هدایت شده از محمدجواد توکلی- یادداشتهای اقتصادی
🔷 انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه با همکاری برخی مراکز علمی برگزار می کند:
♦️همایش
طرحی نو برای اقتصاد ایران؛ نقشه راه اقتصاد اسلامی برای مجلس دوازدهم
🕰زمان: پنجشنبه ۳ اسفند ساعت ۸:۳۰ _ ۱۲
🌐مکان: قم، بلوار جمهوری اسلامی، نبش میدان سپاه، سالن سازمان تبلیغات اسلامی
💠 سخنرانان:
حجج اسلام حسن آقانظری، سیدحسین میرمعزی، سیدکاظم رجایی، احمدعلی یوسفی، محمدرضا فلاح و آقایان دکتر حسین صمصامی، رسول بخشی، سیدمهدی زریباف، و محمدجواد توکلی
💠محورهای همایش: قانونگذاری بر اساس #اصول_اقتصاد_اسلامی و #اقتصاد_مقاومتی، #فاصله_گرفتن از ا#قتصاد_تقلیدی و نسخه های عاریتی #اقتصاد_نئولیبرالی، اولویت بخشی به #عدالت و توازن اجتماعی و مقابله با فساد، سوداورسازی #تولید و افزایش هزینه دلالی و سفته بازی،جنبش #حذف_ربا، #دلارزدایی از اقتصاد کشور، تثبیت نرخ ارز و #حفظ_ارزش_پول_ملی، متنوع سازی سبد #انرژی، #مردمی_سازی #مسکن، مردمی سازی #ثروتهای_عمومی (انفال)، مقابله با کوچکسازی و گران سازی #سفره_مردم، مقابله با رانت #خلق_پول_بانکی، #شفافیت و عدالت در نظام #مالیاتی_حمایتی، اصلاح ساختار برنامهریزی و #بودجه_ریزی ، تقویت #توان_داخلی_خودروسازی بجای گسترش واردات خودرو
✍️ توکلی https://eitaa.com/eqmoq2
📚 کتابِ #تاریخ_عقائد_اقتصادی [دادگر]، فصل اول، بخش اول
🔸️ کشف آثاری از حیات به بیش از ۵۰۰ هزار سال پیش می رسد. در عین حال، زمانی که بشر توانایی ساختنِ #ابزارهای_اولیه را پیدا کرد و از نوعی #فرهنگ و #تمدن برخوردار شد، به ۶ تا ۱۲ هزار سال قبل از میلاد مسیح بر می گردد. [هنری لوکاس، تاریخ تمدن، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، انتشارات کیهان، ص ۳۴]
🔸️ به دلیل ظهور اولین #مکتب_اقتصادی در قرن ۱۶، این قرن می تواند جدا کننده ی خوبی در #اندیشه_های_اقتصادی باشد. قبل از قرن ۱۶ تنها اندیشه های کلی در حوزه ی اقتصاد وجود داشته است و مکتب اقتصادی به معنای مدرن و جدیدش مطرح نبوده است. قبل از میلاد مسیح و در قرون وسطی با وجود اینکه پرتوهایی از عقاید و خط مشی های اقتصادی گزارش شده است، تا آغاز قرن شانزدهم یک اندیشه نظام مند و فراگیر در آموزه های اقتصادی نقل نشده است. اما نقطه نظرها و کلیاتی از اندیشه های اقتصادی از سوی فیلسوفان، استادان اخلاق، سیاست مداران و دیگر اندیشمندان ابراز شده است که می تواند به نحوی بیانگرِ وجودِ #عقائد_اقتصادی باشد.
