eitaa logo
Modiryar | مدیریار
233 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
851 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
✍ مدل فیلیپس ✅ #مدل_فیلیپس یکی از مدلهای های تدوین راهبرد منابع انسانی است. این مدل از نوع مدلی از
🔴 عناصر ده گانه مدل فیلیپساستراتژی منابع انسانی (عنصر۱): ▪️ در مدل فیلیپس استراتژی کسب و کار را به اهدف و فعالیت‌های منابع انسانی مرتبط می‌کند، به گونه‌ای که در نتیجه استراتژی کسب و کار سهیم باشد. ▪️در این فرایند سهم حداکثری فعالیت‌های منابع انسانی در کسب و کار تضمین می‌شود. در نتیجه فرایندهای منابع انسانی نیز با اهداف کسب و کار پیوند می‌خورند. ✅ توسعه قابلیت‌های سازمان (عنصر۲) : ▪️ بر رشد سازمان جهت تحقق استراتژی‌های کسب و کار تمرکز می‌کند. قابلیت‌های سازمانی می‌تواند از طریق رهبری، فرهنگ و شایستگی‌ها، ردیابی شود. ✅ اهداف و اولویت‌ها در رابطه با فرایندهای دیگر منابع انسانی (کارگزینی، توسعه کارکنان، مدیریت استعداد، مدیریت عملکرد و پاداش و شناسایی) جهت تحقق کامل اهداف سازمانی، مشخص می‌شوند. در اینجا توانایی در مدیریت تغییرات، بهبود فرایندها و یادگیری نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد. ✅ کارگزینی (عنصر۳): ▪️ در مدل فیلیپس شامل ۴ فرایند فرعی است. اول، تعریف اهداف استراتژیک و اولویت‌ها برای فرایند کارگزینی. ▪️این امر، خروجی منابع انسانی و توسعه قابلیت‌های سازمان است. شکاف بین آینده استراتژیک و برنامه‌های جاری، باید به صورت دقیق مورد بررسی قرار گیرد و تحلیل شکاف صورت پذیرد. ▪️تحلیل شکاف، شامل پیش‌بینی دقیق در خصوص از بازار کار داخل و خارج سازمان بر اساس استراتژی‌ها و اولویت‌ها است. فعالیت‌های مورد نیاز جهت انجام تغییرات و جابجایی‌های داخلی نیز باید تعریف شود. ✅ توسعه کارکنان (عنصر۴): ▪️ شامل یادگیری، برنامه‌ریزی توسعه، اجرای برنامه توسعه و برنامه‌ریزی بهبود است. ▪️این فرایند باید رشد فردی را به جهت کسب و کار از طریق خروجی‌های توسعه قابلیت سازمانی و سایر فرایندهای منابع انسانی،مرتبط سازد. ▪️ باید در جهت از بین بردن شکاف بین شایستگی‌های فعلی و مورد نیاز حرکت کند. ✅ مدیریت استعداد (عنصر ۵): ▪️ در مدل فیلیپس یک شکل خاص از توسعه کارکنان است که جهت شناسایی گروه‌های هدفی که برای رسیدن به اهداف آتی سازمان ضروری هستند، صورت می‌پذیرد. ▪️فرایند مدیریت استعداد کلیدی است برای جذب، نگه داشت، انتخاب، نگه‌داشت و توسعه استعداد برای آینده سازمان است. ✅ مدیریت عملکرد (عنصر۶): ▪️ فرایندی است که اهداف کسب و کار را به اهداف فردی برای دوره تعریف شده آینده مرتبط می‌کند. ✅ پاداش و شناسایی (عنصر ۷): ▪️فرایند پاداش و شناسایی در جذب، نگهداشت و انگیزش افراد سهم دارد. فرایند اعطا پاداش به بر اساس ایجاد ارزش افزوده برای سازمان که می‌تواند مالی یا غیر مالی باشد. ✅ ایمنی و سلامت (عنصر ۸): ▪️ایمنی و سلامت، شرایط کاری را در بر می‌گیرد. این فرایند بر مدیریت و بهبود رویه‌های سلامت و ایمنی، جلوگیری از کار افتادگی و کار تمرکز دارد. ✅ ارتباطات درونی و بیرونی (عنصر ۹) : ▪️این فرایند در مدل فیلیپس تشریح می‌کند که مدیران منابع انسانی چگونه با درون و بیرون سازمان تعامل دارند. همچنین از آگاهی آن‌ها از تاثیر سازمان بر جامعه بومی و محیط، اطمینان حاصل می‌کند. ▪️ مواردی همچون کارکنان، مشاوران کاری و سایر نماینده‌های کارکنان را شامل می‌شود. ▪️ شامل ارتباط با اتحادیه‌های کارگری و سایر نمایندگان کارکنان در خارج از سازمان می‌شود. ✅ مدیریت داده و سیستم‌های منابع انسانی (عنصر۱۰) : ▪️این فرایند در شامل رویه‌ها و سیستم‌های جمع‌آوری، نگهداری، پردازش و تحلیل‌های داده‌های منابع انسانی می‌باشد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ ماتریس عدم قطعیت برنامه ریزی استراتژیک (در دوران بحران) #The_Uncertainty_Matrix #پایگاه_جامع_مدی
