eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1.8هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵⚪️ | مردی که در منزل اذان می‌گوید 👈🏼👈🏼 محمّد بن راشد می‌گوید: هشام بن ابراهیم به من گفت: من از بیماری خود و اینکه صاحب فرزند نمی‌گردم به امام رضا علیه‌السلام شِکوه کردم. ◽️ امام رضا علیه‌السلام به من فرمود: در منزل- با صدای بلند- اذان بگو. هشام بن ابراهیم می‌گوید: من پس از آنکه این کار را انجام دادم. خدای متعال مرا از بیماری شفا داده و فرزندان زیادی به من کرامت فرمود. ◽️ سپس محمّد بن راشد می‌گوید: من نیز همیشه درگیر بیماری و مریضی بودم. و کسانی که با من در خانه زندگی می‌کردند نیز بیمار و مریض بودند. به‌گونه‌ای که من تنها می‌ماندم و شخصی نبود که به من خدمت کند. هنگامی‌که این حدیث را از هشام شنیدم. به کاری که امام علیه‌السلام فرموده بود پرداختم. پس آنگاه خداوند عزّوجلّ بیماریها را ازمن وخانواده ام دور ساخت- والحمدللَّه- . 📚 الكافي ج۳ ص۳۰۸ و ج۶ ص۱۰ ♻️ با توجه به تعطیلی نماز جماعت و حضور مومنین در منزل و جهت رفع بلا هر روز ظهر موقع اذان همه با هم در منزل اذان می‌گوییم 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔵⚪️ 👈🏼👈🏼 مرحوم در انتهای کتاب شریف دارالسلام، مجموعه‌ای از خواب‌ها و رؤیاهای صادقه را نقل می‌کند که خواب شانزدهم آن، چنین است: ◽️ شخص ثقه‌ی عادل، و مرد فاضل، آقای ، پسر اصل، نجفي مَسکن آن‌را نقل کرده‌اند: او می‌گوید: در اوائل مجاورت (در نجف‌اشرف)، وقتي به‌زيارت (علیهماالسلام) مُشرف شدم و مدتی چند در آن شريف توقف کردم، شبي از اراده آن نمودم که در حرم (عليهماالسلام) بيتوته کنم. ◽️ چون معمول آن مشهد شريف نيست که مثل ساير مشاهد، درب در شب‌هاي جمعه تا صبح باز باشد، لذا را ديده به‌او وعده احساني کردم که در بستن باب‌حرم، متعرض من نشود و مرا در حرم بگذارد، او هم قبول کرد. ◽️ آن شب را در حرم مطهر تا صبح به‌عبادت احيا کردم، به‌آنکه در سمت پائين پا مکاني انتخاب کرده در آن مکان شب را تا نصف نشسته مشغول دعا ومناجات بودم وبعداز آن مشغول نمازشب شدم. پس از فراغ از آن نشسته به‌انتظار صبح و مشغول ذکر و تسبيح بودم. ◽️ اتفاقاً در همان حالت نشسته مرا خوابي بي‌خود عارض شد، ناگاه ديدم قبر مطهر امام عليه‌السلام شکافته گرديد، و حضرت هادي عليه‌السلام از قبر بيرون آمد و به‌سوي من متوجه گرديد، هنگامی که به‌من رسيد، از روي ملامت و شماتت و تندي فرمود: آن هشت تومان را در اصفهان از فلان (و نام شخصي را برد که من چهل تومان به‌او قرض داده و هشت تومان از او به‌عنوان منفعت ده دو از او گرفته بودم) به‌چه عنوان گرفتي؟! ◽️ چون اين سخن و سرزنش را از آن جناب شنيدم، از غايت خجالت و خوف بر خود لرزيدم، به‌طوري که عمامه از سرم بيفتاد و از خواب بيدارشدم و مقارن آن حال کليددار و خدام آن حضرت از براي گشودن باب حرم آمده مشغول گشودن بودند. ◽️ من هم سریع خود را برداشته، بر سر گذاشته، از عمل خود نادم گشته، توبه و استغفار کردم و سریعاً به‌کسان خود که در بودند، نوشتم که آن هشت تومان را رد کردند و از صاحب آن عذر خواستند. و ديگر مرتکب آن عمل قبيح شرعي‌نما نگردم. ◽️ عملی که (متاسفانه) در ميان مسلمانان شايع شده با نام ، که گناه یک درهم آن، به نص اخبار، مساوي با هفتاد مي‌باشد. (باز متاسفانه این پول حرام و ربا را) به‌اسم بيع مي‌خورند، چنان‌که در صريح کلام عليه‌السلام مذکور شده درجمله بدعتهاي آخرالزمان نگرديدم. ◽️ مؤلّف (علامه شیخ میثمی عراقی) گويد: اين از اين در مثل و و ، دلالت واضحه بر منع اين عمل دارد، چنان‌که صريح کلام معجز نظام اميرعليه‌السلام در کتاب است که مي‌فرمايد: "در آخر زمان را به‌اسم ، و را به‌اسم مي‌خورند". ◽️ البتّه نمي‌گوئيم که: اگر معامله بر واقع شود، باطل است، مثل آن‌که کسي خانه و ملک مستقل خود _ مانند و _ را به‌غير به‌شرط بفروشد. حال بعد از این‌معامله، آن‌ملک را از آن‌شخص به‌ازای فلان مدت به‌فلان مبلغ اجاره کند. لیکن باید دانست: به‌شرط آن‌که آن (فروش خانه و ملک مستقل) به‌اين‌طور واقع شود (که قصد طرفین باشد، و به‌صورت صُوری و الکی نباشد) و آن اجاره بها، به واقع بشود و مقصود بوده باشد. ولی (باید دانست که:) متاسفانه غالباً چنين نيست! و هم در ميان نيست! بلکه اصل غرض (طرفین، که مؤجر و مستأجر است) به‌ دادن است!!! . 📚 دارالسلام، (چاپ ایران نگین) شیخ محمود ، ص۸۵۲ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔵⚪️ 👈🏼👈🏼 و رضوان علیهما روایت کرده‌اند: حدثنا أحمد بن زياد بن جعفر الهمداني رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن إبراهيم بن هاشم عن أبي الصلت الهروي قال: كان الرضا عليه‌السلام يكلم الناس بلغاتهم وكان والله أفصح الناس وأعلمهم بكل لسان ولغة فقلت له يوما: يابن رسول الله إني لاعجب من معرفتك بهذه اللغات على اختلافها! فقال: يا أبا الصلت أنا حجة الله على خلقه وما كان الله ليتخذ حجة على قوم وهو لا يعرف لغاتهم أو ما بلغك قول أمير المؤمنين عليه السلام: أوتينا فصل الخطاب؟! فهل فصل الخطاب إلا معرفة اللغات. 📝 از (رضوان الله علیه) مروی است که حضرت امام رضا علیه‌السلام با هر طایفه به زبان ایشان تکلم می‌نمود و به خدا قسم که فصیح‌تر بود از ایشان به لغت ایشان و من روزی گفتم: یا ابن رسول الله! مرا تعجب می‌آید از تکلم شما به همه زبان‌ها و لغت‌ها! پس فرمود که یا ابا الصلت! من حجت خدایم بر خلق و حق تعالی حجتی نمی‌فرستد که او را دانا به همه‌ی لغت‌ها نکرده باشد، مگر به تو نرسیده است که جدم امیر المومنین علی علیه‌السلام فرمود: «اوتینا الحکمة و فصل الخطاب»؛ یعنی حق تعالی به ما و اولاد ما کرامت فرموده است حکمت و فصل الخطاب را. مراد از «فصل الخطاب» نیست الا معرفت لغات. 📚 منابع: 1⃣ عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۵۱ 2⃣ حدیقة الشيعة، مقدس اردبیلی، ج۲، ص۸۵۷ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔵⚪️ 👈🏼👈🏼 مرحوم در کتاب دارالسلام می‌فرماید: حکایت نهم: واقعه‌اي است‏ که يکي از ثقات اخيار (معتمدانِ برگزیده)، مرحوم _طاب‌ثراه_ از قول یکی از کارکنان خود نقل می‌کرد که وی گفت: در سفری در میانه‌ی راه، در حالی که سواره بودم، بر شخصِ سيد پياده‌ای عبورم افتاد. وقتی سيد مرا ديد، مانند کسی که و به‌ملاقات من شده _ با آنکه او پياده بود و من سواره بودم_ با من همراه شد و در جلو اسب من به‌راه افتاد و روانه گرديد. ◽️ وقتی اين حالت‏ (ترسیدن و تند رفتن) را در او ديدم، يقين کردم که (پول) به‌همراه دارد، وگرنه اين‌قدر از تنهارفتن ترسان و خائف نبود!! به‌علاوه آن‌که ديدم در جيب او چيزي سنگيني است که حرکت مي‌کند!! ◽️ به‌هر حال به‌جوش آمد و آن خيال در نظر من قوت گرفت، تا آنکه بر آن داشت که را محاذي آن بيچاره کردم و چنان‌که بي‌خبر من مي‌دويد، آتش دادم که آن بيچاره بيفتاد و بمرد!! ◽️ پس پياده شدم، دست به‌بغل او کردم، چيزي نديدم! دستم را به‌جيب‏ او بردم در آن بود!! او را به‌همان حال گذاشته و گذشتم. ◽️ راوي (حاج یوسف‌خان) گويد: چون اين حکايت از او شنيدم ‏و اين شقاوت در او فهميدم، دلم به‌درد آمد و از در تعجب بودم؟! آه چگونه او را فرصت و مهلت داده!! و هر وقت او را مي‌ديدم آن واقعه به‌نظر مي‌آمد و مي‌گرديد. ◽️ تا آنکه بعض (حقوق‌ماهیانه و یا سالانه) سپهدار که حوالي بود، معطل (بیکار و بی‌حاصل) شد. سپهدار آن شخص (قاتلِ سید) را با پسرش و نوکرش روانه فارس کرد (تا پول‌ها را زنده کنند و برگردند). آنان رفتند و مواجب را وصول کرده، با کردند. اما خبر رسید که پس از آن، خودش و پسرش را در میانه‌ی راه کشتند!! ◽️ نوکر او پياده خود را به حاج‌یوسف‌‌خان سپهدار رساند و وارد شد و داستان قتل وی را این‌گونه نقل کرد: در جاده‌ی ميان راه ، دره‏‌اي‌ وجود دارد که بايد مسافتي از آن را سرازير و بعد از سر بالا رفت. در ميان آن دره، است که بر لب آن کاشته شده‏ است. عادت عابرين آن است که در آن مکان غذا و قلياني صرف می‌کنند و زماني استراحت نمايند. ما هم مانند دیگران در کنار آن پياده شديم و را بر آن درخت بسته و را آويختم. پدر و پسر برهنه شده در آب رفتند و من ايستاده بودم و تماشا می‌کردم. ◽️ ناگاه ديدم که یک در بالاي دره ‏از سمت شيراز سرازير شدند که گويا به‌دنبال ما و در طلب ما بودند. من از ايشان بوي شر شنيدم، لهذا به‌زودي خود را به‌گوشه کشيده، در چاهي که در آن مکان بود خود را پنهان کردم‌. ◽️ آن دو نفر (پدر وپسر) از اعتنائي نکرده تا آن‌که آن جماعت بر ايشان وارد شده، پياده گرديدند و اسب و اسباب را تصرف نمودند. بعد از آن پسر را گرفته در حضور پدر بند از بند جدا کردند. بعد از آن پدر را مانند کردند. سپس مفاصل و اعضاي هر دو را جمع نموده، آتش افروخته و آن‌ها رو سوزانده، خاکستر و اثرش را متفرق کردند! اسب و آلات را برداشته مراجعت نمودند. هنگامی که رفتند، من از آن چاه بيرون آمدم ترسان و هراسان، به‌سمت اصفهان روانه شدم. ◽️ راوي ‏گويد: چون اين واقعه را شنيدم، مسرور شدم و دانستم که: . (یعنی اگرچه خداوند دیر عقوبت می‌کند، اما عقوبت و عذاب او سخت‌گیرانه است) ◽️ و چنان‌که وارد شده: " ". [يعني کسي که بترسد که فرصت ‏از دست او برود در کارها تعجيل مي‌نمايد]. خداوند در همه حال قادر بر انتقام و مؤاخذه است. حکمت تأخیر عقوبت خداوند، بر بندگان است. 📚 ، (چاپ ایران نگین) شیخ محمود ، ص۹۰۲، با اندکی ویرایش 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔵⚪️ سحر نوید دهد، صبح نور نزدیک است زمان غم به سر آمد، سرور نزدیک است شفق زده است ز مشرق، فروغ صبح امید دهید مژده که روز ظهور نزدیک است گذشته موسی عمران از آن سوی دریا بگو به لشکر فرعون، گور نزدیک است حجاب ها ز میان رخت بسته اند همه الا که لحظه ی فیض حضور نزدیک است رسد ز سینهء سینا ندا به اوج فلک که پای موسی عمران به طور نزدیک است چگونه از حرم یار دور افتادید!؟ برای اهل دل این راه دور نزدیک است طلایه دار عدالت ز راه می آید زوال سلطنت ظلم و زور نزدیک است ظهور یوسف زهرا قیامت کبراست یقین کنید که روز نشور نزدیک است 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🌺🌿 👈🏼 قال رسول الله صلّی‌الله‌عليه‌وآله: " مَنْ اكثَرَ الاستغفارُ جَعَل اللهُ لَهُ من كلِّ همٍّ فَرَجاً وَمِنْ كلِّ ضيقٍ مَخرَجاً ورزقُهُ من حيثُ لا يحتسِبُ". 📝 رسول‌خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: هر كس فراوان استغفار نمايد خداوند او را از هر غم و غصه‌اي رهائي مي‌بخشد و در هر تنگنائي راهي را به سويش مي‌گشايد و به او از جائي كه گمان نمي‌كند روزي می‌دهد. 📚بحارالانوار، ج۹۳، ص۲۸۴ 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
علیهماالسلام علیه‌السلام احساس می کردم که درخاک خراسانم در مِلک طِلق اهل بیتم توی ایرانم روی لبم هم ذکر یا موسی بن جعفر بود هم یا جواد العشق بود و هم رضا جانم از بس فضای صحن ها مانند مشهد بود شک کرده بودم میزبانم یا که مهمانم دنبال جسمی تازه بودم بین زائرها دنبال یک قالب برای روح عریانم درمحضر باب الحوائج حس من این است با پهلوان نَفْس پیش هفتمین خوانم دور ضریحش بود که یک لحظه حس کردم در نوکری هم شانه با موسی بن عمرانم یک بار کظم غیظ کردم تازه با سختی از آن به بعد احساس کردم من مسلمانم تا که بگردد چرخ بر وِفق مراد من باید خودم را دور این مرقد بگردانم وقتی که درهای حرم را خادمان بستند احساس کردم سیزده شب توی زندانم 🔸شاعر: 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
علیهماالسلام علیه‌السلام ⚫️⚫️ (علیهماالسلام).. پر بسته بود و وقت پریدن توان نداشت مرغی که بال داشت ولی آسمان نداشت خو کرده بود با غم زندان خود ولی دیگر توان صبر در آن آشیان نداشت  جز آه زخم‌های دهن باز کرده‌اش در چارچوب تنگ قفس هم زبان نداشت  آنقدر زخمی غل و زنجیر بود که اندازه ی کشیدن یک آه جان نداشت  زیر لگد صداش به جایی نمی‌رسید زیر لگد شکست و توان فغان نداشت با تازیانه ساخت که دشنام نشنود دیگر ولی تحمل زخم زبان نداشت  هر چند میزبان تنش تخته پاره شد هر چند روی پل بدنش سایبان نداشت  دیگر تنش اسیر سم اسب‌ها نشد دیگر سرش به خانه‌ی نیزه مکان نداشت 🔸بر زندانبان امام موسی بن جعفر علیه‌السلام لعنت 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔵⚪️ (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) 👈🏼👈🏼 آیت الله (رحمت‌الله‌علیه) که خود از آغاز تشکیل حوزه علمیه قم حضور داشتند، در سال ١٣٩٧ قمری فرمودند: مرحوم آقای ابتدا در اراک حوزه تأسیس کردند وبعد به قصد زیارت سفری به قم نمودند. در همان سفر بنا شد که در قم بمانند وهمان وقت نامه‌ای به من فرستادند که هنوز هم موجود است. در آن نامه نوشته بودند: اگر مایلید به قم بیایید، نان جوی پیدا می‌شود وبا هم می‌خوریم. من در پی نامه ایشان به قم آمدم. ▫️چندی گذشت، ماه مبارک رمضان فرا رسید. وضع مادّی روحانیون وحوزه بسیار بد بود، زیرا وجوه شرعیه به قم نمی آمد. سیدی از اهل علم برای تبلیغ رفته بود وخانواده‌اش دچار تنگدستی شده بودند. ▫️شخصی نزد من آمد وخواست که از آقای حاج شیخ عبد الکریم بخواهم که شهریه آن سید را بدهند. من جریان را به آقای حاج شیخ محمد تقی بافقی که مقسّم شهریه بود، گفتم. ▫️ایشان گفت: وجه کمی در دست است واگر بخواهیم تقسیم کنیم، به هر یک از آقایان چیز کمی مثلا دو قران می رسد. ▫️روز هفدهم ماه رمضان بود که من در حجره خود در مدرسه فیضیه خوابیده بودم در خواب دیدم که با مرحوم آقای حاج رضوان الله علیه در همان حجره - اما مقداری بزرگ‌تر - رو به قبله نشسته‌ایم ودو چراغ هم در حجره روشن است. ناگهان یک آقای محترمی را دیدم که آمد ورو به ایشان کرد وگفت: حاج میرزا مهدی! حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله) می‌فرماید: به شیخ عبد الکریم بگو: مضطرب نباش که بر اثر گریه‌های امام زمان، وجوه، به سوی حوزه قم روان شد. ▫️من از خواب، بیدار شدم، جریان خوابم را برای آقای حاج شیخ عبد الکریم نگفتم، لیکن برای مرحوم آقای حاج نقل کردم. ▫️چندی بعد دوباره بعضی نزد من آمدند که در مورد گفتن شهریه آن سید ورسیدگی به وضع خانواده اش اقدامی بشود ووضع آنان را به آقای حاج شیخ عبد الکریم برسانم. من قضیه را با آقای حاج شیخ محمد تقی بافقی طرح کردم. ایشان گفت: بیا با هم به حضور آقا حاج شیخ عبدالکریم برویم. ▫️با هم به منزل آقا رفتیم. اتفاقاََ وقتی رسیدیم که آقا می‌خواست از بیرونی به اندرون برود. ما را که دید فرمود: کاری داشتید که این جا آمدید؟ من گفتم: وضع خانواده فلان آقا که برای تبلیغ رفته، خوب نیست، شهریه او را می‌خواستم که به خانواده‌اش برسانیم. ایشان رو به آقای بافقی کرد وفرمود: شهریه او را بپردازید. ▫️آنگاه رو به من کرده، فرمود: خواب شما هم به ما رسید واز رؤیاهای صادقه است ووجوهی برای ما رسیده است. 📚 قطره‌ای از دریا، ج ٣، ص ١٣٢؛ به نقل از عنایات حضرت مهدی (ارواحنا فداه) به علما ومراجع تقلید؛ علی کریمی جهرمی؛ ص ١٠٣، با اندکی تغییر 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
صلی‌الله‌علیه‌وآله 🔵⚪️ 👈🏼👈🏼 بد نیست در این مجال، ايام اختصاص يافته به شادمانی و سرور براي مواليد و اعياد مربوط به خاندان وحی يا ايامی كه مصيبتی از شهادات حضرات در آن نيست را برشمريم : 👈🏻 از ٩ ربيع الاول تا شش جمادي الاولى ❗️به مدت ٥٧ روز❗️ 👈🏻 از ٢٠ جمادي الثاني تا رجب و شعبان و ١٨ رمضان❗️يعني ٨٨ ❗️ 👈🏻از بيست و پنج رمضان تا بيست و پنج شوال ❗️يك ماه شادمانی❗️ 👈🏻 از ٢٧ شوال تا آخر ذي القعده ❗️٣٣ روز شادمانی❗️ 👈🏻 ماه ذی الحجة همه عيد و سرور ❗️❗️خلاصه در مجموع حداقل هشت ماه فرحناك و شادمان ❓حال سوال اين است كه چگونه با سه چهار روز عزاداری برای محسن بن علی صلوات الله علیهما يك عده ، عزاداران و محبان را به توپ اتهام می بندند كه ميخواهيد همه سال را به عزاداری و سينه زنی تبديل كنيد ؟!!! 🤔انصاف و وجدان كجاست ؟!!! يا حساب و شمارش آنان ضعيف است؟ حال بیایید جشن هايمان را بشماريم : 👈🏻 ١ رجب ميلاد امام هادي عليه‌السلام 👈🏻 ٥ رجب امام باقر عليه‌السلام 👈🏻 ١٠ رجب ميلاد امام جواد عليه‌السلام 👈🏻 ١٣ رجب ميلاد مولود كعبه عليه‌السلام 👈🏻 ٢٧ رجب مبعث 👈🏻 ٣ شعبان ميلاد امام حسين عليه‌السلام 👈🏻 ٤ شعبان ميلاد امام سجاد عليه‌السلام 👈🏻 ٥ شعبان ميلاد ابالفضل عليه‌السلام 👈🏻 ١١ شعبان ميلاد علي اكبر عليه‌السلام 👈🏻 ١٥ تا ٢٥ شعبان دهه فرخنده مهدويه جشن های نيمه شعبان ميلاد صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه الشريف 👈🏻 ١ رمضان المبارك جشن حلول ماه مبارك رمضان 👈🏻 ١٥ رمضان المبارك ميلاد امام حسن عليه‌السلام 👈🏻 عيد فطر 👈🏻 ١ ذي القعده ميلاد حضرت معصومه سلام الله عليها تا ١١ ذي القعده ميلاد امام رضا عليه‌السلام جشن دهه كرامت 👈🏻 ١٠ ذي الحجة عيد قربان 👈🏻 ١٥ ذي الحجة ميلاد امام هادي عليه‌السلام 👈🏻 ١٨ ذي الحجة عيد غدير تا ٢٦ ذي الحجة جشن‌هاي : 👈🏻 مباهله 👈🏻 نزول انما 👈🏻 نزول هل اتي و ... 👈🏻 ده روز جشن دهه ولايت 👈🏻 ٩ ربيع الأول تا ١٤ ربيع الأول جشن‌هاي خاص شيعه 👈🏻 ۵ جمادی الاول ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها 👈🏻 بيست جمادی ولادت حضرت زهرا سلام الله عليها ✅✅ در مجموع مي‌بينيد كه قريب شصت شب يعنی دو ماه تمام ايام و ليالی جشن و سرور است. تازه اگر شام ميلادها را كه معمولا جشن ها به پاست و ميلادهای امامزادگان ، جشن‌هايی چون ازدواج حضرت زهرا سلام الله عليها و ... را بر آن دو ماه نيفزاييم؛ كه در تمام اين همه ايام و ليالي هيئات و محبين آل الله با اقامه مجالس سرور و چراغاني و مديحه خوانی و سرور به شادمانی و فرحمندی به فرح اهل البيت مشغولند. جالب آنکه برخی از این اعیاد ما، به صورت دهه برگزار می‌شود: دهه مهدويت ، دهه كرامت ، دهه جشنهای غديريه و شعبانيه و . ✔️همین آمار ها برای اهل انصاف کافیست تا دچار مغلطه در بیان ایام عزا نشوند 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔷🔶 ! 👈🏼پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» فرمودند: «مَنْ‏ سَعَى‏ لِمَرِيضٍ‏ فِي حَاجَةٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ يَقْضِهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْم وَلَدَتْهُ أُمُّه‏» 📝 كسي كه به دنبال برآوردن حاجت شخص بيماري برود -خواه آن حاجت روا گردد يا نگردد- همه گناهانش آمرزيده مي‌شود همانند روزي كه از مادر متولد شده است! 📚 من لا يحضره الفقيه؛ ج‏۴؛ ص۱۶ 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔷🔶 👈🏼👈🏼 ﻋَﻦِ ﺍﻟﺼﺎﺩِﻕِ علیه السلام ﻗَﺎﻝَ ﺗُﺼَﻠّﻲ ﺭَﻛْﻌَﺘَﻴْﻦِ ﻛَﻴْﻒَ ﺷِﺌْﺖَ ﺛُﻢ ﺗَﻘُﻮﻝُ: (ﺍﻟﻠﻬُﻢﱠﱠ ﺃَﺛْﺒِﺖْ ﺭَﺟَﺎﺀَﻙَ ﻓِﻲ ﻗَﻠْﺒِﻲ ﻭَ ﺍﻗْﻄَﻊْ ﺭَﺟَﺎﺀَ ﻣَﻦْ ﺳِﻮَﺍﻙَ ﻋَﻨّﻲ ﺣَﺘَّﻰ ﻟَﺎ ﺃَﺭْﺟُﻮَ ﺇِﻟﺎ ﺇِﻳّﺎﻙَ ﻭَ ﻟَﺎ ﺃَﺛِﻖَ ﺇِﻟّﺎ ﺑِﻚَ) 📝 از امام صادق علیه السلام منقول است: (جهت برآورده شدن حوائج) دو رکعت نماز (مانند نماز صبح)خوانده و سپس این دعا را بخوانید : (ﺍﻟﻠﻬُﻢﺃَﺛْﺒِﺖْ ﺭَﺟَﺎﺀَﻙَ ﻓِﻲ ﻗَﻠْﺒِﻲ ﻭَ ﺍﻗْﻄَﻊْ ﺭَﺟَﺎﺀَ ﻣَﻦْ ﺳِﻮَﺍﻙَ ﻋَﻨّﻲ ﺣَﺘَّﻰ ﻟَﺎ ﺃَﺭْﺟُﻮَ ﺇِﻟّﺎ ﺇِﻳّﺎﻙَ ﻭَ ﻟَﺎ ﺃَﺛِﻖَ ﺇِﻟّﺎ ﺑِﻚَ). 📚مستدرک الوسایل ج۶ص۲۹۵ 🌺 سعی کنیم همگیِ دوستان این نماز با فضیلت و ساده را به نیت فرج وسلامتی مولایمان بخوانیم، یقیناً حضرت عنایت ویژه خواهند نمود.. 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar