eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 هرکه از لجه ی غم جرعه مکرر نخورد (بخش اول صوت) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر که از لجّه ی غم جرعه مکرر نخورد روز محشر به جز این حسرت دیگر نخورد پدرم گفت به من ، مثل حسین بن علی هیچ شاه دگری غصه ی نوکر نخورد گریه کردم که فقط زخم تنش خوب شود گیرم این اشک به درد صف محشر نخورد هر کس که عمر خویش را با عشق سر کرد از اول عمرش هوای دردسر کرد من به کسی از گریه ام چیزی نگفتم یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد حتما سرم را می گذارند زیر پایش از کوچه ما هم اگر روزی گذر کرد هر چند من کمتر برایش کار کردم مزد مرا هر روز اما بیشتر کرد اینبار هم دیر آمدم، روضه ولیکن مثل همیشه چشم من را زود تر کرد اینجا ادای گریه را هم میپذیرند هرکس نشد مهموم در روضه ضرر کرد هرچند ما را عشق او دیوانه کرده مهر علی اکبرش دیوانه تر کرد جان داد وقتی باغبان خسته فهمید؛ یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #
📋 روضه علی اکبر(ع) در شب جمعه کربلا ( بخش دوم صوت) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اون مداح از مازندران راه افتاد. خودشو رسوند کربلا. همچین که چند فرسخی حرم رسید؛ دفتر شعرشو درآورد. گفت باز میکنم؛ هرچی اومد میخونم. تا دفتر رو باز کرد روضه علی اکبر(ع) اومد. شروع کرد روضه رو بخونه و وارد حرم بشه. شب تو عالم رؤیا خواب ابی عبدالله (ع) رو دید. دو سه تا چیز بهش فرمود. اول بهش فرمود:«سلام ما رو به چایی ریز هیئتتون برسونید. ما حواسمون به همه هست.» آی اونایی که برا ابی عبدالله(ع) کار میکنید! هرکی یادش بره؛ مادرش یادش نمی ره. قیامت که میشه همه تونو با اسم صدا میزنه. میگه تو بیا. تو بیا. روایت میگه:« مثل مرغی که از لابه لای سنگ ها دونه رو پیدا میکنه و جدا میکنه یکی یکی گریه کن های حسینشو جدا میکنه. میگه تو بیا... تو برا حسین ام گریه کردی.» ملائکه میان عرضه میدارن:« بی بی جان! بهشت رو برای شما آذین بستن. شما قدم تو بهشت بگذارید.» میفرماید: من پامو تو بهشت نمی ذارم تا تک تک گریه کن هام نرن من نمیام. نکته ی آخری که أبی عبدالله به اون فرد مداح فرمودند این بود:« فلانی! دیگه اگه شب جمعه زائر ما شدی تو حرم ما اومدی روضه جَوون ما رو نخون. _چرا آقا جان؟ نکنه بی ادبی کردم. فرمودند:« نه. شب های جمعه مادرمون فاطمه مهمون ماست. مادر ما طاقت این روضه رو نداره.» من اینجوری فهم کردم از این جمله: کسی که خودش درد پهلو کشیده باشه می فهمه. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. دلم گرفته پدرجان بیا دگر مهدی(آقا) ببین شکستن ِ دل ها شده هنر مهدی پُر است مدّعی و معرفت شده نایاب شده دعای همین قوم بی اثر مهدی به ظاهر از تو بخوانند و باطناً یک عمر زدند بر دل هر نوکرت شرر مهدی تو را چگونه بخواهد دلی که جای تو شده ست طالب یک مشت سیم و زر مهدی چقدر طعنه شنیدیم از همین مردم شدیم در وسط کینه بی سپر مهدی بیا و عزّت ما باش بین این مردم شب فراق رخت را نما سحر مهدی بیا دگر که شوی با جمال زهراییت در آسمان دل شیعیان قمر مهدی غروب جمعه ی بی تو چقدر دلگیر است گذشت جمعه و از تو نشد خبر مهدی نیامدی که شوی مرهم دل زینب که شد ز داغ، روی داغ خون جگر مهدی بیا و باش تو در کوچه های شهر شام امان عمّه ز خاکستر ِ گذر مهدی بیا سری به خرابه بزن که یک دختر کنار رأس پدر گشته محتضر مهدی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ............................. . کی می رسد زمان غمت انتها شود شیعه ز درد غیبت رویت رها شود بنگر میان قلب مُحِبّین ِ آل تو هر جمعه از فراق تو برپا عزا شود بر درد دوری تو طبیبی نخواستیم این درد ِلاعلاج به دیدن دوا شود کی می شودکه کوری آل سعود ِپست بر تو نماز جمعه ی ما اقتدا شود آباد کی کنی تو بقیع و به امر تو صحنی برای مادرت اول بنا شود از خاک در بیاوری آن دو پلید را پرونده ی جنایت آن کوچه وا شود آتش زنی جنازه ی آن دونفر که این تسکین آه و ناله ی (مهدی بیا) شود آقا بیا بگو به چه جرمی کنار آب رأس امام تشنه ای از تن جدا شود کهنه لباس او برود غارت و تنش در زیر نعل تازه ی دشمن رها شود ناموس او رود به اسیری و رأس او تا شام همدم سر سرنیزه ها شود آقا ببین که جدّ تو مهمان شام شد دردی که بدتر از غم کرب وبلا شود وای از دمی که عمه ی قامت کمان تو با اشک و ناله وارد شام بلا شود با رقص و تار و هلهله آیند در رهش بر مرگ خود ز شدت غُصّه رضا شود وای از گذر ز کوی یهودیّ شهر شام رأس همه شکسته ی سنگ جفا شود (بزم شراب وچوب یزید و لب حسین) قدّش به زیر بار غم و درد تا شود اذنی بده که نوکر تو روز اربعین پای پیاده راهی کرب وبلا شود ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. |⇦•من با همین لباس پاره... و توسل به سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی ●━━━━━━─────── من با همین لباس پاره آبرودار عالمینم یه دختر سه سالَم اما اُم ابیهای حسینم پای این سر جان نبازم من رقیه نیستم شام را ویران نسازم من رقیه نیستم مثل عباس من ذخیرةُ الحسینم مثل زینب من شریکةُ الحسینم فدایی راه ولایت شبیه مادرِ حسینم هر ساله عُمر من یه آیه ست سوره ی کوثر حسینم کشته ی راه دفاع از دین اسلام منم فاتح کوفه عقیله فاتح شام منم مثل عباس من ذخیرةُ الحسینم مثل زینب من شریکةُ الحسینم ای جَوُونِ امام حسینی با عشق هم قسم شدی تو دعای من بوده که امروز مدافع حرم شدی تو مقتدای تو، تو این راه شد شهید علقمه ای مدافعان زینب اجرتون با فاطمه مثل عباس من ذخیرةُ الحسینم مثل زینب من شریکةُ الحسینم من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسین سبقت از عود و گلاب و نافه و عنبر گرفتم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Mirdamad - Muharram 1401 Shab 3 - 4.mp3
2.12M
|⇦•من با همین لباس پاره... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد
. در فضای كوچه آه مجتبی پیچیده بود چادر ِ خاكی به زیر دست و پا پیچیده بود تو رو به خدا سادات گوش خودشون رو بگیرند نشنوَن، آخه روضه مادر خوندن جلوی اولاد سخت ِ. آنقدر گویم ز ظلم آن جنایتكار پست ضربت سیلی صدایش در فضا پیچیده بود بخدا الان اینجا به شما بگن:یه زن و بیرون مجلس دارن میزنند،همه میرید بیرون میگید:نامرد آدم با زن طرف نمیشه،تا افتاد بی بی رو زمین، امام مجتبی اومد زیر بغل مادر و گرفت، بلندش كرد،تا چشمش افتاد به چشم مادر،می دونی مادر چی گفت؟ مادرم گفت:حسن بر دلم آذر نزنی حرفی از قصه ی امروز به حیدر نزنی دید حالش منقلب ِ گفت:سریع برو داداشم رو خبر كن،بگو داری بی داداش میشی،زینبم رو هم خبر كن اما آروم آروم،نكنه به زینب یه دفعه بی هوا بگی، ابی عبدالله سراسیمه اومد،امام حسن داره از حال میره،سر رو گذاشت روی زانوش اینقدر اشك ریخت،آروم آروم امام حسن چشمش رو باز كرد،اما اینقدر حسین گریه كرد،امام حسن فرمود: حسین گریه نكن آشنا رسید آخر اجل به داد غریبی ِ ما رسید چشم انتظار بودم و دیدی مادرم آخر برای بردن غم نامه ها رسید همچین كه داشت حرف می زد یه وقت دید در باز شد،زینب اومد تو بس كن حسین زینبم از راه آمده آی مردم برا امام حسن بلند بلند گریه كنید،آخه بعضی ها میگن:حسن گریه كن نداره،بخدا مادرش اینقده دعاتون میكنه، میگه:دلِ من ِ پهلو شكسته رو شاد كردید. بس كن حسین زینبم از راه آمده این تشت را نبر كه به غم مبتلا رسید هر چی گفت:دید ابی عبدالله آروم نمیشه،فرمود:حالا كه می خوای گریه كنی بذار برات روضه بخونم. بگذار روضه های مگو را بگویمت از آن غروب تلخ كه شام عزا رسید با مادرم كه یاس تر از هر فرشته بود رد میشدیم تا که به ما بی حیا رسید دیوار سنگ سطح زمین سنگ كوچه سنگ نامرد سنگ با دل ِ سنگی به ما رسید دستی سیاه از سر ِ من بی هوا گذشت دستی به روی مادرمان بی هوا رسید گفت:زیر بغل مادرم و گرفتم گفتم:بیا بریم،گفت:حسن جان تو بگو از كجا بریم،رسید در ِ خونه،امیرالمومنین فرمود:فاطمه جان چی شده؟فرمود:هیچ چی. گفت:فاطمه جان هیچ چی؟ فاطمه جان: اگر چه ضرب سیلی را ندیدم ولیكن من صدایش را شنیدم 👇
4_5794143368883734762.mp3
11.86M
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم) 🔘🔘۸۷۳🔘🔘 ☑️بنداول بی بهونم زدندم بابا تازیونم زدندم بابا زجر و خولی وشمر بدمست وحشیونه زدندم بابا میسوزه چشمای گریونم نگم از این تنه پر خونم یه جوری سیلی زداون نامرد که دیگه کنده شد دندونم تو کوچه ها می زد با ناسزا می زد سیلی من و بابا بابا بابا یکی به قصد کشت یکی میزد با مشت خیلی من و بابا بابا بابا یاابتا حسین حسین(ع) ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ☑️بنددوم دیگه از زندگانی سیرم سه ساله هستم اما پیرم شبیه مادرتو زهرا دست به پهلو دارم راه میرم دیگه بابا کم اوردم من هر جا اسم تو می بردم من می شندم فقط دشنام و تازیونه ها می خوردم من تنم شد ارغوون شکسته استخوون از جای تازیون بابا بابا بابا بارونیه چشام در نمیاد صدام فقط تورو می خوام بابا بابا بابا یاابتا حسین حسین(ع) ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ☑️بندسوم کاش می مردم بابا جای تو قربونه اشکه چشمای تو یادمه وقتی اون نامرد زد خیزرون رو به لبهای تو جلوی خواهر بی جونت تا میزد بر لب و دندونت یادمه از لبات که می ریخت توی تشت لخته های خونت ...... یادمه هرکجا اون قوم بی حیا میزدنم بابا بابا بابا ..... خسته شدم پدر آه ای بریده سر بیا من و ببر ببر ببر ..... یاابتا حسین حسین(ع) 💠💠8⃣7⃣3⃣💠💠 ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ @majmaozakerine
ذکر صلوات در سینه زنی امام حسین علیه السلام اللهم صل علی ثارالله شهید سر جدا/اللهم صل علی محمد و آل محمد السلامُ علی ذبیح ِ العطشان،سَیدُ الشُهدا/اللهم صل علی محمد و آل محمد صلوات خدا بر آن سرهای بر روی نیزه ها/اللهم صل علی محمد و آل محمد بر هفتاد و دو لاله ی پرپر ِ صحرای کربلا/اللهم صل علی محمد و آل محمد صلوات خدا و خلق خدا بر امامُ الهُدی/اللهم صل علی محمد و آل محمد بر مسلوبُ العِمامَة ِ وَ الرّداء،غسیلٌ بالّدِما/اللهم صل علی محمد و آل محمد حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام صلوات خدا و خلق خدا،بر شاه شهدا/اللهم صل علی محمد و آل محمد بر سفیر حسین به شهر کوفه،مسلم با وفا/اللهم صل علی محمد و آل محمد بر سفیر حجت ربّ جلیل،مسلم بن عقیل/اللهم صل علی محمد و آل محمد بر آنکه خواند مِدحتش جبرئیل،مسلم بن عقیل/اللهم صل علی محمد و آل محمد بر آنکه گوید بر دارُ العماره،با اشک و با ناله/اللهم صل علی محمد و آل محمد میا به کوفه ای عزیز زهرا،به حقّ سه ساله/اللهم صل علی محمد و آل محمد ورود کاروان به کربلا صلوات خدا به اهل بیت ِ،سید الشهدا/اللهم صل علی محمد و آل محمد به قافله ای که رسیده از مکه،به دشت ِکربلا/اللهم صل علی محمد و آل محمد صلوات خدا به دلهایی که،شد از غم شکسته/اللهم صل علی محمد و آل محمد صلوات خدا به بانویی که،در محمل نشسته/اللهم صل علی محمد و آل محمد جاری بُوَد تا به صبح قیامت،از دیده اشک غم/اللهم صل علی محمد و آل محمد روزی رسد که زینب می ماند و،یک صحرا نامَحرم/اللهم صل علی محمد و آل محمد حضرت رقیه سلام الله علیها صلوات خدا به تو که جان ِ،ابا عبداللهی/اللهم صل علی محمد و آل محمد ای زهرای سه ساله ی کربلا،تو عصمتُ اللهی/اللهم صل علی محمد و آل محمد منزل به منزل جاری از چشمانت،اشک دانه دانه/اللهم صل علی محمد و آل محمد کاخ ستم شد از اشک و ناله ات،خراب و ویرانه/اللهم صل علی محمد و آل محمد تربت تو در شرف و تقدّس،چون عرش معظّم/اللهم صل علی محمد و آل محمد حجاب و صبر و عصمت و عفافت،زبانزد به عالم/اللهم صل علی محمد و آل محمد طفلان حضرت زینب،حضرت حر و اصحاب امام حسین علیهم السلام صلوات خدا و خلایق بر محضر آلُ الله/اللهم صل علی محمد و آل محمد بر بچه های زینب و به حُرّ و اصحاب ثارالله/اللهم صل علی محمد و آل محمد صلوات خدا به آنکه بُود سرباز راه دین/اللهم صل علی محمد و آل محمد هر که در راه خدا جان داده و افتاده بر زمین/اللهم صل علی محمد و آل محمد بر شهدا از صدر دین اسلام تا به عصر حاضر/اللهم صل علی محمد و آل محمد خدا بُود بر این عرض ارادت هم شاهد هم ناظر/اللهم صل علی محمد و آل محمد بچه های امام حسن علیه السلام صلوات خدا بر لاله های بهشت مجتبی/اللهم صل علی محمد و آل محمد به محضر عبدالله و قاسم و حسن ِ مُثَنّی/اللهم صل علی محمد و آل محمد صلوات خدا به شهامت و صبر و ایثارشان/اللهم صل علی محمد و آل محمد دلهای عاشقان و سینه زنان شد گرفتارشان/اللهم صل علی محمد و آل محمد به حقّ این نور چشمان آقا امام ِ مجتبی/اللهم صل علی محمد و آل محمد ما را رسان در راه دین و قرآن به جمع شهدا/اللهم صل علی محمد و آل محمد حضرت علی اصغر علیه السلام صلوات خدا بر آن سرباز ِ، شش ماهه ی حسین/اللهم صل علی محمد و آل محمد آنکه بُود عاشق روی ماهش،تمام عالمین/اللهم صل علی محمد و آل محمد صلوات خدا بر آن کودکی ، که باب المُراد است/اللهم صل علی محمد و آل محمد رضیع است در راه قرآن مرد ِ ، ایثار و جهاد است/اللهم صل علی محمد و آل محمد صلوات عالم نثار آنکه ، در طفلی فدا شد/اللهم صل علی محمد و آل محمد فدایی ِ اسلام و شریعت و ، مکتب خدا شد/اللهم صل علی محمد و آل محمد @majmaozakerine حضرت علی اکبر علیه السلام صلوات خدا و خلق خدا بر شبه پیمبر/اللهم صل علی محمد و آل محمد صلوات تمامیّ کائنات بر علی ّ اکبر/اللهم صل علی محمد و آل محمد صلوات خدا بر آن جوانی،که پیر وفا بود/اللهم صل علی محمد و آل محمد در میدان عشق و شور و شهادت،او ارباً ارباً بود/اللهم صل علی محمد و آل محمد جاری شده میان هلهله و شادی دشمنها/اللهم صل علی محمد و آل محمد خون از تمام پیکر علی و اشک از چشم بابا/اللهم صل علی محمد و آل محمد @majmaozakerine حضرت عباس علیه السلام صلوات خدا و خلق خدا بر فرزند حیدر/اللهم صل علی محمد و آل محمد خار چشم دشمنان حسین و علمدار لشگر/اللهم صل علی محمد و آل محمد صلوات خدا بر آن آقایی که فرقش دو تا شد/اللهم صل علی محمد و آل محمد کنار نهر علقمه دستش از پیکرش جدا شد/اللهم صل علی محمد و آل محمد @majmaozakerine صلوات خدا بر آن آقایی که تشنه جان داده/اللهم صل علی محمد و آل محمد دستش شبیه پاره های قرآن بر زمین افتاده/اللهم صل علی محمد و آل محمد ۱. ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ )
برای مجلس خانوم حضرت رقیه س# با رنج و غمی رقیه(س) در شام خراب چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب روحش به جنان رفت برایش صلوات از غصه و غم تا به ابد رفته به خواب آن منبع پر فروغ فیض اَزلی یعنی که رقیه ی حسین بن علی پیوسته فرستید سلام و صلوات بر هدیه ی قدسی نفس لم یزلی ای شیعه اگر طالب فیضی و برات مصباح هدی حسین بود راه نجات اولاد حسین مروج اسلامند بر روح رقیه تا قیامت صلوات لب تشنه به شام رفتی از سوی فرات ای غنچه پژمرده باغ حسنات ای اُم ابی دچار غم چون زهرا بر اشک شبانه ات رقیه صلوات فرزند حسین رقیه اش قبل ممات تر کرد لب خشک پدر ز آّ فرات از کربلا اسیر تا شام خراب تا شام ابد به روح و عزمش صلوات سروده امیر حمزه صابری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5897538178184645498.mp3
1.8M
❣﷽❣ ◾️ ◾️هنگام نمادین @majmaozakerine ◾️الله اکبر ◾️لاله الاالله 3 … میبرم امشب …تابوت گل را با درد و غم ها…از ویرانه از روی دستم…با حال خسته دیدم شکسته… بال پروانه ◾️الله اکبر ◾️لاله الاالله 3 … میبرم بر دوش…جسم پر خون گلبرگ لاله …یاس سه ساله آغوشم دارد… بوی کربلا با درد و بلا …عطر آلاله ◾️الله اکبر ◾️لاله الاالله 3 … 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @majmaozakerine
4_5897538178184645498.mp3
1.8M
❣﷽❣ ◾️ ◾️هنگام نمادین @majmaozakerine ◾️الله اکبر ◾️لاله الاالله 3 … میبرم امشب …تابوت گل را با درد و غم ها…از ویرانه از روی دستم…با حال خسته دیدم شکسته… بال پروانه ◾️الله اکبر ◾️لاله الاالله 3 … میبرم بر دوش…جسم پر خون گلبرگ لاله …یاس سه ساله آغوشم دارد… بوی کربلا با درد و بلا …عطر آلاله ◾️الله اکبر ◾️لاله الاالله 3 … 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @majmaozakerine
4_5796670888417955363.mp3
5.61M
❣﷽❣ ♻️ زمزمه حال این روزهای کربلا الهی نباشم ببینم آقا حیاط حرم خالی از زائره بجز خادمای تو پای ضریح یه جمعیتی کم توی حائره حسین جان حسین جان حسین جان حسین الهی نباشم ببینم آقا نماز جماعت صفا خالیه همه خاطرات من از کربلا برا اربعینه یه چند سالیه یه روز آخه دور تو خالی شد و فقط مونده بودی تو و خواهرت همه دسته دسته ته قتلگاه باشمشیر و نیزه می ریختن سرت میون همه نیزه دارا یکی باخنده کنار لبت تو رسید تو‌داشتی مناجات میکردی ولی با پهنای نیزه صدات و برید بزرگ قبیله وضو می‌گرفت یه نیزه می شد بینشون دست به دست می زد ضربه ای و برا جایزه چوب نیزه رو توو تنت میشکست شب جمعه مادر به قدی کمون میاد دیدن یوسف بی سرش خونای گلو رو تمیز می‌کنه باچشمی ترو گوشه معجرش صدا می زنه پیش چشمام حسین با نعلای تازه بهم ریختنت به قدر کف دستی سالم نموند زیر شمشیر و نیزه ها از تنت () 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @majmaozakerine
اگه راه تو دوره نگو نوکر صبوره دل من توی سینه بی تو زنده بگوره به غمت کردم عادت دارم آقا یه حاجت طلب تو یه جور و طلب من زیارت غم عشقت بیابون پرورم کرد ای دل ای دل فراقت مرغ بی بال و پرم کرد ای دل ای دل به ما گفتی صبوری کن صبوری ای دل ای دل صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد ای دل امون ای دل ای دل ای دل حسین بسوز ای دل ای دل ای دل حسین اون که خیلی متینه تو بلا بهترینه میشه ثانیه حیدر یل ام البینینه گرهی خواستی که واشه یا که دردت دوا شه تو بگو یا ابالفضل دیگه کاریت نباشه دلم مدیون چشماته ابالفضل یا ابالفضل لبم مهمون دریاته ابالفضل یا ابالفضل کنار علقمه تا روز محشر یا ابالفضل خدا محو تماشاته ابلافضل یا ایالفضل امون ای دل ای دل ای دل حسین بسوز ای دل ای دل ای دل حسین اونی که فکر ماهاست خودشم مات تنهاست نگرون برامون آقامون بس که آقاست اگه وقت داشته باشه تا با ما هم صدا شه از علمدار می خونیم تا با ما هم صدا شه نمی دونم بهاره یا خزونه ای دل ای دل فلک با عاشقا نامهربونه ای دل ای دل جوونیم رفت و آقامو ندیدم ای دل ای دل غم این دل غم مرگ جوونه ای دل ای دل امون ای دل ای دل ای دل حسین بسوز ای دل ای دل ای دل حسین
‍ ‍ __ حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاد از پا اومدی حالا که بار سفر بستم ازاین دنیا اومدی عمو عباس و نیاوردی چرا تنها اومدی بابایی خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی نمیگی چرا رفتی و مارو تنها گذاشتی عزیزم از غصه پُرم خیلی از نبودنِ داداش علی اصغر دلخورم عمو عباسم نباشه من همش سیلی میخورم افتادم روی زمین ولی نیوفتاده چادرم بابایی رقیه بمیره که بالای ابروت کبوده مگه گریه کردی که اینجور سر و روت کبوده عزیزم سر جاش دیگه نیست حواسم واویلا ببین پاره پارس لباسم واویلا یه چند وقتیه که گرسنه خوابیدم یه کم نون می آوردی واسم واویلا بابایی بهم خندیدن دخترا تا لباسامو دیدن به این جرم که بابام تویی من رو بازی نمیدن عزیزم بابایی طناب زخمی کرده همه دست و پا و گلومو تو بازار که رفتم صدا میزدم حی عمومو عزیزم میبینی شکستن پرم رو واویلا سوزوندن بابا معجرم رو واویلا لگد میزدن توی پهلوم باباجون کشیدن موهای سرم رو واویلا بابایی زمین خورده بودی ، سر تو به جایی نخورده؟؟ تو گودال که بودی به لبهات عصایی نخورده؟؟؟ عزیزم بابایی بگو که کی اینجوری سوزونده موی سرت رو بگم تا برات کی زده با لگد دخترت رو عزیزم من و با طناب میکشوندن واویلا بابا دندونا مو شیکوندن واویلا کجا برده بودن تو رو که اینجوری سر و صورتت رو سوزوندن واویلا ✍ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine ⏫⏫⏫⏫⏫
ز شرار غم میسوزم به تمامی وجود؛ دوباره باید بخونم یکی بود یکی نبود بلبلی گوشه ویرونه میخوند برای یار؛بعد مدت ها کنار بابا بگرفته قرار تمومِ رنج سفر رو برا یار داره میگه، از غم بچه ها و عمه داره حرف میزنه… بابا جون خوش اومدی به منزل فقیرونه؛ بیا بنشین بشنو درد دلِ یتیمونه بابا جون خوش اومدی قربون خاک قدمت؛ به خدا دلم میسوخت رفتی سفر ندیدمت وقتی رفتی دشمنا آتیش زدن به خیمه ها؛ برا خاطر چی میزدن کتک به بچه ها بابا جون بین همه عممونو خیلی زدن؛ باباجون منو ببین به صورتم سیلی زدن باباجون دردت به جونم… هر کی صورتم رو دیده میگه چون زهرا شده؛ صورت مادر تو آخه مگه چطور شده؟  بابا جون داداش علی رو به کجا بردی بابا؟ بچه ها میگن اونو پیش خدا بردی بابا… بابا جون به من بگو بر سر تو چی اومده؟ داداشم علی اکبر برا چی نیومده؟ من نمیفهمم بابا بعضیا با هم چی میگن! همه بم میگن یتیم… بابا یتیم به کی میگن؟ بابا من بابام زنده اس؛ بابای من رفته سفر برام سوغاتی بیاره… مگه هر کی که باباش رفته سفر یتیم میشه؟ یا یتیم اونی که تو خرابه ای مقیم میشه؟ اینجا با زخم زبون آتیش به دلها میزنن؛ اینجا رسمشون بده بچه یتیمو میزنن بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا… ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── حمید علیمی ز شرار غم میسوزم به تمامی
. 🎤 مناجات و روضه جانسوز _ *اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ* از کسانی که سال های سال بی قرار امام زمانش بوده مرحوم سید حیدر حلی ، از علما و شعرای بزرگ شیعه ست . سالها از این شهر به آن شهر ، از این زیارتگاه به اون زیارتگاه ، دنبال یوسف زهرا میگرده، خسته شد با خودش گفت میرم کربلای معلی ، آگه اونجا زیارتش کردم که می بینمش، اما اگه اونجا هم ندیدمش، دیگه دنبالش نمی گردم. (بعضی ها عجب نشونی هایی بلد بودن) یه قصیده ای گفت،گفت این قصیده رو می برم روبروی قبر و حرم ابی عبدالله می خونم ان الله دیگه این تیر آخر به هدف می خوره. از حله با چه امیدی،پای پیاده آمد کربلا ، ان شاالله وعده ی هممون اربعین ابی عبدالله با پای پیاده بریم زیارت ... وارد حرم شد قصیده شو مقابل مضجع ملکوتی ابی عبدالله خواند : "اتری تجی ء فجیعه _ بأمض من تلک الفجیعة؟" *یعنی تو عالم مصیبتی جان گداز تر از فاجعه ی کربلا سراغ نداریم* "حیث الحسین علی الثری" *اون ساعتی که از مرکبش رو خاک ها افتاد* "خیل العدی طحنت ضلوعه" *اون ساعتی که ده نفر سوار بر اسب بر بدن نازنینش اسب تازوندن ... دونه دونه ی این ابیات رو داره میخونه، تا رسید به این بیت : "و رضیعه بدم الورید مخضب فاطلب رضیعه" *یعنی این آقایی که اینجا خوابیده یه بچه ی شیرخواره داشت ، چه جوری سیرابش کردن؟ به خون حلقش اون رو سیرابش کردن ... آقا بیا انتقام شیرخواره ی حسین رو بگیر ... تا رسید به این بیت،دید یه دستی از پشت سر به شانه اش خورد ،یکی میگه سید حیدر دیگه بسه ... ادامه نده،منه مهدی طاقت ندارم ... (رمز سخن گفتن با امام زمان رو گرفتی ؟!!) من میخوام بگم آقاجان سید حیدر که چیزی نگفت، فقط گفت این آقا یه بچه ی شیرخواره داشت .. پس چه گذشت بر جد غریبتون حسین ... اومد این بچه ی شیرخواره رو از خواهرش زینب گرفت ، مرحوم سید ابن طاووس می نویسد ، همه یاراش رو زمین افتادن ، یه نگاه کرد دید دیگه براش یاری باقی نمانده ، یه مرتبه صدا زد : "هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّه"ِ همین که اهل حرم استقاثه ی حسین رو شنیدن، انقده این زن و بچه ضجه زدن ... که ابی عبدالله نگران شد ، سراسیمه آمد سمت خیمه ها، اول خواهرش رو صدا زد : "فنادا یا زینب ایتینی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ" این بچه ی صغیر و شیرخواره ام رو بده باهاش وداع کنم ... به به رحمت خدا بر این ناله ها ... روضه ی شیرخواره ی ابی عبدالله از روضه هایی هست که حضرت تو چند تا تشرف سفارش کرده، روضه ،روضه ی باب الحوائجه ... از همه التماس دعا ، برا پیروزی مدافعان حرم زینبی هم دعا کنید ... همین که خواهرش رو صدا زد ، عقیله ی بنی هاشم این بچه رو بغل گرفت ، عجیبه به خدا این بچه رو مادر به ابی عبدالله نداده ، همه ی مقاتل نوشتن زینب این شیرخواره رو به حسین داد ؛ شاید رباب مادرش خجالت کشید، تا این کودک رو تو بغل برادر قرار داد یه جمله ای رو زینب گفته ، عرضه داشت داداش سه روزه که این بچه آب نخورده" "فأطلب له شربة من الماء فاخذ الحسین علی یدا" ابی عبدالله این شیرخواره رو ، رو دست گرفت ،بعضی ها نوشتن اونقده بالا آورد که زیر بغل حسین نمایان شد" فرمود :«ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل الرضیع» آگه به من رحم نمی کنید لااقل به این شیرخواره رحم کنید «اما ترونه کیف یتلظی عطشا» مگه نمی بینید از شدت عطش لب هاشو پشت سر هم باز و بسته می کنه ... گریه کنا ، ناله زنا ، هنوز حرف ابی عبدالله تمام نشده بود ، حسین هم متوجه نشد تیر حرمله از کدام طرف آمد ... یه وقت دید ... «فَذُبحَ مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن ... » چنان گوش تا گوش علی دریده شد ... ناله بزن یا حسین ... ┄┅═══✼✼═══┅ .👇