🌷 اللّهم فُکَّ کُلَّ أسير 🕊
🔴 #شُنام
🌟 خاطرات #کیانوش_گلزار_راغب
قسمت 7⃣8⃣1⃣
🌴 فصل دوازدهم
نامهها و عکسها
چند نکته دربارهی نامههای دوران اسارت
✨ روزها و شبها را به انتظار آزادی سپری میکردم. اما هر بار که فهرست اسامی آزادشدگان خوانده میشد و نام من در میان آنها نبود، حال و روزی نگفتنی پیدا میکردم.
✨ از زمان قرائت اسامی آزادشدگان تا جمعآوری وسایل و خداحافظی آنها فقط ۱۰ دقیقه برای نوشتن فرصت داشتیم؛ این وقت کم همراه با غم و اندوه جا ماندن از قافلهی آزادشدگان، اجازه نمیداد در نوشتن دقت کنم. متن نامهها گویای دستپاچگی و اوضاع روحی نامناسب و وضعیت بحرانی است که در آن لحظات داشتهام.
✨ با همه این اوصاف، صادقانه اصل متن نامهها را همراه با تصویر یکی دو نامه در اینجا میآورم با این توضیح ضروری که اگر در نامهها از کومله تعریف و تمجید نمیکردیم، یا نامه ارسال نمیشد یا در بازجوییها دچار مشکل میشدیم.
✨ متن نامهها تکراری و یکنواخت است چون حق نداشتیم جز احوالپرسی ساده چیزی بنویسیم و علاوه بر این هیچوقت از رسیدن نامهها به دست خانوادهام مطمئن نبودم برای همین هر بار مطالبی را تکرار میکردم. ذکر نام خدا در آغاز نامهها محدودیتها و دردسرهایی به دنبال داشت.
✨ تا نامه شمارهی ۵ از آزادی و مبادله حرف میزنم ولی در نامه ششم به جای ابراز امیدواری گفتهام که اعدام نمیشوم و این نشان میدهد تا چه حد از آزادی مأیوس بودهام.
✨ از نامهی آخرم پیداست که تا چه حد دچار بحران بودهام، از طرفی به کمک شیلان از شهادت برادرم با خبر شده بودم و از ترس کومله حق نداشتم چیزی دراینباره بنویسم یا به زبان بیاورم و از طرف دیگر نمیدانستم خانوادهام از این ماجرا اطلاع دارند یا نه. نمیدانستم باید چه بگویم و بنویسم و شاید برای همین بود که آنطور از روز و روزگار گله کرده و دلتنگیام را ابراز کردم.
✨ خانوادهام در روستایی زندگی میکردند که دفتر پست نداشت، من هم نمیخوانستم نامههایم را به آدرس سپاه و بسیج اسدآباد بفرستم، به همین دلیل مجبور بودم نامهها را به نشانی دوستان و آشنایان در اسدآباد بفرستم و امیدوار باشم نامههایم درصورت گذر از سانسور کومله، به خانوادهام برسند.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 اللّهم فُکَّ کُلَّ أسير 🕊
🔴 #شُنام
🌟 خاطرات #کیانوش_گلزار_راغب
قسمت 8⃣8⃣1⃣
نامه شماره ۱
حضور محترم خانوادهی گرامیم
پس از تقدیم عرض سلام که امیدوارم همیشه حالتان خوب و خوش باشد و اگر از احوالات اینجانب، کیانوش، خواسته باشی، سلامت و خوب هستم و ملالی در بین نیست جز دوری دیدارتان که آنهم امیدوارم بزودی تازه گردد و سلام گرمی را به مادر عزیزم میرسانم و امیدوار میباشم که هیچگونه ناراحت نباشید و سلام مرا به تمام اقوام و خویشان و برادران و خواهران برسانید و دراینباره که مدتی است که من از شما جدا شدهام
ناراحت نباشد و مطمئن باشید که حالمان خیلی خوب میباشد و ما در دست سازمان کومهله در کردستان زندانی هستیم و برای آزادی ما به دفتر نخست وزیری در تهران بروید که ما را با پیشمرگانی که در دست دولت زندانی هستند، مبادله کنند و مطمئن باشید که هیچ نوع شکنجهای در بین نیست و حتی نمیخواهند که یک دقیقه ما ناراحت باشیم و باز هم میگویم که ناراحت نباشید و آرزوی سلامتی شما را دارا میباشم و تمامتان را از دور دیده بوسی میکنم.
خداحافظ همه شماها باشد.
کیانوش گلزار، امضاء
۱۳۶۰/۸/۱۸
آدرس: اسدآباد، همدان، خیابان ۱۵ خرداد، پشت جهاد سازندگی، منزل عزیزالله متقی (مصطفی متقی) و آنهم به خانه کیانوش گلزاری وندرآباد بدهد.
نامهی کومله که در پایان همین نامه نوشته شده است:
خانوادهٔ محترم زندانی:
برای رسیدن نامهٔ شما بدست فرزند زندانیتان لازم است ترتیبی بدهید که نامهٔ شما در شهرک ربَط تحویل سازمان (کومهله) داده شود.
امضاء کومهله
۶۰/۸/۳۰
توضیح: کومله آدرس شهرک ربَط را داده بود، ولی بهدلیل عدم آشنایی خانواده با شهرک ربَط در حوالی سردشت، این کلمه را شرکت ربط خوانده بودند و مدتها به دنبال شرکت ربط گشته بودند و آن را نیافته بودند.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 اللّهم فُکَّ کُلَّ أسير 🕊
🔴 #شُنام
🌟 خاطرات #کیانوش_گلزار_راغب
قسمت 9⃣8⃣1⃣
نامه شماره ۲
از طرف کیانوش گلزار
بهخدمت خانواده ارجمندم سلام عرض میکنم و بهخدمت پدر بزرگوارم و مادر گرامیم خیلی سلام گرمی عرض میکنم و پس از تقدیم سلام امیدوارم که همیشه شاد و خوشحال باشید و اگر از احوالات من خواسته باشید خوب و خوشحال هستم و امیدوارم که هیچ خودتان را ناراحت نکنید. ما صحیح و سالم میباشیم و ما هم اکنون در دست سازمان کومله زندانی هستیم و هیچگونه ناراحتی تابحال برای ما پیش نیامده است تنها دوری دیدار عزیز خانوادهام میباشد. بهخدمت برادرانم محمدعلی با اهل خانه، رضاعلی با اهل خانه و کرمعلی با اهل (خانه) سلام عرض میکنم و بخدمت کامران و منصور و حمید خیلی سلام عرض مینمایم. خواهرانم شربتی با بچههایش و اختر و فرشته سلام عرض میکنم و اقوام و عمویم با اهل خانه، داییهایم با اهل خانهشان و رحمت و خانهشان و تمام دوستان و آشنایان سلام عرض میکنم.
و خانوادهی عزیزم دراینباره که ما در پیشتان نیستم هیچگونه ناراحت نباشید ما مدتی دیگر آزاد میشویم و به خانه میآییم و باز میگویم که حال ما خیلی
خوب است و با ما هیچگونه بد رفتاری نکردهاند و مادر عزیزم خودت را خیلی ناراحت نکن.
به امید دیدار با همه شماها
کیانوش گلزار
امضاء ۶۰/۹/۱۹
و در ضمن من از برادرم و حسنمراد مرادی خبر ندارم.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 اللّهم فُکَّ کُلَّ أسير 🕊
🔴 #شُنام
🌟 خاطرات #کیانوش_گلزار_راغب
قسمت 0⃣9⃣1⃣
نامه شماره ۳
از طرف کیانوش گلزار
خانوده گرامیم
خدمت پدر بزرگوارم و مادر گرامیم از صمیم قلب سلام عرض کرده و پس از تقدیم عرض سلام امیدوارم که همیشه شاد و خوشحال باشید و اگر از احوالات فرزندتان کیانوش گلزاری جویا باشید سالم میباشم و هیچگونه ناراحتی در بین نیست جز دوری دیدار عزیز شماها و از اینکه مدتی است که از شماها جدا میباشم ناراحت نباشید و من در دست سازمان کومهله در کردستان گروگان میباشم و من را اینجا نگه داشتهاند که در برابر پیشمرگان کومهله که در زندان دولت زندانی میباشند عوض کنند و از شماها خانوده عزیزم میخواهم که به دفتر نخستوزیری در تهران بروید و از مسئول دفتر گروگانهای کردستان بخواهید که ما را مبادله کنند و اگر شماها روی دولت فشار بیاورید ما را زودتر مبادله میکنند و من هم اکنون زندانی میباشم و حالم خوب است و از اینکه کسی به شماها گفت که ما را شکنجه میکنند دروغ است و به حرف هیچکس گوش ندهید و در اینجا با ما پیشمرگان خیلی خوشرفتاری میکنند و هیچگونه شکنجه چه از نظر جسمی و چه روحی وجود ندارد. من از شماها میخواهم که هیچ ناراحت نباشید و ناراحتی شما برای ما هیچ دردی دوا نمیکند فقط این است که خودتان را از بین میبرید و من از برادرم نباتعلی فتاحی و حسنمراد مرادی هیچ خبر ندارم آنها در یک زندان دیگر هستند که امیدوارم نامههایشان بدستتان برسد. و اگر به پول احتیاج داشتید بروید حقوق مرا از بسیج بگیرید.
و به خدمت برادرم محمدعلی وبرادرزن (بِراژِن = زن داداش) فاطمه و ناصر و نادر و پرویز و بچهٔ دیگرشان که اسمش را نمیدانم خیلی سلام گرم از راهی دور
میرسانم و بخدمت رضاعلی و خوشاندام و فریبا و خسرو سلام میرسانم و بخدمت کرمعلی و شهین و (لیلا یا لیلی) خیلی سلام میرسانم و به خدمت برادرم کامران و منصور و حمید سلام گرمی میرسانم و امیدوارم که به درسشان ادامه داده باشند و مخصوصاً حمید را به مدرسه بفرستید و به خدمت خواهرانم شربتی و بچههایش اشرت (عشرت) و مهرداد و آبدین (عابدین) و الیاس (علی عباس) خیلی سلام میرسانم و اختر و فرشته را سلام میرسانم و عمویم فتحعلی و زن عمویم و بچههایشان را خیلی سلام عرض میکنم و داییهایم محمدمراد و عبدالعلی و خانوادههایشان را سلام عرض میکنم و خیلی سلام مرا به فرمانعلی برسانید و رحمت و خانوادههایشان را خیلی سلام میرسانم و سلام مرا به تمام اقوام مخصوصاً دَتَه (عمه) ماهیجان برسانید و امیدوارم که هیچگونه ناراحتی نداشته باشید و آرزوی سلامتی همه شماها را دارم و به امید دیدار با همه شماها.
کیانوش گلزاری
امضاء ۶۰/۱۰/۲
آدرس اسدآباد همدان مغازه حاج امید حقشناس و آنهم زحمت کشید به منزل نورعلی گلزارراغب وندرآباد بدهد.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 اللّهم فُکَّ کُلَّ أسير 🕊
🔴 #شُنام
🌟 خاطرات #کیانوش_گلزار_راغب
قسمت 1⃣9⃣1⃣
نامه شماره ۴
به نام خدا
از طرف کیانوش گلزارراغب به خانواده ارجمندم
به خدمت پدر بزرگوارم نورعلی و مادر گرامیم شاهپسند خیلی سلام عرض مینمایم و پس از تقدیم عرض سلام امیدوارم که به درگاه خداوند متعال خوب و سلامت بوده باشید و اگر از احوالات اینجانب کیانوش خواسته باشی خوب و سلامت هستم و هیچگونه ناراحتی ندارم بجز دیدار روی شما عزیزان.
و من هم اکنون در زندان سازمان کومهله در کردستان میباشم و صحیح و سالم هستم و حال من در مدت ۷ ماه است که در زندان هستم از برادرم نباتعلی و حسنمراد مرادی خبر ندارم و امیدوارم که آنها با شما تماسی داشته باشند و شما از آنها اطلاعی داشته باشید و من دربارهٔ آنها هیچ اطلاعی ندارم و فقط به من میگویند که آنها در یک زندان دیگر هستند. و ما را در اینجا نِگر(نگه) داشتهاند که با اسیران خود که در زندان دولت هستند مبادله کنند. و من از شما میخواهم که هیچ ناراحت نباشید ما هم در یک روزی آزاد میشویم و به خانه میآییم و باز از شما تقاضا دارم که از این بابت که ما مدتی از شما دور هستیم خودتان را ناراحت نکنید چون مبادله نزدیک است که انجام بگیرد و ما در اینجا مورد هیچ شکنجهای قرار نمیگیریم و شما گوش به هر کس هرچه گفت ندهید که از این بابت که ما را شکنجه میکنند قبول نکنید و من به خدا قسم میخورم که تاکنون حتی یک سیلی هم به ما نزدهاند.
به خدمت برادرم محمدعلی و ناصر و نادر و پرویز و برادرزنم (زن داداشم) فاطمه خیلی سلام عرض میکنم و به خدمت رضاعلی و فریبا وخسرو و برادر زنم (زنداداشم) خوشاندام، سلام عرض مینمایم و به کرمعلی و لیلا و برادرزنم (زن داداشم) شهین، سلام عرض مینمایم و به خدمت خواهر عزیزم شربتی و اشرت و مهرداد و آبدین و الیاس و دامادمان آقایار کرمی سلام عرض مینمایم. و برادران عزیزم کامران و منصور و حمید آقا و خواهرانم اختر و فرشته از راه دور سلامتی و شادکامی آنها را آرزومندم و به آنها بگویید از اینکه مدتی در پیش آنها نیستم هیچ ناراحت نباشند. به خدمت عمویم با خانواده و داییهایم با خانوادهشان و سید محمد و خالهٔ عزیزم خیلی سلام به خدمتشان عرض میکنم و به خانوادهٔ رحمت و گلجمین و تمامی اقوام و آشنایان سلام عرض میکنم و سلام مرا به تمام دوستانم برسانید.
خداحافظ به امید دیدار روی تمامی عزیزانم.
کیانوش گلزار
امضاء ۶۰/۱۲/۸
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 اللّهم فُکَّ کُلَّ أسير 🕊
🔴 #شُنام
🌟 خاطرات #کیانوش_گلزار_راغب
قسمت 2⃣9⃣1⃣
نامه شماره ۵
از طرف کیانوش گلزارراغب
خانوادهٔ ارجمندم
با عرض سلام به خدمت پدر مهربانم نورعلی و مادر گرامیم، پدرجان من از مدتی که در اینجا در دست سازمان کومهله هستم سالم میباشم و هیچگونه ناراحتی در بین نیست جز دیدار روی شما و من از این راه دور روی شما یکی یکی را میبوسم و آرزوی سلامتی همهٔ شماها را دارم و امیدوارم که همیشه شاد بوده باشید و امیدوارم که به زودی با همه شما دیدار کنم و از این بابت که من در زندان
میباشم هیچ ناراحت نباشید چون این سرنوشت من بود که به این روز بیفتم و شما با اینکه ناراحت باشید نمیتوانید مرا از زندان آزاد کنید جز اینکه خودتان را ناراحت میکنید و من امیدوارم که به زودی آزاد شوم و شماها را از ناراحتی و نگرانی که در پیش دارید بیرون بیایید و مادر عزیزم شما همچنان خود را ناراحت نکن و هر چند که من سعی میکنم با نامههای پی در پی مقداری از ناراحتی شما بکاهم و همچنین به خواهرانم شربتی و اختر و فرشته این جمله را تکرار میکنم که خیلی خودشان را ناراحت نکنن و از اینجا روی عزیزشان را میبوسم و آرزوی سلامتی آنها را از خداوند خواستارم و به برادرانم محمدعلی و خانوادهاش و رضاعلی با خانوادهاش و کرمعلی با خانوادهاش سلام عرض میکنم و امیدوارم که همیشه خوش و شاد باشند و به برادران کوچکم کامران و منصور و حمید سلام عرض میکنم و امیدوارم که امسال نیز همانند سالهای قبل از درسشان قبول باشند.
و خانوادهٔ عزیزم، من در حال نه از شماها خبر دارم و نه از برادر عزیزم نباتعلی و از سرنوشت او هیچ خبر ندارم که کجا هست و چکار میکند فقط به من میگویند که در زندانی دیگر است و از شما نیز خبر ندارم و نمیدانم سالم هستید یا خدای ناکرده حالتی ناخوشی داشته باشید و سلام مرا به تمام اقوام و دوستانم برسانید. به امید دیدار با همه شماها. خداحافظ.
کیانوش گلزار
امضاء ۶۱/۱/۱۵
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 اللّهم فُکَّ کُلَّ أسير 🕊
🔴 #شُنام
🌟 خاطرات #کیانوش_گلزار_راغب
قسمت 3⃣9⃣1⃣
نامه شماره ۶
از طرف کیانوش گلزارراغب به خانواده ارجمندم
با سلام به حضور پدر مهربانم نورعلی و مادر گرامیم شاهپسند، آرزوی سلامتی شما را خواهانم. پدر و مادر عزیزم اینجانب کیانوش هم اکنون به مدت ده ماه میباشد که در زندان سازمان کومهله در کردستان میباشم و در اینجا حال من خوب و صحیح و سالم میباشم و مرا در اینجا هیچ ناراحتی تهدید نمیکند جز دوری دیدار شماها و امیدوارم که همیشه سالم باشید و آرزوی موفقیت شما را دارم
و از اینکه مدتی است در کنار شما نیستم هیچ ناراحت نباشید و شما مطمئن باشید که من دوباره به خانه برمیگردم ولی در اینجا مدت زندان من مشخص نیست و خود من نیز نمیدانم که چه موقعی آزاد میشوم ولی این اطمینان را دارم که دوباره به خانوادهام بر میگردم چون اگر میخواستند مرا اعدام کنند در این مدت این عمل را انجام داده بودند و امیدوارم که شما نیز خودتان را ناراحت نکنید و من از سرگذشت برادرم نباتعلی هیچ خبری ندارم امیدوارم که شما از آن خبری داشته باشید.
به حضور مبارک تک تک برادرانم محمدعلی و رضاعلی وکرمعلی و کامران و منصور و حمید سلامهای گرمی میرسانم و آرزوی موفقیت کامران و منصور و حمید را در امتحاناتشان را دارم. به خدمت خواهرانم شربتی و اختر و فرشته سلام عرض میکنم به خدمت برادرزنم (زن داداشهایم) فاطمه و خوش اندام و شهین سلام میرسانم و به خدمت برادرزادههایم ناصر و نادر و پرویز و فریبا و خسرو و لیلا یا لیلی و بقیه سلام عرض میکنم و به خدمت خواهرزادههایم اشرت و مهرداد و آبدین و الیاس سلام میرسانم و سلام مرا به تمامی اقوام و آشنایان و دوستانم برسانید از اینکه نتوانستم بیشتر نامه بنویسم پوزش میطلبم. خداحافظ تمامی شماها.
کیانوش گلزار
۶۱/۳/۱۶
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 اللّهم فُکَّ کُلَّ أسير 🕊
🔴 #شُنام
🌟 خاطرات #کیانوش_گلزار_راغب
قسمت 4⃣9⃣1⃣
نامه شماره ۷
از طرف کیانوش گلزارراغب
خانواده ارجمندم
پس از تقدیم عرض سلام و آرزوی سلامتی برای تمامی شماها امیدوارم که همیشه صحیح و سالم بوده باشید و به خدمت پدر مهربانم نورعلی و مادر گرامیم شاهپسند سلام عرض نموده و امیدوارم که همیشه شاد و خوشحال باشید و باری پدرجان من هم اکنون صحیح و سالم در زندان سازمان کومهله در کردستان میباشم و امیدوارم که از این بابت ناراحتی برایتان پیش نیاید و حالم خیلی خوب و در اینجا از سرنوشت خود و چه مدت در زندان میباشم هیچ اطلاعی ندارم و معلوم نیست که کی آزاد میشوم و در حال حاضر در حدود ۱۳ ماه از زندانی شدن من میگذرد و از شما هیچگونه خبری ندارم و حتی از برادرم نیز خبری دقیق ندارم که در حال حاضر زنده میباشد یا.....
و اگر از بین رفته امیدوارم که شما از سرنوشتش اطلاعی داشته باشید و باری مادر عزیزم اکنون که مدت زندانی من به درازا کشیده شده و از خانواده کوچکترین اطلاعی ندارم، وضع روحیام خیلی ضعیف شده چون من چقدر میتوانم در این بیخبری دوام داشته باشم. و حالا از شما میپرسم چرا سراغی از من نمیگیرید همین علت باعث شده که همیشه در فکر فرو روم که چرا به ملاقاتم نیامدهاید و هزاران چراهای دیگر که چه بر سر شما آمده که مرا بکلی فراموش کردهاید و من همیشه منتظر شما هستم که روزی شماها نیز مانند خانوادهٔ زندانیان دیگر به ملاقاتم بیایید و اگر میخواهید اینکار را انجام دهید میتوانید به کردستان آمده و از مردم اطراف شهرهای کردستان آدرس سازمان کوموله را بگیرید و از اینطریق مرا پیدا کنید. مادرجان خیلی دلم میخواهد که دوباره به خانواده پیشتان برگردم و خیلی یادتان میکنم و امیدوارم به خودتان ناراحتی راه ندهید.
و خدمت برادرانم محمدعلی و رضاعلی و کرمعلی و زن برادرهایم فاطمه وخوش اندام و شهین سلام عرض مینمایم و آرزوی سلامتی برایشان میکنم و خواهرم شربتی و دامادمان آقایار و عشرت و مهرداد و آبدین و الیاس را خیلی سلام میرسانم و برادرانم کامران و منصور و حمید و ناصر و نادر و پرویز و خسرو و اختر و فرشته و فریبا و لیلا را خیلی سلام میکنم و امیدوارم که همیشه خوشحال باشند.
و چند کلمه به کامران:
برادرجان امیدوارم که در درسهایت موفق شده باشی این را میدانم که سال آینده باید به اسدآباد برای ادامه تحصیل بروی و امکان دارد که خانواده قبول نکنند توصیه من این است که شماها باید درستان را ادامه دهید در غیر این صورت عمرت بیهوده میگذرد و به هر نحوی که شده ادامه تحصیل بده و منصور و حمید و ناصر و نادر و بقیه را حتی به زور هم شده به مدرسه بفرستید و اگر کمبود مادی داشتی میتوانی از حقوق من استفاده کنی، آرزوی پیروزی برایتان دارا میباشم و به تمام رفیقهایم و دوستانم از جمله رحمت و فرمانعلی و علیاشرف و
نورکرم سلام میرسانم و به خدمت عمویم و خانواده وداییهایم و خانودهشان و خالهام و تمامی اقوام سلام عرض مینمایم. به امید دیدار.
امضاء. ۶۱/۶/۶
⬅️ پایان
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
داستانهای موجود در کانال
#بدون_تو_هرگز
( زندگینامه شهید سید علی حسینی )
#با_من_بمان
( سرگذشت دختر زیبای کانادایی و آزاده سرافراز امیر حسین صادقی )
#جنگ_با_دشمنان_خدا
(سرگذشت پسر وهابی شیعه شده)
#شهید_چمران_به_روایت_همسرش_غاده
#مراسم_عروسی_یک_فرمانده_در_مسجد
( شهید علیرضا موحد دانش )
#فرمانده_دستمال_سرخ_ها_و_دختر_خبرنگار
( شهید اصغر وصالی )
#تمنای_شهادت
( زندگینامه شهید احمد کاظمی)
#سلام_بر_ابراهیم
( زندگینامه شهید ابراهیم هادی )
#راز_کانال_کمیل
( سر گذشت گردان کمیل و حنظله در عملیات والفجر مقدماتی)
#داستان_تمام_زندگی_من
( قصه زندگی شیعه شدن یک مسیحی)
#واینک_شوکران۱
( زندگی نامه جانباز شهید سید منوچهر مدق )
#شهیدی_از_تبار_سادات
( زندگینامه شهید سید مجتبی نواب صفوی )
#شهیدی_که_درخواب_مادرش_راشفاداد
( زندگینامه شهید محمد معماریان)
#بی_نشان
( خاطرات شهید حاج محمود شهبازی )
#فرمانده_ی_قهرمان
( زندگینامه شهید حاج احمد امینی )
#شهید_غیرت
( زندگینامه شهید علی خلیلی)
#فرار_از_جهنم
( ماجرای مسلمان شدن یک خلافکار آمریکایی)
داستان زندگی #شهید_غلامرضا_عارفیان
#واینک_شوکران۲
( زندگینامه شهید جانباز ایوب بلندی )
#سرزمین_زیبای_من
( داستان مسلمان شدن یک وکیل استرالیایی )
#شهیدی_که_کابوس_آمریکا_و_اسرائیل_است.
( زندگینامه شهید حسن طهرانی مقدم )
داستان #روزگار_من
(خاطرات همسر شهید مدافع حرم )
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان
(زندگینامه شهید محمد ابراهیم همت )
#برای_خدا_خالص_بود
( خاطرات شهید محمد ابراهیم همت )
داستان واقعی #تحول_به_واسطه_شهید_همت
#مسافر_کربلا
( زندگینامه شهید نوجوان علیرضا کریمی )
#نیمه_پنهان_ماه۲
( زندگینامه شهید مهدی زین الدین )
#خاطرات_سردار_شهید_مهدی_زین_الدین
#دختر_شینا
( زندگینامه سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر )
#ازروسیه_تاوالفجر
#مردی_در_آینه
( داستان شیعه شدن پلیس آمریکایی)
#داستان_شهید_احسان
#روایت_عاشقانه_همسر_شهید_گمنام
( شهید تازه تفحص شده سید یحیی سیدی )
#زیباترین_شهید ( شهید احمد نیکجو )
#کتاب_دا ( خاطرات سیده زهرا حسینی )
#داستان_بوی_حرم ( زندگینامه شهید مدافع حرم امین کریمی به روایت همسر شهید )
#یک_فنجان_چای_با_خدا
( رمان واقعی شیعه شدن دختر یک منافق )
#پرواز_در_سحرگاه
( زنگینامه شهید محمدغفاری )
#خاطرات_یک_جغله_بسیجی
داستان #من_زنده_ام
( خاطرات خانم معصومه آباد از اسارت )
داستان واقعی #شفا_یافته_ی_فرانسوی
داستان شور شیرین زندگینامه
#خادم_الشهدا_شهیدمحمد_سلیمانی
داستان کوتاه از #شهیدی_که_عاشق_حضرت_عباس(ع)_بود
کتاب #مهر_مادر
داستان بسیار زیبای " #آخرین_عروس "
( داستان زندگی حضرت نرجس خاتون )
خاکهای نرم کوشک
(زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی)
نیمه پنهان ماه
( زندگینامه شهید مرتضی جاویدی)
کتاب خیانت به فرمانده
(روایتی شنیده نشده از اسرار اسارت حاج احمد متوسلیان)
#فلش_نشانه_شهیدان_مصطفی_و_مجتبی_بختی
مزد اخلاص
(زندگینامه شهید علی محمد صباغ زاده)
داستان پرواز به سمت بهشت
(زندگینامه قاری شهید حاج محسن حاجی حسنی)
من میترا نیستم
( زندگینامه شهیده زینب کمایی )
داستان #پروانه_در_چراغانی
( زندگینامه شهید حسین خرازی )
#حسین_خرازی_که_بود؟
داستان #شاهرخ_حر_انقلاب_اسلامی
(زندگینامه شهید شاهرخ ضرغام)
داستان #سه_روز_محاصره
(روایت محمد هادی از " شلحه " )
#خلیل_در_آتش
(خاطرات آزاده ی سرافراز " کریم رجب زاده ")
#علمدار
(زندگینامه و خاطرات شهید سید مجتبی علمدار )
#نیمه_پنهان_ماه( زندگینامه شهید حمید باکری )
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان
(خاطرات همرزمان شهیدحمید باکری)
#مردی_با_چفیه_سفید
(زندگینامه شهیدعباس کریمی)
#در_کمین_گل_سرخ (زندگینامه سپهبد شهید علی صیاد شیرازی)
#پایی_که_جا_ماند (خاطرات آزاده عزیز " سید ناصر حسینی پور " )
داستان واقعی #نسل_سوخته (نوشته شهید مدافع حرم سید طاها ایمانی)
کتاب #گلستان_یازدهم
زندگینامه شهید علی چیت سازیان
#نورالدین_پسر_ایران
کتاب خاطرات سید نورالدین عافی
کتاب #سلام_بر_ابراهیم۲
زندگینامه شهید ابراهیم هادی جلد دوم
کتاب #یا_زهرا( سلام الله علیها )
زندگینامه شهید محمدرضا تورجی زاده
کتاب #مصطفی
خاطرات و زندگینامه شهید مصطفی ردانی پور
کتاب #ملاصالح
سرگذشت شگفتانگیز مترجم اسرای ایرانی در عراق
داستان #نسیم_تقدیر
خاطرات آزاده بزرگوار محمد جواد سالاریان
کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
تجربهای نزدیک از مرگ
کتاب #حکایت_زمستان
( خاطرات آزاده عزیز حسین مردی)
کتاب #هوری
( زندگینامه شهید سید علی هاشمی)
کتاب #پسرک_فلافل_فروش
( زندگینامه شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری )
کتاب #وقتی_مهتاب_گم_شد
( خاطرات شهید خوشلفظ)
کتاب #شُنام
( خاطرات کیانوش گلزار راغب_ اسیر آزاد شده از بند کومله دموکرات)
داستانهای موجود در کانال
#بدون_تو_هرگز
( زندگینامه شهید سید علی حسینی )
#با_من_بمان
( سرگذشت دختر زیبای کانادایی و آزاده سرافراز امیر حسین صادقی )
#جنگ_با_دشمنان_خدا
(سرگذشت پسر وهابی شیعه شده)
#شهید_چمران_به_روایت_همسرش_غاده
#مراسم_عروسی_یک_فرمانده_در_مسجد
( شهید علیرضا موحد دانش )
#فرمانده_دستمال_سرخ_ها_و_دختر_خبرنگار
( شهید اصغر وصالی )
#تمنای_شهادت
( زندگینامه شهید احمد کاظمی)
#سلام_بر_ابراهیم
( زندگینامه شهید ابراهیم هادی )
#راز_کانال_کمیل
( سر گذشت گردان کمیل و حنظله در عملیات والفجر مقدماتی)
#داستان_تمام_زندگی_من
( قصه زندگی شیعه شدن یک مسیحی)
#واینک_شوکران۱
( زندگی نامه جانباز شهید سید منوچهر مدق )
#شهیدی_از_تبار_سادات
( زندگینامه شهید سید مجتبی نواب صفوی )
#شهیدی_که_درخواب_مادرش_راشفاداد
( زندگینامه شهید محمد معماریان)
#بی_نشان
( خاطرات شهید حاج محمود شهبازی )
#فرمانده_ی_قهرمان
( زندگینامه شهید حاج احمد امینی )
#شهید_غیرت
( زندگینامه شهید علی خلیلی)
#فرار_از_جهنم
( ماجرای مسلمان شدن یک خلافکار آمریکایی)
داستان زندگی #شهید_غلامرضا_عارفیان
#واینک_شوکران۲
( زندگینامه شهید جانباز ایوب بلندی )
#سرزمین_زیبای_من
( داستان مسلمان شدن یک وکیل استرالیایی )
#شهیدی_که_کابوس_آمریکا_و_اسرائیل_است.
( زندگینامه شهید حسن طهرانی مقدم )
داستان #روزگار_من
(خاطرات همسر شهید مدافع حرم )
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان
(زندگینامه شهید محمد ابراهیم همت )
#برای_خدا_خالص_بود
( خاطرات شهید محمد ابراهیم همت )
داستان واقعی #تحول_به_واسطه_شهید_همت
#مسافر_کربلا
( زندگینامه شهید نوجوان علیرضا کریمی )
#نیمه_پنهان_ماه۲
( زندگینامه شهید مهدی زین الدین )
#خاطرات_سردار_شهید_مهدی_زین_الدین
#دختر_شینا
( زندگینامه سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر )
#ازروسیه_تاوالفجر
#مردی_در_آینه
( داستان شیعه شدن پلیس آمریکایی)
#داستان_شهید_احسان
#روایت_عاشقانه_همسر_شهید_گمنام
( شهید تازه تفحص شده سید یحیی سیدی )
#زیباترین_شهید ( شهید احمد نیکجو )
#کتاب_دا ( خاطرات سیده زهرا حسینی )
#داستان_بوی_حرم ( زندگینامه شهید مدافع حرم امین کریمی به روایت همسر شهید )
#یک_فنجان_چای_با_خدا
( رمان واقعی شیعه شدن دختر یک منافق )
#پرواز_در_سحرگاه
( زنگینامه شهید محمدغفاری )
#خاطرات_یک_جغله_بسیجی
داستان #من_زنده_ام
( خاطرات خانم معصومه آباد از اسارت )
داستان واقعی #شفا_یافته_ی_فرانسوی
داستان شور شیرین زندگینامه
#خادم_الشهدا_شهیدمحمد_سلیمانی
داستان کوتاه از #شهیدی_که_عاشق_حضرت_عباس(ع)_بود
کتاب #مهر_مادر
داستان بسیار زیبای " #آخرین_عروس "
( داستان زندگی حضرت نرجس خاتون )
#خاکهای_نرم_کوشک
(زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی)
#نیمه_پنهان_ماه
( زندگینامه شهید مرتضی جاویدی)
کتاب #خیانت_به_فرمانده
(روایتی شنیده نشده از اسرار اسارت حاج احمد متوسلیان)
#فلش_نشانه_شهیدان_مصطفی_و_مجتبی_بختی
#مزد_اخلاص
(زندگینامه شهید علی محمد صباغ زاده)
داستان #پرواز_به_سمت_بهشت
(زندگینامه قاری شهید حاج محسن حاجی حسنی)
من میترا نیستم
( زندگینامه شهیده زینب کمایی )
داستان #پروانه_در_چراغانی
( زندگینامه شهید حسین خرازی )
#حسین_خرازی_که_بود؟
داستان #شاهرخ_حر_انقلاب_اسلامی
(زندگینامه شهید شاهرخ ضرغام)
داستان #سه_روز_محاصره
(روایت محمد هادی از " شلحه " )
#خلیل_در_آتش
(خاطرات آزاده ی سرافراز " کریم رجب زاده ")
#علمدار
(زندگینامه و خاطرات شهید سید مجتبی علمدار )
#نیمه_پنهان_ماه( زندگینامه شهید حمید باکری )
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان
(خاطرات همرزمان شهیدحمید باکری)
#مردی_با_چفیه_سفید
(زندگینامه شهیدعباس کریمی)
#در_کمین_گل_سرخ (زندگینامه سپهبد شهید علی صیاد شیرازی)
#پایی_که_جا_ماند (خاطرات آزاده عزیز " سید ناصر حسینی پور " )
داستان واقعی #نسل_سوخته (نوشته شهید مدافع حرم سید طاها ایمانی)
کتاب #گلستان_یازدهم
زندگینامه شهید علی چیت سازیان
#نورالدین_پسر_ایران
کتاب خاطرات سید نورالدین عافی
کتاب #سلام_بر_ابراهیم۲
زندگینامه شهید ابراهیم هادی جلد دوم
کتاب #یا_زهرا( سلام الله علیها )
زندگینامه شهید محمدرضا تورجی زاده
کتاب #مصطفی
خاطرات و زندگینامه شهید مصطفی ردانی پور
کتاب #ملاصالح
سرگذشت شگفتانگیز مترجم اسرای ایرانی در عراق
داستان #نسیم_تقدیر
خاطرات آزاده بزرگوار محمد جواد سالاریان
کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
تجربهای نزدیک از مرگ
کتاب #حکایت_زمستان
( خاطرات آزاده عزیز حسین مردی)
کتاب #هوری
( زندگینامه شهید سید علی هاشمی)
کتاب #پسرک_فلافل_فروش
( زندگینامه شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری )
کتاب #وقتی_مهتاب_گم_شد
( خاطرات شهید خوشلفظ)
کتاب #شُنام
( خاطرات کیانوش گلزار راغب_ اسیر آزاد شده از بند کومله دموکرات)
داستانهای موجود در کانال
#بدون_تو_هرگز
( زندگینامه شهید سید علی حسینی )
#با_من_بمان
( سرگذشت دختر زیبای کانادایی و آزاده سرافراز امیر حسین صادقی )
#جنگ_با_دشمنان_خدا
(سرگذشت پسر وهابی شیعه شده)
#شهید_چمران_به_روایت_همسرش_غاده
#مراسم_عروسی_یک_فرمانده_در_مسجد
( شهید علیرضا موحد دانش )
#فرمانده_دستمال_سرخ_ها_و_دختر_خبرنگار
( شهید اصغر وصالی )
#تمنای_شهادت
( زندگینامه شهید احمد کاظمی)
#سلام_بر_ابراهیم
( زندگینامه شهید ابراهیم هادی )
#راز_کانال_کمیل
( سر گذشت گردان کمیل و حنظله در عملیات والفجر مقدماتی)
#داستان_تمام_زندگی_من
( قصه زندگی شیعه شدن یک مسیحی)
#واینک_شوکران۱
( زندگی نامه جانباز شهید سید منوچهر مدق )
#شهیدی_از_تبار_سادات
( زندگینامه شهید سید مجتبی نواب صفوی )
#شهیدی_که_درخواب_مادرش_راشفاداد
( زندگینامه شهید محمد معماریان)
#بی_نشان
( خاطرات شهید حاج محمود شهبازی )
#فرمانده_ی_قهرمان
( زندگینامه شهید حاج احمد امینی )
#شهید_غیرت
( زندگینامه شهید علی خلیلی)
#فرار_از_جهنم
( ماجرای مسلمان شدن یک خلافکار آمریکایی)
داستان زندگی #شهید_غلامرضا_عارفیان
#واینک_شوکران۲
( زندگینامه شهید جانباز ایوب بلندی )
#سرزمین_زیبای_من
( داستان مسلمان شدن یک وکیل استرالیایی )
#شهیدی_که_کابوس_آمریکا_و_اسرائیل_است.
( زندگینامه شهید حسن طهرانی مقدم )
داستان #روزگار_من
(خاطرات همسر شهید مدافع حرم )
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان
(زندگینامه شهید محمد ابراهیم همت )
#برای_خدا_خالص_بود
( خاطرات شهید محمد ابراهیم همت )
داستان واقعی #تحول_به_واسطه_شهید_همت
#مسافر_کربلا
( زندگینامه شهید نوجوان علیرضا کریمی )
#نیمه_پنهان_ماه۲
( زندگینامه شهید مهدی زین الدین )
#خاطرات_سردار_شهید_مهدی_زین_الدین
#دختر_شینا
( زندگینامه سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر )
#ازروسیه_تاوالفجر
#مردی_در_آینه
( داستان شیعه شدن پلیس آمریکایی)
#داستان_شهید_احسان
#روایت_عاشقانه_همسر_شهید_گمنام
( شهید تازه تفحص شده سید یحیی سیدی )
#زیباترین_شهید ( شهید احمد نیکجو )
#کتاب_دا ( خاطرات سیده زهرا حسینی )
#داستان_بوی_حرم ( زندگینامه شهید مدافع حرم امین کریمی به روایت همسر شهید )
#یک_فنجان_چای_با_خدا
( رمان واقعی شیعه شدن دختر یک منافق )
#پرواز_در_سحرگاه
( زنگینامه شهید محمدغفاری )
#خاطرات_یک_جغله_بسیجی
داستان #من_زنده_ام
( خاطرات خانم معصومه آباد از اسارت )
داستان واقعی #شفا_یافته_ی_فرانسوی
داستان شور شیرین زندگینامه
#خادم_الشهدا_شهیدمحمد_سلیمانی
داستان کوتاه از #شهیدی_که_عاشق_حضرت_عباس(ع)_بود
کتاب #مهر_مادر
داستان بسیار زیبای " #آخرین_عروس "
( داستان زندگی حضرت نرجس خاتون )
خاکهای نرم کوشک
(زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی)
نیمه پنهان ماه
( زندگینامه شهید مرتضی جاویدی)
کتاب خیانت به فرمانده
(روایتی شنیده نشده از اسرار اسارت حاج احمد متوسلیان)
#فلش_نشانه_شهیدان_مصطفی_و_مجتبی_بختی
مزد اخلاص
(زندگینامه شهید علی محمد صباغ زاده)
داستان پرواز به سمت بهشت
(زندگینامه قاری شهید حاج محسن حاجی حسنی)
من میترا نیستم
( زندگینامه شهیده زینب کمایی )
داستان #پروانه_در_چراغانی
( زندگینامه شهید حسین خرازی )
#حسین_خرازی_که_بود؟
داستان #شاهرخ_حر_انقلاب_اسلامی
(زندگینامه شهید شاهرخ ضرغام)
داستان #سه_روز_محاصره
(روایت محمد هادی از " شلحه " )
#خلیل_در_آتش
(خاطرات آزاده ی سرافراز " کریم رجب زاده ")
#علمدار
(زندگینامه و خاطرات شهید سید مجتبی علمدار )
#نیمه_پنهان_ماه( زندگینامه شهید حمید باکری )
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان
(خاطرات همرزمان شهیدحمید باکری)
#مردی_با_چفیه_سفید
(زندگینامه شهیدعباس کریمی)
#در_کمین_گل_سرخ (زندگینامه سپهبد شهید علی صیاد شیرازی)
#پایی_که_جا_ماند (خاطرات آزاده عزیز " سید ناصر حسینی پور " )
داستان واقعی #نسل_سوخته (نوشته شهید مدافع حرم سید طاها ایمانی)
کتاب #گلستان_یازدهم
زندگینامه شهید علی چیت سازیان
#نورالدین_پسر_ایران
کتاب خاطرات سید نورالدین عافی
کتاب #سلام_بر_ابراهیم۲
زندگینامه شهید ابراهیم هادی جلد دوم
کتاب #یا_زهرا( سلام الله علیها )
زندگینامه شهید محمدرضا تورجی زاده
کتاب #مصطفی
خاطرات و زندگینامه شهید مصطفی ردانی پور
کتاب #ملاصالح
سرگذشت شگفتانگیز مترجم اسرای ایرانی در عراق
داستان #نسیم_تقدیر
خاطرات آزاده بزرگوار محمد جواد سالاریان
کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
تجربهای نزدیک از مرگ
کتاب #حکایت_زمستان
( خاطرات آزاده عزیز حسین مردی)
کتاب #هوری
( زندگینامه شهید سید علی هاشمی)
کتاب #پسرک_فلافل_فروش
( زندگینامه شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری )
کتاب #وقتی_مهتاب_گم_شد
( خاطرات شهید خوشلفظ)
کتاب #شُنام
( خاطرات کیانوش گلزار راغب_ اسیر آزاد شده از بند کومله دموکرات)