eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
809 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔅 📌نگاشت8:نگاهی به نکته های تفسیری آیه 5 سوره مسد ▪ «جِیدِ»: گردن. ▪ «حَبْلٌ»: ریسمان. ▪ «مَسَدٍ»: رشته به هم تابیده از لیف خرما و غیره. این آیه حال است و کنایه از تحقیر چنین شخصی است. این سرنوشت نه تنها برای ابولهب و امّ جمیل است و بس، بلکه هرکه با قرآن مخالف باشد و مانع رواج و رسوخ احکام آن در جهان گردد، در دوزخ قرین و همدم آنان خواهد گشت. ✅ ۱ - در افتادن همسر ابولهب به آتش جهنم، در حالتى خواهد بود که ریسمانى از الیاف به هم بافته در گردن دارد. (فى جیدها حبل من مسد) 🔸 «جید» به معناى گردن یا محل گردنبند 🔸 و «مسد» به معناى لیف ملایمى است که از درخت خرما گرفته مى شود 🔸 این آیه از آن جا که حال براى «امرأته» و هم زمان با عامل خود (سیصلى) است، حالت ورود ام جمیل به جهنم را - که به گردن او زنجیرى از رشته هاى به هم بافته، بسته شده است - ترسیم مى کند. ✅ ۲ - عذاب آخرت، تجسّمى از گناه در دنیا است. (فى جیدها حبل من مسد) 🔸 آیه شریفه ترسیمى از آخرت همسر ابولهب ارائه مى دهد; یعنى، او همان طور که در دنیا بوته هاى خار را برمى داشت و بند آن را به گردن مى انداخت، تا به راه پیامبر(ص) بیفشاند; در آخرت نیز بار گناه خود را برداشته و بند آن را به گردن خواهد انداخت. ✅ ۳ - همسر ابولهب در آخرت، در نهایت ذلّت و با گردنبندى از لیف هاى بافته شده تحقیر خواهد شد. (فى جیدها حبل من مسد) 🔸 برخى گفته اند: همسر ابولهب، سوگند یاد کرده بود که گردنبند فاخر خود را در دشمنى با پیامبر(ص) خرج کند و آیه شریفه با بیان این که در آخرت، او داراى گردنبند لیفى خواهد بود; اوج حقارت او را بیان کرده است. 🔸 تعبیر «جید» گرچه با «عنق» به یک معنا است; ولى در موارد زینت کردن گردن «جید» استفاده مى شود; ازاین رو بر استهزا و تحقیر او افزوده است. ✅ ۴ - جهنم، داراى عذاب جسمى و شکنجه روحى (سیصلى نارًا ... و امرأته ... فى جیدها حبل من مسد) آتش، عذاب جسمى و تحقیر با بستن ریسمان به گردن، عذاب روحى است. 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
پویش موضوعی سوره مسد.docx
25.7K
(تبَّت) 📌 نگاشت 9: پویش موضوعی سوره مسد(تبت) ✅فایل متنی پویش موضوعی سوره مسد حاوی 120 نکته برای محققان قرآن پژوه،مربیان و کانون های قرآنی و کسانی که در کوتاه ترین فرصت می خواهند پیام های قرآنی را دریافت نمایند. ⏪ رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است وهم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
111.Masad_.01-05.mp3
3.22M
(تبت) 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🍁🍁🍁 ⏪ رحیق: یعنی باده ناب و شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. @rahighemakhtoom
برشی از (52) 🔅🔅🔅 اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (2) 📌 لطايف و اشارات ✅ 5 ـ مشكور و محمود حقيقي در فرهنگ ديني، هم از «شكر» خداي سبحان در برابر سعي بندگان سخن رفته است: (فمن حجّ البيت أو اعتمر فلا جناح عليه أن يطّوّف بهما ومن تطوّع خيراً فإن الله شاكر عليم) [سوره‌ي بقره، آيه‌ي 158.]، (ومن أراد الآخرة وسعي لها سَعْيَها وهو مؤمن فأولئك كان سعيهم مشكوراً) [سوره‌ي إسراء، آيه‌ي 19.]و هم از «حمد» او نسبت به مقام صالحان: «فرضى سعيهم وحمد مقامهم»[ نهج البلاغه، خطبه‌ي 222، بند 14.]. شكر و حمد خدا زباني نيست و از صفات فعل است، نه از صفات ذات؛ زيرا از مقام فعل او انتزاع مي شود. ▪ حمد و شكر با اين كه تفاوت اساسي ندارد و در حقيقت به هم نزديك است، در فرهنگ ديني دستور شكر غير خدا آمده: أن اشكر لي ولوالديك (سوره‌ي لقمان، آيه‌ي 14)، امّا حمد ديگران نه تنها بدان امر نشده، بلكه از آن نهي نيز شده است: «ولايحمدْ حامد إلّا ربّه» (نهج البلاغه، خطبه‌ي 16، بند10). سرّ اين تفاوت، در صورتي كه نتيجه بررسي نهايي و استقصاي كامل متون ادلّه نقلي، نهي از حمد غير خدا باشد، اين است كه ممكن است برخي تعبيرها، لازم يا لوازمي جنبي داشته باشد كه التزام به آنها ناصواب باشد؛ نظير اين كه خداوند به مؤمنان فرمود: يا أيّها الّذين آمنوا لاتقولوا راعِنا وقولوا انظرنا (سوره‌ي بقره، آيه‌ي 104). در برابر سخن برخي بيگانگان كه مي گفتند: ... راعِنا ليّاً بألسنتهم (سوره‌ي نساء، آيه‌ي 46). ▪ نكته‌ي مهمي كه درباره شاكر و حامد بودن خداوند سبحان بايد مورد توجه قرار گيرد آن است كه شاكر و شكور بودن خداوند در برابر سعي بندگان و حميد و حامد بودن او نسبت به مقام بندگان صالح، به ديد ابتدايي است وگرنه در تحليل و جمع بندي نهايي، غيرخدا نه سهمي از شكر دارد و نه بهره و نصيبي از حمد، بلكه خداي سبحان شاكر كار خود و حامد كمال خويش است. او با فعلي از افعال خود شاكر و حامد فعلي ديگر است و بنابراين شاكر و مشكور و حامد و محمود حقيقي جز ذات اقدس او كسي نيست. ▪ بيان مطلب اين كه، بر اساس توحيد افعالي و ربوبيت مطلق خداي سبحان اعمال صالح و سعي مشكور بندگان صالح خداوند، چيزي جز ظهور و تجلي فعل خدا نيست و شكر و حمد نسبت به آن در حقيقت حمد و شكر در برابر فعل خداست. از سوي ديگر شكرِ خدا از سعي انسانها و حمد او از مقام آنان، خود نعمتي از نعمتهاي الهي است كه در برابر آن نيز، حمد و شكر لازم است. پس كسي كه به ديد ابتدايي مشكور و محمود خداست، به ديد نهايي بايد به خاطر مشكور و محمود خدا بودن، خدا را ستايش كند و سپاس گويد. از اين رو بهشتيان در برابر نعمتهاي بهشتي (كه شكر عملي خداي سبحان از سعي آنان است) خدا را حمد مي كنند: (... وقالوا الحمد لله الذي هدانا لهذا وما كنّا لنهتدي لولا أن هدانا الله لقد جاءت رسل ربنا بالحق ونودوا أن تلكم الجنة أورثتموها بما كنتم تعملون)[ سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 43. مفاد جمله‌ي وما كنّا لنهتدي... غير از «ما اهتدينا» و مانند آن است؛ زيرا كان منفي (ما كنّا) بر استمرار نفي دلالت مي كند؛ همان طور كه مفاد «ما كنتَ تعلم» (تو آن نبودي كه بداني) با «ما علمتَ» (ندانستي) متفاوت است. بهشتيان مي گويند: «اگر وحي و هدايت الهي نبود هرگز توان دستيابي به اين مقام را نداشتيم»؛ زيرا عقل چراغ است، نه راه و انسان هرگز با چراغِ تنها، بدون صراط، به مقصد نمي رسد. عقل نورافكني است كه صراط مستقيمِ وحي را شناسايي كرده، حركت در آن را به انسان توصيه مي كند. حال اگر وحي كه راه مستقيم است نباشد، عقلِ بدون وحي، همانند نورافكني است كه قلّه كوه و موانع رسيدن به آن را نشان مي دهد؛ اما چون راهي براي رسيدن به قله نيست از چراغ عقل نيز كاري بر نمي آيد.] ▪ توفيق ياري دين خدا (در دنيا) وپاداش اخروي آن (در آخرت) هر دو، رحمت و نعمتي از جانب خداي سبحان است و عبد شاكر، خدا را بر هر دو نعمت سپاس مي گزارد: (له الحمد في الاُولي والآخرة)[ سوره‌ي قصص، آيه‌ي 70.]. ⬅ ادامه دارد... 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
📌 دو بنای مهم در مطالعه 🔹 ما دو بنا [در مطالعه] باید داشته باشیم: یکی اینکه وقتی رفتیم کتابخانه و داریم کتاب مطالعه می‌ کنیم، باید ببینیم که در حضور ذات اقدس الهی هستیم، یک؛ دوم اگر چیزی فهمیدیم نگوییم این فکر من است و من خودم فهمیدم، بلکه باید بگوییم به من دادند! آن وقت راحت هستیم. این را به من دادند! اینکه باشد آدم راحت است، نه بیراهه می‌رود و نه راه کسی را می ‌بندد، دیگر ادعایی نمی ‌کند. 📚 سخنرانی در جمع خواهران مجمع تربیتی بانوان تهران تاریخ: 1397/08/20 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
base.apk
8.03M
📌 نرم افزار «نشانه» ✅ ده هزار خاطره از اخلاق ، ، معنویت 🔹 با جستجوی کلمات و ... می توانید به خاطرات آنها به صورت موضوعی دسترسی پیدا کنید.. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
036.mp3
10.95M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🔹با هشتگ در کانال تمام فایل ها را ببینید 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (129) 🔅🔅🔅 📌 رسالت زنان در تضمين اَمْنيّت و وظيفه آنان در تعديل بحران هاي احتمالي مملكت (6 پایان) ✅ اصل چهارم. چون صراط مستقيم ويژگي دارد كه شناخت آن از تشخيص موي باريك دقيق تر و پيمودن آن از رفتن بر لبه شمشير تيز دشوارتر است، هرچند با مُراجعَت به سلطان علوم و ملكه معارف، يعني وحي الهي، معرفت آن ميسور و با مراقبت و مُحاسَبَتِ نفسْ طي كردن آن مقدور مي شود، گروهي كه از رجوع به منابعِ وَحياني ناكام و از رقيب و حسيب خود بودن محروم اند، به دام افراط و تور تفريط افتاده، كژراهه مي روند. ▪ آنچه در جاهليتِ كهن رخ داده بود كه در آن دختر زنده به گور مي رفت و زن از بسياري از حقوق الهي و انساني خود بي بهره بود، تفريط درباره زن بود و آنچه از جاهليتِ مُدِرن پديد آمد كه در آن تفكّر فمينيسم رواج دارد، افراط درباره آن است؛ چه اينكه اصل تفكر اومانيسم نارواست، زيرا هرگونه حقّي كه براي شخصيّت حقيقي يا حقوقي صنف يا نوع انسان ثابت مي شود، بايد در مدار هويّت عيني و هستي خارجي او بيرون نباشد، چون حق تابع ذي حق است، اگر ذي حق موجودِ محدودِ نيازمند بود، حق او بايد در محور هستي او بگردد و فراتر از آن نباشد. ▪ انسان، اعم از مرد و زن، موجودي است آفريده خداوند و كاملاً تحت تدبير ربوبي او اداره مي شود و بايد در مدار حقّي كه خداي سبحان تحديد كرده و متجاوز از آن را تهديد نموده و حافظ و نگهبان او را تحبيب و ترغيب و طاغي و باغي نسبت به آن را ترهيب و تخويف كرده است، طواف نمايد، و از كعبه حق مداري به بتكده اومانيسمي يا فمينيسمي منحرف نشده و كژراهه نرود. تفكّر فمينيسمي در حدّ خود بحران هويّت را به همراه دارد كه ابطال آن در گرو انسان شناسي كامل در ظلّ جهان بيني توحيدي است. ▪ خواهران بزرگوار آگاهند كه بحران تنها خياباني يا بياباني نيست، بلكه گاهي در متن كتاب هاي رسمي ظهور نموده و زماني در مجلّات يا روزنامه ها بروز مي كند و شبهه علمي را در كنار شهوت عملي تزريق مي نمايد؛ ▪ بنابراين بر همگان لازم است كه فساد فرهنگي را همراه با آشوب كوي و برزن بررسي نمايند و بهداشت چنان دسيسه و درمان چنين فتنه اي را با بَنان و بَيان و با قلم و قدم و با سِلاح و صلاح، و بالاخره با هر وسيله اي به عهده گيرند، زيرا رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «مَنْ رَدَّ عَنْ قومٍ مِنَ المسلمينَ عاديةَ ماءٍ او نارٍ وَجَبَتْ له الجنّةُ» [الكافي، ج 2، ص 164.]؛ هر كس جلوي تعدّي آب و طغيان آتش را بگيرد و نگذارد مسلماني در معرض سيل و مانند آن قرار گيرد يا مسلماني را از سوخت و سوز برهاند و مانع نفوذ آتش شود، بهشت براي وي واجب و ثابت است. ▪ اين نكته نيز روشن است كه گرايش هاي لائيكي، منش هاي سُوءِاخلاقي، روش هاي ناپسند و نارواي اجتماعي، بيش از تعدّي آب و تجاوز آتش خسارت بار است و در اين مسئوليتِ دفاعي و صيانتي هيچ تفاوتي بين زن و مرد نيست، زيرا جريان دفاع از حوزه اسلامي و حراستِ از عفاف و پاكدامني و حمايت از تماميّت ارضي و نظاير آن، از مهمّ ترين امور جمعي محسوب مي شود كه در آن رهبران الهي حضور تام داشته و اِشراف كامل دارند و در چنين موقعيّت حسّاسي، هيچ مؤمن راستين، اعم از زن و مرد، صحنه را رها نمي كند و رفاه زودگذر را بر شكوه پايدار ترجيح نمي دهد. ▪ پيام قرآن حكيم در اين باره تعيين كننده وظيفه رسمي است: (إنّما المؤمنون الذين آمنوا بالله ورسوله وإذا كانوا معه علي امرٍ جامعٍ لم يذهبوا حتّي يستئذنوه... ) [سوره نور، آيه 62.]؛ مؤمنان راستين گروهي اند كه به خداوند و رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم او ايمان آورده اند و هنگامي كه با آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم در امر جامع و كار اجتماعي كه بارزترين مصداق آن دفاع از ميهن اسلامي است باشند، هرگز بدون اذن و(بدون عذر معقول و مقبول) صحنه را رها نمي نمايند. 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
فصل مشترک دعای 🔹 ما تا یك پایگاه فكری اعتقادی نداشته باشیم، از نظر مسائل اخلاقی، فقهی و حقوقی با مشكل جدی روبرو هستیم؛ بالأخره اینها زیر بنا می ‌خواهد، خود اینها رو بنا هستند، یك مبنای خاصی می ‌طلبند كه آن مبنا بتواند این بنا را تحمل بكند؛ یعنی احكام اخلاقی، احكام فقهی و احكام حقوقی همه اینها جزء فروع ‌اند که بالأخره یك اصولی را می ‌طلبند، این مطلب اول. 🔹 مطلب دوم این است كه ما موظفیم به انبیای الهی تأسی كنیم، راهی را كه آنها رفتند همان راه را برویم كه هم مبنای سالمی داشته باشیم، هم بنای استوار. 🔹 مطلب سوم این است كه ما اگر خواستیم ببینیم سیره انبیا، سنت انبیا و مكتب انبیا (علیهم الصلاة و علیهم السلام) چیست، بهترین سند قرآن كریم است كه مشخص كرده كه اینها از خدا چه خواستند و چطور زندگی را شروع كردند. قرآن كریم وقتی روش انبیا را بازگو می ‌كند، از وجود مبارك ابراهیم خلیل مثلاً شروع می ‌كنید می ‌بینید او اول از ذات اقدس الهی مبانی متقن دینی و توحیدی را طلب كرده است تا یك جهان بینی موحّدانه را تحصیل كرده باشد، بعد مسائل اخلاقی حقوقی و فقهی را، عرض كرد ﴿رَبِّ هَبْ لی حُكْماً وَ أَلْحِقْنی بِالصّالِحینَ﴾؛[1] آن حكم را و آن جهان بینی توحیدی را به من عطا بكن كه اگر آن عطا شد در حقیقت همان معرفت الهی و همان اصول دین، می‌تواند زیر بنای بسیاری از مسائل باشد. به وجود مبارك موسای كلیم (سلام الله علیه) که رسید فرمود: ﴿فَاسْتَمِعْ لِمَا یوحَی ٭ إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لاَ إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلاَةَ لِذِكْرِی(۱٤)﴾؛[2] فرمود ببین چه چیزی به تو وحی می‌ شود، اولین مطلبی كه به تو وحی می‌شود جریان توحید است بعد مسئله عبادت و در بین عبادت نماز را اقامه بكن، برای اینكه به نام من و به یاد من باشی؛ یعنی آن معارف اعتقادی به وسیله عبادت سامان می ‌پذیرد، چه اینكه رو بنایی است بر اساس همان زیر بنا. وقتی نوبت به عیسای مسیح (سلام الله علیه) هم می ‌رسد، می‌بینید آن وجود مباركش اولین سخنی كه می‌ گوید این است ﴿إِنّی عَبْدُ اللّهِ﴾ بعد ﴿آتَانِی الْكِتَابَ وَجَعَلَنی نَبِیاً﴾،[3] اول مسئله اولوهیت خدا و پذیرش توحید الهی است بعد مسئله نبوت و كتاب و مانند آن است. [وقتی] نوبت به وجود مبارك پیامبر خاتم (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) می ‌رسد، فرمود: ﴿فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنینَ﴾؛[4] اول بدان كه در جهان بیش از یك خدا نیست، خدایی هست و شریك هم ندارد، این را بدان! این علم بالأخره با براهین حاصل می‌شود، برای آنها با شهود حاصل می ‌شود، اما برای ما با دلیل حاصل می‌ شود ﴿فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ﴾ این اصل اول، بعد ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ﴾؛ هم برای خودت استغفار بكن و هم برای دیگران كه این می‌ شود فرع و آن می‌شود اصل. 📝 پی نوشت: [1]. سوره شعراء, آیه83. [2]. سوره طه, آیات13 و 14. [3]. سوره مریم, آیه30. [4]. سوره محمد, آیه19. 📚 دیدار مسئولان آموزش و پرورش و امور تربیتی با حضرت استاد تاریخ: 1385/03/11 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 دین و آزادی در قرآن/دین و آزادی سیاسی(1) ▪ آزادی سیاسی در كاربرد عام آن هر گونه فعالیتی را كه بر سرنوشت ‏سیاسی جامعه تاثیر می‏گذارد، شامل می‏شود. طبق این كاربرد، تشكیل احزاب وجمعیت‏ها، مطبوعات و رسانه‏ های گروهی نیز فعالیت های سیاسی به شمار می‏روند، ولی كاربرد خاص آن مربوط به دخالت آحاد جامعه در حكومت و اداره ‏ی امور كشور است. این آزادی با نظامهای استبدادی در تعارض آشكار است. ▪ بدیهی است آزادی افراد در دخالت در اداره‏ی جامعه مشروط به یك سلسله شرایط و شایستگی‏ هاست كه با توجه به نوع جهان‏ بینی ‏ها و مكاتب پذیرفته شده در جوامع بشری و قوانین اساسی آنها متفاوت خواهد بود. ولی در قانونمندی چنین آزادی بسان دیگر آزادی‏ های اجتماعی نمی‏توان تردید كرد. 🔹 حق آزادی سیاسی در ماده ‏ی (2) اعلامیه جهانی حقوق بشر در سه بند تدوین شده است: 🔸 1. هر كس حق دارد در اداره‏ی عمومی كشور خود، خواه مستقیما و خواه به وساطت نمایندگی كه آزادانه انتخاب شده باشد، شركت جوید. 🔸 2. هر كس حق دارد با تساوی شرایط به مشاغل عمومی كشور خود نایل آید. 🔸 3. اساس و منشا حكومت، اراده‏ی مردم است، این اراده، باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد كه از روی صداقت و به طور ادواری صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقه‏ای نظیر آن انجام گیرد كه آزادی رای را تامین نماید. ▪ بند اول و دوم ماده ‏ی مزبور از دیدگاه جهان‏بینی توحیدی، پذیرفته است، چرا كه اگر شرایط عمومی برای حضور آحاد و افراد جامعه در اداره‏ی امور كشور فراهم نگردد و این كار تنها توسط افراد ویژه‏ ای مثلا هواداران یك حزب، یا اشراف و سرمایه ‏داران و امثال آنان انجام شود، مشاركت عمومی از میان می‏رود، و زمینه برای استبداد و خودكامگی فراهم می‏شود، و به دنبال آن مفاسد گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رواج می‏یابد. و هیچ یك از این امور از دیدگاه دین حق پذیرفته نیست. ✅ در قرآن كریم بر اصل تعاون و مشاركت عمومی، مشورت و همفكری، و نفی استبداد تاكید شده است. درباره تعاون می‏فرماید: «...تعاونوا علی البر و درباره‏ ی مشورت می‏فرماید: «... و امرهم شوری بینهم...»[1] و نیز به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم دستور می‏دهد تا با مسلمانان در امور مربوط به سرنوشت جامعه اسلامی مشورت كند «...و شاورهم فی الامر...»[2] و امام علی علیه السلام فرموده است‏«من استبد برایه هلك‏»[3] و نیز فرموده است: «آله الرئاسه سعه الصدر».[4] برپایی قسط و عدل در جامعه‏ی انسانی یكی از اهداف بعثت پیامبران الهی بوده است(حدید/25) و آزادی معقول و مشروع یكی از مصادیق عدل اجتماعی است. ⏪ ...ادامه مبحث بررسیهای قرآنی در روزهای فرد هفته 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
(امروز یکشنبه 29-10-1398) 🔅🔅🔅 📌 انس مومنان با یکدیگر عن حنان بن سدیر، عن أبیه ، قال قلت لأبی عبد الله ( علیه السلام )إنی لألقی الرجل لم أره و لم یرنی فیما مضی قبل یومه ذلک فأحبه حبا شدیدا، فإذاکلمته وجدته لی علی مثل ما أنا علیه له ،ویخبرنی أنه یجد لی مثل ألذی أجد له فقال صدقت یاسدیر، إن ائتلاف قلوب الأبرار إذاالتقوا، و إن لم یظهروا التودد بألسنتهم ،کسرعه اختلاط قطر السماء علی میاه الأنهار، و إن بعدائتلاف قلوب الفجار إذاالتقوا، و إن أظهروا التودد بألسنتهم ،کبعد البهائم من التعاطف ، و إن طال اعتلافها علی مذود واحد. 📒 (امالی شیخ طوسی ص412) ▪ گاهی اصحاب ائمه علیه السلام جزئیات مسائلشان را هم با ایشان مطرح میکردند. 🔹 عرض میکند: من گاهی یک فردی را می بینم که او را تا بحال ندیده ام و با او آشنائی ندارم، اما وقتی کنار او می نشینم احساس میکنم یک محبتی به او دارم و گویی سالها با این فرد سابقه داشته ام! وقتی با او حرف میزنم، می بینم او هم عیناً همین احساس من را نسبت به خودش دارد، او هم احساس میکند که به من محبت دارد. سرّ این مطلب چیست؟ ▪ حضرت فرمود: بله، همینطور است، همانطوری که وقتی روی جوی آبی، نهر آبی باران میریزد، به سرعت این قطرۀ باران با این آب مخلوط میشود، یعنی شما هیچ فاصله ای نمی بینید! به مجرّد اینکه این آب میرسد، سریعاً با این جریان اختلاط پیدا میکند، همینطور ابرار وقتی به یکدیگر میرسند ولو به زبان هم اظهار تودّد نکنند، روحهایشان با همدیگر اختلاط پیدا میکند. اهل تقوا انسشان با یکدیگر اینطور است، یک انس عمیق قلبی و روحی است. ▪ اما دلهای فجّار، عکس این است! آنها وقتی به یکدیگر میرسند، با همدیگر اظهار علاقه هم میکنند اما به خون هم تشنه اند! مثل همین فجّار که در رأس دولتهای دنیا قرار دارند و حکومتها را اداره میکنند، اینها وقتی به یکدیگر میرسند اظهار علاقه و محبّت میکنند، اما در دلشان ذره ای نسبت به هم محبت و تودّد و انس ندارند! اینها مثل حیوانات هستند، دو رأس گوسفند یا دو الاغ در راه به هم میرسند، اینها به یکدیگر هیچ علاقه ای ندارند! ولو اینکه این بهائم در یک آخور با همدیگر مدّتها باشند. 🍀🍀🍀 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله 📌 یک قلب یک مکتب ✅حرفي كه مطابق با حق نباشد باطل است 🔸حضرت امير(سلام الله عليه) در ذيل اين آيه، فرمود كسي حبّ ما را دارد با دوستيِ دشمنان ما جمع نمي‌شود. 🔸نه انسان دو قلب دارد، نه در قلب دو مكتب جا مي‌گيرد؛ مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ 🔸خب اگر هر كسي يك دل دارد و در يك دل دو مكتب جا نمي‌گيرد ديگر ممكن نيست شما هم غديري باشيد هم سقفي؛ هم غدير را قبول داشته باشيد هم سقيفه را، اينكه شدني نيست! 🔸فرمود دوستان ما هرگز دوستانِ دشمنان ما نيستند. 🔸پس چه در مسأله توحيد چه در مسأله وحي و نبوّت چه در مسأله امامت دو متضاد در يكديگر جا نمي‌گيرد. 🔸هم ايمان باشد هم كفر، هم ايمان باشد هم نفاق، هم غدير باشد هم سقيفه اين جمع نمي‌شود، لذا فرمود مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ ... 🔸فرمود شما پيشنهاد كفار را بخواهي بپذيري با ايمان جمع نمي‌شود پيشنهاد منافق را بخواهي بپذيري با ايمان جمع نمي‌شود پيشنهاد سقفي را بخواهي بپذيري با غديري جمع نمي‌شود... 🔸اينها حرف باطل مي‌زنند، حرفي كه مطابق با حق نباشد باطل است. 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن /سوره احزاب، آیات 1 الی 5 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم