eitaa logo
جبهه علمی، پژوهشی معارف قرآن کریم
202 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
832 ویدیو
65 فایل
آیه های قرآن، تجلی کلام خداست بر دل و جان و معارفش جام شراب طهور است که باید آن را قطره قطره نوشید تا عشق به معبود بجوشد در رگ رگ وجودمان،چرا که مشتاق وصالیم. @maarefquran13951
مشاهده در ایتا
دانلود
👠 چقدر باحیا راه می‌روند!! «تَمْشِي عَلَی اسْتِحْياءٍ» (۲_۳) ✍️... (ع) دست پرورده مکتب وحی هست، از طريق وحی ياد داده شده است که چگونه رفتار کند. لذا وقتی با دختران شعیب (ع) مواجه می‌شود؛ بسیار باغیرت رفتار می‌کند؛ او که اينجا اين‌گونه رفتار می‌کند، در دربار هم همين بوده است. نه اينکه چون از قصر بیرون آمده؛ حالا که آواره شده، حرمت نگه می‌دارد. او از اول حرمت نگه می‌داشت، او از اول غيور بود. حتی در دربار فرعون هم غيور بود. حتی در آن شرايطی که شاهزاده بود هم بود، نگه می‌داشت، حرمت شکن نبود. از طرفی دختران شعيب هم دست پروردگان هستند؛ چگونه حرکت می‌کنند؟ «تَمْشِي عَلَی اسْتِحْياءٍ»، با حياء نگاه می‌کنند، با حياء صحبت می‌کنند، با حياء راه می‌روند. در عمرتان تاحالا راه رفتن با حياء از کسی ديده‌ايد؟ کسی که طوری راه برود که بگوييم چقدر راه می‌رود. البته منظور اين نيست که نديده باشيم، زياد هم ديده‌ايم. من خودم توی کوچه معمولاً سرم را پايين می‌اندازم؛ به خانم‌ها نگاه نمی‌کنم، خودم را عادت دادم که سرم را می‌خواهم بياورم بالا، کمی با تأنّی بياورم بالا. احياناً اگر در مسير نگاه من، خانم قرار دارد، زودتر آدم متوجه بشود، فرصت داشته باشد که سرش را پايين بياورد. فوری سرش را نگيرد بالا اين طرف و آن طرف را نگاه کند. يک ذره خودمان را به نوع تقیدات عادت بدهيم؛ می‌توانيم، چيز سختی نيست. چرا آدم نامحرم را ببيند. من سرم را می‌اندازم پايين، اما آدم متوجه می‌شود که اين خانمی که دارد می‌آيد و خيلی هم با حياء رفتار می‌کند، حتماً از خانم‌های مؤمن و باتقوا است. 🌹 «تَمْشِي عَلَي اسْتِحْياءٍ»، در راه رفتنِ برخی از دخترخانم‌ها بسیار بارز است. خانم‌ها بايد اين باشند، اين آیه از ، الگوی رفتار يک خانم در جامعه است. خداوند می‌توانست اينجا بفرمايد «تَمْشِي» یعنی آن خانم می‌رفت، چرا اين صفت او را دارد قيد می‌کند، حتما مسئله‌ای هست. خداوند اين را دارد برای ما می‌فرمايد. خانم‌های شيعه بايد با حياء راه بروند. قبل از آن با حياء صحبت کنند، قبل از آن با حياء نگاه کنند. نگاه نکنند، دريده حرف نزنند. 🧩 خانم‌های ما بايد الگوی رفتاری‌شان در جامعه طبق این آیه باید «تَمْشِي عَلَي اسْتِحْياءٍ» باشد و آقايان ما هم الگوی رفتاری‌شان در این داستان باید موسی (ع) باشد. مرد توی جامعه باید با غيرت رفتار کند، نباید مثل يک حيوان رفتار کند، بلکه باغيرت رفتار کند، غيرتی که صفتش شده است، موسی (ع) در کاخ فرعون هم همين طور بود، نبود، موسی (ع) نمی‌دانست که پدر آن دخترخانم‌ها شعیب (ع) است! وقتی می‌گويند پدر ما يک پيرمرد است، نمی‌تواند حرکت کند، دعوت کرده است شما بياييد. می‌گويد؛ باشد، نمی‌داند پدرشان کيست؟ اما ياد گرفته است که غيرت بورزد، ياد گرفته است که حرمت بورزد. از هر فرصتی برای حرمت شکنی استفاده نمی‌کند و بخواهد باب گفتگو با را باز کند. 🚨 در جامعه ما، ، غيرت را از مردان می‌گيرد و حياء را از خانم‌ها می‌رباید. سال اول، اين آقای جوان و اين خانم جوان که استخدام می‌شوند، آقا باغيرت رفتار می‌کند و خانم هم با حياء رفتار می‌کند، پنج سال بعد گذر شما به آن اداره بيفتد، می‌بينيد که آقا از هر چيزی دارد با آن خانم همکار صحبت می‌کند،خانم از هر چيزی دارد صحبت می‌کند، ديگر آدم‌های روز اول نيستند. اصلاً اين فضا بد است، فضایِ بين زن و مرد خيلی چيز بدی است. ❗ما اگر طالبِ هستیم؛ بايد حرمت نگه داريم، بايد غيرت بورزيم. هر دفعه که چشم شما به نامحرم می‌افتد، حجابی بر شما اضافه می‌شود. چرا اينقدر راحت نامحرم را نگاه می‌کنی؟ چرا اينقدر راحت تصاوير فيلم‌های سينمايی را در ذهنت می‌آوری؟ تصاوير اين هنرپيشه، تصاویر آن هنرپيشه، چرا اينقدر راحت به نامحرم فکر می‌کنی؟ آقا و خانمی که رعایت نمی‌کنی! چرا فکرت ندارد؟ چرا نگاهت صاحب ندارد؟ آقا! چرا آن خانم نامحرم از چشم شما احساس امنيت نمی‌کند؟ بعضی خانم‌ها در مواجهه با برخی از آقایان مؤمن می‌گويند اين آقا که خيلی مؤمن است، چرا ما از چشمش احساس امنيت نمی‌کنيم، بعضی وقت‌ها به ما نگاه می‌کند. اگر امنیت از و فشارهای روانی را خواهانیم؛ باید طوری رفتار کنیم که نامحرم از وجود ما، از نگاه ما و از کلام ما احساس غیرت‌ورزی و امنیت کند. 🏇 https://eitaa.com/maarefquran13951
جبهه علمی، پژوهشی معارف قرآن کریم
🛑جنگِ اسرائيل، مانورِ ورود به آخرالزمان [۱] ✍️... اگر بخواهیم درباره این زمانه از منظر جنگ صحبت کنی
🛑جنگِ اسرائيل، مانورِ ورود به آخرالزمان [۲] ✍️... خداوند در آيه ۴ اسراء می‌فرماید: «وَ قَضَينا إلي بَنِي إسرائِيل فِي الکِتابِ لَتُفسِدُنَّ في الأرضِ مَرَّتَينِ و لَتَعلُنَّ عُلُوًّا کَبيرًا» ما ضمیرِ «نا» در کتاب حکم کردیم که بنی‌اسرائیل ۲ فساد و یک برتری‌جویی در زمین انجام دهند؛ چرا؟ با اینکه موسی (ع) به سوی بنی‌اسرائیل آمد و بارها به آن‌ها فرمود که مواظب باشيد؛ اين کارها را نکنيد؛ فساد نکنید؛ با این وجود از وقتی ايشان از دنيا رفتند، اُمّت ايشان در طی این هزاره‌های گذشته تاکنون خيلی کردند و در زمانه‌ی ما هم با توجه به توضیحِ علمی در پستِ قبل، در دارند فساد می‌کنند؛ علاوه بر این دو فساد، «وَلَتَعلُنَّ عُلُوًّا کَبيرًا» یعنی یک سرکشیِ بزرگ هم خواهند داشت. 🔸مشتقِ «عُلُوّ» به معنای برتری‌جويی، ۴ بار در قرآن آمده است، اولينش در همین آيه ۴ اسراء است؛ مشتقِ «عالٍ» هم که به معنای است؛ کلاً ۱ بار در قرآن، در آيه ۸۳ يونس آمده: «إِنَّ فِرعَونَ لَعالٍ فِي الأَرض» در کلّ زمین برتری‌جویی داشت! واژه «عالينَ» هم ۲ بار در قرآن آمده؛ که ۱ بار در سوره مؤمنون ۴۶، درباره فرعون و قومش؛ و ۱ بار هم در سوره ص ۷۵، همچنین مشتق «عالِيَة» به معنای برتر، ۲ بار آمده که هر ۲ بار به صورت «في جَنَّةٍ عالِيَةٍ» آمده است؛ و در نهایت مشتق «إستَعْلیٰ» يعنی فائق شدن که ۱ بار در آيه ۶۴ طه آمده است: «قَدْ أَفلَحَ اليَومَ مَنِ إستَعْلیٰ» یعنی امروز کسانی که فائق شوند؛ پیروز هستند. ‼️پس «عُلُوّ» در آیه ۴ اسراء، معنای خوبی برای انسان ندارد؛ یعنی برتری طلب که اینجا یک صفتِ منتسب به بنی‌اسرائیل است. اما چرا خدا برای بنی‌اسرائیل حکم کرد که به این همه نکبت و خباثت مبتلا شوند؟ به خاطر اینکه بنی‌اسرائیل غیر خدا را خود گرفتند! ما در زندگی، در نظامِ الهی باید بندِ به خدا باشیم؛ این اتکای به خداوند زیرمجموعه بحثِ وکالت است؛ بحث وکیل و وکالت در قرآن خیلی آیه دارد، خیلی ماجرا دارد. جایگاهش اینقدر مهم است که اصلاً جُرمِ اصلی بنی‌اسرائیل همین است که خدا را وکیل خودشان نگرفتند؛ لذا خدا در آیاتِ ۴ تا ۸ سوره اسراء، درباره نابودی یا فسادِ اول و فسادِ دوم آن‌ها صحبت می‌کند؛ و اصلاً به این سرکوبی وعده می‌دهد؛ «وَلَن يُخلِفَ اللهُ وَعدَه» [حج ۴۷] و خدا هرگز از چیزی که وعده دهد؛ تخلف نمی‌کند. 🔻پس طبقِ آیه دومِ اسراء، جُرمِ اصلی بنی‌اسرائیل به غیر خداست؛ ببینید چقدر خدا به این موضوع غیرت دارد! خدا این بحث را چه موقع دارد مطرح می‌کند؟ بعد از آیه اول که صحبت از رسول‌الله (ص) است؛ ببینید در آیه اول نمی‌فرماید: پیغمبرِ من، بلکه می‌فرماید «عَبْدِهِ»، عبدِ او، که می‌شود عبدِ خدا، خدا دارد درباره عبدِ خودش صحبت می‌کند و می‌فرماید: عبدِ من، بندِ به من بود؛ لذا به معراج بردمش؛ تا ارتفاعاتِ بسیار بالا بردمش؛ و اینگونه نعمات را به او نشان دادم و چشاندم؛ چون او عبدِ من است، او مالِ من است؛ به همین خاطر من هم جریانش می‌دهم؛ و اگر دقیق‌تر بگوییم؛ «أَسْریٰ بِعَبدِه» یعنی سَرَیانش می‌دهم؛ و خیلی یسیر و روان به این‌سو و آن‌سوی عالم می‌برمش. بعد در آیه ۳ می‌فرماید: «ذُرّيَّةَ مَنْ حَمَلنا مَعَ نُوح» ای فرزندانِ کسانی که با نوح (ع) در کشتی حملشان کردیم؛ «إنَّهُ کانَ عَبدًا شَکُورًا» همانا نوح (ع) عبدِ شکور خدا بود! این آیه هم از لحاظ ساختار شبیهِ آیه اول است؛ آنجا خدا رسول‌الله (ص) را خطاب می‌کند و به راحتی به سوی معراج جریانش می‌دهد؛ اینجا هم جنابِ نوح (ع) را عبد خطاب می‌کند و به راحتی در ، او را در یک کشتیِ بدون سُکّان و بدون عرشه، به سلامت عبورش می‌دهد؛ چون او هم عبدِ شکور خدا بود؛ و خدا را وکیل خودش گرفته بود. ⛔ درحالی‌که در آیه ۲، به بنی‌اسرائیل می‌فرماید: شما دیگری را وکیل خودتان قرار دادید، غیر من را وکیل گرفتید؛ من هم به راحتی شما را به عمقِ مذلت می‌برم؛ خیلی این بحث عجیب است؛ بنی‌اسرائیل با سحر و جنّ و طلسم خیلی سروکار داشتند؛ یعنی در اصل وکیل‌شان را شیطان قرار داده بودند و خدا هم در آیه ۱۰۲ بقره می‌فرماید: «وَأتَّبَعُوا مَا تَتلُوا الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمانَ» و بنی‌اسرائیل در مُلکِ سلیمان (ع) از شیاطین تبعیت می‌کردند؛ لذا به تبع شیطان در زمانه‌ای ما، در دو قالب و ، بند به شدند و دنیا را به فساد کشاندند؛ رسول‌الله (ص) عبد خدا و بندِ به خدا شد؛ خدا در عوالم سیرشان داد؛ اینها بند به شیطان شدند؛ تبعه‌اش شد: «لَتُفسِدُنَّ فِی الأَرضِ مَرَّتَینِ» دوبار در زمین فساد بپا می‌کنید، «وَلَتَعلُنَّ عُلُوًّا کَبیرًا» یکبار هم سرکشی بزرگی می‌کنید. ... https://eitaa.com/maarefquran13951
🛑جنگِ اسرائيل، مانورِ ورود به آخرالزمان [۵] ✍️... بحثِ ما در سوره اسراء تازه دارد شروع می‌شود؛ و این چند قسمتی که تاکنون صحبت کردیم و چند پست بعدی، مقدمات مباحثِ اصلی با خواهد بود. ‼️گفتیم که خداوند در آیه ۵ اسراء، وعده به شدیدِ بنی‌اسرائیل در حوالی آخرالزمان می‌دهد و برای اولین سرکوبی که در همین زمانه‌ی ما واقع می‌شود و تحقق آن نیز آغاز شده است؛ «عِباداً لَنَا» یعنی ضمیرِ «نا» که وجوهِ عوالمی اهل‌بیت (ع) است را مبعوث می‌کند؛ از سوی دیگر در پست‌های قبل گفتیم که یهود، شیطان و جنّ را خود گرفته‌اند و خدا در قرآن فرموده؛ این‌ها در حقیقت جنّ را می‌پرستند و هستند؛ یعنی جنگِ اسرائیل که در آیه ۵ اسراء از آن صحبت می‌شود؛ در حقیقت عرصه‌ی رویاروییِ عبادِ شیطان با عبادِ ضمیرِ «نا» است؛ همچنین گفتیم بخاطر اینکه خدا این افراد را به اهل‌بیت (ع) گره زده است؛ این عباد یا غلامانِ ضمیرِ «نا» نمی‌توانند اهل سنت یا اهل کتاب یا بی‌دین‌ها و غیره باشند؛ چون ضمیرِ «نا» طبقِ مباحثی که پیش‌تر از آیات و روایاتِ مطرح کردیم؛ وجهِ نورانی و أسمائیِ اهل‌بیت (ع) است؛ با این منطق، نظراتِ مفسرین مبنی بر اینکه بخت‌النصر، اسکندر مقدونی و امثالهم مصداقِ «عِباداً لَنَا» هستند؛ مردود می‌شود؛ حتی کلّ جامعه‌ی جهانی مسلمین نمی‌توانند مصداقِ «عِباداً لَنَا» باشند؛ اگر حدیثی هم به این بحث بپردازیم؛ در روایات، این افرادِ قدرتمند که غلامِ ضمیرِ «نا» هستند؛ به ایرانی‌ها نسبت داده شده‌اند. لذا می‌توانیم بگوییم که ، عرصه‌ی رویاروییِ عبادِ شیطان با عبادِ ضمیرِ «نا» به عنوانِ أنصار اللهِ موسایی و اهل‌بیت (ع) است! و این تازه آغاز یک بحث طولانی است. ▪️ما در پستِ قبل گفتیم که به تبعِ وجوهِ اشتراک میانِ دو آیه ۷۳ انبیاء و ۵ اسراء، فقط و فقط أنصار اللهِ موسایی اجازه دارند که به وکالت از موسی (ع)، قومِ ایشان در را سرکوب کنند؛ چون خداوند غلامیِ برای ضمیرِ «نا» را فقط ۲بار در قرآن مطرح کرده است؛ یک بار در آیه ۷۳ انبیاء که فرمود: «کانُوا لَنَا عابِدِینَ» یعنی موسی (ع) و برخی دیگر از رسولان، غلامانی برای بودند؛ بار دوم هم در آیه ۵ اسراء که می‌فرماید: «عِباداً لَنَا» غلامانی که برای خودمان هستند را علیه بنی‌اسرائیل مبعوث می‌کنیم. این، وجهِ تشابه در تربیتِ موسی (ع) با تربیتِ این افراد در این دو آیه است؛ اگر این بحث را کمی باز کنیم مطلب به چه صورت قابل توضیح است؟! ببینید، خداوند حدود ۱۰۰۰ آیه از قرآن را به موسی (ع) اختصاص داده و در سوره طه، بیشترین تجمیع آیات درباره موسی (ع) را داریم؛ یعنی حدود ۹۰ آیه، پس موسی (ع) در عالم جایگاه عظیمی دارد و بهترین جا در قرآن که می‌شود به ماجرای موسی (ع) پرداخت نیز سوره طه است. ‼️در سوره طه که خدا به موسی (ع) و تربیت‌های ایشان می‌پردازد؛ در آیه ۲۳ می‌فرماید: «لِنُرِيَكَ مِن آيَاتِنَا الكُبرَى» ما برخى از بزرگ‌ترين آیاتِ خودمان را می‌خواهیم به تو نشان دهيم؛ این آیه کبری چه کسی بود که خدا به موسی نشان داد و با او بسوی ارسالش کرد؟ نقل است که امیرالمؤمنین (ع) در این باره فرمود: «أَنَا آیَةُ الکُبریٰ الَّتِي أَراهَا اللهُ فِرعَونَ وَ عَصیٰ» من آن آیه‌ی کبرا بودم که خدا همراه موسی (ع) به فرعون نشان داد و او عصیان کرد. یا از رسول‌الله (ص) داریم که فرمودند: «أَنتَ... آیةُ اللَّهِ الکُبریٰ» [مشارق انوار الیقین، ص ۱۰۲؛ امالی صدوق، ۱۱] ای علیّ! تو آیه‌ی کبرایِ خدا هستی. از این بحث نتیجه می‌گیریم که موسی (ع) شیعه‌ی مولا علیّ (ع) و تعلیم و تربیت شده‌ی ایشان بود! حالا شما بگویید وجهِ اشتراک موسی (ع) که «لَنَا عابِدِینَ» است؛ با «عِباداً لَنَا» در آیه ۵ اسراء چه چیزی باید باشد؟! بله! تَشَیّع و تعلیم و تربیت شده‌ی اهل‌بیت (ع) بودن، این وجه اشتراکِ سرکوب‌کنندگانِ قومِ فاسدِ موسی (ع) با خودِ ایشان است! هر دو غلامانِ ضمیرِ «نا» و دست‌پروردگانِ اهل‌بیت (ع) هستند؛ لذا اگر در این زمانه که قریب به بنی‌اسرائیل هستیم؛ دنبال این افراد بگردیم؛ فقط و فقط به مولا علیّ (ع) می‌رسیم؛ و چون در احادیث این افراد را اهلِ یا ایران معرفی کرده‌اند؛ به برترین شیعیان ایرانیِ اهل‌بیت (ع) می‌رسیم که مشخصاً منظور ما رهبر معظم انقلاب و یاران خالص و مخلص ایشان است. ▪️به عنوان مثال، امام صادق (ع) می‌فرماید: «عِباداً لَنَا» مردمى هستند كه خدا پيش از قائم (عج) مى‌فرستد و آنان هركس را كه به خاندان محمّد (ص) ستم كرده؛ مى‌كُشند. [کافی، ج ۸، ص ۲۰۶] یا اینکه فرموده‌اند: «أَیّ مَنْ جاءَهُم مِن فَارس» [جامع البیان، طبری، ج ۱۴، ص ۴۷۶] منظور، افرادی از [ایران] هستند. https://eitaa.com/maarefquran13951
🛑جنگِ اسرائيل، مانورِ ورود به آخرالزمان [۶] ✍️... در چند پستِ قبل، درباره دلیلِ فساد و دامنه‌ی بنی‌اسرائیل که در کلّ زمین واقع شده؛ صحبت کردیم؛ و پیش‌تر گفتیم که اگر بخواهیم این آیه را در خطِ زمان بچینیم؛ باید ابتدا زمانِ فساد، نوعِ فساد و گستره‌ی آن را در نمودارِ خطی پیدا کنیم؛ بعد اگر دشمن در طی این سال‌ها تقویت شده و دارد نظامند و فکر شده به ترویج فساد و فحشا دامن می‌زند؛ حتماً جبهه حقّ هم بیکار نیست و خدا قبل از شروعِ جدیِ با اسرائیل، افرادی را تربیت می‌کند؛ رشد می‌دهد؛ تجهیز می‌کند و به عنوان برای جنگ نگهشان می‌دارد؛ که این قسمت، از واژه‌ی «بَعَثنا» در آیه ۵ اسراء قابل استدلال است؛ یعنی ما مبعوثشان می‌کنیم! چه کسانی را؟ حتماً خدا افرادی را در نظر دارد که می‌فرماید ما مبعوث می‌کنیم. ‼️در چند پستِ قبل گفتیم که «عِبادًا لَنا» غلامانِ ضمیرِ «نا» هستند؛ و چون وعده‌ی سرکوبیِ اولِ اسرائیلیان قبل از آخرالزمان باید واقع شود؛ لذا خدا بواسطه‌ی اهل‌بیت (ع)، قبل از زمانِ وقوع جنگ، افرادی را به عنوانِ بندگان و غلامانِ ایشان می‌کند؛ و در خلالِ تربیت، با قواهای آ‌ن‌ها را و تجهیز می‌کند؛ تا جایی که در آیه ۵ اسراء به این افراد می‌فرماید: «عِبادًا لَنا أُولي بَأسٍ شَديد» این‌ها افرادی با قوای مشدّد هستند. از اینجا به بعد دیگر بحثِ ما جدید بوده و موضوع بحث پیرامونِ «بَأسٍ» و «شَدِيْد» است؛ مطلب بعد هم که در ادامه باید به آن بپردازیم؛ «خِلالَ الدِّيار» یعنی روزنه‌های شهر است، جایی که از آنجا شروع به و جنگ‌افروزی می‌کنند. 🔻فی‌الحال درباره واژه «شَدِید» صحبت کنیم؛ [شَديد] از [شدّ] بمعنای چند لایه، محكم و استوار است؛ و در قرآن بیشتر برای بیانِ چند لایه بودنِ مقولات بکار رفته است؛ به عنوانِ مثال، در سوره نجم، وقتی خدا می‌خواهد رسول‌الله (ص) را در طی ، عالم به عالم بالا ببرد؛ و در هر عالَمِ جدید چیزی به ایشان تعلیم کند؛ در آیه ۵ می‌فرماید: «عَلَّمَهُ شَدِيدُ القُوىٰ» کسی که خودش قوای چند لایه دارد؛ رسول‌الله (ص) را لایه به لایه در عالم بالا برد و تعلیمش داد. همچنین وقتی موسی (ع) به تنهایی مأمور می‌شود که بسوی برود؛ از خدا می‌خواهد خدایا! هارون را هم وزیر و همراه من قرار بده! چرا؟ «اشدُدْ بِهِ أَزرِي» [طه ۳۱] تا پُشتم به او محکم شود؛ یعنی یک لایه‌ی انسانی به مأموریت اضافه شود؛ خدا هم در آیه ۳۵ قصص به موسی (ع) می‌فرماید: «قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأخِيكَ و نَجعَلُ لَكُمَا سُلطَانًا» باشد؛ من بزودی بازوی تو را با برادرت تشدید می‌کنم و برای شما دوتا قرار می‌دهم؛ این معنای «شَدِید» است؛ لذا تشدید در معنای مثبت، طبقِ این آیه، ممکن است به داشتنِ سلطان هم منجر شود. در مورد هم که لایه به لایه بالاتر می‌رود و برتر می‌شود نیز خدا در آیه ۱۲ نبأ می‌فرماید: «و بَنَينَا فَوقَكُم سَبعًا شِدَادًا» ما هفت لایه‌ی محکم از آسمان را بر فراز شما بنا کردیم؛ یعنی «خَلَقَ اللهُ سَبعَ سَمَاواتٍ طِبَاقًا» [نوح ۱۵] خدا آسمان‌ها را هفت طبقه خلق کرد؛ حالا به این می‌فرماید: «شِدَادًا» بمعنای چند لایه. پس اگر این معنا را در آیه ۵ اسراء بیاوریم؛ «أُولي بَأسٍ شَديدٍ» چه کسانی هستند؟ ⁉️اگر «بَأسٍ» را به معنای قدرت بگیریم؛ اینجا «شَديدٍ» چه می‌شود؟ تقریباً تمام مترجمین و بسیاری از مفسرین، «شَديدٍ» را در این آیه معنا نمی‌کنند؛ بلکه در یک کلام می‌گویند: بندگانِ قدرتمند، درحالی‌که خودِ «أُولي بَأسٍ» به معنای صاحبِ قدرت و توانمندی است! پس «شَديدٍ» چه شد؟ این‌ها قدرت دارند؛ اما قدرتشان مشدّد و چند لایه است! به چه معنا؟ به این معنا که این‌ها آدم معمولی نیستند؛ مثلاً ، تسلیحات نظامی، منابع انسانی نخبه، قدرت سایبری و... این‌ها همه یک لایه است؛ لایه‌ی مادّی که دشمن خیلی پیش‌رفته‌تر از ما را دارد! اگر قدرت مادّی یک لایه باشد؛ پس واژه‌ی «شَديدٍ» چه می‌شود؟ ببینید وقتی موسی (ع) می‌خواهد به جنگ فرعون برود؛ خب فرعون سپاه دارد؛ جنگ‌افزار دارد؛ تکنولوژی دارد؛ اما علاوه بر این‌ها، سحر، جادو، طلسم، لشگری از و سپاهی از جنیّان را هم در اختیار دارد؛ این به معنای است؛ قدرتِ مادی، به اضافه قدرتِ دخانی و ، حالا موسی (ع) که می‌خواهد به جنگِ او برود؛ باید چه داشته باشد؟! برادرش بیاید؛ عصایی که اژدها شود هم به او داده شود؛ «یَدِ بیْضاء» هم که نورش منجر به عذاب‌ها و نعمات می‌شد در اختیارش قرار بگیرد؛ از طرفی خود «مِنْ آیاتِنا الکُبریٰ» هم در معیّت او باشد و کمکش کند؛ این‌ها با هم یعنی قوای مشدّد! پس ببینید چقدر بحث جالب و مهم است! ما در آیه ۵ اسراء تقریباً با چنین بحثی مواجه هستیم. ... https://eitaa.com/maarefquran13951