eitaa logo
مجلهٔ مدام
1.6هزار دنبال‌کننده
659 عکس
55 ویدیو
1 فایل
یک ماجرای دنباله‌دار ارتباط با ادمین👇 @modaam_admin https://modaam.yek.link/
مشاهده در ایتا
دانلود
دورهمی و رونمایی مجلهٔ مدام مدام یک: کتاب با حضور به صرف داستان و موسیقی یک‌شنبه دهم تیرماه شهرکتاب مرکزی ساعت ۵ تا ۷ عصر مشتاق دیدار همهٔ شما هستیم و دیدهٔ ما، میزبان قدم‌های شماست. منتظرتان هستیم ❤️✌️ مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
27.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت‌هایی از روایت «دیگر چاپ نمی‌شود» که توسط نویسندهٔ اثر (احسان عبدی‌پور) در روز رونمایی اولین شمارهٔ مدام، خوانده شد. به زودی فیلم و صوت کامل این بخش، ارائه می‌شود. مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
بخش ابتدایی روایت «دیگر چاپ نمی‌شود» نوشتهٔ از یک کتاب که تیراژش «یک دانه» بود و الان زیر خاک است می‌خواهم حرف بزنم. منظورم یک کتاب زیرخاکی نیست، منظورم مشخصاً یک کتاب است که الان زیر خاک است. از شب زیر خاک شدنش دو سالی می‌گذرد. اسمش فرزانه بود. فرزانه پزشکی اسم یک آدم است که وقتی دیدیمش همهٔ سی و چهار پنج نفری که آنجا نشسته بودیم پک‌وپوزمان را جمع کردیم که «این» وسط کلاس ما و بحث قصه و داستان چه می‌کند؟ اما وقتی خواست برود متفق‌القول بودیم که «او» یک کتاب بود که چادرش را کشید سرش، باهامان «خدافظی» کرد و رفت. شرح دقیق ماجرا این است که پسینِ جمعه‌ها گله‌ای می‌نشستیم در یک آموزشگاهی و داستان می‌نوشتیم و قصه می‌گفتیم و با شمایل روایت ور می‌رفتیم. گمانم جلسهٔ آخر بود. میلاد ناظمی که رابطه‌مان زود از حد و ربط کلاس گذشته بود و رفیق شده بودیم، پایان جلسهٔ قبل آمد یواش گفت: «جلسهٔ بعد مهمون بیارم سر کلاس اوکیه؟» سرضرب گفتم: «بیار.» مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine