eitaa logo
پرتو اشراق
785 دنبال‌کننده
26هزار عکس
14.4هزار ویدیو
60 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
پرتو اشراق
🦋 آرزوى ديدن زينب (س) 📚 از بحرالمصائب نقل مى كنند كه در خرابه شام هيجده صغير و صغيره در ميان اسيران بود كه به آلام و اسقام مبتلا، و هر بامداد و شامگاه از جناب زينب (س) آب و نان طلب مى كردند و از گرسنگى و تشنگى شكايت مى نمودند. 👦🏻 يك روز يكى از اطفال طلب آب نمود. 🧕🏻 زنى از اهل شام فورا جام آبى حاضر نمود و به عليا مخدره زينب (س ) عرض كرد: ✋🏻 اى اسير، تو را به خدا قسم مى دهم كه رخصت فرمايى من اين طفل را به دست خويش آب دهم، «لاءن رعاية الايتام يوجب قضاء الحوائج و حصول المرام» شايد خداى تعالى حاجت مرا بر آورد. 🌹عليا مخدره فرمود: حاجت تو چيست و مطلوب تو كيست؟ 🧕🏻 عرض كرد: من از خدمتكاران فاطمه زهرا (س) بودم، انقلاب روزگار به اين ديارم افكند. مدتى دراز است كه از اهل بيت اطهار (ع) خبرى ندارم و بسيار مشتاقم كه يك مرتبه ديگر خدمت خاتون خود عليا مخدره زينب (س) برسم و مولاى خود امام حسين (ع) را زيارت كنم. شايد خداوند متعال به دعاى اين طفل حاجت مرا بر آورد و بار ديگر ديده مرا به جمال ايشان روشن بفرمايد و بقيه عمر را به خدمت ايشان سپرى كنم. 🌹 زينب (س) چون اين سخن را شنيد ناله از دل و آه سرد از سينه بر كشيد و گفت: 🔅«اى امة الله، حاجت تو برآورده شد. من دختر اميرالمؤمنينم، و اين نيز سر حسين است كه بر درب خانه يزيد آويخته است». 🧕🏻آن زن با شنيدن اين مطلب، همانند شخص صاعقه زده مدتى خيره خيره به عليا مخدره زينب نظر كرد و سپس ناگهان نعره اى زد و بى هوش بر روى زمين بيفتاد... ✋🏻چون به هوش آمد چنان نعره «واحسيناه، واسيداه، وا اماماه، واغريباه، واقتيل اولاد على» از جگر بر كشيد كه آسمان و زمين را منقلب كرد. (۱) 📗 پی نوشت: ۱. ستاره درخشان شام ، ص ۱۶۶ و ۱۶۷. 📕 ۲۰۰ داستان از فضايل، مصايب و كرامات حضرت زينب (س)، عباس عزيزى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 💌 دعوت حضرت زینب (س) ❤️ به جاوید گفتم به سوریه نرو، تو دوتا بچه‌ی کوچک داری، اما راضی‌ام کرد به رضای خدا و گفت مادر باید بروم برای دفاع از حرم عمه زینب(س) 🛌 او خوابی دیده بود همینجا خواب بود (به گوشه هال اشاره میکند) آشفته و پریشان از خواب بیدار شد، خیلی دگرگون بود، گفت خواب دیدم در قبر خوابیده بودم، قبرم تاریک بود و یک عقرب روی سینه‌ام راه می‌رفت، خیلی ترسیده بودم، تا اینکه خانمی نورانی آمد و قبرم روشن شد و گفت جاوید تو از مایی بلند شو، و سپس جاوید گفت: ☝️🏻 (س) گفته باید بیایی و من باید بروم! 🕌 او پس از این خواب به دنبال راهی برای رفتن به سوریه می‌گشت تا اینکه به مشهد رفت و با تیپ فاطمیون آشنا شد. 📞 مدتی بعد شب قبل از عملیات زنگ زد و گفت که دیگر برنمی‌گردد و برایش دعا کنم! 📿 مادر همان شب ۱۰۰ آیت الکرسی نذر سالم برگشتن جاوید می‌کند، اما بنا بود آرزوی جاوید برآورده شود. 🌄 صبح فردای عملیات خبر شهادت جاوید را می‌دهند. 🎙 راوی: مادر شهید 🇦🇫 شهید جاوید یوسفی، افغانی شیعه ساکن کوار، در دفاع از حرم، توسط تروریست‌های تکفیری آسمانی و در شیراز به خاک سپرده شد. 🌷 🗓 تاریخ تولد: ۱۰ / ۲ / ۱۳۶۷ 🕯 تاریخ شهادت: ۹ / ۱۲ / ۱۳۹۳ 📌 محل تولد: ساکن کوار، فارس 🦋 محل شهادت: سوریه 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🙏🏽 برطرف شدن حاجت يك هندى! 🕌 يكى از علماى بزرگوار مى گويد: متولى حرم (س) فرمود: 👳🏽‍♂✋🏽 يك روز يك هندى آمد جلوى صحن حضرت زينب دستش را دراز كرد و چيزى گفت، ديدم يك سكه طلايى در دست او گذاشته شد!! ❓رفتم پيشش و گفتم: اين سكه را با پول من عوض ‍ مى كنى؟ 👳🏽‍♂ مرد هندى با تعجب گفت: براى چه؟! ☝️🏻گفتم: براى تبرك!! 👳🏽‍♂ با تعجب گفت: مگر شما از اين سكه ها نمى گيريد؟! من بيست سال است كه هر روز يك سكه مى گيرم و در شهر شام زندگى مى كنم! 📕 ۲۰۰ داستان از فضايل، مصايب و كرامات حضرت زينب (س)، عباس عزيزى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🦋 من از حسين جدا نمى شوم! 🌷 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن 🕋 كبرى (سلام الله علیها) از سوم شعبان سال ۶۰ هجرى در مكه بود. ⚔ چون سربازان يزيد مى خواستند در مكه و در حرم امن الهى امام حسين (علیه السلام) را مخفيانه بكشند، لذا امام روز ((ترويه)) كه روز هشتم ذى الحجه است، مكه را به سوى عراق ترك كرد. 🐪🐫🐪 زينب (سلام الله علیها) نيز در اين كاروان حضور داشت. ✋🏻ابن عباس گفت: يا حسين! اگر خود مجبور به رفتن هستى، زنان را با خود همراه مبر. 🌹زينب (سلام الله علیها) چون اين سخن را شنيد، سر از كجاوه بيرون كرد و گفت: ▪️«ابن عباس! مى خواهى مرا از برادرم حسين جدا كنى؟! هرگز».(۱) 📚 پی نوشت: ۱. سيماى زينب كبرى، ص ۱۱۶. 📗 ۲۰۰ داستان از فضايل، مصايب و كرامات حضرت زينب (ع)، عباس عزيزى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌌 ديدن مادر در خواب در شام غريبان 📓 در كتاب «مبكى العينون» آمده: ⛺️ در شب ، (س) در زير خيمه نيم سوخته، اندكى خوابيد، در عالم خواب مادرش حضرت (س) را ديد. ⁉️ عرض كرد: مادرجان، آيا از حال ما خبر دارى؟! 🌹حضرت فاطمه زهرا (س) فرمود: تاب شنيدن ندارم. ❓حضرت زينب (س) عرض كرد: پس شكوه ام را به چه كسى بگويم؟ 🌹حضرت فاطمه زهرا (س) فرمود: ▪️«من خود هنگامى كه سر از بدن فرزندم حسين (ع) جدا مى كردند، حاضر بودم. اكنون برخيز و حضرت رقيه (س ) را پيدا كن». 👣 حضرت زينب (س) از جا بر خاست. هر چه صدا زد، حضرت رقيه (س) را نيافت. با خواهرش ام كلثوم (س)، در حالى كه گريه مى كردند و ناله سر مى دادند، از خيمه بيرون آمدند و به جستجو پرداختند؛ تا اينكه نزديك قتلگاه صداى او را شنيدند. 🥀 آمدند كنار بدن هاى پاره پاره؛ رقيه (س) خود را روى پيكر مطهر پدر افكنده و در حالى كه دستهايش را به سينه پدر چسبانيده، است درد دل مى كند. 🌷‌ حضرت زينب (س) او را نوازش داد. در اين وقت سكينه (س) نيز آمد و با هم به خيمه بازگشتند. 👣👣 در مسير راه، سكينه (س) از رقيه (ع) پرسيد: چگونه پيكر پدر را جستى؟ 🥀 او پاسخ داد: «آن قدر پدر پدر كردم كه ناگاه صداى پدرم را شنيدم كه فرمود: بيا اينجا، من در اينجا هستم». (۱) 📚 پی نوشت: ۱- سرگذشت جانسوز حضرت رقيه (س ) ص ۲۷. 📗 ۲۰۰ داستان از فضايل ، مصايب و كرامات حضرت زينب (س)، عباس عزيزى. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🤲🏻 روایت امام سجاد (علیه السلام) از نماز نشسته حضرت زینب (سلام الله علیها) 📚 برخى از پژوهشگران كرده اند كه حضرت زين العابدين (ع) فرمود: ▪️«عمه ام زينب در تمام طول مسافرت از كوفه به شام نمازهاى واجب و نوافلش را ايستاده مى خواند و در يكى از منازل، ديدم نشسته مى خواند، علت اين كار را پرسيدم. 🌷 پاسخ داد: به خاطر شدت گرسنگى و ضعف، سه شبانه روز است كه ديگر نمى توانم ايستاده نماز بخوانم (زيرا حضرت غذاى خود را بين كودكان تقسيم مى كرد) به خاطر اينكه دشمن به هر كدام از ما، در شبانه روز فقط يك قرص نان مى داد». 💚 هرگاه انسان به دقت به حالات آن حضرت نگاه كند و توجه و انقطاع او را به خداوند متعال ببيند، در عصمت آن حضرت ترديدى به خود راه نمى دهد و يقين مى كند كه آن حضرت از همان زنان پارسايى است كه تمام حركات و سكنات خود را وقف خداوند متعال نموده اند و از همين رهگذر به جايگاه رفيع و درجات بلندى كه از درجات پيامبران و اوصيا حكايت مى كند، رسيده است. (۱) 📚 پی نوشت؛ ۱- زينب كبرى، نقدى، ص ۶۲ و ۶۳. 📗 ۲۰۰ داستان از فضايل، مصايب و كرامات حضرت زينب (ع)، عباس عزيزى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🏰 امام سجاد (ع) و رسوائی ابن زیاد 🔗 براى رهايى از ذلت و بردگى و بازيابى عزت و آزادگى و فراهم ساختن زمينه براى يك انقلاب ريشه دار و بنيادى در سطحى گسترده بر ضد بيداد و خفقان و تحريف حقايق، راهى جز آگاهى و بيدار سازى و روشن گرى مردم نيست. ✊🏻 پس بايد مردم را روشن كرد و به آنان آگاهى و شناخت داد تا احساس مسئوليت كنند، آنگاه خود بخود شورش و انقلاب پديد مى آيد. 🏴 اين، جز نقشه امام حسين(علیه السلام) بود كه مرحله اول را خود و يارانش با شهادت انجام دادند و مرحله دوم آن يعنى رساندن پيام قيام كربلا بر عهده امام زين العابدين (علیه السلام) و زينب كبرى (سلام الله عليها) بود. ⏳تنها با اين نوع مبارزه بود كه مى شد تمام بافته هاى سى و چند ساله بنى اميه را از بين برد و شورشى بنيادى بر ضد بنى اميه پى افكند و كاخ يزيد و امويان را براى هميشه لرزاند و واژگون كرد. 🏰🌴 مرحله دوم اين مبارزه كه توأم با مظلوميت اهل بيت بود، و از عصر عاشورا شروع شد، با خطبه زينب دختر اميرمؤمنان (علیه السلام) در بازار كوفه و بعد با سخنان كوتاه و ساده، ولى بسيار پر شور و مؤثر زين العابدين در همان شهر تداوم يافت. ✋🏻 امام به جمعيتى كه بيشتر براى تماشاى اسيران آمده بودند اشاره كرد كه سكوت كنند و همه ساكت شدند. آنگاه پس از ستايش و درود خداى متعال فرمود: ▪️«مردم! آنكه مرا مى شناسد، مى شناسد، و آنكه نمى شناسد خود را بدو مى شناسانم: من على فرزند حسين فرزند على فرزند ابى طالبم. من پسر آنم كه حرمتش را در هم شكستند، دارايى و مال او را به غارت بردند... و كسان او را اسير كردند. من پسر آنم كه در كنار نهر فراتش سر بريدند، در حالى كه نه به كسى ستم كرده و نه به كسى مكرى به كار برده بود. من پسر آنم كه او را از قفا سر بريدند و اين مرا فخرى بزرگ است. مردم، شما به پدرم نامه ننوشتيد؟ و با او بيعت نكرديد؟ و پيمان نبستيد؟ و به او خيانت نكرديد؟ و به پيكار او برنخاستيد؟ چه زشت كارى! و چه بد انديشه و كردارى؟ ▪️اگر رسول خدا به شما بگويد: فرزندان مرا كشتيد و حرمت مرا در هم شكستيد، شما از امت من نيستيد! به چه رويى به او خواهيد نگريست؟» 🌪 اين سخنان كوتاه و جان گذار در آن محيط خفقان و ارعاب، طوفانى بپا ساخت و چنان در عمق روح و جان مردم كوفه نفوذ كرد كه ناگهان از هر سو بانگ شيون برخاست. 👥👥 مردم به يكديگر مى گفتند: نابود شديد و نمى دانيد. 🌹 على بن الحسين (علیه السلام) گفت: ▪️«خدا بيامرزد كسى را كه پند مرا بپذيرد و به خاطر خدا و رسول آنچه مى گويم در گوش گيرد. سيرت ما بايد چون سيرت رسول خدا باشد كه نيكوترين سيرت است». 👥👥 همه گفتند: پسر پيغمبر! ما شنوا، فرمانبردار، و به تو وفا داريم، از تو نمى بريم، با هر كه گويى پيكار مى كنيم، و با هر كس خواهى در آشتى به سر مى بريم! يزيد را دستگير مى كنيم و از ستمكاران بر تو بيزاريم! 🌹 على بن الحسين(علیه السلام) گفت: ▪️«مى خواهيد با من هم كارى كنيد كه با پدرانم كرديد؟ نه، به خدا هنوزم زخمى كه زده ايد خون فشان است و سينه از داغ مرگ پدر و برادرانم سوزان. تلخى اين غم ها گلوگير و اندوه من تسكين ناپذير است و از شما مى خواهم نه با ما باشيد نه بر ما. (۱)، (۲) 🚩 دستگاه حكومت بنى اميه از جبر ديگرى بهره بردارى مى كرد و كارها و جنايت هاى خود را به اراده خدا نسبت مى داد و بدين وسيله افكار عمومى را تخدير مى كرد، و چون (علیه السلام) و (عليها السلام) از اين شاگرد تبليغى دشمن آگاه بودند، بشدت با آن مبازره مى كردند. 🏰 نمونه روشن اين مبارزه گفتگوى امام سجاد با پسر زياد در كوفه است. پس از آنكه اسيران اهل بيت را به مجلس عمومى در كاخ پسر زياد در كوفه وارد کردند، و سخنان تندى بين او و زينب كبرى (علیها السلام) رد و بدل گرديد، پسر زياد به طرف على بن الحسين (علیه السلام) متوجه شد و گفت: 👈🏼 اين كيست؟ 👥👤 بعضى از حاضران گفتند: على بن الحسين (علیه السلام) است. - مگر خدا على بن الحسين (علیه السلام) را نكشت؟ 🌹 حضرت فرمود: برادرى داشتم كه او را نيز على بن الحسين مى گفتند، مردم او را كشتند. - نه، خدا او را كشت؟ 🌹 «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حينَ مَوْتِها وَ الَّتي لَمْ تَمُتْ في مَنامِها» (۳)؛ ▪️«خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى كند و ارواحى را نيز كه نمرده اند، به هنگام خواب مى گيرد». - با چه جرأتى اين گونه جواب مرا مى دهى؟ او را ببريد و گردنش را بزنيد! 🌷ردر اين هنگام زينب كبرى(علیه السلام) كه حافظ وديعه امامت بود، گفت: پسر زياد! كسى از مردان ما را زنده نگذاشتى، اگر مى خواهى او را بكشى، مرا نيز با او بكش! 🌹على بن الحسين (علیه السلام) گفت: عمه! خاموش باش تا من با او سخن بگويم، سپس گفت: ❓«پسر زياد! مرا از كشتن مى ترسانى؟ مگر نمى دانى كه كشته شدن براى ما امر عادى، و شهادت، براى ما كرامت است؟!» (۴)، (۵) {۱}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🎶 «نیاز به معرفی نیست» 🎤 با نوای کربلایی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🩸 (ارواحنا فداه) برای کدام مصیبت خون گریه می کنند؟ ⚜ شیخ جلیل حاج ملّا سلطان علی روضه خوان تبریزی که از جمله عبّاد و زهّاد بود، نقل کرد: 🎙در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة اللّه ارواحنا فداه مشرّف شدم و خدمت ایشان عرض کردم: 📖 مولای من، آنچه در زیارت ناحیه مقدّسه ذکر شده است که می فرمایید: «فلاندبنّک صباحا و مساء و لا بکینّ علیک بدل الدّموع دما»، صحیح است؟ 🌹فرمودند: بلی صحیح است. ✋🏻 عرض کردم: آن مصیبتی که در آن بجای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟ 🌹فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد. ✋🏻 گفتم: آیا مصیبت حضرت عبّاس است؟ 🌹 فرمود: نه؛ بلکه اگر حضرت عبّاس علیه السّلام در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد. ✋🏻 عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سیدالشّهداء علیه السّلام است. 🌹 فرمود: نه، حضرت سیدالشّهداء علیه السّلام هم اگر در حیات بود، در این مصیبت، خون گریه می کرد. ❓عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ 🌹 فرمودند: آن مصیبت، مصیبت اسیری علیها السّلام است. [۱] 📚 پی نوشت: [۱]. معلم، جواد، برکات حضرت ولى عصر (علیه السلام)، جلد ۱، اهل بیت (علیهم السلام) - مشهد مقدس (ایران)، چاپ ۱۹، ۱۳۸۷ ه.ش 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🦋 خطابه با صلابت زينب (سلام الله علیها) در مجلس يزيد 🏰 زينب (س) پس از ورود به و حضور در مجلس ، با سخنان على گونه اش چنان يزيد را رسوا كرد و او را به گريه واداشت كه توان پاسخ گويى از او سلب شد. 🌷 زينب در مجلس شام خطاب به يزيد كرده و فرمود: ▪️«افسوس كه ناچار به گفت و گو با تو هستم، وگرنه من تو را كوچك تر و حقيرتر از اين مى دانم كه با تو سخن گويم... قسم به خدا كه جز از خدا ترسى ندارم و جز به او نزد كسى شكايت نمى برم... هر مكر و خدعه اى دارى به كارگير و هر تلاشى دارى بكن و هر چه مى توانى با ما دشمنى نما؛ ولى بدان، به خدا سوگند نمى توانى ياد ما را محو كنى و ذكر اهل بيت را از بين ببرى». 👥👥 آنگاه سخنانى كوتاه رد و بدل مى شود و پس از اين كه تمام حاضران با شگفتى و تعجب، اين همه شجاعت را ملاحظه مى كنند، (س) خطبه اش را شروع مى كند كه بخش هايى از آن را نقل مى كنيم: ▪️«اى يزيد! آيا پنداشتى كه چون بر ما سخت گرفتى و اطراف زمين و آفاق آسمان را بر ما تنگ نمودى و ما را مانند اسيران به اين طرف و آن طرف كشاندى، اكنون ما در نزد خدا خوار گشته ايم و يا تو را در نزد او قرب و منزلتى است؟!... بدان كه اگر خدا به تو مهلتى داده است، براى اين است كه مى فرمايد: ▪️«وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ ۚ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا ۚ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ»؛ (۱) ▪️«كافران هرگز نپندارند كه اگر به آنها مهلتى داديم به سود آنان است، چرا كه ما به آنها مهلت مى دهيم تا بيشتر گناه كنند و آن پس عذابى خوار كننده بر ايشان خواهد بود». ▪️آيا اين از عدالت است، اى فرزند آزاد شدگان! كه دختران و كنيزانت را در پس پرده نگه دارى و دختران رسول خدا را مانند اسيران به هر سو بگردانى؟! ▪️آيا باز آرزو مى كنى كه اى كاش پيرمردان، كه در بدر كشته شدند، امروز را شاهد بودند؟! بى آنكه خود را گنه كار بشمارى يا گناهت را سنگين بدانى... ▪️اى يزيد! به خدا قسم تو جز پوست خود نشكافتى و جز گوشت بدن خود قطع نكردى و خواه ناخواه به زودى نزد رسول خدا (ص) باز خواهى گشت و اهل بيت (ع) و پاره هاى تنش را نزد او در «حظيرة القدس» خواهى يافت؛ همان روز كه خداوند پراكندگى آنان را به اجتماع مبدل گرداند. «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»؛ (۲) ▪️«هرگز نپنداريد آنان كه در راه خدا كشته شده اند مردگانند، بلكه زنده اند و نزد پروردگارشان روزى مى يابند». ▪️و به زودى تو، و آن كس كه تو را به اين مقام رسانيد و بر گردن مؤ منان مسلط كرد، خواهيد دانست كدام يك از ما بدكارتر و از نظر نيرو، ضعيف تريم؛ در آن روزى كه داور خداست و دشمن طرف مقابل تو، جد ماست و اعضاى بدنت عليه تو گواهى خواهند داد...در آن هنگام كه تو جز به اعمالى كه از پيش فرستاده اى دسترسى نخواهى داشت، به پسر مرجانه پناه مى برى و او نيز به تو پناه مى برد، در حالى كه ناتوانى و پريشانى خود و همكاران و يارانت را در برابر ميزان عدل الهى خواهى ديد. آن گاه در مى يابى كه بهترين توشه اى كه براى خود اندوخته اى ، كشتن ذريه محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى باشد!!» 🔥 يزيد از شنيدن اين سخنان، كه چون نيزه اى بر قلبش وارد شده بود، از وحشت و تأثر بر خود مى لرزيد و توانايى پاسخ گفتن نداشت. ناچار روى را از زينب (س) بگردانيد. 🔥 پس از چندى كه حضرت سجاد (ع) نيز سخنانى به او فرمود، شروع كرد به ناسزا و لعنت بر ابن مرجانه فرستادن، تا اينكه شايد خودش را از آن مهلكه نجات دهد! سپس دستور داد تا اهل بيت را با كمال احترام مدينه برگردانند. (۳) 📚 پی نوشت ها: ۱. سوره آل عمران، آيه ۱۸۷. ۲. سوره آل عمران آيه ۱۶۹. ۳. ره توشه راهيان نور، ص ۲۶۷ - ۲۶۹. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🤲🏻 قصه زنى كه نذر كرد! 📓 در کتاب بحرالمصائب مى خوانيم: 🥙 يك روز زنى طبقى از طعام آورد و در نزد عليا مخدره زینب کبری گذارد. 🌹آن عليا مخدره فرمود: اين چه طعامى است؟ مگر نمى دانى كه صدقه بر ما حرام است؟ 🧕🏻 عرض كرد: اى زن اسير، به خدا قسم صدقه نيست، بلكه نذرى است كه بر من لازم است و براى هر غريب و اسير مى برم. 🌹 (س) فرمود اين عهد و نذر چيست؟ 🌴 عرض كرد: من در ايام كودكى در مدينه رسول خدا (ص) بودم و در آنجا به مرضى دچار شدم كه اطبا از معالجه آن عاجز آمدند. 🤲🏻 چون پدر و مادرم از دوستان اهل بيت بودند براى استشفا مرا به دارالشفاى اميرالمؤمنين (ع) بردند و از بتول عذرا فاطمه زهرا(س) طلب شفا نمودند. در آن حال حضرت حسين (ع) نمودار شد. اميرالمؤمنين (ع) فرمود: ✋🏻 اى فرزند، دست بر سر اين دختر بگذار و از خداوند شفاى اين دختر را بخواه! ✋🏻 پس ‍ دست بر سر من گذاشت و من در همان حال شفا يافتم و از بركت مولايم حسين (ع) تاكنون مرضى در خود نيافتم! ⏳پس از آن، گردش ليل و نهار مرا به اين ديار افكند و از ملاقات مواليان خود محروم ساخت. لذا بر خود لازم كردم و نذر نمودم كه هرگاه اسير و غريبى را ببينم، چندان كه مرا ممكن مى شود براى سلامتى آقايم حسين (ع) به آنها احسان كنم، باشد كه يك مرتبه ديگر به زيارت ايشان نايل بشوم و جمال ايشان را زيارت كنم. 🌹آن زن چون سخن را بدين جا رسانيد، عليا مخدره زينب (س) صيحه از دل بر كشيد و فرمود: ✋🏻 يا امة الله، همين قدر بدان كه نذرت تمام و كارت به انجام رسيد و از حالت انتظار بيرون آمدى. همانا من زينب دختر اميرالمؤمنينم و اين اسيران، اهل بيت رسول خداوند مبين هستند و اين هم سر حسين (ع) است كه بر در خانه يزيد منصوب است. ❤️‍🔥 آن زن صالحه از شنيدن اين كلام جانسوز، فرياد ناله بر آورد و مدتى از خود بيخود شد. 🧕🏻 چون به هوش آمد خود را بر روى دست و پاى ايشان انداخت و همى بوسيد و خروشيد و ناله «واسيداه، وااماماه و واغريباه» به گنبد دوار رسانيد و چنان شور و آشوب بر آورد كه گفتى واقعه نمودار شده است. سپس در بقيه عمر خود از ناله و گريه بر حضرت سيدالشهداء (ع) ساكت نشد تا به جوار حق پيوست. (۱) 📚 پی نوشت: ۱. رياحين الشريعه، ج ۳، ص ۱۵۱ و ۱۵۲. 📗 ۲۰۰ داستان از فضايل، مصايب و كرامات حضرت زينب (ع)، عباس عزيزى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🏳 🦋 فِضة خادمه در کربلا 🌹 خدمتکار حضرت زهرا(س) دختر گرامی رسول خدا(ص) است. آن حضرت خود وی را برای کمک به فاطمه (س) تعیین فرمود. 📿 فضه از نظر ایمان و تقوا و زهد و ورع در درجه عالی قرار داشت و محبّتش به اهل بیت (ع) مشهور است. وی شاگرد فاطمه (س) در تربیت بود و پیوسته ملازم آن حضرت بود. 🌙 فضه نسبت به مولای خود چنان تسلیم بود که گرسنه بود هرگاه ایشان گرسنه بودند. تشنه بود هنگامی که ایشان تشنه بودند. نمی خوابید. هنگامی که ایشان نمی خوابیدند. روزه می گرفت وقتی که ایشان روزه‏ گرفتند. 🏜 ابوالقاسم قشیری در کتابش آورده است روزی در بیابان از قافله باز ماندم. 👳🏼‍♂✋🏻 زنی را دیدم، پرسیدم کیستی؟ 🌹 گفت: «و قُل سَلامٌ فَسَوف تَعلَمون...» تا آخر گفتارش. 📖 در این گفت و گو هر سؤالی که قُشَیری کرده، این خانم با آیه قرآن پاسخ داد! 👳🏼‍♂ سرانجام پسران او را می بیند و از ایشان می پرسد که این زن کیست؟ 👥👤 آنها گفتند: فضه خادمه (س) است و بیست سال است که فقط با آیات قرآن تکلم می نماید. 🌴 فضه بعد از صدیقه کبری (س) در خدمتگزاری (س) مساعی کرد و به‏ همراهی آن صدیقه صغری یعنی حضرت زینب (س) به زمین آمد و در محنت های اهل بیت (ع) شریک و سهیم بود. 🐫🐪 وی پس از بازگشت به مدینه، دوباره به‏ احتمال زیاد همراه زینب (س) به برگشت و پس از وفات، در باب الصغیر دمشق مدفون شد. 📕 برگرفته از کتاب زنان عاشورایی، زهرا یزدان پناه. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🌗 دوم ماه ؛ سالروز ورود کاروان اسرای آل الله به مدینه منوره 🐪🐫🌴 هـنگامى كه كاروان حسينى از برگشتند وارد مدينه شدند. فاطمه دختر اميرالمؤمنين (ع) به خـواهـر زيـنـب (س) گفت: ❓چون اين مرد (نعمان بن بشير) در حق ما احسان كرد خوب است به او صله اى بدهيم، آيا چيزى دارى تا به عنوان صله به او بدهيم؟ 🌹 زيـنـب در پـاسـخ گـفـت: سـوگـند به خدا جز زيور خود چيز ديگرى نداريم، آنگاه دست بند و بـازوبـنـد خـود را درآورده بـراى نـعمان بن بشير فرستادند و از او عذرخواهى كرد! 👳🏼‍♂ نعمان بن بـشـيـر تـمـام آنـهـا را پـس داد و گفت: ✋🏻 اگر من آنچه انجام دادم براى دنيا بود البتّه اين پاداش بـراى مـن بـس بـود و از آن خـشـنـود مـى شـدم ولو كـمتر از اين بود باز هم راضى مى شدم؛ اما سـوگـند به خدا هر چه انجام دادم براى رضاى خدا و جهت خويشاوندى و نزديكى شما با پيامبر (ص) بوده است.(۱) 🕌 حضور در كنار قبر پيغمبر و گفت و گو با آن حضرت 🌹وقـتـى كه كاروان وارد مدينه شدند، زينب به طرف مسجد پيغمبر (ص) رفت وقتى به در مسجد رسيد در جانب در را گرفت، فرياد زد: ✋🏻 «يا جدَّاه اِنّى ناعِيَةٌ اِلَيْكَ اَخىِ الْحُسين عليه السّلام»؛ ▪️«اى جـدِّ من، من خبر مرگ برادرم حسين (ع) را آورده ام!» 🕯 آنگاه پيوسته آن مخدّره گريه مى كرد و اشك چـشـمـش جـارى بود. هرگاه به امام سجاد نگاه مى كرد، اندوه او تازه مى شد و غصّه اش زياد مى شد. (۲) 📜 بـنـا بـه نـقـل بـرخـى از مـورّخـيـن، در آستانه ورود به شهر مدينه و كنار مسجدالنّبى اشعارى خطاب به جدش رسول اللّه (ص) انشاء فرموده اند كه به شرح زير است؛ ▪️اِنْ كُنْتَ اَوْصَيْتَ بِالْقُرْبى بِخَيْرِ جَزا ▪️فَإِنَّهُمْ قَطَعُوا الْقُرْبى وَ ما وَصَلوا ▪️حَتّى اَبادُوهُمْ قَتْلى عَلى ظَمَاءٍ ▪️مِنْ بارِدِ الْماءِ ما ذاقُوا وَ ما نَهَلوُا (۳) ▪️«اى پـيـامـبـر (ص) اگـر دربـاره خـانـدانـت سـفـارش بـه نـيكى كردى ولى آنها به اين سفارش عـمـل نـكـردنـد تـا آنـكـه آنـهـا را بـه شـهـادت رساندند در حالى كه تشنه بودند، از آب سرد ننوشيدند و سيراب نشدند». 📚 پی نوشت ها: ۱ـ تـاريـخ طـبرى، ج ۵، ص ۴۶۲؛ كامل ابن اثير، ص ۸۸؛ زينب الكبرى، جعفر نقدى، ص ۱۱۶. ۲ـ الدمعة الساكبه، ج ۵، ص ۱۶۱؛ زينب الكبرى، جعفر نقدى، ص ۱۱۸؛ نفس المهموم، ص ۴۲۹. ۳ـ دائرة المعارف الحسينيه، ج ۶، ص ۸۶؛ اسرار الشهادة، ج ۳، ص ۷۲۱. 📗 اسيران و جانبازان کربلا، محمد مظفرى و سعيد جمشيدى. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
⚜ امام سجّاد (عليه السلام): 🔅«[اى زينب!] تو، بحمداللّه، عالمى هستى كه نزد كسى تعليم نديدى و دانايى هستى كه نزد كسى نياموختى». 🔅«أنْتِ بِحَمْدِ اَللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ، فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ» 📚 بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۱۶۲. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🦋 💐✨ از غیب ترنّم حضوری آمد 🌺✨ از قلۀ آسمان چه نوری آمد 🌺✨ بعد از حسن و حسین در خانۀ وحی 💐✨ «زینب» چه فرشتۀ صبوری آمد 🖊 عباس شاهزیدی ✋🏻 السَّلامُ عَلَیک یا امَّ الْمَصآئِبِ یا زَینَبُ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ 💖 ولادت با سعادت دختر بانوی دو عالم 🌹 حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) 🌸 و خواهر باوفای امام حسن (ع) و امام حسین (ع) 🎂 (س) و روز پرستار مبارک باد. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌹شباهت زينب (سلام الله علیها) به خديجه کبری سلام الله علیها 🦋 شباهت (س) به حضرت خديجه کبری (س) از اميرمؤمنان على (ع) نقل شده است، چنان كه در روايت آمده است: 🔥‌ وقتى كه اشعث بن قيس از حضرت زينب (س) خواستگارى كرد، حضرت على (ع) بسيار دگرگون و خشمگين شد، و با تندى به اشعث فرمود: 🔅«اين جرأت را از كجا پيدا كرده اى كه زينب (س) را از من خواستگارى مى كنى؟! زينب (س) شبيه خديجه (س)، پروريده دامان عصمت است، شير از دامان عصمت خورده، تو لياقت همتايى از او را ندارى، سوگند به خداوندى كه جان على در دست او است، اگر بار ديگر اين موضوع را تكرار كنى، با شمشير جواب تو را مى دهم، تو كجا كه با يادگار حضرت زهرا (س) همسر و همسخن شوى؟!» (۱) 📚 همچنين از پاره اى روايات فهميده مى شود كه به خاطر شباهتى كه حضرت زينب (س) به خاله پيامبر (ص) به نام ام كلثوم داشت، پيامبر(ص) كنيه او را «ام كلثوم» گذاشت. (۲) 📚 پی نوشت ها ۱- الخصائص الزينبيه، ص ۲۶۰. ۲- مراقد اهل بيت در شام از سيد احمد فهرى، ص ۶۸. 📗 ۲۰۰ داستان از فضايل ، مصايب و كرامات، حضرت زينب (ع)، عباس عزيزى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🔥 نابودى زن بى رحم 🐫🐪🐪 در مسير راه كوفه و شام، اسيران آل محمد (ص) به منزلگاهى رسيدند كه نام آن (قصر عجوز) بود، منظور از عجوزه زنى به نام (ام الحجام) بود... 🩸اين زن كه سرشتى ناپاك داشت و از دشمنان كوردل بود، گستاخى و بى شرمى را به جايى رسانيد كه كنار سر مقدس امام حسين (ع) آمد و بر سنگى چهره سرى را كشيد و آن را خراشيد به طورى كه از آن سر مقدس خون ريخت! 🌷 زينب (س) با ديدن اين صحنه دلخراش پرسيد: اين زن چه نام دارد؟ 👈🏻 گفتند: نام او (ام الحجام) است. 🌷 (س) با آه و ناله جانسوز آن زن پليد چنين نفرين كرد: ▪️«اللهم خرب عليها قصرها، واحرقها بنار الدنيا قبل نار الاخرة»؛ ▪️«خدايا، خانه اين زن را ويران فرما، و او را با آتش دنيا قبل از آتش ‍ آخرت، بسوزان». 🔥 روايت كننده مى گويد: سوگند به خدا هنوز دعاى زينب (س) به آخر نرسيده بود كه ديدم قصر ويران شده، و آتشى در آن قصر ويران شده روى آورد و همه آنچه را در آنجا بود با آن زن سوزانيد و به خاكستر تبديل كرد و سپس باد تندى وزيد و همه آن خاكسترها را پراكنده ساخت و ديگر نشانه و اثرى از آن قصر باقى نماند!! (۱) 📚 پی نوشت: ۱- اقتباس از الطراز از المذهب. 📓 ۲۰۰ داستان از فضايل ، مصايب و كرامات، حضرت زينب (ع)، عباس عزيزى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
⚜ قسمتی از خطبه سلام الله علیها در کاخ یزید لعنت الله علیه: ▪️«آیا جز این است که نقشه هایت سُست، و مدت حکومت تو اندک و طرفداران‌ات متفرق می شوند آن روز که منادی فریاد برآورد: لعنت خداوند بر ستمکاران باد». 📓 لهوف، صفحه ۱۰۷. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🌹 مدح دختر امیرالمؤمنین، زینب کبری (علیهما السلام)، از لسان دختر امام جواد (علیهما السلام) 🌷 امام حسن عسکری (علیه السلام)، به امام حسین (علیه السلام) تأسی کرده است. 🌴 احمد بن ابراهیم گفته که در سال دویست و شصت و دو به خدمت حکیمه دختر امام جواد و خواهر امام هادی علیهماالسلام رسیدم و از پشت پرده با ایشان صحبت کردم. ✋🏻 از دین او سؤال کردم، ایشان هم امامان خود را برای من نام بردند و [در آخر] گفت: 🌹 پسر امام حسن است [حجة بن الحسن علیهماالسلام] ✋🏻 به ایشان عرض کردم: جانم به فدای شما! آیا شما خودتان ایشان را زیارت کرده‌اید یا این خبر را از دیگری شنیده‌اید؟ 🌹 حکیمه خاتون فرمود: خبرش از ابی‌محمّد علیه السلام است [امام حسن عسکری خبر داده] که به مادر خود [در خصوص تولد حضرت حجّت] نامه نوشتند. ❓آنگاه از حکیمه پرسیدم: این فرزند الان کجا هستند؟ 🌹 گفتند: مخفی است و از جایگاهش کسی خبر ندارد. ✋🏻 راوی می‌گوید آنگاه از حکیمه خاتون پرسیدم: پس شیعه به چه کسی پناه ببرد؟ 🌹 گفت: جده ایشان و مادر امام حسن عسکری علیه السلام. ⁉️ [با تعجب] پرسیدم: پیروی کنم از کسی که وصیت کردند به یک بانویی؟! (یعنی امام من بانویی باشد؟) 🌹 حکیمه خاتون فرمود: «به حسین بن علی علیهماالسلام اقتدا کن که به خواهر خود زینب علیهاالسلام وصیت کردند، و هرچه که از علوم‌ زین العابدین علیه السلام بروز می‌کرد، آن را به حضرت زینب علیهاالسلام نسبت می‌دادند، برای آنکه پوششی باشد بر امام سجاد علیه‌السلام، بعد گفتند: ▪️شما که اهل اخبار و روایات هستید، آیا شما روایت نکردید که میراث نهمین [امام] از اولاد حسین علیه السلام در حال حیاتش تقسیم می‌شود؟ [یعنی برای اینکه دشمن به ایشان دسترسی پیدا نکنند میراث خود را تقسیم کردند تا دشمن گمان کند ایشان در قید حیات نیستند]. 📚 الغیبة، طوسی رحمه الله، ص ۲۳۰. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🩸 پس از فاجعه ، پیرزنی عصا به نزد اُسرای آمد، چشم او به زینب کبری (صلوات الله علیها) افتاد عرضه داشت از کجا هستید؟ 🌹 فرمود: از اسيران کربلا! ❓پرسید: از کدام شهرید؟ 🌹فرمود: مدینه الرسول (صلی اللّه علیه وآله) ❓پرسید: از کدام طايفه هستید؟ 🌹فرمود: از بنی هاشم! ✋🏻 عرضه داشت من و شوهرم در زمان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در کوفه (حتماً مدینه بوده که نساخ اشتباه نوشتند) آمدیم، شوهرم فقیر بود از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه پولی طلب کرد... 🌷فرمود: ای فرزندم حسین، قرض این فقیر را بده..‌‌. 🌴 با حسین او (صلوات الله علیه) رفتیم به در خانه فاطمه زهرا (صلوات الله علیها)، دیدم فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) به دخترکی کوچک که زینب (صلوات الله علیها) نام داشت، فرمود: ▪️گردنبند خود را بده به این فقیر! ⚜ آن دختر چنین کرد، به برکت آن گردنبند تاکنون فقیر نشده ام، به من بگو آیا زینب کبری صلوات الله علیها به سلامت است؟ 💔 یک مرتبه ام کلثوم صلوات الله علیها به گریه درآمد فرمود: آن زینب که تو می گویی همین زن است که با او صحبت می کنی. 📔 منبع: مقتل خطی جامع المجالس، ص۷۵ م اول 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🤲🏻 نتيجه توسل به حضرت زينب (سلام الله علیها) 📚 مرحوم حجّت الاسلام سيد علي نقى فيض الاسلام كه ترجمه او بر نهج البلاغه، و صحيفه سجاديه و قرآن، او را در محافل علمى و در همه جاى كشور، معروف و مشهور نموده است، به سال ۱۳۲۴ هجرى قمرى در سده (خمينى شهر) اصفهان متولد شد، و بسال ۱۴۰۵ هجرى قمرى ۲۴ ارديبهشت ۱۳۶۴ شمسى) در سن ۸۱ سالگى دار دنيا را وداع گفت، و در قطعه ۱۸ بهشت زهراء رديف ۱۰۳ قبر شماره ۵ به خاك سپرده شد. 📚 وى داراى عمر بابركت بود و كتابهاى بسيار و ارزنده اى از خود به يارگار گذاشت. 📗 از جمله كتابهاى او، كتابى است به نام «خاتون دو سرا» كه ترجمه كتاب سيدتناالمعصومة زينب الكبرى (سلام الله علیها) مى باشد. 📖 وى در مقدمه اين كتاب، مطلبى را درباره انگيزه نگارش اين كتاب نوشت كه خلاصه اش اين است: 🛌 به مرضى گرفتار شدم، كه طول كشيد و مداواى پزشكان مؤثر نشد، براى طلب شفا، همراه خانواده به كربلا رفتم، و بيماريم بيشتر شد به نجف اشرف رفتم، همچنان بيمارى مرا سخت در فشار قرار داده است، تا اينكه روزى در نجف اشرف يكى از دوستان كه از زائران بود مرا با عده اى از علماء به خانه خود دعوت كرد، به خانه او رفتيم، در آن مجلس، يكى از علما فرمود: ✋🏻 پدرم مى گفت هرگاه حاجت و خواسته اى دارى، خداوند متعال را سه بار به نام كبرى (س) بخوان كه بدون شك، خداوند خواسته ات را روا مى سازد. 🤲🏻 من هم سه بار خداوند را به مقام زينب كبرى (س) خواندم و شفايم را از خداوند خواستم، به علاوه نذر كردم كه اگر سلامتى خود را باز يابم، كتابى در شرح زندگى حضرت زينب (ع) بنويسم، سپاس خداى را كه پس از مدت كوتاهى شفا يافتم و سپس با يادآورى يكى از دخترانم به نذر خود وفا كرده و اين كتاب (خاتون دو سرا) را نوشتم. ✍🏻 مرحوم فيض السلام اين كتاب را شب يكشنبه ۲۵ صفر ۱۳۹۵ هجرى قمرى شروع كرده و غروب روز جمعه ۱۵ جمادى الاولى همان سال به پايان رساند. 🌹 به اين ترتيب با توسل به پيشگاه شيرزن كربلا حضرت زينب (س) نتيجه گرفت و به نذر خود وفا كرد. 📗 داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 و نشر دهید | 🌺 «زینت آسمانی» 🔺روایتی از آغاز ولادت (سلام الله علیهــا) و نامگذاری ایشان 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜️ 🎥 🌹 درک والای صفات خداوند توسط حضرت زینب (س) 🩸شما تا حالا به دست آورده‌اید که روز عاشورا چقدر بلا سر اهل‌ بیت (علیهم السلام) آمد؟ وقتی دست‌های همه را با طناب بستند و ایشان با خانم‌های دیگر و بچه‌ها وارد مجلس ابن‌زیاد می‌کنند، ابن‌ زیاد شاخ‌ و شانه‌کشیده، متکبر و مست، با حالت مسخره به زینب کبری (س) گفت: ❓دنیا را چگونه دیدی؟ یعنی دیدی چقدر بلا سر شما آمد؟! 🌹 دختر امیرالمؤمنین (ع) با کمال آرامش جواب دادند: 🔅«ما رَأَیتُ الّا جَمیلاً» دنیا را زیبا دیدم. ☝️🏻این یعنی ما به حکیم‌ بودن خدا تکیه داریم! شما جنایت و ظلم کردید؛ ولی خون برادر من خون حکیمانه است؛ داغ‌های برادر من داغ‌های حکیمانه است. شما نمی‌فهمید! 🌖 صفر ۱۴۰۱ 🕌 مهدیه اعظم سمنان 🌷 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن و شام ولادت کبری سلام الله علیها 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌟 بشارت تولد حضرت زينب و گريه مولا على (علیه السلام) ❤️‍🔥 هر پدرى را كه بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و حرم گرديد، جز على بن ابى طالب (ع) كه ولادت هر يك از اولاد او سبب حزن او گرديد. 🚪در روايت است كه چون متولد شد، اميرالمؤمنين (ع) متوجه به حجره طاهره گرديد، در آن وقت حسين (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض كرد: ✋🏻 اى پدر بزرگوار! همانا خداى كردگار خواهرى به من عطا فرموده. 💧اميرالمؤمنين (ع) از شنيدن اين سخن بى اختيار اشك از ديده هاى مبارك به رخسار همايونش جارى شد. 🌷 چون حسين(ع) اين حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت. چه آنکه، آمد پدر را بشارت دهد، و این بشارت مبدل به مصيبت و سبب حزن و اندوه پدر گرديد، دل مباركش به درد آمد و اشك از ديده مباركش بر رخسارش جارى گشت و عرض كرد: ❓بابا فدايت شوم، من شما را بشارت آوردم شما گريه مى كنيد، سبب چيست و اين گريه بر كيست؟ 🫂 على(ع) حسينش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود: 🔅نور ديده! زود باشد كه سِرِّ اين گريه آشكار و اثرش نمودار شود. ⚔ كه اشاره به واقعه كربلا مى كند. ✋🏻 همين بشارت ولادت حضرت زینب را سلمان به پيغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گرديد. 🕌 چنان كه در بعض كتب است كه حضرت رسالت در مسجد تشريف داشت آن وقت سلمان شرفياب خدمت گرديد و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنيت گفت. آن حضرت بگريست و فرمود: 🔅«اى سلمان جبرييل از جانب خداوند جليل خبر آورد كه اين مولود گرامى مصيبتش غير معدود باشد تا به آلام كربلا مبتلا شود». (۱) 📚 پی نوشت: ۱. ناسخ التواريخ حضرت زينب كبرى(س)، ج ۱، ص ۴۵ و ۴۶.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕘 💠🪑💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎥 | 🌷 حضرت زینب (س) جز امام حسین علیه السلام نمی دیدند. 🦋 مقام همراهی با امام علیه السلام 🔅وجود مقدس زینب کبری سلام الله علیها آن کسی است که در بلای عظیم عاشورا که بلایی از این بزرگتر در عالم نداشتیم یکی از ارکان است. 🔅هیچ چیزی سلام الله علیها را از امام حسین علیه السلام جدا نکرد. 🔅ایشان تا وسط ابتلاء آمدند تا آخر هم ایستادند بار اسارتش هم کشیدند و ذره‌ای نسبت به سیدالشهداء علیه السلام نه کوتاهی کردند نه تردید کردند نه شک کردند. 🔅حضرت زینب سلام الله علیها اهل یقین و تصدیق و همراهی بودند و این آن مقام فوق‌العاده است. 🎙 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq