eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.3هزار دنبال‌کننده
537 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
.            بسم‌الله الرحمن الرحیم                 هذا_یوم_الجمعه       و هو یومک المتوقع فیه ظهورک   دعای سلامتی حضرت فراموش نشود    اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّك الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن ِ    صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ   السَّاعَة وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ      اَرْضَكَ طَوْعاً ًوَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .       جهت سلامتی و تعجیل در فرج ۵صلوات به حضرت زهرا و حضرت خدیجه هدیه بفرمایید 🌷اللهم‌صل‌علی‌محمد‌و‌آل‌محمد‌و‌عجل‌فرجهم 🌷             🌴اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🌴
روشنى بخشِ شب تار نيامد چه كنم رفت عمر من و دلدار نيامد چه كنم قلب من مخزن الأسرار فراقش باشد حضرت ِمطلع الأنوار نيامد چه كنم                "عجل الله تعالى فرجه" مى خوانم   حجتِ مطلقِ دادار نيامد چه كنم شور اين سينه ى شيدا به كجا خيمه زده؟ نور اين ديده ى خونبار نيامد چه كنم درد بى صاحبى و غصه ى بى مولايى واى از اين دو خبر از يار نيامد چه كنم! هجر او بند شد و پاى سلوكم را بست چاره ى عبد گرفتار نيامد چه كنم با كلاف دلم عمريست پى اش مى گردم يوسف من سر بازار نيامد چه كنم من ز هجران رخش اشك فشاندم هر شب گريه ام نيز كه به كار نيامد چه كنم! آن غلامم كه شدم چشم به راهش اما شهريارم كه به دربار نيامد چه كنم ذوالفقار علوى منتظرِ خون خواهى است وارث حيدر كرار نيامد چه كنم آتش درد كشد شعله و مادر گويد: مرهم داغى مسمار نيامد چه كنم روضه كرب و بلا شعر مرا جمع كند      گفت زينب كه علمدار نيامد چه كنم @raziolhossein
دُنيا چه زیبا می شود، وقتی بیایی خوشحال، زَهرا می شود، وقتی بیایی نورِ تو می تابَد به عالم با ظُهورَت خورشید رُسوا می شود، وقتی بیایی فَصلِ خَزانِ زِندگی پایان بِگیرد هَر غُنچه ای وا می شود، وقتی بیایی وَقتِ نَمازت از مُلازم هایَت آقا هَر روز، عیسی می شود، وقتی بیایی با ذوالفقاری که به دستِ خود بِگیری حِیدر تَماشا می شود، وقتی بیایی زَخمی که روی سینه ی مادَر نِشَسته حَتماً مُداوا می شود، وقتی بیایی گُنبَد بِسازی دَر بَقیع مِثلِ خُراسان یَثرِب مُصَفّا می شود، وقتی بیایی دَر کوفه وقتی روضه ی زِینب بِخوانی هَر دیده دَریا می شود، وقتی بیایی شبهای جُمعه روضه دَر صَحنِ اَبَاالفَضل هَر هَفته بَرپا می شود، وقتی بیایی @raziolhossein
جمعه رسید و باز تو آقا نیامدی مرهم گذار زخم دل ما نیامدی کردم کنار کعبه تو را آرزو ز دوست ای کعبه ی امید احبا نیامدی از خستگان هجرتو پرسیده ام مدام گفتند سوی خسته جگرها نیامدی ما با شمیم وصل تو شاداب می شویم ای عطر ناب گلشن طاها نیامدی نزدیکتر زما تو بمایی وباز هم گوئیم روز وشب که تو مولا نیامدی درشام ظلمت است جهان بی حضور تو خورشید آفتابی دنیا نیامدی با ناله گفت حضرت صادق شب فراق تعجیل کن قرار دل ما نیامدی کرب وبلاست منتظر انتقام تو ای آخرین نواده ی زهرا نیامدی با اشک می نوشت "وفایی" به لوح خاک عمرم به سر رسید وتو اما نیامدی @raziolhossein
ای قلب داغ دیدهٔ عالم بیا بیا صاحب عزای ماه محرم بیا بیا خیمه به خیمه، روضه شدم‌ در فراق تو ای همنشین گریهٔ نم‌نم بیا بیا اشک فراق، شور شعور آفرین بود شیرین شود ز فیض تو زمزم بیا بیا شد شامل دعای تو هر کس به روضه ها بهر فرج دعا کند هر دم بیا بیا در خیمه ای که روضه عباس شد به پا من با امید قول تو ماندم بیا بیا ما نوکریم، خوب و‌ بد از هم سوا نکن ما را ببر به علقمه درهم بیا بیا * افتاد سرو علقمه و گفت یا اخا نه مشک مانده است و نه پرچم بیا بیا گر مشک تیر خورده صدا زد نرو نرو اما گرفته است حرم، دم بیا بیا چشم و دو دست و فرق سرش، وای مادرم طوبای من گسسته شد از هم بیا بیا @raziolhossein
ای ناله ی یار دلغمین مهدی جان آرامش دلهای حزین مهدی جان در هر سحر جمعه تو را می خوانیم یابن النجباءالاکرمین مهدی جان @raziolhossein
دعای بِینِ طلوعِین مستجاب شود اگر زمان مناجات،"گریه" باب شود عُروج اهل سحر را دو قطره هم کافی است چرا که دیده ی تر،بال و پر حساب شود دلیل تَزکیه ی نَفس،حُسنِ تاثیر است که گر به سنگ بگویی ببار،آب شود چِقَدر سوخت دل ات از گناه‌کاری من چِقَدر سوخت دل تو..،دلم کباب شود تو را به حضرت زهرا بیا دُرُستم کن بیا اجازه مده نوکرت خراب شود به برده های سرِ این گذر نگاهی کن یکی شبیه به من شاید انتخاب شود چِقَدر ندبه بخوانیم و اَینَ اَینَ کنیم چِقَدر پرسش عُشّاق بی جواب شود سوار مرکب اُمّید می رسی از راه به شرط آن که دل شیعه پارِکاب شود تو را قسم به علمدار کربلا برگرد بیا که روضه به اذن تو فتح باب شود بنا نبود که آبی به خیمه ها نبرد بنا نبود که سقا ز غصه آب شود قرار بود به شش ماهه دست کم برسد بنا نبود که شرمنده ی رباب شود پس از پسر بخدا حق دهیم اگر همه عُمر برای اُمِّ بنین آب‌ها،سراب شود @raziolhossein
سوگند به فرزند های راستینش گشتیم و پیدا نیست در عالم قرینش همراه زهرا مرتضی هم آفرین گفت بر دامن پاک ابالفضل آفرینش از نور حیدر گشته روشن آسمانش از نور ساقی می شود روشن زمینش او را بخوان دارا تر از دارا ترین ها ما را بخوان مستضعفِ مستضعفینش تا در دو دنیا دست مان خالی نباشد کافی بُوَد ما را نخی از آستینش بین تمام کنیه هایی که نوشتند جان ها فدای کنیه ی ام البنینش @raziolhossein
محرمانِ این حرم هستیم با اُم‌البنین معنیِ یافاطمه یعنی که یا اُم‌البنین عقل از درک مقامات بلندش عاجز است عشق می‌گوید سلام‌الله علی اُم‌البنین زائزِ زهرا فقط این راز را فهمیده است مصطفی بالاسر و پایینِ پا اُم‌البنین مرقد این فاطمه پایینِ پای فاطمه است نیست از آن قبرِ پنهان راه تا اُم‌البنین زندگی‌ات شد علی و بندگی‌ات شد علی آمدی تا قرب  تا حق  تا خدا  اُم‌البنین با تو باید دید  زهرایی شدن  زینب شدن با تو باید خواند ما اَدراک ما اُم‌البنین در نجف نقشِ ضریح مرتضی یافاطمه است در حرم دیدم به ایوانِ طلا اُم‌البنین ابتدای این غزل از  بیت زهرا شد شروع ابتدایی که ندارد انتها اُم‌البنین آمدی گفتی به اذن الله عشق آغاز شد نامِ تو شد مادرِ آیینه‌ها اُم‌البنین از همان روزی که زینب گفت مادرجان به تو از همان روزی که دختر شد تو را اُم‌البنین مادری کردی برای تشنگی‌های حسین مادری کردی برای مجتبی اُم‌البنین با کنیزان می‌نشستی و کنیزی کرده‌ای از خودت حتی زِ نام خود رها  اُم‌البنین "ای تمام مادران قربان این نامادری" ای پس از سوءُ القضا حُسن القضا اُم‌البنین چهار فرزندت فدای چهار فرزند علی زندگی را ساختی با هشت تا اُم‌البنین آه از روزی که آمد بین آغوشت حرم تکیه می‌دادی پس از آن بر عصا اُم‌البنین  در میان کاروانِ بچه‌هایت رفتی و... یک نفر اما ندیدی آشنا اُم‌البنین تا که گفتی پیرزن دنبال زینب آمدم گفت حق داری که نشناسی مرا اُم‌البنین جانِ من داغ کجا اینقدر پیرت کرده است گفت رفتم قتلگاهِ کربلا اُم‌البنین ای بلا دیده  کدامش در کجایش سخت بود گفت وای از شام از شام بلا اُم‌البنین کربلا بود و هجومِ نیزها در نیزها شام بود و ضربه‌هایی بی هوا اُم‌البنین کربلا و خندها بر رو زدن‌های حسین شام بود و ناسزا در ناسزا  اُم‌البنین خوانده‌ای ویلی علی شبلی علیک یاحسین خوانده‌ای لاتدعونی ویک یا ام البنین @raziolhossein
زبانحال نهر علقمه با بی بی تشنه بود و با چه شوقی پا بر این دریا گذاشت گریه کردم تا که عباس ِ تو پا اینجا گذاشت میزدم موج و نگاهم کرد و یادِ کودکان جرعه ای لب تر نکرد و داغ بر دلها گذاشت گفتم ای تیرِ بلا بر چشم هایش زل نزن التماسم را رها کرد و به چشمش پا گذاشت آنچنان محکم اصابت کرد خون جاری شد و جای سالم بر دلت أم البنین آیا گذاشت؟! با دو زانو تیر را از چشم خود بیرون کشید تیرِ نامردی که حسرت بر دلِ سقا گذاشت دست از عشقِ حسین ِ بی پناهت برنداشت دستِ خود را یادگاری بر تنِ صحرا گذاشت آبرویم ریخت بر روی زمین أم البنین مشکِ پاره بر وجودم ماتمی عظمی گذاشت میزدم بر سر! شدم گردابِ غم وقتی حسین آمد و گریان به روی سینه اش سر را گذاشت علقمه بودن نمی آید به من ٱم البنین بر لبِ سقا، عطش چندین ترَک بر جا گذاشت روی دستم تشنه جان داد و حلالم کن اگر داغِ سنگینی به قلبت روزِ عاشورا گذاشت راستی عباس وقتِ جان سپردن بود که سر به روی چادرِ پاخوردهٔ زهرا گذاشت! @raziolhossein
زنی مانند او باید هم عباس آفرین باشد کنیز خانه مولا امیرالمومنین باشد خودش بوده کنیز زینب و عباس هم نوکر اگر مادر چنان باشد پسر هم اینچنین باشد فقط محض کنیزی آمده در خانه حیدر نمیخواهد که زهرای علی را جانشین باشد چگونه گریه باید کرد در این مجلس روضه اگر که روضه خوان ما خود ام البنین باشد شنیدم که شکسته فرق او باور نکردم من مگر اینکه اباالفضل علی قطع الیمین باشد شنیدم بوسه بر دستش زده شرمنده ام کرده همانی که خودش دست خدا در آستین باشد حسین آمد کنار علقمه بالین عباسم ولی گریان، که میداند وداع آخرین باشد همیشه ایستاده با ادب در محضر ارباب خجالت میکشد افتاده بر روی زمین باشد نمیرد هرگز آنکس که دل او زنده از عشق است بلی ام البنین تا حشر هم ام البنین باشد @raziolhossein
جهت دسترسی و استفاده از تصنیف های(شور،زمینه،نوحه و...) مذهبی به کانال نوحه رضیع الحسین بپیوندید 👇👇👇 @raziolhossein1 @raziolhossein1 @raziolhossein1 کانال شعرمذهبی رضیع الحسین در پیام رسان تلگرام https://t.me/raziolhossein کانال نوحه: https://t.me/raziolhossein1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب که نبی سپاس سرمد گوید بر کودک یک روزه خوش آمد گوید تبریک به هم ولادت زهرا را احمد به علی علی به احمد گوید @raziolhossein
نخـل توحیـد! نوبـر آوردی فـلک نــور! اختــر آوردی صـدف بحـر رحمـت ازلی بـارک‌الله! که گوهـر آوردی مــادر فاطمـه! سـلام خدا بر تو مادر که دختر آوردی دختری فوق هاجر و مریم از بـــرای پیمبــر آوردی  از حبیب خـدا! رســول‌الله دل ربودی که کوثر آوردی به! چه کوثر، خدا ثناخوانش  پـدر و مـادرم بـه قربــانش   **** عصمت داور است این مولود روح پیغمبر است این مولود هـم بــود دختر رسول خدا هم پدرپرور است این مولود  هرچـه گفتنـد در فضائل او بـاز بالاتـر است ایـن مولود همسر و کفـو رکن شیرخدا حیدرِ حیدر است این مولود  بهتـرین دودمــان عـالم را بهترین مادر است این مولود جــز خــدا و محمـد و حیـدر کس ندانست کیست این دختر  **** این همه هستی رسول خداست  مطلع الشمس آسمان هداست ایـن تمـام محمد است و علی بلکــه‌ ام ائمـــه النجبــاست بـه خداونــدی خـدا سوگنـد هر چه گویم کم است؛ این زهراست گوهـر نـاب این یگانه صـدف دو مسیح و دو مریم عـذراست روح او در تن امام حسن شیر او خون سیدالشهـداست بضعـۀ مصطفی بود زهرا کوثر اوست زینب کبری **** مهــر از نــور او وضـــو دارد مــاه از مهــرش آبـــرو دارد به همه هستـی حسین، قسم هرچـه دارد حسین از او دارد روح وحی است، روز و شب با او ملـک وحــی گـفت‌وگـو دارد از خـدا قـدر و عـزت و اجلال  از نبی خَلق و خُلق و خو دارد سینه‌اش مخزن علوم خداست خبـر از غـیب، مـوبه‌مـو دارد آن که بخشیده علم غیب به او وحــده لا الـــه الّــا هـــو  ***** ای فــدایی مقـدمت سـرها مهـر تــو روح پـاک پیکرها نه فقط ام احمـدت خواندند مــادری بــر همـه پیمبرها کوثــر کــز سپهــر دامانت ریختـه چون ستاره کوثرها خط و مشی حسین پروری‌ات مـادری داده یــاد مـادرهـا با ورود تـو در صف محشـر اهل محشر کنند محشرهـا تــا نگـردد شفــاعتـت آغـاز  باب رحمت به کس نگردد باز  *  کیستـی تـو بهشـت بابایی سورۀ قـدر و نور و طـوبایی ما همه ذره و تو خورشیدی ما همه قطـره و تـو دریایی راضیـه، مرضیـه، محدثه‌ای مطلع الفجر زهره، زهرایـی هم کتاب اللّهـی ز پا تا سر هم رســول خـدا سراپایی مطلـع الشمس بامداد ازل لیلــه القــدر حق‌تعـالایی قدری و حق به خواجۀ لولاک گفتـه دربــاره‌ات و مـا ادراک ای مقــامت ز وهم‌هــا برتر قدر و جاهت ز وصف ما برتر مدح تـو بـر لب رسول خدا ذکر نابـی‌سـت از دعـا برتر رتبۀ توست از زنـان بهشت بـه خداونــدی خــدا بـرتر جز محمد که دست‌بوس تو بود  تـویـی از کـل انبیـا بــرتر حجـره‌ات کعبۀ دل احمد بیتـت از بیــت کبریـــا بـرتر  بیت خشت و گلت ستارۀ عرش  حسنینت دو گوشوارۀ عرش روح زوّار آستــانــۀ تــو کعبه گردد به دور خانۀ تو دیدۀ اهـل آسمان گیـرد نـور از قبـر بی‌نشـانۀ تـو آشیان جهان نبود که بود قلب پیغمبـر آشیـانۀ تـو طوطی وحی جبرییل امین  دانه خورده ز آب دانه تو بـار انـدوه ماست یا زهرا روز محشر به روی شانۀ تو دوستان را تویی تو در محشر مــادر مهربــان‌تـر از مــادر * تــو بهشـت پیمبــر مـایی ظـل معبود، بـر سـر مـایی  بـاز گفتیم و بـاز می‌گوییم  کـه تو در حشر، مادر مایی روز محشر که مادر از فرزند  می‌گریـزد تــو یـاور مـایی ما تن مرده، تو ز لطف و کرم  روح از روح بهتــر مــایـی شرک ممنوع... ورنه می‌گفتم که تو معبــود دیگــر مایی در مقام تو ما همی دانیم که ثنـای تو را نمی‌دانیم ** تـو بـه معنـا تمـام قرآنی مــورد احتــرام قـــرآنی تو زکات جهاد و حج و قیام تو صـلات و صیـام قرآنی هم کتاب خدا تو راست امام هم تــو مــا را امــام قرآنی گرچه روح است هر کلامش، تو روح‌بخـش کـــلام قــرآنـی بـه تـو ام‌الکتـاب بایـد گفت آری آری! تـو مــام قـرآنـی گرچـه عمـری به پای وصف تو زیست صد چو «میثم» حریف مدح تو نیست @raziolhossein
تقدیم به مادر حضرت صدیقه، ام المومنین خدیجه سلام الله علیهما بگو شاعر که یا نور است او، یا آسمان، یا چه؟ یقینا ماه وصفش خارج است از درک دریاچه مگر بالاتر از این منزلت هم هست؟ پس او را چه باید خواند غیر از مادر ام ابیها؟ چه؟ سلامش داده جبرائیل، در وصفش یقین دارم که باید از شب معراج چیزی گفت...اما چه؟ حسودان قریش او را رها کردند، حق میخواست که رأس المال او عشق نبی باشد، به اینها چه! همه دار و ندارش خرج شد در راه پیغمبر چه سودی هست بالاتر از این در دار دنیا؟ چه؟ شد از پی غم بر آن عاشق روان، چون رفت از دنیا عجب دردیست، تسکین میدهد پیغمبرش را چه؟ کسی که با خدیجه روز را شب کرده، شب را روز به غیر از دیدن زهرا دلش را خوش کند با چه؟ @raziolhossein
هر دختری که اُمّ أبیها نمی‌شود هر مادری که مادر دنیا نمی‌شود نور تمام عالم امکان به روی هم یک جلوه نور چادر زهرا نمی‌شود وقتی که اختیار دو عالم به دست اوست محشر بدون فاطمه بر پا نمی‌شود یعنی که بی‌ولایت او هیچ طاعتی اذن ورودِ جنت الاعلی نمی‌شود فردا به قله‌های سعادت نمی‌رسد هر کس دخیل چادر زهرا نمی‌شود حبل‌المتین شیعه نخ جانماز اوست بی او گره ز کار کسی وا نمی‌شود می‌افتد از نگاه پر از مهر فاطمه هر کس فدائیِ ره مولا نمی‌شود @raziolhossein
ای بضعة پیغمبر یا فاطمة الزهرا  ای دخت پدر پرور یا فاطمة الزهرا  هم قدری و هم کوثر یا فاطمة الزهرا  حورای خدا منظر یا فاطمة الزهرا  زهرای نبی مظهر یا فاطمة الزهرا  توحید ز پا تا سر یا فاطمة الزهرا  هم دختر بابایی هم بضعة طاهایی  هم عصمت داداری هم ام ابیهایی  هم مادر دو مریم هم مام دو عیسایی  راضیه و مرضیه صدیقة کبرایی  والشمسی و واللیلی زهرایی و زهرایی  زهرای حسین آور یا فاطمة الزهرا  نازد به ملک خالق هنگام دعای تو  خورشید کند سجده بر خاک سرای تو  زینت به کتاب الله بخشیده ثنای تو  رخسار حیا گلگون از شرم و حیای تو  فرمود رسول الله بابا به فدای تو  ای بر پدرت مادر یا فاطمة الزهرا  اوصاف تو باید گفت با صوت جلی زهرا  ای گفته ثنایت را ذات ازلی زهرا  از مهر تو بالاتر نبود عملی زهرا  غیر از تو، که بر دامن آرد دو ولی زهرا  ای روح رسول الله، ای رکن علی زهرا  وابسته به تو حیدر یا فاطمة الزهرا  دستاس تو بذر نور بر چرخ بیفشاند  گهوارة طفلت را جبریل بجنباند  تو لیلة قدر استی، قدر تو علی داند  پای خرد و دانش تا حشر به گل ماند  چون وصف تو را گوید چون مدح تو را خواند  حق خوانده تو را کوثر یا فاطمة الزهرا  ای مظهر حسن حق ای صاحب سر هو  بر دایرة خلقت هم بانی و هم بانو  احمد ز دمت کرده گلزار جنان را بو  غیر از تو کدامین زن از کور گرفته رو  در عزت و قدر و جاه در خلقت و خلق و خو  یادآور پیغمبر یا فاطمة الزهرا  ای بیت گلین تو مسجود همه عالم  با یک نگهت اموات گردند مسیحا دم  آید ز کنیز تو اعجاز دو صد مریم  در قصر عفاف تو روح آمده نامحرم  تا حشر گدای تو عالم همه و من هم  جایی نروم زین در یا فاطمة الزهرا  محراب بود دائم چشمش به نماز تو  سجاده کشد فریاد از سوز و گداز تو  هر لحظه هزاران شب در لیلة راز تو  چون لاله ملک روید از خاک حجاز تو  این کوتهی عمر و این عمر دراز تو  ز اعجاز بود برتر یا فاطمة الزهرا  غلمان شده مدهوشت حورا شده سرمستت  دوزخ شده خاموش و جنت شده پا بستت  تقدیم ولایت شد یک لحظه همه هستت  تا کور شود فردا چشم عدوی پستت  در حشر بود دست عباس روی دستت  آیی به سوی محشر یا فاطمة الزهرا  ای ملک خدا یک سر بیت الحرمت زهرا  ای قلب دو صد موسی سینای غمت زهرا  ماییم و عنایات و جود و کرمت زهرا  فرداست همه محشر زیر علمت زهرا  ریزند برات عفو روی قدمت زهرا  از ایمن و از ایسر یا فاطمة الزهرا  افسوس که آتش زد دشمن به سرای تو  شد ماه رخت نیلی چون رخت عزای تو  دردا که نداد امت پاسخ به ندای تو  افسوس که شد خاموش آوای دعای تو  چون شعله به دل پیچید فریاد رسای تو  بی مونس و بی یاور یا فاطمة الزهرا  شیطان صفتان حمله بر بیت خدا کردند  با یک لگد از کوثر یک آیه جدا کردند  فرزند شهیدت را یک لحظه فدا کردند  پاداش رسالت را اینگونه ادا کردند  خون بر جگر میثم از جور و جفا کردند  کی بود چنین باور یا فاطمه الزهرا @raziolhossein
روزی که بهشت دین شکوفائی داشت سرتا به قدم سرور و زیبائی داشت با آمدن فاطمه، پیغمبر وحی گلخنده و لبخند تماشایی داشت @raziolhossein
یارب نرسد آفتی از باد خزانش  آن یاس که شد دیدۀ نرگس نگرانش هربار که می‌خواستم از او بنویسم دیدم که حیا کرده به صد پرده نهانش در پردۀ ابهام، زبان شعرا سوخت از بس‌که ندیدند کران تا به کرانش ناموس خدا بود که می‌خواست نبیند اندازۀ یک بیت به شعر دگرانش می‌خواست که قدرش نشود بر همه معلوم مانند شب قدر به ماه رمضانش آن قدر عزیز است که از سوی خدا نیست غیر از ملَک وحی کسی نامه‌رسانش وقتی که به در می‌زند از شوق بلند است از سینۀ جبریل صدای ضربانش سرچشمه‌اش از مائدۀ «بَضعَةُ مِنّی»ست خونی که دویده‌ست میان شریانش... کوثر غزلی نیست که آسان بتوان گفت جایی که خدا سوره فرستاده به شانش یعنی که پس از «اَنَّ علیّاً وَلیُ الله» یک فاطمه کم داشت مؤذن به اذانش این سورۀ مکّی مدنی، نبض رسول است نَفسی‌ست که مانند نَفَس بسته به جانش زهرا مَلَکی بود که نازل شد و برگشت بیهوده در این خاک نگیرید نشانش... والعصر... که فرزند همین فاطمه، مهدی‌ست ما منتظرانیم، خدایا برسانش @raziolhossein
نعمت تمام شد به نبی و بنی بشر منت گذاشته است خدا بر سر پدر با خلق دختری که می‌ارزد به صد پسر دختر که دیده است بدین جایگاه و فرّ؟ این فاطمه است، فاطمه همتا نداشته در خواب، این جهان فرو مایه مانده بود شعر خدا سروده شد آرایه مانده بود ارکان دین مشخص و یک پایه مانده بود قرآن معطل دو سه تا آیه مانده بود قرآن بدون فاطمه معنا نداشته نه سال با پیمبر و نه سال با علی "یا فاطمه" قرائتی از ذکر "یا علی" هم فاطمه‌اند هر دو و هم هر دوتا علی زهرا برای شیعه امام است یا علی؟ منکر توان فهم معما نداشته! فرقی نمی‌کند دم زهرا دم علی زهراست ذوالفقار علی همدم علی یک بار هم گلایه نکرد از کم علی مدیون مادرم که شدم آدم علی ور نه گدا لیاقت این را نداشته حیدر به نام نامی تو ناز می‌کند جبریل زیر پای تو پرواز می‌کند گرد و غبار مقدمت اعجاز می‌کند نخ‌های چادر تو گره باز می‌کند لطف شما یهودی و ترسا نداشته موسی نداشته است کرامات اینچنین حتی ملک نداشت عبادات اینچنین مانده خلیل هم ز مقامات اینچنین اصلا علی تمام فتوحات اینچنین ... جز با دعای حضرت زهرا نداشته بی‌فاطمه شفاعت محشر قبول نیست با فاطمه که شیعه دچار افول نیست جز فاطمه، کسی همه چیز رسول نیست زهرا که باشد عالم و آدم ملول نیست جز مرحمت برای گدا ها نداشته @raziolhossein
چون جبرئیل، حکم خدای مبین گرفت در زیر پر بساط زمان و زمین گرفت احمد ازو، ‌پیام جهان آفرین گرفت یعنی: برای فاطمه، یک اربعین گرفت شکر خدا، که گلبن احمد به گُل نشست ز انفاس دوست، باغ محمد به گُل نشست روزی که مکه، عطر پر جبرئیل داشت در سر، اَمین وحی، هوای خلیل داشت بهر خدیجه، مژده‌ رب جلیل داشت صبر جمیل، وه که چه اجری جزیل داشت بر خاتم رسل، سخن از سلسبیل گفت بس تهنیت ز جانب حق، جبرئیل گفت گفتا که حق، دعای تو را مستجاب کرد شام تو را ، جبینه‌کش آفتاب کرد نامی برای دختر تو انتخاب کرد و آن را ز لطف، زیور و زیب کتاب کرد ز آن در نُبی خدای تو نامید کوثرش تا بی وضو کسی نبَرد نام اطهرش ای گلبُنی که یاس تو، عطر بهشت داشت سر بر خطَت مُدام، خط سرنوشت داشت مریم، کمی ز مِهر تو را در سرشت داشت کآن قدر اعتبار به دیر و کنشت داشت تو عصمت خدا و بهشت محمدی تو مفتخر به ام‌ابیهای احمدی ای اسوه‌ محبت و، ای مظهر عفاف! ای روز و شب فرشته به کوی تو در طواف ای بوده با صفات خدایی در اتّصاف نامی اگر به‌جاست ز سیمرغ و کوه قاف، درک مقام توست که امکان‌پذیر نیست ورنه تو را به عالم امکان، نظیر نیست شادابی حیات، ز انفاس فاطمه‌ست دور فلَک، ز گردش دستاس فاطمه‌ست فضه، خجل ز دست پر آماس فاطمه‌ست از گل لطیف‌تر دل حساس فاطمه‌ست قلب رسول، شیفته‌ زندگانی اش جان علی، فریفته‌ مهربانی اش گفتی از او مدینه مُنوّر شود که شد از عطر ناب یاس، معطر شود که شد جاری به دهر، چشمه کوثر شود که شد می‌خواست حق که خصم تو اَبتر شود که شد دنیا پر از ذَراری زهرای اطهر است والله، جای گفتن الله اکبر است! روزی که یاس فاطمه تکثیر می‌شود اسلام در زمانه فراگیر می‌شود عالم پر از شمامه تکبیر می‌شود دنیایی از مکاشفه تصویر می‌شود آید ندا که کعبه مقصود می‌رسد از گرد راه، مهدی موعود می‌رسد @raziolhossein
یا فاطمه جان! دست من و دامانت ای چشم  امید همه  بر احسانت بادا به  فدایت  پدر و  مادر  من ای گفته  پیمبر، پدرت قربانت   @raziolhossein
. تا به دنیا آمدی دنیا دلیلش را شناخت از خودش دنیا به دست آورد یک دنیا شناخت چون تسلط داشت هی چرخید دورت روز و شب گر تورا نشناخت دنیا، ماه از بالا شناخت آسمان نشناخت سر از پا و روی خاک ریخت خاک اما زیر پات افتاد و سر از پا شناخت بی گمان در قاب قوسین دو تا ابروی تو خویش را هر شب رسول الله اَوْ اَدْنیٰ شناخت سجده بر نامش اگر واجب شود بی ربط نیست شیعه در واقع خدا را نیز با زهرا شناخت قدر می دانم مُحِبَّش هستم اما بی‌گمان قدر زهرا را در این عالم فقط مولا شناخت بی نگاه لطف تو می ریزد از هم جان من گاه دارد قطره ای از خویش یک دریا شناخت توی جنت هم گدایت می شوم زیرا گدا عرض حاجت کرد صاحبخانه را هرجا شناخت حتم دارم روز محشر هم تو فرمان می‌دهی من به تو ایمان کامل دارم اما با شناخت تو شب قدری و پنهان بوده ای آنقدر که زینبت حتی تو را در ظهر عاشورا شناخت زینبت از پای درس کوچه آمد کربلا آن همه سرهای بر نی را اگر زیبا شناخت مبحث نشناختن در کربلا موضوع شد؛ عمه جان جسم حسین خویش را از پا شناخت تا به آنجا که ربابت را میان کاروان زینب از صوت علیِ اصغرم لالا شناخت روضه یعنی که رقیه چهره را نشناخت و تا صدایش زد صدای طفل را بابا شناخت @raziolhossein
همان زمان که در آفاقِ عرش ، دیده شدی برای قصه‌ی لولاک ، برگزیده شدی تو میوه‌ی ملکوتی که در شب معراج به اذن حضرت پروردگار ، چیده شدی گذاشت ، آینه را روبروی وجه خودش قلم به دستِ خدا بود و تو کشیده شدی   تو شاه بیت غزل‌های آفرینشی و ... به شاعرانه‌ترین شکل ، آفریده شدی به دستخط خدایت ادامه‌دار شدی هِجا هِجای تو تکثیر شد قصیده شدی به خاطرت همه‌ی عرش را مزیّن کرد بهشت ، جامه‌ی سبزی که داشت بر تن کرد تو آمدی همه‌ی عرش ریسه بندان شد تو خنده کردی و نور فلک دوچندان شد زمین بهشت برین و ؛ بهشت ، زهرایی به یمن آمدن تو هم این و هم آن شد تمام عرش ، برایت بداهه می‌گفتند تو آن قصیده‌ی نابی که شعرباران شد خدا به خاطر نامت سه بیت نازل کرد سه آیه‌ای که تمام وجود قرآن شد برای مدح تو جبریل ، آمد از ملکوت نگاه کرد ، به چشم تو و غزلخوان شد سلامِ ما و سلامِ خدا عَلَی الْکوثر سلام بر تو و بابای تو اَباالْکوثر سلام ، کوثر جاری شده به جان زمین سلام ، انسیه ؛ ای «حوریه‌نشان» زمین خدای تو به زمین دوخت ، آسمان‌ها را به عشق آمدن تو ای آسمان زمین !! شب ولادت تو آفتاب می‌تابید به وقتِ نور تو تنظیم شد زمان زمین برای مدت هجده بهار هم که شده خدا گذاشته منت به ساکنان زمین ... که شاید از تو بگیرند ، درس آدمیت از آسمان تو رسیدی به امتحان زمین هزار حیف ، که مردود شد زمینِ خدا همان دمی که پر از دود شد زمینِ خدا زمین نداشت لیاقت که تو در آن باشی اراده کرد ، خدا که در آسمان باشی قرار بود ، زمین خانه‌ی خودت باشد نخواستند و بنا شد که میهمان باشی بهشت ، زیر قدم‌های توست مادرجان ! خدا نخواست که بین زمینیان باشی تو گنج مخفی پروردگار می‌مانی اراده کرده که بانوی بی‌نشان باشی به عشق «اَشْهَدُ اَنّ عَلی وَلیُّ الله» خودت نخواستی اصلا که در اذان باشی قسم به نام تو بانو ؛ قسم به نام علی علی تمامِ تو بود و تو هم تمامِ علی @raziolhossein
توان واژه کجا و مدیح گفتن او؟ قلم، قناری گنگی‌ست در سرودن او... چه دختری، که پدر پشت بوسه‌ها می‌دید کلید گلشن فردوس را به گردن او چه همسری، که برای علی به حظّ حضور طلوع باور معراج داشت دیدن او چه مادری، که به تفسیر درس عاشورا حریم مدرسۀ کربلاست دامن او بمیرم آن همه احساس بی‌تعلق را که بار پیرهنی را نمی‌کِشد تن او دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد پیام می‌چکد از چلچراغ شیون او از آن، ز دیدۀ ما در حجاب خواهد ماند که چشم را نزند آفتاب مدفن او @raziolhossein
جهان بدون تو ای آفتاب عالم تاب! به کورِ تشنه شبیه ست در کویرِ سراب تو کوثرآمدِ لطفی، از ابتدای حیات بشر به خیر تو محتاج، چون گیاه به آب به آستانه ی فهم تو ای سریره ی قدر! نمیرسد مگر اندیشه ی اولوالاباب تمام عمر به دنبال وصف ذات تو بود نیافت واژه ی در شأن، ذهنِ مضمون یاب دری خدا به مقامت گشود، لفظ کثیر به باب کثرت اگر رفته، هست از این باب تو را به اسم نشاید صدا زدن، هرچند شکسته است کمر، بارِ وصفت از القاب تو در مثل شب قدری، ندیده هیچ زمان شبی شبیه تو را چشم روزگار به خواب تو آن ستاره ی صبحی که چشم شبزدگان ندیده اند هنوزت به جهدِ اسطرلاب چه مُهرها که به نام تورّم آمده اند به پای تو بنشانند بوسه در محراب بر آن دو دست تو گلبوسه زد رسول، دو دست که عکس باغ جنان را گرفته اند به قاب به احترام تو باید تمام قد برخواست که سیره ی نبوی میکند چنین ایجاب تو کیستی؟ که هم انسیه ای و هم حورا تو کیستی؟ نرسد این سوال ها به جواب یهودی از نفس چادرت مسلمان شد مسیحه ایست که او را صدا زنند: حجاب به دست توست تمام امور، از این روست اگر تو را "أمَةُ الله" کرده اند خطاب قسم به خاک رهت دیدنی ست در محشر زبان گشودنِ هفت آسمان به "کُنتُ تراب" سوار ناقه ای از نور میرسی، گویی که آفتابِ قیامت تو را شده ست رکاب دخیل بسته ی أهدابِ مِرطِ فاطمه ایم بهشت میدمد از رشته های آن جلباب بهشت گفتم و دیدم بر آستان درش شرار کینه ی ابلیسیان گرفته شتاب بهشت، روضه ی جانسوز توست، آنجا که ملک بر آتش دل ریخت لحظه لحظه شراب غم تو ای شبِ قدر! آن قَدَر که سنگین بود خمیده شد سر دفن شبانه ات مهتاب بگو کجای فلک دفن کرده اند تو را که چرخ میزند اینگونه صبح و شام‌ سحاب مرا ز هرم جهنم رهانده آتش غم دل من است که قبل از عذاب دیده عذاب مگرد طاعتِ سرخوش! پیِ بهشت خدا بهشت سوخته ی اهل بیت را دریاب @raziolhossein
عالم صدف، وجود تو مانندِ گوهر است درکِ تو از توانِ خلائق فراتر است بابا اگر علی بشود پس تو مادری... از این جهت ولادتِ تو روز مادر است "اِنّى اَشُمُّ رائِحَةً طَيِّبَة"... هنوز عالم زِ عطرِ یاسِ حدیثت معطر است وقتی خدا به عرشِ خودش مدح خوان توست وقتی که دست بوسِ تو شخصِ پیمبر است دیگر چگونه من بسرایم که وصفِ تو با این زبانِ الکنِ من نامیسّر است... قرآن تمام وصفِ مقامات فاطمه است یک گوشه از تجلّیِ آن قدر و کوثر است زهرا همان کسی است که همتا نداشته غیر از علی که هست که با او برابر است؟! زهرا همان کسی ست که هنگامه ی نماز هفت آسمان زِ نورِ نمازش منوّر است این گوشه ای زِ شان و مقامِ کنیزِ اوست با یک نگاهِ فضه ی او خاک ها زر است پس کیمیا غبارِ قدم های فضه است پس توتیا ...خاکِ کفِ پایِ قنبر است آنجا که حرفِ حفظِ حریمِ امامت است او یک تنه برای علی عین لشکر است سربازِ مرتضی است و فرقی نمی کند در بین کوچه هاست و یا پشت یک در است مردانه ایستاده به پای امام خویش او یک زن است، از همه ی مردها سر است با چادر آمدست به پیکارِ دشمنان با چادر آمدست؛ سلاحی که برتر است با چادر آمدست به دنیا نشان دهد چادر حجاب نیست فقط، بلکه سنگر است "چادر حجاب نیست فقط، یادگارِ توست" چادر برای شیعه ی تو اصل و باور است دنیا که جز عذاب برایت نداشته اوج ظهورِ شانِ تو فردای محشر است فردا که غرقِ هول و هراسند کل خلق حال و هوایِ فاطمیون طورِ دیگر است مانندِ یک پرنده که دنبالِ دانه است چشمِ تو مادرانه به دنبالِ نوکر است اصلاً بهشت ملک خصوصیِ فاطمه ست جنّت به نام نامی زهرا و حیدر است هرکس گدای فاطمه شد بی نیاز شد عالم گدای سفره ی زهرای اطهر است حافظ که خوب گفته ولی فکر می کنم این گونه ما اگر که بگوییم بهتر است "ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم" وقتی بدست فاطمه روزی مقدّر است @raziolhossein