eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.7هزار دنبال‌کننده
840 عکس
319 ویدیو
13 فایل
✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی و...] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸واو به واو این خاطرات شهیده واعظی بسیار خواندنی است‌... 🌼|زمانی که امام‌خمینی تبعید بودند؛ پدر طیبه به عنوان یک روحانی مبارز با شاه مقابله می‌کرد. طیبه با اینکه هنوز به سن تکلیف نرسیده بود تصمیم گرفت ۱۵ روز روزه بگیره. می‌گفت: ۸روز رو برا سلامتی آقای خمینی روزه می‌گیرم؛ ۷روز رو برا سلامتی پدرم. 🌼|زمانیکه خیلی کم سن و سال بود؛ خورد زمین و صورتش خونی شد. رفتم جلو و گفتم: خوبت شد، خونت رو ریختی روی زمین. گفت: خدا نکنه خون من اینجا بریزه. خونم باید برای آقای خمینی بریزه... از همون کودکی عشق امام رو داشت. 🌼|از پنج سالگی می‌رفت مکتب. حتما هم باید چادر سر می‌کرد و رویش رو می‌گرفت. وقتی بهش می‌گفتم: شاید با چادر زمین بخوری؛ در جوابم می‌گفت: اگر زمین بخورم بهتر از اینه که مردم صورتم رو ببینند. 🌼|طیبه قالی می‌بافت و می‌گفت: مزد قالیبافی روزم رو برا جهیزیه‌ام بذارید؛ و مزد قالیبافی شبم رو برا امام خمینی؛ می خوام وقتی اومدند ایران، پیش پاشون گوسفند قربانی کنم. 🌼|روز عید یه دست لباس براش خریدیم. پوشید؛ رفت بیرون و اومد. لباس رو در آورد و گذاشت کنار. گفتم: همه لباس نو پوشیدند، تو چرا لباست رو در آوردی؟ گفت: اگه من این لباس رو بپوشم، بچه‌های فقیر غصه می‌خورند... من دلم نمیاد این لباس رو بپوشم؛ لباسهای کهنه رو بیشتر دوست دارم. بعد از ازدواج هم جهیزیه‌اش رو بخشید به فقرا... 🇮🇷ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir
🌸 شهید مدافع‌امنیت حسن عشوری رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند 🌼|زمانیکه حسن‌آقا سن زیادی نداشت، به من اصرار می‌کرد که برا نماز و روزه بیدارش کنم. وقتی هم اینکار رو نمی‌کردم، با همون شیرین‌زبونی کودکانه‌ش می‌گفت: نماز و روزه‌ی من گردن شماست😊 🌼|می‌گفت: مادر! کسی از قلب انسان خبر نداره و ظاهر انسانه که برا هم مشخص و نمایان میشه. پس باید چادر همیشه همراه خانم‌ها باشه؛ چون چادر تکمیل کننده‌ی دینه و نباید چادر حضرت فاطمه زهرا(س) پایین [زمین] بمونه... 🌼|همیشه گمنام بود، وقتی توی مراسمی شرکت می‌کرد، جایی می‌نشست که دوربین ازش فیلم‌برداری نکنه... به خاطر همین گمنامی‌اش در طول زندگی، خداوند متعال کاری کرد که خبر شهادتش توی ایران صدا کنه... 🌼|همیشه می‌گفت: مادد! شما باید مثل ام‌وهب باشید... وقتی بهش می‌گفتم که من کجا و ام‌وهب کجا، جواب میداد: شیعه که باشی باید مانند مادر وهب باشی و فرزندت رو فدای اسلام کنی... 🌼|وقتی وصیت‌نامه شهدا رو می‌خوند، گریه می‌کرد و می‌گفت: درک وصیت نامه شهدا بسیار سنگین و عمیقه؛ حسن تا عکس شهدا رو میدید، ذکر بسم رب الشهدا و الصدیقین رو زمزمه می‌کرد 🌼|حسن آقا اولین شهیدِ وزارت اطلاعات در مقابله با جریانات تکفیری بود که ۲۴ خرداد سال ۱۳۹۶ [مصادف با شب قدر؛ ۱۹ رمضان] در منطقه چابهار حین درگیری با یک گروهک تروریستی به شهادت رسید. دریافت پوستر با کیفیت اصلی 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
🔅 ۴۳ 🌺 شهید مدافع‌حرم حسین محرابی: |هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین علیه‌السلام خواهم کرد و او را دعا می‌کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد. 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۴۳) با کیفیت اصلی 🔸 ۱۰ آذر؛ سالگرد شهادت حسین محرابی گرامی‌باد ______________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸 بُرش‌هایی از زندگی شهیده عصمت پورانوری... 🌼 |از عمه‌ام یه تکه پارچه گرفت و باهاش روسری درست کرد. تنها دانش‌آموز مدرسه بود که قبل از انقلاب با شجاعت روسری سرش کرد. 🌼|قبل از انقلاب اسمش منیژه بود، اما این نام رو دوست نداشت و اسم «عصمت» رو برا خودش انتخاب کرد. می‌گفت: پاکی این نام رو دوست دارم. 🌼 |علاقه‌ی زیادی به اجرای فرمان امام پیرامون سوادآموزی داشت. برا همین با اینکه توی آموزش و پرورش پذیرفته شد، واسه تدریس رفت نهضت سواد‌آموزی. می‌گفت: معلم برا آموزش و پرورش زیاده؛ من برا تدریس میرم روستا‌ها... گاهی هم بصورت جهادی می‌رفت روستاها برا کمک به نیازمندان 🌼 |وقتی داشتند چادر عروسیش رو می‌دوختند، آیه‌ی شهادت می‌خواند. همیشه هم زمان جنگ توی خونه با حجاب کامل می‌خوابید. می‌گفت: می‌خوام اگه شهید شدم، کاملا پوشیده باشم. شهید هم که شد، چادرش دور پیکرش پیچیده شده بود. 🌼 |برا اینکه قواعد عربی رو بفهمه و بهتر با معارف قرآن آشنا بشه؛ به همراه دوستش ساعت‌هایی از روز رو به خوندن کتاب عربی آسان اختصاص داده بود... موقع شستن ظرف‌ها هم این آیه رو می‌خواند: مِنَ المُؤمنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللّهَ عَلیه... رو می‌خوند. دعای یَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلى الْبَرِیَّة رو هم زیاد می‌خوند. 🌼 |شب عروسیش همراه با همسرش رفت مراسم دعای کمیل. اون زمان ۱۹ سال داشت و تنها ۶۶ روز بعد از ازدواجش به شهادت رسید.‌‌.. ‌‌‌‌ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸خاطراتی از زندگی سید طاهره هاشمی؛ دخترِ لایقِ شهادت... 🌼 |اهل مطالعه بود و همیشه می‌گفت: اگر برادران ما در جبهه‌ها می‌جنگند، جنگ ما با قلم است. 🌼 |هنوز به سن قانونی برا رأی دادن نرسیده بود، اما یه صندوق توی خونه درست کرد. بعد هم‌سن و سالهاش رو آورد؛ به صف شدند و رأى دادند. شاید می‌خواست از بچگی خودش و دوستاش رو توی مسیر انقلابیگری حفظ کنه. 🌼 |فرمان خودسازی امام برا رعایت مسائلی مثل نماز اول وقت، روزه‌های مستحبی، پرهیز از غیبت و دروغگویی، حفظ حجاب و... که صادر شد؛ طاهره یه جدول خودسازی برا خودش کشید و اونا رو انجام می‌داد. 🌼 |مادرش می‌گفت: طاهره بدون اینکه به کسی بگه دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها روزه می‌گرفت و فقط لحظه‌ی اذان مغرب بود که همه متوجه می‌شدند روزه بوده. 🌼 |یه کتابخونه توی مدرسه راه‌اندازی کرد، با هدف رسوندن کتابهایِ مناسب به دستِ هم سن و سالهاش. اونقدر هم خوب کار کرد که منافقین تحمل نکردند و کتابخانه رو آتش زدند. اما طاهره دوباره با جمع‌آوری پول از کسبه و اهالی شهر کتابخونه رو راه انداخت. 🌼 |تنها دختر چادری مدرسه بود. یه بار توی کوچه بازی می‌کردیم و با چادر نمیشد اون بازی رو انجام داد؛ حاضر نشد چادرشو در بیاره. وایستاد و بازی ما رو مدیریت کرد. شهید هم که شد هنوز چادرش محکم سرش بود. 🌼 |یه شب قبل از شهادت؛ خوابِ شهید بهشتی؛ یارانش و دو شهید دیگه رو دید. اونا بهش مژده شهادت دادند. 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
2.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 |مخاطبِ شهید مَشلب در این کلیپ؛ دختران هستند برسانید به دست دختران ایران‌زمین و شیعه... ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب: