eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
791 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 تلاوت استاد الشیخ محمد صدیق منشاوی قرائت 27 🕑 زمان:30 دقیقه 📈 این تلاوت شامل آیات ۱۵۸ تا ۱۷۶ سوره مبارکه بقره است . 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. @rahighemakhtoom
تازه های قرآن.pdf
149.2K
3 🔅🔅🔅 📈 تازه های قرآنی در پژوهشهای خاورشناسان فرانسوی 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
💢ذکر الله ⏺ طمأنینه‌ در برابر ترس‌ نیست،‌ طمأنینه‌ در برابر اضطراب‌ و هیجان‌ است‌ كه‌ انسان‌ در مسائل‌ علمی‌ و اعتقادی‌ مردد و متحیر باشد، در مسائل‌ عملی‌ هم‌ در تصمیم ‌گیری‌ متحیر؛ آن‌ اضطراب‌ فكری‌ كه‌ به‌ صورت‌ شك‌ و تردید ظهور می ‌كند و این‌ اضطراب‌ عملی‌ كه‌ به صورت‌ تحیر در می ‌آید اینها مقابل‌ با طمأنینه‌ است‌. ⏺ انسان‌ مطمئن‌ در معارف‌ دین‌ شك‌ و تردید ندارد. انسان‌ مطمئن‌ در انجام‌ وظایف‌ الهی‌ مردد نیست‌. تردید است‌ كه‌ با طمأنینه‌ نمی ‌سازد، اضطراب‌ و تحیر است‌ كه ‌با طمأنینه‌ سازگار نیست‌. در هیچ‌ آیه ‌ای‌ هم‌ خدای‌ سبحان‌ «ذكر الله‌» را باعث‌ اضطراب‌ قرار نداد، اصلاً تعارض‌ بین‌ طمأنینه‌ و اضطراب‌ است‌، نه بین‌ طمأنینه ‌و ترس از جهنّم یا ترس‌ از محروم‌ شدن‌ از «جنةُ ‌اللقاء» و مانند آن‌. ⏺ چون‌ در اصل‌ بعدی‌ به عنوان‌ یك‌ قانون‌ حصر كننده‌ فرمود طمأنینه‌ جز در سایه‌ ذكر خدا ممكن نیست‌ ﴿أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾،[1] معلوم‌ می ‌شود دل‌ را چیزی‌ آرام‌ نمی ‌كند مگر یاد همان كسی‌ كه‌ قلب‌ را آفرید و چیزی‌ هم‌ دل‌ را مضطرب‌ نمی ‌‌كند مگر همان‌ موجودی‌ كه‌ در برابر هدایت‌ انسان‌ مصمّم‌ به‌ اضلال‌ شد و «هو ابلیس»‌. شیطان‌ است‌ كه‌ می ‌كوشد قلب‌ را از طمأنینه‌ و آرامش‌ بیاندازد و یاد خداست‌ كه‌ قلب‌ را مطمئن‌ و آرام‌ می‌ كند؛ لذا قرآن ‌دستور داد فرمود هر وقت‌ شیطان‌ می ‌خواهد فشاری‌ وارد كند كه‌ شما را بلرزاند به یاد حق‌ّ متذكّر باشید كه‌ «ذكر الله»‌ شما را از خطر نزغ‌ و وسوسه‌ٴ شیطان‌ نجات‌ می ‌دهد. كار شیطنت‌ اضطراب‌ آوردن‌ و هیجان‌ و آشوب‌ كردن‌ است‌ و لاغیر؛ خواه ‌بین‌ خود انسان‌ و انسان اضطراب‌ ایجاد كند كه‌ انسان‌ را متحیر كند، در مسائل‌ علمی‌ به صورت‌ شك‌ و تردید در مسائل‌ عملی ‌به عنوان‌ تحیر و سرگردانی‌ یا بین‌ امّت‌ و جامعه‌ اضطراب‌ ایجاد كند كه‌ جامعه‌ را از نظم‌ و آرامش‌ بیاندازد. ⏹ انسان‌ اگر در برابر دشمن‌ قرار گرفت‌ چه‌ عاملی باعث‌ اضطراب‌ او می ‌شود و چه‌ عاملی‌ باعث‌ طمأنینه‌ ثَبات‌ او می ‌شود اینها را قرآن‌ بیان‌ كرده‌ است‌. فرموده اگر در برابر دشمن‌ قرار گرفتید اگر خواستید ثابت قدم باشید به یاد خدا باشید كه‌ ﴿ذِكْرِ اللَّهِ﴾ شما را ثابت‌ می‌ كند و از اضطراب‌ نجات‌ می ‌دهد، اگر هم یك‌ وقتی‌ احساس‌ آشوب‌ و هیجان‌ كردید به یاد خدا بیافتید. هم‌ در مقام‌ دفع‌ هم‌ در مقام‌ رفع‌ هم ‌می‌فرماید ﴿ذِكْرِ اللَّهِ﴾ داشته‌ باشید تا گرفتار آشوب‌ نشوید؛ هم‌ می‌فرماید اگر آشوبی به سراغ‌ شما آمده‌ است‌ با ذكر خدا آن‌ آشوب‌ را رفع‌ كنید، هم‌ متذكّر باشید كه‌ آشوب‌ دفع‌ بشود گرفتار اضطراب‌ نشوید، هم‌ متذكّر بشوید كه‌ آشوب‌ پیدا شده‌ را رفع‌ كنید. در میدان‌ جنگ‌ انسان‌ مضطرب‌ است‌ چه‌ كند؟ تنها چیزی‌ كه‌ انسان‌ را از اضطراب‌ در جبهه‌ نجات‌ می ‌دهد ﴿ذِكْرِ اللَّهِ﴾ هست،‌ در جهاد اكبر كه‌ شیطان‌ حمله‌ كرد انسان‌ مضطرب‌ است،‌ تنها عاملی‌ كه‌ انسان‌ را از این اضطراب‌ در جبهه‌ اكبر نجات‌ می‌دهد ﴿ذِكْرِ اللَّهِ﴾ است‌. [1]. سوره رعد، آیه28. 📚 سوره مبارکه رعد جلسه 64 تاریخ: 1362 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
واکاوی دعای 23 صحیفه سجادیه 9...01.99.mp3
9.73M
31 📌واکاوی دعای 23 9 اللهم صل علی محمد و آله والبسنی عافیتک و جللنی عافیتک... 📐 اهمیت عافیت از آن جهت است که تاثیر تغییر دهنده شرایط زندگی مادی و معنوی انسان دارد. ▪️ برخورداری از سلامت و عافیت یا برخوردار نبودن از عافیت حتی عبادات را خدمت به دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد. ▪️ نمازی که در شرایط برخورداری از عافیت بجا می اوریم با نماز در حال بیماری و رخت بر بستن عافیت بسیار از لحاظ شکل و قالب و کیفیت متفاوت است (از مقدمات تا مقارنات نماز برای سلامتی قابل تغییر است-روزه-وضو-حج و من کان به اذی من راسه ففدیة من صیام او صدقه او نسک...) ☑️ به عافیت و سلامتی دیگران آسیب رساندن وبه سلامت مردم صدمه زدن در همین دنیا کیفر دارد(آیاتی که دال بر قصاص و دیات دارد) ▪️ علت وضع قوانین الهی با عنوان حلال و حرام ناظر به مفید بودن و مضر بودن و داشتن مصلحت و یا مفسده برای زندگی مادی و معنوی انسان است . به آیات استفاده حلال و طیب نگاه کنید(168 بقره) (51 مومنون) (172 بقره) ☑️ - نقش عافیت و سلامتی در رونق کار و تولید و امور اقتصادی امروزه با وجود بیماری کرونا در جهان مشهود است. ☑️ - نقش عافیت وسلامت روحی(روحیه خدمت و فداکاری- اعتماد های اجتماعی- راستی و درست دستی - و... بر عکس بیماری های مردم آزاری- نفاق و دورویی- حسادت- بخل- فریبکاری و دروغ و...) در حیات پاک بشری بر کسی پوشیده نیست. @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت5: نکات کلی تفسیر سوره القارعه الْقارِعَةُ «1» مَا الْقارِعَةُ «2» وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ «3» يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ «4» وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ «5» فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ «6» فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «7» وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ «8» فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ «9» وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ «10» نارٌ حامِيَةٌ «11» «1» حادثه كوبنده. «2» آن حادثه كوبنده چيست؟ «3» و تو چه دانى آن حادثه كوبنده چيست؟ «4» روزى كه مردم مانند پروانه‌ها پراكنده باشند. «5» و كوهها مانند پشمِ رنگارنگِ زده شده. «6» پس هر كس كفّه‌هاى (عمل خيرش در) ترازويش سنگين باشد، «7» پس او در زندگى رضايت بخشى است. «8» ولى هر كس كفّه‌هاى (كار خيرش در) ترازويش سبك باشد، «9» پس در آغوش آتش است. «10» و تو چه دانى آن چيست؟ «11» آتشى سوزان. 🔅🔅🔅 ▫ «قارعة» از «قرع» به معناى كوبيدن چيزى بر چيزى است. يكى از نام‌هاى قيامت، «قارعة» است، زيرا با صيحه‌ى كوبنده آغاز مى‌شود و عذاب آن كوبنده است. ▫ در روايات مى‌خوانيم: حضرت على عليه السلام و فرزندان معصومش، ميزان و معيار سنجش‌ اعمال انسان‌ها در قيامت هستند. « بحارالانوار، ج 7، ص: 252.» ▫ شايد دليل آنكه كلمه «موازين» به صورت جمع آمده، اين باشد كه كارهاى گوناگون انسان با ابزارهاى گوناگون سنجيده مى‌شود و هر كار، ميزان مخصوص به خود را دارد. ▫ «موازين» جمع «ميزان» به معناى وسيله سنجش است و روشن است كه اعمال انسان، امرى مادى و داراى وزن و جرم نيست كه با ترازوهاى معمولى سنجيده شود، بلكه هر دسته از اعمال انسان، معيار سنجش مخصوص به خود دارد. ▫ مادر براى همه فرزندان، مأوى و پناهگاه است، اما در آنجا مادر و پناهگاه گروهى از انسان‌ها دوزخ است. ▫ «هاوِيَةٌ» از «هوى» به معناى سقوط است و دوزخ، محلّ سقوط گروهى است. ▫ «حامِيَةٌ» از «حمى» به معناى شدّت حرارت است. ▫ كوه‌هاى رنگارنگ در اثر قطعه قطعه شدن و خورد و خاك شدن، مثل پشم زده رنگارنگ مى‌شوند. «كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» «منفوش» از «نفش» به معناى باز كردن و كشيدن پشم است تا آنجا كه اجزاى آن از هم بگسلد. « تفسير راهنما.» ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت6: نکات و پیام های کلی تفسیر سوره القارعه الْقارِعَةُ «1» مَا الْقارِعَةُ «2» وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ «3» يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ «4» وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ «5» فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ «6» فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «7» وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ «8» فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ «9» وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ «10» نارٌ حامِيَةٌ «11» «1» حادثه كوبنده. «2» آن حادثه كوبنده چيست؟ «3» و تو چه دانى آن حادثه كوبنده چيست؟ «4» روزى كه مردم مانند پروانه‌ها پراكنده باشند. «5» و كوهها مانند پشمِ رنگارنگِ زده شده. «6» پس هر كس كفّه‌هاى (عمل خيرش در) ترازويش سنگين باشد، «7» پس او در زندگى رضايت بخشى است. «8» ولى هر كس كفّه‌هاى (كار خيرش در) ترازويش سبك باشد، «9» پس در آغوش آتش است. «10» و تو چه دانى آن چيست؟ «11» آتشى سوزان. 🔅🔅🔅 ▫ سبك و سنگينى مخصوص ماديات نيست. لذا به سخنان بى‌محتوى مى‌گويند: سخن سبك. شايد مراد از «ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ» و «خَفَّتْ مَوازِينُهُ» ارزش و كيفيّت عمل باشد و شايد هم مراد، قلّت و كثرت آن باشد. ✅ حضرت على عليه السلام فرمودند: مراد از سبكى عمل، كم بودن عمل و مراد از سنگينى عمل، زيادى آن است. «قلة الحساب و كثرته» « احتجاج طبرسى، ج 1، ص 363. به نقل راهنما.» ☑ شخصى سلمان را تحقير كرد كه تو كيستى و چيستى؟ پاسخ داد: اول من و تو نطفه و آخرمن و تو مردار است. اين دنياست، اما در قيامت، «من ثقلت موازينه فهو الكريم و من خفت موازينه فهو لئيم» «1» هر كس ميزان او سنگين باشد، تكريم مى‌شود و هر كس سبك باشد، تحقير و ملامت خواهد شد. 📈 پیام ها: ✅ 1- قيامت، كوبنده مستكبران و روحيه‌هاى متكبّرانه است. «الْقارِعَةُ مَا الْقارِعَةُ» ✅ 2- قيامت فراتر از فكر بشر است. حتى پيامبر بدون بيان الهى از آن خبر ندارد. «وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ» ✅ 3- قيامت روز تحيّر و سرگردانى بشر است. «كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ» ✅ 4- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ» ✅ 5- زندگىِ سراسر شاد، مخصوص قيامت است. زيرا در دنيا در كنار كاميابى‌ها، دغدغه بيمارى، سرقت، حسادت، از دست دادن و گذرا بودن هست. «عِيشَةٍ راضِيَةٍ» ✅ 6- رضايت از زندگى، از نشانه‌هاى جامعه بهشتى است. «فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ» ✅ 7- مبناى كيفر و پاداش، عمل است كه با ترازوى عدل سنجيده مى‌شود. ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ‌ ... خَفَّتْ مَوازِينُهُ‌ ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراتب منادات و مناجات خدا و انسان ‌ ‌ ‌( ) برای دور است، ( ) برای نزدیک است. اول است، بعد . حالا من مناجات کنم یا او مناجات کند!! این (علیهم السلام) خوب مشخص کرده که اول انسان است، ندا می زند چون است؛ وقتی شد، کم کم می شود. وقتی مناجی شد و مناجاتش تمام شد، اجازه پیدا می کند، می شود. وقتی ساکت شد، از آن مرحله به بعد مناجی است؛ که اول منادات است، انسان وقتی نزدیک شد مناجات می کند؛ بعد حالت و به او دست می دهد، ساکت می نشیند؛ نوبت خدا شروع می شود، از آن به بعد خدا مناجات می کند. ‌ ‌ ‌‌ ✅درس خارج تفسیر قرآن _ قم ؛ ۱۳۸۸/۰۸/۲۰ @rahighemakhtoom
📌 ذکر الله 🔸 طمأنینه‌ در برابر ترس‌ نیست،‌ طمأنینه‌ در برابر اضطراب‌ و هیجان‌ است‌ كه‌ انسان‌ در مسائل‌ علمی‌ و اعتقادی‌ مردد و متحیر باشد، در مسائل‌ عملی‌ هم‌ در تصمیم ‌گیری‌ متحیر؛ آن‌ اضطراب‌ فكری‌ كه‌ به‌ صورت‌ شك‌ و تردید ظهور می ‌كند و این‌ اضطراب‌ عملی‌ كه‌ به صورت‌ تحیر در می ‌آید اینها مقابل‌ با طمأنینه‌ است‌. 🔸 انسان‌ مطمئن‌ در معارف‌ دین‌ شك‌ و تردید ندارد. انسان‌ مطمئن‌ در انجام‌ وظایف‌ الهی‌ مردد نیست‌. تردید است‌ كه‌ با طمأنینه‌ نمی ‌سازد، اضطراب‌ و تحیر است‌ كه ‌با طمأنینه‌ سازگار نیست‌. در هیچ‌ آیه ‌ای‌ هم‌ خدای‌ سبحان‌ «ذكر الله‌» را باعث‌ اضطراب‌ قرار نداد، اصلاً تعارض‌ بین‌ طمأنینه‌ و اضطراب‌ است‌، نه بین‌ طمأنینه ‌و ترس از جهنّم یا ترس‌ از محروم‌ شدن‌ از «جنةُ ‌اللقاء» و مانند آن‌. 🔸 چون‌ در اصل‌ بعدی‌ به عنوان‌ یك‌ قانون‌ حصر كننده‌ فرمود طمأنینه‌ جز در سایه‌ ذكر خدا ممكن نیست‌ ﴿أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾،[1] معلوم‌ می ‌شود دل‌ را چیزی‌ آرام‌ نمی ‌كند مگر یاد همان كسی‌ كه‌ قلب‌ را آفرید و چیزی‌ هم‌ دل‌ را مضطرب‌ نمی ‌‌كند مگر همان‌ موجودی‌ كه‌ در برابر هدایت‌ انسان‌ مصمّم‌ به‌ اضلال‌ شد و «هو ابلیس»‌. شیطان‌ است‌ كه‌ می ‌كوشد قلب‌ را از طمأنینه‌ و آرامش‌ بیاندازد و یاد خداست‌ كه‌ قلب‌ را مطمئن‌ و آرام‌ می‌ كند؛ لذا قرآن ‌دستور داد فرمود هر وقت‌ شیطان‌ می ‌خواهد فشاری‌ وارد كند كه‌ شما را بلرزاند به یاد حق‌ّ متذكّر باشید كه‌ «ذكر الله»‌ شما را از خطر نزغ‌ و وسوسه‌ٴ شیطان‌ نجات‌ می ‌دهد. كار شیطنت‌ اضطراب‌ آوردن‌ و هیجان‌ و آشوب‌ كردن‌ است‌ و لاغیر؛ خواه ‌بین‌ خود انسان‌ و انسان اضطراب‌ ایجاد كند كه‌ انسان‌ را متحیر كند، در مسائل‌ علمی‌ به صورت‌ شك‌ و تردید در مسائل‌ عملی ‌به عنوان‌ تحیر و سرگردانی‌ یا بین‌ امّت‌ و جامعه‌ اضطراب‌ ایجاد كند كه‌ جامعه‌ را از نظم‌ و آرامش‌ بیاندازد. 🔸 انسان‌ اگر در برابر دشمن‌ قرار گرفت‌ چه‌ عاملی باعث‌ اضطراب‌ او می ‌شود و چه‌ عاملی‌ باعث‌ طمأنینه‌ ثَبات‌ او می ‌شود اینها را قرآن‌ بیان‌ كرده‌ است‌. فرموده اگر در برابر دشمن‌ قرار گرفتید اگر خواستید ثابت قدم باشید به یاد خدا باشید كه‌ ﴿ذِكْرِ اللَّهِ﴾ شما را ثابت‌ می‌ كند و از اضطراب‌ نجات‌ می ‌دهد، اگر هم یك‌ وقتی‌ احساس‌ آشوب‌ و هیجان‌ كردید به یاد خدا بیافتید. هم‌ در مقام‌ دفع‌ هم‌ در مقام‌ رفع‌ هم ‌می‌فرماید ﴿ذِكْرِ اللَّهِ﴾ داشته‌ باشید تا گرفتار آشوب‌ نشوید؛ هم‌ می‌فرماید اگر آشوبی به سراغ‌ شما آمده‌ است‌ با ذكر خدا آن‌ آشوب‌ را رفع‌ كنید، هم‌ متذكّر باشید كه‌ آشوب‌ دفع‌ بشود گرفتار اضطراب‌ نشوید، هم‌ متذكّر بشوید كه‌ آشوب‌ پیدا شده‌ را رفع‌ كنید. در میدان‌ جنگ‌ انسان‌ مضطرب‌ است‌ چه‌ كند؟ تنها چیزی‌ كه‌ انسان‌ را از اضطراب‌ در جبهه‌ نجات‌ می ‌دهد ﴿ذِكْرِ اللَّهِ﴾ هست،‌ در جهاد اكبر كه‌ شیطان‌ حمله‌ كرد انسان‌ مضطرب‌ است،‌ تنها عاملی‌ كه‌ انسان‌ را از این اضطراب‌ در جبهه‌ اكبر نجات‌ می‌دهد ﴿ذِكْرِ اللَّهِ﴾ است‌. [1]. سوره رعد، آیه28. 📚 سوره مبارکه رعد جلسه 64 تاریخ: 1362 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (۹۷) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5) 📌گزيده‌ي تفسير 📐شناخت و پذيرش اسماي حسناي خداوند (الوهيّت، ربوبيّت، رحمانيّت، رحيميّت، مالكيّت) انسان غايب از خدا را به محضر او آورده، شايسته‌ي خطاب با وي مي كند و از اين رو عبد سالك پس از معرفت خدا و اعتقاد به اسماي حسناي او، خود را در محضر خدا يافته، با التفات از غيبت به خطاب مي گويد: بارخدايا تنها تو را مي پرستيم و تنها از تو مدد مي جوييم (حتي براي پرستش) و جز تو كسي شايسته‌ي خضوع نيست. 📐خداي سبحان يگانه معبود و يكتا مستعان جهان آفرينش است؛ زيرا او تنها مبدئي است كه همه‌ي كمالات را دارد: (الله)، هر موجودي را مي پروراند: (ربّ العالمين) و رحمتي بي كران براي همه و رحمتي ويژه براي مؤمنان دارد: (الرّحمن الرحيم) و او تنها مرجعي است كه سلطه‌ي مالكانه اش در قيامت بر همگان آشكار مي شود و در آن روز بر اساس عدالت و حكمت پاداش و كيفر مي دهد: (مالك يوم الدين). ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (۹۸) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5) 📌تفسير 📋إيّاك: ضمير منفصل مفعولي است كه براي افاده‌ي حصر، بر فعل خود (نعبد) مقدم شده است. گذشته از آن كه در خصوص مقام، نكته مهمّي هم ملحوظ خواهد بود و آن تقدّم معبود بر عابد و عبادت است؛ چنانكه در اثناي بحث روشن مي شود كه توحيدِ نابْ مقتضي حصر مشهود در معبود است، به طوري كه نه عابد ديده شود و نه عبادت او، تا هم از گزند تثليث در مشهود پرهيز شود و هم از تثنيه‌ي در آن. 📋نعبد: «عبد» به معناي انساني است كه مملوك غير باشد و اگر اين كلمه را از ويژگيهاي انساني تجريد كنيم به معناي «موجود با شعوري است كه ملِك غير باشد» و به اين اعتبار بر همه‌ي موجودات با شعور اطلاق مي شود: (إن كل من في السماوات والارض إلاّ اتي الرّحمن عبداً)[ سوره‌ي مريم، آيه‌ي 93.]. واژه «عبادت» نيز همين معنا را افاده مي كند؛ گرچه بر حسب اشتقاقهاي گوناگون و اختلاف موارد، تغييراتي در معناي آن حاصل مي شود. 📋برخي از اهل لغت گفته اند: «اصل عبوديت به معناي خضوع است» [جوهري در صحاح، «عبد».]، ليكن اين معناي لغوي كلمه نيست، بلكه لازم معناست؛ زيرا خضوع با «لام» متعدي مي شود؛ مانند: (ظلّت أعناقهم لها خاضعين) [سوره‌ي شعراء، آيه‌ي 4.]، ولي كلمه‌ي عبادت خود متعدي است. پس عبادت به معناي خضوع نيست. عبادت خدا ارائه و نشان دادن مملوكيّت خود به پروردگار است و از اين رو با استكبار جمع نمي شود: (إن الّذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنّم داخرين)[ سوره‌ي غافر، آيه‌ي 60.]. 📋نستعين: استعانت طلب معونت و عَون است و عون به معناي مطلقِ نصرت و ياري كردن است. واژه هاي معاونت، مساعدت، مظاهرت و معاضدت، همه به معناي «كمك كردن» است، اما در هر يك جهتي خاص مورد نظر است؛ مثلاً كاري كه عدّه اي با ساعدهاي خويش انجام مي دهند، مساعدت ناميده مي شود؛ چنانكه اگر با عضد و بازوهاي خود انجام دهند، معاضدت نام مي گيرد و اگر پشت به پشت همديگر داده و قدرت برتري را ايجاد كنند، مظاهرت گفته مي شود و اين عناوين از جوارح مايه گرفته است و اما در عون و معاونت تنها تقويت كردن مورد نظر است، بدون عنايت به هر ويژگي ديگر و از اين رو به «مطلقِ كمك كردن» تعبير مي شود. ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
نساء 12.mp3
18.29M
12 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪با هشتگ در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید. 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 تلاوت استاد الشیخ محمد صدیق منشاوی 🕑 زمان: 29دقیقه 📈 این تلاوت شامل آیات ۲۰۳ تا ۲۲۰ سوره مبارکه بقره است . 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. التماس دعا @rahighemakhtoom
📌 فرشته منش ◽ «اللَّهُمَّ إِنْ‏ لَمْ‏ تَكُنْ‏ غَفَرْتَ‏ لَنَا فِیمَا مَضَی‏ مِنْ‏ شَعْبَانَ‏ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِی مِنْهُ»؛[1] دعاهای ماه شعبان این است که خدایا! اگر تاكنون ما مورد لطف تو نبودیم آمرزیده نشده بودیم از این به بعد دیگر ما را بیامرز! الآن اگر رفتیم, رفتیم. اگر ـ معاذ الله ـ مرگ پوسیدن بود و از بین رفتن بود حساب و كتابی نبود، اما مرگ از پوست به در آمدن است! اوّلین سؤالی كه از ما می ‌كنند این است که می‌ گویند عمرت را در چه راهی صرف كردی؟ ما باید جواب نقد داشته باشیم! چون مرگ زندگی است و مرگ از پوست به در آمدن است نه پوسیدن، باید جواب نقد داشته باشیم كه چه كار كردیم. این است كه بسیاری از بزرگان این «دهه آخر شعبان» كه می‌ شود تمام تلاش و كوشش آنها این است كه سود و زیانشان را مشخص كنند كه من این یك سال چه كردم، با چه وضعی می‌ خواهم مهمان خدای سبحان بشوم. ◽ در ماه پربركت رمضان که ماه «ضیافت ‌الرحمان» است، انسان یا در آن زمین مهمان خداست به نام سرزمین وحی یا در این زمان مهمان خدا به نام ماه مبارك رمضان است. یا ما باید مهمان خدا باشیم در این دو مقطع یا میزبان خدای سبحان باشیم كه جمع هر دو را شاید. چه وقت ما میزبان خدا هستیم و چه وقت خدا مهمان ماست؟ فرمود: «أَنَا عِندَ المُنكَسِرَة قُلُوبُهُم»[2] كسی كه قلب شكسته دارد با خدا اهل مناجات است با خدا راز و نیاز دارد، ، به تعبیر شیخنا الاستاد حكیم الهی قمشه‌ای (رضوان الله علیه) می ‌گوید: «من الهی هو الله گویم»، با قلب شكسته همیشه در محضر اوست تا مظهر او بشود، این شخص میزبان خداست. اگر كسی این توفیق را داشت كه خدا مهمان اوست، یعنی لطف خدا و اگر این توفیق را نداشت لااقل در آن سرزمین یا در این زمان، خودش را دریابد، پایان ماه شریف شعبان چنین است و بهترین فرصت عمل به قرآن, قرائت قرآن و راهنمایی گرفتن از دستورات قرآن كریم است. ◽ مرحوم ابن ‌بابویه قمی در كتاب شریف امالی از وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل كرد كه «الْحَافِظُ لِلْقُرْآنِ‏ الْعَامِلُ‏ بِهِ مَعَ السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ»[3] كسی كه قرآن را حفظ كند, به قرآن عمل می ‌كند او با فرشته‌ های الهی محشور می ‌شود، چون در قرآن دارد وحی كه نازل می‌ شود ﴿بِأَیدِی سَفَرَةٍ ٭ كِرَامٍ بَرَرَةٍ﴾[4] فرشته‌ هایی هستند كه وحی را می ‌آورند، چنین كسی در قوس صعود با آنها كه در قوس نزول قرآن را می ‌آورند هماهنگ می‌ شوند، چه بهتر كه ما فرشته ‌منش زندگی كنیم، یك جامعه فرشته‌ منش نه بیراهه می ‌رود نه راه كسی را می ‌بندد. [1] . وسائل الشیعه، ج10، ص301. [2] . منیة المرید، ص123. [3] . الامالی(للصدوق)، متن، ص59. [4] . سوره عبس، آیات 15 و 16. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1393/03/29 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. التماس دعا @rahighemakhtoom
۱۵ 🔅🔅🔅 📈فتنه 88 و سقوط دانه درشت‌ها از غربال الهي در سال 88 فتنه‌اي رخ داد که بسياري از کساني که باور نمي‌کرديم در آن مردود شدند. بنده شخصا اعتراف مي‌کنم که باور نمي‌کردم برخي از کساني که از سران فتنه محسوب مي‌شوند به يک چنين روزي گرفتار شوند. بنده با برخي از آن‌ها مقداري آشنايي داشتم. به هر اندازه که به آن‌ها بدبين بودم، مطمئنا اين اندازه بدبين نبودم که به چنين عاقبتي دچار شوند. اما شما ديديد کار آن‌ها به کجاها کشيده شد. آيا گمان مي‌کنيد اين امتحان‌ها تنها براي آن‌ها بود و بنده و جناب‌عالي چنين امتحاني در پيش نداريم؟! 📁 بايد بدانيم همه ما در حد ظرفيت خودمان چنين امتحان‌هايي در پيش داريم. اما آن‌ها که مقام بالاتري دارند امتحان‌هاي بسيار پيچيده‌تري در پيش خواهند داشت. سؤال‌هاي امتحان‌هاي آن‌ها سخت‌تر از سؤال‌هاي کساني است که پايين‌تر از آن‌ها هستند. هر کسي به اندازه ظرفيت خودش امتحان مي‌شود و کسي بدون امتحان رها نمي‌شود؛أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا؛اين آيه به چه معنا است؟ يعني آيا مردم گمان مي‌کنند آن‌ها را رها مي‌کنيم؟ نه آن‌ها را رها نمي‌کنيم؛وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ؛مگر پيشينيان را رها کرديم؟ مگر مردم صدر اسلام را رها کرديم؟ مگر بستگان نزديک پيغمبر را رها کرديم و گفتيم اين‌ها اقوام و فرزندان پيامبر هستند و اين‌ها را ديگر امتحان نمي‌کنيم؟! برخي از امامان ما به دست همسرانشان به شهادت رسيدند و در ميان امام‌زاده‌ها برخي مورد لعن ائمه عليهم‌السلام قرار گرفتند. 📁خداي متعال با کسي تعارف ندارد؛‌ليس بين الله و بين احد قرابة؛[7]«‌ بين خدا و کسي خويشاوندي وجود ندارد.‌» بدون هيچ تعارفي آن‌جا که پاي سنت‌هاي الهي در ميان است، سر سوزني مسامحه وجود ندارد و دقيق اجرا مي‌شود. ما بايد مراقب باشيم و از فتنه‌هاي گذشته عبرت بگيريم و خودمان را براي فتنه‌هاي بعدي آماده کنيم. نه در طول عمر ما فتنه و امتحان برچيده مي‌شود و نه براي آيندگان، بلکه تا روز قيامت اين سنت ادامه خواهد داشت. آن سنتي که تا روز قيامت باقي است سنت امتحان است. اصلا امتحان هدف خلقت عالم دنيا است. چه‌طور ممکن است چنين سنتي برچيده شود؟! 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
۱۶ 🔅🔅🔅 📈علم‌آموزي و خودسازي؛ دو عامل موفقيت در امتحان با توجه به اين هشدار، اکنون ما چه وظيفه‌اي داريم؟ اين سخنان انذار و هشداري بود براي اين‌که مراقب باشيم و بدانيم که در آينده هم براي بنده و جنابعالي و هم براي ديگران فتنه و امتحان خواهد بود اما سؤال اين است که چگونه خود را آماده کنيم؟ پاسخ اين است که براي اين منظور دو راه کلي وجود دارد که هر کسي بخواهد از فتنه‌ها و امتحان‌ها سربلند بيرون آيد بايد حتما به اين دو مجهز باشد. 📁البته اين‌ها دو راه کلي هستند که هر کدام شاخه‌هايي فرعي دارند. يکي کسب شناخت و آگاهي مطلوب و کافي است. بايد آگاه شويم که در کجا هستيم و در دنيا چه خبر است. بايد بدانيم دوست کيست و دشمن کيست. بايد بفهميم که راه‌هاي امتحان چيست و چه چيزهايي محبوب خدا و چه چيزهايي مبغوض او است و صلاح و فساد ما در چه چيزهايي است. 📁مقصود از شناخت معناي وسيع آن است، به‌خصوص شناخت دين. هر چه شناخت‌مان درباره دين بيشتر و دقيق‌تر باشد اين توانايي براي ما بيشتر فراهم مي‌شود که کمتر شکست بخوريم. اما شناخت به‌تنهايي کافي نيست. شناخت يک پا محسوب مي‌شود و انسان با يک پا نمي‌تواند به‌درستي راه برود. ما نياز به دو پا داريم و پاي دوم براي طي اين راه،‌ خودسازي است. بايد تمرين کنيم؛ آن هم تمريني با سير از آسان به مشکل. 📁هنگامي که مي‌فهميم خداي متعال چيزي را دوست نمي‌دارد، از آن صرف‌نظر کنيم. بايد از نزديک شدن به لغزشگاه‌ها پرهيز کنيم و در چنين موقعيت‌هايي اندکي احتياط کنيم.وَ مَن حَامَ حَولَ الْحِمَى أَوْشَكَ أَنْ يَقَعَ فِيه؛[8]‌ «‌و کسي که در اطراف قرقگاه گردش کند نزديک است که در آن بيافتد.‌» لب مرز حرکت کردن اين خطر را به همراه دارد که ناگهان پاي انسان بلغزد و سقوط کند، به‌خصوص لب مرز دره‌اي که عمق آن ناپيدا والدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار[9]است. مگر انسان چه‌قدر مي‌تواند بي‌احتياط باشد که از لب اين پرتگاه حرکت کند؟! بايد کمي فاصله گرفت! 📁اين‌ها دو عامل اصلي براي طي اين مسير هستند. بايد ابتدا سعي کنيم شناخت‌مان نسبت به دين بيشتر شود و دوم بايد سعي کنيم خودمان را بسازيم. گفتن اين کلام که بايد خودمان را بسازيم آسان است، اما کار بسيار مشکلي است. يکي از مشکلات اين خودسازي اين است که انسان گاهي خودش را فريب مي‌دهد و اين بسيار امر عجيبي است. گاهي رفيق، همسايه يا دشمن قصد دارد انسان را فريب دهد که در اين صورت انسان تلاش مي‌کند مراقب باشد که طرف مقابل چه حرفي مي‌زند و چه انگيزه‌اي از اين حرف خود دارد. اما آن‌جا که انسان خود را فريب مي‌دهد چه بايد کرد؟وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ؛[10]«‌و فريب نمي‌دهند جز خودشان را در حالي که نمي‌فهمند.‌» در طول تاريخ، از زمان صدر اسلام تا به حال ببينيد چه‌قدر کساني بودند از قشرهاي مختلف که به نام دين و به نام دلسوزي براي دين چه ضررهاي بزرگي به دين وارد کردند. 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت 167 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی ✅ همايش بين المللي غدیر تا عاشورا 🔰🔰🔰 📐برخي از مآثر غَديرِ قدير و بعضي از آثار عاشور مشهور، در طي چند اصل ارايه مي شود، تا نسبت به گروهي از مخاطبان تذكره و نسبت به عدّه اي تبصره باشد و راقم سطور از آن تذكّر و اين استبصار طرفي ببندد و ره توشه معاد برگيرد و از شفاعت آن ذوات قدسي متنعّم گردد. 📌اصل يكم. توحيد ناب چنين فتوا مي دهد كه تمام كمال هاي واقعي و جمال هاي حقيقي و جلال هاي تكويني از ذات اقدس الهي ناشي شده و به همان ذات ربوبي برمي گردد و هر شي ء يا شخصي كه كامل يا جميل و يا جليل شد، آيتي از اسماي حسناي خدا در اوصاف مزبور خواهد بود، لذا قرآن كريم در عين اثبات عزّت براي خداوند و رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و مؤمنان؛ (ولله العزّةُ ولرسوله وللمؤمنين)،[ سوره منافقون، آيه 8.]آن را منحصراً از آنِ خداي سبحان مي داند تا ثابت نمايد، ديگران كه از فيض عزّت برخوردارند و از فوز عزّت متنعم اند، آيينه دار خداي عزيزاند؛ (فانّ العزّةَ لله جميعاً).[ سوره نساء، آيه 1392]اولياي خدا كه مظاهر اسماي حسناي خدايند، مَجالي عزّت الهي خواهند بود و هيچ چيزي مانع عزتمداري آنان نخواهد شد. 🅾 كساني كه از اوج توحيد ربوبي هبوط كرده، به حضيض شرك صنم و وثن سقوط نمودند تا عزيز گردند؛ (واتّخذوا من دون اللهِ آلهةً لّيكونوا لهم عزّاً) [سوره مريم، آيه 81.]، كژراهه رفتند، زيرا تنها منبع عزّت بخش خداي عزيز است؛ (تُعزّ من تشاء وتُذلُّ مَن تشاء).[ سوره آل عمران، آيه 26.]البته مشيئت خداوند حكيمانه است و چيزي مانع حكمت مداري كار خداي عزيز نيست؛«يا مَن لاتُبَدِّلُ حِكمتَه الوسائل».[ صحيفه سجاديّه، دعاي 13، ص 68.]هرگونه اعتزازي به غير عزّت راستين اعتزاري بيش نبوده كه محصول اقتراف ذنب و اغتراب از قربت الهي است و چاره اي جز اغترافِ از كوثر تَوبه و نوشيدن غُرفه اي از نهر اِنابه كه طليعه بحر ولايت خداست، نخواهد بود، زيرا عزّت دروغين كه برخاسته از خواسته محوري تبه كار است؛ (...إذا قيل له اتّق الله اَخَذَته العزّة بالاثم) [سوره بقره، آيه 206.]، همانند صبح كاذب پيرو شبِ تارْ است. لذا به حكم ليلِ تاريك محكوم خواهد بود و عزّتِ راستينْ كه متصاعدِ از حق مداري پرهيزكار است؛ «اَعِزّ اَمْرَ اللهِ يُعِزّك الله» [نهج الفصاحه، ج2، ص649]، همچون صبحِ صادق پيشرو روزِ روشن است، لذا به حكمِ يومِ تابان محكوم خواهد بود. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
واکاوی دعای23 صحیفه سجادیه 10.mp3
12.22M
32 📌واکاوی دعای 23 10 اللهم صل علی محمد و آله والبسنی عافیتک و جللنی عافیتک... ☑️ احتمال سوم بر رمز گشایی تکرار واژه عافیت ؛نیکویی الحاح و اصرار و التماس در دعا که مستحب است ▫️ الف- مقام عشق و دلبری و ناز که عاشق از سخن گفتن با محبوب سیر نمی شود بنده بندگی می کند و عاشق عاشقی می کند عاشق و محب دنبال تعیین تکلیف برای محبوب نیست. عاشق و محب می داند بندگی و عشق ورزی معامله نیست تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که دوست خود روش بنده پروری داند(حافظ) ▫️ ب- مقام عقل واندیشه ؛کسی که امید بخشش و عطا از مقامی دارد باید در خواستن حاجتش سماجت به خرج دهد. ▫️ ج- مقام دوست داشتن محبوب عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِهَ إِلْحَاحَ اَلنَّاسِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ فِي اَلْمَسْأَلَةِ وَ أَحَبَّ ذَلِكَ لِنَفْسِهِ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ أَنْ يُسْأَلَ وَ يُطْلَبَ مَا عِنْدَهُ . الکافي , جلد۲ , صفحه۴۷۵ ☑️ اصرار بر دعا به معنای زیاد دعا کردن و ملول و خسته و مایوس نشدن است نه اصرار بر خواستن حاجت و نیاز ☑️ به دعا تنها به چشم وسیله ای برای گرفتن حاجت نگاه نکنیم؛بلکه مقصود این است که بدانیم نفس دعا کردن، عبادت است. ▫️ هیچ بـنده مؤمنى در حاجت خود به درگاه خداوند عز و جل اصرار نورزد، مگر آن که حاجتش را بر آورد. الکافی: ۲/ ۴۷۵/ ۳ @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله العظمی تزکیه نفس در امور اجتماعی 🔸اگر ما از روز اول این عفاف را حفظ می‌کردیم گرفتار این دو داء عضال(1) و مصیبت بزرگ(2) نمی‌شدیم. 🔸طلاق، بخش وسیعی منشأش همین است [که] این یکی دیگری را می‌بیند و به او دل می‌دهد و از همسرش دل می‌کند، این فاصله حاصل می‌شود. 🔸اگر ـ خدای ناکرده ـ طلاق در جایی رخنه کرد ممکن است در بعضی از موارد بی‌آسیب باشد، اما غالباً احدی‌السیّئتین در آن هست. یا گرفتار افسردگیِ گوشه منزل می‌شود یا ـ خدای ناکرده ـ گرفتار افسارگسیختگی حاشیه خیابان، احدی‌السیّئتین هست. 🔸انسان می‌شنود یک خانواده منحل شده است اما نمی‌داند انحلال خانواده یعنی چه! اگر در خانه بنشیند عُمری افسرده است، برود حاشیه خیابان عُمری افسارگسیخته است. این دو خطر هست که منشأ همه اینها بی‌حجابی است . ↙️پی نوشت ها: 1- بیماری سخت و عاجزکننده اطباء 2- کنایه از طلاق 🔹گزیده درس تفسیر قرآن /سوره احزاب، آیات 53 الی 55 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
نساء 13.mp3
10.84M
13 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪با هشتگ در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید. 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 تلاوت استاد الشیخ محمد صدیق منشاوی 🕑 زمان: 29دقیقه 📈 این تلاوت شامل آیات ۲۱۹ تا ۲۳۱ سوره مبارکه بقره است . 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. التماس دعا 🙏 @rahighemakhtoom
تفسیر سوره قارعه .استاد قرائتی.mp3
3.05M
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت7: تفسیر صوتی سوره القارعه 📼 مفسر: استاد حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
💢 شراب طهور 🔸 مرحوم امین ‌الاسلام طبرسی (رضوان الله علیه) در ذیل این آیه مباركه ﴿سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾ از وجود مبارك امّام صادق (علیه و علی آبائه و أبنائه آلاف التحیة و الثناء) نقل كرد كه شراب طهور آن است كه «یطَهِّرُهُمْ‏ مِنْ كُلِّ شَی‏ءٍ سِوَی‏ اللَّه‏»[1] شراب طهور آن است كه انسان را به‌جایی می ‌رساند كه می ‌گوید: «ما از تو به غیر از تو نداریم تمنّا».[2] شراب طهور آن است كه وجود مبارك علی‌ بن ‌ابی ‌طالب نوشید كه فرمود من عبادتم نه برای هراس از دوزخ است، نه برای شوق به بهشت، بلكه «شُكْراً»[3] است. 🔸 عارف درباره محبّت سخن می ‌گوید، خدا چیست را عارف دنبال می ‌كند، خدا چنین گفت و خدا چنین كرد كار حوزه و دانشگاه است، امّا خدا كیست؟ خدا چیست؟ خدا محبوب ماست، به او دل داده ‌ایم و با او حرفِ دل می ‌زنیم، این همدلی و هم ‌زبانی می ‌آورد. عقل می ‌گوید نتاز! عرفان می ‌گوید بناز! این است كه جامعه را یكسان می ‌كند، این است كه جامعه را منتظر ظهور حضرت می ‌كند، این است كه حضرت وقتی «أَنَا بَقِیةُ اللَّه‏»[4] فرمود، چنین جامعه ‌ای مشتاقانه به طرف او می ‌رود. [1]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏10، ص623. [2]. دیوان اشعار سعدی، غزل61؛ «ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا ٭٭٭ حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست». [3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حكمت 237؛ «إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَار». [4]. كمال الدین و تمام النعمة، ج‏1، ص331. 📚 پیام به كنگره بزرگداشت میرسید علی همدانی تاریخ: 1394/03/19 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت8: نکات تفسیری آیه 1و2 سوره القارعه القارعة ١ ✅ الْقَارِعَةُ ▫ «أَلْقَارِعَةُ»: کوبنده. مصیبت سخت و بزرگ را می‌گویند نامی از نامهای قیامت است. مانند: حاقّه ؛ صاخّه. مراد سرآغاز قیامت است که جهان را در هم می‌کوبد و هول و هراس آن، دلها را به تپش می‌اندازد. البتّه چنین خوف و فزع و وحشت و هراسی، کافران و منافقان و مشرکان و فاجران را در بر می‌گیرد، و مؤمنان در شادی و شادخواری بوده و دور از شدائد و مصائب می‌باشند ✅ ۱ - قیامت، حادثه اى کوبنده و هولناک (القارعة) ▫ «قَرْع»، به معناى کوبیدن چیزى بر چیزى است (مفردات). آیات بعد، قرینه است که مراد از «قارعة»، روز قیامت است. تناسب این نام براى «قیامت»، یا به این جهت است که قیامت کوبنده و ترساننده قلب ها است و یا اشاره به عذاب کوبنده و هولناک کافران دارد. ✅ ۲ - «القارعة»، از نام هاى قیامت (القارعة) ✅ ۳ - جهان در آستانه قیامت، درهم کوبیده و دگرگون خواهد شد. (القارعة) نام گذارى قیامت به «القارعة»، ممکن است ناظر به کوبندگى حوادثى از قبیل «انشقاق آسمان»، «اندکاک زمین و کوه ها» و «کدر شدن ستارگان» باشد که - به تصریح آیات برخى از سوره هاى دیگر - در آستانه قیامت پدید خواهد آمد. 🔅🔅🔅 القارعة ٢ ✅ مَا الْقَارِعَةُ ✅ ۱ - قیامت، حادثه اى کوبنده و رخدادى بس شگفت (ما القارعة) «ما»، استفهام تعجبى است و بر شگفتى «قارعة» و عظمت و هول انگیز بودن آن دلالت دارد. - با آن که این آیه خبر براى آیه قبل است - و در آن اکتفا به ضمیر ممکن بود، مى توان گفت: تکرار لفظ «قارعة» تأکید بر عظمت آن است. ✅ ۲ - «القارعة»، از نام هاى قیامت (ما القارعة) ✅ ۳ - جهان در آستانه قیامت، به گونه اى شگفت آور درهم کوبیده خواهد شد. (ما القارعة) ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت9: نکات تفسیری آیه 3و4و5سوره القارعه القارعة ٣ ✅ وَ مَا أَدْرَاکَ‌ مَا الْقَارِعَةُ ✅ ۱ - قیامت، واقعه اى سهمگین و شگفت و داراى عظمتى فراتر از حد تصور و بیان (و ما أدریک ما القارعة) ✅ ۲ - شناخت ابعاد قیامت و حقیقت حوادث کوبنده آن، براى همگان امکان پذیر نیست. (و ما أدریک ما القارعة) ✅ ۳ - پیامبر(ص)، در شناخت ویژگى هاى قیامت، نیازمند تعلیم الهى است. (و ما أدریک ما القارعة) ▫ خطاب در آیه شریفه گرچه متوجه شخص پیامبر(ص) نیست; ولى چون آن حضرت خطاب را دریافت کرده است، او نیز از زمره مخاطبان خواهد بود. ✅ ۴ - «القارعة»، از نام هاى قیامت (و ما أدریک ما القارعة) 🔅🔅🔅 القارعة ٤ ✅ يَوْمَ‌ يَکُونُ‌ النَّاسُ‌ کَالْفَرَاشِ‌ الْمَبْثُوثِ‌ ▫ «یَوْمَ»: قیامت، مدّت زمانی است که با نفخه صور اوّل شروع و با داوری در میان مردم پایان می‌گیرد. ▫ «الْفَرَاشِ»: پروانه. اسم جنس است. مراد پروانه‌هائی است که شبها دیوانه‌وار و حیران پیرامون نور چراغ می‌گردند و می‌سوزند و می‌افتند. عربها، در سرگشتگی و نادانی و بی‌خبری از عاقبت کار، به پروانه ضرب‌المثل می‌زنند. ▫ «الْمَبْثُوثِ»: پراکنده. ✅ ۱ - مردم در قیامت، مانند پروانه هاى ریز و پراکنده در هوا، هراسان و بى سامان به هر طرف روى خواهند آورد. (یوم یکون الناس کالفراش المبثوث) ▫ «فَراشَة» (مفرد «فَراش»); یعنى، آنچه بال زده و در حرارت چراغ سقوط کرده و خود را مى سوزاند (تاج العروس) «فرّاء» آنها را ملخ هایى مى داند که روى زمین گسترده و در هم مى لولند (مجمع البیان). تشبیه مردم در قیامت به آن حشرات، نشانگر سردرگمى، ترس و اضطرابى است که انسان ها را به هر سو خواهد کشاند. ✅ ۲ - کوبندگى حوادث قیامت، هول انگیز و دهشت آور است. (ما القارعة . یوم یکون الناس کالفراش المبثوث) ▫ «یوم» ظرف براى فعل محذوفى است که وصف «القارعة» بر آن دلالت دارد; یعنى، «تقرع یوم...». ✅ ۳ - تشبیه وضع انسان ها در قیامت، به انبوه ملخ هاى پراکنده* (یوم یکون الناس کالفراش المبثوث) ▫ برداشت یاد شده، ناظر به این احتمال است که فَراش - چنان که فرّاء گفته است - به معناى ملخ هایى باشد که بر زمین گسترده شده، درهم مى لولند. گفتنى است که این معنا، تنها از فرّاء نقل شده است. ✅ ۴ - مردم در نخستین مراحل رستاخیز، سردرگم و حیرت زده خواهند بود. (کالفراش المبثوث) «مبثوث»، به معناى منتشر و متفرق است. «بَثَّ الغُبارَ»; یعنى، غبار را برانگیخت (قاموس). پراکندگى و افشانده بودن، نشانگر آشفتگى و پریشان حالى است. 🔅🔅🔅 القارعة ٥ ✅ وَ تَکُونُ‌ الْجِبَالُ‌ کَالْعِهْنِ‌ الْمَنْفُوشِ‌ ▫ «الْعِهْنِ»: پشم. پشم رنگ شده. «الْمَنفُوشِ»: زده شده. حلاّجی شده. ✅ ۱ - کوه ها در قیامت، مانند پشم هاى رنگارنگى خواهند شد که حلاجى شده و از هم باز شده باشد. (و تکون الجبال کالعهن المنفوش) ▫ «عهن»، به معناى پشمى است که با رنگ هاى گوناگون رنگ آمیزى شده باشد. برخى گفته اند: به هر پشمى «عِهْن» گفته مى شود. ▫ «نَقْش»; یعنى، بازکردن و کشیدن پشم تا آن جا که اجزاى آن از هم بگسلد. (لسان العرب) ✅ ۲ - کوبندگى حوادث قیامت، تمام کوه ها را متلاشى کرده، ذرّات رنگارنگ آنها را درهم خواهد آمیخت. (ما القارعة . یوم ... تکون الجبال کالعهن المنفوش) ✅ ۳ - کره زمین، عرصه برپایى قیامت (یوم ... و تکون الجبال) ✅ ۴ - اجزاى تشکیل دهنده کوه ها، داراى رنگ هاى گوناگون است. (و تکون الجبال کالعهن المنفوش) ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت10: نکات تفسیری آیه 6و7سوره القارعه القارعة ٦ ✅ فَأَمَّا مَنْ‌ ثَقُلَتْ‌ مَوَازِينُهُ‌ ▫ «ثَقُلَتْ»: سنگین گردید. ▫ «مَوَازِینُ»: جمع میزان، ترازوها. جمع بستن آن برای تعظیم است. یا جمع موزون، کشیده‌ها و سنجیده‌ها. یعنی اعمال انسان ✅ ۱ - برخى از مردم در قیامت، داراى کردارى سنگین و ارجمند در پیشگاه خداوند (فأمّا من ثقلت موزینه) ▫ به وزنه هایى که با آن متاع را مى سنجند و نیز به ابزار سنجش هر چیز، «میزان» گفته مى شود (برگرفته از لسان العرب). سنگینى وزنه ها در قیامت، بیانگر سنگینى اعمال است که به تناسب ماهیت آنها، مراد ارج و بهاى فراوان آنها خواهد بود. ✅ ۲ - اعمال نیک انسان، در قیامت سنجیده خواهد شد. (فأمّا من ثقلت موزینه) ✅ ۳ - هر یک از رفتارهاى انسان، داراى مقیاسى مخصوص براى ارزیابى در قیامت (فأمّا من ثقلت موزینه) ▫ «موازین» یا جمع «میزان» است و یا جمع «موزون» (کشّاف). در صورت اول، ناظر به تفاوتِ میزان هر عمل با میزان دیگر اعمال و عقاید است. برخى آن را ناظر به افرادى دانسته اند که مورد محاسبه قرار خواهند گرفت. (مفردات راغب) ✅ ۴ - فرجام انسان در قیامت، وابسته به رفتار او است. (فأمّا من ثقلت موزینه) این آیه از «ثقل موازین» در کردار نیک و آیات بعد از «خفّت» آن در کردار بد، سخن گفته است. بنابراین خوبى و بدى کردار، در فرجام اخروى دخیل است. ✅ ۵ - مرحله سنجش اعمال، پس از تخریب کوه ها و گذشت دوران سرگردانى مردم در قیامت است. (یوم یکون الناس کالفراش ... و تکون الجبال کالعهن المنفوش . فأمّا من ثقلت موزینه) حرف «فاء» در «فأمّا» بیانگر نکته یاد شده است. 🔅🔅🔅 القارعة ٧ ✅ فَهُوَ فِي‌ عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ ▫ «عِیشَةٍ»: زندگی. «رَاضِیَةٍ»: رضایت بخش. یعنی زندگیی که صاحب آن بدان راضی و از آن خوشنود است ✅ ۱ - صاحبان کردار گران قدر، پس از سنجش اعمال در قیامت، از زندگانى رضایت مندى برخوردار خواهند شد. (فهو فى عیشة راضیة) ▫ «عیشة»; یعنى، نوعى زندگانى (لسان العرب). توصیف آن به «راضیة» (برخوردار از رضایت)، به اعتبار وجود رضایت کامل در آن است. چنین وصفى در حقیقت، با «مرضیة» به یک معنا است. ✅ ۲ - خشنودى کامل انسان در قیامت، در گرو ارزشمندى کردار او در دنیا است. (فأمّا من ثقلت موزینه . فهو فى عیشة راضیة) ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom