#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#امام_کاظم_مدح
در این زندان ندارد روز، فرقی با شب تارم
ز دوری ات رضا جانم گره افتاده در کارم
تمام آرزوی من، بوَد این آرزوی من
که من این لحظهی آخر، ز رویت بوسه بردارم
بیا از ره رضا جانم، ببین ای نور چشمانم
دو چشمم سوی در مانده، که تو آیی به دیدارم
منی که آسمانها تکیه بر دستان من دارد
تماشا کن دو سه روز است که محتاج دیوارم
به چه روزی فتادم روزه بودم دشمنم آمد
مرا با تازیانه میدهد هر روز افطارم
ز بس که گوشهی زندان به من سیلی زده دشمن
میافتی یاد مادر گر ببینی رنگ رخسارم
مرا سیلی زدن اما نخورده دخترم سیلی
اگر که زار میگریم فقط در فکر بازارم
مرا آزارها دادند تنم را برنگرداندند
به چه روزی فتادم من، منی که بر همه یارم
به چه روزی فتادم تازه، نعل تازه اینجا نیست
بخود پیچیده ام اما به تن یک پیرهن دارم
شنیدم جد مظلومم به روی خاک عریان بود
شنیدم دست و پا میزد، از این روضه است بیمارم
#محمود_اسدی_شائق
@raziolhossein
#امیرالمومنین_مدح
#بیست_چهار_رجب
#فتح_خیبر
سر بند زرد دور سر ماه دیدنی ست
با ذوالفقار آمدن شاه دیدنی ست
دیوار قلعه خورد تکان از پی تکان
خیبر گرفتن اسدلله دیدنی ست
#مسعود_یوسف_پور
@raziolhossein
#امیرالمومنین_مدح
#فتح_خیبر
همان شجاع که "ما فَرّ قَطُّ فی الحرب" است
همان که ضربت تیغش نداشت هیچ نظیر
به کار غزوه خندق گره فتاد آن روز
نمانده بود برای ظفر دگر تدبیر
نبی همین که عَلَم را به دست حیدر داد
به تیغ حیدر کرار شد عوض تقدیر
ز ترس حمله شغالان گریختند ز رزم
همینکه پای به میدان گذاشت همچون شیر
که عرصه عرصه شیر است جای هر کس نیست
بگو فرار نمایند آن سگ و خنزیر
رسیده آیه این المَفَرّ بگو به عدو
ز ذوالفقار نباشد دگر گریز و گزیر
چنان به ضربت تیغش به فرق مرحب زد
که رفت از دل میدان، عدو به قعرِ سعیر
سپس دری که چهل مرد عاجزند از او
گرفت و کند ز جایش فقط به یک تکبیر
ز جای کند در قلعه را به آسانی
چنانکه موی کشد گویی از میان خمیر
#عاصی_خراسانی
@raziolhossein
#امیرالمومنین_مدح
#فتح_خیبر
اسدالله علی ، دست خداوند علی
غضب الله علی ، گریه و لبخند علی
فتح خیبر همه حیدر شدنش را دیدند
با دو انگشت در ِ قلعه ز جا کند علی
#قاسم_نعمتی
@raziolhossein
#فتح_خیبر
۲۴ رجب سالروز فتح قلعه خیبر
آری اگر نبود مراعاتِ حالِ خلق
او مینمود جای دری، قلعه را بلند
#عاصی_خراسانی
@raziolhossein
#فتح_خیبر
مِیل اگر داشت با درِ خیبر
قلعه را هم زِ جای خود میکَند
#حسن_لطفی
۲۴رجب سالروز فتح قلعه خیبر توسط #مولاامیرالمؤمنینعلیعلیهالسلام
@raziolhossein
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#امام_کاظم_مدح
#امام_کاظم_شهادت
تو موسایی اگر حتی نیاندازی عصا را هم
به زندان رفتی و گردن گرفتی جُرم مارا هم
تو در بندی ولیکن اختیار دَهر را داری
به دست بستهات داده خدا ارض و سمارا هم
تو که دست جوان مست را در کوچه میگیری
توقع میرود آقا بگیری دست مارا هم
در این دنیا که تشخیص مسیر زندگی سخت است
خدا را شکر افتاده به دست آشنا راهم
دعاهایی که بالا رفته از دست شما رفته
و این یعنی که میگیری شما دست دعارا هم
شفا را غالباً از سفرهات بردند مادرها
که تحت الامر نان سفرهات کردی شفارا هم
زن بد کاره را سبوح و قدوس تو عابد کرد
مسلمان میکنی با دست بسته بیحیارا هم
قریب چارده سال است که کتبسته میخوانی
نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را عشارا هم
جه بی رحمانه زندان بان شکسته در دل زندان
به مانند غرورت، استخوان ساق پارا هم
تو را با تازیانه میزند با اینکه میداند
شفاعت میکنی فردای محشر انبیارا هم
تو را زنده به گورت کردهاند اینجا که زندان نیست
نه، اینگونه نمیسازند حتی قبرهارا هم
چنان با ساق پای تو غل و زنجیر ممزوج است
که با سختی جدا کردند از زخمت عبارا هم
عبا گفتیم و یاد جد عریان تو افتادیم
غم عریانیاش سوزاند حتی بوریارا هم
#یامظلوم
@raziolhossein
#امام_کاظم_شهادت
#امام_زمان_مناجات
از دو چشمت نگاه میخواهیم
در نگاهت پناه میخواهیم
خانهای در محلهٔ خورشید
کوچهای رو به ماه میخواهیم
خسته، تنها، غریب، آواره
گم شدیم از تو راه میخواهیم
ما تو را از خدا نخاستهایم
ما فقط اشتباه میخواهیم
کوهی از لطف دیدهایم اما
باز هم از تو کاه میخواهیم
از نگاه تو گریه ای جاری
از گلوی تو آه می خواهیم
راهی کاظمین هستیم و
توشهٔ بین راه میخواهیم
توشهٔ کربلا شب جمعه
گریه در قتلگاه میخواهیم
#محمدعلی_بیابانی
@raziolhossein
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#امام_کاظم_شهادت
هم دست بر پهلو و بر دیوار دارد
هم چشمی از سیلی دشمن تار دارد
محض نجات شیعیان بود از بلایا
زندان اگر رفته است و حال زار دارد
راضی نشد سندی به چندین تازیانه
با حضرت موسی بن جعفر کار دارد
از سر زدن هایش به آقا خوب پیداست
هارون ملعون هم سر آزار دارد
دیوار زندان جای خود زنجیر حتی
با دست و پای او سر پیکار دارد
اصلا مگر داریم غل بی میخ باشد
هر لحظه پیش چشم خود مسمار دارد
با نام زهرا اشک چشمش را جلا داد
در دل امید لحظه دیدار دارد
مال امام هفتم است این هفت خلعت
شایسته است اینکه کفن بسیار دارد
ای کاش در کرببلا هم یک کفن بود
در وقت دفن کشته دور از وطن بود
از آشنایان خواهر مظلومه اش بود
از ناکسان بر پیکرش شمشیر زن بود
با تیغ ها و تیر های کوفه جسمش
بی پیرهن مشغول جنگ تن به تن بود
آنقدر هم عریان نبود از آن جهت که
از خاک و خون بر جسم پاکش پیرهن بود
خورشید حتی داغ تر تابید آن روز
هر چه توجه داشت سمت آن بدن بود
میسوخت و میسوخت و میسوخت آری
خون از تمام زخمهایش بود جاری
جز دیدن و آتش گرفتن بر بلندی
از دست زینب برنمیآمد که کاری
از آن حسین خوش قد و بالا برایش
ماند آخر کاری لباسی یادگاری
چه یادگاری؟؟؟ پاره پاره پاره پاره
خون میچکید از آسمانش چون ستاره
این پیرهن را هر زمان میدید زینب
با رنگ سرخش میکشید از غم شراره
عطر تمام قوم را این پیرهن داشت
عباس اکبر عون قاسم شیرخواره
از خون هجده محرم زینب گرفته است
این پیرهن رنگ ملیحی استعاره
در بین آن نامحرمان از دست زینب
دیگر چه کاری بر می آمد جز نظاره
از بعد غارت جان زینب بر لب آمد
این یادگاری تا به دست آمد دوباره
#محمدعلی_بقایی
@raziolhossein
#حضرت_موسی_بن_جعفر
#امام_کاظم_مناجات
#امام_کاظم_شهادت
آیینه صدق و صفا، موسی بن جعفر
روح مناجات و دعا، موسی بن جعفر
در بند، در تشویش، در طوفانِ ظلمت
کشتی ما را ناخدا، موسی بن جعفر
واشد گره از کار ما بی مزد و منت
تا زیر لب گفتیم: یا موسی بن جعفر
عاقبتش در دو جهان ختم به خیر است
هرکس مسیرش شد "الی موسی بن جعفر"
از ابتدا خورده گره حاجات شیعه
با حضرت عباس؛ با موسی بن جعفر
ذکر لب ما یکصدا: "جانم رضا جان"
ذکر علی موسی الرضا: "موسی بن جعفر"
در کنج زندانها به ضرب تازیانه
افطار را میکرد وا، موسی بن جعفر
کار خودش را کرد سِندی ابن شاهک
جان داد با زهر جفا، موسی بن جعفر
#محمود_یوسفی
@raziolhossein