🔸️ در این یادداشت ابتدائا به اندیشه های اقتصادی #شرق_قدیم؛ تمدن های اولیه بشری پرداخته و سپس عقائد اقتصادیِ ایران، هند و چینِ باستان را اجمالا از نظر می گذرانیم. اسنادِ قابل اعتماد تاریخی، شکل گیری اولین تمدن ها را حداقل تا ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد نشان می دهد. طبق برخی اسناد، تمدن مردمِ #کرت به ۳۸۰۰ سال پیش از میلاد، #سومر به ۳۶۰۰ ق.م، #مصر به ۳۵۰۰ ق.م، #اکد به ۲۸۰۰ ق.م، #عیلام به ۲۳۰۰ ق.م، #بابل به ۲۱۰۰ ق.م، #فلسطین ۱۸۰۰ ق.م و تمدن #آشور به ۱۷۰۰ سال پیش از میلاد بر می گردد.
🔸️ در سال ۹۷۳ پیش از میلاد، گزارش تجزیه دولت #یهود ثبت شده است. شکل گیری تمدن های #ماد و #لیدی حداقل به ۹۰۰ سال پیش از میلاد می رسد. در سال ۶۰۵ ق.م ورود آثار تمدن مصر به یونان گزارش شده است. آثار تمدن پارسیان مربوط به حدود ۶۰۰ سال پیش از میلاد است. گزارش شده است که #کرتها و #بابلیها بستر شکوفایی بسیاری از #صنایع را فراهم آورده بودند. به گونه ای که یونانیها امور #صنعتی را از آنها آموختند.
🔸️ بابلیها توسط #حمورابی [۲۰۷۱-۲۱۲۳ ق.م] اولین قانون را برای جهان تدوین نموده اند. این قانون ۲۸۵ ماده دارد و مقررات مربوط به اموال، تجارت، صنعت، خانواده، آزادی ها، ممنوعیت شکنجه و مانند آن بیان شده است. در این قانون همچنین #مالکیت_خصوصی به رسمیت شناخته شده و مجازاتِ دزدی و رشوه شدید بیان شده است. پس از بابل، جامعه آشور پا گرفت. از نظر اقتصادی بابلیها بیشتر به #بازرگانی علاقه داشتند، ولی آشوری ها بیشتر به #کشاورزی می پرداختند. آشوریان معتقد بودند که بازرگانی و تجارت کار پستی است و #تولید [مولد بودن] فعالیتی شرافتمندانه است.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
📚 کتابِ #تاریخ_عقائد_اقتصادی [دادگر]، فصل اول، بخش دوم
🔻در این بخش ابتدا به طور اجمال به برخی از عقائد اقتصادی مادها و پارسیان از اقوامِ تمدن قدیم #ایرانی و سپس به کلیاتی از اندیشه حاکم بر اقتصادِ #هند و #چین باستان اشاره خواهیم کرد.
🔰از حدود ۹ قرن پیش از میلاد، شواهدی از زندگی و تمدن مادها گزارش شده است. آنها مبتنی بر ارزش های سنتی خود معتقد بودند که انسان باید هر چه در توان دارد، برای استفاده از طبیعت به کار گیرد و از آن بهره برداری کند. در عین حال عقیده داشتند که باید ساده زندگی کرد. به همین خاطر مادها معادن را استخراج می کردند و هر جا زمین قابل کشت می یافتند به زراعت می پرداختند. از اینرو ثروتمند بودند، اما الگوی مصرف آنها بر ساده زیستی استوار بود. وحدت بین #مردم و #دولت پشتوانه پیشرفت اقتصادی مادها بود. مردمانِ #ماد؛ با توجه به انضباط موجود در زمان #دیا_اکو و #هوخشتره؛ حسابگر، مولد، دورنگر و ساده زیست بودند. پارسیان به رهبری #کوروش، حکومت هخامنشی؛ یعنی بزرگترین تمدن پیش از روم قدیم را بنیان نهادند. کوروش امنیت اقتصادی و اجتماعی بسیار مناسبی را برقرار نمود و توجه به #تولید و #کشاورزی بیش از بازرگانی مورد توجه بود.
