eitaa logo
Modiryar | مدیریار
213 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
800 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
نقش های مدیران از دیدگاه هنری مینتزبرگ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ نقش های مدیران از دیدگاه هنری مینتزبرگ #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
نقش های مدیران از دیدگاه هنری مینتزبرگ یک مدیر در به صورت مداوم در حال تغییر نقش است و در طول روز به مسائل مختلفی برمی‌خورد که باید برای آن راه حلی پیدا کند. بنابراین شاید اساسی ترین نیاز هر مدیر داشتن اطلاعات و اخبار مختلف در زمینه فعالیتش و اساسی‌ترین مهارت هر مدیر پردازش اطلاعات و تصمیم‌گیری باشد. از دیدگاه مینتزبرک نقش‌های مدیریتی به ۳ دسته تقسیم می‌شوند که هر دسته وظیفه‌ای بر عهده دارد. از دید مینتزبرگ، نقش‌های مدیران به سه گروه عمده تقسیم می‌شوند: 1⃣ نقش‌های متقابل شخصی: به رفتارهایی از مدیر توجه دارند که به روابط شخص مدیر با دیگر افراد درون یا بیرون سازمان برمی‌گردد. این نقش‌ها، مستقیماً از اختیارات و جایگاه مدیران که با اداره سازمان‌ها مرتبط است، نشأت می‌گیرند. نقش‌های متقابل شخصی، به سه نقش عمده تقسیم می‌شوند که عبارتند از: ◾نقش تشریفاتی (Figurehead) ◾رهبری (Leader) ◾رابط (Liaison) 2⃣ نقش‌های اطلاعاتی: اساساً با فرایند پردازش اطلاعات لازم مدیران، ارتباط دارد. مدیر در تعامل با دیگران، خواه زیردستان وی باشند و خواه افراد بیرون از سازمان، مرکز اطلاعات سازمان خود تلقی می‌شود. در واقع بخش عظیمی از تمامی اطلاعات در اختیار وی قرار می‌گیرد. شاید وی هرچیزی را نداند، ولی بیش از تک‌تک اعضای سازمان و زیردستانش، اطلاعات دارد. ◾گیرنده اطلاعات (Monitor) ◾نشردهنده اطلاعات (Disseminator) ◾سخنگو (Spokesman) 3⃣ نقش‌های تصمیم‌گیری: سومین دسته از نقش‌های مدیران است. اطلاعات به تنهایی، تمام آن چیزی نیست که سازمان‌ها برای تصمیم‌گیری نیاز دارند بلکه ورودی اساسی برای فرایند مهم تصمیم در سازمان تلقی می‌شود. چهار نقش ذیل، کنترل مدیران به‌عنوان تصمیم‌گیرنده در سازمان بر سیستم تدوین استراتژی را توصیف می‌کنند: ◾کارآفرینی (Enterpreneur) ◾آشوب‌زدایی (Disturbance Handler) ◾تخصیص‌دهنده منابع (Resource Allocator) ◾مذاکره‌کننده (Negotiator) www.modiryar.com @modiryar
رسالت توسعه پایدار نقطۀ عطف پارادایم جدید است که پس از پنج دهه چالش های نظری و عملی در زمینۀ توسعه در جوامع انسانی پا به عرصۀ اندیشه و عمل گذاشته است تا با پیوند نظام های اقتصادی، همه جانبه، متوازن، اجتماعی و اکولوژیکی، توسعه را به مفهومی انسانی، متعالی و چندبعدی بدل کند. ✅ کلمه ی درلغت به معنی گسترش و بهبود است. توسعهٔ پایدار فرآیندی است که آینده‌ای مطلوب را برای جوامع بشری متصور می‌شود که در آن شرایط زندگی و استفاده از منابع، بدون آسیب رساندن به یکپارچگی، زیبایی و ثبات نظام‌های حیاتی، نیازهای انسان را برطرف می‌سازد. ✅ واژه توسعه پایدار به مفهوم گسترده آن شامل اداره و بهره برداری صحیح وکارا از ، منابع طبیعی، منابع مالی و نیروی انسانی برای نیل به الگوی مصرف مطلوب همراه با بکارگیری امکانات فنی و ساختارو تشکیلات مناسب برای رفع نیاز نسل های امروز و آینده به طورمستمر و قابل رضایت می شود. www.modiryar.com @modiryar
مدل مفهومی ارزیابی عملکرد مدیریت نوآوری در سازمان های خدماتی www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
مدل مفهومی ارزیابی عملکرد مدیریت نوآوری در سازمان های خدماتی ✍ #دکتر_سعیده_براتی #مدل_مفهومی #مدل_
مدل مفهومی ارزیابی عملکرد مدیریت نوآوری در سازمان های خدماتی ✅ برای بسیاری از کسب و کارها به خصوص کسب و کارهای نوپا، یک اصل کلیدی در درجه نخست بقا و در درجه بعدی دستیابی به مزیت رقابتی محسوب می شود. نکته ای که در مورد این مفهوم اهمیت ویژه ای دارد آن است که در یک فرایند خود به خودی یا تصادفی اتفاق نمی افتد؛ ✅ بلکه با گام های نظام مند و برنامه ریزی شده می توان آن را تقویت کرد و توسعه داد. اهمیت بالای نوآوری و مدیریت نوآوری برای کسب و کارها از آنجا ناشی می شود که سازمانهای دارای ظرفیت نوآوری بالا، توانسته اند سریع تر و به شکل مناسب تری به چالش های محیطی پاسخ دهند. ✅ ، مفهومی همه جا حاضر است که در بسیاری از رشته های دانشگاهی جایگاه خود را پیدا کرده است. اما لازم به ذکر است که طبق دیدگاه گافین و میچل، بسیاری از مطالعات و پژوهشگران حوزه کسب و کار، فهم درست و کاملی از نوآوری ندارند. ✅ به اعتقاد آنها، اینکه تنها در زمانی اتفاق می افتد که شرکت بتواند محصول جدیدی را به بازار عرضه کند، یکی از اشتباهات رایج در مورد مفهوم نوآوری در کسب و کار است. جالب آن است که کج فهمی ها، در مورد چیستی نوآوری، تنها به فعالان حوزه آکادمیک مربوط نمی شود، بلکه چنین سوء برداشت هایی در عمل باعث می شود، کارآفرینان نتوانند در کسب و کارشان به معنای واقعی در راستای تقویت نوآوری گام بردارند. ✅ به مدیریت محصولات، فرآیندهای تجاری و نوآوری‌های یک سازمان اطلاق می‌شود که اساساً ترکیبی از مدیریت فرآیندهای نوآورانه و تغییر در مدیریت است. مدیریت نوآوری شامل معرفی/ راه‌اندازی ایده‌های جدید و خلاقانه به‌منظور پاسخ‌گویی به فرصت‌های داخلی و خارجی است. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ درجه های نوآوری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
درجه های نوآوری و انواع آن ✅ نوآوری ها، در هر مورد می توانند درجه های متفاوتی داشته باشند. نکته حائز اهمیت در اینجا آن است، که درجه های مختلف نو آوری می توانند با هر یک از انواع نوآوری (همچون فرایند، خدمت، محصولات، مدل های کسب و کار و غیره) ترکیب شوند و یک سازمان را به یک واحد بسیار رقابتی تبدیل کنند. در این راستا، گافین و میچل، یک دسته بندی سه بخشی از درجه های گوناگون ارائه داده اند که شکل زیر این دسته بندی را به نمایش گذاشته است: 1⃣ نوآوری های تدریجی ✅ این نوآوری ها شامل بهبود در فرایندها، خدمات و محصولات موجود است. اینها مشتریان و بازارهای اساسی را مورد هدف قرار می دهند و می توانند برای شرکت، از طریق کسب سهم بازار، رشد را به ارمغان بیاورند. در جاهایی که مشتری به سادگی اولویت های خود را بروز می دهد، پیدا کردن فرصت های جدید با استفاده از پژوهش های بازار سنتی، به آسانی صورت می گیرد. نمونه هایی از این گونه ، تولید ماشین های ظرفشویی است که آب و برق کمتری مصرف می کنند. مثال دیگر، حساب های بانکی است که به مشتریان خود اجازه مدیریت حساب را از طریق موبایل می دهد. 2⃣ نوآوری های چشمگیر ✅ این نوع ، بیانگر محصولات و خدماتی هستند که مبنای آن ایجاد تغییرات جدی است. برای مثال، تغییراتی که از طریق فناوری های جدید با پوشش نیازهای ارضا نشده مشتری به وقوع می پیوندد، نوآوری های چشمگیرند. این نوآوری ها عموما برای مشتریان کاملا تازه قلمداد می شوند و مقوله های جدیدی را خلق می کنند. لازم به ذکر است، شرکت هایی که سعی می کنند در محصولات و خدمات خود از نوآوری های چشمگیر بهره مند شوند، غالبا بیش از نوآوری های تدریجی دچار چالش های جدی می شوند. ✅ برای مثال، در این نوع نوآوری ها زمان زیادی لازم است تا از مزایای خدمات و محصولات جدید آگاه شوند؛ پس شرکت ها برای دستیابی به سود بیشتر به زمان بیشتری نیاز دارند. ذکر این نکته اهمیت دارد که نوآوری های چشمگیر به کسب و کارها کمک می کند تا از بازارهای اساسی خود به سمت بازارهای مجاور حرکت کرده و رشد خود را گسترش دهند؛ اضافه کردن خدمات پیک موتوری به سرویس های تاکسی آنلاین می تواند نوآوری چشمگیر تلقی شود؛ یا امکان ساخت پرسشنامه های آنلاین توسط پژوهشگران مثال دیگری برای این گونه نوآوری ها است. 3⃣ نوآوری های بنیادی ✅ شدیدترین نوع ، نوآوری های بنیادی است گاهی اوقات به عنوان نوآوری های تحولی شناخته می شوند که به نوعی قواعد بازی را در کسب و کارها تغییر می دهند. این گونه نوآوری ها تغییرات عمده ای را در کسب و کارها ایجاد می کنند، حتی محیط رقابتی خود را به طور کامل باز تعریف می کنند. ایده های جدیدی همچون سرویس آیتیونز (iTunes)، می تواند در زمره نوآوری های بنیادی محسوب شود. در ایران، ظهور تاکسی یاب آنلاین اسنپ مثالی برای نوآوری بنیادی است؛ این مدل کسب و کار چنان تغییری در صنعت تاکسیرانی ایجاد کرد که بارها موجب اعتراض سرویس های سنتی تاکسیرانی شد. ✅ به اعتقاد گافین و میچل، اینکه نوآوری ها دقیقا جزء کدام یک از انواع نوآوری های ذکر شده (نوآوری تدریجی، چشمگیر و بنیادی) هستند، به بستر و زمینه آن بستگی دارد. برای مثال، یک نوآوری خاص، در کشوری می تواند یک نوآوری تدریجی و در کشوری دیگر یک نوآوری بنیادی محسوب شود. این محققان در کتاب خود نشان داده اند اگرچه بسیاری از کسب و کارها آرزوی داشتن را دارند، اما در عمل، درصد بالایی از آنها تنها به داشتن نوآوری های تدریجی اکتفا کرده اند. www.modiryar.com @modiryar
مدل مفهومی تأثیر باورهای مبتنی بر کارایی و نظریه انتشار نوآوری بر باورهای مبتنی بر پذیرش فناوری نظریه‌ای است که توسط اورت راجرز (Everett Rogers)، نظریه‌پرداز و جامعه‌شناس آمریکایی، در سال ۱۹۶۲ مطرح شد. این مدل به چگونگی و چرایی پخش شدن یک ایده، محصول یا خدمات جدید در جامعه، شبکه‌های اجتماعی یا سازمان‌ها می‌پردازد. ✅ این مدل در علم بسیار پرکابرد است. بازاریاب‌ها برای درک احتمال میزان پذیرش یک محصول یا خدمت جدید از سوی مصرف کنندگان از این مدل استفاده میکنند. این مدل برای کسب وکارها و استارت‌آپ ‌ها نیز بسیار کاربردی است و درک درستی را از میزان انطباق و تعامل با خریداران محصولات و خدمات جدید برای کسب وکارها و استارت‌آپ‌ها ایجاد میکند. با کمک این تئوری، شرکت ها می توانند به رفتار گروه‌های مختلف مصرف کننده را پیش بینی کنند و استراتژی‌های بازاریابی مناسبی را برای رسیدن به اهداف خود تدوین نمایند. ✅ یک محصول، خدمت یا ایده جدید، ناگهانی و یک شبه مورد پذیرش قرار نمیگیرد. حتی در میان افراد یک جامعه نیز پذیرش به طور همزمان و یکسان رخ نمیدهد. براساس مطالعات انجام شده، مشتریان و مصرف کنندگان ویژگیهای شخصیتی متفاوتی دارند. به همین دلیل است که گروهی از مصرف کنندگان زودتر و گروهی دیرتر نوآوری را قبول میکنند. بنابراین درک ویژگی‌های گروه‌های مختلف در جامعه میتواند در پذیرش یا عدم پذیرش موثر باشد. www.modiryar.com @modiryar
حق با مشتری نیست ✅ سال های فراوانی است که در بسیاری از مقاله ها، یادداشت ها، سخنرانی ها، همایش ها، سمینارها و کتاب های «کسب و کار و بازاریابی» بسیاری از اساتید گفته اند: «حق با مشتری است». همچنین جملاتی همچون؛ مشتری تاج سر است، خیلی خوب است، همیشه باید مطابق میل او رفتار کرد و ... کلیدواژه های پر تکرار حوزه بازار و محافل کسب و کار بوده اند. به یاد دارم در مقاله ای پر طرفدار نظریه پردازی به دو اصل مهم در این رابطه پرداخت که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. وی گفت: اصل اول این که: «همیشه حق با مشتری است» و اصل دوم «هر وقت در این رابطه شک کردید به اصل اول برگردید.» اما با گذر زمان این نظریه (همانند بسیاری دیگر از ایده ها و عقاید پرطرفدار که در زمان خود کاربرد فراوانی داشته اند) اکنون نیازمند به روزرسانی و اصلاح است. امروز باید بگوییم این اصل کامل نیست و نیاز به اصلاح دارد. بدین صورت که باید بگوییم «صرفاً حق فقط با با کیفیت و با ارزش است». ✅ هر رهگذری که از ما، پرستیژ برند، جذابیت و خدمات، ویترین زیبا و پر رونق و یا هر مورد دیگری که از ما برایش جالب بود خوشش آمد قطعاً نمی تواند و نباید یک مشتری مناسب و ارزشمند تعریف شود. به بیان دیگر فردی که قصد خرید ندارد، پول پرداخت نمی کند، مانع کسب است و یا به هرصورتی آیینه دق می شود چرا باید در زمره ی مشتریان ما قرار بگیرند که قرار هم هست همیشه حق با او باشد؟ جیمز کالینز استاد مدرسه عالی کسب و کار استنفورد در کتابش این گونه اشاره می کند: «حقیقت این است که امروز می گوییم ارزشمندترین دارایی سازمان، منابع انسانی شایسته اش است. پس شما هم صرفاً روی مشتریان با کیفیت و شایسته حساب کنید.» مشتریان ارزشمند همان هایی هستند که از نردبان شرکت، سازمان یا کسب و کار ما بالا می روند و تعریف خاصی دارند. آنها خواهان گسترش روابط با ما هستند، شرکت ما را به دیگران توصیه می کنند، جذب رقبا نمی شوند، حاضر به پرداخت قیمت بالاتری هستند، با ما همکاری می کنند و در نهایت حتی حاضر به سرمایه گذاری و مشارکت با ما هستند. ✅ پس شما باید اول خود را کاملاً شناسایی کنید و به میزان ارزشمندی برای کسب و کارتان روابط خود را با آن ها تنظیم کنید. گاهی مشتری صرفاً به دنبال آشنایی با برند شماست که از آن با عنوان «بیننده» یاد می شود. گروهی از مشتریان احتمالاً در آینده نزدیک از شما خرید خواهند کرد که به آن ها «مشتری احتمالی» گویند. برخی برای اولین بار از شما خرید می کنند که به آن ها می توان عنوان «مشتری» اطلاق کرد. اگر این دسته از مشتریان خرید خود را تکرار نمایند به «مشتری وفادار» تبدیل می شوند و نهایتاً زمانی فرا می رسد که مشتری وفادار حامی برند شما خواهد بود و آن را به دیگران توصیه می کند که به بالاترین و ارزشمندترین سطح می رسد و تبدیل به «مشتری حامی» می گردد. بر این اساس شیوه ی مواجهه شما و وقت سپاری و اختصاص انرژی و اهمیت برای مشتریان تان متفاوت خواهد بود. ✅ اگر فله ای یا کیلویی و از یک کنار هر رهگذری را بخوانیم و برایش فرش قرمز پهن کنیم و «همواره هم بگوییم حق با اوست» بدین ترتیب در عصر رقابت و سرعت انرژی ما برای جذب مشتریان ارزشمند کاهش می یابد و توانایی اختصاص وقت کافی برای آن ها را نخواهیم داشت. بدون شک ما همواره مبادی آداب خواهیم بود، به همگان احترام می گذاریم، کسی را از خود نرانده و دشمن خود و کسب و کارمان نمی کنیم ولی با این همه دلیلی هم ندارد از یک کنار همه را با یک چشم ببینیم و تفاوتی برای «رهگذر، بیننده و مشتری وفادار» قائل نشویم. هر مشتری زمانی که در مسیر «ارزش آفرینی» برای ما، تجارت و کسب و کار ما قرار می گیرد در برنامه ریزی های ما به صورت هدفمند مورد توجه قرار خواهد گرفت و برای توسعه ی ارتباطش با خویش تلاش می کنیم. ✅ قاعدتاً به میزانی که مشتری با ما همراهی کند، ارزش آفرین باشد و از ما حمایت به عمل آورد به او حق می دهیم و تمامی تلاش خود را در سوگیری، برنامه ریزی، تولید محصولات و ارائه خدمات بهتر در جهت او انجام خواهیم دارد. در عصر تنوع و تکثر که گستردگی و پیچیدگی ها بسیار بالا است آن چنان «امکان و زمان» نداریم که بدون دسته بندی و طبقه بندی حرکت کنیم. تبلیغات ما باید به صورت هدفمند، گزیده شده و در محیط های مربوط صورت پذیرد و مراوده، زمان و تلاش ما هم در جهت کسب رضایت مشتریان ارزشمند و وفادار است. بدین صورت آن ها همواره از ما و خدمات ما راضی هستند و ما به حداکثر بهره وری می رسیم. فقط در این میان می ماند افرادی که به صورت بالقوه صلاحیت تبدیل شدن به مشتریان ارزش آفرین را دارند که برای توسعه کسب و کار و تجارت باید به صورت ویژه آن ها را شناسایی و برایشان برنامه ریزی کنیم. 🔺منبع: ، 🔻بهار 1403، شماره 7 www.modiryar.com @modiryar
مدل شناسایی ابعاد اصلی بلوغ تحول دیجیتال را می­‌توانیم تغییر بنیادین یک کسب‌­وکار از تفکر تا عملکرد، با محوریت فناوری­‌های تحول‌آفرین تعریف کنیم. باید پذیرفت که تحول دیجیتال بیشتر از یک تغییر فناورانه، یک تحول فرهنگی است. هر کسب‌­وکار برای حرکت به سمت تحول دیجیتال نیاز به قابلیت­‌های کلیدی دارد. ✅ شناخت این قابلیت‌ها و به‌طوری کلی ابعاد درگیر در تحول دیجیتال، نیازمند یک چارچوب استاندارد می‌باشد تا بتواند تصویری جامع و روشن از وضعیت فعلی سازمان را در اختیار تصمیم‌گیران و مدیران قرار دهد. به‌بیان دیگر گام اول برای رهسپاری در سفر ارزیابی وضعیت بلوغ فعلی سازمان توسط یک چارچوب مشخص می‌باشد. ✅ منظور از ، نظامی برای راهبری تحول دیجیتال در سازمان است که سیاست‌ها، ساختارها، فرایندها، و سازوکارهایی را برای حصول اطمینان از کسب ارزش و منفعت دیجیتال معین می‌سازد. به طورکلی، حکمرانی دیجیتال دو هدف اصلی را دنبال می‌کند: ◾نخست، هماهنگی به منظور اولویت‌بندی، همگام‌سازی و هم‌راستاسازی ابتکارهای دیجیتال در سراسر سازمان؛ ◾دوم، اشتراک‌گذاری کارآمد منابع برای تحقق اهداف تحول دیجیتال. www.modiryar.com @modiryar
مدیریت استرس در محل کار www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدیریت استرس در محل کار #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدیریت استرس در محل کار ✅ برخی از علائمی که نشان می‌دهد در محل کار دچار هستید یا خیر، فیزیکی هستند و شامل سردرد، معده‌درد، خستگی، اختلالات خوردن و خواب می‌شوند. علائم دیگر شناختی هستند و به عنوان مثال، مشکل در تمرکز یا تصمیم‌گیری، فکر کردن یا به خاطر سپردن چیزها هستند. ✅ در نهایت، ممکن است از علائم مانند احساس غم، تنش یا عصبانیت رنج ببرید. اگر برخی از علائم ذکر شده را تشخیص داده‌اید، ممکن است از استرس کاری رنج ببرید. خوشبختانه، تکنیک‌ها و اقداماتی وجود دارد که می‌توانید برای کاهش آن انجام دهید. انجمن روانشناسی آمریکا موارد زیر را پیشنهاد می‌کند: 🔴 عوامل استرس‌زای خود را تشخیص دهید یک دفتر خاطرات داشته باشید که در آن بتوانید موقعیت‌هایی را که باعث شما می‌شوند، احساس‌تان و واکنش شما به آنها را شناسایی کنید. این موضوع می‌تواند به شما کمک کند الگوهایی را در علل و واکنش‌های خود پیدا کنید. 🔴 پاسخ‌های سالم به استرس خود بدهید زمانی که احساس می‌کنید تنش افزایش می‌یابد، سعی کنید انتخاب‌های سالمی داشته باشید. برخی از گزینه‌ها عبارتند از: فعالیت بدنی، زمان برای سرگرمی، مطالعه، رفتن به کنسرت یا بازی با خانواده. دستیابی به کیفیت خواب خوب همچنین به مدیریت استرس کمک می‌کند. سعی کنید را محدود کنید و فعالیت‌های تحریک‌کننده در شب را به حداقل برسانید. 🔴 حد و مرزتان را تعیین کنید برای انجام وظایف کاری در خانه، برنامه‌هایی را تنظیم کنید، مانند محدود کردن زمان جوابدهی به ایمیل‌ها یا لحظات پاسخ دادن به تلفن. 🔴 زمانی را برای قطع ارتباط و استراحت در نظر بگیرید برای جلوگیری از ، مهم است که برای بازگشت به سطح عملکرد قبل از استرس، زمان‌های استراحت و آرامش را در نظر بگیرید. 🔴 از تکینک‌های آرامش‌بخش استفاده کنید از تکنیک‌های آرامش‌بخشی مانند ، تنفس عمیق یا تمرکز حواس استفاده کنید. 🔴 با سرپرست خود صحبت کنید اگر سلامتی شما در سطح خوبی باشد، را بهبود می‌بخشد و بنابراین شرکتی که در آن کار می‌کنید از ترویج یک محیط کار سالم سود می‌برد. سعی کنید با سرپرست خود گفت‌وگویی واضح و روشن داشته باشید تا برنامه‌ای بیابید که به شما امکان می‌دهد استرس‌هایی را که در کار خود شناسایی کرده‌اید، مدیریت کنید و عملکرد خود را بهبود بخشید. منابعی را که نیاز دارید، آنچه از شما انتظار می‌رود و آنچه باید تغییر دهید تا فضا راحت‌تر شود را به تفصیل شرح دهید. 🔴 پشتیبانی دریافت کنید حمایت دوستان و خانواده خود را بپذیرید. ممکن است کارفرمای شما یک برنامه کمک به کارمند (EAP) یا اطلاعاتی برای کمک به شما داشته باشد. اگر همچنان تحت فشار هستید، با یک روانشناس صحبت کنید تا مدیریت استرس خود را یاد بگیرید. www.modiryar.com @modiryar