eitaa logo
پرتو اشراق
809 دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
17.2هزار ویدیو
74 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 ⚔️ روایاتی هستند که به درگیری با دیگر مدعیان حکومت و پیروز شدن آن اشاره می کنند. 📓 طبق معتبری از امام باقر(ع) در کتاب ، ص ۲۸۸ اولین سرزمینی که سفیانی می گیرد است. 📚 روایت معتبر دیگری بر پنهان کاری فوق العاده سفیانی و زندگی مخفیانه او دلالت می کند و روایت دیگر هم بر آشفتگی اوضاع شام در زمان به قدرت رسیدن سفیانی دلالت می کند که اوضاع شام در آن زمان آشفته است. ⚠️ اما نکته مهمی که ما از روایات پیدا می کنیم، پیوستگی با امام زمان (عج) می باشد. 📓 امام باقر(ع)در روایت معتبری در کتاب الغیبة نعمانی، ص ۲۸۸، پس از اشاره به جنگ های سفیانی و حمله آن به و و فرو رفتن سپاهش در می فرمایند: 🕋 قائم در آن روز در مکه است و به تکیه کرده است (آن روزی که خسف بیداء می شود (عج)در است، پس هم زمانی قیام سفیانی و امام زمان (عج) را می شود فهمید). 📚 در حدیث معتبر دیگری در کتاب تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۰۵، امام باقر(ع) می فرمایند: 🔅«به خداوند سوگند آنان یاران قائم اند به خدا سوگند در یک لحظه اطرافش گرد می آیند، چون به می رسد سپاه سفیانی به سویش حرکت می کند پس خداوند به زمین دستور می دهد سپاه سفیانی را ببلعد». 📓 از امام صادق (ع) در حدیث معتبری در کتاب الغیبة نعمانی، ص ۲۷۹ سوال شد که زمان کی خواهد بود؟ 🚩 حضرت فرمودند: وقتی که سفیانی خروج کند و آشکار شود و جنبش خود را آغاز نماید در این هنگام است که صاحب امر ظهور می کند. ❓سیر قیام سفیانی چگونه است؟ یعنی از کجا شروع شده و به کجا ختم می شود؟ ⚔️ سفیانی مخالفانی دارد، در روایت معتبری که عرض کردیم اول سفیانی شام را می گیرد، سفیانی پس از سرکوب مخالفان خودش ۵ منطقه را تصرف می کند، ، ، ، و که این ۵ منطقه طبق نقشه الان ۴ کشور ، فلسطین، و می شود. (داعش صد درصد سفیانی نیست، داعش در عرض ۴ سال کل یک کشور را هم نتوانسته بگیرد ولی سفیانی در عرض ۶ ماه ۴ کشور را تصرف می کند. که اولین شام است، پس سفیانی نیست). 📆 بعد از ۶ ماه امام زمان (عج) ظهور می کند و سفیانی ۹ ماه بر این مناطق حکومت می کند ۹+۶ =۱۵ پس از اول تا مرگ سفیانی ۱۵ ماه بیشتر طول نمی کشد. 🇮🇶 وقتی سفیانی این ۴ کشور را تصرف کرد، مرحله ی بعدی به عراق می آید داعش بعد از سوریه بلافاصله به عراق آمد، ولی سفیانی ۴ کشور سوریه، فلسطین و لبنان و اردن را که تصرف کرد به می آید. 🇮🇶⚔️🇸🇾 بین راه عراق در محل یک شهری در سوریه محل اتصال دو رود خابور و فرات یک نبرد هولناکی به نام نبرد «قرقیسیا» ایجاد می شود. 📚 احادیث معتبری در این زمینه هستند امام صادق (ع) می فرمایند. 🦅 در الغیبة نعمانی، ص ۲۸۷، برای خداوند در سفره ای است از آسمان ندا دهنده ای آشکار می شود و آواز می دهد ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین بشتابید برای سیر شدن از گوشت ستمگران یعنی از باقیمانده لاشه های اجساد. ⚔️ روایاتی دو گروه درگیر یعنی دو طرف جنگ را فرزندان « » و فرزندان « » می خوانند. 🚩 از بین این روایات یک روایت معتبر است که یک طرف قضیه را سفیانی می دانند. 📓در الغیبة نعمانی، ص ۲۸۸، روایت معتبر است می گوید: 💥سپاه سفیانی به قرقیسیا می رسد، در آنجا نبردی در می گیرد و از ستمگران صد هزار نفر کشته می شوند. (این صد هزار نفر منظور کثرت است نه اینکه دقیقا صد هزار نفر، یعنی خیلی زیاد کشته می شوند). ⚠️ در رابطه ی با قرقیسیا ما به پنج موضوع جمع بندی می رسیم: 1⃣ نبرد قرقیسیا صد در صد واقع خواهد شد و نبرد هولناکی است. 2⃣ یکی از دو طرف جنگ سفیانی است. 3⃣ هر دو طرف جنگ، باطل هستند. 4⃣ این نبرد تلفات انسانی فراوانی بر جای خواهد گذاشت 5⃣ علی رغم این تلفات سنگین، سپاه سفیانی هست که پیروز می شود (یعنی سفیانی وقتی این ۴ کشور را گرفت می آید به سمت قرقیسیا، می آید جنگ بزرگی راه می اندازد و بر دشمنانش پیروز می شود و سپس به عراق می آید). 💥اینکه چرا نبرد قرقیسیا رخ می دهد، روایات خیلی اشاره به انگیزه ی این نبرد نکرده است... 💽 برگرفته از فایل حدیث شناسی مهدوی، شماره ۲۰، استاد عبادی. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
⏳آشکار شدن قبر مخفی (ع) بعد از ۱۳۰ سال! 🌌 هنگامی که (ع) به شهادت رسید، فرزندانش شبانه جنازه آن بزرگوار را به طور مخفی دفن کردند، و محل قبرش مخفی بود، زیرا آن حضرت دشمنان کینه توز بسیار داشت، بخصوص و ، آن قدر با او دشمن بودند که احتمال نبش قبر آن حضرت در میان بود. 🗓️ دهها سال گذشت، همچنان قبر آن حضرت مخفی بود، تا اینکه در زمان خلافت عباسی حادثه ای موجب پیدا شدن قبر آن حضرت گردید (۱) آن حادثه این بود: 🏹 می گوید: 🦅 روزی برای شکار همراه هارون از کوفه بیرون رفتیم، در بیابان به ناحیه غریین، رسیدیم، در آنجا آهوانی را دیدیم، بازها و سگهای شکاری را به سوی آنها فرستادیم، آن آهوان به تپه ای که در آنجا بود پناه بردند، و بالای همان تپه ایستادند، ناگهان بازها در کنار آن تپه فرود آمدند، و سگهای شکاری بازگشتند. ⁉️ هارون از این جریان در شگفت شد که این چه رازی است که آهوان به آن تپه پناه می برند، و بازها و سگها جرئت رفتن به آنجا را ندارند؟! 🦌 بار دیگر دیدیم؛ آهوان از آن تپه فرود آمدند، و سگها به سوی آنها رفتند، آهوان به سوی آن تپه رفتند، و بازها و سگها از رفتن به سوی تپه باز ایستادند، و این حادثه سه بار تکرار شد!! 👈🏻 هارون به من گفت: بشتاب به جستجو پرداز، احتمالا این تپه مکان مقدسی است و اسراری در آن نهفته است!! ⛺ ما به جستجو پرداختیم تا پیرمردی از طائفه را یافتیم، او را نزد هارون آوردیم. هارون از او سؤالاتی کرد. 👳🏼‍♂️ پیرمرد گفت: آیا در امان هستم؟ ✋🏻 هارون به او امان داد. 👳🏼‍♂️ پیرمرد گفت: پدرم از پدرش کرد که آنها گفتند: قبر شریف حضرت علی (ع) در این تپه است، و خداوند آنجا را حرم امن قرار داده است، و هر کس به آنجا پناه نمی برد مگر اینکه ایمن گردد؟ 📿 هارون از اسب پیاده شد و آبی طلبید و وضو گرفت و کنار آن تپه رفت و در آنجا نماز خواند و خود را به خاک آن مالید و گریه کرد سپس از آن جا به سوی بازگشتیم. (۲) ⏳به این ترتیب قبر مقدس امام علی (ع) پس از حدود ۱۳۰ سال مخفی بودن، آشکار گردید. 📚 پی نوشت ها: ۱. با توجه به آغاز خلافت هارون که در سال ۱۷۰ هجری اتفاق افتاده و باتوجه به سال شهادت علی (ع) که سال ۴۰ هجری بود، بدست می آوریم که بیش از ۱۳۰ سال، قبر علی (ع) مخفی بوده است. ۲. ترجمه ارشاد مفید (ره) ج ۱، ص ۲۳ و ۲۴. 📗 داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم (علیهم السلام)، محمد محمدی اشتهاردی‏. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🦋 اولین قاصدی که بر دار شد! 🕋 ، یکی از غلامان (علیه السلام) بود، زمانی که حضرت در مکه حضور داشت توسط وی نامه هایی به سران تیره های پنجگانه فرستاد. 📚 طبری می گوید: 📜امام حسین (علیه السلام) نامه هایی به یک مضمون به سران قبایل پنجگانه بصره و بزرگانی چون «مالک بن مسمع بکری»، «احنف بن قیس تمیمی»، «منذر بن جارود عبدی»، «مسعود بن عمرو ازدی»، «قیس بن هیثم» و «عمرو بن عبیدالله بن معمر»، (۱) فرستاد که در آن ها آمده بود: ▪️«خداوند محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را بر آفریدگانش برگزید و به تشرف نبوت نایل گرداند و او را برای رسالت خویش گزینش نمود و پس از آن که بندگان خدا را پند و موعظه کرد، دستوراتی را که برایش فرستاده شده بود به مردم رساند، روح مقدس او را قبض نمود. ما خاندان و اوصیا و وارثان آن حضرت و سزاوارترین مردم به جانشینی آن بزرگوار میان مردم به شمار می آمدیم، ولی مردم، دیگران را بر ما ترجیح دادند ولی به جهت پرهیز از تفرقه و پراکندگی و عافیت شما، بدان تن در دادیم و به خوبی می دانیم که ما از همه مردم به حقی که متعلق به ماست، سزاوارتریم؛ فرستاده ام را با این نامه به سوی شما فرستادم و شما را به کتاب خدا و سنت رسولش فرا می خوانم؛ زیرا سنت، به نابودی گراییده و بدعت، پایدار گشته است، اگر سخنم را بپذیرید و اطاعتم نمایید شما را به راه راست رهنمون خواهم شد. (۲) 👌🏻برخی، این ماجرا را پوشیده نگاه داشته و عذرتراشی نمودند و یا قول اطاعت و فرمانبرداری دادند، تصور کرد توطئه ای از ناحیه عبیدالله در کار است؛ زیرا عبیدالله داماد منذر و شوهر بحریه دختر او به شمار می آمد. 🌌 از این رو، در همان شبی که عبیدالله تصمیم داشت بامدادان راهی شود، نامه و پیک را تسلیم عبیدالله نمود. 📜 وقتی عبیدالله نامه را خواند، سلیمان، پیک امام (علیه السلام) را حاضر کرده و او را گردن زد و صبح همان روز بر فراز منبر رفت و مردم را تهدید نمود و سپس بصره را به قصد کوفه ترک کرد تا در ورود به آن شهر، بر حسین (علیه السلام) پیشی گیرد. 📚 پی نوشت ها: ۱. طبری، تاریخ: ۳ / ۲۸۰ (با تفاوتی اندکی و حذف برخی کلمات). ۲. همان 📗 سلحشوران طفّ شرح زندگانی اصحاب امام حسین (علیه السلام)، ترجمه ابصار العین فی انصار الحسین (علیه السلام)، الشیخ محمد بن طاهر السماوی‏ مترجم: عباس جلالی‏. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
⏳ پیشگویی نحوه شهادت! ⚔️ ، از کسانی بود که پیامبر را دیده و به همراه اميرمؤمنان در همه جنگ ها حاضر بود، او از خواص اصحاب ایشان و فراگیر معارف بود! 📚📖 صاحبان سیره و نویسندگان رجال، از او فراوان نوشته‌اند. 🌴⛺ کِشّی از نقل می‌کند که سوار بر اسب رد شد و حبیب بن مظاهر در مجلس بنی‌ اسد پیش رفت و از او استقبال کرد؛ در حین صحبت، گردن دو اسب به هم می‌خورد. 🌷 حبیب گفت: ▪️پیرمردی را می‌بینم که موی سرش ریخته و شکمش جلو آمده و در دارالرزق خربزه می‌فروشد، و به خاطر حب اهل بیت پیامبرش به دار کشیده شده و شکمش بر دار دریده می‌شود! 🌹 میثم گفت: ▪️من مرد سرخ رویی را می‌شناسم که دو گیسوی خود را بافته و به پشت انداخته که برای یاری پسر رسول خدا بیرون می‌آید، پس کشته می‌شود و سرش در به گردش در می‌آید‌! 🤝🏻 سپس از هم جدا شدند! 👥👥 اهل مجلس گفتند: ما دروغگوتر از این دو نیافتیم! 🏇 حاضران هنوز جدا نشده بودند که آمد و از آن دو سراغ گرفت؛ گفتند: ⛺ از هم جدا شدند و ما اینگونه سخنانی از آنها شنیدیم‌!! ✋🏻 رشید گفت: ▪️خداوند میثم را رحمت کند، او فراموش کرد که بگوید کسی که سر را می‌آورد، ۱۰۰ درهم از بقیه بیشتر می‌گیرد!! 🏇 و سپس رفت! 👥👥 مردم گفتند: به خدا این مرد از آن دو دروغگوتر‌ است! ⏳ فضیل بن زبیر گوید: چیزی نگذشت که میثم را در خانهء به دار کشیدیم و سر حبیب را که به همراه حسین بود، آوردند و آنچه گفته بودند، مشاهده کردیم. 📗 ابصار العین/محمد سماوی/۵۶ ، ۵۷). ▪️🌹▪️🌷▪️🌹▪️ ✍🏻 پ.ن: ▪️علم « »، علم به مرگ و حوادثی که برای افراد پیش می‌آید، یکی از علوم اهل بیت (علیهم‌ السلام) است که به برخی از شیعیان مقرب ارائه داده بودند. 🕋 (علیه السلام) هنگامی که عزم خروج از مکه نمودند، از خود در خبر دادند. 🌴 ایشان به خطابه ايستاده و فرمودند: ▪️«گردنبند مرگ بر فرزند آدم همانند گردنبندى است بر گردن دختران جوان، و اشتیاق من به دیدار گذشتگانم همانند اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف است، و براى من مقتلی برگزیده شده که به آن خواهم رسید، گویا مى‌بینم گرگان درنده بیابان - بین نواویس و کربلا ـ بند بند تنم را پاره کرده و از من شکم هاى تهى و مشک هاى خالى خود را پر مى کنند. از آن روز که قلم تقدیر الهى بر آن رقم خورده گریزى نیست. ▪️خشنودى خداوند خشنودى ما اهل بیت است، ما بر بلای الهی صبر می کنیم و او پاداش عظیم صابران را به ما خواهد داد. پاره تن رسول خدا هرگز از وی جدا نمى شود و در حظیره القدس به او ملحق خواهد شد و چشمان رسول خدا به ذرّیه‌اش روشن مى شود و وعده اش توسّط آنان وفا خواهد شد. ▪️هر کس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را آماده لقاى خداوند سازد، با ما رهسپار شود، زیرا من فردا صبح به خواست خداوند حرکت خواهم کرد». 📓 اللهوف، ص ۱۲۶. 📚 بحارالأنوار، ج ۴۶، ص ۳۶۶. ✍🏻 قضاوت در مورد کسانی که برای مقاصد دنیوی‌شان، ادعا می‌کنند امام حسین (علیه السلام) علم به شهادت خود نداشته‌اند و انگیزهء تشکیل حکومت در سر داشتند، اما برنامه‌شان عملی نشد! را به اهل انصاف و تعقل می‌سپاریم! 🔰 این روایت صحیحه و نورانی را به خاطر بسپارید! ⚜️ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ▪️«هر امامی که نداند چه حوادثی برای او پیش می‌آید و چه سرنوشتی در انتظار اوست، نمی‌تواند حجت خدا بر بندگان باشد». 📚 کافی، ۲۵۸/۱. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
⚖️ (علیه السلام) و نظارت بر بازار 🌴 امام در بازارهاى می‌گشتند مى‌ايستادند و می فرمودند: ☝🏻اى تاجران! 🔅پيش از داد و ستد، از خداوند طلب نيكى کنید، 🔅و با آسان‌گيرى در معامله، از خداوند بركت جوئيد، 🔅و به خريداران نزديك شويد. 🔅خود را به زيور حلم و بردبارى زینت دهيد، 🔅و از سوگند خوردن خوددارى كنيد، 🔅و از دروغ بپرهيزيد، 🔅و از ستم كناره گيريد، 🔅و با مظلومان به انصاف رفتار نمائيد، 🔅و به رباخوارى نزديك مشويد. 🔅كم فروشى نكنيد، 🔅و چيزى از حقّ مردم كم نگذاريد، 🔅و در منجلاب فساد فرو نرويد. 👥👥 سپس بازمى گشتند و در محلّى براى رسيدگى به كارهاى مردم مى‌ نشستند. 📚 امالی مجلس ۲۳، شماره ۳۱. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 sapp.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🦋 زیارت امام حسین (ع) و دستگیری امام عصر (عج) از یکی از مخالفینشان 👳🏼‍♂️ یکی از مشایخ و بزرگان طایفه زیدیّه - چهار امامی - به نام أبوسوره محمّد بن حسین تمیمی حکایت کند: 🌌 روزی از کوفه به قصد زیارت قبر (علیه السلام) حرکت کردم، وقتی وارد حرم مطهّر شدم، موقع نماز عشاء فرا رسید. 🤚🏻✋🏻 خواستم در نماز سوره حمد را شروع کنم که متوجّه شدم، جوانی خوش سیما - (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) برای فریادرسی نیازمندان و حضور در مجامع و مکانها به شکل های مختلف و لباسهای گوناگون ظاهر می گشته است، تا مبادا حضرت را بشناسند همچنین در فریادرسی نسبت به عموم افراد لطف و محبّت داشته و دارد، داستان موجود نمونه ای از آنها است - پالتوئی پوشیده و قبل از من شروع به خواندن نماز نمود و نیز قبل از من به پایان رسانید! 🌅 چون صبح شد، به همراه آن جوان به سمت شطّ فرات روانه شدم، پس رو به من نمود و اظهار داشت: ▪️«مقصد تو کوفه است به همان سمت روانه شو و برو!» 🏞️ و من طبق دستور، از کنار شطّ فرات حرکت کردم و آن جوان راه خشکی را انتخاب نمود. 👳🏼‍♂️ وقتی جوان از من جدا شد، بسیار تأسّف خوردم و ناراحت شدم بر این که چرا از یکدیگر جدا شدیم، برگشتم تا همراه او باشم. 🌹 پس مجدّداً رو به من نمود و فرمود: «همراه من بیا». 🏰 پس با یکدیگر حرکت کردیم تا به قلعه مسنّات رسیدیم و در آن جا استراحت نموده؛ و سپس به سوی نجف روانه شدیم و چون به تپّه خندق رسیدیم، فرمود: ▪️«ای ابوسوره! تو در وضعیّت سختی به سر می بری و از جهت تأمین زندگی خانواده ات در مضیقه می باشی، برای آن که از سختی نجات یابی، برو به سمت منزل ابوطاهر رازی و چون به منزل او برسی، از خانه اش در حالتی بیرون می آید که دست هایش آلوده به خون گوسفند قربانی شده است! به او بگو: جوانی با این اوصاف پیام داد که آن کیسه دینارهائی را که پائین تخت خوابت پنهان و دفن کرده ای، تحویل من بدهی!!» 🌴 ابوسوره گوید: هنگامی که وارد شدم، به سوی منزل ابوطاهر روانه شده و او را با دست های خون آلود مشاهده کردم؛ و پیام حضرت را برایش بازگو کردم. 🧔🏻 گفت: حتماً دستور او اجراء می گردد، چون واجب الإطاعه است و کیسه ای را آورد و تحویل من داد!! 📗 الثّاقب فی المناقب، ص ۵۹۶، ح ۵۳۸. 📕 غیبة طوسی، ص ۲۹۸، ح ۲۵۴. 📚 خرائج راوندی، ج ۱، ص ۴۷۰، ح ۱۵. 📚 بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۱۸، ح ۴۱. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🕐🕗🕞 کندي حرکت زمان 🌹 (عليه السلام) مي فرمايد: 🕌 «چون (عليه السلام) کند، به سوي حرکت مي نمايد. در آنجا هفت سال حکومت مي کند که هر سال آن برابر ده سال از ساليان شماست. پس از آن، خداوند هر چه اراده کند، انجام مي دهد». ❓گفته شد چگونه سال ها طولاني مي شود؟ 🌹امام فرمود: «خداوند به منظومه (و فرشته اداره کننده ي آن) دستور مي دهد که از سرعت خود بکاهد. از اين رو، روزها و سال ها طولاني مي شود». ❓گفته شد: مي گويند اگر کم ترين تغييري در حرکت آها پديد آيد، آنها به هم مي ريزند و فاسد مي شوند؟ 🌹امام فرمود: «اين سخن افراد مادي گرا و کافر به خداست؛ ولي مسلمانان (که عقيده به خداوند گرداننده ي آنها دارند) چنين سخني را نمي توانند بگويند». (۱) 🕛 ای آمدنت مبدأ تاریخ تغزل 🕛 تأخیرِ تو بر هَم زده تنظیمِ جهان را... ۱. پی نوشت 📚 مفيد، ارشاد، ص ۳۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷؛ الشيعه و الرجعه، ج ۱، ص ۴۰۰. 📘 منبع مقاله؛ طبسي، نجم الدين؛ (۱۳۸۵)، دولت موعود، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم )، چاپ ششم 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🌴 کربلا و نام‌هاي مختلف آن در گذر تاريخ ✍🏻 آشنايي با نام هاي مختلف سرزمين و وجه تسميه هرکدام از آنها براي کساني که دلداده شهيد کربلا هستند قابل تأمل و توجه است. 🌴 کربلا؛ 📗 کمال الدين دميري در کتاب حيات الحيوان نقل کرده، وقتي (ع)‌ به کربلا رسيد، ‌از نام آن مکان سؤال کرد. 👥 گفته شد: کربلا! 🌷 امام فرمود: ▪️«کرب و بلاء، پدرم علي عليه‌السلام در راه صفين وقتي به اينجا رسيد و من همراه او بودم از نام اين مکان سؤال کردند». 🌹 بعد حضرت اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: ▪️«اينجا محل بار انداز آنان است و اين‌جا محل ريختن خون آنان است». 👥 سؤال شد چه کساني را مي‌فرماييد؟ ⚔️ حضرت فرمود: «افرادي از آل محمد(ص) که در اين مکان کشته مي‌شوند». 🌴 عمورا؛ 🔳 نام ديگر کربلا، عمور است. عموراء نام عبري کربلاست. 🌌 نقل شده که اما حسين(ع)‌در شب در جمع اصحاب و اهل‌بيت(ع) خود فرمود: ▪️«جدّم رسول الله(ص) به من خبر داد که حوادث روزگار مرا وادار به رفتن به سوي عراق مي‌کند. پس فرود مي‌آيم در سرزميني که به آن «عمورا و کربلا» گفته مي‌شود و در همين سرزمين شهيد مي‌شود و آن وعده که جدم فرمود، ‌نزديک شده است». 🌴 عقر؛ 🔳 از ديگر نام هاي کربلا «عَقر» است. عقر به فتح عين و سکون قاف و راء، به آن، عقر بابل نيز گفته مي‌شود. 🌴 حير يا حاير؛ 🔗 نام ديگر کربلا، حاير مي‌باشد. متوکل عباسي از خلفاي بني عباس، نسبت به علي و اولاد علي کينه و دشمني خاصي داشت، ‌مردم را از سيد‌الشهدا (ع) منع نمود، زوار را عقوبت و مجازات مي‌کرد و دستور داد قبر امام‌حسين(ع)‌ را خراب و بجاي آن شخم نموده و زراعت کردند. 🐃 به گاو‌ها دستگاه شخم بسته و آن منطقه را شخم زدند. البته گاو ها به‌هيچ‌وجه روي قبر مقدس سيد‌الشهدا(ع) نمي‌رفتند. 👁 بعضي از شاهدان عيني گفته اند؛ با چوب به گاو‌ها مي زدند، ‌بگونه‌اي که چوب مي‌شکست ولي گاوها جلو نمي‌رفتند و زماني که آب روي زمين‌هاي شخم زده رها کردند، ‌آب روي قبر نرفت و اطراف قبر حلقه زد و چون آب به جلو نمي‌رفت گفتند: ▪️«حاز الماء أي تحير الماء»؛ آب حيران ماند و اين قسمت را حاير و حير نام نهادند. يعني محل تحير و توقف آب و نرفتن آب به روي قبر سيد‌‌الشهدا(ع)» 🕎 مرحوم محدث قمي در کتاب تتمة المنتهي از ابو الفرج ابن جوزي نقل کرده، کسي جرئت تخريب اين قبر شريف را نداشت تا اينکه ديزج يهودي با عده‌اي از يهود براي اين کار اجير شدند و اقدام به اين کار کردند و تا دويست جريب از اطراف قبر را شخم و آب بر آن جاري کردند و در اطراف آن زمين به مسافت هر ميل، نگهبانان گماشته بودند که هر کس به مقصد زيارت قبر شريف بيايد او را دستگير نموده و مجازات کنند. 🌴 طف؛ 🔳 عنوان ديگر سرزمين کربلا «طف» مي‌باشد. 📘 صاحب کتاب «مراصدالاطلاع في اسامي الامکنة و البقاع» متوفاي قرن هشتم هجري، در مورد کلمه «طف» مي‌گويد: طف به فتح طاء و تشديد فاء، سرزميني از توابع کوفه در طرف خشکي است که در آن‌جا مقتل حسين(ع) بود. 🌴 نينوا: 🏞️ «نينوا» نيز از نام‌ هاي کربلا است. نزديک کربلا و در شرق آن واقع بوده و به آن هنديه مي‌گويند و به زبان محلي طُوَيْرِيج گفته مي‌شود و داراي باغ‌ها و نخلستان‌ها و بر ساحل نهر فرات است و در آن زمان اهل کتاب از يهود و نصارا نيز در آن‌جا ساکن بوده‌اند. 🌴 از ديگر اسامي کربلا، «نواويس» بوده و در جنب نينوا واقع است که فعلا جزء هنديه يعني طويريج شده و مردم آن‌جا همه از شيعيان با حرارت و مخلص اهل‌بيت(ع) مي‌باشند. 🌷 امام حسين(ع)‌ در خطبه اي که در مکه و قبل از حرکت بسوي عراق خواندند، ‌فرمود: ▪️«خطّ الموت علي وُلد آدم» تا مي‌فرمايد: «کأني بأوصالي يقطعها عسلان الفلوات بين النواويس و کربلا»؛ گويا مي‌بينم که رگ‌هاي بدنم را گرگ‌هاي بيابان (منظور اهل کوفه) بين نواويس و کربلا قطعه قطعه مي‌کنند». 🌴شُفَيَّه؛ 🔳 «شُفَيَّه» از قراء طف و از منازل بني اسد بود که در شمال کربلا به‌طرف قبر عون مي‌باشد و از ديگر نام‌هاي کربلا است. 🌴 «غاضريه با غاضرات» آخرين نام از نام هاي کربلا است: 🔳 اين مکان از توابع و منسوب به غاضره در شمال کربلا مي‌باشد. آثار قطعه بني اسد از قديم در اين زمين‌ها بوده که امروزه نيز وجود دارد و از همين روستا قبيله بني اسد به کربلا آمدند و اجساد شهداي کربلا را دفن نمودند و عمده زمين کربلا در تملک اين قبيله بود که امام‌ حسين(ع)، زماني به کربلا وارد شدند زمين کربلا را از آنان و اهل نينوا که مالک شرق کربلا بودند، خريداري نمود. 📕 کتاب «سيري در عتبات و اماکن مقدسه عراق»‌ تاليف محمدعلي فاضل فيروز آبادي. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
📖 قران خواندن سر امام حسین بر بالای نیزه در روز دوازدهم محرم 📚 این واقعه را ابی مخنف اینگونه حکایت کرده است: 🌴 سرهای منور و عیال آن جناب را آوردند تا به باب بنی خزیمه رسیدند، در آن جا مدتی اسرا را نگاه داشتند، سر پرخون سید مظلومان بر نیزه بلندی بود، دیدم لب های مبارکش حرکت می کرد، چون گوش دادم، سوره کهف را می خواند، به این آیه (آیه ی نهم) رسید: ▪️«أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا»: ▪️«آیا گمان کرده ای اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت ما بودند؟» 👳🏻‍♂️ سهل گوید: گریستم و عرض کردم: ✋🏻 ای مولا، امر تو (قران خواندن سر بالای نیزه) عجیب تر و عظیم تر است. 📚 شیخ مفید (رحمت ‌الله علیه) در کتاب شریف و معتبر‌الإرشاد می‌نویسد: 🌴زید بن‌‌ارقم گوید در آن روز من در میان غرفه نشسته بودم، هنگامی که سر بریده حسین علیه السلام که بر فراز نیزه جا داشت، از برابرم گذشت، شنیدم آیه ۹ سوره کهف را قرائت می‌فرمود: ▪️«آيا گمان کردی اصحاب کهف و رقيم از آيات عجيب ما بودند؟!» ⚡به‌خدا سوگند! به مجردی که این آیه را از آن سر بریده نورانی شنیدم، موی بر اندامم راست شد و عرض کردم: ✋🏻به‌ خدا سوگند! سر بریده شما ای فرزند رسول‌خدا شگفت‏‌آورتر از پیش آمد است‏. 🌷 سر مبارک حضرت (ع) فقط این یک بار آیه تلاوت نکرده است و بارها در زمان ها و مکانهای دیگر از جمله شام هم اتفاق افتاده است و آیاتی دیگر نیز تلاوت شده از جمله؛ 📖 آیه ۹ تا ۱۳ سوره کهف - آیه ۲۲۷ سوره شعرا، آیه ۱۳۷ سوره بقره. 📚 با مدارک معتبری که در منابع شیعه و اهل سنت وجود دارد، شکی در صحت خبر قرآن خواندن سر مبارک امام حسین علیه السلام باقی نمی‌ماند.برخی از منابع در زیر آمده است؛ 📚 الإرشاد، الشیخ المفید، ج ۲، ص ۱۱۷، ۱۱۸. 📚 الخرائج والجرائح، قطب الدین الراوند، ج ۲، ص ۵۷۷. 📚 مناقب آل‌ابی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج ۴، ص ۶۸. 📚 مناقب‌الإمام أمیر‌المؤمنین علیه‌السلام - محمد‌ بن سلیمان‌ الکوفی، ج ۲، ص ۲۶۷. 📗 الثاقب فی‌المناقب، ابن‌حمزت ‌الطوسی - ص ۳۳۳. 📚 الصراط‌المستقیم، علی‌بن یونس‌العاملی، ج ۲، ص ۱۷۹. 📚 مدینت ‌المعاجز، السید‌هاشم البحرانی، ج ۴، ص ۱۲۳. 📚 بحار‌الأنوار، ج ۴۵، ص ۱۲۱. 📚 تاریخ مدینه دمشق، ابن‌عساکر، ج ۲۲، ص ۱۱۷، ۱۱۸. 📚 تاریخ مدینه دمشق، ابن‌عساکر، ج ۶۰، ص ۳۶۹، ۳۷۰ 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
14.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕙 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎥 | 🌴 شناختی از اهالی شهر کوفه 🎙️بخشی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر راجع به اهالی شهر ، کوفه ای که نامه دعوت نوشتند برای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و بعد جریانی مثل کربلا رقم خورد و بعد از واقعه عاشورا با اهل بیت امام حسین علیه‌السّلام هم چه ها که نکردند! 🔺 بررسی شیعیان و اهالی کوفی در این منبر کوتاه را بشنویم و ببینیم 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌹همسر دلاور ميثم تمّار 🕯 به مناسبت ۲۲ ذی الحجه سالروز شهادت میثم تمار 🌴 ميثم تمّار از ياران نيرومند امام على (ع)، و از افراد برجسته و فرزانه و قويدل بود، ابن زياد دستور داد او را ده روز قبل از ورود امام حسين (ع) به كربلا، به دار آويختند و شهيد كردند. ✊🏻 او همسر دلاورى داشت كه در راه اسلام، بسيار ثابت قدم و استوار بود، از دلاوريهاى او اينكه: 🏰 به دستور ابن زياد، جنازه هاى حضرت مسلم (ع) و هانى و حنظلة بن مرّه را (كه داستانش در داستان قبل ذكر شد) بدون غسل و كفن در ميدان كناسه انداخته بودند، و كسى جراءت نداشت آنها را بردارد و به خاك بسپارد. 🌌 همسر دلاور ، تصميم گرفت آنها را به خاك بسپارد، هنگامى كه آخرهاى شب شد و چشمها به خواب رفت، اين بانو با كمال مخفى كارى، جنازه ها را به خانه خود منتقل نمود و نصف شب آنها را دور از چشم دژخيمان ابن زياد، كنار مسجد اعظم كوفه برد، و آنها را كه در خون پاك خود غلطيده بودند، به خاك سپرد، و هيچكس از اين جريان جز همسر هانى بن عروه كه همسايه اش بود، مطّلع نشد. 🌺 هزاران آفرين بر اين شير زن قهرمان كه براستى صلاحيت آن را داشت تا همسر ميثم باشد، آرى از فردى مانند ميثم، انتظار آن هست كه همسرى اين چنين داشته باشد، اين است نقش مديريت شوهرى برازنده در رشد و تعالى همسرى رشيد و مسؤول. 📗 داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
✋🏻 دعوت همراهی از عبيداللّه بن حرّ جعفى 🌴 در منزل بنى مقاتل به اطلاع دادند كه «عبيداللّه بن حرّ جعفى» نيز در اين منزل اقامت گزيده است. ⛺️ امام (عليه السلام) نخست حجاج بن مسروق را به نزد وى فرستاد، حجاج گفت: 🧔🏻‍♀ «اى فرزند حر! هديه گران بها و ارمغان پر ارجى براى تو آورده ام اگر بپذيرى، اينك حسين بن على (عليهم السلام) به اينجا آمده است و تو را به يارى مى طلبد، به او بپيوندى تا به ثواب و سعادت بزرگى نايل گردى كه اگر در ركاب او بجنگى به ثواب بى حدى رسيده اى و اگر كشته شوى به شهادت نايل شده اى!» 👳🏼‍♂✋🏻 عبيداللّه بن حر گفت: به خدا سوگند! من از شهر بيرون نيامدم مگر اينكه اكثر مردم اين شهر، خود را به جنگ او و سركوبى شيعيانش آماده مى كردند و براى من مسلم است كه او در اين جنگ كشته خواهد شد و من توانايى يارى و كمك او را ندارم و اصلاً دوست ندارم كه او مرا ببيند و من او را. 