eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
737 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
*وَ عَمَلَ الْخَائِفينَ مِنكَ* 🔺 افراد كه اعمالي را انجام مي‌دهند مثل حج، جهاد، كمك مالي به ديگران و ... همه بايد همراه خوف باشد نه آزادانه و مفتخرانه كه من موفق شدم امسال فلان عمل را انجام دهم، من هر سال اين كار را مي‌كنم يا مثلا اين حج دهمي من يا اين جبهه رفتن دهمي من است. اين گونه بيان كردن اعمال بدون خوف و ترس خوب نيست. 🔸 عملي عمل خائفين و لرزندگان است كه دستش مي‌لرزد و كمك به ديگران مي‌كند، قلبش مي‌لرزد و عبادت مي‌كند. همه اينها خاصيت شناخت ناچيزي بنده و همه چيز آفريني خداوند است كه اگر با هم همراه شود يك حالت خاصي به بندگان خدا دست مي‌دهد. 🔹 وقتي كه خوف پيدا شود امور دنيايي هم در خانه خدا ناشايست و ترك اولي به نظر مي‌آيد. چون فكر و روحش به غير از آنچه كه سزاوار است، مشغول شده است. 🔺 فلذا ماه رجب ماه استغفار است. همه بندگان خدا با وجود روزه‌هايي كه مي‌گيرند و شب زنده‌داري‌هايي كه مي‌كنند، اما بيشتر اوقات ذكرشان طلب بخشش از خداوند است و لو اينكه عمر زيادي پيدا كنند و درتمام عمر روزه باشند، در همه شب‌ها كمي استراحت كرده و همه را عبادت كنند، در خانه فقرا رفت و آمد كنند، اموالشان را بين مستضعفان تقسيم كنند، باز استغفار را بر همه كارهايشان مقدم مي‌دارند. 🔶 اينها يك حالتي است كه در اثر عبادت خداوند براي بندگان پيش مي‌آيد و از آثار آن اين است كه هميشه خودشان را در محضر الهي مقصر مي‌بينند و گناهاني كه ديگران اصلاً ملتفت آن نيستند و به آن ها اهميت نمي‌دهند در نظرشان مثل كوه بزرگ مي‌آيد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ، وَ عَمَلَ‏ الْخائِفِينَ‏ مِنْكَ‏، وَ يَقِينَ الْعابِدِينَ لَكَ، ابتدای این دعا این چند جمله‌ای بود در سفر معراج پیامبر اکرم به او الهام شده بود که ما تو را در سه چیز امتحان خواهیم کرد. یکی امتحان در گرسنگی و نیازمندی در عین حال ایثار دیگران و به دیگران بخشیدن غذا و خوراک خود و خانواده؛ دوم برخورد دشمنان خشن با ضرب و جراحت و مبارزه؛ سوم ورود مصایب و بلا به خانواده. یکی یکی وصی‌ات را خواهند کشت، مصایبی برای دخترت خواهد آمد، فرزندانش هم به سم و به شمشیر و نیزه و تیر به شهادت می‌رسند. 🔸 پس بنابراین این دعا یک محتوای فراگیری دارد برای اولین شخص تا مثل ماها جُهال و نادان‌ها مفید است. هر کس در زندگی خودش به یک نحو نیازی به این دعای شریف دارد. ممکن است هر سه‌گونه (ایثار خود و خانواده خود و بلا) بلا برای کسی نباشد. ولی هرکسی یک مقدار گرفتاری برایش خواهد بود. آن گرفتاری‌ها اگر همراه با بردباری و صبر و تحملی بود ناشی از شکرگذاری، آن‌وقت آن امتحان نمره‌اش خوب است. 🔹 شاكرين خواستن از خداوند یعنی اين دنيا، دنيای ترقی و صعود نفسانی است. كار ما در اين دنيا نيست بلكه است. بندگی هم حالاتی برای انسان می‌آورد كه صعود و عروج دارد. انسان و کسی که خداست، در این دنیا مدام ترقی می‌کند و به عالی می‌رسد. وقتی در يک يک يا دو بنده پيدا ‌شد، خدا به خاطر وجود آن‌ها افراد ديگر را هم حفظ می‌کند و بر آن‌ها نازل نمی‌کند. انسان كه به اين شكل ترقی كرده و اصلاح شده و عروج كرده، منشأ خيرات می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
💐 السلام علیک یا جواد الائمة و رحمة الله و برکاته 🌺 میلاد موفورالسرور و مبارک حضرت ابن رضا مولا جوادالائمه صلوات الله علیه مبارکباد. @seyedololama
🔺 از حضرت امام جواد علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: "الثقه بالله تعالی ثمن لکل غال" همین که آدم یک کاری کند که دلش به خدا گرم بشود- چون بی‌خودی کسی دلش به یک موجودی گرم نمی شود مگر وقتی که روی آن کار کرده باشد و شناخته باشد او را. این است که واجبات عقیدتی، تهیه سرمایه می کند برای آدم- یک پشتوانه ای برای خودش پیدا می‌کند. 🔸 "الثقه بالله تعالی ثمن لکل غال" یعنی دلگرمی و اعتماد به خداوند داشتن، بهای هر چیز گران است هر چیزی که انسان قیمتش را خیلی بالا ببیند و قدرت خریدش را نداشته باشد؛ همین قدر که در دل توکلش به خداست و به این شناخت رسید که خدا پشتوانه ماست و همه چیز ما از اوست. این درستش می کند و آن قیمت گران را راه می اندازد و آن مطلب را به انسان می رساند. "و سُلّم الی کل عال" نردبان صعود و عروج به هر مقام بلندی همین است. هم قیمت است و هم وسیله و ابزار است که دردهای انسان به وسیله او دوا می شود. 🔹 خوب ببینید این یک مطلبی نیست که به آسانی روش باید کار کرد، زحمت کشید، مطالعه کرد، بحث و گفتگو کرد، عبادت کرد، توسل کرد، تا برای انسان در درونش یک چنین اطمینانی پیدا بشود. آن وقت برای هر مقام بالایی راه برایش باز شده و برای رسیدن به هر چیز گران و مافوق دسترسی، دسترسی پیدا شده. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۵ اسفند) 🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام محقق طوسی رحمه‌الله 🔹 درباره‌ی اگر در ببینید، در ذیل ماده‌ی "عَرَف" - که و معرفت باشد- درباره‌ی معرفت خدا از (رحمه‌الله) که شخص بسیار کم‌یابی در هست، مطلبی درباره‌ی نقل کرده: «قال سلطان المحققین»؛ خیلی حرف است این عنوانِ که برای مرحوم خواجه‌ی طوسی است. «قال سلطان المحققين: إن مراتب المعرفة مثل مراتب النار مثلاً»؛ چون برای غیر اگر بخواهند معرفت را بیان کنند، مثل این است که برای بخواهند مسائل بین مرد و زن و این چیزها را بیان کنند؛ فلذا نمی‌شود. باید طوری با مثال برایش حرف بزنند. برای ماها اگر بخواهند مراتب معرفة‌اللهی را بیان کنند، با مثالی مثل آتش می‌توانند بیان کنند. آتش دانستن به چند صورت است: «و إنَّ أدناها مَن سَمِعَ أنَّ فی الوجود شيئاً يَعدِمُ كُلَّ شیءٍ يُلاقِيهِ و يَظهَرُ أثَرَه فی كُلِّ شیءٍ يُحاذيهِ و يُسَمّى ذلك الموجودَ ناراً»؛ وقتی می‌خواهند به بچه نشان بدهند و بفهمانند که ما چیزی به نام آتش داریم، می‌گویند: اگر دیدی دست به آن نزن، چون هر چیزی را که با آن تماس پیدا کند از بین می‌برد و در برابر هر چیزی قرار بگیرد، ظاهرش می‌کند، پیدایش می‌کند، تاریکی باشد، نشانش می‌دهد. اسمش نار و آتش است. 🔺 مرتبه‌ی معرفت مقلدین 🔹 «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله تعالى مَعْرِفَةُ المقلّدين الّذين صدّقوا بالدين من غير وقوف على الحجة»؛ خیلی‌ها هستند در های مسلمین یا یا ، به دنیا که آمدند همین‌طور کم‌کم که بزرگ شدند، آداب و رسومِ و را که نگاه کردند، پیرو آن‌ها شدند و اگر از آن‌ها بپرسی چرا این‌طور می‌کنی و معنای این و کارهایت چیست؟، می‌گوید: من نمی‌دانم! این دینش مسیحیت است، من هم هستم!. آن دیگری می‌گوید: من هستم. هم می‌خوانم. هم می‌گیرم. امّا چرا و به چه علت و به چه معنا؟ این‌ها را دیگر نمی‌دانم! این درجه‌ی اولِ نشان دادن آتش به کسی که ندانسته و نمی‌داند به این‌که چیزی داریم که وقتی هر چه بیندازی در آن می‌سوزاند و از بین می‌برد و هر جا باشد روشنی می‌دهد. او هم آتش را ندیده ولی می‌شناسد و اگر به او بگویند: آتش را معنا کن، می‌گوید. مثل این‌که مسلمان شنیده که این خدا دارد، دارد و او هم این‌ها را قبول کرده. 🔹 مرتبه‌ی معرفت اهل «و أعلى منها: مرتبةُ مَن وَصلَ إليه دخانُ النّار و عَلِمَ أَنّهُ لابُدَّ له مِن مُؤثّرٍ فحَكمَ بذاتٍ لها أثرٌ هو الدّخانُ»؛ از این درجه‌ی یک درجه بالاتر این است که هر جا این سیاهی‌هایی که رو به آسمان می‌رود، پیدا شد، این‌ها اثر یک چیزی است که اسمش آتش است. او هم هر وقت دید که مثلاً صدای سوت قطار شنید و دید که در آسمان دودی دارد حرکت می‌کند، می‌گوید: آهان! آن‌جا ظرفی همراه این دستگاه قرار داده‌اند و درونش آتش روشن کرده‌اند. چون به من گفته‌اند: هر جا این دود پیدا شد، آتش هم آن‌جا هست. از می‌فهمد، اما خود آن را ندیده. از علامت آن را می‌شناسد. «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله مَعْرِفَةُ أهل النظر و الاستدلال الذين حكموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع»؛ آن‌قدر حالی‌اش شده که این جهانی که خودش هم یکی از آن است و پدر و مادر و زمین و آسمان و آتش و آب و کره‌ی زمین و کره‌ی ماه، این‌ها مثل دود می‌ماند. یک چیزی این‌ها را و درست می‌کند. اما آن چیز چیست، نمی‌داند. این‌جا از روی آمده و شده. مثل ماها که می‌گوییم: خوب چون من هستم؛ پس من را کسی درست کرده. پدر و مادر هم کاره‌ای نیستند. پدر و مادر هم خودشان مثل منند. پس این زمینی هم که زیر پای ماست و می‌چرخد و ماه و خورشیدی هم که به ما نور و حرارت می‌دهند، جاذبه به ما می‌دهند، زمین ما را می‌چرخاند، ماه ما را می‌چرخانند، این‌ها همه دست‌آورد قدرتی است. آن خداست. «حكَموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع.» @seyedololama ⬇️
🔺سالروز هلاکت معاویه؛ (۱۲ رجب المرجب ۶۰ ه ق) 🔹 آن کسانی‌که طعم معنویتِ در روح و قلب‌شان درک می‌شود، یاد از و مصائب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) خوراکشان می‌شود و خودشان را از راه گریستن و شکسته شدن خاطر و ، به کشتی نجات متصل می‌کنند. در کمتر از صد سال پیش رسم بود که در شب زفاف زوجین یک نفر را دعوت می‌کردند که روضه‌ای بخواند تا بنای زندگی‌شان را بر اساس و بگذارند. (لعنه الله) از کودکی اطفال را با بغض خاندان رسالت بار می‌آورد به طوری‌که لشکر شام با نیروی بغض به خاندان رسالت شمشیر می‌زدنند. حالا ما هم براى برنامه‌ریزی در امور باید از آن ملعون یاد بگیریم. مرحوم سیّد شرف‌الدین (رضوان الله علیه) صاحب المراجعات، مدرسه‌ای در جنوب لبنان تأسیس کرده بود که گویا آن مدرسه بر این اساس بود که: «لا ینتشر الهدی إلّا من حیث انتشر الضلال»؛ ما درس را باید از درس دشمنان دین یاد بگیریم. از همان راهی‌که آن‌ها تخم ضلالت می‌کارند، ما باید یاد بگیریم که چگونه تخم هدایت در نفوس بكاريم. باید از کودکی در خانواده‌ها، این مسائل را شروع کرد. و باید در جلسه‌ای که به این برنامه‌های انسانیتی مساعدت نمی‌شود، شرکت نکند و عذرخواهی کند... @seyedololama 🔺... زمانی‌که دوران ضعفِ پس از اسلام به وسیله‌ی دولت بنی امیه پیدا شد؛ امر به منکر و نهی از معروف رواج گرفت!. و به خاطر جنگی که بین و علیه‌السلام رخ داد و خون‌های بسیاری که ریخته شد؛ یک کینه و یک دشمنی پایان‌ناپذیر در اسلام رخ داد و نهال آن به دست خبیث این نشانده شد و هنوز هم باقی است. همه‌ی این آثار شوم این طایفه‌ی ها و آن گروه ها و این آدم‌کشی‌ها که کار هم نیست و هنوز هم باقی است؛ بانی آن معاویه می‌باشد. ۹۴.۷.۱۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
💐 میلاد امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، امام المتقین، یعسوب الدین بر همگان فرخنده و مبارک باد🌸 🌼 @seyedololama
سیدالعلماء
💐 میلاد امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، امام المتقین، یعسوب الدین بر همگان فرخنده و مبارک باد🌸 🌼 @seye
🔺 محبت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه سرمایه‌ی نجات 🔹 ... [در دم مرگ] آن چیزی که در دست آدم است مولا علی و آل اوست، که اقلاً با این ردّ شده باشد. و تهیه‌ی این هم و کوشش و این مسائل را دارد و می‌خواهد. آدم بخواهد حضرت (علیه‌السلام) را بشناسد و دوست داشته باشد؛ باید از شروع کند. چرا؟ برای این‌که تا خدا را نشناسد؛ علی شناخته نمی‌شود. علی بنده‌ی خداست. خدا آن قدر خداست که علی بنده اوست!. و علی واسطه‌ی بخشش اوست و می‌توان در خدمت او عمری را گذراند. در خدمت فرزند او خدمتی کرد و به جایی رسید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 به مناسبت بزرگداشت مرحوم ملا هادی سبزواری؛ 🔺داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم ملا هادی سبزواری 🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان [ ] عصرهای جلسه‌ای داشتند كه ده، بيست نفر و چند ، مِن‌جمله شهيد و افرادی از اين قبيل می‌آمدند و ايشان بسيار مؤثری می‌فرمودند؛ مواعظ‌شان خيلی مؤثر بود، به‌طوری‌که در ما كه آن موقع بوديم خیلی اثر می‌گذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم می‌آمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمی‌شدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر می‌فرمودند. مثلاً يكی از مسائلی كه می‌فرمودند اين بود: وقتی وارد در دينی می‌شود از خواست‌های او اين است كه: خب، حالا ديگر ما يک يا يك بنويسيم يا يک پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتی‌كه اگر خوب كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و می‌خواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!. اين حرف‌ها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان مان خوب نمی‌رسید كه چگونه می‌شود انسان وارد يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد و ها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً به‌جا و به‌صلاح است يا این‌که هنوز زود است؟ آدمی كه ده پانزده سال در يا در فرهنگ بوده و کرده، نفسش همان نفسِ و بچگی اوست، خواست‌هایش هم همان خواست‌های کودکی است که به رنگ جديد در می‌آید؛ به رنگ و و شدن و كردن و از اين قبيل چيزها در می‌آید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، می‌بیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرف‌ها نشده چون او اين را نكرده است. مرحوم علامه معنی اين ورزش را برای ما این‌گونه نقل می‌فرمودند: مرحوم ملا هادی اعلی‌الله‌مقامه در ، حوزه‌ی علميه داشت و روزها در يا در يک جايی درس می‌گفتند. يک روز چند طلبه‌ی كرمانی که می‌خواستند به مقدس مشرَّف شوند، می‌گویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم. وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه می‌کردند و با تعجب اشاره می‌کردند و مثل این‌که يک چيز عجيبی دیده‌اند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا این‌ها این‌گونه حرکات را انجام می‌دهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوان‌ها پرسيدند: چه مسئله‌ای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت می‌کردید؟ گفتند: ما يک مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب مدرسه‌ای در هستيم، يک روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، می‌خواست که در مدرسه بماند، ولی اجازه‌ی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دست‌ها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جارو کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد. اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک می‌کند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همان‌جا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک می‌کرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای به او پيشنهاد کرد و او را خود نمود. حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ می‌بینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جارو كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل می‌کردند و می‌فرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزه‌ی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم. منظور اين است که اين‌جور ورزش‌ها و این‌گونه ها برای همه‌ی مخصوصاً در اين دوره لازم است. ۸۵٫۱۱٫۳۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ذکر دعای سفارش شده از مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی به نقل از مرحوم امام خمینی که به شاگردان خویش به جهت دفع بلا و مصیبت توصیه می‌فرمودند: عصر و غروب جمعه، به نیابت از تمام شیعیان عالم ده مرتبه: اللهمَّ صلِّ علی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ وَ ادْفَعْ عَنَّا البَلاءَ المُبْرَمَ مِن السَّماءِ إنَّكَ عَلى کُلِّ شَئٍ قَدِیرٌ خدایا صلوات فرست بر محمد و آل محمد و دفع بنما از ما بلائی را که حتمی شده است از آسمان، همانا تو بر هر امری قادر و توانائی التماس دعا @seyedololama