eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.7هزار دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
در حرم نه،زائرت دارد اقامت در بهشت قیمتی تر می شود با تو عبادت در بهشت روز محشر نه،به تأیید زیارت نامه ات می کنی از زائران خود شفاعت در بهشت از زیارت نامه ات فهمیده ام این راز را هرکسی خوانْد از تو،خواهد رفت راحت در بهشت هرچه می خواهم عنایت می کنی یکباره،چون؛ زود خواهد شد دعاها استجابت در بهشت خوش به حال خادمانت که چنان خیل مَلَک پیش تو هستند هی مشغول خدمت در بهشت صبح می آیم نمی‌گویم که کِی دل می کَنم چون که معنایی نخواهد داشت مدّت در بهشت خوش به حالش مسجد اعظم گواهی می دهد اینچنین دارد «بروجردی» عمارت در بهشت خوش به حال کفتر صحنت که دائم پیش توست فرق دارد داستان های حسادت در بهشت ساعتی در زیر درب ساعتت محو توام گرچه بی معنی ست با این فرض ساعت در بهشت بین حوض صحن افتاده ست عکس گنبدت گوییا افتاده اینجا عکس جنت در بهشت معتقد هستم فقط با «اِشْفَعی لی فاطمه» می کنی بعد از قیامت هم قیامت در بهشت
آن كه در شـأن نزول خود به كوثـر رفته است فاطمه نامش شده از بس به مـادر رفته است از مقام نجمه چيزي كم نخواهد شد كه هيچ افتخارش نيز شد مادر به دختر رفته است عجز خود را در بيان كردن ، نموده آشكار هركسي در وصف اين بانو به منبر رفته است سر درآوردم به ناگـاه از دل سُلـطانِ طـــوس هر زمان ذهنم فرو در فكر خواهر رفته است با "فداها" گفـتنِ موسيِ بن جعفر ، شك نكن شأن او بسيار از مــريـم ، فراتر رفته است او تحمّـل كـرده ما را ســالهاي سـال ، چون وقت كظم غيض به موسي بن جعفر رفته است زائر او رتبه اش با زائر سُلطـان يكي ست چونكه اين خواهر تماماً به برادر رفته است با سروري بي نظير آمد برون از آن حرم هر دلي كه وقت پابوسي مُكــدّر رفته است مرقدش ، خاصيّتش اين است، زائر دفعتــاً پـايْ بـوس يازده فــرزند حيـــدر رفته است نه فـقـط او را زيارت كــرده زائــر ، باطــناً ---در مدينه خانه ي زَهراي اطهر رفته است پيش از محشر ، به جنّات خُدا داخل شده هركسي يك بار حتّي سمت اين در رفته است در طريق وصـل چون ما راه رفتن خوب نيست خوشبحال آنكه در اين راه با سر رفته است دم به دم در قــبر مهمانـــند او را اهل بيت هر كسي بر آستانْ بوسي مكرّر رفته است كفش را از پا در آر اينجا كه اين محدوده را هر سحر پيش از اذان جبريل با پَر رُفته است
گفتند گلي عرش مقام آمده است آئينه نور ذوالكرام آمده است از يُمن قدوم حضرت معصومه لبخند به لب هاي امام آمده است ..... در صبر و وفا حليمه اي آمده است در علم و عمل فهيمه اي آمده است در گلشن پُر نور امام كاظم معصومه اي و كريمه اي آمده است ..... از خاک در عشق تیمم گیرید در دست گلی غرق تبسم گیرید از یمن قدوم حضرت معصومه عیدی زکف امام هشتم گیرید
قبله ی هفتم ما قبله ی هشتم دارد تا خراسان رضا آینه در قم دارد توبه شد عاقبت گریه ی هر زائر مست بر زمین ریخته هر باده که در خم دارد ((بُعد منزل نبود در سفر روحانی)) هر سلامی بفرستیم ، علیکم دارد می روم در حرم از صحن به صحنی دیگر موج تا در دل دریاست تلاطم دارد عکسم افتاد در آیینه ی صحن و دیدم شیشه این مرتبه با سنگ تفاهم دارد هم کریمه ست و هم از نسل کریمان بانو پس گدا در حرمش حق تقدم دارد لطف بی بی ست که در جمعیت شاعر ها شاطر عباس قمی فیض تکلم دارد مرغ دل گرچه سیاه است ولی از سر لطف از سر گنبد او حسرت گندم دارد
خواهر خورشید هشتم ماه هشتم می‌شود روشنایی بخش شام تار مردم می‌شود غیر ذات چهارده تن هیچکس معصوم نیست مانده‌ام معصومه پس معصوم چندم می‌شود؟ دختر موسی، کلیم الله ها می پرورد در حریمش لال مشغول تکلم میشود چشمه عصمت به دست حضرت معصومه است او بخواهد دختر بدکاره خانم می‌شود یاکریمانِ کریمان نیز حاجت می‌دهند نذر، بعضی وقتها یک مشت گندم می‌شود هیچ اندوهی نمی‌ماند برای زائرش بغض می‌آرند در صحنش تبسم می‌شود مرجع تقلید باشی یا من بی دست و پا... دست و پایت در حریم قدسی‌اش گم می شود مرقد او هست لنگرگاه کشتی نجات موج زائرها می‌آیند و تلاطم می‌شود از بلاهای زمین و آسمان آسوده است هر کسی در عصر غیبت ساکن قم می‌شود
رحمت بی وقفه ای ایجاد شد آمد و عرش خدا آباد شد خانه ی موسی بن جعفر شاد شد غصه و غم از دلم آزاد شد اشکِ شادی روی مژگان آمده خواهر شاه خراسان آمده می چکید آیات توحید از رخش بوی ناب یاس پیچید از رخش شاه هشتم بوسه می چید از رخش می دمید انوار خورشید از رخش بس که در عصمت مقامش داده حق حضرت معصومه نامش داده حق ذکرِ بر روی لبانش یا رب است بانوی معصومه ی این مکتب است وصف او مانند وصف زینب است نزد حق از بس که والا مرتبه است حجت حق، جان فدایش می شود عرش حق مست دعایش می شود در حریم او دعا می آورند عقده بر عقده گشا می آورند حاجت کرب و بلا می آورند ناتوان، بهر شفا می آورند معجزاتش سهل و رایج هست او دختر باب الحوائج هست او از گناه و معصیت طاهر شدم تا میان صحن او حاضر شدم روی خاک افتادم و شاکر شدم چهارده معصوم را زائر شدم چون مرادم بانوی قم می شود قبر زهرا هم تجسم می شود بی نوا آمد مقام از او گرفت پادشاهی را غلام از او گرفت اعتبار و احترام از او گرفت آبرویی مستدام از او گرفت زائرانش را بهشتی می کند عاری از هر نوع، زشتی می کند ما فقیر رحمت معصومه ایم ریزه خوار و رعیت معصومه ایم زیر بار منت معصومه ایم خاک پای حضرت معصومه ایم روز و شب بر او توسل می کنیم بر خدای او توکل می کنیم آمد و قم میزبان عشق شد بر سرش گل ها نشان عشق شد آمد و مرثیه خوان عشق شد روضه خوان قدکمان عشق شد
ای پناه اهل محشر عید میلادت مبارک ای همه روح مطهّر عید میلادت مبارک ای رخت مرآت مادر عید میلادت مبارک ای گل باغ پیمبر عید میلادت مبارک -ای قم از خاکت معطّر عید میلادت مبارک -دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک   ای سلام چارده معصوم بر جان و تن تو نام تو معصومه و، عصمت گلی از دامن تو بضعۀ موسایی و قم گشته طور اَیمن تو پا به چشم قم نهادی قلب قم شد گلشن تو -یافت این خاک از تو زیور عید میلادت مبارک -دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک   نور از هرسو به ایوان طلایت سجده آرد حور بر خاک قدوم زائرت صورت گذارد جود با کلِّ وجودش هرچه دارد از تو دارد دانش از گلدسته‌هایت بر سر فیضیّه بارد -علم را صحن تو سنگر عید میلادت مبارک -دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک   دخت و اخت و عمۀ‌ سه حجت داور تویی تو پارۀ تن بر رسول و احمد و حیدر تویی تو فلک استقلالِ مُلک شیعه را لنگر تویی تو گر در جنّت ز قم وا می‌شود، آن در تویی تو -بضعۀ یاسین و کوثر!عید میلادت مبارک -دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک   قبه‌ات را اقتدار قبة الخضراست، آری! تربت تو تربت گمگشتۀ زهراست، آری! زائر تو زائر صدیقۀ کبراست، آری! صورتت را صورت انسیةالحوراست، آری! -نخل «میثم»از تو پُر بَر، عید میلادت مبارک -دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک
ماییم و محبت تو یا معصومه الطاف و عنایت تو یا معصومه از ساحت ثامن الحجج میخواهیم عیدی ولادت تو یا معصومه
یا حضرت معصومه(س) پرونده ی من پرشده ازبارگناه در راه گنه جوانی ام گشته تباه باروی سیه آمده ام درحرمت یافاطمه اشفعی لنا عندالله (بهار)
نشاید مهربان‌تر از تو در گفتار بنشیند طبیبی که خودش بر بسترت بیدار نشیند بنازم جای پایت را زیارتگاه خواهد شد اگر نعلین تو بر سنگ بی‌مقدار بنشیند گلاب ناب گاهی می‌توان از خار هم برداشت از آن خاری که در کوی تو بر دیوار بنشیند نخواهد رفت روی هیچ گل تا آخر عمرش اگر پروانه بر گلدسته‌ات یک‌بار بنشیند برای دیدن حسن تو جا دارد که در محشر هزاران بهتر از یوسف سر بازار بنشیند مبارک می‌شود مانند دعبل داستان من اگر نام تو در مجموعه اشعار بنشیند مسیحا هم تلمذ می‌کند در مکتبت، آری اگر دست عزیزت بر سر بیمار بنشیند بدون مهرتان ره کی برد بر عالم بالا  کسی یک عمر اگر سرگرم استغفار بنشیند به غیر از سفره سلطانی‌ات، در هیچ جایی نیست که سلطانی کنار دست خدمتکار بنشیند هر آن کس زائرت باشد، یقین دارم که از لطفت قیامت در کنار حیدر کرار بنشیند شاعر:
تا ابد باب الرضا در حکم باب الحاجت است این حرم دارالشفایش هم بدون نوبت است زیر دین هر کسی رفتم سرم منت گذاشت در عوض شاه خراسان سفر اش بی منت است با وجود پنجره فولاد مشهد هر کسی حاجتش را جای دیگر می برد در غفلت است هر که را دیدیم از این سفره روزی می برد هر که را دیدیم از فضل رضا در حیرت است کاش پشت پنجره فولاد پابندم کنند روزهای بی حرم در اصل یوم الحسرت است از امامم قول می خواهم بیاید وقت مرگ کار وقتی با رضا باشد خیالم راحت است روضه ها سمت بقیع و چار قبرش می رود روزهایی که شبستان های مشهد خلوت است
ما نبودیم و دل ما بود جای اهل بیت شکر حق شد کار و بار ما ثنای اهل بیت شکر حق تا پای جان هستیم پای اهل بیت ما همه هستیم تسلیم رضای اهل بیت زیر دین حیدر و زهرای ایرانیم ما بنده معصومه خاتون و رضا جانیم ما ساقیا کوثر بده ، خیر فراوان آمده مژده از قم می رسد بانوی ایران آمده زینب کبرای آقای خراسان آمده قبله گاه دختران نسل سلمان آمده آمده تا بر کنیزان علی یاور شود مثل زهرا مثل زینب شیر زن پرور شود جان ما قربان این دریای عشق و گوهرش هست آری معجز موسای ما این دخترش هر زمان گردد رضا دلتنگ روی مادرش زائر زهرا شود با یک نظر بر خواهرش من یقین دارم نیاورد و نمی آرد خدا حضرت معصومه ای تر از علی موسی الرضا این کریمه هست سر تا پا شبیه مادرش می دهد بوی نجف این خاک عالِم پروَرَش می شود العبد ، بهجت با گدایی درش ما که جای خود همه علامه هامان نوکرش تا قیامت شیعه اثنی عشر ممنون اوست کل توضیح المسائل های ما مدیون است هر که سلطانش رضا شد رعیت معصومه است هر چه ما داریم ، لطف هجرت معصومه است راه آزادی ِ زن در عفت معصومه است فقه ما کل اصولش حضرت معصومه است حضرت معصومه در ایران نمی آمد اگر ما نبودیم عاشق زهرا و حیدر این قَدَر دختر باب الحوائج زود حاجت می دهد قبل حاجت خواستن بی هیچ منت میدهد هیچ می خواهیم ما و بی نهایت می دهد این کریمه یاد حاتم هم کرامت می دهد ما ز لطفش آب می خواهیم و کوثر می دهد دست و دلبازی او بوی برادر می دهد چادرش چون چادر زهرا قیامت می کند چادرش مردانه از حیدر حمایت می کند چادرش هر نامسلمان را هدایت می کند رشته ای از آن دو عالم را شفاعت می کند کی ز فردای قیامت واهمه داریم ما سایه سار رحمت دو فاطمه داریم ما ای فراتر از همه ای بی کران در بی کران مهربانانه به ما تو راه را دادی نشان داده ای هدیه به ایران سهله ای در جمکران با تو می گردند مردم زائر صاحب زمان با دعای فاطمه کی راه گم داریم ما جمکران و مشهد و شیراز و قم داریم ما ای تمام دردهایم را مداوا فاطمه ای همه سرمایه ی روز مبادا فاطمه می شود با گوشه چشمت قطره دریا فاطمه اشفعی لی فاطمه یا فاطمه یا فاطمه آبرویم را بخر ای دختر باب المراد وقت مرگ من بیا جان رضا جان جواد