🏇 حجاج به نزد امام (عليه السلام) بازگشت و پاسخ «ابن حر» را به عرض وى رسانيد. ⛺️ خود امام با چند تن از اصحابش به نزد عبيداللّه آمد و او از امام استقبال نمود و خوشامد گفت. 👳🏼‍♂✋🏻 خود عبيداللّه جريان اين ملاقات را چنين توصيف مى كند كه: چون چشمم به آن حضرت افتاد، ديدم من در دوران عمرم زيباتر و چشم پر كن تر از او نديده ام ولى در عين حال به هيچكس مانند او دلم نسوخته است و هيچ گاه نمى توانم آن منظره را فراموش كنم كه وقتى آن حضرت حركت مى كرد چند كودك نيز دور او را گرفته بودند. 👁 ٫«ابن حر» مى گويد: چون به قيافه امام تماشا كردم، ديدم رنگ محاسنش شديداً مشكى است!! 👳🏻‍♂ پرسيدم كه رنگ طبيعى است يا از خضاب استفاده كرده ايد؟ 🌷 امام پاسخ داد «اى ابن حر! پيرى من زودرس بود». و از اين گفتار امام فهميدم كه رنگ خضاب است. 🤝 به هرحال، پس از تعارفات و سخنان معمولى كه در ميان عبيداللّه و آن حضرت رد و بدل شد امام خطاب به وى چنين فرمود: 📜 «يَا ابْنَ الْحُرِّ اِنَّ اَهْلَ مِصْرِكُمْ»؛ پسر حر! مردم شهر شما (كوفه) به من نامه نوشته اند كه همه آنان بر نصرت و يارى من اتحاد نموده و پيمان بسته اند و از من درخواست كرده اند كه به شهرشان بيايم ولى حقيقت امر برخلاف آن است كه آنان به من نگاشته اند و تو در دوران عمرت گناهان زيادى را مرتكب شده و خطاهاى فراوانى از تو سرزده است آيا مى خواهى توبه كنى و از آن خطاها و گناه ها پاك گردى؟» 👳🏼‍♂ عبيداللّه گفت: مثلاً چگونه توبه كنم؟! 🌷 امام فرمود: «تَنْصُرُ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ وتُقاتِلُ مَعَهُ»؛ فرزند دختر پيامبرت را يارى كرده و در ركاب وى با دشمنان او بجنگى». 👳🏼‍♂ عبيداللّه گفت: به خدا سوگند! من مى دانم كه هر كس از فرمان تو پيروى كند، به سعادت و خوشبختى ابدى نايل شده است ولى من احتمال نمى دهم كه يارى من به حال تو سودى داشته باشد؛ زيرا در كوفه كسى را نديدم كه مصمم به يارى و پشتيبانى شما باشد و به خدا سوگندت مى دهم كه از اين امر معافم بدارى؛ زيرا من از مرگ سخت گريزانم ولى اينك اسب معروف خود «ملحقه» را به حضورت تقديم مى كنم اسبى كه تا حال به وسيله آن دشمنى را تعقيب نكرده ام جز اينكه به او رسيده ام و هيچ دشمنى با داشتن اين اسب مرا تعقيب ننموده است مگر اينكه از چنگال او نجات يافته ام. 🌷 امام عليه السلام در پاسخ وى چنين فرمود: ▪️«اَمَّا اِذا رَغِبْتَ بِنَفْسِكَ عَنّا...»؛ ▪️حال كه در راه ما از نثار جان امتناع مى ورزى ما نيز نه به تو نياز داريم و نه به اسب تو زيرا من از افراد گمراه براى خود نيرو نمى گيرم». ☝️🏻 آنگاه امام اين جمله را نيز اضافه نمود: ▪️«همان گونه كه تو بر من نصيحت نمودى من نيز نصيحتى به تو مى كنم كه تا مى توانى خود را به جاى دور دستى برسان تا صداى استغاثه ما را نشنوى و جنگ ما را نبينى؛ زيرا به خدا سوگند! اگر صداى استغاثه ما به گوش كسى برسد و به يارى ما نشتابد خدا او را در آتش جهنم قرار خواهد داد». 👳🏼‍♂ عبيداللّه از اين سخنان پندآميز امام پند نگرفت و به سپاه وى نپيوست ولى تا آخر عمر از اين جريان اظهار ندامت و پشيمانى مى نمود و براى از دست دادن چنين سعادتى ابراز تاءسف و تاءثر مى كرد. 🔰 نمونه اى از تاءثر او را از اشعار زير كه خويشتن را مورد خطاب وسرزنش قرار داده است مى توان به دست آورد. ▪️«آه! از حسرت و تأسف سنگين كه تا زنده هستم در ميان سينه و گلويم در حركت است و بى قرارم كرده است. ▪️آنگاه كه حسين بر اهل نفاق و ستم پيشگان از مثل من يارى مى طلبيد. ▪️آنگاه كه حسين مى خواست براى برانداختن اهل ضلال و نفاق به ياريش بشتابم. ▪️آرى، اگر آن روز از راه جان، يارى و مواساتش مى نمودم در روز قيامت به شرافتى بس بزرگ نايل مى شدم». 📗 سخنان حسين بن على (ع) از مدينه تا كربلا، محمّد صادق نجمی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq