فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید
🎥 من از شهدایی هستم که اون دنیا یقهی بیحجابها رو میگیرم
شهیدمدافعحرم_جوادمحمدی
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدجوادمحمدی #حجاب #شهدای_اصفهان
🔅#چراغ_راه ۳۵
🌺 شهید مدافعحرم جواد محمدی:
#کلام_شهید|اگر خواستید با کسی رفاقت کنید،چارچوب معلوم کنید. اگر در چارچوبِ دین رفاقت کردید و این رفاقت خدایی بود،ماندگار می شود؛ و اگر نبود،هیچ فایدهای ندارد. اگر قرار است با کسی رفاقت کنید؛ بگردید یک صفت خوب در طرف پیدا کنید و عاشق این صفتش شوید؛ با او رفاقت کنید و آن صفت را از او یاد بگیرید.
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت چراغراه(۳۵) با کیفیت اصلی
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدجوادمحمدی #دوست #رفاقت #الگو #شهدای_اصفهان
#شریک_جهاد
🌸 روحانیِ شهید عباس شیرازی رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🔸چند برش از زندگی شهید
🌼#انسانِبزرگ|شهیدبهشتی به پدر عباس گفت: شما با تربیت فرزندی مثل آقا شیخعباس،گردن انقلاب حق دارید. شما انسان بزرگی رو تربیت کردید و تحویل حوزهی علمیه دادید
#مسئولِخاکی|مسئولیت مهم کشوری داشت، اما همیشه بدون محافظ و با یه پیکان رفت و آمد میکرد. یه بار توی نماز جمعهی تهران سخنرانی کرد. بعد از صحبتاش، منافقین نامه نوشتند که اگه راست میگی از بنز پیاده شو! عباس هم خندید و گفت: اینا فکر میکنن من بنز سوارم، در حالیکه پیکان دارم... زمانی هم که فرماندهی تبلیغات جبهه شد، خیلی وقتا بدون راننده به جبهه میرفت.
#مردِخانواده|وقتی میومد خونه، گاهی موقع صحبت از خستگیِ زیاد خوابش میبرد. بچههامون کوچک بودند و جیغ میزدند، اما با اینکه خیلی خسته بود، هیچوقت ندیدم بچهها رو دعوا کنه؛ یا بگه بچهها رو ساکت کن، میخوام استراحت کنم.
#گریهنکن|توی مراسم وداع با پیکر عباس، مادرش آروم به پدر شهید گفت: من برا عباس گریه نکردم، تو هم گریه نکن و آروم باش! مادر همیشه توی زندگی تکیهگاه بچههاش بود، اینجا شد تکیه گاه همسرش
#قائممقام|قائم مقام سازمان تبلیغات بود، اما نگهبان نمیشناختش و جلو ماشینش رو گرفت. میگفت: باید بازرسی بشید... عباس یه کلام هم نگفت من کی هستم و اجازه بازرسی داد. بعد هم نگهبان گفت: پیاده برید داخل. عباس باز بدون اعتراض، مسیر نسبتاً طولانی رو پیاده رفت
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدشیرازی #شهدای_کرمان #مشخصات_شهید
#شریک_جهاد
🌸 شهید مدافعحرم احمد مکیان رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
#معرفی_اجمالی|سالنمای زندگی شهید
🔸سال ۱۳۷۳؛ (۱۴ آذر) تولد در منطقه قائمشهر آبادان همزمان با ولادت امام محمد باقر (ع)
🔹سال ۱۳۸۴؛ حفظ ۲۲ جزء از قرآن کریم.
🔸سال ۱۳۸۸؛ ورود به حوزه علمیه شهر سربندر برای تحصیل علوم حوزوی.
🔹سال ۱۳۸۹؛ انتقال به قم و مدرسه علمیه امام رضا (ع).
🔸سال ۱۳۹۰؛ انصراف از حوزه و اشتغال به تحصیلات دبیرستان در رشته برق ساختمان و اشتیاق برای پیوستن به مدافعان حرم.
🔹سال ۱۳۹۳؛ اعزام به سوریه از طریق تیپ فاطمیون مشهد به عنوان یک افغانی با نام مستعار احمد عباسی فرزند حب علی.
🔸سال ۱۳۹۴؛ (۱۰ مهر) ازدواج همزمان با روز عید غدیر.
🔹سال ۱۳۹۴؛ (مهر) اعزام به جبهه دو هفته پس از مراسم ازدواج.
🔸سال ۱۳۹۵؛ (۱۸ خرداد) شهادت در حومه حلب سوریه بر اثر اصابت موج آتش و انفجار توپ
🔹سال ۱۳۹۵؛ (۲۳ خرداد) انتقال پیکر مطهر به آبادان و تشییع در آنجا.
🔸سال ۱۳۹۵؛ (۲۶ خرداد) تشییع در قم و خاکسپاری
🔹آدرس مزار: قم، گلزار بهشت معصومه (س)، قطعه ۵۱، گلزار شهدای مدافع حرم
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدمکیان #شهدای_آبادان #مشخصات_شهید #شهدای_مدافعحرم
#خاطرهشهید
🔸 خوابی که خبر از شهادت احمد میداد...
#متن_خاطره|چند ماه قبل از تولد احمد؛ نشانهای از شهادتش به ما رسید که اون موقع متوجه نشدیم. مادرش خواب دیده بود توی باغی مشغول راه رفتنه، که دو نفر با لباس سیادت جلو اومدند و گفتند: دخترم! نگران شهید نباش... مادر احمد بهشون میگه: اسم بچه شهید نیست؛ اسمش علی هست... اونا هم لبخندی میزنند و بدون اینکه چیزی بگن، میروند... مادر احمد وقتی بیدار شد، از من پرسید: میخوای اسم بچهمون رو بذاری شهید؟ گفتم: نه! میخوام بذارم احمد...
حالا بعد از شهادت احمد، تازه میفهمیم حکمتِ اون خواب، و معنای لبخندی که اون دو سید بزرگوار بر لب داشتند، چه بوده...
👤خاطرهای از زندگی شهید مدافعحرم احمد مکیان
📚منبع: کتاب سند گمنامی؛ صفحه ۱۴ به روایت پدر شهید
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدمکیان #رویای_صادقه #شهدای_خوزستان #شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انتشار_برای_اولین_بار
🎥 اتفاقی عجیب در لحظهی خاکسپاری شهید مدافعحرم احمد مکیان...
شهید آمد و مادر خود را به درون قبر بُرد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدمکیان #مکاشفه #شهدای_خوزستان #مقام_شهید
#شریک_جهاد
🌸 شهید عقیل خلیلیزاده رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🔸چند خاطره از شهید...
🌼#عقیل_آمد|۱۲بهمن بدنیا اومد. توی خونه میگفتیم:امام آمد؛ عقیل آمد. خودش هم به شوخی میگفت: هیچوقت روز تولدم رو فراموش نمیکنید، چون حضرت امام(ره) به وطن اومد. شهادتش هم چند روز بعد از سالگرد رحلت امام بود.
🌼 #احترام_به_والدین|قبل از اينكه به مأموريت بره، دست من و مادرش رو میبوسيد. یه بار هم مادرش رو با اصرار زیاد مجبور کرد بنشینه، و پایش رو بوسید.
🌼#عکس_شهدایی|به دوستاش گفته بود ازم عکس شهدایی بگیرید.بعد هم زیرش نوشت: شهید حاجعقیل خلیلیزاده
🌼#تفال_به_قرآن|قبل از رفتن به سپاه قدس به قرآن تفال زد؛ آیه اومد: اين راه دشواريست؛ اما سرانجام شهيدان شاهد را بهمراه خواهد داشت. رفت سپاه و با رسیدن به حد قهرمانی در ۱۱رشته ورزشی تونست جزو نيروهای ويژه سپاه قدس قرار بگيره.
🌼#حاجقاسم|با حاج قاسم دیدار داشتیم، ازم پرسید: مادرش هستید؟ گفتم: بله! با لبخند گفت: میشناسمش...
حاجقاسم توی یادواره مسجد بلال هم از عقيل بعنوان شهدای پيشقراول مدافعان حرم ياد كرد و گفت: به علت محفوظات عمليات نمیتونستيم تلاش اينگونه افراد را ذکر كنيم.
🌼#شریک|همرزمانش و مستشاران توی سوريه میگفتند: به عقيل افتخار كنید؛ چون توی تمام پيروزيهای موشكیِ نيروی مقاومت در لبنان و سوريه سهيم بود. اگه روزی اسرائيل نابود بشه، قطعاً عقيل در آن سهم بهسزايی داره...
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدخلیلیزاده #شهدای_گیلان #مشخصات_شهید
#شریک_جهاد
🌸 شهید مدافعحرم عباس دانشگر رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
#خودسازیهای_عباس|بعد از شهادت عباس به زادگاهش رفتم. پدرش سررسید سال ۱۳۹۴ شهید رو بهم داد. وقتی برنامه عبادیاش رو دیدم به خود لرزیدم.
🔸مداومت بر نماز شب (حداقل سه رکعت نماز شفع و وتر)
🔹خواندن هر روز حداقل یک صفحه قرآن با تفسیر
🔸مناجات حضرت امیرالمومنین (علیهالسلام) و زیارت حضرت زهرا(سلام الله علیها) در هر روز
🔹ذکر روز چند مرتبه...
ما حرف زدیم و عباس عمل کرد. توی دلم گفتم: خداوند متعال به درجاتش بیفزاید و او را با اولیاءش محشور فرماید...
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیددانشگر #شهدای_سمنان #خودسازی #مشخصات_شهید
#خاکریزخاطرات ۷۰
🔸حکایت یک نامهی عاشقانه...
به بهانهی وفات همسر شهید صیاد شیرازی
#متن_خاطره|میگفت: خجالت میکشم؛ خیلی در حق خانوادهام کوتاهی کردم؛ کمتر پدری کردم؛ فرصتش کم بود، وگرنه خیلی دلم میخواست... یه روز هم دیدم درب خونه رو میزنند. پیک نامه آورده بود. قلبم ریخت که نکنه علی شهید شده باشه. پاکت رو که باز کردم، دیدم یه انگشتر عقیق برایم فرستاده؛ و روی یه برگه هم نوشته: به پاس صبرها و تحملهای تو...
👤خاطره ای از زندگی سپهبد شهید علی صیاد شیرازی
📚منبع: خبرگزاری دفاعمقدس؛ وابسته به بنیاد حفظ آثار/ راوی: همسر شهید
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
__________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدصیادشیرازی #تربیت_فرزند #پرکاری #همسرداری_شهدا #استقامت #خاکریز_خاطرات
#شریک_جهاد
🌸 شهید سیدمیثم تراهی رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🌼#خادمِمادر|توی خونه کاری نبود که برام انجام نده. گاهی که دور برم بود، میشنیدم زیر لب میگه: اللهم ارزقنا توفیق الشهادة میگفتم: آخه میثم جان این چیه که میگی؟ مگه الان دوران جنگه؟ با خنده جواب میداد: مامان! خدا روزی منو میده...
🌼#نمازشب|بعضی نیمه شبها پا میشد تا نماز بخونه. چون نمیخواست برق اتاق ما رو اذیت کنه، می رفت رو ایون توی تاریکی نماز میخوند.
🌼#خاکپا|خیلی وقتا مخصوصاً ماهرمضونا با اینکه مسافت تا پایگاه بسیج خیلی زیاد بود، اول صبح پا میشد و میرفت اونجا. همسایمون میگفت: اونقدر دلم میخواد اول صبح بیام و خاک زیر پایش رو به عنوان تبرک بردارم، اما خجالت میکشم
🌼#کمک_به_دیگران|حقوقش زیاد نبود، اما دست خیلیها رو گرفت. خیلیها مییومدند در خونه و می گفتن: اومدیم قرضی که از سید میثم گرفتیم رو پس بدیم... حتی تا مدتها بعد از شهادتش هم مردم مییومدن و میگفتند: این پول رو از سید میثم امانت گرفته بودیم.
🌼#دنبالشهادت|میگفت: مامان من سنت پیامبر [ازدواج] رو هم انجام دادم. فکر نمیکنم واجبی به گردنم مونده باشه. خدا رو شکر ازدواج هم کردم... اینا رو میگفت که بگه آمادهی شهادتم.
🌼#شهادت|دو هفته بعد از عقدش عازم سیستان و بلوچستان شد. یک ماهی از مأموریتش گذشته بود و فقط سه روز مونده بود که تموم بشه که گروهک ریگی سید میثم منو شهید کردند
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدتراهی #شهدای_گیلان #شهدای_امنیت #مشخصات_شهید
#شریک_جهاد
🌸 سردار شهید نبیالله علیعسگریان رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🌼#شرحشهادت|نبیالله توی عملیاتی در یکی از روستاهای دیوان دره (دواق) پس از ساعتها مقاومت در یک نبرد نابرابر با گروهک کومله و دموکرات، به اسارت در اومد. به مدت پنج ماه همهی شکنجهها رو تحمل کرد و آنچنان رعب و وحشت در دل جنایتکاران کومله انداخت که تصمیم به اعدامش گرفتند... نبیالله رو به همراه دو نفر از همرزمانش در روز میلاد امام زمان (عج) با پای برهنه و کوله باری از مقدار زیادی وزنه، در کوهستانها کیلومترها پیاده برده و در روستای نرگسله طی یک دادگاه نمایشی، اونها رو به شهادت رسوندند. مردم روستا پیکر نبیالله و همرزمانش رو در همونجا دفن کردند. بعدها پیکر شهید به زادگاهش منتقل شده و در گلزار شهدای فلاورجان دفن گردید...
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
_____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدعلیعسگریان #شهدای_اصفهان #مشخصات_شهید
#شریک_جهاد
🌸 شهید محمدزمان ولیپور رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🔸امروز سالروز شهادت کسیه که:
✍ مادرش حتی توی سرمای سخت نیمه شبهای زمستون هم بدون وضو بهش شیر نداد
✍ حتی اگه سه چهار دقیقه هم وقت پیدا میکرد، قرآن جیبیاش رو در میآورد و چند آیه میخوند. اگر مفهوم آیه ای هم متوجه نمی شد، علامت میگذاشت تا سر فرصت تفسیرش رو نگاه کنه...
✍ توی کنکور؛ رشتهی پزشکی قبول شد. اما چون طلبگی و نوکری امام زمان(عج) رو دوست داشت، ترجیح داد پزشک روح بشه تا پزشک جسم...
✍ اگه از کسی میشنید [فعالیت] بسه، بریم بخوابیم؛ با تعجب بهش میگفت: ما نباید بریم دنبال خواب. به اندازه کافی کارِ بر زمین مونده داریم؛ صبر کنید خواب خودش میاد سراغتون...
✍ میگفت: به عاقبت غذاها فکر کن؛ اگه هدف از خوردن غذاهای متنوع؛ لذت بردن و کیف کردنه؛ عاقبت همه ی غذاهای رنگارنگ یکیه... اما اگه قراره با خوردن غذا نیرو بگیری و جانی تازه کنی و در راه خدا گام برداری، همین نون و ماست و برنج کافیه...
✍ که معتقد بود غذای کم و ساده، باطن انسان رو برا پذیرش حق آمادهتر میکنه...
✍ وقتی شهید شد، علامه ایازی سه بار فرمود: محمد زمان واقعا بی نظیر بود، بی نظیر بود؛ بی نظیر...
✍علامه ایازی به طلبههای تازه وارد میگفت: محمد زمان رو الگوی خودتون قرار بدید...شهید هم که شد علامه ایازی فرمود: من او را رهبر آیندهی یک امت می دونستم. با رفتنش کمرم شکست...
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدولیپور #شهدای_مازندران #شهدای_طلبه #مشخصات_شهید
#شریک_جهاد
🌸 شهید مدافعامنیت حسن عشوری رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🌼#عاشقعبادت|زمانیکه حسنآقا سن زیادی نداشت، به من اصرار میکرد که برا نماز و روزه بیدارش کنم. وقتی هم اینکار رو نمیکردم، با همون شیرینزبونی کودکانهش میگفت: نماز و روزهی من گردن شماست...😊
🌼#چادر|میگفت: مادر! کسی از قلب انسان خبر نداره و ظاهر انسانه که برا هم مشخص و نمایان میشه. پس باید چادر همیشه همراه خانمها باشه؛ چون چادر تکمیل کنندهی دینه و نباید چادر حضرت فاطمه زهرا(س) پایین [زمین] بمونه...
🌼#گمنامی|همیشه گمنام بود، وقتی توی مراسمی شرکت میکرد، جایی مینشست که دوربین ازش فیلمبرداری نکنه... به خاطر همین گمنامیاش در طول زندگی، خداوند متعال کاری کرد که خبر شهادتش توی ایران صدا کنه...
🌼#مثل_اموهب|همیشه میگفت: مادد! شما باید مثل اموهب باشید... وقتی بهش میگفتم که من کجا و اموهب کجا، جواب میداد: شیعه که باشی باید مانند مادر وهب باشی و فرزندت رو فدای اسلام کنی...
🌼#اشک|وقتی وصیتنامه شهدا رو میخوند، گریه میکرد و میگفت: درک وصیت نامه شهدا بسیار سنگین و عمیقه؛ حسن تا عکس شهدا رو میدید، ذکر بسم رب الشهدا و الصدیقین رو زمزمه میکرد
🌼#شهادت|حسن آقا اولین شهیدِ وزارت اطلاعات در مقابله با جریانات تکفیری بود که ۲۴ خرداد سال ۱۳۹۶ [مصادف با شب قدر؛ ۱۹ رمضان] در منطقه چابهار حین درگیری با یک گروهک تروریستی به شهادت رسید.
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدعشوری #شهدای_گیلان #شهدای_امنیت #مشخصات_شهید