eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.7هزار دنبال‌کننده
850 عکس
341 ویدیو
13 فایل
✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی و...] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 ۶ 🔸آیت‌الله بهاءالدینی: اگر صیاد شیرازی شُدید؛ هم دنیا دارید، هم آخرت... |طلبه‌های شیراز اومدند نزد آیت‌الله بهاءالدینی و از ایشون درسِ اخلاق خواستند. این عارفِ بزرگ بهشون فرمود: بروید از صیاد شیرازی درسِ زندگی بگیرید ، اگر صیاد شیرازی شدید، هم دنیا دارید و هم آخرت... 👤خاطره‌ای از زندگی امیرسپهبد علی صیادشیرازی 📚منبع: کتاب امیر دلاور ، صفحه ۶۹ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ___________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
💢 ۱۰ 🔸توصیه‌های پدرانه استاد شهید مرتضی مطهری... |همسر شهید مطهری می‌گفت: ۲۶ سال با مرتضی زندگی کردم ، در این مدت نیم ساعت هم بی‌وضو نبود، و همیشه تاکید می‌کرد که با وضو باشید... استاد مطهری در نامه‌ای به فرزندش نوشت: حتی‌الامکان روزی یک حزب قرآن بخوان و ثوابش رو تقدیم کن به روح پیامبر (ص) ، چون موجب برکت عُمر و موفقیت میشه... 👤خاطره‌ای از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری 📚 منبع: کتاب جلوه‌های معلمی استاد مطهری 🔰دانلود کنید: ➕ دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی _______ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
💢 ۱۴ 🔸نماینده‌ی مجلس باش، مثل ابوترابی... |توی انتخابات مجلس شورای اسلامی رأی آوردیم. با حاج‌آقا راه افتادیم بریم افتتاحیه. نزدیک ساختمان مجلس که رسیدیم، مرحوم ابوترابی گفت: نگه‌دار... بعد با یه حالت خاصی به درب ورودی مجلس نگاه کرد و گفت: این در رو ببین! اگه ما به وظیفه خودمون در قبال مردم عمل نکنیم ، این در برای ما دروازه‌ی جهنم خواهد شد... ‌ 👤خاطره ای از سیدآزادگان سید علی‌اکبر ابوترابی 📚 منبع: کتاب "به لطافت باران" صفحه۳ ؛ راوی: اکبر رحیمی 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🌸 شهیدان حسن علیمردانی و سیدمحمود رضوی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند امروز علاوه بر خاطرات شهیدِ روزانه؛ از شهید علیمردانی "سردار تنگه‌ی چزابه" خاطره‌ای شنیدنی تقدیمتون خواهم کرد؛ ان‌شاءالله... ______________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
. |امام‌خمینی فرمود: تنگه‌ی چزابه را تنگه‌ی علیمردانی بنامید... |یه تنه کار یک گردان رو انجام می‌داد. فرمانده گردان بود اما سنگر نداشت، زیر آتش دشمن تمام قد بالای خاکریز می‌ایستاد و می‌جنگید. اونقدر آرپی‌جی زده بود که از گوش‌هاش مدام خون می‌یومد. بدنش پر از ترکش بود، اما از پا نمی‌نشست. برا اینکه ماسه‌ها جلوی سرعت عملش رو نگیره، با پای برهنه روی خاکریز راه می‌رفت. یک آرپی‌جی هم مدام روی شونه‌اش بود. امکانات جنگی‌مون کم بود. شهید علیمردانی برنامه‌ریزی کرده بود که بچه‌ها طوری عمل کنند که دشمن احساس کنه تعداد ما به اندازه چند لشکر است و خط پر از نیرو است. (روای:یل‌پور) بچه­ ها آن قدر جنگیده بودند که دیگر توان نداشتند. تعداد شهدا بسیار زیاد بود و فقط چند نفر باقی مانده بودند. دشمن، آنقدر آتش می­‌ریخت که نمی­‌تونستیم در سنگر ایستاده راه بریم. حتی نمازمون رو نشسته می­‌خوندیم؛ اما ایستاده و استوار توی خط راه می­‌رفت. شهدا رو می­‌بوسید و چشم­اشون رو می‌­بست و اونا رو کنار خط می­‌برد. یادم میاد یه بار گفتم: فرمانده! دستور عقب نشینی نمی­دین؟ خندید و گفت: چرا عقب نشینی؟ ما در نقطه‌ی حساسی از تاریخ هستیم و چشم امید امام و سی میلیون ایرانی به ما دوخته شده؛ ما باید ایستادگی کنیم. امام­مان پیام داده که چزابه نباید سقوط کند و ما باید استقامت کنیم. (راوی:صالح‌شریف) حضرت امام خمینی (ره) بعدها با شنیدن وصف رشادت‌های این سردار بزرگ خراسانی، فرمودند: تنگه چزابه را تنگه علیمردانی بنامید. (راوی:بذری؛ نویسنده کتاب شهید) @khakriz1_ir
|بعثی‌ها عکس شهید علیمردانی رو در حال لگد شدن در روزنامه چاپ کردند... |یک روزنامه‌ی عراقی به دستمون رسید که یه عکس قابلِ تأمل رو داخلش چاپ کرده بودند. توی صفحه­‌ی نخست این روزنامه، عکسی از سربازان بعثی چاپ شده بود که داشتند عکس شهید علیمردانی رو لگد می‌کردند. تیتر روزنامه هم این بود: علمیردانی جُند الخمینی؛ عَدی الصدام حسین [یعنی علیمردانی سرباز خمینی؛ دشمن صدام حسین] وقتی روزنامه رو به شهید علیمردانی نشون دادم، خندید. بهش گفتم: خلاصه مراقب خودت باش که صدام حسین به خونت تشنه‌ست. 👤راوی: خمسه صالح‌شریف ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_irواژه‌یاب:
|وقتی امام‌رضا علیه‌السلام عنایت فرمود و مین‌ها عمل نکرد... |روز اعزام شهیدعلیمردانی به جبهه؛ رفتم راه آهن برا خداحافظی. شهیدعلیمردانی بهم گفت: این دفعه آخره و برگشتی در کار نیست؛ ان شاا... شهید میشم بهش گفتم: این‌همه جبهه رفتی؛ می‌خوام چیزی رو برام بگی که تا حالا به کسی نگفتی؟ گفت: یه مطلب بهت میگم اما تا زنده‌ام برا کسی تعریف نکن: " توی عملیاتِ فتحِ ارتفاعاتِ الله‌اکبر؛ وقتی شب بهمراهِ نیروهام به میدان مین برخوردیم؛ دیدم هیچکاری نمی‌تونیم کنیم و حتی فرصت خنثی کردن مین‌ها رو هم نداریم. آهسته از نیروها فاصله گرفتم و برگشتم سمت حرم امام رضا(ع)؛ به ایشون متوسل شدم و عرض کردم: آقا جان! اینها بچه‌های مشهد هستند؛ ما جز شما کسی رو نداریم.‌‌.. یک آن انگار صدایی میان آسمان و زمین پیچید و گفت: فلانی! امشب این مین‌ها عمل نمی‌کند... سریع به سمت نیروها رفتم و به آنها گفتم: این مین‌ها خنثی شده و معبر برای عبور باز شده... بعد خودم جلوی همه شروع به حرکت کردم و از میدان مین گذشتیم، بدون اینکه حتی کوچکترین اتفاقی بیفته... یادمه بعد از عملیات، دوباره با نیروها توی مسیر برگشت، به همون میدان مین رسیدیم؛ عده‌ای از بچه‌ها گفتند: چرا ایستادی و از میدان رد نمیشی؟ بهشون گفتم: این میدان مین قرار بود دیشب عمل نکنه... بعد با عده‌ای از دوستان مشغول خنثی سازی میدان مین شدیم. بعد از اینکه تعداد خیلی زیادی از مین‌ها رو خنثی کردیم، تازه تونستیم از اونجا عبور کنیم... 👤 راوی: سردار احمدی؛ دوست شهید @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔅 ۹ [وصایای شهیدان] ✍ خانومها و آقایون! شهید مدافع‌حرم حسین محرابی قول شفاعت داده... |هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد؛ و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند؛ اگر دستم برسد، سفارشش را به مولایم امام حسین علیه‌السلام خواهم کرد و او را دعا می‌کنم؛ باشد که مورد لطف و رحمت حق‌تعالی قرار گیرد... 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۹) با کیفیت اصلی ___________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
💢 ۲۴ 🔸عیدی‌هامو می‌خوام بدم به یه فقیر... |روزِ اولِ عید نوروز غلامحسین هزارتومان عیدی جمع کرد. قرار بود من و خواهرم هر کدوم برای خودمون چیزی بخریم. برا همین به غلامحسین گفتیم: تو با عیدی‌ات چی می‌خواهی بگیری؟ گفت: من هیچ چیز برا خودم نمی‌خوام بگیرم، پولِ عیدی‌ام رو می‌خوام بدم به یه فقیر، تا برا بچه‌هاش کفش و لباس نو بخره، و از بچه‌هاش خجالت نکشه... این حرفِ غلامحسین چنان من رو لرزاند، که پول‌های خودم رو هم بهش دادم، تا به فقرا کمک کنه... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید غلامحسین تیمورزاده‌ حصاری 📚منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران استان‌های خراسان 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🌸 سرداران شهید محمدحسن طوسی و ولی‌الله مسجدی‌چراغچی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند امروز علاوه بر خاطرات شهیدِ روزانه؛ از این دو سردار شهید هم براتون مطلب میذارم؛ ان‌شاءالله... 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر مشخصات شهدا با کیفیت اصلی ‌‌‌‌_______________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
💢 ۲۶ 🔸روایتِ چند ساعت بعد از عقد ازدواجِ ولی‌الله... |خیلی حضرت‌زهرا(س) رو دوست داشت و اسم تنها دخترش رو گذاشت فاطمه... اولین‌ کتابی هم که بعد از ازدواج به همسرش‌ هدیه داد در مورد حضرت‌زهرا(س) بود. مادرش میگه: چند ساعت بعد از عقد با همسرش رفته بود توی اتاق. براشون چایی بردم و دیدم ولی‌الله کتابهاش رو گذاشته وسط. داشت از زندگی ائمه و حضرت‌ زهرا(س) برا همسرش می‌گفت. بهش‌گفتم: برا خوندنِ این‌ کتابها فرصت زیاده. گفت: مادرجون! لازمه همسرم با زندگیِ حضرت زهرا(س) آشنا بشه... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید ولی‌الله چراغچی‌ مسجدی 📚منابع: خبرگزاری دفاع‌مقدس / کتاب خط‌عاشقی٢ ؛ صفحه٣٠ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب: