eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
3 عکس
1 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
ای همدم ولی خدا ، سیدالکریم پور کریم آل عبا ، سیدالکریم هر آنکسی که زائر قبر شما شده گویا که رفته کرببلا ، سیدالکریم
ای با عظمت! عبد عظیم! ادرکنی وی سدره مقام و ری مقیم! ادرکنی از نسل حسن کریم آل اللّهی یا حضرت سیّد الکریم! ادرکنی
تو چه کردی که تو را نام نهادند: کریم مثل بابات حسن ، مرتبه دادند: کریم تو چه کردی که همه در عوض کرب و بلا به روی خاک حریم تو فتادند ، کریم آنچنان مرتبه ای داد به تو هادی دین که به کس غیر تو این جاه ندادند ، کریم آن کسانی که ز طومار حسین جا ماندند شب جمعه ، حرمت ، خیرالعبادند ، کریم از شلوغی سر کوی تو فهمیدم که... سائلان تو زیادند ، زیادند... کریم روز محشر که شود ، از کرم مادرتان زائران حرم تو ، همه شادند ، کریم
. دستِ گدا دراز به سوی کریم هست لطفِ کریم، شاملِ ما از قدیم هست . ما را گِدا نوشت و خودش سُفره پهن کرد دیدیم هَر سَحر که سویش آمدیم، هست . حرف از دهان نیامده بیرون، جواب داد فیضِ اجابت از نَفَسی مستقیم هست . قِسمت نشد زیارتِ کرب و بلا ولی شُکرِ خُدا زیارتِ عَبدُالعَظیم هست . دل هر سحر به عَطرِ بهشتی مُعطَّر است از بوی سیبِ سُرخ که در این حریم هست . تهران به سوزِ سینه ی ما گرم تر شده! آگه زِ رازِ عشق، که غیر از فهیم هست؟ . آتش گرفت باز دلم یادِ مجتبی دیدم نواده اش به چه جایی مُقیم هست... . دادم سلام و... اشک اَمانِ مرا بُرید دیدم سلامِ من سَرِ دوشِ نسیم رفت... .
کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفته صراط را زهمین راه مستقیم گرفته تو از عشیرۀ عشقی تو از قبیلۀ قبله که عطر، مرقدت جنة النّعیم گرفته گدای کوی تو امروزه نیستم من و دانی سرم به خاک درت اُنس از قدیم گرفته همیشه سفرۀ دل باز کرده ام به حضورت که فیض باز شدن ، غنچه از نسیم گرفته برین بهشت مجسّم قسم که زائر قبرت به کف برات نجات خود از جحیم گرفته همیشه عبد ، حقیر است در برابر معبود به جز تو کی سِمت عبد با عظیم گرفته؟ مَلک غبار زِ قبر تو تا نرُفته نرفته در این مُقام ، فلک خویش را مقیم گرفته چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم که هر کبوتر تو ذکر یا کریم گرفته کسی که زائر تو شد ، حسین را شده زائر که رنگ و بو حرم تو از آن حریم گرفته
. با نور تو راه مستقیمی داریم در صحن تو جنةالنعیمی داریم دلتنگ کریم اهل‌بیتیم ولی صد شکر که سَیّدالکریمی داریم
. شهادت علیه السلام اِی زائرانِ کرب‌وبلا بر شما سلام دلدادگان عشقِ گلِ مجتبی سلام بر اشکِ عاشقیِ شما از خدا سلام بر آه و ناله و دَمِ واویلتا سلام بر ضربِ ذکرِ یاعلیِ مرتضی سلام  بر سیّدالکریم و شما خوب‌ها  سلام شکرِ خدا کنید که اینجا نشسته‌اید دل را به لطفِ صاحبِ این خانه بسته‌اید از بندِ نفس و فتنه‌یِ دنیا گسسته‌اید با یادِ پورِ فاطمه دل را شکسته‌اید هان زمزمه کنید نفس‌ها خجسته‌اید  بر این نفس نفس زدنِ بی‌ریا سلام با نوکریِ فاطمیّون شاه می‌شوی تو خانه‌زاد باش که دلخواه می‌شوی قدری مطیع شو بلدِ راه می‌شوی با خدمت از مَحارمِ درگاه می‌شوی خورشید را نگاه کنی ماه می‌شوی   بر عالِم فقیه و اَمینِ وِلا سلام حس می‌کنیم در حَرمت شور وُ شین را حالِ عجیبِ مرثیه‌یِ عالمین را بُغض امیرِ خیبر و بدر و حُنین را آهنگِ آفتابِ غمِ مشرقین را آوایِ یاس و عطرِ حریمِ حسین را  بر پادشاهِ تشنه‌لبِ نینوا سلام پورِ کریمِ آلِ عبا سیّدالکریم دستِ من و عطایِ شما سیّدالکریم بخشیده‌ای به ری تو بها سیّدالکریم صحنِ تو طوس و کرب‌و‌بلا سیّدالکریم الگویِ فقه و عشق وُ وفا سیّدالکریم   بر دینِ کامل وُ دلِ تو باخدا سلام ما ریزه‌خوارِ سفره‌یِ اولادِ حیدریم سرمستِ نامِ فاطمه و جامِ کوثریم از سر گذشته پیروِ سلطانِ بی‌سَریم دنیا بدان که گوش به فرمانِ رهبریم چشم‌انتظارِ دیدنِ دلدارِ آخریم  کرب‌و‌‌بلا به پا شده آقا بیا سلام آقا بیا وُ گردنِ هر فتنه را بزن بنگر چه آمده به سرِ غزّه وُ یمن شام است غرقِ خونِ دل ُو خون دلِ وطن بیداد با تو می‌شود از دَهر ریشه‌کن لک زد دلِ بقیع  بخوان روضه‌یِ حسن    بر خاکِ غصّه‌هایِ دلِ سامرا سلام
. شهادت علیه السلام اِی زائرانِ کرب‌وبلا بر شما سلام دلدادگان عشقِ گلِ مجتبی سلام بر اشکِ عاشقیِ شما از خدا سلام بر آه و ناله و دَمِ واویلتا سلام بر ضربِ ذکرِ یاعلیِ مرتضی سلام  بر سیّدالکریم و شما خوب‌ها  سلام شکرِ خدا کنید که اینجا نشسته‌اید دل را به لطفِ صاحبِ این خانه بسته‌اید از بندِ نفس و فتنه‌یِ دنیا گسسته‌اید با یادِ پورِ فاطمه دل را شکسته‌اید هان زمزمه کنید نفس‌ها خجسته‌اید  بر این نفس نفس زدنِ بی‌ریا سلام با نوکریِ فاطمیّون شاه می‌شوی تو خانه‌زاد باش که دلخواه می‌شوی قدری مطیع شو بلدِ راه می‌شوی با خدمت از مَحارمِ درگاه می‌شوی خورشید را نگاه کنی ماه می‌شوی   بر عالِم فقیه و اَمینِ وِلا سلام حس می‌کنیم در حَرمت شور وُ شین را حالِ عجیبِ مرثیه‌یِ عالمین را بُغض امیرِ خیبر و بدر و حُنین را آهنگِ آفتابِ غمِ مشرقین را آوایِ یاس و عطرِ حریمِ حسین را  بر پادشاهِ تشنه‌لبِ نینوا سلام پورِ کریمِ آلِ عبا سیّدالکریم دستِ من و عطایِ شما سیّدالکریم بخشیده‌ای به ری تو بها سیّدالکریم صحنِ تو طوس و کرب‌و‌بلا سیّدالکریم الگویِ فقه و عشق وُ وفا سیّدالکریم   بر دینِ کامل وُ دلِ تو باخدا سلام ما ریزه‌خوارِ سفره‌یِ اولادِ حیدریم سرمستِ نامِ فاطمه و جامِ کوثریم از سر گذشته پیروِ سلطانِ بی‌سَریم دنیا بدان که گوش به فرمانِ رهبریم چشم‌انتظارِ دیدنِ دلدارِ آخریم  کرب‌و‌‌بلا به پا شده آقا بیا سلام آقا بیا وُ گردنِ هر فتنه را بزن بنگر چه آمده به سرِ غزّه وُ یمن شام است غرقِ خونِ دل ُو خون دلِ وطن بیداد با تو می‌شود از دَهر ریشه‌کن لک زد دلِ بقیع  بخوان روضه‌یِ حسن    بر خاکِ غصّه‌هایِ دلِ سامرا سلام
ای مأمن اهالی ری سایه‌سار تو بوی حسین می‌شنوم از مزار تو دست تهی نیامده‌ام ای عزیز ری آورده‌ام دلی به امید نثار تو تا سفره‌ی تو هست گدایان کجا روند وقتی که می‌رسد به کریمان تبار تو هم کربلای دیگر مایی و هم بقیع آیینه‌ی حسین و حسن شد مزار تو با امر هادی آمدی از سامرا به ری تو برقرار عشقی و ما برقرار تو برخی نوشته‌اند تو را زهر داده‌اند گشتند لاله‌های عجم داغدار تو تاریخ گفته زنده تو را دفن کرده‌اند ای چشم دختران عرب اشکبار تو اما کسی نگفته که مرکب دوانده‌اند بر پیکر شریف تو در احتضار تو
. حسنی علیه_السلام چشم پر گریه ای که رزق من است علتش بندهء خدا شدن است وصلِ یوسف به بوی پیرهن است دست سائل به دامن حسن است هرچه داریم جام و بادهء اوست سید شهرری نوادهء اوست گله ام از دیار کرببلاست دل تنگم دچار کرببلاست آرزویم غبار کرببلاست هرکسی بیقرار کرببلاست... می رود تا مزار عبدالعظیم می نشیند کنار عبدالعظیم عاشقم بر بلای لاجَرَمش روزی ام شد گدایی از کرمش من دخیل عبای محترمش تا به کی دور باشم از حرمش از زمانی که کربلا بسته است همه درها به روی ما بسته است باورم شد اجل رسیدنی است مرغ جانم دگر پریدنی است حال و روزم خراب و دیدنی است به حسین اشک من خریدنی است شِکوه را پیش دلبرم ببرید قبل مرگم مرا حرم ببرید جام عشق است ابتلای حسین سر من نذر خاک پای حسین خانه ام خانهء عزای حسین همهء هستی ام فدای حسین دل در خون نشسته آوردم کمری که شکسته آوردم جگرش سوخت، لشکرش افتاد آی مردم! برادرش افتاد فرق او ریخت، هی سرش افتاد بغلش کرد پیکرش افتاد طاقت و استقامتش کم شد روزگار حسین درهم شد بعد عباس، ماجرایی شد ته گودال، سر صدایی شد شمر آمد عجب بلایی شد خنجری کُند رونمایی شد مادرش آمده، چه آمدنی! سر او شد جدا، چه سر زدنی! گفت عریان شدی و چاره که نیست پسرم آن لباس پاره که نیست زخمهای ترا شماره که نیست نظرت بر حرم اشاره که نیست دست زینب به روی معجرش است لشکری حمله ور به زیورش است
. دراین حریم مقدس که قبله ی دلهاست دلم همیشه به یاد کرامت مولاست همیشه دست به دامان مجتبایم من دلم خوش است دراین آستان گدایم من شدم به لطف خدا ودعای ثارالله زخادمان همین آستان بحمدلله َ زلطف حضرت عبدالعظیم مشهودست که از ازل زکریمان این حرم بودست غباراین حرم ازدل غبارمیروبد زهردلی که براین آستانه درکوبد الا که حرف شهیدان راهتان این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است منی که در حرمت روز خویش شب کردم دلم شکست وشهادت زتو طلب کردم بیاودرحق این سائلت کرامت کن مرا بخوان ومهیای برشهادت کن بیا وعاقبتم رابخیرکن مولا به لطف خویش مراهم ظهیرکن مولا شاعر:
. آجرک الله یا صاحب الزمان امام شیعیان یک عمر در صحرا مقیمی همیشه با غم و رنج عزیزانت سهیمی دوباره نیمه شوّال آمد من بمیرم عزادار عمویت حمزه و عبدالعظیمی علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)