☑️ ثواب استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام صادق علیه السلام
@rahighemakhtoom
#استاد_علی_صفایی_حائری(عین.صاد)
💢عمل صالح ادامه #عشق به حق
⏹مؤمن براى انتخاب شكلهاى مبارزهاش، ملاكهايى دارد و نورهايى دارد. هدف او و شرايط او و دشمن او شكل مبارزه او را مشخص مىكنند.
⏪1. گاهى هدف ايجاد رعب است، گاهى كنار زدن يك فرد است و گاهى عالىتر، تا سطح شكوفا كردن استعدادهاى انسانى.
چون او به منابع انسانى بيش از منابع زيرزمينى مىانديشد به شكوفايى و بارورى آنها همت گماشته است. هر چقدر هدف حكومتى بالاتر بيايد، هر چقدر از امنيت و رفاه، از پاسدارى و پرستارى فراتر برود، ناچار شكل مبارزه پيچيدهتر مىشود.
⏪2. همينطور دشمن و طرف مبارزه در شكل مبارزه اثر مىگذارد.
⏪3. همانطور كه شرايط و موقعيتها در شكل آن اثر دارند. مىبينيم كه #ابوذر فريادگر است اما نه در زمان ابوبكر و عمر، بلكه در زمان عثمان كه خلق به خستگى رسيدهاند و به وازدگى دست دادهاند. و مىبينيم كه ابوذر فريادگر است نه ديگران، كه ابوذر زبانش تيز شده و حمايت گرديده است؛ چون آسمان بر راستگوتر از ابوذر سايه نينداخته.
🔹#صبر و سازندگى و رشد دادن و عمل صالح و رشد كردن، ادامه #ايمان هستند و دنباله عشق به حق. #عاشق، بيكار نيست.
هر كس به حق رسيد، به حق مىرساند. درخت زنده، شاخ و برگ و ميوه دارد. به حرف آنهايى كه مىگويند دلت پاك باشد، فريب مخور. دلِ پاك، عملِ پاك مىسازد. درخت زنده بار مىآورد، مگر اين طور نيست؟و عاشق حق از يك سو عمل مىآورد و شاهكار مىآفريند و از يك سوى ديگر همراه و همكار؛ چون در راه، درگيرىهايى هست كه به تنهايى نمىتوان با آنها روبهرو شد.
⏹و عاشق حق به اندازه عشقش شكيبايى دارد و #صبر و #استقامت. آنچه صبر و سازندگى و عمل را پايه مىگذارد، #ايمان است و حب اللّه است، كه: «وَالَّذينَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبَّاً للّه ».
استاد علی صفایی حائری کتاب رشد ص ۵۷
🔅🔅🔅
☑️ ثواب استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام صادق علیه السلام
@rahighemakhtoom
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔹 آن که منتظر راستین امام عصر (عج) است، بر اثر تخلق به اخلاق الهی گرد حرام نمی گردد و جانش به گرد معصیت غبار نمی گیرد و می کوشد در انجام دادن واجب و دوری از معصیت که در رأس آموزش های فرعی اسلام است، قصور و تقصیر روا ندارد.
🔹 واجبات را عمل و از حرام ها دوری کند و فراخور توان خویش به انجام دادن مستحب و ترک مکروه نیز اهتمام ورزد؛ و چون چنین کند، مطلوب مولای خویش را به انجام رسانیده و مستحق عنایت خاص و نگاه تشریفی امام خویش و سایر عترت طاهره (علیهم السلام) خواهد شد.
📚 امام مهدی موجود موعود ص 186
@rahighemakhtoom
✅یک آیه یک نکته:
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
و موسی به قومش گفت: ای قومِ من، شما به خاطر اینکه گوساله را برای پرستیدن انتخاب کرده اید قطعا به خود ظلم نموده اید. پس توبه کنید و به سوی خالقتان برگردید. پس خودتان را بکشید. این کار شما نزد خالقتان برایتان بهتر است، پس خدا توبه شما را پذیرفت، قطعا او همان توبه پذیر مهربان است. (#سورة_البقرة، آیه ۵۴)
☘☘☘
📌برداشت از آیه ۵۴ #سوره_بقره
مرحله #توبه
#سالک الی اللّه در مرحله #توبه اول باید به #ظلم هایی که به خود کرده اقرار کند و آنچه در دل خود از بت پرستیها و دیگران پرستیها، انجام داده پشیمان شود و بلکه #نفسانیت خود را از بین ببرد تا پروردگارش که تواب و #مهربان است #توبه او را بپذیرد...
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_اعلی
#سوره_اعلی
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 20 : پیام ها ی تفسيری آیه 11سوره اعلی
✅ وَ يَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى
🔹 «یَتَجَنَّبُهَا»: به ترک آن خواهد گفت. از آن کنارهگیری خواهد کرد. ضمیر (هَا) به (الذِّکْری) برمیگردد.
🔹 «الأشْقی»: بدبختترین. بدبیارترین. یعنی کسی که اندرز قرآنی و قوانین الهی را در گوش نگیرد، بدبختترین مردم است.
✅ ۱ - تنها کسانى خود را از تذکرات قرآن، دور نگه مى دارند که تیره بخت تر از دیگران و گرفتار دشوارترین فرجام اند. (و یتجنّبها الأشقى)
🔹 «أشقى» اسم تفضیل از ماده «شقاوت» است. ریشه اصلى این کلمه بر سختى کشیدن دلالت دارد و نقطه مقابل سهولت و سعادت است (مقاییس اللغة). ذکر این کلمه - خالى از قید زمان و مکان و متعلق - سبب شده است که بر هر نوع تیره بختى در دنیا و آخرت، قابل تطبیق باشد. آیه بعد، نوع اخروى آن را بیان داشته است.
✅ ۲ - مخالفان قرآن، با زحمت خود را از تأثیر تذکّرات آن، دور نگه مى دارند. (و یتجنّبها)
🔹 باب تفعّل - که فعل «یتجنّب» از آن باب است - بر تکلّف دلالت دارد. این فعل بیان گر آن است که تذکرات قرآنى، با فطرت انسان ها ملایمت و مناسبت کامل دارد; به گونه اى که مخالفان، باید براى دور ماندن از تأثیرات آن، خود را به زحمت اندازند.
✅ ۳ - قرآن، داراى تأثیرى قطعى بر هر کس که خود را از تذکّرات آن محروم نسازد. (و یتجنّبها الأشقى)
🔹 گزینش فعل «یتجنّب» (کناره گیرى مى کند)، نشانگر این نکته است که آنچه مانع تأثیر قرآن در مخالفان است، کناره گیرى آنان است; نه ناتوانى قرآن از تأثیر در مردم.
✅ ۴ - محرومان از خشیت الهى، شقى ترین افراداند. (من یخشى ... الأشقى)
🔹 تقابل دو گروه «اهل خشیت» و «اهل شقاوت»، بیانگر این است که در نگاه قرآن، «شقاوت» نیز مانند «خشیت»، حالتى نفسانى و هر یک ملازم با نبود دیگرى است.
✅ ۵ - خداترسان و پندپذیران، سعادتمنداند. (سیذّکّر من یخشى . و یتجنّبها الأشقى)
🔹 این آیه با آیه قبل، داراى «احتباک» (از وجوه بلاغت) است; یکى از «خشیت» سخن گفته و دیگرى از «شقاوت» و بیان نقطه مقابل هر یک را به قرینه بودن دیگرى موکول کرده است; بدین معنا که اهل خشیت، نقطه مقابل «شقاوت»; یعنى، سعادت را دارند و اهل «شقاوت» گرفتار نقطه مقابل «خشیت»; یعنى، گستاخى هستند.
✅ ۶ - شقاوتمندان، در برابر خداوند و پیام هاى قرآن، گستاخ و بى پروایند. (سیذّکّر من یخشى . و یتجنّبها الأشقى)
✅ ۷ - پیامبر(ص)، تا زمانى موظف به ابلاغ قرآن به مخالفان است که آنان، راه هاى آگاهى به آن را بر خود نبسته اند. (فذکّر ... سیذّکّر من یخشى و یتجنّبها الأشقى)
🔹 منافع تذکر - که در این دو آیه بیان شده است - یکى پندپذیرى اهل خشیت و دیگرى بروز عکس العمل اهل شقاوت است. از آن جا که واکنش شقاوتمندان، اعراض بوده و تذکر مجدد به آنان سودى ندارد، تکلیف «فذکّر» نیز ساقط مى گردد.
✅ ۸ - تیره بختان در روى گردانى از تعالیم قرآن، درنگى نکرده و شتابزده خود را از آن دور مى سازند. (سیذّکّر ... و یتجنّبها الأشقى)
🔹 فعل «سیذکّر» در آیه قبل، تصمیم اهل خشیت بر پذیرش تذکرات قرآن را، به دور از شتاب زدگى و همراه با درنگ و تأمل، معرفى کرد و در این آیه فعل «یتجنّب» - بدون حرف «سین» - درباره شقاواتمندان آمد تا بر عجولانه بودن واکنش آنان دلالت کند.
✅ ۹ - شقاوت، داراى مراتب است. (الأشقى)
🌴🌴🌴
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_اعلی
#سوره_اعلی
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 21 : پیام ها ی تفسيری آیه 12سوره اعلی
✅ الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى
🔹 «یَصْلی»: وارد آتش میگردد و بدان میسوزد
🔹 «الْکُبْری»: بزرگترین.
✅ ۱ - کسانى که از تذکرات قرآن، فاصله گرفته، آن را نپذیرند، به بزرگ ترین و سوزان ترین آتش ها، گرفتار شده و در آن باقى خواهند ماند. (و یتجنّبها الأشقى . الذى یصلى النار الکبرى)
🔹 زجاج گفته است: «صلى»; یعنى، ملازم و همراه شد (لسان العرب) و «صلى النار»; یعنى، حرارت آتش را به سختى چشید. (قاموس). «کبرى»; یعنى، بزرگ تر و بزرگى آتش به گستردگى و افروخته تر بودن آن است.
✅ ۲ - آتش آخرت، بسى دامنه دارتر و سوزاننده تر از آتش دنیا است. (النار الکبرى)
🔹 مراد از «النار الکبرى» ممکن است تمام آتش هاى آخرت باشد. در این صورت سنجش آن با آتش دنیا، مورد نظر خواهد بود.
✅ ۳ - فرجام شقاوتمندان، گرفتارى به آتش دوزخ است. (و یتجنّبها الأشقى . الذى یصلى النار الکبرى)
✅ ۴ - پذیرش تذکرات قرآن و خشیت و هراس در برابر خداوند، مایه رهایى از آتش دوزخ (سیذّکّر من یخشى . و یتجنّبها الأشقى . الذى یصلى النار الکبرى)
🌴🌴🌴
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_اعلی
#سوره_اعلی
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 22 : پیام ها ی تفسيری آیه 13سوره اعلی
✅ ثُمَ لاَ يَمُوتُ فِيهَا وَ لاَ يَحْيَى
🔹 «لا یَمُوتُ ...»: مراد این است که شخص دوزخی در میان مرگ و زندگی دست و پا میزند.
