eitaa logo
Modiryar | مدیریار
212 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
802 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
✍ نقش های مدیران از دیدگاه هنری مینتزبرگ #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
نقش های مدیران از دیدگاه هنری مینتزبرگ یک مدیر در به صورت مداوم در حال تغییر نقش است و در طول روز به مسائل مختلفی برمی‌خورد که باید برای آن راه حلی پیدا کند. بنابراین شاید اساسی ترین نیاز هر مدیر داشتن اطلاعات و اخبار مختلف در زمینه فعالیتش و اساسی‌ترین مهارت هر مدیر پردازش اطلاعات و تصمیم‌گیری باشد. از دیدگاه مینتزبرک نقش‌های مدیریتی به ۳ دسته تقسیم می‌شوند که هر دسته وظیفه‌ای بر عهده دارد. از دید مینتزبرگ، نقش‌های مدیران به سه گروه عمده تقسیم می‌شوند: 1⃣ نقش‌های متقابل شخصی: به رفتارهایی از مدیر توجه دارند که به روابط شخص مدیر با دیگر افراد درون یا بیرون سازمان برمی‌گردد. این نقش‌ها، مستقیماً از اختیارات و جایگاه مدیران که با اداره سازمان‌ها مرتبط است، نشأت می‌گیرند. نقش‌های متقابل شخصی، به سه نقش عمده تقسیم می‌شوند که عبارتند از: ◾نقش تشریفاتی (Figurehead) ◾رهبری (Leader) ◾رابط (Liaison) 2⃣ نقش‌های اطلاعاتی: اساساً با فرایند پردازش اطلاعات لازم مدیران، ارتباط دارد. مدیر در تعامل با دیگران، خواه زیردستان وی باشند و خواه افراد بیرون از سازمان، مرکز اطلاعات سازمان خود تلقی می‌شود. در واقع بخش عظیمی از تمامی اطلاعات در اختیار وی قرار می‌گیرد. شاید وی هرچیزی را نداند، ولی بیش از تک‌تک اعضای سازمان و زیردستانش، اطلاعات دارد. ◾گیرنده اطلاعات (Monitor) ◾نشردهنده اطلاعات (Disseminator) ◾سخنگو (Spokesman) 3⃣ نقش‌های تصمیم‌گیری: سومین دسته از نقش‌های مدیران است. اطلاعات به تنهایی، تمام آن چیزی نیست که سازمان‌ها برای تصمیم‌گیری نیاز دارند بلکه ورودی اساسی برای فرایند مهم تصمیم در سازمان تلقی می‌شود. چهار نقش ذیل، کنترل مدیران به‌عنوان تصمیم‌گیرنده در سازمان بر سیستم تدوین استراتژی را توصیف می‌کنند: ◾کارآفرینی (Enterpreneur) ◾آشوب‌زدایی (Disturbance Handler) ◾تخصیص‌دهنده منابع (Resource Allocator) ◾مذاکره‌کننده (Negotiator) www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل INQA بعنوان ابزاری جهت اندازه گیری میزان موفقیت راهبردهای سازمان #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پای
مدل INQA بعنوان ابزاری جهت اندازه گیری میزان موفقیت راهبردهای سازمان ✅ امروزه اکثر توجه ویژه ای به مقوله کیفیت در توسعه کسب وکار سازمان به عنوان یک الزام غیر قابل اجتناب دارند لیکن این سوال مطرح می شود که چه سطحی از کیفیت مد نظر است ؟ و آیا کیفیت با تعاریفی همچون استانداردسازی کالا و خدمات حاصل می شود ؟ و آیا مدیریت کیفیت کالا و خدمات و در سطحی بالاتر تامین نسبی رضایت مشتری شرط لازم و کافی برای بقای سازمان و دستیابی به موفقیت پایدار در عرصه کسب و کار است ؟ ✅ تجارب و سازمان های موفق در سطح دنیا نشان داده است که امروزه کیفیت یک مقوله وسیع و متغییر است و عوامل متعددی در درون یک سازمان همچون نحوه مدیریت بنگاه ، به روزآوری فرآیندها در جهت انطباق با نیازمندی های جدید مشتریان ، مدیریت منابع سازمان به منظور تامین زیرساخت و منابع اولیه مناسب و افزایش کارآیی آن ها و ایجاد ارزش افزوده برای سهامداران ، شرکا، تامین کنندگان و جامعه و همچنین مدیریت منابع انسانی به عنوان ارزش مندترین دارایی سازمان که در عمل زنجیره تامین و تحقق کیفیت را در سازمان شکل می دهند نیز می بایست مورد توجه قرار گیرند. ✅ از سوی دیگر متغییر و پیچیده ای نیز همچون شرایط اقتصادی و سیاسی و رفتار رقبا نیز سازمان را به این چالش وا می دارد که آیا سازمان شناخت مناسبی از سطح کیفیت مورد انتظار داشته است ؟ و آیا با وضعیت فعلی در آینده تضمینی در جهت حفظ بقای سازمان در عرصه کسب و کار وجود دارد ؟ ✅ از این روست که هر بنا بر شرایطی که در آن فعالیت می نماید نیازمند راهبردهای ویژه ای است که بتواند مسیر حرکت سازمان را مشخص نموده و در بازه های متعدد به ارزیابی عملکرد خود در حوزه کیفیت بپردازد تا بتواند نقاط قوت و فرصت های بهبود داخل سازمان را مدیریت نموده و تمهیدات لازم جهت رویارویی با تهدیدات و فرصت ها را در محیط کسب و کار اتخاذ نماید. ✅ در سال های اخیر در کشورهای مختلف بحث استفاده از الگوها و ابزارهایی که دیدگاه جامعی به مبحث کیفیت داشته و آنرا بصورت فراگیر در کلیه بخش های سازمان بکار گیرد رواج یافته است و مدل های مختلف و تعالی که از یک سو با تمرکز بر عوامل متعدد توانمندساز و تدوین راهبردهای مناسب در هر حوزه سازمان را به سوی دستیابی به کیفیت جامع رهنمون می سازند و از سوی دیگر با تمرکز بر نتایج کسب شده از آنها میزان موفقیت راهبردها در حوزه های مختلف کسب و کار را مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهند مورد استفاده قرار می گیرد . ✅ در کشور ما نیز از سال 1382 مدل بنیاد اروپایی کیفیت (EFQM) به عنوان الگوی ارزیابی سازمان های ایرانی قرار گرفت که پس از عارضه یابی انجام شده با بهره گیری از تجارب برگزاری چهار دوره ارزیابی در قالب جایزه ملی کیفیت ایران و فضای کسب وکار کشور و سطح بلوغ کیفیت در بنگاه های اقتصادی کشور ، کمیته های تخصصی به بازنگری مدل ارزیابی گرفته و با تمرکز بر دو محور مدیریت کیفیت محصول و موفقیت پایدار سازمان مدل جایزه ملی کیفیت ایران را با بهره گیری از دانش روز جهانی و به پشتوانه تجارب سازمان ها و متخصصان ایرانی بازنگری و تدوین نمود. ✅ (INQA) با تمرکز بر اصول هشتگانه مدیریت کیفیت و بر اساس استانداردهای پایه ای همچون ISO 9000 ، ISO 9001 و خصوصا ISO 9004 (ویرایش سال 2009) سعی بر آن دارد علاوه بر تمرکز بر زنجیره ارزش به عنوان نماد تحقق کیفیت فراگیر در سازمان تاثیر راهبردهای کلان در حوزه مدیریت کیفیت را در لایه های مختلف سازمان بررسی نموده و تاثیر آن را بر ایجاد ارزش افزوده در زنجیره ارزش محصولات و خدمات مورد ارزیابی قرار دهد تا میزان موفقیت راهبردها در عرصه کسب و کار و دستیابی به موفقیت پایدار نمایان گردند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ اصول چهارده گانه مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
اصول چهارده گانه مدیریتاصل اول مدیریت فایول – تقسیم کار: و تخصصی کردن کارها باعث می شود افراد بتوانند تجربه کسب کنند و کیفیت کار خود را بهبود دهند. به این ترتیب آنها با تمرکز بر کار خود به تدریج مهارت خود را خواهند افزود. و این منجر به افزایش بهره وری می شود . ✅ اصل دوم مدیریت فایول – اختیار : عبارتست از دادن حق دستور دادن و انجام فعالیتها به تشخیص خود فرد. که بستگی به خود شخص و موقعیت وی دارد و نباید بدون در نظر گرفتن میزان مسئولیت فرد در مورد آن شود. ✅ اصل سوم مدیریت فایول – نظم و انضباط : عبارتست از در نظر گرفتن نحوه ، فعالیت، رفتار و احترام بین کارمند و کارفرما که برای هر کاری ضروری است. این چیزی است که رهبران باید آن را از طریق یک ارتباط دو طرفه ایجاد کنند. ✅ اصل چهارم مدیریت فایول – وحدت فرماندهی: یک فقط باید از یک مافوق دستور بگیرد. معمولا بهتر است که یک مافوق داشته باشید تا اینکه دستورهای دوگانه برای یک کارمند وجود داشته باشد. ✅ اصل پنجم مدیریت فایول – وحدت هدف: یک سرپرست، یک برنامه: یک با یک هدف یاید یک گروه فعالیت ها را به یک هدف مشابه رهبری کند. ✅ اصل ششم مدیریت فایول – تبعیت تمایلات شخصی از تمایلات گروهی: تمایلات یک شخص یا یک گروه نباید بر تمایلات غلبه داشته باشد. ✅ اصل هفتم مدیریت فایول – پاداش کارکنان نتایج (خوب یا بد) کارها باید بین کارکنان و کارفرما تقسیم شود. میزان پرداخت ها باید بر اساس ارزش کارمند برای سازمان و نیز عوامل مستقل از ارزش باشد. مثلا بر اساس هزینه های زندگی، در دسترس بودن کارمند و شرایط عمومی سازمان. ✅ اصل هشتم مدیریت فایول – تمرکز زایی (یا تمرکز زدایی) هر کاری که باعث کاهش اهمیت نقش یک در تصمیم گیری شود، تمرکز زایی و هر کاری که باعث افزایش اهمیت نقش وی در تصمیم گیری شود، تمرکز زدایی گفته می شود. در کلیه شرایط باید تعادلی بین این دو وضعیت وجود داشته باشد. ✅ اصل نهم مدیریت فایول – زنجیره عددی زنجیره ای از از بالاترین رده تا پایین ترین رده را زنجیره عددی فرمان گویند. هر مدیر یک ارتباط در این زنجیر است که باید در این زنجیر ارتباط سالم و مناسب برقرار کنند. این زنجیره تنها وقتی قطع می شود که مقام بالایی تایید کند و یا نیاز به آن از بین برود. ✅ اصل دهم مدیریت فایول – نظم و ترتیب شاید اصل دهم از اصول را بتوان یکی از نکات مهم در میان اصول دانست، بطور ساده به معنای وجود یک مکان برای هر کس و هر کسی در جای خودش است. یک جا برای هر چیزی و هر چیزی سر جای خودش. هدف نظم و ترتیب جلوگیری از اتلاف است. ✅ اصل یازدهم مدیریت فایول – انصاف و مهربانی دو عنصر مهمی است که ترکیب مناسبی از آنها برای مدیریت شرکت لازم است. برخورد مناسب با کارکنان برای رسیدن به این هدف لازم است. ✅ اصل دوازدهم مدیریت فایول – ثبات افراد کاهش میزان جابجایی ها منجر به بیشتر و کاهش هزینه های تغییر نیروی انسانی می شود. امنیت شغلی و احساس امنیت برای شغل موجب افزایش کارایی افراد در سازمان می شود، ضمن آن که از تحمیل هزینه های بیهوده ی تغییر نیروی انسانی بر سازمان پیشگیری می کند. ✅ اصل سیزدهم مدیریت فایول – ابتکار افراد در هر سطحی باید برای ابراز و به کارگرفتن ایده های خود آزاد باشند. مدیری که به کارکنان زیردست خود اجازه می دهد ابتکارهای خود را به کار ببندند بسیار بالاتر از مدیری است که چنین اجازه ای به خود نمی دهد. ✅ اصل چهاردم مدیریت فایول – روح صمیمیت و یگانگی مدیر موظف است که را ایجاد کرده و از وقوع مواردی که باعث از بین رفتن هماهنگی یکدستگی می شود جلوگیری کند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ پنج قانون برای استراتژی تحول دیجیتال #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
پنج قانون برای استراتژی تحول دیجیتال و ، نمونه های معروف و پر تکرار از شرکت هایی هستند که به موج تحول دیجیتال بی توجه بودند و از صحنه کسب و کار کنار رفتند. اما موضوعی که کمتر به آن توجه شده، نحوه دیجیتالی سازی موفق شرکت های مستقر بازار در عصر دیجیتال است. شرکت هایی نظیر یونیلیور یا جان دییر، توانسته اند هسته خود را دیجیتالی کنند و این اتفاق در جریان های درآمدی و ارزش آفرینی این شرکت ها نمایان است. ✅ اما این شرکت های موفق چه مواردی را در استراتژی سازمان خود در عصر دیجیتال (یا همان استراتژی دیجیتال) مورد توجه قرار دادند؟ موسسه بی سی جی (BCG) در سال ۲۰۱۹، در مقاله خود (لینک در انتها)، به ۵ مولفه مهم در تدوین پرداخته است. 1⃣ تاثیر استراتژیک عصر دیجیتال بر زنجیره ارزش خود را ارزیابی کنید بدون توجه به محیط و اکوسیستم سازمان، بی معناست؛ با توجه به ذات فناوری های تحول آفرین که مدل های کسب و کاری شرکت ها را بر هم می زنند، یک سازمان مترصد تحول دیجیتال، می بایست علاوه بر اینکه تاثیر این تحولات محیطی را بر استراتژی های خود مورد پایش قرار داده و سناریوهای مختلف برای خود تدوین کنند، به سایر اجزای زنجیره ارزش خود نیز توجه نموده و تحولاتی که عصر دیجیتال بر آن ها خواهد گذشت و به تبع آن، تغییراتی را که باید در ازای این تحولات در کسب و کار خود ایجاد کند، مورد ارزیابی قرار دهد. ✅ به گفته بی سی جی، نکته اصلی در این اصل، آن است که ذهن خود را روی تمام سناریو ها باز نگه دارید. از بین رفتن کسب و کار و منقرض شدن مدل کسب و کار فعلی شما نیز یکی از این سناریوهاست. اما همیشه این سناریو ها تلخ و تاریک نخواهند بود. برای مثال، پیتزا دومینو هیچ گاه نمی تواند پیتزا را با فناوری جایگزین کند، اما می تواند فرایند های پشتیبان ارزش اصلی خود را با سازد. 2⃣ چشم‌انداز دیجیتال را بلندپروازانه ترسیم کنید ✅ سازمان هایی در موفق هستند که برای اهداف بلند برنامه ریزی می کنند. در عصر دیجیتال، فرصت های موجود آنقدر متنوع هستند که با استراتژی صحیح و ایجاد اکوسیستم همگام، یک سازمان می تواند به پیشروی بی رقیب یک حوزه دیجیتال تبدیل شود. ✅ به گفته بی سی جی، استراتژی های دیجیتال غالبا به دلیل دست کم گرفتن سازمان شکست می خورند تا اینکه به خاطر بلند پروازی از ریل خارج شوند. در نظر داشته باشید که استراتژی دیجیتال در اکثر مواقع، نیازمند برنامه ریزی و تعیین راهبرد برای سازمان شما نیز خواهد بود. 3⃣ روی یوزکیس‌های ارزش‌آفرین، آزمون و خطا کنید ✅ با توجه به گستره ، راهبران این حوزه تمایل دارند در برنامه ریزی برای این طرح، پروژه های متعدد در نظر داشته باشند، اما به عقیده بی سی جی، بهترین رویکرد، انتخاب ۲ تا ۳ یوزکیس برای بررسی و پیاده سازی در راستای ارتقای بهره وری سازمان یا ارزش آفرینی برای ذی نفعان است. ✅ برای مثال، یونیلیور برای برنامه ، برنامه ای برای تحول همه حوزه های کسب و کاری خود نداشت، اما یکی از اولویت های اصلی که بسیاری از منابع سازمانی را در این زمینه هزینه کرده است، موضوع بازاریابی داده محور برای این شرکت می باشد. ✅ در سال ۲۰۲۰، این شرکت برای برنامه های خود، از دیتابیسی با ۱.۵ ترابایت داده استفاده کرده است. در انتخاب این یوزکیس‌ها، نقشه سفر مشتری و نقاط ناخوشایند آن ها را در نظر داشته باشید. استراتژی دیجیتالی که مشتری محور نباشد، استراتژی دیجیتال نیست! 4⃣ قابلیت‌های دیجیتال (چه فنی و چه فرهنگی) در سازمان ایجاد کنید ✅ استعاره پر تکرار برای ، تعویض چرخ ماشین، در حال حرکت است. در پروژه های این حوزه، نمی توان انتظار داشت که تمام فعالیت های سازمان متوقف شده تا یک سازمان جدید متولد شد. ✅ به همین دلیل باید در نظر داشت که قابلیت های فنی و غیر فنی، بتوانند علاوه بر ایجاد فانکشن های جدید در سازمان، به سازوکارها و فرایند های موجود در کمک کنند که مراحل گذار را طی کنند. ✅ سفری بلند مدت است و اقدامات فرهنگی و انسانی در سازمان، از مقوله های حیاتی برای تحول دیجیتال هستند که بسیار هم زمان بر خواهند بود. 5⃣ فعالیت‌های تحول دیجیتال را فعالانه مدیریت و پایش کنید ✅ به هر میزان که سفر سازمان شما به جلو حرکت می کند، ایجاد یک نقطه مرکزی برای ارکستراسیون و هماهنگی تمامی جوانب سازمان، اهمیت بالاتری پیدا می کند. ✅ سازوکارهای (نظیر کمیته های تحول دیجیتال یا مدیر ارشد دیجیتال) از موضوعاتی اساسی در تحول دیجیتال سازمان هستند که باید به آن ها توجه شود. حفظ ضرب آهنگ در تحول دیجیتال به دلیل پیچیدگی و ابهام زیاد آن، بسیار ضروری خواهد بود. www.modiryar.com @modiryar
