هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 #معرفی_کتاب: تاریخ عقائد اقتصادی، اثر دکتر یدالله دادگر، نشر سازمان سمت
✍️ اساسا برای درکِ دقیق و عمیقِ هر علمی، آشنایی با "سیر تطوّرِ اندیشه ها" در آن علم بسیار حائز اهمیت است. طبعا #علم_اقتصاد هم از این امر مستثنی نیست. کتابِ بسیار عالیِ پیش رو برای آشنایی با سیر اندیشه های اقتصادی در طول تاریخ گزینه ی بسیار خوبی است که مطالعه ی آن را به شما فرهیختگان پیشنهاد می کنم.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
📚 کتابِ #تاریخ_عقائد_اقتصادی [دادگر]، فصل چهارم، بخش اول
🔰در این فصل که به لحاظ زمانی تقریبا از سال ۱۵۰۰ م تا ۱۷۷۶ را پوشش می دهد، به مکاتب اولیه ی #علم_اقتصاد؛ یعنی #مرکانتیلیستها [سوداگرایان]، #فیزیوکرات ها که پیشگامانِ #اقتصاد_کلاسیک می باشند، می پردازیم. زمینه های اصلیِ سرمایه داری به دلائل گوناگون در دوره #رنسانس شکل گرفت. اگر عناصری مانند نفع شخصی، مالکیت خصوصی، آزادی اقتصادی، فردگرایی، رقابت، مکانیسم عرضه و تقاضا و حتی اخلاق کار پروتستانی به صورت نهادهای اقتصاد سرمایه داری مدرن بروز می کنند، ریشه در تحولاتِ رنسانس دارد.
🔰سوداگرایان [مرکانتیلیستها] و عقائد آنها
🔸️شکل گیری پدیده #دولت_ملتها، زمینه های گسترش تولیداتِ صنعتی، توسعه زندگی شهری، تقویت بازرگانی و مهاجرت از روستاها به شهرها را مهیا نمود و این امر موجباتِ ظهورِ سوداگرایان را فراهم آورد. البته نمی توان مکتب سوداگرایی را دارای اندیشه ی منسجم و یکنواخت دانست، بلکه منعکس کننده ی اندیشه های پراکنده و متنوعی است. گذشته از این، دغدغه های اقتصادیِ این دوره بیشتر بحثِ #عمل بود تا اندیشه و #تئوری_پردازی.
🔸️ اجمالا اهمِّ اندیشمندانِ مکتبِ سوداگرایی عبارتند از: توماس مان، ژان باتیست کلبر، جرالد مالینه، چارلز داوینه، ویلیام پتی، جان لاک، جیمز استیوارت، برناندو ماندویل، ريچارد کانتیون و جان لا و غیره. برخی از صاحب نظران اقتصاد سیاسی، مورخان اقتصادی و حتی بازرگانان حرفه ای نیز در مجموعه ی #اقتصاددانان_سوداگرایی ذکر می شوند.
🔰 برخی ویژگی های بارز #مکتب_سوداگرایی [مرکانتیلیسم]
1️⃣ منبع اصلیِ ثروت؛ مساویِ با انباشتِ هر چه بیشتر فلزاتِ قیمتی بویژه #طلا و #نقره است.
2️⃣ دخالتِ وسیعِ #دولت در امور اقتصادی، بویژه برای کنترل صادراتِ فلزات قیمتی از کشور است. بدین صورت که دولت، صادرات طلا و نقره را به شدت ممنوع می کرد و وارداتِ آنها را کاملا آزاد می گذاشت.
3️⃣ سیاست های سوداگرایان نسبت به محصولاتِ داخلی، حالت #حمایت_گرایانه داشت. آنها عوارضِ واردات را افزایش، ولی عوارض صادرات را حذف می کردند.
4️⃣ سوداگرایان معتقد به رشد جمعیت، تشویق به ازدواج و دادنِ جایزه به خانوارهای پرجمعیت بودند. آنها همچنین معتقد بودند که در صورتِ بروز مشکلِ مازادِ جمعیت، امکان حل آن از طریق مهاجرت وجود دارد.
5️⃣ سوداگرایانِ اولیه عقیده داشتند: افزایش دستمزد به بالاتر از سطحِ حداقل معیشت، باعث کاهش عرضه کار خواهد شد. برای این دیدگاه شان توجیه اخلاقی هم داشتند! به این شکل که؛ به عقیده آنها پرداختِ بیش از سطحِ حداقل معیشت، باعث تنبلی نیروی کار و روی آوردن او به فساد خواهد شد.
6️⃣ به نظر ژان بدن، دلیل اصلیِ افزایش قیمت ها به مقدار طلای در گردش پیوند داشت. پس از او، جان هیلز و برناندو داوان زاتی به تکمیلِ #نظریه_مقداری_پول پرداختند. در افکار سوداگرایان، همچنین نرخ بهره، قیمت و هزینه پول به حساب می آمده و تعیین نرخ بهره به عرضه و تقاضای پول مربوط بود. به همین جهت آنها راه حل مبارزه با #ربا را گسترش حجم پول می دانستند. به نظر آنها کاهشِ نرخ بهره و حذفِ ربا، باعث افزایش سرمایه گذاری و تولید خواهد شد. سوداگرایانِ اولیه، مبادله را عاملِ گسترش ثروت و سود می دانستند. یعنی گسترش سود را در فرآیند فعالیت های غیر تجاری -مثل کشاورزی و صنعت- نمی دیدند. در ضمن گروه زیادی از سوداگرایان، به اهمیت #تولید و #عرضه در اقتصاد اعتقاد چندانی نداشتند و عمده دشواری های اقتصادی را مربوط به بخش #تقاضا می دانستند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 برخی عزیزان پیام ارسال می کنند کتابی معرفی کنیم برای آشنایی با #علم_اقتصاد. ما؛ کتابِ "مبانی و اصولِ علم اقتصاد" اثر جناب دکتر یدالله دادگر رو برای شروع پیشنهاد می کنیم.
پ.ن: در تصویر نام مولفان و ناشر هم مشخصه
#کلیاتی_از_اقتصاد_برای_همه
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
✅️ #مکتب_کلاسیک: اندیشه های اقتصادی #آدام_اسمیت
🔸️ مقدمه: اجمالا باید دانست؛ تحولاتِ اجتماعی، علمی و صنعتی در قرنِ هفدهم و هجدهم میلادی در شکل گیری "مکتبِ کلاسیک" تأثیر بسزایی داشته اند. مضاف بر این، اقتصاددانانِ مختلف، قضاوتهای متفاوتی درباره "اسمیت" و کتابش [ثروت و ملل] انجام داده اند. اما علی ای حال، صاحب نظرانِ "تاریخ عقائد اقتصادی" ضمن آنکه نقشِ اقتصاددانانِ پیشین را در بنیان گذاریِ #علم_اقتصاد مقدم بر اسمیت می دانند، در عین حال نوشته های آنها را به عنوان یک جزوه مقدماتی معرفی کرده، و کتابِ #ثروت_و_ملل را یک رساله ی کامل در "علم اقتصاد" می دانند. این کتاب، هسته ی علمیِ #تولید، #توزیع و #مبادله را بیان کرده و آنها را به آزادی طبیعی پیوند داده است.
🔸️ اجمالا محورهای اساسیِ #اندیشه_اقتصادی "آدام اسمیت" تقدیم حضور می گردد که عبارتند از:
1️⃣ #دست_نامرئی: با توجه به این مبنا؛ آدام اسمیت دنبال آن است که به گونه ای بین "منافع شخصی" و "منافع اجتماعی" هماهنگی ایجاد کند. البته از نظر اسمیت، یک پیش شرطِ این هماهنگی و کارکردِ درستِ "دست نامرئی" وجودِ #بازار_رقابت_کامل است. "انسانِ" مورد نظر اسمیت، با ویژگی هایی که دارد، وقتی در بازار رقابتِ کامل، به همراه دیگر انسان ها به دنبالِ منافعِ شخصی خود می رود، منافع اجتماعی را نیز به حداکثر میزان ممکن می رساند.