✅ ۱ - گرفتاران آتش دوزخ، هرگز نخواهند مرد. (ثمّ لایموت فیها)
✅ ۲ - براى اهل دوزخ، مرگ مطلوب تر از وضع موجود آنان است. (ثمّ لایموت فیها)
✅ ۳ - اهل دوزخ، هرگز لذت زندگى را نخواهند چشید. (و لایحیى) مراد از نفى حیات - به قرینه «لایموت» - نفى حیات مطلوب است.
✅ ۴ - باقى ماندن جهنمیان، در حالتى که نه مرگ است و نه زندگى نامیده مى شود، از سوختن در آتش براى آنان دشوارتر است. (ثمّ لایموت فیها و لایحیى)
🔹 حرف «ثمّ»، براى تراخى رتبى است و بیان مى کند که آنچه بعد از آن آمده، در مقایسه با قبل از آن قابل توجّه تر است.
✅ ۵ - آتش دوزخ، عذابى جاودانه است و اهل شقاوت در آن مخلّداند. (ثمّ لایموت فیها و لایحیى)
🔹 مراد از «لایحیى»، نفى حیات مطلوب است که نجات از آتش، مصداق بارز آن مى باشد. در این صورت قید «فیها»، اختصاص به «لایموت» خواهد داشت. بنابراین دوزخیان، نه در آتش مى میرند و نه از آن بیرون مى آیند.
🌴🌴🌴
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_اعلی
#سوره_اعلی
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 23 : پیام ها ی تفسيری آیه 14سوره اعلی
✅ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى
🔹 «قَدْ أَفْلَحَ»: قطعاً نجات یافته است و رستگار گردیده است. «تَزَکّی»: خود را پاکیزه داشت. زکات داد
✅ ۱ - انسان هاى پاک، درست کار و تلاش کننده در مسیر رشد و کمال، اهل نجات اند و به هدف اصلى دست یافته، همواره در خوبى خواهند ماند. (قد أفلح من تزکّى)
🔹 «فلاح»; یعنى، ظفر یافتن و دستیابى به مقصود (مفردات راغب) و نیز به معناى «فوز»، «نجات» و «باقى ماندن در خیرات» است (قاموس).
🔹 فعل «تزکّى» از باب تفعل است و بر تکلّف (تلاش براى تزکیه) دلالت دارد. این فعل از مشتقات «زکاء» یا «زکاة» است. «زکاة»; یعنى، درستى و درستکارى (مصباح) و به دست آوردن چیزى که مایه پاکى شود (مفردات)
🔹 و «زکاة»; یعنى، پاکى، رشد و نموّ، برکت و ممدوح بودن. (نهایه ابن اثیر)
✅ ۲ - مردمان تذکّرپذیر و اهل خشیت، انسان هایى پاک، و رستگارند. (سیذّکّر من یخشى ... قد أفلح من تزکّى)
🔹 مصداق مورد نظر از «من تزکى» - به قرینه آیات پیشین - همان مصادیق «من یخشى» است.
✅ ۳ - کسانى که انفاق کرده و زکات مال خود را ادا کنند، انسان هایى صالح و نجات یافته اند. (قد أفلح من تزکّى)
🔹 برخى از لغت دانان، فعل «تزکّى» را به معناى «تصدق» مى دانند. (لسان العرب)
✅ ۴ - خودسازى و پاک سازى خویش از وابستگى به دنیا، مایه نجات و صلاح است. (قد أفلح من تزکّى)
🔹 تزکیه در آیه - به قرینه «بل تؤثرون الحیاة الدنیا» در آیه بعد - شامل پاکى از علاقه به دنیا نیز مى باشد.
🌴🌴🌴
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_اعلی
#سوره_اعلی
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 24 : پیام ها ی تفسيری آیه 15سوره اعلی
✅ وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى
🔹 «إسْمَ»: نام. مراد از یاد کردن نام خدا، یاد خدا در دل و ذکر او به زبان است
🔹 «صَلّی»: نماز گزارد. خشوع و خضوع کرد . «ذَکَرَ ... فَصَلّی»: الله اکبر را بگوید و به نماز ایستد.
✅ ۱ - به زبان آوردن نام خداوند، درست کارى و مایه نجات است. (قد أفلح من ... و ذکر اسم ربّه)
🔹 ذکر دو نوع است: ذکر با قلب و ذکر با زبان (مفردات راغب) و مراد از آن در آیه شریفه - به قرینه کلمه «اسم» - ذکر با زبان است.
✅ ۲ - ذکر اوصاف خداوند و توجّه همیشگى به آنها، از آثار تزکیه است. (تزکّى . و ذکر اسم ربّه فصلّى)
🔹 شناخت اسم، بدون شناخت مسمّى حاصل نمى شود (مفردات راغب) و نمى توان تکلم به الفاظى را که ذهن براى آن معنایى تصور نکرده است، «ذکر اسم» نامید. بنابراین یاد نام هاى خداوند، ملازم با یاد محتواى آنها است که بر ویژگى هاى او دلالت دارند. عطف این آیه بر «تزکّى» در آیه قبل، بیانگر مقدمه بودن تزکیه براى «ذکر اسم» است.
✅ ۳ - توجّه به جلوه هاى ربوبیت خداوند، وادارسازنده انسان به عبادت و ذکر خدا و جارى ساختن نام او بر زبان است. (و ذکر اسم ربّه)
✅ ۴ - لزوم ذکر نام خدا پیش از نماز (ذکر اسم ربّه فصلّى)
✅ ۵ - به جا آوردن نماز پس از ذکر نام خداوند، مایه رستگارى است. (قد أفلح من ... ذکر اسم ربّه فصلّى)
✅ ۶ - یاد نام و اوصاف خداوند، سوق دهنده انسان به عبادت و نماز است. (و ذکر اسم ربّه فصلّى)
✅ ۷ - نمازگزاران، در صورتى رستگاراند که از تزکیه و یاد خدا برخوردار باشند. (قد أفلح من تزکّى . و ذکر اسم ربّه فصلّى)
✅ ۸ - ذکر نام خدا و روى آوردن به نماز، نشانه پندپذیرى از قرآن، ترس از خداوند و مایه دورى از آتش دوزخ است. (سیذّکّر من یخشى . و یتجنّبها الأشقى . الذى یصلى النار ... قد أفلح من ... فصلّى)
✅ ۹ - نماز، یاد خداوند و ذکر نام او است. (و ذکر اسم ربّه فصلّى)
🔹 حرف «فاء» ممکن است بر ترتیب بین یاد خدا و نماز دلالت کند و نیز مى تواند تفصیل پس از اجمال باشد. در صورت دوم، نماز مصداق بارز یاد خدا خواهد بود. برداشت یاد شده، ناظر به این احتمال است.
🌴🌴🌴
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
#خیر_حقیقی
#آزاد_اندیشی
#رهایی_از_بند
📌موانع فهم قرآن در بیان مفسر بزرگ قرآن کریم #آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📃 فهمیدن قرآن، احكام دین، دستورات الهی و معارف اسلامی لذیذ هست، ولی مانعی دارد؛ زرق و برق دنیا، جاه دنیا، مقام دنیا، تعریف و تمجید دنیا و محرومیت های دنیا اینها مانع است. هم داشتن مانع است و هم نداشتن؛ آن كه دارد مغرور و فریب خورده است، آن كه ندارد محزون و غمگین است، یا مغرور است یا مغموم، در هر دو حال توان یادگرفتن ندارد. ما قبل از هر چیز باید دست و بال قلبمان را از این غل ها باز كنیم. یك انسان بسته در قفس دیدگاهش محدود است، او فقط در و دیوار قفس را می بیند. هر روز ممكن است این قفس را رنگ كنند، آن مرغ هایی كه بیرون در فضای باز پرواز می كنند، این مرغ اسیر در قفس را سرزنش می كنند كه قفس رنگ كردن ندارد! ما كه در قفس دنیاییم، هر روز داریم دنیا را رنگ می كنیم؛ آنها به ما می خندند كه قفس رنگ كردن، كار آدم عاقل نیست.
📃 برای اینكه دست و بالمان باز بشود، باید پیام كسانی را كه آزاد اندیش اند بشنویم. قرآن كریم پیام مردم آگاه اعم از زن و مرد را چنین بیان می کند: هم زنان آگاه، هم مردان آگاه! می فرماید وقتی قارون با آن زیورش از منزل بیرون آمد، افراد ناآگاه می گفتند ﴿یا لَیتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِی قارُونُ﴾؛[1] ای كاش ما هم مثل قارون از تمكن مالی برخوردار بودیم، این حرف افراد ناآگاه؛ اما ﴿وَ قالَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَیلَكُمْ ثَوابُ اللّهِ خَیرٌ﴾[2] فرمود طبقه آگاه از برادران و خواهران، آنها به طبقه ناآگاه می گفتند وای بر شما! زر و زیور قارون خیر نیست، ثواب خدا خیر است. ثواب یا از «ثوب» است یعنی پارچه، انسان كاری كه انجام می دهد كه با او پارچه می بافد بعد همان پارچه را می پوشد، چه اینكه هر كاری كه انجام می دهد مثل آن است كه درختی را آبیاری كند، میوه همان درخت را می چیند.
اگر باغ خار است خود كشته ای ٭٭٭ وگر پرنیان است خود رشته ای[3]
آن جا هیچ كسی را پارچه نمی دهند، لذا یك عده در قیامت برهنه محشور می شوند، پارچه را انسان باید با تار و پود اعمال خود فراهم بكند، «ثوب» را همین جا باید ببافد، این در صورتی است كه ثواب از «ثوب» باشد.
📃 اما اگر ثواب با همان ریشه لغوی «مثاباً» و «مثابةً» باشد كه خدا می فرماید ﴿وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیتَ مَثابَةً لِلنّاسِ﴾[4] ما كعبه را برای مردم «مثابه» یعنی مرجع قرار دادیم، ثواب مرجع است، جایی است كه انسان به او بر می گردد، ما به او رجوع میكنیم و مهمان همان خواهیم بود؛ هر كسی به محصول كار خود برمی گردد. ذات اقدس الهی در قرآن كریم می فرماید مردم آگاه اعم از زنان و مردان، به طبقه ناآگاه می گفتند ﴿وَیلَكُمْ ثَوابُ اللّهِ خَیرٌ﴾. خب اگر این حال شد، یعنی ما فهمیدیم آنچه كه پیش خدا هست عزیز است خیر است و زرق و برق دنیا وسیله ای بیش نیست که برای ما است نه ما برای او، این مانع را برطرف می كنیم، با اشتیاق درس می خوانیم، با اشتیاق درس می گوییم، با اشتیاق كتاب مطالعه می كنیم، با اشتیاق كتاب می نویسیم، خود را از بند می رهانیم و دیگران را هم آزاد می كنیم. تنها مانع علم همین دست و و پا گیری این مقامات دنیاست یا زرق و برق دنیاست یا القاب است یا مدرك هست یا جاه است یا شهرت است، همه اینها مانع است.
[1]. سوره قصص، آیه79.
[2]. سوره قصص، آیه80.
[3]. شاهنامه فردوسی، فریدون، بخش20.
[4]. سوره بقره، آیه125.
📚 سخنرانی در جامعة الزهرا
تاریخ: 1374/02/12
🌴🌴🌴
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(149)
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_حمد
#تفسیر
#تسنیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين
(آیه 7،سوره حمد)
📌 گزيده تفسير
◽ صراط مستقيمى كه مطلوب عبد سالك است، راه كسانى است كه خداى سبحان به آنان نعمتهاى معنوى عطا كرده است و آنان نه مورد غضب خدايند و نه گمراه.
◽ اينان همراه پيامبران، صديقان، شهيدان و صالحانند كه خداوند نعمت نبوت، صدق، شهادت و صلاح را به آنان بخشيده و بهترين همسفران رهپويان صراط مستقيم هستند.
◽ صراط مستقيم يكى بيش نيست كه هدايت شدگان، آن را به استقامت مى پيمايند و ديگران گژراهه مى روند؛ در نظام هستى چند راه وجود ندارد و هرگز كجراهه آفريده نشده است و از اين رو اگر انسان گمراه نبود، نه كجراهه اى بود و نه ضلالت و غضب.
◽ از سوى خداوند جز خير نازل نمى شود و غضب و گمراه ساختن او كيفرى است، نه ابتدايى.
🌴🌴🌴
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(150)
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_حمد
#تفسیر
#تسنیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين
(آیه 7،سوره حمد)
📌 تفسير
▫ انعمت: ماده ن ع م مشتقات فراوانى دارد كه به اصل واحدى باز مى گردد و معناى آن اصل واحد خوشگوارى زندگى و نيكو بودن حال طيب العيش و حسن الحال ) است و در مقابل آن بؤ س است كه به معناى مطلق شدت و تنگناست و چون ضر، يعنى شرى كه متوجه شى ء مى شود از مصاديق بؤ س است و موجب سلب آن گوارايى و زوال نيكويى است گاهى در مقابل نعمت به كار مى رود: و لئن اءذقناه نعماء بعد ضراء مسته ليقولن ذهب السيئات عنى (سوره هود، آيه 10) و گرنه ضر در مقابل نفع است.
▫ نعمة بر وزن فعلة، اسم نوع است و بر نوع خاصى از نعمت دلالت مى كند و مصاديق آن فراوان و گوناگون است: و ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها (سوره نحل، آيه 18)، و اءسبغ عليكم نعمه ظاهرة و باطنة (سوره لقمان، آيه 20) و نعمة بر وزن فعله مصدر است و مانند نعومة به معناى نيكويى حال است: و زروع و مقام كريمَ و نعمة كانوا فيها فاكهين (سوره دخان، آيات 26 27) ذرنى و المكذبين اءولى النعمة و مهلهم قليلا (سوره مزمل، آيه 11)
▫ انعام كه به معناى ايصال نعمت به غير است، تنها در مواردى به كار مى رود كه دريافت كننده نعمت با شعور باشد؛ با اين كه آنچه به موجود فاقد شعور مى رسد و ملايم طبع آن است نيز نعمت است. سر اين اختصاص آن است كه موجود متنعم با شعور قدرت تشخيص امور سودمند از زيانبار را دارد و غير او فاقد چنين تميز و تشخيصى است. (التحقيق، ج 12، ص 178؛ الميزان، ج 11، ص 81)
🌴🌴🌴
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
نساء 51.mp3
15.56M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی
#تفسیر_عمومی
#سوره_نساء
#جلسه 50
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی
▪️با هشتگ #استاد_رنجبر در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید.
🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
☑️ ثواب استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام صادق علیه السلام
@rahighemakhtoom
#استاد_علی_صفایی_حائری(عین.صاد)
📌 عوامل رشد
🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
#استاد_علی_صفایی_حائری(عین.صاد)
📌 عوامل رشد
آنها كه در راهاند و همكارند، يكديگر را سفارش مىكنند بر حقى كه به دست آوردهاند و بر صبرى كه بايد به دست بياورند، اين نقش يك نقش سفارشى و اضافى بر نقش ثابت ايمان و عشق است.
آيه از نقش ايمان در سازندگى به طور كلى صحبت كرد، كجا؟ در كلمه «وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» و اين است كه به يك مسأله عالىتر اشاره مىكند و آن نقش سفارش و تواصى و گفتوگوى همراهان و همكاران است.
بر حساب طبيعى بايد بگوييم:
آنها كه به حق مىرسانند و آنها كه شكيبايى مىآفرينند، نه آنها كه بر حق و صبر سفارش مىكنند، اما بر اساس يك ديد دقيقتر كه سازندگى و شكيبايى را از آثار ايمان مىبيند، اين گونه تعبير نمىكند، بلكه تعبير عوض مىشود؛ «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ»، به حق يكديگر را سفارش مىكنند، «وَ تَواصَوا بِالصَّبر» و به صبر يكديگر را مىخوانند.
اين تواصى يك عامل ديگرى است كه ته مانده استعدادها را به جريان مىاندازد.
آنچه از خسارت كلى انسان جلوگيرى مىكند و آنچه كه تمام رشد را به دست مىدهد دو عامل است؛ يكى ايمان كه زيربناى كار و همكار و استقامت در كار است و آفريدگار اين هر سه و ديگرى مؤمن است
كه با تذكرها و تواصىها، غفلتها را مىسوزاند و استعدادها را به جريان مىاندازدو اين تذكر و سفارش، تنها پس از اين زمينه ايمان و عشق مفيد است، كه: «فَذَكِّر فَاِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤمِنين ».
جرقهها هنگامى مفيد هستند كه سوختها متراكم و فشرده باشند. هنگامى كه چند قطره بنزين متراكم بشود و در جاى خود بنشيند، با يك جرقه بارهاى سنگين را به حركت مىاندازد و به مقصد مىرساند، اما يك درياى بنزين رها و آزاد بر فرض بسوزد، كارى از پيش نمىبرد و يك دنيا جرقه بر فرض بزند، حركتى نمىآورد.
تذكرها و سفارشها و جرقهها براى مؤمنها و فشرده شدهها و به راه رسيدهها مفيد است و آنها را پيش مىبرد؛ «فَذَكِّرْ فَاِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤمِنين». يادآورى براى اينها سود مىدهد و ته مانده استعدادها را به جريان مىاندازد.
استاد #علی_صفایی_حائری کتاب رشد ، ص 54
🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
✅ یک آیه یک نکته:
وَ ظَلَّلْنا عَلَيْکُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوي کُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ(57)
و ابر را بر شما سایبان قرار دادیم و «من» [ شیره مخصوص و لذیذ درختان ] و «سلوی» [ مرغان مخصوص شبیه کبوتر ] را بر شما فرستادیم ( و گفتیم: ) «از نعمتهای پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم بخورید!» ( ولی شما کفران کردید! ) آنها به ما #ستم نکردند بلکه به خود #ستم می نمودند.
برداشت از آیه ۵۷ #سوره_بقره
📌 #ظلم به نفس
پروردگار متعال همه گونه نعمت به انسان داده و به هیچ وجه به کسی #ظلم نکرده و سر سوزنی #ظلم در ذاتش نبوده بلکه #انسان است که خودش به خودش #ظلم می کند و از راهنمایی های صد در صد صحیح الهی سرپیچی می نماید...
@rahighemakhtoom
حضرت آیت الله #جوادی_آملی
📌 زنجیرِ آداب و عادات باطل
📁 آيه «إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلاً فَهِي إِلَي الْأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ» ... لازم نيست غل آهني باشد، همان خوي استكباري، همان «مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ» و مانند آن، اين سدّي است، اين ها گذشته را نميبينند، آينده را نميبينند؛ يك انسان خودمدار همين است.
📁گرچه در قيامت به اين صورت در ميآيند كه «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٭ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ»، اما در دنيا همين رذايل اخلاقي ميتواند غُل باشد.
📁اگر در بخشي از آيات قرآن كريم دارد «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَي قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»، بعضي از دلها واقعاً قفل است، حرف در آنها اثر نميكند؛ اين حقيقت است، مجاز نيست... فرمود واقعاً قلب يك عدّه قفل است، حرف در آنها اثر نميكند ...
📁يا «كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَي قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ»؛ یك وقت انسان دستش با خاك و امثال خاك آلوده است رِيْن ميگيرد، غبار ميگيرد، چرك ميگيرد؛ يك وقت گناه، قلب را آلوده ميكند، چركين ميكند ...
📁در سوره مبارکه «اعراف» گذشت كه انبياء آمدند تا دست و پاي مردم را باز كنند، مخصوصاً وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) ... «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِندَهُمْ فِي التَّورَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ»
📁آن قوانين و آداب و عادات باطلِ دست و پاگير، اين غُل روي گردن اينهاست، انبياء آمدند اين را بردارند.
📼 درس تفسیر قرآن /سوره یس، آیات 13 الی 22
🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
#مثالهای_قرآن 10
#مثال
#مثل
#تمثیلات
#آیت_الله_مکارم_شیرازی
#منافقان
#تمثیلات_قرآنی
🔅🔅🔅
📌 مثال منافقان 1
▪ اولین مثالی که موضوع بحث ماست، آیه 17 و 18 سوره بقره است:
خداوند متعال در این دو آیه چنین میفرماید: «مثلهم کمثل الذی استوقد نارا فلما اضات ما حوله ذهب الله بنورهم و ترکهم فی ظلمات لایبصرون صم بکم عمی فهم لایرجعون».
◽ مثل آنان (منافقان) همانند کسی است که آتشی افروخته (تا در بیابان تاریک، راه خود را پیدا کند)؛ ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانی میفرستد و) آن را خاموش میکند و در تاریکهای وحشتناکی که چشم کار نمیکند، آنها را رها میسازد، آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) باز نمیگردند!
📐 دور نمای بحث
در این آیه سخن از منافقان است که خود را در پس پرده نفاق پنهان ساختهاند؛ اما سرانجام پرده نفاقشان دریده میشود و آنان رسوا میگردند.
▪ منافقان به انسانی تشبیه شدهاند که تنها در بیابانی تاریک، سرگردان است و میکوشد به روشنی آتشی راه نجات پیدا کند؛ اما راه به جایی نمییابد و همچنان در سرگردانی و تاریکی بیابان تنها میماند.
⏪ ادامه دارد...
🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
#مثالهای_قرآن 11
#مثال
#مثل
#تمثیلات
#آیت_الله_مکارم_شیرازی
#منافقان
#تمثیلات_قرآنی
🔅🔅🔅
📌 مثال منافقان 2
📐 شرح و تفسیر آیه شریفه
«مثلهم کمثل الذی استوقد نارا فلما اضات ما حوله ذهب الله بنورهم و ترکهم فی ظلمات لایبصرون صم بکم عمی فهم لایرجعون».
▪ دو تفسیر برای آیه شریفه ذکر شده است:
نخست این که: مثل منافقان، مثل انسانهای گم گشته و سرگردان در بیابانی تاریک و مخوف است. فرض کنید مسافری شبانگاه از کاروان خود عقب میماند و در بیابانی تاریک، تنها گرفتار میشود. این مسافر نه نوری دارد نه روشنایی؛ نه دلیلی دارد و نه راهنمایی؛ نه جاده مشخصی پیدا میکند و نه قطبنمایی. از یک سو، ترس از دزدان و حیوانات درنده و از سوی دیگر ترس از هلاکت ناشی از گرسنگی و تشنگی او را به چاره اندیشی و تلاش وا میدارد. به جستجو میپردازد. مقداری هیزم فراهم میکند و آنها را آتش میزند، شعله آتش را بر بالای دست میگیرد و با شتاب به حرکت در میآورد. ناگهان وزش بادی تند شعلهاش را خاموش میکند، تا بخواهد هیزمی جمعآوری کند و شعلهای بیفروزد، اندک راهی را که برای نجات خود طی کرده بود، هدر میدهد و گم میکند.
▫ منافقان مانند این مسافر تنها و ره گم کرده و از راه دور ماندهاند. اینان در روشنایی زندگی در ظلمت و تاریکی قرار گرفتهاند. از قافله انسانیت و ایمان عقب ماندهاند. هیچ نشانه راهی ندارند. خداوند نور هدایت را از آنان گرفته و آنها را در تاریکی ترک نموده است.
▫ منافقان شخصیتهای دوگانه و دورویی دارند، ظاهری مسلمان و باطنی کافر؛ ظاهری صادق و باطنی ناراست؛ ظاهری مخلص و باطنی ریاکار؛ ظاهری امین و باطنی خیانت پیشه؛ ظاهری دوستانه و باطنی دشمن صفت و .... اینان از ظاهر پرفریب خود روشنایی آتشی پدید میآورند. خود را مسلمان نشان میدهند و از مزایای اسلام بهرهمند میگردند، ذبیحه آنان حلال محسوب میشود، آبروی آنها محفوظ میماند، اموال آنها محترم شمرده میشود، از حق ازدواج با مسلمانان
برخوردار میشوند و .... اینها، بهرههای اندکی است که از روشنی آن آتش در این زندگی کوتاه مادی خود به دست آوردهاند. با مرگ، این آتش خاموش میشود و روشنی آن از بین میرود (ذهب الله بنورهم) و خداوند آنان را در تاریکیهای قبر و برزخ رها میکند. آن جاست که درمییابند آن اسلام ظاهری و ایمان ریایی هیچ سودی برایشان ندارد.
▫ نتیجه آن که، این آیه شریفه و مثل رسا و روشن، تشبیهی است که در آن، «مشبه» منافقانند و «مشبه به» مسافر سرگردان در بیابان و «وجه شبه» حیرانی و سرگردانی و بی اثر بودن سعی و تلاشهای ظاهری آنان است.
⏪ ادامه دارد...
🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
#روز_تبلیغ_و_اطلاع_رسانی
#نماز_شب
#عمل
📌 عزم و جزم
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📂 ما یک سلسله مسئول و متولّی و نیرو داریم که متولّی اندیشه اند که کار حوزه و دانشگاه با همین پیش می رود؛ درس است، بحث است، سخن است، استدلال است، فهمیدن است و اینها. یک سلسله شئون و متولّی هایی داریم که مربوط به کار هستند، نه مربوط به فهم؛ انگیزه را اینها به عهده دارند نه اندیشه را. برابر تقسیم چهارگانه بدنی، در درون ما هم انسان ها به این چهار گروه تقسیم می شوند:
📂 گروه اول کسانی اند که اندیشه خوب دارند، خوب می فهمند؛ انگیزه خوب دارند، هم مسئول درک آنها سالم است و هم مسئول کارشان سالم است، اینها عالم باعمل اند، خوب می فهمند، خوب هم عمل می کنند؛ نه بیراهه می روند و نه راه کسی را می بندند. به دنبال بازی نیستند! نه خودشان در بازی هستند و نه کسی می تواند آنها را به بازی بگیرد؛ او می شود «عالم عادل».
📂 گروه دوم کسانی اند که مشکل علمی ندارند؛ خوب درس می گویند، خوب سخنرانی می کنند، خوب کتاب می نویسند، خوب کتاب می خوانند، خوب مقاله می نویسند، خوب رساله می نویسند؛ امّا مشکل عملی دارند که می شوند «عالم فاسق». اگر کسی بیراهه رفت، شما چه کاری با او می خواهید بکنید؟ می خواهید آیه بخوانید؟ این که خودش آیه گفته و نوشته و تفسیر کرده است! او مثل همان کسی است که ویلچری است، مار و عقرب را می بیند، ولی شما مدام به او عینک می دهی، ذرّه بین می دهی، تلسکوب و میکروسکوب می دهی، او که مشکل دید ندارد، بلکه مشکل رفتن دارد. تا معلوم نشود که درون ما چیست، کار را چه کسی به عهده دارد، می شود موعظه و موعظه هم که علم نیست. «اخلاق» زیر مجموع فلسفه است؛ علم هست و برهان هست و دقیق هست؛ موضوع دارد، محمول دارد، برهان دارد، باید او را معالجه کرد راه علاج آن هم گفتن نیست. الآن اینها که معتادند شما مدام آنها را نصیحت می کنید، در حالی که هر شب با یک تکه کارتن در کنار جدول می خوابد، چه چیزی می خواهی به او بگویی؟! بگویی که عاقبت این کار بد است، خطر دارد، ضرر دارد؟! او اصلاً در خطر دارد زندگی می کند! او که مشکل علمی ندارد، شما مدام دارید نصیحت می کنید؟! آن دستگاه تصمیم و عزم، فلج است.
📂 ما یک عزم داریم، یک جزم داریم و بین عزم و جزم به اندازه آسمان و زمین فاصله است؛ عزم یک متولّی دارد، جزم یک متولّی دیگر دارد، اراده و عزم و نیت و اخلاص یک سلسله امور خاص خودشان را دارند. تصوّر و تصدیق و جزم و برهان و قیاس و استدلال یک متولّی مخصوص دارند. ما را که می گویند مراقب باشید، مراقب چه باشیم؟ تا ندانیم که کجای ما درد می کند، مراقبت از چه داشته باشیم؟ اگر یک وقتی در درون خود یک مشکلی احساس کردیم، باید بدانیم که کدام پیچ وجود ما شُل شده؟ ما کدام مشکل را داریم تا باید مراقب باشیم؟
📂 این بیان نورانی امام عسکری (سلام الله علیه) که فرمود: «إِنَّ الْوُصُولَ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا یدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّیل»[1] که از غرر روایات اهل بیت (علیهم السلام) است، فرمود انسان باید به مقصد برسد و مقصد او هم «لقاء الله» است و این مقصد یک ره توشه می خواهد که زاد است که در سوره «بقره» مشخص فرمود: ﴿تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَی﴾[2] این زاد همان تقواست؛ امّا این راهی طولانی را پیاده رفتن سخت است، فرمود حالا که شما یک زاد و توشه ای همراه خود دارید، اما مَرکب می خواهید و آن مَرکب نماز شب است: «إِنَّ الْوُصُولَ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ» که به صورت حصر ذکر فرمود، «لَا یدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّیل»؛ «امتطئ» باب افتعال، «امتطئ»؛ یعنی «أخذ المطیه» مطیه؛ یعنی مَرکَب راهوار.[3] فرمود نماز شب یک مَرکَب راهواری است! کنار آن سجاده چهارتا قطره اشکی که انسان می ریزد، کارساز است؛ می داند که نه بیراهه باید برود و نه راه کسی را ببندد؛ نه خودش اهل بازی باشد و نه کسی بتواند او را بازی بگیرد. فرمود بدون مَرکَب این راه طولانی را چگونه می خواهی بروی؟! «إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا یدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّیل».
[1] . بحار الانوار(ط ـ بیروت)، ج75 ،ص380.
[2] . سوره بقره، آیه197.
[3] . مصباح المنیر، ج2، ص575.
📚 درس خارج فقه نکاح ـ جلسه 33
تاریخ: 1394/10/02
🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید.
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 202
پیام های حضرت #آیت_الله_جوادی_آملی به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی
#سروش_هدایت
#آیت_الله_جوادی_آملی
#اسلام_شناسی
#آموزه_های_اسلامی
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
🔅🔅🔅
📈 پيام به همايش چهره هاي درخشان عرفان بزرگداشت مرحوم قاضي(ره)
📐 عرفان سلطان معارف و مَلكه علوم بشري است؛ خواه دانسته هاي انسان به طبيعي و تجربي، رياضي و ذهني، فلسفي و عقلي، عرفاني و قلبي تقسيم شود و خواه به علم ابدان و علم اديان.
📜 سرّ اعتلاي عرفان نسبت به دانش هاي ديگر آن است كه در آنها مفهوم به دست مي آيد و در عرفان مصداق مشهود مي گردد و متن دين تحقق مي يابد. برخي از اصحاب معرفت چنين گفته اند: «هر علمي كه آن به تحصيل و كسب در دنيا حاصل شود، آن علم ابدان است و آن علم كه بعد از مرگ حاصل شود، آن علم اديان است...؛ نور چراغ و آتش را ديدن علم ابدان است، سوختن در آتش يا در نور چراغ علم اديان است... ».[ فيه مافيه، ص228.]«مقصود از مرگ اعم از موت طبيعي و ارادي است؛ خردمند با بال دانش در جهات طبيعي جهان پرواز مي كند و عارف كه مرغ باغ ملكوت است، با جناح معرفت از جهات طبيعي به سمت فراطبيعي طيران دارد؛ يكي سير افقي از طبيعت به طبيعت دارد و ديگري سير صعودي از طبيعت به ماوراي طبيعت دارد».[ همان، ص235.]يكي در رَهْنِ طبيعت است و ديگري «زهرچه رنگ طبيعت پذيرد آزاد است»؛ يكي با دانش سروري مي جويد، و ديگري با بينش سر را سُلَّم مي سازد و به زير پا مي آورد؛
گفتم كه بنما نردبان، تا بر روم بر آسمان
گفتا سر تو نردبان، سر را درآور زير پا[ديوان شمس تبريزي.]
▫ پايان آن سرفرازي كاذب سرافكندگي است و عاقبت محمود اين سرافكندگي صادق سرفرازي است؛
چون دانه شد افكنده، بر رَست و درختي شد
اين رمز چو دريابي، افكنده شوي با ما[ديوان شمس تبريزي.]
▫ يكي كمال را در شناخت اختر فائلِ آفِل مي پندارد، و ديگري جمال را در معرفت سپهر آفرين؛
خورشيد را كسوفي، مه را بُوَد خسوفي
گر تو خليل وقتي، اين هر دو را بگو «لا» [ديوان شمس تبريزي.]
▫ و بالاخره يكي تَنمايه طبيعت را تأمين مي كند و ديگري دلمايه ملكوت را؛
هله اي تُرُشْ چو آلو، بشنو بانگ تَعالَوا
كه گشادست به دعوت، مَهِ جاويد دهان را[ديوان شمس تبريزي.]
🌹🌹🌹
💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم.
@rahighemakhtoom