eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.6هزار دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد مادرم او را گرفت و تازیانه پشت هم، هی فرود آمد، ولی دستان مادر وا نشد دست مادر آخرش واشد، نمیگویم چطور اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد من فقط میدانم آن روز و در آن کوچه، چه شد من فقط دیدم، چرا افتاد مادر، پا نشد حال و روزش فکر میکردم که بهتر میشود هر چه ماندم منتظر، فردا وفرداها ... نشد هر چه گشتم کوچه را، فردا و فرداها ... نبود هر چه گشتم گوشواره آخرش پیدا نشد من عصای پیری مادر شدم در کودکی پیر هجده ساله، جز با تکیه بر من، پا نشد آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی آری، آن قامت به جز در پای یکتا، تا نشد تا که مادر رفت، انگار از پدر چیزی نماند در جهان هرگز امیری این قدر تنها نشد پیش زینب بغضهایم در گلویم گیر کرد خواستم زاری کنم، پیش حسین، اما نشد چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد خون نشد پاک آخرش از برگ لاله، هر چقدر ریخت بر دست علی آب روان، اسماء، نشد قاسم صرافان امام حسن (ع) روضه
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار جانا تو بیا دست از این فاصله بردار ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم چندی است که دیوانه و حیران تو باشم من سائلم و دست  به دامان  تو هستم بیمار توام ،  چشم به درمان  تو هستم دیدی که سر راه  تو  بر خاک فِتادم بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم جز خال لب صورت تو در نظرم نیست یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست مجنونم  و  هر لحظه  گرفتار  تو گشتم خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم مَپسند که از  کوی  تو  آواره  شوم من در راه  رسیدن  به  تو  بیچاره  شوم من گر  رُخ بِنمایی همه جا  یار تو گردم من مشتریِ  یوسفِ  بازارِ  تو گردم ای یوسف گُم گشته ی زهرا  مددی کن حالا  که  به  راه  تو  نشستم نظری کن @mortaza110shahmandi     ایتا
علیه‌السلام 🔹خون خدا🔹 نمی‌دانم تو را در ابر دیدم یا کجا دیدم به هر جایی که رو کردم، فقط روی تو را دیدم.. تو را پیچیده در خون، در حریر ظهر عاشورا تو را در واژه‌های سبز رنگ «ربّنا» دیدم تو را در آبشارِ وحیِ جبرائیل و میکائیل تو را یک ظهر زخمی در زمین کربلا دیدم تو را دیدم که می‌چرخید گِردت خانهٔ کعبه خدا را، در حرم گم کرده بودم، در شما دیدم شبیه سایهٔ تو، کعبه دنبالت به راه افتاد تو حج بودی، تو را هم مروه دیدم، هم صفا دیدم شب تنهای عاشورا و اشباحی که گم گشتند تو را در آن شب تاریک، «مصباح الهدی» دیدم در اوج کبر و در اوج ریای شام، ‌ای کعبه! تو را هم‌شانه و هم‌شأن کوی کبریا دیدم دمی که اسب‌ها بر پیکر تو تاخت آوردند تو را‌ ای بی‌کفن، در کسوت آل عبا دیدم دلیل مرتضی! شبه پیمبر! گریهٔ زهرا! تو را محکم‌ترین تفسیر راز «انّما» دیدم هجوم نیزه‌ها بود و قنوتِ مهربان تو تو را در موج موج «ربّنا» در «آتِنا» دیدم تو را دیدم که داری دست در دستان ابراهیم تو را با داغ حیدر، کوچه کوچه، پا به پا دیدم تو را هر روز با ‌اندوه ابراهیم، همسایه تو را با حلق اسماعیل، هر شب هم‌صدا دیدم همان شب که سرت بر نیزه‌ها قرآن تلاوت کرد تو را بر دامن زهرا و دوش مصطفی دیدم تنور خولی و تنهایی خورشید در غربت تو را در چاهِ غربت هم‌نوای مرتضی دیدم سرت بر نیزه قرآن خواند و جبرائیل حیران ماند و من از کربلا تا شام را «غار حرا» دیدم به «یحیی» و «سیاوش» جلوه می‌بخشد گل خونت تو را ‌ای صبح صادق با «امام مجتبی» دیدم تو را دلتنگ در دلتنگی شامی غریبانه تو را بی‌تاب در بی‌تابی طشت طلا دیدم شکستم در قصیده، در غزل، ‌ای جان شور و شعر تو را وقتی که در فریاد «اَدرِک یا اَخا» دیدم تمام راه را بر نیزه‌ها با پای سر رفتی به غیرت پا به پای زینب کبری تو را دیدم دل و دست از پلیدی‌های این دنیا، شبی شُستم که خونت را، حنای دست مشتی بی‌حیا دیدم چنان فواره زد خون تو تا منظومهٔ شمسی که از خورشید هم خون رشیدت را فرا دیدم مصیبت ماند و حیرت ماند و غربت ماند و عشق تو ولا را در بلا جستم، بلا را در ولا دیدم تصوّر از تفکر ماند و خون تو تداوم یافت تو را خون خدا، خون خدا، خون خدا دیدم
. در -------- شد ماه زهرا میهمان دیر راهب گردد فروغ بی نشان دیر راهب خورشید گلگون می رود تا که بتابد امشب کنار ارغوان دیر راهب آید فرود آهسته امشب مهر هستی در دست های مهربان دیر راهب گل می کند وقتی سرِ گلگون خورشید گردد جنان باغ خزان دیر راهب جاری شود امشب زلال خون مهتاب از چشم های خون فشان دیر راهب راهب بشوید با گلاب ناب گل را گل می کند گل بوستان دیر راهب رأس مطهر می شود مهمان دریا دریا دو چشم بی کران دیر راهب راهب مسلمان می شود ، این سر گواه است این سر که شد هم آشیان دیر راهب تا قبل ازین تابان به روی نیزه ها بود حالا شده تابان میان دیر راهب از مرد نصرانی توان دریافت غم را مردی که شد قامت کمان دیر راهب گویا کسی می گرید از اندوه این سر کز غم ببارد آسمان دیر راهب جایی که راهب می شود مجذوب "یاسر" دل می شود دامن کشان دیر راهب ** حاج محمود تاری «یاسر»
السلام و علیک یا زینب آمدم تا حواله ام بکنی کاش من را مدافع حرم عمه جان سه ساله ام بکنی پدر و مادرم به قربانت جان عالم تصدق سرتان سایه افکنده است بر گنبد پرچم غیرت برادرتان شاه بانو اگر اجازه دهی مرثیه خوان گریه باشم من دوست دارم مدافع حرم ماه بانو رقیه باشم من باید این بار بین مقتل ها روضه در روضه اجتماع کنیم حرمش جای خود ولی حالا باید از بودنش دفاع کنیم عده ای روی منبر این شهر روضه ها را خیال می دانند بودن این سه ساله بانو را مثل فرضی محال می دانند کربلا را شنیده اند فقط کاروان را ندیده اند ولی وسط مجلس شراب یزید خیزران را ندیده اند ولی دختری باز هم بهانه گرفت آه عمه ... پدر نمی آید ؟ گفته بودی که رفته است سفر پس چرا از سفر نمی آید ؟ ناگهان آفتاب نازل شد سر خورشید بود و خاکستر دفتر شعر دشت لاله شد و غزلی با سه بیت شد پرپر کربلا بی رقیه ممکن نیست ما به این خانواده مدیونیم ما به لیلای حضرت ارباب سخت دلبسته ایم و مجنونیم میروم تا که کشته درد و غربت دختر حسین شوم دوست دارم مدافع حرم خواهر شاه عالمین شوم نذر کردم اگر شهید شدم دور سازند این هیاهو را گفته ام مادرم بی اندازد سفره این سه ساله بانو را نان و خرما و گوشواره و شمع کاش یک جفت کفش کوچک را... بگذارند پیش تابوت اش جای زنجیرها عروسک را سفره ی اشک ، سفره ی روضه چشمه ی پاکی است ای مردم سفره اش مثل مادرش زهرا چادری خاکی است ای مردم مثل " دارالشفاست " این سفره نان و خرما که نیست درمان است به خدا خشت خام این سفره حسرت حضرت سلیمان است آبروی دعاست این سفره آرزوی خداست این سفره بنویسید حاجت دل هاست سفر کربلاست این سفره همه ی شهر خوب می دانند شمع این سفره شمع محفل هاست سفره ی حضرت رقیه ی ما بهترین چاره ساز مشکل هاست هر که این جا نیاز آورده آبرومند بی نیازی هاست سربه زیری کنار این سفره تازه آغاز سرفرازی هاست اشک هایم فدای این سفره بغض دارد هوای این سفره کاش میشد تمام عمرم را بنشینم به پای این سفره ابراهیم زمانی حضرت رقیه (س) روضه
شعر دیر راهب نصرانی قدمت روی دیده ام خیر است راهت امشب به گوشه دیر است سربریده عجب ملیحی تو نکند که خود مسیحی تو دیدم از روی نیزه می تابی در دل شب شبیه مهتابی نگران است از چه احوالت این زن و بچه کیست دنبالت تو که آواره بین هر شهری لب چرا بسته ای مگر قهری هرچه سرمایه داشتم دادم تاکه امشب به دامت افتادم شانه و‌ظرف آب آوردم کوزه ای از گلاب آوردم مثل گل صورت تو می بویم زخم های سر تو می شویم صبر من وضع چهره ات بُرده بارها صورتت زمین خورده حنجرت نیزه نیزه است چرا سر تو گشته دست به دست چرا ناگهان دیر عرش اعلا شد آن لبان ترک ترک واشد گفت ای پیرمرد نصرانی تو از امشب دگر مسلمانی زینت دوش مصطفایم من پاره قلب مرتضایم من بانویی که کنار ما اینجاست مادر قد خمیده ام زهراست آه راهب بدان أنا المظلوم شدم از مِهر مادرم محروم آه راهب سرم جدا کردند پیکرم بی کفن رها کردند این اسیران که دستشان بستند همه ناموس مصطفی هستند دور ما کف زدند و رقصیدند گیسویم را به شاخه پیچیدند گر شده وضع چهره ام ناجور صورتم سوخته میان تنور
. (س) *بند اول* عمه قربونت بره چرا آخه روی خاک خوابیدی عمه قربونت بره رنگ صورتت میگه ترسیدی عمه قربونت بره فکر کنم باز خواب زجر و دیدی... عمه قربونت بره سر تا پا تن تو غرق خونه عمه قربونت بره بمیرم موهات نمیشه شونه عمه قربونت بره زدنت سیلی و تازیونه... هرکی ندونه من که خوب میدونم چه بلایی سرت آوردن هر کی ندونه من که خوب میدونم گوشواره از گوش تو بردن شام و کوفه تو رو آزردن عمه فداتشه رقیه؛شیرین زبونم کل وجود تو درده؛دردت به جونم... حالت وخیمه نداره؛تعریف عزیزم تو درد میکشی و واست؛من اشک میریزم... ///آه رقیه جانم.../// *بند دوم* من ازش بدم میاد از همونی که منو سیلی زد من ازش بدم میاد دختر زجر میزنه حرف بد من ازش بدم میاد از اونی که به بابام گفت مرتد من ازش بدم میاد از همون دزدی که برد گهواره من ازش بدم میاد نیزه داری که کارش آزاره من ازش بدم میاد حرمله سر به سرم میزاره... عمه کلافم؛حوصله ندارم؛از سفر کی میرسه بابا میخوام ببینه؛دختر سه سالش؛شده مثل مادرش زهرا... عمه بابامو میخوام حالا... میگم به بابا نبودی؛من سیلی خوردم عمه نبودش توو این راه؛حتما میمردم... میگم به بابا که زجر از؛ موهام کشیده زد با لگد توی پهلوم؛اون خیر ندیده... ///آه رقیه جانم.../// کرج 👇👇
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خوشا به حال این دلم چه دلبری دارم هر روز و شب یه سایه ی بالاسری دارم اگه نبود محبتت رسوا بودم والله تموم آبرومو از این نوکری دارم امنیتی جز زیر پرچمت نیست بهشتی غیرِ بزم ماتمت نیست قدرِ خودم رو می‌دونم حسین جان هر بی سر و پا لایقِ غمت نیست ۲ جان - یااباعبداللّه ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یه رنگ و بوی دیگه ای دلم گرفت با تو خیری ندیدم از کسی توو دنیا الا تو خیلی رفیعه جایگاهت توی قلب من نمی‌تونه هیشکی بگیره توو دلم جاتو ای به خلایق مقتدا حسین جان از ابتدا تا انتها حسین جان امر محالیه نفس کشیدن یه لحظه بی تو به خدا حسین جان ۲ جان - یااباعبداللّه ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نوکرا پای عشق تو جون میذارن آقا اراده کن ببین برات سر میارن آقا فرق داری با کل خلایق خدا بی‌ شک ائمه هم یه جور دیگه دوسِت دارن آقا اگرچه فطرس شکسته بالم در مَعْیَتِت همیشه خوبه حالم یه چیزی داری که نداره هیچکس چون متفاوتی با کل عالم ۲ جان - یااباعبداللّه ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اَجِنّه و ملائکه مات تو ثارالله! به فاطمه رفته عنایات تو ثارالله! بی‌انتهایی مثل کهکشان و اقیانوس لایتناهیه کرامات تو ثارالله! فراگیره این الطاف فراوون می‌باره هر کجا شبیه بارون وقتی تن ما رو توو خاک میذارن همه میرن؛ تو می‌مونی برامون ۲ جان - یااباعبداللّه ۳ ........... . 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از خونِ شاهِ عالَمین زمین و گِل کردن تا روز محشر آبو از لبش خجل کردن داروندار زینب و با بدنی زخمی ... بی سر و عریان روی خاک صحرا وِل کردن جسم حسینش شد لگد، توو گودال زهرا همش به سر می‌زد، توو گودال یه کاری کردن عزرائیل نتونست! به جای اون خدا اومد توو گودال! ۲ آه - یااباعبداللّه ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وحوش صحرا اون شبو غرق محن بودن تا صبح؛ دور پیکری صد پاره تن بودن گریه کُن و سینه زنای اون تنِ مجروح پیغمبر و زهرا و حیدر و حسن بودن گرگِ بیابون پیش اون خضوع کرد کنار جسمش گریه رو شروع کرد شمس الضحی پنهان شد از جهان؛ تا خورشید زینب روی نی طلوع کرد! ۲ آه - یااباعبداللّه ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از کوهْ چیزی دیگه جز گَرد و غبارش نیست! انقد زیاده درد؛ امکانِ نگارش نیست آلاتِ قتاله که ریخته بود روی جسمش ... انقد زیاد بوده که قابل شمارش نیست اینا رو دیده که خمیده زینب کی می‌دونه چی ها کشیده زینب عالَم بمیره واسه چشمِ زارش شنیده های ما رو دیده زینب آه - یااباعبداللّه ۳ ................ 🏴 سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بَعدِ حسین برای خیمه کوهِ اُمّیده بَعدِ اباالفضل دیگه یکْ شبم نخوابیده اون روضه هایی که شنیدیم همهْ از گودال زینب تمامشو با چشمای خودش دیده گودال و کهنه خنجر و یه حنجر چکمه و سینه، نیزه‌ها و پیکر حرمله و شمر و سنان و خولی ... ساربون و انگشترِ برادر ... ۲ آه - وا زِینباه ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خونِ جگر خورده، شده خونْ جگر گودال هر صحنه ای میشه براش یادآور گودال سرِ حسینش و بُریدن با لبِ تشنه حتی نشد یه قطره آبم بِبَره گودال آواره و پریشونِ حسینه روز و شبا رو گریونِ حسینه توو غُل و زنجیر و توی اسارت مثل رُبابْ روضهْ خونِ حسینه ۲ آه - وا زِینباه ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یه زن کجا و طاقت اینهمه رنجوری؟ سخنوری؛ فرماندهی؛ اینهمه مقدوری! جمهوریِ زینبه سینه ی حسینی ها ... چقد برازندشه شاهی؛ امپراطوری آتیش زدن به خرمنِ وجودش غارت شده همهْ بود و نبودش نشسته می‌خونه دیگه نمازو شده حسین حسین ذکرِ سُجودش ۲ آه - وا زِینباه ۳ ................ سلام الله علیها 〰️〰️〰️ دنیا چقد تلخه بدون تو به کام من حتی بالای نیزه هم، تویی امام من بادی که روی نیزه موهاتو تکون میده عطر موهاتو می‌رسونه به مشام من خیلی دلم تنگه برا شَمیمِت کُشته منو مصیبتِ عظیمِت پر می‌زنه دل از توو سینه وقتی به سمت قلبم می‌وَزه نَسیمت ۲ آه - یااباعبداللّه ۳ 〰️〰️〰️ مثل موهات دلم پریشونه و آشوبم تو رو که رو نی می‌بینم به سینه می‌کوبم تو از همین فاصله هم دردمو می‌دونی من از همین فاصله هم ببینمت؛ خوبم! چقد به پای نیزه اشک بریزم؟ برات می‌میرم از سر غَریزم! با اینکه سنگ خورده و سوخته اما چه نوری داره صورتت عزیزم ۲ آه - یااباعبداللّه ۳ 〰️〰️〰️〰️ غرورمو می بازم و با غصه می‌سازم خودم رو پای نیزه دارِ تو که می‌نْدازم به خاطر رقیه هم شده، باید باشی برای اینکه بغلم بگیرمت بازم با اینکه درداتو بهم نگفتی من توو دلم گفتم و تو شِنُفنی هزار دفه خواستم ولی نذاشتن جای زمین رو دامنم بیفتی! ۲ آه - یااباعبداللّه ۳ .👇
. 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خستگی انگاری دوتا پامو قلم کرده اجل زیادی بعد تو معطلم کرده! بیا پایین از نیزه آغوش تو رو میخوام عمه دیگه خسته شد از بس بغلم کرده همسفر عمه منم عزیزم اسیر دست دشمنم عزیزم دستم بهت نمی‌رسه رو نیزه خودت بیا رو دامنم عزیزم ۲ آه - أبتا یا حسین ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ من واسه زخمای تنم از تو دوا می‌خوام یه بوسه از لبت از این فاصله ها می‌خوام یه کم از اون نیزه تو قرض بهم بده بابا دردِ کمر کشته منو دیگه، عصا می‌خوام کشتنْ تو رو فقط برا زر و سیم نشد بمونی تا روز عروسیم حال دلم خوب میشه جونِ بابا تو از همین فاصله هم ببوسیم ۲ آه - أبتا یا حسین ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تک تکمون راهی کنار تو شدیم بابا ببین چجوری بی قرار تو شدیم بابا تو و عمو، خورشید و ماه نیزه ها هستید ستاره ی دنباله دار تو شدیم بابا بستن ماها رو با طناب و زنجیر حرفی ندارم اگه اینه تقدیر گریه نمی‌کنم دیگه بابایی ... گریه ی من عمه رو می‌کنه پیر ۲ آه - أبتا یا حسین ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ انگاری لذت میبرن از زدن ماها راه راه شده از تازیانه بدن ماها هر دفعه که با تازیانه یکی ما رو زد خودش رو انداخت عمه جون روی تن ماها از چشم اون هر شب می‌باره بارون تا اینکه خاری نره تو پاهامون هرجا قراره که بریم بابایی دلم میخواد عمه بیاد باهامون آه - أبتا یا حسین ۳ ..................... 🏴 علیه السلام سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دوباره غم قلب پریشونمو آزرده یه زخم دیگه روی زخم جگرم خورده! دلشوره ی سرت نذاشت پِلک بذارم رو پِلک تا فهمیدم خولی سرت رو با خودش برده برای زینب نمیشه سر امشب کشته منو غمت برادر امشب ای کاش می‌شد سرت رو پس بگیرم می‌سْپارمت به دست مادر امشب ۲ آه - یااباعبداللّه ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این لحظه ها خیلی برام سخته و جانسوزه پس کی به آخر می‌رسه عذاب هر روزه من راضی ام سرت بالای نیزه ها باشه! حداقل موهات دیگه اونجا نمی‌سوزه هر روز و شب خواهرت از تو دوره برای من بساط گریه جوره خدا به خیر بگذرونه عزیزم امشب سرت تا صبح توی تنوره ۲ آه - یااباعبداللّه ۳ ................ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. 🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - بعد اسمش بنویس عطشان آه ریان - جد ما به خاک و خون غلتان آه ریان - بگو برگه برگه شد قرآن شیب گوداله و شاه بی ردا / وا محمدا وا محمدا عمه جان رو به مدینه زد صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - ناله میزنم براش از جان آه ریان - حتی از شریعه خورد حیوان آه ریان - جلو چشمامه همین الان میزنه سنان جدا شمر جدا / وا محمدا وا محمدا برسه اگه صدایی به صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ شیب گوداله و شاه بی ردا / وا محمدا وا محمدا عمه جان رو به مدینه زد صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - کشته ی قتال در میدان آه ریان - حق دارن بهش بگن عریان آه ریان - جلو چشمامه همین الان لااقل صیدتو رو به قبله کن / شمر حوصله کن ۲ اول بکش، بعد هلهله کن / شمر حوصله کن۲ - ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - دم‌ قتلگاه همه طفلان آه ریان - اولیا مخدره گریان آه ریان - حمله شد به حرم سلطان برید از خیمه ی ناموس خدا / وا محمدا وا محمدا روی خاک تنِ پاک شهدا / وامحمدا وامحمدا ۲ میزنه سنان جدا شمر جدا / وا محمدا وا محمدا برسه اگه صدایی به صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ ..................... . 🏴 سلام الله علیها شعر: ✍ سبک: 🎼 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - عمه جان ما شده نالان آه ریان - بردنش با دیده ی گریان آه ریان - سوی شام و کوفه ی ویران یک زنِ تنها بود و یه کاروان / قامتِ کمان ۲ همسفر با خولی و شمر و سنان / قامتِ کمان ۲ می‌زدن با تازیونه بی امان / قامتِ کمان ۲ گریون از غمش زمین و آسمان / قامتِ کمان ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - بدن صد پاره ی سلطان آه ریان - روی خاک قتلگاه عریان آه ریان - مونده زیر خورشید سوزان بین خاک و خونا افتاده یه تن / بی غسل و کفن ۲ نه عمامه نه عبا نه پیرُهن / بی غسل و کفن ۲ همه رفتن روی خاک مونده بدن / بی غسل و کفن ۲ گریه کن حیدر و زهرا و حسن / بی غسل و کفن ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - زن و بچه ها همه حیران آه ریان - روی نیزه‌ها حسین گریان آه ریان - ناله می‌کشید رباب از جان چقدر خوردن کتک حتی توو خواب / زینب و رباب ۲ می‌زدن با تازیونه بی حساب / زینب و رباب ۲ روی دستاشونه زنجیر و طناب / زینب و رباب ۲ که دارن میرن به مجلس شراب / زینب و رباب ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - الامان از دست نامردان آه ریان - سر جد ما رو نی گریان آه ریان - سنگ و صورت و لب و دندان بعده پنجاه سال تو اون دشت بلا / وامصیبتا ۲ عمه ی ما بوده و نامحرما / وامصیبتا ۲ اشک عباس در اومد رو نیزه ها / وامصیبتا ۲ کوچه و بازار کجا زینب کجا / وامصیبتا ۲ .👇
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پیش چشمام - دورت کردن عمامت رو - غارت کردن پیش چشمام - رفتی از حال آه از خنجر - آه از گودال کاش حرفی از گلو نشه / کاش جسمت زیر و رو نشه کاشکی بعد از تو زینبت / آخ با شمر رو به رو نشه ای بی کفن حسین من ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نبض عالم - افتاد از کار از رو سینه ش - پاتو بردار گودال از خون - رنگین میشه سینه ش کم کم - سنگین میشه پهلوشو با لگد نزن / اینقد حرفای بد نزن این خنجر خوب نمی بره / اینجوری با حسد نزن ای بی کفن حسین من ۴ 👇
4_5836984568149709730.mp3
9.62M
روضه | پیش چشمام دورت کردن محرم‌الحرام1446ه.ق| |سه شـــــنبه۲۶تـــیرمـــاه1403| |کـربلایـی‌مهدی‌رعـنایی|
. هوای حرم قسم به قافله‌سالار ظهر عاشورا قسم به چادر خاکی حضرت زهرا قسم به نخل رشید حرم ابوفاضل قسم به پیکر درهم‌شکسته‌ی سقا قسم به حال رباب و دل پر از خونش قسم به زینب کبری و ذکر واویلا قسم به حضرت شش‌ماهه و به گهواره قسم به نام رقیه سه ساله‌ی مولا قسم به اکبر شبه نبیِ بی‌همتا قسم به عابس و شوذب به سینه‌ی شیدا قسم به ام بنین و چهار فرزندش قسم به لحظه‌ی تکبیر اکبر لیلا قسم به لحظه‌ی «احلی من العسل» گفتن قسم به قاسم گلگون‌بدن شه والا قسم به عشق حبیب و به حر آزاده قسم به خیمه و آتش به موج و هم دریا قسم به فاتح خیبر علی ولی الله قسم به لحظه‌ی محشر به وادی عقبی قسم به حضرت لطف و کرامت و ایثار قسم به دوم امام از سلاله‌ی زهرا قسم به خون گلوی حسین و یارانش قسم به ارض و سما، عرش و فرش و مافیها قسم به سجده‌ی سجاد و پاکی باقر قسم به خیل ملایک به عالم بالا قسم به حضرت صادق قسم به خاک بقیع قسم به نفحه‌ی صور و به معنی تقوا قسم به حضرت موسی بن جعفر ای جانا قسم به ضامن آهو به خالق یکتا قسم به جود جواد الائمه تا محشر قسم به قبر و قیامت قسم به آن دنیا قسم به هادی آل عبا هزاران‌بار قسم به حضرت موسی به وادی سینا قسم به عسکری و سامرا و سردابش قسم به حضرت قائم به حجت کبری قسم به آنچه که گفتم، نران ز درگاهت تو پادشاه جهانی منم گدا آقا دوباره حال و هوای حرم به سر دارم هوا هوای حرم شد درین دل تنها حرم نرفتم و می‌سوزم از فراق حرم بیا و بنده‌نوازی کن ای گل طاها .👇
. کربلا اربعین دل شکستمو دل تنگ ماه روی تو رخصتم بده بنشینم روبروی تو گریه های من قیمت میگیره با شما آبروی من آقا از آبروی تو چه حس خوبیه که زیر سایه ام حرم تو قلبمه با تو همسایه ام حواست بوده و حواست هست به من ندارم حسرتی تویی سرمایه ام نفسهامو بگیر از من اما نگاهت رو نگیر از من اما .👇
. 🕳بنداول سَلامٌ عَلَیْکَ یا حسین و قَلبی لَدَیْکَ یا حسین رو لبهام لَبَّیْکَ یا حسین اربابم، شدم ساکن سایه ی پرچمت اربابم، داره میگذره عمر من با غمت از اون بچگی انس گرفتم فقط ، با ذکر و دمت اربابم، حسین جان۳ حسین 🕳بنددوم این اشکِ روضه پُر قیمته شفا تو چاییِ روضته خوشی هام تنها تو هیئته ای جانم ، کی جز تو میتونه پناهم باشه ای جانم، کیه غیر تو تکیه گاهم باشه کیه جزتو که ضامن نامه ی، سیاهم باشه اربابم، حسین جان۳ حسین 🕳بند سوم کی و داره جز تو این گدات جوونیه من ارباب فدات دلم رو بردی با کربلات اربابم، همین خوبه که واسه تو نوکرم اربابم، همین خوبه که اسمتو میبرم همین خوبه که نوکرت دلخوشه، با عکس حرم اربابم، حسین جان۳ حسین علیه_السلام .👇
. دلم می خواست هر شب جمعه با امام زمان کربلا باشم به دنبال یوسف نرجس در بدر توی کوچه ها باشم مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی یا اباصالح دلم می خواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زَوار اباصالح روضه می خواند و می زدم من سر بر در و دیوار به یاد آن صورت نیلی که خورده بود از عدو سیلی یا اباصالح دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم که یک صبح جمعه با مهدی در کنار بقیع ندبه می خواندم رقیه بود و علی اصغر سکینه بود و علی اکبر یا اباصالح دلم می خواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات به هنگام مردنم می شد آب غسل من آب شط فرات پیمبر بود و گل طاها علی بود و همسرش زهرا یا اباصالح دلم می خواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و ساعتی دور بچه ها باشم کنم پیدا دست سقا را ببوسم من اشک زهرا را ~~~~` بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا یا اباصالح .👇
. دلم می خواست هر شب جمعه با امام زمان کربلا باشم به دنبال یوسف نرجس در بدر توی کوچه ها باشم مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی یا اباصالح دلم می خواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زَوار اباصالح روضه می خواند و می زدم من سر بر در و دیوار به یاد آن صورت نیلی که خورده بود از عدو سیلی یا اباصالح دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم که یک صبح جمعه با مهدی در کنار بقیع ندبه می خواندم رقیه بود و علی اصغر سکینه بود و علی اکبر یا اباصالح دلم می خواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات به هنگام مردنم می شد آب غسل من آب شط فرات پیمبر بود و گل طاها علی بود و همسرش زهرا یا اباصالح دلم می خواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و ساعتی دور بچه ها باشم کنم پیدا دست سقا را ببوسم من اشک زهرا را ~~~~` بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا یا اباصالح .👇
. 🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ قافله ی ، ثارالله از سفرِ ، بیت‌الله اومده تا ، قربانگاه ، بسم‌الله کربلا پایان سفره / این بیابون پُر درد سره حرمله استقبال اومده / طفل شش ماهه در خطره کویر پُر شد از - سر نیزه‌ها حسین زیر لب - داره دعا پناه بر خدا - از کربلا پناه بر خدا - از کربلا ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ستاره و ، مهر و ماه خیلی بودن ، توی راه خسته شدن ، آل الله ، یا الله خاکیه هر چند صورتشون / کم نمی‌شه از عزتشون آبرو دار عالَمَن و / می‌شکنه اینجا حُرمتشون میان توو حرم - نامحرما بلند می‌شه دود - از خیمه‌ها پناه بر خدا - از کربلا پناه بر خدا - از کربلا ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دور و برِ ، شاهنشاه پُر شده از ، اشک و آه همه می‌گن ، یا جَدّاه ، وا أمّاه اینجا آقا قربونی می‌شه / چادر عمه خونی می‌شه دستای بسته مضحکه ی / خنده ی هر ملعونی می‌شه غریب که بگه - وا غربتا جواب خنجره - با ناسزا پناه بر خدا - از کربلا پناه بر خدا - از کربلا ۳ . «آزادگان عالم در خیمه حسین‌اند» 👇
. 🏴 سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بابا بابا - بابا بابا رسيده وقت مُردن رقيه بيا براى بُردن رقيه ۲ منتظرت ، بودم بابا / عمه مى گفت ، بر مى گردى اما ديگه ، خيلى ديره / تا برسى ، پيرم كردى اى سرِ دور از بدن - كجا بودى؟ باباى خوش قول من - كجا بودى؟ اون همه ما رو زدن - كجا بودى ؟ بابا بابا - بابا بابا ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بابا بابا - بابا بابا دست و پاهام دوباره جون گرفته چرا سر تو بوى نون گرفته ۲ دستِ كرَم ، دارم من كه / لَنگِ غذا ، نيستم بابا كوفه برام ، نون انداختن / من كه گدا ، نيستم بابا با همه ضعفم مى زد - كجا بودى؟ گرسنه بودم چه قد - كجا بودى؟ آب و نونم شد لگد - كجا بودى؟ بابا بابا - بابا بابا ... .👇