2️⃣ #تقسیم_کار و #تجارت_آزاد: به نظر آدام اسمیت، توجه نمودن به "تقسیم کار" منجر به بالا رفتنِ "بهره وری" نیروی کار می شود. زیرا تقسیم کار و انجام یک کار مشخص، مهارتِ نیروی کار را افزایش می دهد و در آنصورت اتلافِ زمان مربوط به تغییر شغل نیز، وجود نخواهد داشت. در واقع تقسیم کارِ اسمیت، نوعی #تخصص_گرایی است. در عین حال، شرطِ لازم برای موفقیت این نظریه، ادامه ی تولید و وجودِ رونق در اقتصاد است. به نظر وی اگر کالای تولید شده به فروش نرسد، انگیزه ی تولید کاهش می یابد. از اینرو اسمیت پیشنهادِ #آزادی_تجارت بین کشورها را مورد تأکید قرار می دهد. آدام اسمیت؛ با حمایت از "صنایع داخلی" از راه محدود ساختنِ #تجارت_خارجی به شدت مخالف است و این سیاست را دشمن تجارت بر می شمرد.
3️⃣ #مزیت_مطلق: آدام اسمیت بر نظریه ی "مزیت مطلق" کشورها در تجارت تأکید می کند. این نظریه، اشاره به موقعیتی دارد که یک کشور نسبت به دیگر کشورها دارای مزیت در تولید بیشتر از کالای خاصی است. مثلا اگر با ۱۰ واحد #نهاده در کشور استرالیا بتوان ۱۵ واحد خرگوش تولید کرد، اما در کشورهای دیگر با همان ۱۰ واحد نهاده کمتر از ۱۵ واحد خرگوش تولید شود، گفته می شود: استرالیا در تولید خرگوش #مزیت_مطلق دارد. [مزیت مطلق در مقابلِ مزیت نسبی دیوید ریکاردو می باشد که بزودی پیرامونش خواهیم گفت.]
4️⃣ #دستمزد، #سود و #بهره: اسمیت در موردِ "دستمزدِ" طبیعی نیروی کار نیز، نظریه ی حداقل دستمزد را مدون ساخت. بر مبنای این نظریه، حداقل دستمزد، آن میزانی است که کارگر می تواند با داشتنِ آن به حیات خود ادامه دهد و قادر به بازتولید شود. به نظر اسمیت، "صاحبان سرمایه" که ریسکِ "سرمایه گذاری" را متحمل می شوند، عقلایی است که مقداری #سود داشته باشند تا ضمنِ جبرانِ ریسک یاد شده، مقداری مازاد برایشان باقی بماند. از اینرو، #نرخ_بهره ی مربوط به وام ها [پرداختی به وام دهنده] باید قدری بیش از زیان های احتمالی ایجاد شده در استقراض باشد.
5️⃣ #ارزش، #ارزش_کار و #کمیابی: از اندیشه های آغازین اسمیت، تعریفِ ارزش مصرفی [استفاده ای / استعمالی] و ارزش مبادله ای کالاست. ارزش مصرف یا استفاده، به ارزشِ ایجاد شده نزد مصرف کننده؛ مانند مطلوبیت، رضایت مندی و مانند اینها گفته می شود. اما ارزش مبادله یک کالا از نظر اسمیت، مقدار کالایی است که در مقابلِ آن مبادله می شود. به نظر اسمیت، #ارزش_کالا، توسط مقدار کاری سنجیده می شود که برای تولید آن کالا به کار رفته است. از اینرو، اساسا کالای با ارزش، کالایی است که در آن کار صورت گرفته باشد. همچنین اسمیت، مسأله ی "فراوانی" و #کمیابیِ کالا را در ارزش مبادله ای کالا موثر می داند. به اینصورت که وی معتقد است؛ کالای کمیاب، ارزش مبادله ای بیشتر نسبت به کالای غیر کمیاب دارد. وی این مسأله را در قالبِ #معمای_آب_و_الماس مطرح می کند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
✅️ #مکتب_کلاسیک؛ اندیشه های اقتصادیِ #مالتوس و #سی
🔸️ توماس رابرت مالتوس [۱۷۶۶-۱۸۳۴] از دیگر اقتصاددانانِ مکتبِ کلاسیک است که با انتشارِ رساله ی مربوط به #اصول_جمعیت در سالِ ۱۷۹۸ معروف شد. نظریه ی جمعیت پیش از مالتوس هم مطرح بوده، ولی از زمان وی به بعد بسیار معروف شده است. مالتوس در این نظریه بیان می کند که اگر مانعی نباشد، جمعیت به نرخِ تصاعد هندسی افزایش می یابد، در حالی که مواد غذایی در بهترین وضعیت به شکل تصاعد حسابی رشد خواهد کرد.
🔸️ مالتوس علت فقر را جمعیت زیاد و کمبودِ منابع برای تأمین نیازهای آنان می دانست. مبنای #دستمزد از نظر مالتوس نیز همان "حداقلِ معیشتِ" مورد نظر ریکاردو بود. زیرا به نظر وی، پرداختِ دستمزدِ بالاتر از آن باعثِ گسترش جمعیت خواهد شد. کندرسه، اوئن و گودوین معتقد بودند که توزیعِ عادلانه ی #درآمد و #تأمین_مالی بیشتر کارگران، باعثِ بهبود کلی و تنظیم مطلوبِ جمعیت خواهد شد. مالتوس اینگونه راه حل ها و هر نوع راه حل مشابه مثلِ کمک دولت به فقیران را عاملِ تشدید کننده ی فقر می دانست.
🔸️ مالتوس برخلافِ ریکاردو، کارکردِ #عرضه و #تقاضا را در تعیین قیمت مؤثر می داند. از نظر او همچنین بالا بودنِ رانت نشانه ی شکوفایی اقتصادی است. #سود از نظرِ مالتوس، پاداشِ صاحبانِ سرمایه بود. او #رکود را هم نتیجه ی کمبودِ تقاضا می دانست. بدیهی است که در این صورت می توان وی را یکی از پیش کسوت های اندیشه ی کینزی دانست. در همین رابطه وی توصیه می کند؛ #دولت برای انجامِ توزیعِ مجدد درآمدها در اقتصاد دخالت کند. مالتوس همچنین از جهتِ متدلوژیکی، #علم_اقتصاد را عملیاتی دانسته و برخلافِ ریکاردو با تحلیل های قیاس گرایانه موافق نبود و بر استقراء تأکید داشت.
🔸️ ژان باتیست سی [۱۷۷۶- ۱۸۳۱] یکی از دوستانِ نزدیکِ ریکاردو و مالتوس بود. او متولد فرانسه است و در سال ۱۸۱۵ تدریسِ #اقتصاد_سیاسی را آغاز کرد. شهرت او به سببِ قانونِ مشهور اوست. طبقِ قانون "سی"؛ #عرضه، تقاضای خود را ایجاد می کند. به اینصورت که تولید کالاها و خدمات برای عوامل و نهاده های تولید درآمد ایجاد می کند و این امر منجر به ایجادِ تقاضای جدید نسبت به محصولاتِ دیگر بخش های اقتصاد می شود.
🔸️ نتیجه ی پذیرشِ این قانونِ آقای #سی، این خواهد بود که؛ هیچ نوع #رکود و کسادیِ موقتی و یا دائمی در اقتصاد بروز نخواهد کرد. کلاسیک ها از این قانون نتیجه می گیرند که؛ تحتِ شرائطِ انعطاف پذیریِ قیمت ها، نظام اقتصادی در بلند مدت همواره در سطحِ اشتغالِ کامل تعادلی خواهد بود. آقای سی همچنین پدیده ی #کارآفرین را به عنوانِ عاملِ چهارمِ #تولید، در کنارِ سه عاملِ دیگر یعنی؛ #زمین و منابع طبیعی، #نیروی_کار و #سرمایه مورد تأکید قرار می داد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 برخی عزیزان پیام ارسال می کنند کتابی معرفی کنیم برای آشنایی با #علم_اقتصاد. ما؛ کتابِ "مبانی و اصولِ علم اقتصاد" اثر جناب دکتر یدالله دادگر رو برای شروع پیشنهاد می کنیم.
پ.ن: در تصویر نام مولفان و ناشر هم مشخصه
#کلیاتی_از_اقتصاد_برای_همه
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
✅️ #مکتب_تاریخی؛ اندیشه های اقتصادیِ مکتب تاریخی [بخش سوم]
🔰اندیشه های اقتصادی مکتب تاریخی جدید
🔸️ اقتصاددانان مکتب تاریخی جدید بیشتر بر واقعیت های تاریخی تکیه می کردند و در تلاش بودند اقتصاد سیاسی را بر اساس روش تاریخی ایجاد کنند. از اینرو، بحث در اینجا بیشتر یک تحول اساسی و یا انقلاب در #علم_اقتصاد بود تا اصلاح آن علم. به بیان دیگر در نظر اقتصاددانان مکتب تاریخی جدید، برخلاف مکتب تاریخی قدیم که به اصلاح و تکمیل عقائد کلاسیک ها می پرداختند، نوعی جایگزینی علم اقتصاد مطرح است نه اصلاح و تکمیل. #روش_تاریخی بر جمع آوری داده های تاریخی و کشف حقیقت از طریق آن استوار می باشد. اگر چه این روش می تواند به عنوان یک عنصر کمکی در کنار دیگر روش های علمی مفید باشد، اما به عنوان یک روش مستقل کارساز نمی باشد. در این بخش به بررسی اجمالی چندی از اقتصاددانان معروف این مکتب می پردازیم.
1️⃣ گوستاو فون اشمولر [۱۸۳۷- ۱۹۱۷] از اقتصاددانان معروف آلمانی است. به نظر اشمولر جمع آوری واقعیات تاریخی، بسیار مهم تر از نظریه پردازی قیاسی است. او پیش فرضِ #ثبات_سایر_شرایط در مطالعه ی یک پدیده ی اقتصادی را مورد اعتراض قرار می داد. او همچنین عقیده داشت که نباید پدیده های اقتصادی را جدا از هم مورد مطالعه قرار داد. همچنین اشمولر عقیده داشت که در مطالعات اقتصادی، باید امور ارزشی و اخلاقی نیز مورد توجه واقع شود. به عنوان مثال: دولت و دیگر گروه های اجتماعی باید عدالت را نهادینه نمایند. وی همچنین اشاره می کند که #پیشرفت_اقتصادی با اصلاح در نهادهای اجتماعی و اقتصادی گره خورده است و نهادهای اقتصادی محصول احساس، اندیشه و عمل به سنت ها و قوانین هستند. به عقیده اشمولر اینکه فرض شود تنها تعدادی نهاد معین و همیشه ثابت وجود دارد، نادرست است. [نهایی گرایان تنها نهاد مؤثر را #نفع_شخصی دانسته و بقیه نهاد ها را ثابت و عملا خنثی در نظر می گیرند.] این ادعا که همه ی پیشرفت اقتصادی جنبه ی فنی دارد، قابل دفاع نیست. و همچنین این مطلب که بین منافع شخصی و اجتماعی هماهنگی وجود دارد، قابل قبول نیست. ضمنا اشمولر از تعرفه ی کارشناسانه برای حمایت از صنایع داخلی دفاع می کرد؛ زیرا وی بیشتر دغدغه ی یک اقتصاد ملی داشت.
2️⃣ ورنر زومبارت [۱۸۶۳- ۱۹۴۱] از شاگردان اشمولر و از دیگر اقتصاددانان مکتب تاریخی جدید بود. او در اوایل فعالیت های علمی، بیشتر به هواداری از رویکردهای سوسیالیستی معروف بود. او به دنبال توضیح ظهور و صعود سرمایه داری بود. او عقیده داشت که #سرمایه_داری بر فعالیت بازرگانی، دولت مدرن و فرآیند ماشینی استوار است. زمبارت، این عقیده ی "وبر" را که اصلاح طلبانِ مسیحی باعث ایجاد روحیه ی سرمایه داری گردیده اند زیر سؤال برده، ادعا می کند که اعمال و عقائد هوادارانِ مذهب یهود بود که موجب آن پدیده شد. زمبارت نیز همانند دیگر متفکران مکتب تاریخی تأکید می کند که قوانین اقتصاد کلاسیک مانند سایر قوانین اقتصادی، نه جهان شمول هستند و نه حرف آخر را می زنند، بلکه آنها تنها برای نظام سرمایه داری اعتبار دارند.
3️⃣ ماکس وبر [۱۸۶۴- ۱۹۲۰] دیگر متفکر مکتب تاریخی است. یک کار اساسی وبر مطالعه ای است که وی در مورد پیوند پروتستانیسم، شاخه ای از مسیحیت اصلاح شده، و تکامل نظام اقتصاد سرمایه داری انجام داده است. وبر این ایده ی مارکسیستی را که اصول و عقائد مذهبی صرفا مظاهری ایدئولوژیک از شرائط اقتصادی و شیوه ی تولیدی خاص هستند، رد می کند. به نظر وبر #عقائد_مذهبی دارای هویت مستقلی هستند و می توانند بر تحولات اجتماعی تأثیر بگذارند. وبر #سرمایه_داری را نتیجه و معلولِ #اصلاحات_مذهبی بر می شمارد و نه علت آن. وی تاکید می کند که #مذهب بيشترين قدرت تأثیرگذاری در ایجاد "روح سرمایه داری" داشته است. "ریچارد تانی" و دیگران بحث وبر را به چالش کشیده اند. تانی تأکید می کند با وجودی که مذهب روی دورنمای زندگی تأثیر می گذارد، اما تحولات اقتصادی و اجتماعی نیز روی مذهب مؤثر هستند. به نظر تانی، وبر تنها یک روی سکه را مورد توجه قرار داده است.
به نظر وبر ظهور و رشد فعالیت های تجاری و بازرگانی، باعث شده که طبقات متوسط جامعه از عقیده ی کاتولیک فاصله بگیرند. زیرا طبق عقیده ی کاتولیک ها گرفتنِ #بهره از #پولِ قرض داده شده ممنوع است. اصولا در آن زمان کاتولیک ها نسبت به انگیزه های مادی و اقتصادی بدبین بودند. اما بر اساس اندیشه های اصلاح طلبی دینی پروتستان- مثل عقائد پیروان کالون و لوتر- گرفتنِ #سود و بهره، #انباشت_ثروت و غیره مورد تشویق واقع می شد و از نظر دینی صحیح بود. در نتیجه رویکرد پروتستانی از مذهب ایجادگر سرمایه داری شناخته می شد. تانی ضمن پذیرش این موضوع، که اصلاح گری دینی مشوق فعالیت سودآور است، اضافه می کند که تحولات اقتصادی از قبیلِ گسترش تجارت از قرن شانزدهم میلادی به بعد نیز روی عقائد کلیسا مؤثر بوده است.
@taammolatenazari
✅️ #مکتب_تاریخی؛ اندیشه های اقتصادی مکتب تاریخی [بخش چهارم]
🔸️ تاکنون به تفکر اقتصاددانانی از مکتب تاریخی اشاره شد که اهل آلمان بوده اند. در این بخش اجمالا به عقائد آن دسته از صاحب نظرانِ مکتب تاریخی اشاره می شود که غیر آلمانی هستند. از میانِ ایشان می توان به #جونز، #لزلی، #اینگرام، #بگیوت، #توین_بی و #اشلی اشاره کرد.
1️⃣ ریچارد جونز [۱۷۹۰- ۱۸۵۵] اقتصاددانِ انگلیسی از مکتب تاریخی است. وی نیز در صدد بود که #علم_اقتصاد را بر مبنای تکامل و تاریخ پیش ببرد. به عقیده ی جونز حقائق دو دسته می شوند که برخی جهان شمول هستند، ولی بسیاری دیگر به شرایط خاصی مربوط می شوند. اشتباه مکتب کلاسیک به نظر جونز این است که؛ قوانین استخراج شده از دسته ی دوم را نیز جهان شمول می دانستند. جونز بیشتر طرفدارِ منشِ #تجربه_گرایی و #استقراء است. او به اندیشه ی #قیاس گرایانه انتقاد می کند و عقیده دارد که نظریه پردازِ اقتصادی، پیش از اقدام به تعمیمِ یک موضوع، باید داده های کافی جمع آوری نماید. جالب توجه است که وی اقتصاد را در یک فرآیندِ بین رشته ای مورد مطالعه قرار می دهد.
2️⃣ توماس ادوارد کلایف لزلی [۱۸۲۵- ۱۸۸۲] از اقتصاددانان ایرلندیِ مکتب تاریخی است. او آثاری در مورد فلسفه ی سیاسی، اخلاق و اقتصاد از خود بجای گذاشته است. لزلی واقع نمایی فرض های کلاسیک ها را زیر سوال می برد و هم پیش بینی های آنها را بی اعتبار می داند. از اینرو وی با موضعی رادیکال تر از دیگران به اقتصاد کلاسیک انتقاد می کند. او در بررسی های علمی، استنباط قیاسی را رد کرده و راه حل های #تاریخی و #نهادی را پیشنهاد می کند. تاثیر تاریخ در نظر او بسیار بوده، به گونه ای که تقریبا معتقد بود همه ی مطالعات و خط مشیها با تاریخ پیوند دارد.
3️⃣ جان کلیس اینگرام [۱۸۲۴- ۱۹۰۷] از دیگر ایرلندی های مکتب تاریخی است. او می گوید نظریه ی اقتصاد کلاسیک، دارای نگرشِ اتم گرایانه است، از امور اخلاقی بیگانه بوده و بیش از حد به مسأله ی ثروت اهمیت می دهد. به نظر او اینکه #عقلانیت_ابزاری انگیزه ی حاکم بر فعالیت های انسانی است، صحیح نیست. به عقیده اینگرام، اقتصاد قسمتی از جامعه شناسی است؛ بنابراین باید خود را در معرضِ مطالعاتِ تجربی قرار دهد. او همچنین عقیده دارد که با توجه به اینکه اقتصاد جزئی از یک کل پیچیده است، نمی تواند بصورتِ مجزا از دیگر رشته ها مورد مطالعه قرار گیرد. همچنین نباید اقتصاد بصورت ایستا بررسی شود، زیرا ماهیتی پویا دارد. اینگرام عقیده دارد که واقعیت های اقتصادی و اجتماعی بدونِ در نظر گرفتنِ تاریخ، قابل شناخت نیستند.
4️⃣ والتر بگیوت [۱۸۲۶- ۱۸۷۷] یکی از صاحب نظرانِ انگلیسی، از مکتب تاریخی است. کتابِ "بازار پول" و "خیابان لومبارد" او برای صاحب نظرانِ پول و بانک آشناست. او عقیده دارد که در علمِ اقتصادِ کلاسیک، ساده سازی هایی صورت گرفته که قابل دفاع نیست. برای مثال این فرضِ کلاسیک ها که انسان ها خصوصیاتِ یکسانی دارند، واقعیت ندارد. به عقیده ی او توجه به نوعی ترکیبِ واقعیت و نظریه در اقتصاد کارسازتر از نگرشِ کلاسیک هاست.
5️⃣ آرنولد توین بی [۱۸۵۳- ۱۸۸۳] یکی از ناکام ترین اقتصاددانانِ انگلیسی با اندیشه ی مکتب تاریخی است که عمر کوتاه و در عین حال با برکتی داشته است. او در موردِ اصلاحاتِ اجتماعی، مسائلِ کارگری و فقر، تدریس و سخنرانی های فراوانی داشته است. او در عین حال علیه آثار منفیِ انقلابِ صنعتی مبارزه می کرد. به نظر توین بی آزادیِ اقتصادی بر عکسِ تصور کلاسیک ها به رقابت دامن نزده، بلکه جامعه را به انحصار می کشاند. او عقیده داشت که دولت می تواند از راه چارچوب های نهادی، فعالیت های رفاهی انجام دهد. و از توسعه، تعاونیها، تشکل ها و اتحادیه ها دفاع نماید. توین بی تأکید می کند که نظریه باید بر واقعیت های تاریخی استوار باشد و در عینِ حال برای شناختِ تاریخ، کاربردِ بدنه های تئوریک مورد نیاز است.
6️⃣ ویلیام جیمز اشلی [۱۸۶۰- ۱۹۲۷] در لندن به دنیا آمده است. در دانشگاه آکسفورد به مطالعه ی اقتصاد پرداخت. شاید بهترین اثر وی، مقدمه ای در تاریخ و نظریه ی اقتصاد انگلیسی باشد که بین سال های ۱۸۸۸ تا ۱۸۹۳ منتشر گردید. اشلی با دیدگاه های بی طرفانه به دنبالِ یافتنِ روش تاریخی برای مطالعه ی اقتصاد بود. به نظر وی همانگونه که جامعه تاریخ دارد، اندیشه های اقتصادی نیز دارای تاریخ هستند. اما اندیشه های اقتصادی بیانگرِ اوضاعِ متغیر و متفاوت جوامع هستند. از اینرو، علم اقتصاد نیز نمی تواند پدیده ای مطلق و جهان شمول باشد، بلکه باید در قالبِ دوره های تاریخیِ خاص خود مورد ارزیابی و قضاوت واقع شود.
@taammolatenazari
تأمُّلاتِ نظری
✅️ #مکتب_تاریخی؛ اندیشه های اقتصادیِ ملی گرایی [بخش پنجم] 🔸️ منظور از اندیشه ی ملی گرایی، وجود عقائ
6️⃣ فردریک لیست [۱۷۸۹- ۱۸۴۶] از معروف ترین اقتصاددانانِ ملی گرای آلمانی است که به عنوانِ یکی از بنیان گذارانِ #مکتب_تاریخی و #مکتب_ملی_گرایی نیز از وی نام برده می شود. او یکی از منتقدانِ بسیار جدی #مکتب_کلاسیک می باشد. اجمالا به اهم اندیشه های او اشاره می کنیم:
🔸️ به نظر وی منافع آزادی تجاریِ مورد نظر اسمیت و دیگر کلاسیک ها جهان شمول نبوده، بلکه هر کشور با توجه به شرائطِ خاص خود و با وضعِ تعرفه باید از فرآورده های داخلی حمایت کند.
🔸️ لیست برای حضور #دولت در اقتصاد اهمیت زیادی در نظر داشت و موفقیت هر کشور در امور اقتصادی را به اجرای سیاست های اقتصادیِ دولت مرتبط می ساخت. در سال ۱۸۳۷ م کتابِ "نظام طبیعی اقتصاد سیاسی" و در سال ۱۸۴۱ کتابِ "نظام ملی اقتصاد سیاسی" وی منتشر گردید.
🔸️ یکی از انتقادات مهم او به کلاسیک ها، عقیده ی آنها به وجودِ قوانین اقتصادیِ جهان شمول و فرد گرایانه بود. وی هدفِ #علم_اقتصاد را حل و فصلِ مسائل و مشکلات ملی و عمومی می دانست و دیدگاه های خصوصی نگر و فردی نگر در این رابطه را رد می کرد.
🔸️ به نظر لیست، زندگی بسیار فراتر از بحثِ #ارزش_مبادله و #ارزش_مصرف است. قدرتِ مولد یک کشور به عقیده ی او؛ #فرهنگ و #مذهب و عناصرِ مهم دیگری نیز هست و تنها یک رابطه ی مادی، اقتصادی و فنی نیست. اندیشه های اقتصادی لیست در اقتصاد، اهمیت عملی بیشتری دارد تا اهمیت علمی.
🔸️ لیست اقتصاد را یک کل اندام وار در نظر گرفته و نگرش توسعه ای و تکاملی به آن دارد.
◽️ به طور کلی؛ #ملی_گرایی در اقتصاد، یک اندیشه ی مستقل در نقد کلاسیک به حساب می آید. ملی گرایی دیدگاه فرد گرایانه و جهان شمول کلاسیک ها را رد کرده و حمایت از #اقتصاد_ملی را مورد توجه قرار می دهد. ملی گرایان قدرت ملی را صرفا به امور مادی و اقتصادی محدود نمی کند.
@taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 برخی عزیزان پیام ارسال می کنند کتابی معرفی کنیم برای آشنایی با #علم_اقتصاد. ما؛ کتابِ "مبانی و اصولِ علم اقتصاد" اثر جناب دکتر یدالله دادگر رو برای شروع پیشنهاد می کنیم.
پ.ن: در تصویر نام مولفان و ناشر هم مشخصه
#کلیاتی_از_اقتصاد_برای_همه
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 برخی عزیزان پیام ارسال می کنند کتابی معرفی کنیم برای آشنایی با #علم_اقتصاد. ما؛ کتابِ "مبانی و اصولِ علم اقتصاد" اثر جناب دکتر یدالله دادگر رو برای شروع پیشنهاد می کنیم.
پ.ن: در تصویر نام مولفان و ناشر هم مشخصه
#کلیاتی_از_اقتصاد_برای_همه
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 برخی عزیزان پیام ارسال می کنند کتابی معرفی کنیم برای آشنایی با #علم_اقتصاد. ما؛ کتابِ "مبانی و اصولِ علم اقتصاد" اثر جناب دکتر یدالله دادگر رو برای شروع پیشنهاد می کنیم.
پ.ن: در تصویر نام مولفان و ناشر هم مشخصه
#کلیاتی_از_اقتصاد_برای_همه
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
Eitaa.com/taammolatenazari