان سیاسی سروکار داشت. اونقد باهاشون خوشبرخورد بود که برخی از زندانیها شیفتهش شدند. توی یکی از یادداشتهاش نوشته بود: فلانی با اسلحه یکی از زندانیها رو کتک زد، منم باهاش برخورد کردم. خلاصه جوری دلسوزانه با زندانیها برخورد کرد که بعد از شهادتش اونا هم واسش گریه کردند.
🌼 #پاسدار|خطر ترور وجود داشت، اما توی شهر با لباس سپاه میچرخید. میگفت: لباس سپاه کفن منه. میگفت: یه پاسدار بیش از ۱۱ماه زنده نمیمونه. جالبه دقیقا ۱۱ماه بعد از ورود به سپاه شهید شد.
📚منبع: بنیاد حفظ آثار زنجان
#شهید_پاکداد #شهدای_زنجان