🔰تاریخ #هند حدود ۵۰۰ سال پیش از میلاد، خبر از شکل گیریِ اصنافی مانندِ #فلزکار، #کوزه_گر، #ماهیگیر و #قنادی می دهد. هندیان قیمت گذاریِ کالاها را با ضوابطِ مورد نظر اصناف در قالبِ کمیته ای از #دولت و #بازار انجام می دادند و مسئله ی عرضه و تقاضا در مرتبه دوم بود. در هند قدیم نظام مالیاتی فراگیر بود به گونه ای که حتی قمارخانه ها را نیز دربر می گرفت. یکی از درس های هند قدیم بی میلی نسبت به #فردگرایی و اصیل دانستنِ جمع گرایی بود که محور وحدتِ نظام سیاسی و اقتصادی آن شده بود. در هند قدیم به جُز #کشاورزی سایر خدمات مشمول مالیات بودند.
🔰 در چین باستان هم [۵۰۰ سال پیش از میلاد] در زمان یکی از رهبران اخلاقیِ چینیها؛ کنفوسیوس، بازرگانی امری پَست تلقی می شد؛ زیرا آنرا #مولد نمی دانستند، از اینرو دولت سنگین ترین مالیات ها را از بازرگانان می گرفت. دلال های مالی و پولی نیز در چین مورد احترام نبودند. سرانجام اینکه، در چین قدیم برای استخدام نیروی کار، از متقاضیان امتحان به عمل می آمد تا شایسته ترین ها انتخاب شوند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
📚 کتابِ #تاریخ_عقائد_اقتصادی [دادگر]، فصل چهارم، بخش اول
🔰در این فصل که به لحاظ زمانی تقریبا از سال ۱۵۰۰ م تا ۱۷۷۶ را پوشش می دهد، به مکاتب اولیه ی #علم_اقتصاد؛ یعنی #مرکانتیلیستها [سوداگرایان]، #فیزیوکرات ها که پیشگامانِ #اقتصاد_کلاسیک می باشند، می پردازیم. زمینه های اصلیِ سرمایه داری به دلائل گوناگون در دوره #رنسانس شکل گرفت. اگر عناصری مانند نفع شخصی، مالکیت خصوصی، آزادی اقتصادی، فردگرایی، رقابت، مکانیسم عرضه و تقاضا و حتی اخلاق کار پروتستانی به صورت نهادهای اقتصاد سرمایه داری مدرن بروز می کنند، ریشه در تحولاتِ رنسانس دارد.
🔰سوداگرایان [مرکانتیلیستها] و عقائد آنها
🔸️شکل گیری پدیده #دولت_ملتها، زمینه های گسترش تولیداتِ صنعتی، توسعه زندگی شهری، تقویت بازرگانی و مهاجرت از روستاها به شهرها را مهیا نمود و این امر موجباتِ ظهورِ سوداگرایان را فراهم آورد. البته نمی توان مکتب سوداگرایی را دارای اندیشه ی منسجم و یکنواخت دانست، بلکه منعکس کننده ی اندیشه های پراکنده و متنوعی است. گذشته از این، دغدغه های اقتصادیِ این دوره بیشتر بحثِ #عمل بود تا اندیشه و #تئوری_پردازی.
🔸️ اجمالا اهمِّ اندیشمندانِ مکتبِ سوداگرایی عبارتند از: توماس مان، ژان باتیست کلبر، جرالد مالینه، چارلز داوینه، ویلیام پتی، جان لاک، جیمز استیوارت، برناندو ماندویل، ريچارد کانتیون و جان لا و غیره. برخی از صاحب نظران اقتصاد سیاسی، مورخان اقتصادی و حتی بازرگانان حرفه ای نیز در مجموعه ی #اقتصاددانان_سوداگرایی ذکر می شوند.
🔰 برخی ویژگی های بارز #مکتب_سوداگرایی [مرکانتیلیسم]
1️⃣ منبع اصلیِ ثروت؛ مساویِ با انباشتِ هر چه بیشتر فلزاتِ قیمتی بویژه #طلا و #نقره است.
2️⃣ دخالتِ وسیعِ #دولت در امور اقتصادی، بویژه برای کنترل صادراتِ فلزات قیمتی از کشور است. بدین صورت که دولت، صادرات طلا و نقره را به شدت ممنوع می کرد و وارداتِ آنها را کاملا آزاد می گذاشت.
3️⃣ سیاست های سوداگرایان نسبت به محصولاتِ داخلی، حالت #حمایت_گرایانه داشت. آنها عوارضِ واردات را افزایش، ولی عوارض صادرات را حذف می کردند.
4️⃣ سوداگرایان معتقد به رشد جمعیت، تشویق به ازدواج و دادنِ جایزه به خانوارهای پرجمعیت بودند. آنها همچنین معتقد بودند که در صورتِ بروز مشکلِ مازادِ جمعیت، امکان حل آن از طریق مهاجرت وجود دارد.
5️⃣ سوداگرایانِ اولیه عقیده داشتند: افزایش دستمزد به بالاتر از سطحِ حداقل معیشت، باعث کاهش عرضه کار خواهد شد. برای این دیدگاه شان توجیه اخلاقی هم داشتند! به این شکل که؛ به عقیده آنها پرداختِ بیش از سطحِ حداقل معیشت، باعث تنبلی نیروی کار و روی آوردن او به فساد خواهد شد.
6️⃣ به نظر ژان بدن، دلیل اصلیِ افزایش قیمت ها به مقدار طلای در گردش پیوند داشت. پس از او، جان هیلز و برناندو داوان زاتی به تکمیلِ #نظریه_مقداری_پول پرداختند. در افکار سوداگرایان، همچنین نرخ بهره، قیمت و هزینه پول به حساب می آمده و تعیین نرخ بهره به عرضه و تقاضای پول مربوط بود. به همین جهت آنها راه حل مبارزه با #ربا را گسترش حجم پول می دانستند. به نظر آنها کاهشِ نرخ بهره و حذفِ ربا، باعث افزایش سرمایه گذاری و تولید خواهد شد. سوداگرایانِ اولیه، مبادله را عاملِ گسترش ثروت و سود می دانستند. یعنی گسترش سود را در فرآیند فعالیت های غیر تجاری -مثل کشاورزی و صنعت- نمی دیدند. در ضمن گروه زیادی از سوداگرایان، به اهمیت #تولید و #عرضه در اقتصاد اعتقاد چندانی نداشتند و عمده دشواری های اقتصادی را مربوط به بخش #تقاضا می دانستند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
✅️ #مکتب_کلاسیک: اندیشه های اقتصادی #آدام_اسمیت
🔸️ مقدمه: اجمالا باید دانست؛ تحولاتِ اجتماعی، علمی و صنعتی در قرنِ هفدهم و هجدهم میلادی در شکل گیری "مکتبِ کلاسیک" تأثیر بسزایی داشته اند. مضاف بر این، اقتصاددانانِ مختلف، قضاوتهای متفاوتی درباره "اسمیت" و کتابش [ثروت و ملل] انجام داده اند. اما علی ای حال، صاحب نظرانِ "تاریخ عقائد اقتصادی" ضمن آنکه نقشِ اقتصاددانانِ پیشین را در بنیان گذاریِ #علم_اقتصاد مقدم بر اسمیت می دانند، در عین حال نوشته های آنها را به عنوان یک جزوه مقدماتی معرفی کرده، و کتابِ #ثروت_و_ملل را یک رساله ی کامل در "علم اقتصاد" می دانند. این کتاب، هسته ی علمیِ #تولید، #توزیع و #مبادله را بیان کرده و آنها را به آزادی طبیعی پیوند داده است.
🔸️ اجمالا محورهای اساسیِ #اندیشه_اقتصادی "آدام اسمیت" تقدیم حضور می گردد که عبارتند از:
1️⃣ #دست_نامرئی: با توجه به این مبنا؛ آدام اسمیت دنبال آن است که به گونه ای بین "منافع شخصی" و "منافع اجتماعی" هماهنگی ایجاد کند. البته از نظر اسمیت، یک پیش شرطِ این هماهنگی و کارکردِ درستِ "دست نامرئی" وجودِ #بازار_رقابت_کامل است. "انسانِ" مورد نظر اسمیت، با ویژگی هایی که دارد، وقتی در بازار رقابتِ کامل، به همراه دیگر انسان ها به دنبالِ منافعِ شخصی خود می رود، منافع اجتماعی را نیز به حداکثر میزان ممکن می رساند.
