#یک_روایت
🔸فرصت بدین یه ناو براتون بزنم...
#متن_خاطره|شیراز هیچی نداشته باشه، یه عبدالله رودکی داره که خودم دیدم روی قایق توی خلیج فارس، دستشو کرد طرف آسمون و گفت: یا فاطمه! از تمام عمرم اگه یه روز مونده بود، به من این فرصت رو بدید که یه ناو براتون بزنم..."
🗣راوی: سردار سعید قاسمی
💢شهید حاجعبدالله رودکی کسی است که اسرائیل بارها برا ترورش اقدام کرد، اما ناکام موند؛ حتی چند بار جشن ترور شهید رودکی رو برگزار کردند؛ اما موفق به اینکار نشدند...
🇮🇷 ۹خرداد؛ سالگرد شهادت این نابغهی بزرگ نیروی دریایی سپاه گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدرودکی #رشادت #استکبارستیزی #شهدای_فارس #اسرائیل #خلیج_فارس #آمریکا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فيلم
🎥 ببينيد شهید حاجعبدالله رودکی چطور با اومدن نام حضرتزهرا(س) منقلب میشه...
شهدا ایمان داشتند توسل به حضرتزهرا(س) بسیار راهگشاست...
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدرودکی #توسل #حضرت_زهرا #شهدای_فارس
#شریک_جهاد
🌸 امیر سرتیپ شهید سیدعلیاکبر هاشمی [فرمانده تیپ پیرانشهر؛ لشکر ۶۴ ارومیه] رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
#معرفی_اجمالی|سالنمای زندگی شهید:
🔸سال ۱۳۲۵؛ [۲۸مهر] تولد تهران
🔹سال ۱۳۳۲؛ شروح تحصیل دوران ابتدایی در مدرسه مروی
🔸سال ۱۳۴۰؛ گذراندن دوران متوسطه در دبیریتان مروی
🔹 سال ۱۳۴۵؛ اخذ دیپلمو شرکت در کنکور دانشکده افسری
🔸سال ۱۳۴۵؛ عضویت رسمی در ارتش
🔹سال ۱۳۴۵؛ طی دوره مقدماتی رستهپیاده، در مرکز آموزش پیاده شیراز
🔸سال ۱۳۴۸؛ دریافت درجهی ستوان دومی
🔹سال ۱۳۴۸؛ مشغول به خدمت در لشکر ۶۴ پیاده ارومیه
🔸حوالی سال ۱۳۵۷؛ مشارکت فعال و گسترده در تکثیر، توزیع و نشر پیامهای امام خمینی ره
🔹حوالی سال ۱۳۵۸؛ اعزام به کردستان برای مقابله با منافقین؛ به همراه شهید صیادشیرازی؛ و مجروحیت شدید از ناحیه پا
🔸سال ۱۳۶۰؛ مجروحیت در عملیات حصر آبادان
🔹اوایل دهه ۶۰؛ انتصاب به عنوان فرمانده دانشگاه افسری و پادگان لشکرک
🔸اوایل دهه ۶۰؛ مسئول حفاظت از مجلس شورای اسلامی
🔹حوالی سال ۱۳۶۳؛ انتصاب به عنوان معاونت عملیات لشکر ۸۴ خرمآباد
🔸 حوالی سال ۱۳۶۵؛ انتصاب به عنوان فرماندهی تیپ لشکر ۶۴ ارومیه مستقر در پیرانشهر
🔹 سال ۱۳۶۸؛ [۱۰خرداد] شهادت بر اثر سانحه اتومبیل در منطقه عملیاتی پیرانشهر
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدسیدعلیاکبر_هاشمی #شهدای_تهران #مشخصات_شهید #شهدای_ارتش
#خاکریزخاطرات ۶۵
🔸 احترام به پدر و مادر یعنی این...
#متن_خاطره| نوجوان که بود؛ یه روز اومد نشست کنارِ مادر. آرام و سر به زیر گفت: مادر! پارگیِ شلوارم خیلی زیاد شده ، تویِ مدرسه ... لحظاتی مکث کرد و ادامه داد: اگه به بابا فشار نمیاد بگین یه شلوار برام بخره...
پدرش میگفت: محمدجواد خیلی محجوب بود، مواظب بود چیزی نخواهد که در توانمون نباشه...
👤خاطرهای از نوجوانی طلبهی شهید محمدجواد باهنر
📚منبع: کتاب هنرِ آسمان ، صفحه ۱۱
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
__________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#حیا #ادب #احترام_به_والدین #شهیدباهنر #خاکریز_خاطرات #شهدای_طلبه
#شریک_جهاد
🌸 شهید مدافعحرم امیر کاظمزاده رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🔸#چندخاطره|ادامهی زندگی عاشقانهمون در بهشت...
🌼#آرزوی_شهادت|گاهی میدیدم که امیر با دیدنِ فیلمهای صحنه شهادتِ رزمندههای دفاعمقدس، اشک میریزه. میگفت: دوست دارم روزی منو با نام شهید صدا کنند... هر از گاهی هم آرزوی شهادت میکرد، اما من فکر میکردم این یه آرزوی کلامیه و فقط میشنیدم...
🌼#پناهکوچکمن|آخرین شب اردیبهشت ۱۳۹۲ بود که پسرمون محمدطه رو بغل کرد و آروم بهش گفت: پسرم زمانیکه من نبودم، شما مواظب مامان باش. با تعجب گفتم: امیر! منو دستِ این بچهی چند ماهه میسپاری؟ پاسخ داد: روزی محمدطه تنها پناهگاه شما و جانشین من توی خونه میشه، شما رو به پسرمون، و هر دوتون رو به خدا میسپارم...
🌼#ادامه_در_بهشت|چند روز قبل از اعزام به سوریه؛ دوباره گفت: دوست دارم روزی منو «شهید امیر» صدا کنند. برا اولین بار سکوتم رو شکستم و گفتم: از زندگی با من خسته شدی که چنین آرزویی داری؟ امیر هم جواب داد: خدا میدونه که با تمام وجود از زندگیم راضیم. شما و محمدطه تمام سرمایهی زندگی من هستید. من بهترین لحظات عمرم رو در کنار شما داشته و دارم؛ اما اگه من به شهادت برسم، شما تاجی بر سرتون قرار میگیره و میشید همسر شهید؛ و ادامهی زندگی عاشقانه ما در بهشت خواهد بود؛ اینو دوست ندارید؟ و من باز هم سکوت کردم.
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدامیرکاظمزاده #شهدای_تهران #مشخصات_شهید #شهدای_مدافعحرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فیلم
🎥لحظهی شهادت مدافعحرم شهید امیر کاظمزاده
همسر شهید میگه: گروهک تروریستی فرقان توی دمشق تانک شهید رو هدف قرار داد؛ و آرزوی دیدن پیکر پاک همسر شهیدم رو بر دل ما گذاشت
🇮🇷۱۱خرداد؛ سالگرد شهادت مدافعحرم شهید امیر کاظمزاده گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدامیرکاظمزاده #لحظه_شهادت #شهدای_تهران #شهدای_مدافعحرم #خاکریز_خاطرات
#خاکریزخاطرات ۶۶
🔸 تلنگر مهم شهید مدافعحرم به همهی ما...
#متن_خاطره|همون اوایلِ شهادتِ امیر خوابش رو دیدم؛ توی بهشت ایستاده بود. افتادم به پایش و با گریه دستش رو گرفتم و گفتم: امیر! ما که توی دنیا نتونستیم زمانِ زیادی با هم زندگی کنیم؛ کمک کن توی بهشت با هم باشیم... اینو که گفتم، امیر به بهشت اشاره کرد و گفت: رسیدن به این جایگاه فقط بستگی به اعمال شما داره...
👤خاطرهای از زندگی شهید مدافعحرم امیر کاظمزاده
📚منبع: خبرگزاری دفاعمقدس " وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس" به نقل از همسر شهید
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
__________________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#بهشت #تقوا #مراقبه #شهیدامیرکاظمزاده #خاکریز_خاطرات #شهدای_مدافعحرم #عاقبت_بخیری
#شریک_جهاد
🌸 سیدآزادگان سیدعلیاکبر ابوترابی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
#معرفی_اجمالی|سالنمای زندگی...
🔸۱۳۱۸؛ ولادت در قم.
🔹۱۳۳۷؛ اخذ مدرک دیپلم ریاضی.
🔸۱۳۳۷؛ شروع تحصیل در مدرسه علمیه نواب مشهد علیرغم اصرار دایی برای ادامه تحصیلات دانشگاهی در آلمان
🔹۱۳۴۱؛ بازگشت به قم و استقرار در مدرسه حجتیه
🔸۱۳۴۲؛ آشنایی با شهیداندرزگو و شرکت در مبارزات پنهانی
🔹۱۳۴۴؛ خروج مخفیانه از کشور و اقامت در نجف و ادامه تحصیلات دینی
🔸۱۳۴۹؛ دستگیری در مرز خسروی به جرم حمل ۱۲۵۴ اعلامیه با امضای امام خمینی
🔹۱۳۴۹؛ آزادی از زندان و ادامه مبارزات علیه شاه
🔸۱۳۵۱؛ رفتن به فلسطین و مشاهده احوالات مردم
🔹۱۳۵۷؛ فرماندهی گروهی از مبارزان در تصرف کاخ سعدآباد و همکاری در تصرف پادگان لشکر قزوین و محافظت از تسلیحات آن
🔸۱۳۵۷؛ تشکیل کمیته انقلاب اسلامی قزوین
🔹۱۳۵۸؛ رأىآوردن بعنوان رئیس شورای شهر قزوین
🔸۱۳۵۹؛ اعزام به جبهه و الحاق به نیروهای شهید چمران
🔹۱۳۵۹؛ اسارت در حین شناسایی برای ستاد جنگهای نامنظم و تحمل شکنجههای شدید به مدت ده سال
🔸۱۳۶۹؛ آزادی از اسارت
🔹۱۳۷۰؛ انتصاب به سمت نمایندگی ولی فقیه در امور آزادگان
🔸۱۳۷۱؛ رأى آوردن در دور چهارم انتخابات مجلس شورای اسلامی
🔹۱۳۷۴؛ رأی آوردن در دور پنجم مجلس
🔸۱۳۷۹؛ رحلت بر اثر تصادف در مسیر زیارت امام رضا(ع) (جاده سبزوار نیشابور) بهمراه پدر
🔹مزار: حرم امام رضا(ع)، صحن آزادی، حجره۲۴
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#ابوترابی #مشخصات_شهید #آزادگان
#مرور_خاطرات
💢خاطرهای از سید آزادگان سیدعلیاکبر ابوترابی:
#کلیک_کنید》روزی که نمایندهی مجلس شد؛ چه گفت؟!
.
#خاکریزخاطرات ۶۷
🔸 آفتِ دوری از قرآن و ادعیه از نگاه سید آزادگان، آقای ابوترابی...
#متن_خاطره|مدتی بود که توی پیچ و خم زندگی و ناملایمات حسابی کم آورده؛ و تقریباً خانهنشین شده بودم. یه روز حاجآقا ابوترابی که دوستِ دورانِ اسارتم بود، به دیدنم اومد و گفت: عباس! میدونی چرا اینجوری شدی؟ چون تو از قرآن و دعا و زیارتعاشورا فاصله گرفتی. همین زیارت عاشورا و امثالِ اون بود که من و تو، و خیلیهای دیگه رو زیرِ دستِ جلادانِ صدام زنده نگه داشت...
👤خاطرهای از زندگی سید آزادگان سیدعلیاکبر ابوترابی
📚منبع: کتاب فانوس زائر ؛ صفحه ۸۷
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
______________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#سیدآزادگان #ابوترابی #زیارت_عاشورا #خاکریز_خاطرات #قرآن #ادعیه #استقامت
#شریک_جهاد
🌸 شهید مدافعحرم محمدمهدی فریدونی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🔸#بیتفاوتنبود|دههی هفتاد بخاطر تبعاتِ جنگ؛ بیشتر مردم توی مضیقهی مالی بودند. برا همین بچههای مدرسه اغلب از لباسها و لوازمالتحریر دستِ دوم برادر و خواهر خودشون استفاده میکردند. اگر هم دانشآموزی لوازم تحریرش بخصوص مداد و دفتر مشق همراهش نبود؛ با کتک و اصطلاحاً شیلنگ داغ و ترکهز انار و برخورد تندِ معلم مواجه میشد. یادمه اون ایام محمدمهدی همیشه یه مدادتراش و پاککن اضافه همراه خودش میآورد؛ به این نیت که اگه کسی به مشکل خورد، به دادش برسه و از تنبیه شدن نجاتش بده... و چقدر هم به دادمون رسید با این کارش...
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدفریدونی #شهدای_فارس #مشخصات_شهید #شهدای_مدافعحرم
#خاکریزخاطرات ۶۸
🔸 چقدر مهربون بوده این محمدمهدی...
#متن_خاطره|دمِ عید وقتی حقوق و عیدی معلمی رو گرفتم؛ با محمدمهدی که اون موقع ۵ یا ۶ ساله بود؛ رفتیم و براش یه کفش خریدم. خونهی ما توی محله فقیرنشین بود و چون خانوادهها قدرت خرید چندانی نداشتند؛ خیلی از بچه های محل بجای کفش، دمپایی میپوشیدند. وقتی محمدمهدی کفش جدیدش رو پوشید، توی کوچه متوجه نگاه حسرت بچهها شد. برا همین تصمیم گرفت نوبتی کفشش رو بده تا دوستاش هم بپوشن. بعد از یه مدت هم دیگه اون کفش رو نپوشید و گفت: چون دوستام مث کفشِ من رو ندارن؛ منم دیگه نمیپوشمش...
👤خاطرهای از زندگی شهید مدافعحرم محمدمهدی فریدونی
📚منبع: خبرگزاری دفاعمقدس؛ وابسته به بنیاد حفظ و نشر ارزشهای دفاعمقدس/ راوی: پدر شهید
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
__________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدفریدونی #بیتفاوت_نبودن #مهربانی #خاکریز_خاطرات #گذشت #ایثار #شهدای_فارس
#شریک_جهاد
🌸 امامخمینی و شهید مدافعحرم محمدحسین عطری رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🔸#رازِنام|قبل از تولد، بخاطر مشکلی قرار بود محمدحسین سقط بشه، اما خواب دیدم توی دستهی عزاداری امامحسین(ع) هستم؛ محمدحسین هم به دنیا اومده و توی آغوشمه. به لطف خدا پسرم سالم بدنیا اومد و به برکت این خواب، اسمش رو محمدحسین گذاشتیم.
#اهدایِپسر|همیشه به مادرش میگفت: شما چهار پسر دارید، نمیخواهید یکی رو هدیه کنید؟ و آخر هم خودش هدیه شد به اسلام و انقلاب.
#آمادهمونکرد|به مرور ما رو برا شهادتش آماده میکرد. قبل از تولد دخترمون یه CDگرفت که دختر شهیدناصری برا پدرش توی مراسمی متنی رو میخوند...بهم گفت: اگه دختردار شدم، اسمش رو زهرا میذارم تا بعد از شهادتم؛ اینجوری برام متن بخونه... دخترمون زهرا ۱۴تیر۸۴ بدنیا اومد و طبق خواستهی پدرش توی مراسم ایشون، اشعار خودِ شهید پیرامون امامزمان(عج) و حضرت زینب(س) رو خواند.
#عروج|وقتی میخواست بره سوریه، مخالفتی نکردم؛ فقط گفتم: کمی نگران بچهها هستم که اذیت بشن... چون با هر بار مأموریت رفتن محمدحسین، بچههامون مریض میشدن. اما محمدحسین گفت: بچههای من هم مثل طفلان شهدای کربلا... اگه نروم انگار به ندای هل من معین امام حسین(ع) پشت کردم... خلاصه محمدحسین رفت و بعد از ۴۰ روز حضور در سوریه؛ ۱۴خرداد۹۲؛ روز شهادت امامکاظم(ع) با زبان روزه به شهادت رسید.
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدعطری #شهدای_گیلان #مشخصات_شهید #شهدای_مدافعحرم