ماتریس عدم قطعیت برنامه ریزی استراتژیک (در دوران بحران) ابزاری قدرتمند برای تفکیک حقایق و سوالات به چهار گروه مجزا است. هر یک از آنها باید به روش خاص خود مورد بررسی قرار گیرند. ✅ با استفاده از این ابزار می توان موارد مشخصی را ترسیم نمایید. برای آنچه کمتر درک می شود سناریوهایی را طراحی نمود و اقدامات را برنامه ریزی نمود. ✅ از عدم قطعیت نوسط ارتش ایالات متحده برای موقعیت های درگیری در سایر نقاط شناخته شده به دلیل عدم اطمینان و تغییر سریع استفاده می شود. ✅ ماتریس عدم قطعیت فضای نامطمئن را به چهار بخش تقسیم می کند. همانطور که در شکل مشاهده می شود، دو محور وجود دارد: ▪میزان دسترسی به داده ها ▪میزان اطمینان شما در مورد خطرات و فرضیات. این دانش را به چهار ربع مجزا تقسیم می کند: 🔴 شناخته شده های شناخته ▪از چه چیزی مطمئن هستید؟ ▪چه تاثیری بر موقعیت استراتژیک و الزامات شما خواهد داشت؟ ▪چه مقدار از آنچه "شناخته شده است" بیشتر بر اساس الگوی تاریخی و ایمان است تا داده های اخیر؟ ▪آیا وابستگی زیادی به عوامل خاص مانند تنظیم مقررات یا استراتژی های رقبا وجود دارد که باید با توجه به تغییر سال گذشته زیر سوال برود؟ 🔴 شناخته شده های ناشناخته ▪چه دانشی ممکن است در جایی از سازمان شما باشد که ممکن است اطلاعات لحظه ای از بازار در اختیارتان قرار دهد؟ ▪به عنوان مثال کارکنان خط مقدم با توجه به رفتار مشتری و نیازهای خدمات پشتیبانی چه میبینند ؟ ▪ممکن است تامین کنندگان درباره عملکرد رقبا در صنعت شما نظراتی داشته باشند ؟ ▪تعامل سریع و مستقیم با افراد خارج از روند معمول برنامه ریزی استراتژیک ممکن است مفروضات شما را تغییر دهد و اطلاعات جدیدی را به موقع نشان دهد. 🔴 ناشناخته های شناخته شده ▪چه چیزی را مطمئن هستید که نمی دانید؟ ▪کل نگر باشید، عدم اطمینان خود را در زمینه هایی مانند اقتصاد، رفتار مشتری، مدل های جدید تجاری و موارد دیگر دسته بندی نمایید. ▪کدام ناشناخته ها از نظر میزان تأثیر ، میزان عدم اطمینان یا تأثیر بر سایر موضوعات فرعی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند؟ ▪چگونه می توانید به صورت هدفمند به این موارد بپردازید؟ ▪اگرچه کاهش هزینه های اختیاری مانند تحقیقات بازار وسوسه انگیز است ، اما اکنون زمان اشتباه برای پرواز کور است. 🔴 ناشناخته های ناشناخته ▪این بخش شاید بسیار خالی به نظر برسد، اما مهمترین بخش است. ▪چه عواملی ممکن است موجب نادیده گرفتن نظرات دیگران شود ؟ ▪چگونه ممکن است زمینه فکری شما به طریقی تغییر کند که مجموعه زیادی از فرضیات را در نظر نگیرید؟ ▪در اینجا سناریوها را بسازید، نه اینکه به سادگی از موارد بد / متوسط ​​/ خوب استفاده کنید (افراد همیشه وسط را انتخاب می کنند) بلکه مواردی که در آینده که به نظر می رسند که واقعاً متفاوت هستند. ✅ بازی جنگی از طریق واکنش شما و رقبا: ▪مشخص کنید که چه چیزهایی واقعاً چه اهمیتی دارند و چگونه باید دیدی واضح و برای ایجاد گزینه هایی خلق نمود. ▪شما می توانید با داشتن دانش بدست آمده از این ماتریس عدم قطعیت ، برنامه ای و مناسب برای وضعیت خود تنظیم کنید. www.modiryar.com @modiryar
فرآیند جاری‌سازی‌ استراتژی ✴ استراتژی‌های زیادی هستند که هیچ گاه پیاده نشده و یا به دلیل مواجه‌ی با موانع، تحقق پیدا نکرده‌اند. برای آنکه نیات استراتژیک (چشم‌انداز، استراتژی‌ها و اهداف استراتژیک، تصمیمات استراتژیک) تبدیل به نتایج شود، راهی طولانی و پیچیده پیش روی کسب‌وکارها قرار دارد. ✴ بخش مهمی که معمولا مدیران کمتر به آن توجه می‌کنند، سازوکارها و فرایندهای لازم برای است. کسب‌وکارها زمان زیادی را صرف تحلیل‌و تدوین استراتژی‌های مختلف می‌کنند. در حالی‌که چالش‌های اساسی مدیریت استراتژیک بیشتر از این که مربوط به مرحله‌ی تدوین استراتژی باشد در اجرای استراتژی‌ها پنهان است. «جاری‌سازی استراتژی» سعی دارد تا با ارائه‌ی مدلی جامع، چالش‌های اجرای استراتژی را برای سازمان‌ها رفع کند. ♦️ ➊ مأموریت ➋ ارزشهای‌محوری ➌ چشم انداز ♦️ ➍ نقشه استراتژی ➎ کارت‌امتیازی‌متوازن ➏ برنامه ها ➐ اقدامات فردی ♦️ ➊ مشتریان راضی ➋ سهامداران خوشحال ➌ فرایندهای کارا و موثر ➍ کارکنان با انگیزه و توانمند www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ نقشه راه تغییر هارمونی و تحول سازمانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
نقشه راه تغییر هارمونی و تحول سازمانی 🔴 نقشه راه یک نمای کلان از فعالیت‌ها و نتایج کلیدی سازمان شما برای تحول و دگرگونی است ✅ در این مجال می‌خواهیم چرایی، چیستی نقشه راه تغییر استراتژیک و نحوه‌ی ترسیم آن را بیان کنیم. شما سخت تلاش کرده‌اید و یک _استراتژی برای تغییر آفریده‌اید که مأموریت، ارزش‌ها، چشم‌انداز و اهداف سازمانی شما را بیان می‌کند. ✅ اکنون باید یک برنامه اجرایی برای اجرای این استراتژی ایجاد کنید. اما همین‌جاست که بسیاری از به یک مانع بزرگ برخورد می‌کنند. 🔴 چگونه استراتژی تغییرتان را با موفقیت به یک طرح و برنامه اجرایی تبدیل خواهید کرد؟ ✅ پاسخ یک نقشه راه تغییر استراتژیک است. نقشه راه پلی (یا پیوند) بین استراتژی تغییر و اجرای آن است. فعالیت‌ها و نتایج کلیدی را تصویر می‌کند که باید در یک افق زمانی خاص به منظور دستیابی به چشم‌انداز استراتژیک سازمان ارائه شود. 🔴 نقشه راه تغییر پیوند بین استراتژی و برنامه اجرایی ✅ مهم‌تر از همه، نتایج نقشه راه استراتژیک با درک روشنی از این موضوع ترسیم می‌شود که کدام یک از قابلیت‌ها، شکاف‌ها و اولویت‌های باید مورد توجه قرار گیرد. 🔴 تفاوت بین نقشه راه تغییر و برنامه اجرایی چیست؟ ✅ یک نقشه راه استراتژیک چیستی و چرایی را توصیف می‌کند. در حالی‌که یک طرح و برنامه اجرایی چگونگی را شرح می‌دهد. نقشه راه استراتژیک نموداری بصری مانند گانت فعالیت‌ها با تاریخ شروع و پایان نیست. بلکه توضیح می‌دهد که سازمان باید چه چیزی را تغییر دهد و چرا تغییرات مورد نیاز است تا به چشم‌انداز استراتژیک دست یابد. ✅ یک برنامه اجرایی توضیح می‌دهد که سازمان چگونه نتایج توصیف‌شده در نقشه راه استراتژیک را ارائه می‌دهد. اغلب، یک طرح و برنامه اجرایی در نمودار گانت با یک بازه زمانی خاص، تاریخ شروع و پایان، نقاط عطف و تخصیص منابع نشان داده می‌شود. 🔴 چرا نقشه راه تغییر استراتژیک بسیار مهم است؟ ✅ بسیاری از سازمان‌ها مستقیماً از تغییرشان به برنامه اجرایی یا اجرا می‌پرند. اغلب، یک برنامه اجرایی با جمع‌آوری اطلاعات در گروه‌هایی از افراد در یک کارگاه، توزیع چند یادداشت چسبان و شروع به تهیه فهرستی از ابتکارات استراتژیک به دست می‌آید. کارگاه معمولاً با این پرسش کلیدی تسهیل می‌شود: ✅ «چه ابتکارات یا فعالیت‌هایی را باید اجرا کنیم؟» از آنجا، افراد حاضر در اتاق به سادگی فهرستی را می‌سازند. بعدها، اکثر این سازمان‌ها شروع به زیر سؤال بردن این روش می‌کنند. آیا چیزی را از دست داده‌ایم؟ واقعاً چگونه می‌دانیم که این از ابتکارات استراتژیک، نتایج کلیدی ما را ارائه خواهد داد؟ ✅ اساساً: آنها در مجموعه‌ای از این ابتکارات گم می‌شوند. 🔴 نقشه راه تغییر استراتژیک چگونه ایجاد می‌شود؟ ✅ به طور خلاصه: یک خوب بیان می‌کند که چه چیزی باید تغییر کند، چرا باید تغییر کند و در چه ترتیبی باید تغییر انجام شود. این شیوه می‌تواند یک کار پیچیده باشد، بنابراین روشی که استفاده می‌کنید باید صحیح باشد. ✅ ما روش منحصربه‌فردی را به طور خاص برای این منظور طراحی کرده‌ایم. این روش عارضه‌یابی بالندگی مدیریت و رهبری مبتنی بر قابلیت در شش مرحله‌ی چرخه منظومه جامع است. این روش ساخت‌یافته برای برنامه‌ریزان تحلیلی در نظر گرفته شده است که به یک نقشه راه بسیار قوی نیاز دارند. ✅ اساساً، تبدیل یک به یک نقشه راه تغییر استراتژی باید به شیوه‌ای ساخت‌یافته و منطقی انجام شود. و اطمینان حاصل شود که ارتباط یا اثبات واضحی از نتایج نقشه راه تغییر استراتژیک به چشم‌انداز یا هدف استراتژیک وجود دارد. ✅ کامل‌ترین و عینی‌ترین راه برای تدوین و ترسیم یک نقشه راه قوی، استفاده از شیوه‌های برنامه‌ریزی مبتنی بر قابلیت است. برنامه‌ریزی مبتنی بر قابلیت می‌تواند نقاط قوت و قابل بهبود سازمان را براساس رویکرد فرایندی شفاف و نمایان کند. ✅ این رویکرد یک دیدگاه کل‌نگر از دارد تا اطمینان حاصل شود که شما پوشش و درک خوبی از حوزه‌های تغییر دارید. این به شما کمک می‌کند تا درک کنید که چه قابلیت‌هایی وجود دارد. چه قابلیت‌هایی در آینده برای تحقق چشم‌انداز استراتژیک مورد نیازست. ✅ چه تغییراتی مورد نیاز است. و اولویت این تغییرات. تغییرات شناسایی‌شده نتایج یا ابتکارات استراتژیکی را تشکیل می‌دهد که در نقشه راه شما بایستی ظاهر شود. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ عوامل مؤثر در موفقیت شراکت های استراتژیک #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
عوامل مؤثر در موفقیت شراکت های استراتژیک ✅ در محیط های امروزی ایجاد ارزش پایدار برای و سهامداران، نیازمند ایجاد شراکت های استراتژیک موثر و کارآمد است. شراکت ها زمینه ای ضروری برای شرکت ها جهت حضور قوی تر و موثرتر در بازار هستند.می توان گفت که تمامی شرکت ها به نوعی با سایر شرکت ها همکاری دارند و حداقل یک رابطه تامین کننده- خریدار را برقرار کرده اند و با سایر شرکت ها نیز شبکه های ارتباطی خود را ایجاد و توسعه داده اند. ✅ شراکت استراتژیک نوعی رابطه بین سازمانی است که در آن توافق می کنند که روی منابع سرمایه گذاری کنند، اطلاعات را به اشتراک بگذارند و مشغول به فعالیت های اقتصادی شوند که دارای ارزش افزوده بر پایه هم افزایی منابع و توانمندی های هر یک از شرکا است. ✅ سهولت ورود به بازار، کاهش ریسک سرمایه گذاری، اشتراک گذاری دانش تخصص و توانمندی و شایستگی متمایز همگی بخش هایی از انگیزه برقراری روابط بلند مدت میان شرکت ها می باشند. در حقیقت شرکت ها بر اساس مبانی انگیزشی متفاوتی اقدام می کنند. ✅ برخی به منظور تکمیل سبد انگیزه دارند که شراکت استراتژیک را ایجاد کنند برخی به منظور ارتقا قدرت چانه زنی در صنعت و تعامل با ذینفعان از شراکت استراتژیک استفاده می کنند. شرایط محیطی و ویژگی های نهادی نیز از دسته دیگر مبانی انگیزیشی به منظور ایجاد شراکت استراتژیک هستند. هر یک از مبانی انگیزیشی منطق متفاوتی را به منظور برقراری شراکت فراهم می آورند. ✅ بنابراین به عنوان تعقیب مشترک اهداف مورد توافق تعریف می شود که بر مبنای درک مشترک از سهم هر شرکت و همچنین نتایج مورد انتظار است. تا کنون مدل های متنوعی بدین منظور شناسایی و تئوریزه شده است که از میان آن ها دو گونه کلی قابل بررسی هستند. اول شراکت توام با مالکیت شرکا و دوم شراکت مبتنی بر قراداد های استراتژیک. ✅ در ، ادغام و تملیک مالکیت شرکا حفظ می شود و در قرادادهای لیسانس، فرانشیز، تحقیق و توسعه مشترک، بازاریابی و فروش مشترک و توزیع مشترک انواع دیگری از شراکت ها هستند که در قالب تنظیم قراردادهای تجاری بلند مدت شکل می گیرند.در مجموع یک شراکت استراتژیک با اهداف متنوعی صورت می پذیرد که در شکل زیر ارائه شده اند. ✅ امروزه شراکت ها بخش مهمی از عملیات جاری و همچنین استراتژی های آتی سازمان هستند. در طول دهه های گذشته، شاهد توسعه شراکت های در انواع شرکت ها در هر صنعتی، بوده ایم. این نوع ارتباط میان شرکت ها دارای جایگاهی رایج و شایع در چشم انداز اقتصادی، بخصوص جائیکه که در تقابل با مرزها و فرهنگ های ملی است، می باشد. رقابت پذیری شرکت ها از طریق فراهم کرد دستیابی به منابع خارجی، سینرژی و ترویج آموزش و تغییر سریع است. ✅ شرکت های بزرگ با رشد سریع مانند ، فلیپس یا یونیلیور، برای استراتژی رشد خود، به شدت وابسته به شراکت های استراتژیک هستند. بررسی اینکه چرا شرکت ها مصمم به استفاده از روابط استراتژیک هستند و اینکه چگونه این شراکت ها مزیت رقابتی را ایجاد می کنند، با اهمیت می باشند. بدین منظور ابتدا می بایست عوامل موثر بر موفقیت این نوع شراکت ها و همکاری ها را مورد بررسی و تحلیل قرارداد. 🔴 عوامل مؤثر در موفقیت شراکت های استراتژیک ✅ اینکه یک شراکت در طول زمان پایدار بماند و به اهداف از پیش تعیین شده برسد، وابسته است به نحوه و چگونگی کار کردن شرکا با همدیگر، چگونگی سازگاری خود با تغییرات داخلی و خارجی و در صورت تغییر شرایط آیا مذاکره و چانه زنی بر سر اهداف و شرایط در دستور کار قرار می گیرد یا خیر؟ برخی از شراکت ها موفق بوده اند و برخی نیز شکست خورده اند و به اهداف از پیش تعیین شده خود نرسیده اند. در شکل زیر سعی شده است که دسته بندی از عوامل موثر بر یک شراکت استراتژیک ارائه شود. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ چهار سطح بلوغ فرایند مدیریت استراتژیک سازمان #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
چهار سطح بلوغ فرایند مدیریت استراتژیک سازمان ✅ برخی از پژوهشگران حوزه ، معتقد به 4 سطح برای بلوغ فرایند مدیریت استراتژیک سازمان هستند که هر لایه، پیش نیاز لایه بعدی و در عین حال، جزئی از آن خواهد بود. سازمان هایی که از این ابزار برای تعالی خود استفاده می کنند، می بایست با درک درستی از سطح و ظرفیت های خود، انتظاراتشان را مدیریت نموده و برنامه هایشان را تدوین کنند. 🔴 سطح اول) برنامه جامع: در این برنامه، ارکان سازمان و شاخص های کلیدی عملکرد برای 24 تا 36 ماه آینده تعیین شده است. 🔴 سطح دوم) مزیت رقابتی استراتژیک: در این سطح، به دنبال ایجاد و ارزش پیشنهادی منحصر به فرد برای سازمان هستیم. این ارزش، از نیازهای مشتریان و ظرفیت بازار استخراج می شود. 🔴 سطح سوم) درگیرسازی سازمانی: تمامی از چشم انداز و اهداف سازمان آگاهی کافی دارند و نقش خود را در راستای تحقق این اتفاق می دانند. در این سطح، سازوکارهای حکمرانی استراتژیک سازمان پیاده سازی شده اند. 🔴 سطح چهارم) تحول سازمانی: تیم های سازمانی با توجه به ارزش ها و چشم انداز سازمان، به صورت مستمر و بر اساس داده های جمع آوری شده به تصمیم گیری و تصمیم سازی مبادرت می ورزند و فعالیت های مختلفی برای نقش های سازمانی تعیین می کنند. سیستم های اطلاعاتی و در خدمت این اقدامات طراحی شده اند. ✅ با توجه به این موارد، تا زمانی که ، ساختار ها و سیستم ها به خوبی با هم هماهنگ نباشند و هر فرد در سازمان، وظائف خود را نداند، تحقق تحول دیجیتال (که خود تحول سازمانی در عصر دیجیتال است) امکان پذیر نمی باشد. در کلامی دیگر، تحول از تحول آغاز نمی شود، بلکه بهبود های هدفمند، آزمون و خطاهای برنامه ریزی شده و چابکی در شناسایی و رفع نقاط دردناک سازمانی سرآغاز تحول می باشد. 🔺منبع: کتاب «ابزارهای مدیریت استراتژیک» 🔻نوشته www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ شش نوع اصلی تعارض سازمانی #تعارض_سازمانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
شش نوع اصلی تعارض سازمانی 1⃣ : تعارض وظیفه به محتوا و هدف کار مربوط می شود. تعارض وظیفه، بر اهداف و وظایفی که کارکنان برای رسیدن به آن تلاش می کنند تاثیر می گذارد. این نوع از تعارض، بر اساس تفاوت در بینش، قصد و انتظارات کیفیت باشد. تمرکز و هدایت هر تعارض وظیفه ای ضروری است تا این تفاوت ها به صورت مشارکتی درآیند و منجر به بهبود در مسیر و انجام وظایف فعلی و آینده شوند. تبدیل تعارض به دوستانه ممکن است یکی از راه های گرفتن بهترین ها از هر دو طرف باشد. 2⃣ : پیرامون نقش ها و مسئولیت ها به ویژه در طول و یا بلافاصله پس از تغییر سازمانی، به ویژه بازطراحی ساختار سازمانی، رایج است. کارکنان سازمان، ممکن است در مورد اینکه چه کسی مسئول کدام تصمیمات و خروجی ها است بلاتکلیف باشند. 3⃣ : این نوع از ، به نحوه انجام کارها در سازمان مربوط می شود. این شکل از تعارض، حول فرایندها، رویه ها، مراحل یا روش های مورد استفاده برای رسیدن به اهداف سازمان، متمرکز است. ممکن است یک نفر بخواهد قدم های زیادی را از قبل، برنامه ریزی کند در حالی که دیگران ممکن است دوست داشته باشند برای شروع به یک باره با سر شیرجه بزنند. این تفاوت ها در رویکردها یا فرایندها می تواند منجر به قطع ارتباط و در نهایت تعارض شود. مدیریت تعارض بصورت موثر، در رویکردهای فرایندی، اغلب منجر به بهبود روش انجام کارها در سازمان می شود. 4⃣ : تعارض جهت دار، زمانی به وجود می آید که سازمان ها مجبور می شوند در استراتژی های خود تجدید نظر کنند و بر فعالیت های کوتاه مدت تمرکز کنند، بعنوان مثال در شرایط رکود اقتصادی ممکن است سازمان ها اقدام به تغییر جهت کنند.در اینصورت کارکنان، ممکن است ندانند که چگونه نیازهای بلندمدت را در مقابل نیازهای کوتاه مدت اولویت بندی کنند، یا ممکن است یک دپارتمان بر روی کارهای کوتاه مدت تمرکز کند، در حالیکه دیگری بطور عمل کند. 5⃣ : تعارض بیرونی، زمانی به وجود می آید که فشارهای مشتریان یا سایر ذینفعان بر تصمیمات داخلی تاثیر بگذارد. چالش‌های اقتصادی اخیر، سازمان‌ها را مجبور به تعدیل و انطباق کرده است. برای مثال، برخی سازمان ها ممکن است قیمت‌ها را کاهش دهند و در عین حال، مجبور خواهند بود، بر اثر فشار رقابت در بازار (که یک عامل بیرونی است)، خدمات خود را با کیفیت تر به مشتریان شان، ارائه دهند. در اینصورت، کارکنان فروش و یا خدمات مشتریان که معمولاً بدنبال برآورده کردن نیازهای مشتریان هستند، ممکن است با عملیات های داخلی مربوط به تولید، در باشند. 6⃣ : تعارض رابطه، بر روابط بین فردی در تمرکز دارد. این نوع از تعارض بطور مستقیم مربوط به افراد است که ناشی از تفاوت نقش ها و یا تفاوت های شخصیتی است. این تعارض، می تواند به تمام جنبه های مختلف یک سازمان سرایت کرده و به آن آسیب برساند. تعارض رابطه می تواند به سرعت تمام توجه مدیران ارشد را به خود اختصاص دهد و انرژی زیادی را هدر می دهد. www.modiryar.com @modiryar
چهارچوب مفهومی مدیریت بحران از اصطلاحات حوزه مدیریت است که به مجموعه‌ای از فعالیت‌ها، چاره‌جویی‌ها و دستورالعمل‌هایی گفته می‌شود که مدیریت یک سازمان در چالش با بحران انجام می‌دهد و هدف آن کاهش روند، کنترل و رفع بحران است. ✅ امروزه مدیریت بحران یک بخش اساسی از مدیریت است . قبل از تعقیب هر گونه اهداف بلند ، مدیریت بحران برای تضمین ثبات و موفقیت مستمر یک سازمان ضروری است . اساساَ سازمانهایی که در معرض بحران قرار دارند به آمادیگ بیشتری در برابر آن نیاز دارند. ✅ موثر نیازمند یک رویکرد منظم و نظام مند است که مبتنی بر هوشیاری ،‌حساسیت مدیریتی و یک درک خوب از اهمیت برنامه ریزی دقیق و آمادگی سازمانی است . این مقاله پیشنهاد می کند که شش گام اصلی می تواند برای آمادگی بیشتر یک سازمان در برابر بحران برداشته شود. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ پنج رویکرد به استراتژی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
پنج رویکرد به استراتژی ✅ در طول دهه های گذشته تعداد قابل توجهی تکنیک، مدل و برای تحلیل های استراتژیک تدوین گردیده است که هرکدام در یک برهه زمانی خاص توانسته است توجه پژوهشگران، مدیران و استراتژیست های سازمان ها را به خود جلب نماید. از آنجا که عمده تکنیک های تحلیل استراتژیک بر مبنای تحلیل محیط و بازار و قابلیت های سازمان و انتخاب بهترین گزینه پیش رو با توجه به این دو عامل به وجود آمده اند، مشابهت های زیادی در آنها مشاهده می شود. بسیاری مکمل یکدیگر به حساب می آیند، برخی ویژگی مشابهی را از دیدگاهی دیگر مورد بررسی قرار داده است ، برخی از آنها به مقوله رقابت توجه خاص داشته اند و برخی دیگر کاملا رقابت گریز پیشنهاد شده اند. ✅ مدل هایی وجود دارد که را استاتیک و برخی دیگر بر مبنای مدل های سناریو ای پیشنهاد می کند، تعدادی از چهارچوب ها قدم های مشخصی را پیشنهاد داده اند و برخی دیگر به کلیات اکتفا نموده اند. به رغم وجود چنین دانش عظیمی، تحلیل گران استراتژیک برای انتخاب تکنیک تحلیلی مناسب با چالش هایی رو به رو هستند زیرا انجام تحلیل های استراتژیک، بکارگیری نیروی کارشناسی به میزان زیاد و مبلغ گزاف را در پی خواهد داشت درحالی که انتظار نیز می رود در مدت زمان کوتاهی انجام گردد. از این رو در سال های اخیر تحقیقات جالب توجهی راجع به انتخاب تکنیک مناسب برای تحلیل استراتژیک در سازمان ها انجام گردیده است که در ادامه به نمونه موفقی از آن اشاره می گردد: ✅ دسته بندی مفیدی که توسط گروه مشاوران (Boston Consulting Group) برای بررسی و ایجاد تمایز میان تکنیک های تحلیل استراتژیک پیشنهاد شده است، ابعاد چهارچوب های تحلیلی استراتژیک را به دو مولفه پیش بینی پذیری (Predictability) و شکل پذیری (Malleability) تقسیم می نماید که تعریف هر یک از این دو مولفه به این شرح است: ◾پیش بینی ناپذیری: سازمان شما به چه مقدار نسبت به قابل پیش بینی بودن مولفه هایی مانند میزان تقاضا، عملکرد سازمان، دینامیک رقابت و تغییرات در مشخصات بازار اطمینان دارد و با چه دقتی می توانید این مولفه ها را برای آینده پیش بینی کنید؟ ◾شکل پذیری: شما یا رقبای شما تا چه میزان می توانید بر مولفه های ذکر شده در بند فوق اثر گذار باشید؟ یعنی سازمان تا چه حد می تواند بر فضای و اکوسیستم کسب و کار تاثیر بگذارد ( آن را خلق کند یا تغییر دهد) نامطلوبیت ( نامساعد بودن، زمختی و آزاردهندگی) ✅ از تقاطع این دو محور ماتریسی با چهار خانه به وجود می آید که با توجه به نگرش استراتژیست در باره دو مولفه فوق، امکان انتخاب مدل تحلیلی مناسب برای او حاصل می گردد. این ماتریس چهارچوب های تحلیل استراتژیک را به چهار نوع سنتی (Classic)، قابل انطباق(Adaptive)، شکل پذیر (Shaping)، بلند پروازانه (Visionary) تقسیم می کند. که هریک از چهارچوب های قدیمی و جدید تحلیل در یکی از این وضعیت ها قرار می گیرد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ تحلیل وضعیت شرکت بر مبنای ماتریس جهت دار شل #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تحلیل وضعیت شرکت بر مبنای ماتریس جهت دار شل ✅ تعیین یک هدف مناسب برای یک واحد کسب وکار نمی تواند صرفاً توسط جایگاه آن در ماتریس جهتدار شل (رشد – سهم) تعیین شود. اولین بار جنرال الکتریک عوامل دیگری ر ا به ماتریس رشد – سهم افزود تا بتواند فعالیتهای گسترده خود را ارزیابی نماید. در این مدل هر فعالیت بر حسب دو معیار اصلی جذابیت بازار و توانمندی شرکت درجه بندی میشود. ✅ در معیار جذابیت بازار علاوه بر نرخ رشد بازار بعنوان بخشی از جذابیت بازار، اندازه بازار، نرخ رشد سالانه بازار، سود آوری، شدت رقابت، ضروریات تکنولوژی، آسیب پذیری تورمی، ضروریات انرژی، تأثیر زیست محیطی، اجتماعی، سیاسی و قانونی نیز مورد توجه قرار گرفته است. در معیار توانمندی شرکت علاوه بر سهم بازار، عواملی چون رشد بازار، کیفیت محصول، شهرت نام تجاری، شبکه توزیع، اثر بخشی تبلیغاتی، ظرفیت تولید، بهره وری تولید، هزینه ها، عملکرد تحقیق و توسعه و سطح سطح مدیریت، مد نظر قرار گرفته است. 🔴 بخش های ماتریس جهت دار شل ✅ دارای 9 فاز است و در هر جهت به سه قسمت تقسیم میگردد. دایره در این ماتریس نشان دهنده اندازه بازار مربوطه است و قسمت تیره دایره سهم بازار فعالیت را در آن بازار نشان می دهد. مثلاً فعالیت A در یک بازار بزرگ با جذابیت بالا ، 75% سهم دارد. یکی از کاربرد های مهم ماتریس جهت دار شل تدوین استراتژی در سازمان هایی که بخش های وظیفه ای مختلف دارند. صاحب یک شرکت مادر هستند که شرکت های مختلفی تحت پوشش آن هستند. سازمان هایی که کسب و کار مختلف و تولید مختلف دارند. ✅ در واقع این ماتریس در راستای تکمیل ماتریس گروه است و در حقیقت با افزودن فاکتورهایی به آن ماتریس، توان سازمانها را در تصمیم گیری برای اینکه در شرایط فعلی و جایگاه فعلی بازار آن سازمانها اکنون بهترین استراتژی پیشنهادی برای آن سازمان کدام است. چنانچه یک سازمان از میزان جذابیت بازار پایین و نیز قدرت رقابتی پایینی در صنعت برخوردار باشد، استراتژی غالب برای آن سازمان عقب نشینی یا انحلال است. ✅ این ماتریس دارای رویکرد مشابه با ماتریس GE است اما در این ماتریس به جای جذابیت بازار و نقاط قوت رقابتی، چشم اندازهای قابلیت و قابلیت های رقابتی سازمان را خواهیم داشت. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ سندروم دید تونلی در بحران #پایگاه_جامع_مدیریار #سندروم_دید_تونلی_در_بحران @modiryar
سندروم دید تونلی در بحران ✅ در دوران بحران‌های چندلایه و پیچیده، مانند ، جنگ‌های اقتصادی، پاندمی‌های جهانی و درگیری‌های نظامی و منطقه‌ای، بسیاری از سازمان‌ها دچار اختلالی پنهان می‌شوند که من آن را «سندروم دید تونلی در بحران» می‌نامم. ✅ این ، نوعی است که دید مدیران و تصمیم‌گیرندگان را صرفاً به مسئله بقا در کوتاه‌مدت معطوف می‌کند؛ غافل از آنکه هدف اصلی سازمان‌ها فقط زنده‌ماندن نیست، بلکه «زنده‌بودن و رشد کردن» است. ✅ زمانی که سازمان‌ها گرفتار این سندروم می‌شوند: 🔸 افق دیدشان از چشم‌اندازهای بلندمدت و به چالش‌های فوری و واکنشی محدود می‌گردد. 🔸 منابع و بودجه‌هایی که پیش‌تر صرف نوآوری، تحقیق و توسعه و می‌شد، به رفع بحران‌های روزمره اختصاص می‌یابد. 🔸 فرهنگ سازمانی به تدریج تحلیل می‌رود و جای خود را به فرسودگی شغلی می‌دهد. 🔸 تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده، ارزش‌های بنیادی و را به خطر می‌اندازد. ✅ اگرچه تمرکز شدید بر بحران ممکن است در کوتاه‌مدت از جلوگیری کند، اما در بلندمدت، این سندروم سازمان را در «دام بقا» گرفتار می‌کند؛ وضعیتی که در آن سازمان تنها برای زنده‌ماندن می‌جنگد، بدون آنکه بتواند مزیت رقابتی خود را حفظ یا آینده‌اش را برنامه‌ریزی کند. ✅ سازمان‌هایی که توانسته‌اند از بحران‌ها عبور کنند، یک وجه مشترک مهم داشته‌اند: آنها ضمن مدیریت چالش‌های کوتاه‌مدت، چشم‌انداز و مأموریت بلندمدت خود را هرگز رها نکرده‌اند. این تعادل ظریف میان «بقا» و «رشد» نیازمند جسارت، آینده‌نگری و تخصیص هوشمندانه منابع است. ، اگرچه تحت فشار بحران تصمیم می‌گیرند، اما همواره تصویر بلندمدت برند، بازار و سرمایه انسانی سازمان را مدنظر دارند. ✅ در نهایت، جهان و به ویژه منطقه ما در مواجهه با بحران‌های چندلایه و غیرقابل‌پیش‌بینی است. شناخت و درک «سندروم دید تونلی در بحران» می‌تواند نخستین گام برای ایجاد تغییرات بنیادین باشد. سازمان‌ها باید آگاه باشند که صرف حفظ بقا در بحران کافی نیست؛ بلکه باید با بازنگری استراتژیک و منابع، مسیر توسعه و پیشرفت پایدار را طراحی و دنبال کنند. تنها با بازگرداندن نگاه استراتژیک می‌توان از تونل بحران عبور کرد و به افق‌های روشن‌تر رسید. @modiryar
کارکرد و پیامد تفکر استراتژیک از طریق تشخیص و تقویت فعالیتهایی که ارزشهای منحصر به فردی برای مشتری ایجاد می‌کنند، مزیت رقابتی می ­آفریند. این کار از طریق فهم قواعد بازار و پاسخگویی خلاقانه به آن انجام می ­شود و این امر در محیط ناپایدار و متحول کسب و کار ، یک رویکرد بی نظیر است. ✅ منظور از ، پیش بینی آینده نیست بلکه تشخیص زود هنگام بازار و دیدن فرصت هایی است که دیگران آن را نمی‌بینند. آنچه که مشخص است تفکر استراتژیک مبنای چشم انداز سازمان است و استراتژی سازمان را در جهت آن به حرکت در می ­آورد. تأکید بر این نکته ضروری است که داشتن تفکر استراتژیک منحصر به اجرای چند قدم ساده نیست. ✅ تفکر بدین معنی است که بتوانیم عوامل مؤثر بر سازمانمان را ببینم و از آینده مبهم و نا مطمئن با ملاحظه وابستگی عوامل و فاکتورهای موثر راه ­حلهای مسائل­مان را استنباط کنیم. این توانایی چیزی بیشتر از آگاهی از روندهای مهم اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیک است @modiryar