eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.4هزار دنبال‌کننده
556 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پروانه شدی شمع شدی پای علی هم سوختی هم آب شدی وای علی ویرانه شده بعد تو خانه حالا قبر تو شده بهشت زهرای علی @raziolhossein
▪️روز هفتم شهادت بی‌بی علیهاسلام است: 🥀زهرای من!!!🥀 یک هفته گذشت در جدایی ای ماه دو هفته‌ام! کجایی؟ ✔️اللّهمّ کن الطّالب لها ممّن ظلمها... @raziolhossein
ورد شب و ذکر روز من، ناد علی است این ناد علی گفتنم از یاد علی است روزی که شوند جمع، اهل عرصات چشم همه بر علیّ و اولاد علی است @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذکری به لبت نبوده جز یازهرا با هر نفست گفتی: زهرا زهرا هرلحظه از این داغ دلت‌میسوزد تو سنگ مزار داری اما! زهرا... @raziolhossein
ذکری به لبت نبوده جز یازهرا با هر نفست گفتی: زهرا زهرا هرلحظه از این داغ دلت‌میسوزد تو سنگ مزار داری اما! زهرا... @raziolhossein
شجاع و با ادب...می خواست این زن بهترین باشد علی می خواست بانویش ، همان ام البنین باشد همان ام البنینی که خودش یک پا اباالفضل است برای  زینت  دست خدا  مثل نگین  باشد علی در فکر فردا بود... در فکر مباداها وقسمت بوده این ، ام البنین ، مردآفرین باشد خدیجه وار آرامش دهد پیغمبر خود را قرار بی قراری امیرالمومنین باشد علی را دوست می دارد ، به زهرا عشق می ورزد و  باید خانه ی مولا  برایش  دلنشین  باشد ادب دارد... خودش را فاطمه دیگر نمی خواند از  این بانو  نباید انتظاری  غیر  از  این  باشد از این بانو که هر لحظه به عباس خودش می گفت : حسین فاطمه از نسل ختم المرسلین باشد به  او  هرگز برادر  نه ... بگو  آقا  بگو  مولا همیشه دست بر سینه ، نگاهت بر زمین باشد و شاید مادرش روزی تو را فرزند خود خواند اگر جسمت کنار علقمه قطع الیمین باشد ببینی مادری قامت کمان آغوش وا کرده اگرچه از خجالت چشم هایت شرم گین باشد تو پای گریه های مادرش زهرا بمان شاید که زهرا هم کنارت لحظه های واپسین باشد بیا فردای محشر پیش زهرا رو سپیدم کن فدای قد و بالایت شود ام البنین...باشد ؟ ادب را شیر داد و شیرمردش را ادب داد و ادب یاد عرب داد و از این پس نقطه چین باشد.....   @Raziolhossein
بدون ماه قدم می زنم سحر ها را گرفته اند از این آسمان قمرها را چقدر خاک سرش ریخته است معلوم است رسانده است به خانم کسی خبرها را نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده گرفته اند از این پیر زن پسر ها را چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش بیاورند برایش فقط سپرها را نشسته است سر راه ، روضه می خواند که در بیاورد آه ...آه رهگذرها را ندیده است اگر چه ولی خبر دارد سر عمود عوض کرده شکل سرها را کنار آب دو تا دست بر روی یک دست رسانده است به ما خانم این خبرها را بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو ز عون دم زد و گفتی که از حسین بگو ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی برای خانه مولا که انتخاب شدی به خانه ی ولي الله اعظم آمدی و دلیل عزت قوم بنی کلاب شدی به جای اینکه شوی مدعی همسری اش کنیز حلقه به گوش ابوتراب شدی تنور خانه ی حیدر دوباره گرم شد و برای چرخش دستار انتخاب شدی چهار تا پسر آورده ای برای علی که جای فاطمه ام البنین خطاب شدی دلت همیشه چنین شوهری دعا میکرد تو مثل حضرت صدیقه مستجاب شدی اگر چه ضرب غلافی به بازویت نگرفت میان کوچه به دیوار زانویت نگرفت تو را به قصد جسارت کسی اسیر نکرد به چادر عربی تو خار گیر نکرد تو را که فرق علی دیده ای و خون حسن به غیر کرببلا هیچ چیز پیر نکرد به احترام همان تکه بوریا دیگر زمین خانه ی تو نیت حصیر نکرد از آن زمان که شنیدی خزان گلها را هوای کوی تو باغ دل پذیر نکرد چه خوب شد که نبودی و کربلا بینی که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد به نعل تازه گرفتند تا بدن ها را به ضرب دست لگد میزدن زن ها را @raziolhossein
قدِ مادرا از تمومِ غَما چه زود از فراقِ پسر  می‌شکنه اگه سَرو باشه زمین می‌خوره که داغِ جونش کمر می‌شکنه اگه درد اگه ناله تقدیرشه چه غم داره مادر ، پسر گیرشه فقط دلخوشیه‌یِ مادر اینه جوونش پیشِ مادر پیرشه نگاهش به در مونده تو بستره سر پیریه وقتِ بی بالیه صداش می‌زدن مادرِ بچه‌ها ولی دورِ ام‌البنین خالیه حالا روضه داره تو تنهاییاش دلش خیلی تنگه واسه بچه‌هاش کسی نیست آبی به‌ دستش بده نداره عصایی    برا    پیریاش تو اون مدتی که اباالفضل بود دعایی به اون قد و بالا نکرد نگاهش ، دل سیر ، حتی ی روز به پیش یتیمای زهرا نکرد تو اون مدتی که اباالفضل بود نشد که یبار جان مادر بگه به عباسش از بچگی گفته بود مبادا به آقاش برادر بگه خودش لقمه می‌داد دستِ حسن فقط خنده می‌زد کنارِ حسین شبا هم که تانیمه شب می‌نِشِست که آبی بنوشه دوباره حسین حالا روضه داره توتنهاییاش دلش خیلی تنگه واسه بچهاش داره روضه می‌خونه واسه خودش خودش گریه کن میشه با روضه‌هاش شنیدم که تشنه به دریا زدی شنیدم دعایِ حرم  آب شد شنیدم که پشتت صدا زد رباب بیا که علی اصغرم آب شد   حسینم کنارت نشست و شکست: پاشو دشمنا رو به میدون  نیار به فکر چشاتم بیا جونِ من برا دیدنم   تیر و بیرون نیار پاشو از زمین رو زمین پا نکش بازم مَشکِ آب و به دندون بگیر ببین جون رفتن ندارم دیگه پاشو جونِ زینب پاشو جون بگیر الهی بمیرم ، بهم ریختی به من گفت زینب چی اومد سرت نبودم که جمعت کنم ؛ باز شکر که پهلو شکسته شده مادرت تو رفتی و مشکِ تو رو کوفه بُرد تو رفتی و چشماتو شامی گرفت نبودی  و جرات به دشمن رسید نبودی حرم رو حرامی گرفت @Raziolhossein
ای دو جهانت فدا حضرت ام البنین همسر شیر خدا حضرت ام البنین مادر عشق و ادب دختر والا نسب مظهر حجب و حیا حضرت ام البنین تو بر علی یاوری بر حسنین مادری اسوه مهر و وفا حضرت ام البنین سه اختر و یک قمر چهار نور بصر حق به تو کرده عطا حضرت ام البنین کدام زن را سزد که چون شما پرورد ساقی بی دست را حضرت ام البنین چشم و چراغ علی وارث داغ علی گریه کن کربلا حضرت ام البنین فغان که سهم دلت غصه و اندوه شد ز قصه نینوا حضرت ام البنین جای تو خالی که شد دست ابالفضل تو ز پیکر او جدا حضرت ام البنین جای تو خالی ولی آمده در علقمه فاطمه خیر النسا حضرت ام البنین بقیع ماند و چهار صورت قبر غریب تو ماندی و روضه ها حضرت ام البنین @Raziolhossein
آسیمه سَر اتفاق خواهد افتاد با چشمِ تر،  اتفاق خواهد افتاد ای ! منتظر باش... امروز شقُّ القمر اتفاق خواهد افتاد . . ای صبر! چقدر داغداری در خود ای کوه! چقدر بی قراری در خود تو مادرِ  نخل های بی سَر بودی عمریست بساطِ  روضه،  داری در خود . . ای مرد! منم مادرِ آن چار پسر از جسمِ نحیفِ من، نمانده ست اثر عباس، فداییِ حسین است که هیچ! ای مرد! بگو که از حسینم چه خبر؟! . . @raziolhossein