رویکرد دیجیتالی سازی فرایندهای سازمان ✅ برای بررسی نیازمندی در یک سازمان یا صنعت، روش های متعددی با توجه به اعلام نیاز سازمان یا راهکارهای ممکن برای گذر از چالش‌ها و بهبود حوزه های مختلف کسب و کار قابل تصور است. ✅ نمودار فرایند بررسی یک و ارزیابی آمادگی آن در پذیرش تحول دیجیتال با تمرکز بر فرایندها را نمایش می‌دهد که می‌تواند به عنوان یک متدولوژی در کسب و کارهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد. www.modiryar.com @modiryar
حوزه های جذابیت برانگیز رهبری مبتنی بر قدرت نرم و مصادیق آن ها ✅ سبک‌ها در دنیای تجارت امروز اهمیت بسیاری دارند. امروزه سازمان‌ها به افرادی نیاز دارند که سبک های را بشناسند و بتوانند عملکرد منحصر به‌ فردی در سازمان از خود نشان دهند. در گذشته رهبران باید توانمندی‌های مختلفی کسب می‌کردند و اهمیتی نداشت چه سبکی را انتخاب می‌کنند. حتی انواع سبک رهبری هم به درستی تعریف نشده بود و رهبران معمولا از روش خودکامگی پیش می‌رفتند و همه را مطیع می‌خواستند. ✅ روش گذشته، هرچه که بود، برای کسب و کارهای امروزی کاربردی ندارد. سازمان‌های امروزی نیروهای متخصصی دارند که به رفتار مدیران و راهبران سازمان اهمیت بسیاری می‌دهند. کار تیمی حرف اول را می‌زند و دیگر کارمندان فقط برای انجام کارها نیستند؛ آن‌ها عضو زنده‌ای از سازمانشان هستند که باید به روش درست هدایت شوند تا به شکوفایی فردی برسند و به دنبال آن باعث موفقیت تیم شوند. به همین دلیل است که سبک های رهبری در مدیریت تعریف می‌شود. شناخت این سبک‌ها به شما کمک می‌کند مسیر خود را انتخاب کنید و یک رهبر منحصر به فرد برای خود باشید. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ تعیین اهداف عملکرد استراتژی های تدوین شده #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تعیین اهداف عملکرد استراتژی های تدوین شده ✅ برای آنکه موثر باشند باید با اهداف بلندمدت سازگار باشند، با استراتژی مرتبط باشند و با فعالیت ها و مسئولیت های اعضای سازمانی مختلف ارتباط داشته باشد. اهداف شرکت باید قابل اجرا باشد. ✅ یکی از مشکلات اصلی دیدگاه ذینفعان، مشکل تفسیر هدف تعقیب منافع تمام ذینفعان است. حتی هدف دقیق ترِ حداکثرسازی ارزش بنگاه می تواند خارج از مجموعه اجرایی، اهمیت کمتری داشته باشد. اهداف گسترده شرکت باید به اهداف خاصی تبدیل شود که برای مدیران پایینی معنادار باشد. ✅ نکته کلیدی، تعیین است که با متغیرهای مورد استفاده مدیران مختلف برای اعمال نفوذ همخوانی داشته باشد. بنابراین، تعیین هدف کلی حداکثرسازی ارزش بنگاه می تواند برای مدیرعامل منطقی باشد. ✅ برای مدیر ارشد عملیاتی و بخش ها، تعیین اهداف مالی خاص تر منطقی است (نظیر حداکثرسازی ROCE در دارایی های موجود و سرمایه گذاری در پروژه هایی که نرخ بازده آن ها از هزینه سرمایه بیشتر باشد). ✅ استراتژی های تدوین شده تا حد زیادی وابسته به اعمال نفوذ افکار مدیران در پیاده سازی آنها و نگرش آنها در تصمیمات استراتژیک است و بسیار باید برای همسویی نگرش سازمان و کارکنان برای اجرای درست این استراتژیها دقت نظر داشت. ✅ اهداف عملیاتی خاص تر برای مدیران وظیفه ای، بخشی و واحدی ارجحیت دارد. بنابراین در یک شرکت خرده فروشی، مدیران فروشگاه می توانند با توجه به فروش در هر فوت مربع و حاشیه سود، اهداف را تعیین کنند. ✅ ممکن است لازم باشد که مدیران انبار به گردش موجودی دست پیدا کنند. ممکن است لازم باشد که مدیران خرید، هزینه کالاهای خریداری شده را به عنوان درصدی از درآمد فروش کاهش بدهند. ممکن است لازم باشد که مدیر ارشد مالی، میانگین هزینه سرمایه را به حداقل برساند و توازن نقدی را کاهش بدهد. www.modiryar.com @modiryar
مدل رشد سریع سازمانی از طریق افزایش سرعت تغییرات ✅ یکی از ویژگی‌هایی که در یک با رشد سریع ایجاد می‌شود، افزایش سرعت تغییرات است. این تغییرات، با سرعت بالا در ابعاد ساختاری، سیستمی و مهارتی قابل رصد است. در این حالت، ساختار سازمان متناسب با نرخ بالای جذب افراد به طور مستمر در حال تغییر است. ✅ یکی از ویژگی‌هایی که در یک سازمان با رشد سریع ایجاد می‌شود، افزایش سرعت است. این تغییرات، با سرعت بالا در ابعاد ساختاری، سیستمی و مهارتی قابل رصد است. در این حالت، ساختار سازمان متناسب با نرخ بالای جذب افراد به طور مستمر در حال تغییر است. ✅ سازمان برای مواجهه با مسائل مرتبط با رشد سریع خود، بر مشارکت همه سرمایه‌های انسانی سازمان بنا شده است. استراتژی این سازمان مبتنی بر چابک‌سازی فرایندها با رویکرد داده محور ی و طراحی و توسعه پلتفرم‌ها است تا تیم‌ها بتوانند تصمیمات بهتری در راستای ایجاد محیط کاری پویا برای همه سرمایه‌های انسانی ایجاد کنند. www.modiryar.com @modiryar
وظایف مدیر ارشد تحول دیجیتال در سازمان ✅ هر سازمان بسته به نیازها و داشته‌هایش، تعریفی عملیاتی برای تحول دیجیتال مطرح ساخته است. این موضوع منجر به آن شده تا تنوع استراتژی‌های سازمان در قبال تحول دیجیتال افزایش‌یافته و به تبع آن، وظائف مدیر ارشد دیجیتال، به عنوان راهبر تحول دیجیتال سازمان، نیز بسته به انتظار سازمان از روندهای تغییر کند. ✅ تنوع کارکردها و فعالیت‌هایی که از مدیر ارشد دیجیتال در سازمان‌های مختلف (چه از نظر صنعت آن‌ها و چه از نظر اندازه آن‌ها) منجر به آن شده تا تنوع این مسئولیت استراتژیک، نسبت به شرح وظائف سایر مدیران ارشد ، بسیار بالاتر باشد. ✅ با توجه به بررسی های انجام گرفته از ادبیات موضوع در پایگاه های آکادمیک، 3 دسته بندی کلان برای مدیر ارشد در نظر گرفته شد که هر کدام شامل چندین وظیفه کلان و خرد می باشد. این دسته بندی کلان عبارتند از: 🔴 طرح ریزی و هدایت تحول دیجیتال ◼ مدیریت نوآوری ◼ راهبری تحول دیجیتال ◼ مدیریت تعامل با ذینفعان ◼ بازآفرینی مدل کسب و کار ◼ تحقیق و توسعه تحول دیجیتال 🔴 هماهنگی و همنواسازی اقدامات تحول دیجیتال ◼ همراهی سازمانی ◼ تحول فرهنگ سازمانی ◼ تحول در دستاوردها و ازش آفرینی ◼ هماهنگی با مدیریت ارشد بازاریابی ◼ هماهنگی با مدیرت ارشد منابع انسانی ◼ هماهنگی با مدیریت ارشد فناوری اطلاعات 🔴 پایش محیطی و شبکه سازی اکوسیستم تحول دیجیتال ◼ شبکه سازی ◼ نظارت و تعامل محیطی www.modiryar.com @modiryar
ارزش ها و منافع تحول دیجیتال در سازمان ✅ تحول دیجیتال، تغییری شگرف در عملکرد یک و یا یک کشور با محوریت فناوری‌های تحول‌آفرین است. اینترنت اشیا، رایانش ابری، اپلیکیشن‌های موبایل، رسانه‌های اجتماعی، واقعیت مجازی و افزوده، تحلیل‌گری داده، هوش مصنوعی و بلاک‌چین از مهم‌ترین انواعِ فناوری‌های تحول‌آفرین هستند. تأکید می‌کنم تحول دیجیتال به معنی استفاده تزئینی و مدگرایانه از فناوری‌های نامبرده نیست، بلکه زمانی می‌توانیم مدعی تحول دیجیتالی شویم که این فناوری‌ها، مدل‌های کسب‌وکار، تجربه‌های ذی‌نفعان (مانند مشتریان و کارکنان در سطح سازمانی و شهروندان در سطح ملی) و فرایندهای عملیاتی ما را به نحو مطلوبی زیر و رو کرده باشند. ✅ سازمانی به معنای ساخت سازمانی در تراز عصر دیجیتال می‌باشد. به بیان دیگر تحول دیجیتال سازمانی یعنی ایجاد قابلیت‌های سازمانی جدید که بتواند موفقیت سازمان را در عصر دیجیتال تضمین نماید. اگر این تعریف را مبنای کار قرار دهیم دیگر دچار این خطای راهبردی نمی‌شویم که تحول دیجیتالی را معادل با فناوری اطلاعات بدانیم. گستره تحول دیجیتال کل سازمان است، جایی که باید با به‌کارگیری فناوری‌های تحول‌آفرین کلیه ابعاد سازمان را در عصر دیجیتال بازتعریف نمود. www.modiryar.com @modiryar
مدیریت آرام ✅ جهان امروز پر از هیاهو، استرس، اضطراب و سر و صداست. در این بین زمانی که وارد فضای سازمانی خصوصاً مجموعه هایی از جنس صنعت و تولید می شویم این فشار ذهنی و کاری که انسان را به مخاطره می اندازد چندین برابر می شود. اما آدمی برای بهره مندی از توان کار و تلاش و ارائه محصول و خدمت مناسب نیازمند «تمرکز و آرامش» است. ✅ سازمان به عنوان یک همگانی برای تداوم و بقا نیازمند آرامش همه جانبه در کلیه ی اعضاست. حال این سؤال مطرح می شود که مدیران باید چگونه این آرامش را در سازمان نهادینه سازند؟ ویا مدیریت آرام چگونه تعبیر می شود؟ «مدیریت آرام» در رابطه با اندیشه ای است که ریشه در تجربه دارد. طبق آموزه های علمی و اخلاقی آرامش در زندگی و کار (و به طبع آن در مدیریت) در قالب واژه هایی نظیر؛ حق، صبر، عدل، درایت، اعتماد و آگاهی تعریف می شود. ✅ هدایت و رهبری از مبانی مهم سازمان و هستند که اهمیت آن ها به دلیل اثرگذاری وسیعی است که در بهره وری سازمانی دارد. بدین مفهوم که اینان مفاهیمی هستند که بخش اساسی از سازمان و مدیریت را تشکیل داده اند و مورد احترام همگان هستند. در میان انواع مدیریت ها ، «مدیریت آرام» گزینه ای است که آرامش و بهره وری و توسعه سازمانی را به صورت همزمان به دنبال دارد. ✍ مدیریت آرام لازمه ی آرامش سازمان، مدیریت را مهمترین زمینه فعالیتی انسان می‌داند و بر این باور است که وظیفه اصلی مدیران در همه سطوح و همه نهادهای اجتماعی، این است که محیطی را طراحی، ایجاد و نگهداری کنند که اعضای سازمان بتوانند با فعالیت و همکاری گروهی در آن، به هدف های معین خود دست یابند. ✅ برای ایجاد آرامش در سازمان نیازمند و بهره گیری از اصول آن هستیم. «هنری مینتزبرگ» چهار راهکار اساسی زیر را برای مدیریت آرام مطرح می سازد: 1⃣ الهام دهی (Inspiring) : به افراد خود اختیار نمی دهند زیرا اختیار داشتن امری مسلم است بلکه آنها به افراد خود الهام می بخشند. آنها شرایطی را بوجود می آورند که باعث پروراندن صداقت و بروز تواناییهای آنان باشد. مدیران آرام اتحاد فرهنگی بین افراد خود را تقویت می کنند ، البته نه به صورتی که به آنها به عنوان«منابع انسانی» مجزا نگریسته شود بلکه آنها همگی اعضای محترم یک جامعه همبسته و منسجم می باشند هنگامی که به افراد اعتماد شود نیازی به اختیار دادن به آنها نیست . 2⃣ اهمیت دادن (Caring) : مديران آرام خود را دوست دارند. آن ها مشکلات را همانند جراحان جدا نمي کنند که دور بيندازند، بلکه وقت بيشتري را صرف جلوگيري از بروز آنها مي کنند و مديران هوشيار به خوبي مي دانند که چه زماني و چگونه با مشکلات برخورد کنند.به عبارتي اين بيشتر شبيه داروهاي هوميوپاتي است؛ تجويز کم دارو براي تحريک سيستم بدن براي درمان خود و يا اينکه درست مانند بهترين نوع مراقبت است ، مراقبتي تدريجي که به تنهايي به درمان مي‌انجامد. 3⃣ القا کردن (Infusing) : ، در رابطه با القاست، تغييري که آرام آرام و پيوسته و عميق از ريشه رسوخ مي کند و همه، به جاي پذيرش اجباري اين تغييرات، اين مسئوليت را مي پذيرند که تغييراتي جدي را به انجام برسانند.اين بدان معنا نيست که بايد همه چيز را تغيير دهيم که در واقع همان هرج و مرج است، بلکه بدان معنا است که تنها چيزهايي را که نياز به تغيير و تحول دارند بايد تغيير داد در حالي که اکثر چيزها را بايد ثابت نگه داشت و به همان صورت حفظ کرد. اين را مي توانیم بهبود مستمر طبيعي نامگذاري کنيم. 4⃣ آغاز کردن (Initiating) : باید از پایین به سمت بالا به حرکت در آید و هرگز پایه و اساس خود را فراموش نکند.در عمل باید از " کف " یعنی درست ، جایی که علم استراتژی ممکن است مارا گمراه کند، آغاز کرد .چنین مدیریتی با زندگی روزمره سازمان می آمیزد ، بطوریکه همه افراد با استوار نگهداشتن پاهای خود بر روی زمین بتوانند نو آوریهای چشمگیر و قابل ملاحظه ای را پیگیری نمایند و سپس بتوانند این نوآوری ها را با مدیرانی که با آنها در تماس هستند پشتیبانی نمایند و این روند را از طریق استراتژی هایی قدرتمند ، فعال کرده و مشوق آن باشند. ✅ برای تحقق در بخش مدیریت و صنعت باید نظام تصمیم گیری سازمانی بتواند مدیریت احساسات اعضا را به نحو شایسته ای انجام دهد تا ذهن آرام و خلاق عناصر سازمانی شکل گیرد و با اصلاحات ساختاری، تنظیم چشم انداز مناسب و آموزش های مستمر این آرامش را در تفکر و عمل در سازمان ایجاد نماید. 🔺منبع: ، 🔻تابستان ۱۴۰۳، شماره ۸ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ شش نوع اصلی تعارض سازمانی #تعارض_سازمانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
شش نوع اصلی تعارض سازمانی 1⃣ : تعارض وظیفه به محتوا و هدف کار مربوط می شود. تعارض وظیفه، بر اهداف و وظایفی که کارکنان برای رسیدن به آن تلاش می کنند تاثیر می گذارد. این نوع از تعارض، بر اساس تفاوت در بینش، قصد و انتظارات کیفیت باشد. تمرکز و هدایت هر تعارض وظیفه ای ضروری است تا این تفاوت ها به صورت مشارکتی درآیند و منجر به بهبود در مسیر و انجام وظایف فعلی و آینده شوند. تبدیل تعارض به دوستانه ممکن است یکی از راه های گرفتن بهترین ها از هر دو طرف باشد. 2⃣ : پیرامون نقش ها و مسئولیت ها به ویژه در طول و یا بلافاصله پس از تغییر سازمانی، به ویژه بازطراحی ساختار سازمانی، رایج است. کارکنان سازمان، ممکن است در مورد اینکه چه کسی مسئول کدام تصمیمات و خروجی ها است بلاتکلیف باشند. 3⃣ : این نوع از ، به نحوه انجام کارها در سازمان مربوط می شود. این شکل از تعارض، حول فرایندها، رویه ها، مراحل یا روش های مورد استفاده برای رسیدن به اهداف سازمان، متمرکز است. ممکن است یک نفر بخواهد قدم های زیادی را از قبل، برنامه ریزی کند در حالی که دیگران ممکن است دوست داشته باشند برای شروع به یک باره با سر شیرجه بزنند. این تفاوت ها در رویکردها یا فرایندها می تواند منجر به قطع ارتباط و در نهایت تعارض شود. مدیریت تعارض بصورت موثر، در رویکردهای فرایندی، اغلب منجر به بهبود روش انجام کارها در سازمان می شود. 4⃣ : تعارض جهت دار، زمانی به وجود می آید که سازمان ها مجبور می شوند در استراتژی های خود تجدید نظر کنند و بر فعالیت های کوتاه مدت تمرکز کنند، بعنوان مثال در شرایط رکود اقتصادی ممکن است سازمان ها اقدام به تغییر جهت کنند.در اینصورت کارکنان، ممکن است ندانند که چگونه نیازهای بلندمدت را در مقابل نیازهای کوتاه مدت اولویت بندی کنند، یا ممکن است یک دپارتمان بر روی کارهای کوتاه مدت تمرکز کند، در حالیکه دیگری بطور عمل کند. 5⃣ : تعارض بیرونی، زمانی به وجود می آید که فشارهای مشتریان یا سایر ذینفعان بر تصمیمات داخلی تاثیر بگذارد. چالش‌های اقتصادی اخیر، سازمان‌ها را مجبور به تعدیل و انطباق کرده است. برای مثال، برخی سازمان ها ممکن است قیمت‌ها را کاهش دهند و در عین حال، مجبور خواهند بود، بر اثر فشار رقابت در بازار (که یک عامل بیرونی است)، خدمات خود را با کیفیت تر به مشتریان شان، ارائه دهند. در اینصورت، کارکنان فروش و یا خدمات مشتریان که معمولاً بدنبال برآورده کردن نیازهای مشتریان هستند، ممکن است با عملیات های داخلی مربوط به تولید، در باشند. 6⃣ : تعارض رابطه، بر روابط بین فردی در تمرکز دارد. این نوع از تعارض بطور مستقیم مربوط به افراد است که ناشی از تفاوت نقش ها و یا تفاوت های شخصیتی است. این تعارض، می تواند به تمام جنبه های مختلف یک سازمان سرایت کرده و به آن آسیب برساند. تعارض رابطه می تواند به سرعت تمام توجه مدیران ارشد را به خود اختصاص دهد و انرژی زیادی را هدر می دهد. www.modiryar.com @modiryar