2️⃣ #تقسیم_کار و #تجارت_آزاد: به نظر آدام اسمیت، توجه نمودن به "تقسیم کار" منجر به بالا رفتنِ "بهره وری" نیروی کار می شود. زیرا تقسیم کار و انجام یک کار مشخص، مهارتِ نیروی کار را افزایش می دهد و در آنصورت اتلافِ زمان مربوط به تغییر شغل نیز، وجود نخواهد داشت. در واقع تقسیم کارِ اسمیت، نوعی #تخصص_گرایی است. در عین حال، شرطِ لازم برای موفقیت این نظریه، ادامه ی تولید و وجودِ رونق در اقتصاد است. به نظر وی اگر کالای تولید شده به فروش نرسد، انگیزه ی تولید کاهش می یابد. از اینرو اسمیت پیشنهادِ #آزادی_تجارت بین کشورها را مورد تأکید قرار می دهد. آدام اسمیت؛ با حمایت از "صنایع داخلی" از راه محدود ساختنِ #تجارت_خارجی به شدت مخالف است و این سیاست را دشمن تجارت بر می شمرد.
3️⃣ #مزیت_مطلق: آدام اسمیت بر نظریه ی "مزیت مطلق" کشورها در تجارت تأکید می کند. این نظریه، اشاره به موقعیتی دارد که یک کشور نسبت به دیگر کشورها دارای مزیت در تولید بیشتر از کالای خاصی است. مثلا اگر با ۱۰ واحد #نهاده در کشور استرالیا بتوان ۱۵ واحد خرگوش تولید کرد، اما در کشورهای دیگر با همان ۱۰ واحد نهاده کمتر از ۱۵ واحد خرگوش تولید شود، گفته می شود: استرالیا در تولید خرگوش #مزیت_مطلق دارد. [مزیت مطلق در مقابلِ مزیت نسبی دیوید ریکاردو می باشد که بزودی پیرامونش خواهیم گفت.]
4️⃣ #دستمزد، #سود و #بهره: اسمیت در موردِ "دستمزدِ" طبیعی نیروی کار نیز، نظریه ی حداقل دستمزد را مدون ساخت. بر مبنای این نظریه، حداقل دستمزد، آن میزانی است که کارگر می تواند با داشتنِ آن به حیات خود ادامه دهد و قادر به بازتولید شود. به نظر اسمیت، "صاحبان سرمایه" که ریسکِ "سرمایه گذاری" را متحمل می شوند، عقلایی است که مقداری #سود داشته باشند تا ضمنِ جبرانِ ریسک یاد شده، مقداری مازاد برایشان باقی بماند. از اینرو، #نرخ_بهره ی مربوط به وام ها [پرداختی به وام دهنده] باید قدری بیش از زیان های احتمالی ایجاد شده در استقراض باشد.
5️⃣ #ارزش، #ارزش_کار و #کمیابی: از اندیشه های آغازین اسمیت، تعریفِ ارزش مصرفی [استفاده ای / استعمالی] و ارزش مبادله ای کالاست. ارزش مصرف یا استفاده، به ارزشِ ایجاد شده نزد مصرف کننده؛ مانند مطلوبیت، رضایت مندی و مانند اینها گفته می شود. اما ارزش مبادله یک کالا از نظر اسمیت، مقدار کالایی است که در مقابلِ آن مبادله می شود. به نظر اسمیت، #ارزش_کالا، توسط مقدار کاری سنجیده می شود که برای تولید آن کالا به کار رفته است. از اینرو، اساسا کالای با ارزش، کالایی است که در آن کار صورت گرفته باشد. همچنین اسمیت، مسأله ی "فراوانی" و #کمیابیِ کالا را در ارزش مبادله ای کالا موثر می داند. به اینصورت که وی معتقد است؛ کالای کمیاب، ارزش مبادله ای بیشتر نسبت به کالای غیر کمیاب دارد. وی این مسأله را در قالبِ #معمای_آب_و_الماس مطرح می کند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
✅️ #مکتب_کلاسیک؛ اندیشه های اقتصادیِ #مالتوس و #سی
🔸️ توماس رابرت مالتوس [۱۷۶۶-۱۸۳۴] از دیگر اقتصاددانانِ مکتبِ کلاسیک است که با انتشارِ رساله ی مربوط به #اصول_جمعیت در سالِ ۱۷۹۸ معروف شد. نظریه ی جمعیت پیش از مالتوس هم مطرح بوده، ولی از زمان وی به بعد بسیار معروف شده است. مالتوس در این نظریه بیان می کند که اگر مانعی نباشد، جمعیت به نرخِ تصاعد هندسی افزایش می یابد، در حالی که مواد غذایی در بهترین وضعیت به شکل تصاعد حسابی رشد خواهد کرد.
🔸️ مالتوس علت فقر را جمعیت زیاد و کمبودِ منابع برای تأمین نیازهای آنان می دانست. مبنای #دستمزد از نظر مالتوس نیز همان "حداقلِ معیشتِ" مورد نظر ریکاردو بود. زیرا به نظر وی، پرداختِ دستمزدِ بالاتر از آن باعثِ گسترش جمعیت خواهد شد. کندرسه، اوئن و گودوین معتقد بودند که توزیعِ عادلانه ی #درآمد و #تأمین_مالی بیشتر کارگران، باعثِ بهبود کلی و تنظیم مطلوبِ جمعیت خواهد شد. مالتوس اینگونه راه حل ها و هر نوع راه حل مشابه مثلِ کمک دولت به فقیران را عاملِ تشدید کننده ی فقر می دانست.
🔸️ مالتوس برخلافِ ریکاردو، کارکردِ #عرضه و #تقاضا را در تعیین قیمت مؤثر می داند. از نظر او همچنین بالا بودنِ رانت نشانه ی شکوفایی اقتصادی است. #سود از نظرِ مالتوس، پاداشِ صاحبانِ سرمایه بود. او #رکود را هم نتیجه ی کمبودِ تقاضا می دانست. بدیهی است که در این صورت می توان وی را یکی از پیش کسوت های اندیشه ی کینزی دانست. در همین رابطه وی توصیه می کند؛ #دولت برای انجامِ توزیعِ مجدد درآمدها در اقتصاد دخالت کند. مالتوس همچنین از جهتِ متدلوژیکی، #علم_اقتصاد را عملیاتی دانسته و برخلافِ ریکاردو با تحلیل های قیاس گرایانه موافق نبود و بر استقراء تأکید داشت.
🔸️ ژان باتیست سی [۱۷۷۶- ۱۸۳۱] یکی از دوستانِ نزدیکِ ریکاردو و مالتوس بود. او متولد فرانسه است و در سال ۱۸۱۵ تدریسِ #اقتصاد_سیاسی را آغاز کرد. شهرت او به سببِ قانونِ مشهور اوست. طبقِ قانون "سی"؛ #عرضه، تقاضای خود را ایجاد می کند. به اینصورت که تولید کالاها و خدمات برای عوامل و نهاده های تولید درآمد ایجاد می کند و این امر منجر به ایجادِ تقاضای جدید نسبت به محصولاتِ دیگر بخش های اقتصاد می شود.
🔸️ نتیجه ی پذیرشِ این قانونِ آقای #سی، این خواهد بود که؛ هیچ نوع #رکود و کسادیِ موقتی و یا دائمی در اقتصاد بروز نخواهد کرد. کلاسیک ها از این قانون نتیجه می گیرند که؛ تحتِ شرائطِ انعطاف پذیریِ قیمت ها، نظام اقتصادی در بلند مدت همواره در سطحِ اشتغالِ کامل تعادلی خواهد بود. آقای سی همچنین پدیده ی #کارآفرین را به عنوانِ عاملِ چهارمِ #تولید، در کنارِ سه عاملِ دیگر یعنی؛ #زمین و منابع طبیعی، #نیروی_کار و #سرمایه مورد تأکید قرار می داد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari