⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
مولاےمهربانم
کاش به اندازهے گلهاے آفتابگردان معرفت داشتم
و همواره رو به سوئے که شما هستید مےگرداندم
و گردش عمر و زندگیم را به دستان پدرانهے شما مےسپردم
اما
افسوس
از این دنیاے فانے و بازیچههایش
که سخت سرم را گرم کرده
و حواسم را پرت
سلامے عرضه مےدارم به محضرتان
شاید بیشتر رو به سویتان آورم
السلام علیک یا قطب العالم✋
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
#سلاممولاےمهربانم
┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جایگاه من نزد امام زمانم
#امام_زمان
@moassese_nooralyaghin
*•═•••◈﷽◈•••═•*
#معرفتی
#سلسه_جلسات_معرفتی_اصحاب_عاشورا
#جلسه_دوازدهم
◀️ اولین مبارز بنیهاشم علی اکبر سیدالشهدا
👈قسمت اول
⬅️ روز عاشورا تا هنگامی که اصحاب (غیر هاشمی) امام حسین (علیهالسّلام) زنده بودند، عملاً آنها به میدان جنگ رفتند، و یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند و جنگ و مبارزه و شهادت بنیهاشم، پس از شهادت آنان آغاز شد.
↩️ بعد از اینکه اصحاب (غیر هاشمی) امام حسین (علیهالسّلام) کشته شدند و کسی نماند جز اهل بیتش که فرزندان علی (علیهالسّلام)، فرزندان جعفر، فرزندان عقیل، فرزندان امام حسن و فرزندان خود او بودند؛ آنها جمع شدند و با هم خداحافظی کردند و تصمیم به جنگ گرفتند.
👈اکثر قریب به اتفاق منابع دست اول و معتبر تاریخی، حضرت علیاکبر را اولین شهید از بنیهاشم ذکر کردهاند.
گفتنی است که ابن اعثم در کتاب الفتوح
خوارزمی در مقتل الحسین
و ابن شهرآشوب در مناقب آل ابیطالب،
👈عبدالله بن مسلم را به عنوان اولین شهید از بنیهاشم ذکر کردهاند؛
اما (طبق بررسیها) ابن شهرآشوب از خوارزمی پیروی کرده و خوارزمی نیز مطالب خود را از ابن اعثم گرفته است، لذا این نقل در بین منابع قدیم در واقع منحصر به فتوح ابن اعثم میشود و فتوح ابن اعثم از نظر اعتبار، در ردیف الاخبار الطوال دینوری و انساب الاشراف بلاذری و تاریخ طبری و الارشاد شیخ مفید قرار ندارد.
🔹هنگامی که از میان جوانان بنیهاشم، پیش از همه، حضرت علیاکبر (آماده جنگ شد، او) که از زیبا صورتان و نیک سیرتان روزگار بود، نزد پدر رفت و اجازه نبرد خواست، پدر به او اجازه داد و (با ناامیدی از بازگشت او،) نگاهی مایوسانه به قامتش انداخت، و آنگاه چشمانش را به زیر افکند. (ابن اعثم و خوارزمی نوشتهاند: امام محاسن شریفش را به سوی آسمان گرفت
و گریست. سپس گفت:
«اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ وَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَيْه.»
(این جملات را با اندکی تفاوت و با اضافاتی، ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین
ابن اعثم در کتاب الفتوح،
و خوارزمی در مقتل الحسین،
و با تفاوت بیشتری شیخ صدوق در الامالی،
آوردهاند.)
«بارالها، تو شاهد باش، جوانی به جنگ این مردم رفت که در صورت و سیرت و گفتار، شبیهترین مردم به پیامبرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود، و ما هرگاه مشتاق دیدن پیامبرت میشدیم، به این جوان نگاه میکردیم».)
این مطلب ادامه دارد
🏴یارب الحسین بحق الحسین إشف صدر الحسین بظهور الحجة🏴
┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
بدانید جمهوری اسلامی حرم است
و این حرم اگر ماند دیگر حرم ها میمانند.
@moassese_nooralyaghin
•••༻﷽༺•••
#آموزشی
#اعراب_آیات
#جلسه_نود
✅ موضوع: اعراب آیه ۸۳ سوره بقره
👈 وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ...
و [یاد کنید] زمانی که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستید، و به پدر و مادر و خویشان ویتیمان ومستمندان نیکی کنید...
وَ: حرف استیناف، مبنی بر فتح، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
إِذْ: اسم زمان، مفعول به برای «اُذکُر» مقدر، محلا منصوب
اَخَذنَا: فعل ماضی، مبنی بر سکون. ضمیر متصل و بارز «نا»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل
مِیثاقَ: مفعول به برای «اَخَذنا» و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری
بَنِي: مضافٌ اليه و مجرور، علامت جر «یاء»
إِسْرَائِيلَ: مضاف الیه برای «بنی» و مجرور، علامت جر فتحه به نیابت از کسره (اسم غیرمنصرف)
لَا : حرف نفی، مبنی بر سکون، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
تَعْبُدُونَ: فعل مضارع مرفوع، علامت رفع ثبوت نون. ضمیر متصل و بارز «واو»، مبنی، محلا مرفوع فاعل.
إِلَّا : حرف استثنا، مبنی بر سکون، عامل، محلی از اعراب ندارد.
اللَّهَ: لفظ جلاله الله، مفعولٌبه و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری
وَ : حرف عطف،مبنی برفتح، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
بِ: حرف جر، مبنی بر کسر، عامل، محلی از اعراب ندارد.
الْوَالِدَيْنِ: اسم مجرور به حرف جر «بِ»، علامت جر «یاء»
بِالْوَالِدَيْنِ: جار و مجرور، متعلق به فعل محذوف «احسنوا»
إِحْسَانًا: مفعول مطلق و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری
وَ : حرف عطف، مبنی برفتح، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
ذِي: :معطوف بر«الْوَالِدَيْنِ» و مجرور بنابر تبعیت، علامت جر«یاء»
الْقُرْبَىٰ: مضاف الیه و مجرور، علامت جر کسره مقدره
وَ : حرف عطف، مبنی برفتح، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
الْيَتَامَىٰ: معطوف بر«الْوَالِدَيْنِ»و مجرور بنابر تبعیت، علامت جر کسره مقدره
وَ :حرف عطف، مبنی برفتح، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
الْمَسَاكِينِ: معطوف بر«الْوَالِدَيْنِ»و مجرور بنابر تبعیت، علامت جر«یاء»
↩️ ادامه دارد...
•••┈✾~💠~✾┈•••
برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (إعراب آیات بر مبنای کتاب إعرابالقرآنالکریم و کلمةاللهالعلیا)
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
•••┈✾~💠~✾┈•••
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرانی
@moassese_nooralyaghin
•••༻﷽༺•••
#آموزشی
#صرف_و_نحو
#جلسه_نود
✅ موضوع: انواع مفعول مطلق(تأکیدی)
مفعول مطلق یک «مصدر منصوب» است و غالباً «از جنس خود فعلی» است که در جمله ذکر شده، و برای نشان دادن تأکید و یا نوع انجام یافتن فعل و یا تعداد دفعات انجام فعل میآید.
پس نشانههای مفعول مطلق این چنین است: مصدر، منصوب، غالباً از جنس فعل ذکر شده در داخل جمله.
🔹 انواع مفعول مطلق
🌱 مفعول مطلق تأکیدی
مثال:
كَلَّآ إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا🌱مفعول مطلق نوعی مثال:
وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا🌱 مفعول مطلق عددی مثال:
دَقَّتِ السّاعَةُ دَقَّتَین🔹 مفعول مطلق تأکیدی اگر تحقق یک فعل برای مخاطب مورد تردید و شک قرار گرفته باشد، برای تأکید و از بین بردن شک و ابهام، مصدر هم ریشه فعل برای کمک به فعل میآید، که به آن مفعول مطلق تأکیدی میگویند. اگر در کنار این مصدر ذکر شده، صفت و یا مضاف الیه نیاید، مفعول مطلق تأکیدی است. مثال: وَكَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا. و خدا با موسى آشكارا سخن گفت. همانطور که مشاهده میکنید در این مثال (تَکْلِیمًا) از جنس خود فعل است و مصدری منصوب و بعد از آن مضاف الیه و صفت نیز نیامدهاست و برای تاکید ذکر شدهاست پس مفعول مطلق تأکیدی است. 👈 جانشین مفعول مطلق مفعول مطلق معمولا مصدری هم جنس یا هم معنای فعل پیش از خود است؛ با این حال هر کلمه ای که بتواند چنین نقشی بازی کند، می تواند مفعول مطلق باشد. 🔹الفاظ نایب از مفعول مطلق تاکیدی 🌱 مصدر مترادف با مصدر فعل مثال: قُمتُ وُقوفَاً (برخواستم ایستادنی) 🌱 مصدر فعل از باب دیگر مثال: تَبَتَّل اِلی اللّهِ تَبتیلاً (تنها به خداوند بپرداز) •••┈✾~💠~✾┈••• ✅ در آیه ۸۳ سوره مبارکه بقره: «اِحساناً» مفعول مطلق تأکیدی برای فعل محذوف «اَحسِنوا» می باشد. •••┈✾~💠~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (بر مبنای کتاب مبادی العربیه و نحو کاربردی متوسطه و نحو قرآن) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~💠~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghi
*•═•••◈﷽◈•••═•*
#تفسیر_سوره_طه
#طرح_رضوان
#بخش_چهارم
#مدرس_استاد_آل_مرتضی
#مؤسسه_نورالیقین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
▪️بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ▪️
🏴اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
🌠موضوع (۷) خروج برخی احکام از شمول «لِتَشْقَىٰ»
تعبیر «لِتَشْقَىٰ» می رساند که در انجام تکالیف دینی ،تحمل مشقت های طاقت فرسا لازم نیست.
با وجود انکه اصل سختی و رنج ،لازم بسیاری از تکالیف الهی است ،اما طبق قواعد« لاضرر» و« لا حرج»، در دستورهای دین (قرآن و سنت ) سختی و زحمت جانکاه نیست، به عنوان مثال: اگر وضو برای مکلف ضرر داشته باشد ،تیمم جایگزین آن می شود و اگر خواندن نماز به حالت ایستاده میسر نباشد به صورت نشسته و یا خوابیده انجام می شود .
اما موضوعی که از شمول آیه«لِتَشْقَىٰ»خارج می شود،جهاد با کافران و دفاع از اسلام است،براین اساس پیغمبر اکرم ص سالهای متمادی در حال دفاع بود، واگر دیگران نیز ایشان را یاری نمی کردند،باید تنها مبارزه می کرد؛ نیز در سفر به طائف برای دعوت مردم به توحید، آن قدر پای مبارکشان سنگ خورد که از جراحت های آن خون می ریخت ،این گونه تکالیف آن حضرت (ص) گر چه شاقٓ و از احکام ضروری بودند ،مشمول «لِتَشْقَىٰ» و قاعدهٰ «لاضرر» نیستند
هم چنانکه ،امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا برای دفاع از دین همه هستی و داشته های خویش را در راه خدا تقدیم کرد.
بنابراین اگر خطری متوجه دین شد،باید هرطور شده، این خطر را دفع کرد. اگر با مال ممکن است، با مال؛ اگر با بیان مقدور است، با بیان؛ اگر با سیاست است، با سیاست، با قراداد و... باید هر کاری میشود، کرد تا خطر از دین رفع گردد. گاهی هم این خطر رفع نمیشود جز با خون. اگر خون ما خطر را از دین رفع میکند، باید خون داد و افتخار کرد.
اینجا دیگر محاسبات و معادلات مطرح نیست،در دفاع از دین امکان دارد انسان تکه تکه شود مانند : شهید سلیمانی ، شهید زین الدین وسایر شهدا، ویا ممکن است قطع نخاع شود و باقی عمر خود را با معلولیت بگذراند.
گاهی بعضی از افراد از آیه «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا»(۲۸۶،بقره)سوء استفاده می کنند، در حالیکه در بعضی از تکالیف دینی مانند : فروع دین ،امر به معروف ،نهی از منکر، هدایت مردم باید تلاش کرد«وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ»(حج،۷۸) . چنانچه در هر کاری برای رسیدن به نتیجه مطلوب در دنیا یا آخرت زحمت و تلاش لازم است .طبق بیانات رهبر معظم انقلاب خدای متعال استعداد و توانایی و امکان را داده؛ وقتی امکان داد، تکلیف هم میآید: لا یُکَـلِّفُ اللهُ نَفسًا اِلّا وُسعَها؛(۵) هر چه وُسع شما بیشتر باشد، تکلیفتان هم بیشتر است؛ من این را عرض میکنم. خلاصهی حرف ما و عرض ما این است: چون وُسعتان زیاد است، تواناییتان زیاد است،تکلیفتان هم زیاد است.۱۳۹۸/۷/۱۰
اگر امیرالمومنین ع در سجده های طولانی گریه و استغفار میکرد :« هُو البکاءُ فِی المِحرابِ لَیلاً» زیرا عظمت و نعمت های خداوند را می شناخت « ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ »( زمر،۶۷) و اکثر مردم چون به این درک نرسیده اند از خدا تشکر نمی کنند و از هر کس واهمه دارند به جز خداوند سبحان .
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
⚫️منابع و مآخذ:تفاسیر وزین تسنیم،المیزان،مجمع البیان،نمونه و نور
🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin