eitaa logo
خاطرات و کرامات شهید عاملو
2هزار دنبال‌کننده
843 عکس
349 ویدیو
21 فایل
مؤلف: @alirezakalami صاحب ۱۲ عنوان کتاب ازخاطرات #شهدا نویسنده سه کتاب از شهید عاملو با عناوین #سه_ماه_رویایی و #رویای_بانه و #شهید_کاظم_عاملو 👈برای دسترسی سریع به #فهرست مطالب کانال، ابتدا پیام «سنجاق‌شده» را کلیک کنید، سپس به سراغ #هشتک‌ها بروید 🫡
مشاهده در ایتا
دانلود
سری کتاب‌های ، وابسته به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در موضوع با یونیفرم مشابه و عناوین فرعی متفاوت و کتاب که خاطرات مستندی است از به قلم که امیدوارم بزودی مورد توجه خوانندگان عزیز در سراسر کشور، خصوصاً علاقه‌مندان به شناخت و انس با شهدایی که صاحب کرامت بودند و پرده‌های حقیقت را شکافته و پا به آنسوی عالم وجود گذاشتند و موفق به وصال و لقاء یار شده و در یک کلام بهشتی شدند، قرار بگیرد. حس پرواز بهت دست میده وقتی میری کنار قبور یا کتابی می‌خونی ازشون؛ حس سبکی و بی‌وزنی؛🥺 دوست داشتم از دریچه ، راهی باز کنم برای وارد شدن به دنیای زیبا و معنوی کاظم دوست داشتم بگویم در قرن ۲۱ هم می‌شود دنبال پروازی‌ها گشت دوست داشتم فاصله را نشان دهم، فاصله فرش تا عرش را دوست داشتم اول در و سپس بگویم چقدر غریب است فاصله‌ی ما و خیلی‌ها که به ما نزدیکند! دوست داشتم بگویم در عصر تکنولوژی و انفجار اطلاعات و فناوری هم می‌شود سَر در عالم ملکوت داشت و در آنجا نفس کشید. دوست داشتنی‌های من به کنار، اگر دوست دارید بدانید این شهید چه مقاماتی را طی کرده، کتاب را تهیه کنید و بخوانید. این تنها توصیه این کمترینی است که سال‌هاست درگیر خاطرات باورنکردنی است! رونمایی در و در کنار قبر مطهر ، بزودی ! @shahid_ketabi
قابل توجه علاقه‌مندان ! در چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۰:۳۰ صبح در گلزار شهدای امامزاده یحیی و در جوار قبر مطهر @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اوج داستان برمی‌گردد به وقتی که کاظم در همان خلسه، باب گفتگو را با شهید «زمان رضاکاظمی» باز می‌کند و از او می‌پرسد: «اون کیه کنار شما ایستاده؟... اون عمامه سبزه!» زمان، جواب می‌دهد که او (عج) است و کاظم از اینجا بیشتر بهم می‌ریزد و لرزه به صدایش می‌افتد و شروع می‌کند به نجوا کردن با حضرت حجت(عج) . درد و دل‌های کاظم با آقا شنیدنی است. این تکه هم در نوار هست. نگذاشتیم آن را از بین ببرد. هر چند گفتگو در خلسه‌ها کلاً به گویش سمنانی است و او با زبان مادری‌اش با همه حرف می‌زند. البته گفتم که بعدها کاظم به محض اینکه فهمید ما صدایش را ضبط می‌کنیم، همه را از بین بُرد. به جز همین یکی را. خودم بهش گفتم اجازه بده این نوار را نگه داریم. مخالفتی نکرد. فقط گفت تا من زنده‌ام آن را به کسی نده؛ چون باور نمی‌کنند. من هم این کار را کردم و بهش قول دادم. برشی از کتاب خاطرات بی‌نظیر @shahid_ketabi
خواب خانم رامهرمزی.mp3
21.51M
اولین از مجموعه کرامات و عنایات که بناست از این پس در کانال قرار بگیرد و مقدمات اتصال به شهید را برای دوستداران این شهید عارف برقرار کند. 👈خوابِ* سرکار خانم ، کارشناس و مشاور کتاب قبل از چاپ کتاب اینشان یکی از نویسندگان بزرگ و مطرح کشوری هستند و در کارنامه خود کتاب‌های مختلفی چون و و و و... را دارند. *بخوانید رؤیای صادقه @shahid_ketabi
چند خطی از مقدمه کتاب جمله یکی از دوستان را از یاد نمی‌برم که می‌گفت «شهدا را دست نیافتنی به تصویر نکشیم.» وقتی این جمله را شنیدم تأملی کردم و به او گفتم: «اگر(به ظاهر) دست نیافتنی بود چه؟» دست نیافتنی نه از این بابت که نمی‌شود مثل او بود و مثل او زیست. خیر. از این بابت که اگر شهید به اوج قلّه عرفان رسیده باشد و ما که در دامنه هستیم نتوانیم باورش کنیم چه؟ اینجا مشکل از چه کسی است؟ از رشد و بالندگی و اوج او یا توقف و گرفتاری ما؟ می‌خواهم بگویم برای بیان این سنخ خاطرات که به ظاهر سطح بالایی دارد، چند راه وجود دارد. یا اصولاً منکر شویم.(که مع‌الاسف گاهی اینگونه است) یا مطالب باور نکردنی را حذف کنیم که سطحش به حد مخاطبی چون من برسد. یعنی حدش را پایین بکشیم. دقت کردید؟! در خیلی از این موارد «خود» را ملاک قرار داده‌ایم و خودخواهی حاکم بوده است و ظاهراً غرض نقل خاطره شهید نبوده است. نتیجه این نگاه این است: که چون «من» باور نمی‌کنم، پس نیست! دقیقاً همین رفتاری که شاید سی سال است با خاطرات «» و عاملوها شده است. شاید یاد سخن پیرجماران و عارف واصل امام خمینی(ره) در اینجا خالی از لطف نباشد که به فرزندشان فرمودند: «پسرم! سعی کن اگر از اهل مقامات معنوی نیستی، انکار مقامات روحانی و عرفانی را نکنی که از بزرگ‏ترین حیله‏های شیطان و نفس اماره که انسان را از تمام مدارج انسانی و مقامات روحانی باز می‏دارد، واداری اوست به انکار و احیاناً به استهزای سلوک إلی اللّه که منجر به خصومت و ضدیت با آن شود و آنچه تمام انبیای عظام ـ صلوات الله علیهم ـ و اولیای کرام ـ سلام الله علیهم ـ و کتب آسمانی خصوصاً قرآن کریم کتاب جاوید انسان ساز، برای آن به وجود آمده‏اند در نطفه خفه شود @shahid_ketabi
ارتباط تلفني با اقاي کلامي.mp3
12.89M
مصاحبه تلفنی با ، نویسنده در برنامه رادیویی شب‌های نقره‌ای به مناسبت از کتاب "رویای بانه" به همراه بخشی از صدای شهید توضیحاتی ناب از شهید و خلسه😱 کاظم در حال خلسه به شهید «زمان رضاکاظمی» می‌گوید : «اون کیه اون گوشه ایستاده !؟ اون عمامه سبزه؟ به او می‌گویند است. شهید به نفس‌نفس می‌افتد و می‌گوید: بیا(اجازه بده بیام) جلو آقا جونم! بیا من قربونت برم...» متن کامل در کتاب موجود است. اگر خواستید رو بیشتر بشناسید، توصیه می‌کنم حتما این را گوش کنید 🤔 @shahid_ketabi
یک روز قرار گذاشتیم که باهاش به کوه آربابای کوچک برویم. کاظم دو جای مسیر و روی کوه، رو کرد به ما و گفت: «الان دارم امام عصر(عج) رو می‌بینم.» بعد با ادب و احترام خاصی که از انقلاب روحی‌اش خبر می‌داد با دست اشاره کرد به نقطه‌ای و ادامه داد: «اونجا ایستاده و داره به ما لبخند می‌زنه... .» این را با چه زبانی بگوییم؟ هیچ‌کدام از ما در آن لحظه حتی یک درصد هم احتمال نمی‌دادیم که شاید راست نگوید و از خودش بتراشد. به چیزی که از دهنش درمی‌آمد یقین داشتیم. برای همین از جمع هفت هشت نفره، کسی حتی یک کلمه هم نپرسید و در سکوت کامل راه‌مان را ادامه دادیم و از پشت سرش، کوه را بالا رفتیم. بعضی چیزها را هنوز هم می‌ترسیم بگوییم؛ می‌ترسم به چیزی متهمم کنند. مثلاً یک‌بار یکهو توی اتاق از خواب پرید و گفت: «ائمه(ع) دارن میان اینجا.» همه مات و مبهوت بلند شدیم و کلّ اتاق را خالی و مرتب کردیم و منتظر نشستیم. درست مثل همان دفعه‌ای که توی دعا می‌گفت: «همه اینجا نشسته‌اند.» برشی از کتاب خاطرات بی‌نظیر @shahid_ketabi
بی‌مقدمه! بنا دارم در کنار نگارش جلد سوم کتاب-اگر خدا خواست- از ، خاطرات خوانندگان و علاقه‌مندان به شهید را نیز در کانال نشر بدم و در صورت لزوم بعدها آن را منتشر بکنم. لذا درخواست می‌کنم هر کدام از اعضای محترم، اگر کسی را می‌شناسنه که از شهید کرامتی دیده(به هر نحو! از برآورده شدن حاجت، شفا گرفتن تا خواب ☺️) به صورت یا برای حقیر بفرسته تا در کانال قرار بدم. سپاسگزار و ملتمس دعایم 🙏😔 @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 وصیت‌نامه بسیار عجیب یک شهید ! ✍سردار حاج حسین کاجی: بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌ طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم، از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود، در وصیت‌نامه نوشته بود: «من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل‌بیت(ع) ارتباط دارند، اهل‌بیت(ع)، را دعوت می‌کنند. من در شب حمله یعنی فردا شب به می‌رسم و جنازه‌ام ۸ سال و ۵ ماه و ۲۵ روز در منطقه می‌ماند، بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، امام خمینی(ره) در بین شما نیست، این اسراری است که ائمه(ع) به من گفتند و من به شما می‌گویم. به مردم دلداری بدهید، به آنها روحیه بدهید و بگویید که (عج) پشتوانه این انقلاب است. به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم، بگویید که ما را فراموش نکنند.» بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول(ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم، دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز از آن گذشته است! 📚 منبع : کتاب خاطرات ماندگار صفحه ۱۹۲ تا ۱۹۵ @shahid_ketabi
خاطرات و کرامات شهید عاملو
📝 وصیت‌نامه بسیار عجیب یک شهید ! ✍سردار حاج حسین کاجی: بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان ع
برای همه کسانی که هنوز باور ندارند شهدا به مقامات عالی رسیدند و یکی از کراماتشان این بود که اهل نظر شدند و در دنیا گاهی با اهل‌بیت(ع) مراوده و مصاحبت داشتند. برای امثال خودم... @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت هفتمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم محمد قنبریان و شهید محمدحسین حمزه ، مراسم بزرگداشتی یکشنبه مورخ ۱۴۰۲/۱/۲۷ ساعت ۲۰:۳۰ در جوار حرم مطهر امامزاده یحیی و قبور منور این شهیدان برگزار می‌گردد. منتظر قدوم و حضور گرم شما بزرگواران هستیم... @shahid_ketabi