💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدانند
🌺موضوعاتی که قبل از ازدواج باید درمورد آن صحبت کنید
#قسمت_اول
✅باید #گفتگویی صادقانه درمورد علت دوست داشتن #همدیگر داشته باشید.
👈🏻نمونه سوالات: چرا #میخواهی با من ازدواج کنی؟چه چیزهایی #درمورد تو هست که من نمیدانم؟ چیزی درمورد من هست که #اذیتت کند؟
✅باید چیزهایی که #باور دارید و «ارزشهای اصلی» رابطه تان را تشکیل میدهند با #هم مطرح کنید
(آنچه در رابطه با همسرتان بیش از هر چیز دیگری #برایتان اهمیت دارد).
👈🏻نمونه سوالات: چه #اعتقادات معنوی داری؟ تا چه اندازه به محترمانه رفتار کردن با #همدیگر متعهد هستی؟ صداقت و روراستی تا چه اندازه برای شما مهم است؟
✅باید درمورد اینکه #بچه دار شدن برایتان مهم است یا خیر با هم حرف بزنید.
👈🏻نمونه سوالات: آیا #دوست داری بچه داشته باشی؟ آیا بیماری آمیزشی خاصی داری که در بچه دار شدن #تاثیر داشته باشد؟
✅باید درمورد #فرایند تکامل رابطه تان در طول این مدت و طوری که دوست دارید#سال آینده باشد با هم حرف بزنید.
👈🏻نمونه سوالات: #پنج سال آینده ازدواجمان را چطور میبینی؟ چه امیدها و #آرزوهایی برای ازدواجمان داری؟ ازدواجمان چه تاثیری بر روابطمان با #دوستان و خانواده خواهد گذاشت؟
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
📚 #داستان_شب
👈 ده برابر
آقای مجتهدی تهرانی نقل کرده است که #آیت الله میرزا علی مشکینی فرمودند: در ایامی که تحصیل می کردم یک روز #پنج ریال بیشتر پول نداشتم و در خیابان راه می رفتم که یکی از #طلاب به من رسید و گفت: پنج ریال داری به من قرض بدهی؟ فکر کردم که اگر این پول را به او بدهم خودم بی پول می مانم ولی با خود گفتم که کار این بنده خدا را راه می اندازم #خداوند کریم است، پول را به او دادم.
چند قدمی که رفتم یکی از #همشهریهای من از اهالی مشکین شهر به من رسید با هم مصافحه کردیم. موقع خداحافظی #پولی در دست من گذاشت و رفت چوننگاه کردم دیدم پنج تومان (پنجاه ریال) است. بار دیگر یکی از طلاب به من رسید و از من پنج تومان (پنجاه ریال) قرض خواست این دفعه نیز با خود گفتم خدا کریم است اکنون که این #آقا معطل است کار او را راه می اندازم پول را به او دادم.
چون مقداری جلوتر رفتم یکی دیگر از همشهریهای خود را دیدم پس از مصافحه و احوال پرسی موقعی خداحافظی پولی در دست من گذاشت و رفت چند قدم جلوتر رفتم نگاه کردم دیدم #پنجاه تومان ( پانصد ریال) است.
ناگاه به یاد #آیه شریفه افتادم که من جاء بالحسنه فله عشر امثالها (انعام/ 160) یعنی: هر کس عملی نیک انجام دهد ده برابر به او پاداش می دهیم دیدم بار اول پنج ریال داشتم چون به یکی نیازمندی قرض دادم خدای کریم پنجاه ریال رساند و چون پنجاه ریال را قرض دادم خداوند کریم در عوض پنجاه تومان (پانصد ریال) یعنی درست ده برابر رسانید.
ایشان فرمودند: هر چه #منتظر شدم ودعا کردم که کسی پیدا شود و این پنجاه تومان (پانصد ریال) را قرض بگیرد بلکه پانصد تومان (پنج هزار ریال) شود #دعایم مستجاب نشد.
📗 #مردان_علم_در_میدان_عمل، ج6
✍ سید نعمت الله حسینی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#داستان_شب
🔴🔵عذاب شمر ملعون در عالم برزخ:
علامه امینی رحمت الله ارادت خالصانه اے به اهل بیت #عصمت و طهارت داشت؛ آقازاده محترم ایشان آقاے حاج شیخ رضا امینی نقل میکند:
پدرم در #آخرین بیمارے؛ روے تخت در تهران خوابیده بود؛ به من فرمود: رضا؛ من این #داغ و عقده ے دلم را از کربلا نگشوده ام؛ من برای سیدالشهدا علیه السلام در عمرم گریه سیری نکرده ام با خداوند عهد کرده ام که اگر خوب شدم؛ #پنج سال در کربلا ساکن شوم؛ شاید گریه سیرے بکنم. و این عقده دلم را به پایان برم.
و اینک یکی از #رؤیاهای عجیب علامه امینی را که از زبان خودشان نقل شده و حاکی از #رابطه مخصوص او با خاندان نبوت است را نقل میکنیم:
ایشان فرمودند: مدت ها فکر میکردم که #خداوند چگونه #شمر را عذاب میکند؟
و جزای تشنه لبی و جگر سوختگی #حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام را چگونه به او میدهد؟!
شب هنگام در #عالم خواب دیدم آقا امیرالمؤمین علیه السلام در مکانی خوش #آب و هوا؛ روی صندلی نشسته و من هم به خدمت آن جناب ایستاده ام.
#دو کوزه نزد ایشان بود؛ فرمودند: این کوزه ها را بردار و برو از آنجا #آب بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار شاداب در اطراف آن بود؛ که# صفا و شادابی محیط و گیاهان؛ قابل بیان و وصف نیست.
کوزه ها را برداشته و رو به آن محل نهادم.آن ها را پر آب نمودم.حرکت کردم تا به خدمت #آقا امیرالمؤمنین علیه السلام بازگردم.
ناگهان دیدم #هوا رو به گرمی نهاد ، و هر لحظه هوا گرم تر و سوزندگی صحرا بیشتر میشد.دیدم کسی از #دور به طرف من می آید. هرچه به من نزدیک تر میشود، هوا گرم تر میگردد،گویی این #حرارت از آتش اوست.
در خواب به من الهام شده بود که او شمر، #قاتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام است، وقتی به #من رسید ، دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن #ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب گیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر #هلاک هم شود نمیگذارم از این آب قطره ای بنوشی.
حمله شدید به من کرد و من #ممانعت می نمودم دیدم اکنون کوزه ها را از دست من میگیرد ،آن هارا چنان به هم کوبیدم که #کوزه ها شکسته و آب آن ها به زمین ریخت.
چنان آب کوزه ها #بخار شد که گویی آبی در آن ها نبوده است، او که از من #ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی اندازه غمیگن و #مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر آشامیده و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به #استخر چنان آب استخر ناپدید گردید که گویی سال هاست یک قطره آب در آن نبوده.
درختان هم #خشک شده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راهی ڪه آمده بود بازگشت، هرچه دور تر میشد ، هوا رو به صافی و شادابی میگذاشت و درختان و آب استخر به طراوت اول باز گشتند.
به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم ، حضرت فرمودند:
خداوند متعال این #چنین شمر ملعون را جزا و عقاب میدهد اگر یک قطره آب استخر را می نوشید از هر #زهری تلخ تر و از هر عذابی برای او دردناک تر بود، بعد از این فرمایش از #خواب بیدار شدم.
----------------------------------------------
📚 منبع:
یادنامه علامه امینی، ص ۱۳ و ۱۴ ، از کتاب های عذاب قبر
برزخ،پس از مرگ بر ما چه میگذرد؟ ، ص ۱۲۵و ۱۲۶و ۱۲۷ ، نویسنده کتاب:
مهدی فربودی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
17.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#السلام_ایها_غریب
#مهدےجان❤️
بيا ای بهترين درمان قلبــم
مداوا كن غم پنهان قلبــم
قسم بر خالق دلـــهای عاشق
تو هستی اولین وآخرين سلطان قلبــم
تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو
#آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی.
@mojaradan
#داستان_شب
عابد و زن زیبارو
🔹 در #بنی اسرائیل زنی زیبارو بود، که هرکس با دیدن #جمال او، به گناه آلوده می شد درب خانه اش به روی همه باز بود، در #اتاقی نزدیک در، مشرف به بیرون نشسته بود و از این طریق مردان و #جوانان عابد را به دام می کشید.
هرکس به نزد او می آمد، باید ده دینار برای انجام حاجتش به او می داد! #عابدی از آنجا می گذشت، چهره حیرت انگیز زن را مشاهده کرد و به #دام هوس افتاد، پول نداشت، #پارچه ای نزدش بود فروخت، پولش را برای زن آورد و در کنار او نشست و هنگام همبستر شدن با زن زیبارو، ناگهان چشمانش به اندام خیره کننده زن افتاد و آه از نهادش برآمد که ای وای بر من که #مولایم ناظر به وضع من است، من و عمل حرام، من و مخالفت با حق!
🔻 با این عمل #تمام خوبی هایم از بین خواهد رفت!!رنگ از صورت عابد پرید، #زن پرسید این چه وضعی است. گفت: از #خداوند می ترسم، زن گفت: وای بر تو! بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند. گفت: ای زن! من از خدا می ترسم، مال را به تو #حلال کردم مرا رها کن بروم، از نزد زن خارج شد در حالی که بر خویش #تأسف و حسرت می خورد و سخت می گریست!
زن را در #دل ترسی شدید عارض شد و گفت: این مرد اولین گناهی بود که می خواست مرتکب شود، این گونه به #وحشت افتاد؛ من سال هاست #غرق در گناهم، همان خدایی که از عذابش او ترسید، خدای من هم هست، باید ترس من خیلی شدیدتر از او باشد؛
🔻 در همان حال #توبه کرد و در را بست و جامه کهنه ای پوشید و روی به #عبادت آورد و پیش خود گفت: خدا اگر این مرد را پیدا کنم، به او پیشنهاد #ازدواج می دهم، شاید با من ازدواج کند! و من از این #طریق با معالم دین و معارف حق آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد. #بار و بنه خویش را برداشت و به قریه عابد رسید، از حال او پرسید، محلش را نشان دادند؛ نزد عابد آمد و #داستان ملاقات آن روز خود را با آن مرد الهی گفت، عابد فریادی زد و از #دنیا رفت، زن شدیداً ناراحت شد. پرسید از نزدیکان او کسی هست که نیاز به ازدواج داشته باشد؟ گفتند: #برادری دارد که مرد خداست ولی از #شدت تنگدستی قادر به ازدواج نیست، زن حاضر شد با او ازدواج کند و #خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق #پنج فرزند عطا کرد که همه از #تبلیغ کنندگان دین خدا شدند!
📗 #منبع : عرفان اسلامی / حسین انصاریان
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
🔸 @mojaradan 🔸
#داستان_شب
💕عـزاداران عـالـم
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند:
#پنج نفر در تاریخ بسیارگریه کرده اند:
1- حضرت آدم برای #بهشت انقدرگریه کرد که #رد اشک بر گونه اش افتاد.
۲–حضرت یعقوب به اندازه ای برای #یوسف خود گریه کرد که #نور دیده اش را از دست داد.
۳- #حضرت یوسف در فراق پدر گریه کرد که #زندانیان گفتند یاشب گریه کن یا روز.
۴-حضرت فاطمه زهرا(س) در #فراق پدر آنقدر گریه کرد که اهل مدینه گفتند ما را به تنگ اوردی با #گریه هایت…یا شب گریه کن یا روز...
۵_امام_سجاد(ع) بیست تا #چهل سال در مصیبت و عزای پدرش گریه کرد.
هر گاه #آب و خوراکی برایش می آوردند گریه می کردند ومی گفتند هرگاه #قتلگاه فرزندان فاطمه را به یادمیاورم گریه #گلویم رامی فشارد. 🥀
📚 مناقب آل ابى طالب، همان، ج3، ص137.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#داستان_شب
🛑توجه خاص آقا امام زمان عج به #مادرشان نرجس خاتون....
☀️حضرت بقیه الله روحی له #الفداء عنایتی خاص به مادرشان دارند.
🌸مثلاً یک #ختم قرآن برای حضرت نرجس خاتون بخوان. به مسجد وارد می شوی، #دو رکعت نماز مستحبی بخوان و ثوابش را هدیه کن برای نرجس خاتون..🌹
✅حاج محمد که از صلحا بود می گفت: #مکه رفتم و اعمال حج که تمام شد، یک روز گفتم یک #عمره مفرده برای مادر امام زمان انجام بدهم و از بی بی درخواست کنم که از فرزندشان بخواهد که من، #چهره ایشان را زیارت کنم.
🔰طواف و نماز و سَعی بین صفا و مروه را انجام دادم. #سَعی بین صفا و مروه که تمام شد، طواف نساء و نمازش را خواندم و دیگر بی حال شدم.
💠 حدود یک ساعت و نیم به #اذان صبح بود. دیدم پنج شش نفر پشت مقام ابراهیم #نشسته و یک ظرف خرما جلویشان گذاشته اند و آقایی هم آن بالا نشسته است که نمی شود چشم از او #برداشت.
🌸#خیلی فوق العاده است و برای بقیه صحبت می کند. وقتی این آقا را دیدم، #زانوهایم شروع کرد به لرزیدن. خرماها بیشتر جلب توجه کرد؛ چون #خیلی بی حال و خسته شده بودم. نشستم و تکیه دادم..
🌺آقا فرمود: «این حاج محمد برای مادر من یک عمره انجام داده است و خسته شده است. چند تا از این #خرماها را به او بدهید»
✳️یک نفر فوراً بلند شد و بـشقاب خرما را مقابل من آورد. من هم #پنج شش تا برداشتم؛شروع کردم خوردن. دیدم دارند نگاه می کنند و تبسم می کنند.
🌼بعد دو مرتبـه فرمود: «بـله؛ ایشان برای مادر من یک عمره ای انجام داد و به زحمت هم افتاد. #خـدا قبـول می کند؛ ان شـاء الله».
♻️یک دفعه نگاه کردم، دیدم #هیچ کس نیست. فوراً به خود آمدم. گفتم:
«اصلاً آرزویم همین بود که #حضرت را ببینم و چقدر #زود مستجاب شد...»
🌾🌾🌷🌷🌷🌷🌾🌾
📒منابع
کمال الدین، ج 2، ص 670.
بحارالأنوار، ج 68، ص 96.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
✅کسب #هیبت و #ابهّت با
🌱 #نماز_شب 🌱
#امیر_المؤمنین_على علیه السلام مى فرماید:
🔶🔹 «ان الله سبحانه وضع خمسة فى خمسة: العز فى الطاعة، والذل فى المعصیة و الحکمة فى جوف البطن و الهیبة فى #صلاة_اللیل و الغنا فى القناعة»🔹🔶
✍🏻 «خداوند متعال #پنج چیز را در پنج چیز دیگر قرار داده است: #عزّت را در #بندگى،
#ذلّت را در #معصیت،
#حکمت را در #کم_خوردن و خالى بودن شکم،
#هیبت و #ابهّت را در روى آوردن به #نماز_شب و
#ثروتمندى و بى نیازى را در #قناعت».
💛🧡💛🧡
📚 إرشاد القلوب إلى الصواب، ج۱، ص ۱۱۹.
🏴 #پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🦋✨ @mojaradan
#السلام_ایها_غریب
❣ #سلام_امام_زمانم❣
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل💔
چرا که بی تو ندارم
#مجال گفت و شنید
بهای #وصل تو💞
گر #جان بود خریدارم
که جنس خوب
#مُبصّر به هر چه دید خرید
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو🌼
#اللهم_صل_علی_محمد_وعجل_فرجهم
@mojaradan