eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫 💫 ✅پرسش 💠چرا (ص) مسئله (ع) را در بازگشت از « الوداع » و در آن شرایط سخت، در محل « » مطرح فرمودند؟ ⭕️پاسخ اجمالی 🔷آن‌گاه که تهدید رومیان از ناحیه سرزمین‌هاى شام، مرزهاى شمالى کشور اسلامى را به خطر انداخت و قدرتِ زبان‌زد رومیان، همه را وحشت‌زده کرد، (ص) چنین مصحلت دانست که سپاهى گران از تمام بلاد اسلامى فراهم و به قصد سرحدّات شمالى روانه گرداند. چون زمان مقّرر فرا رسید، (ص) دستور حرکت دادند و بر خلاف گذشته نماینده خود؛ یعنی (ع) را در مدینه معیّن نمودند. نیز از این فرصت در پى بهره‌جویى آمدند. به همین جهت چنین کردند که (ص) را حفظ جان داماد و پسر عمّ، عزیزتر از جهاد با رومیان بوده و شاید این به خواست خود  (ع) انجام شده است. این شایعه را على(ع) دریافت و سراسیمه خود را به پیامبر رسانید و مصرّانه از مقتداى خویش خواست تا اذن حضور در رکاب را صادر نماید. اما رسول خدا(ص) در ظاهر براى اطمینان خاطر على(ع)، و در واقع براى به و در اردوگاه، به (ع) فرمود: «آیا راضى نیستى به این‌که براى من چون براى باشى با این فرق که بعد از من نخواهد بود». این بگذشت تا موسم آن خیرالبشر گردید. اراده آن‌ حضرت که ملهم از خواست خداوندى بود بر این قرار گرفت که مردمان جملگى را از این سفر آگاه سازد تا هر کس از ، ، و توان دارد، در ، آن سرور را همراه باشند و دستور فرمود تا خبر به همگان ابلاغ شود. پیک‌هاى ویژه به تمام نقاط فرستاده شدند و مردم شهرها، واحه‌ها و بادیه‌نشینان به (ص) فراخوانده شدند. (ص) پیشاپیش کاروان حجاج از شهر خارج شدند و کاروانیان به دنبال وى. هر کس قدرت یا توفیق همراهى نداشت، با اشک، کاروان را بدرقه می‌کرد. در میان راه مردمان، گروه گروه و دسته دسته به کاروان حجّ می‌پیوستند. ، در راه بازگشت، ناگهان . حالتى که همواره بر ایشان عارض می‌شد. ، : «اى پیامبر! آنچه بر تو شده است، کاملاً [به مردم] برسان! و اگر نکنى، او را انجام نداده‌اى! تو را از [خطرات احتمالى] مردم، نگاه می‌دارد؛ و خداوند، جمعیّت کافران [لجوج] را هدایت نمی‌کند». پیامبر(ص) توقف نمود. محل توقف، آخرین نقطه مشترک مسیر کاروانیان بود و از آن پس، هر کدام، راه دیار خویش، در پیش می‌گرفتند. (ص) می‌دانست خزیده‌اند که اگر مجال یابند، را آن‌گونه رقم خواهند زد که خود می‌خواهند و خواست خداوند و رسولش نزد آنان متاعى است که خریدار ندارد. پس باید کاروان خوش آهنگِ تازه به حرکت درآمده را باشد و از طرفى، نیز براى این است. آهنگ توقف کاروان توسط جارچیان نواخته شد. رفته‌ها بازگشتند؛ پراکنده‌ها جمع شدند؛ پیاده‌ها توشه بر زمین نهادند، سواره‌ها پیاده شدند و همه گوش به فرمان. همه می‌دانستند به یقین، پیش آمده که (ص)، را به ماندن و شنیدن آن دعوت کرده است. در پایین‌ترین نقطه دشت بنا شد تا همه بتوانند آفتاب روى رسول خدا(ص) را نظاره کنند. و بیان داشت و در ضمن آن، (ع) را کنار خود آورد و و فرمود: «هرکس من اویم، ». سپس براى ایشان فرمود و را به دعوت کرد. خیمه مولا آن روز حال و هواى خاصى داشت. (ص) که بار سنگین را از دوش خود برداشته بود به وفادارى امت نسبت به  شادمان بود. ∆منبع: وبسایت اسلام کوئست. نت @tabyinchannel
✳️ ولایت؛ انسان‌سازترین رکن اسلام 🔻 در حدیثی متواتر آمده است: «اسلام بر پنج چیز استوار است: نماز، زکات، حج، روزه و و بر هیچ چیز به اندازه‌ی ولایت تأکید نشده است». این ولایت که مهم‌تر از نماز و زکات و حج و روزه است، چیست؟ علت این اهتمام به ولایت چیست؟ 🔹 نماز خواندن در انسان تأثیر مثبت دارد و سبب رشد و تعالی او می‌شود. نماز نردبان مؤمن است و در کمال و رشد انسان نقش دارد. روزه و حج و جهاد نیز همین‌طور. ولی عاملی که بیشترین تأثیر را در دارد، ساختن است. اگر جامعه و محیط شایسته شکل بگیرد، بیش از نماز و روزه در رشد و پرورش و کمال انسان تأثیر می‌گذارد و ما این واقعیت را به‌روشنی می‌بینیم که انسان از محیط و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، تأثیر می‌پذیرد. 🔸بنابراین، ولایت یعنی اینکه ، به خود قدرت دهد تا جامعه‌ای شایسته برپا کند و تأثیر جامعه‌ی شایسته در بالا بردن سطح انسان و رشد و کمال او بیش از نماز و روزه و زکات و حج است. از این روست که حدیث شریف می‌گوید: «و بر هیچ چیز به اندازه‌ی ولایت تأکید نشده است». زیرا تأثیر نماز و روزه و زکات و حج، و است، ولی تأثیر جامعه، است و آثاری ژرف و پایدار دارد؛ به گونه‌ای که می‌تواند انسان را بسازد و نماز و دیگر امورِ او را حفظ کند. 📚 از کتاب @tabyinchannel
⚫️ کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا 🔻 در مکتب حسین علیه‌السلام حسین(ع) کرد تا برای ، پنهان شدن حاکمان پشت اسم دین را آشکار سازد و حقیقت طاغوت هایی را که به اسم خلافت رسول(ص) بر مردم حکم می‌راندند، رسوا کند. واقعه طفّ سوگنامه‌ای گذرا نیست که فقط در مرحله‌ای مشخص از تاریخ روی داده باشد؛ بلکه صورتی کامل از پیکره یافتن نبرد حق و باطل است. صحنه‌ای واقعی و زنده است که نقش های آن را همۀ طبقات بشر با سن ها و جنس های گوناگون ایفا می‌کنند؛ معصومی که کوتاهی و خطا نمی‌کند، مجرمی که از پست‌ترین و فجیع‌ترین کارها ابایی ندارد؛ زن و کودک شیرخوار و پیرمرد سالمند و توبه‌کار و گنه‌کار، همه در آن هستند. هم والایی و بلندمرتبگی در آن هست و هم پستی و فرومایگی. این واقعه تعبیری از یک مرحله تاریخی نیست، تعبیری از حال یک امت است که حاکمانش آن را از جاده صحیح به کج برده‌اند و آن را از رسالت و عقیده‌اش دور کرده‌اند، تا جایی که امتی مرده شد که به هیچ‌چیز نمی‌اندیشد جز به این اندک نفسی که بالا و پایین می شود ... ترس به‌اندازه‌ای توصیف‌ناپذیر این امت را فراگرفت، آن چنان که می‌دانست به حق عمل نمی‌شود و از منکر جلوگیری نمی‌شود؛ اما ایستاده بود و تکان نمی‌خورد. این اجلش فرارسیده بود و مرده بود؛ گرچه بدن‌هایشان متحرک بود. 📚 امامان اهل‌بیت، ص۵٣٨ @tabyinchannel
⚠️⚠️ 3️⃣ بخش پایانی 🔸بالاتر از به ایستگاه رسید ! ▪️راه مقابله با روانی در دست دولت ! 🔸این همینکه ما را نزند دستش را می بوسیم ! ▪️از نهاد های و نظامی هم انتظار نداشته باشید همینکه این روزهای کشور را با شبانه روزی خود تامین کرده اند است ! ▪️راه از گردنه های پیش رو فقط و فقط مردم است ! 🔸در این سال گذشته مردم بارها این انقلاب را از خطرهای گوناگون داده اند ! ▪️حضور مردم هم با هدایت الهی فقیه به نتیجه خود رسیده ولاغیر ! 👈هر جا که از او گرفتیم کردیم ! 👈هرجا که را از او کردند خوردیم ! 👈هرجا که آدمهای دیگر کردند مردم را به بردند ! 👈هرجا که را بر گذاشتیم به خوردیم ! 👈هرجا که گذاشتیم در میان مشکلات ماندیم ! 🔹امت و ولایت همیشه یک دارند! 👈هرگاه حضور مردم در از ولایت فروغ شود رهبری در مواجهه با بحران های مختلف به همان اندازه رو به می گذارد ! 👈و هرگاه شود مردم به می افتند ! ✋بهترین در این ماجرای است ! ▪️مردم به های رهبری در مورد به امریکا نکردند ! ▪️تبلیغات کاری کرد که مردم دچار شدند ! ▪️مردم به هوای رفتند و جامعه را گذاشتند ! ▪️رهبری که مردم را دیدند در مقابل سهمگین و و پرقدرت نظام که اتفاقا مردم را هم با خود داشتند از ولایی خود استفاده نکردند و رفتند به سمت قانونی همچون مجلس و شورای عالی امنیت و ... ⚠️کاری که در ماجرای ۸۸ رقم خورد ! 👈حضور موثر در صحنه و پررنگ آنها از موجب شد که رهبری با آن جلوی انتخابات و زیاده خواهی آدمهای گردن کلفتی همچون و باندهای قدرتی مثل و طلبان و دشمنان قدر قدرتی مثل و انگلیس ... را بگیرند و را سرجای خود بنشانند ! ✋راه نجات تنها در محکم با است ! ▪️دشمن سالهاست که به دنبال این اتصال است ! 👈این پیوند افزاری نیست ! ▪️رابطه با رهبری یک رابطه ناشی از و بالاست ! 🔹باید مردم بالا برود تا اقتدار ولایت مردم باشد ! ▪️حالا که مجازی در داری می کند! 👈انقلابی های و باید فضای مجازی و خصوصا تلگرام پرجمعیت را در جهت سیاسی مردم به دست گیرند ! ⚠️اعتقاد دارم از یک اشتباه و بزرگ بود که بر اساس یک حساب شده ها رقم خورد ! 👈به جبران آن خطا حالا باید نخبگان انقلابی در فضای مجازی با یک حرکت چند برابر شود ! @tabyinchannel @daneshgahevelyat
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ سلام الله عليها برای انسانها (بخش سوم و پایانی) 🔶تمام جهات و لحظات زندگى (س) و برای همه انسانها است؛ چنانکه (ص) را خداوند در قرآن سرمشق و اسوه معرفی نمود، نیز همه انسانهای حقیقت‌جو و موحد است. 💠رفتار با مردم 🔷يكى از نقش آفرينى هاى درخشان (س) ، رشد فكر و و رفع مشكلات و شبهات آنان است. آن حضرت از مسائل ساده گرفته، تا را بود، و اين ميسّر نبود، مگر با ، و ايشان. اين ، زجر تبليغ و رنج تعليم و تربيت را تحمل نموده، چون در راه ، نورافشانى كرده و با سوختن خود به دل و جان مردم، گرمى بخشيد و پاسدارى از ارزشها و مفاخر اصيل، پيگير با ، ، كجروى ها و ركود جامعه را خط مشى خود قرار داد. از اين رو نيز بايد، هر چه بيشتر به مقام و حقوق رهبر خود آگاه گردد و خود را چون شاگردى فروتن، در برابر او احساس كند، و به دامان او چنگ زند، از نقص به كمال، و از ضعف به قدرت، و از ظلمت به نور برسد. (س) نمونه كامل اين مقصود است. ايشان از كودكى در متن اجتماع به سر برده، و با مردم همدم و همدرد بوده است. اين بانو رابطه اى صميمانه و عالمانه با ياران خود داشت. 🔷زنى به خدمت (س) رسيد و عرض كرد: مادر پير و ناتوانى دارم كه در نماز بسيار اشتباه مى كند، مرا فرستاده تا از شما بپرسم كه چگونه نماز بخواند. آن حضرت فرمود: «هر چه مى خواهى بپرس. آن زن سؤالات خود را مطرح كرد، تا به ده سؤال رسيد و حضرت، با روى گشاده جواب داد. زن از زيادى پرسش خود، شرمنده شد و گفت: شما را بيش از اين زحمت نمى دهم. (س) فرمودند باز هم بپرس. آن گاه براى تقويت روحيه وى چنين فرمود: اگر به كسى كارى واگذار كنند، براى مثال از او بخواهند كه بار سنگينى را به ارتفاع بلندى حمل كنند و در برابر اين كار صد هزار دينار به او جايزه بدهند، آيا او با توجه به آن پاداش احساس خستگى مى كند؟ زن جواب داد نه. آن حضرت فرمود: من در مقابل پرسشى كه جواب مى گويم، از خدا پاداشى به مراتب بيشتر دريافت مى كنم و هرگز ملول و خسته نمى شوم. از (ص) شنيدم كه روز قيامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر مى شوند و به اندازه علم و تلاش و كوششى كه در راه آموزش و هدايت مردم داشته اند، از خداى خود پاداش مى گيرند». [۱] 🔷نتیجه اینکه براى رسيدن به كه در آن جامعه ، به خود برسد، از (س) ضرورى است، تا با نگاه كردن به زندگى سراسر عبرت حضرت، مثل روش ، ، كيفيت برخورد با مردم و اجتماع، چگونگى حضور در جامعه و فعاليت هاى اجتماعى، خود را در راستاى رفتار آن بزرگوار قرار داده، تا به شأن و منزلت حقيقى نايل آيد.   پی نوشت [۱] بحارالانوار، ج ۲، ص ۳ نویسنده: امیر علی حسنلو منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آفت های دینداری در آخر الزمان (بخش اول) 🔸یکی موضوعات مهم در زندگی امروز، در  است. انسان دیندار و عاقل در هنگام احساس خطر باید برای رفع آن اقدامات لازم را به عمل آورد. آفت هایی که در آخر الزمان، دین انسان را تهدید می کنند، متفاوت است. 1⃣خفیف شمردن دین 🔹اولین آفت دینداری در آخر الزمان، کوچک شمردن دین است؛ بخاطر همین یکی از موضوعاتی که نبی اکرم (ص) از امتش نسبت به آن می ترسید، است؛ چنانچه در روایتی از ایشان که فرمود: «انی اخاف علیکم استخفافاً بالدّین» من از کوچک شمردن دین توسط شما می ترسم. در این روایت، نکته اساسی که حضرت می‌خواهند بدان اشاره فرمایند، کوچک شمردن دین توسط است؛ امروزه در جامعه اسلامی کم و بیش دیده میشود که مردم نسبت به دین توجه لازم را نداشته، گاهی با عمل خویش را کوچک می شمارند، و یکی از موارد کوچک شمردن دین، انجام واجبات در آخر وقت آنهاست؛ در حالی که در امور دنیا چنان با شتاب و سرعت عمل می کنند که گویا تنها برای زندگی دنیا آفریده شده اند. 🔹در برخی از موارد نیز مشاهده می‌شود که والدین نسبت به چندان توجهی نشان نمی دهند، که این خود، یکی از زمینه های کوچک انگاشتن دین در ذهن فرزندان است؛ در روایتی بدین مطلب کاملاً تصریح گشته است که نبی اکرم (ص) فرمودند: «وَیْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِیلَ یَا رَسُولَ الله مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِکِینَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِینَ لَا یُعَلِّمُونَهُمْ شَیْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ یَسِیرٍ مِنَ الدُّنْیَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِی‏ءٌ وَ هُمْ مِنِّی بِرَاء؛ واى بر از !. سؤال شد: یا رسول الله! از پدران مشرک آن ها؟ حضرت فرمود: نه، از پدران مسلمانشان، که چیزى از فرائض دینى را به آن ها نمی‌آموزند، و اگر فرزندان هم پى فراگیرى بروند، آن ها را منع می کنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد مالى داشته باشند هر چند ناچیز باشد. سپس فرمود: من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند!». 🔹در این روایت می بینیم که حضرت در مورد والدین مومن در آخر الزمان هشدار می دهند؛ اینان خودشان نه تنها هیچگونه تصمیمی برای ندارند، بلکه اگر فرزندان هم مایل باشند، مسائل دینی خود را یاد بگیرند، والدین مانع آنها شده و در مقابل، برای دنیای آنها برنامه ریزی های اساسی پیش می کشند. نتیجه چنین طرر فکری از سوی والدین، برائت آن حضرت از ایشان و جدایی والدین از پیامبر (ص) است. پس یکی از خطراتی که خانواده و جامعه اسلامی را در آخر الزمان تهدید می کند، «خطر  کوچک شمردن دین» توسط امت است. ... پدید آوردنده: محمد طاهری منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️ذکر خداوند سبحان در هر حال 🔹در کتاب کافی به نقل از علیه‌ السلام آمده است: «ثَلاثٌَ لا تُطِیقُها هذِهِ الاْءُمةُ... وَ ذِکرُ الله‏ِ عَلی کل حالٍ». [١] (سه چیز است که این توان آن را ندارند... تا اینکه می‌فرماید: و در ). 🔹و در روایت دیگر می‌فرماید: «لا أَقُولُ سُبْحانَ الله‏ِ وَ الْحَمْدُلِلهِ، وَ إِنْ کانَ ذِکرا وَ لکنْ ذِکرُهُ عِنْدَ حَلالِهِ وَ حَرامِهِ». [۲] مقصود من گفتن سبحان الله و الحمدلله نیست، هر چند این هم ذکر است، بلکه منظور من به هنگام [پیش‌ آمدن] و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] من لایحضرة الفقیه، ج۴، ص۳۵۸ [۲] اصول کافی، ج۲، ص۱۴۵ 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۶۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مهارت های ضروری در سبك زندگی اسلامی (بخش دوم) 💠برخی از مهارت هايی که در زندگی کسب آنها ضرورت دارد عبارتند از: 1⃣«مهارت های بين فردی» 🔹انسان به هر دليلى چون تسخير و عاطفه و استخدام و مانند آن ها در دنيا نيازمند ديگرى است و بدون ديگرى نمی تواند زندگی کند. خداوند در بيان مى کند که اين گونه است که برخی را برخی ديگر قرار داده تا را پيش برند. خداوند در آيه ۳۲ سوره زخرف به صراحت از و به عنوان علت اصلی سخن گفته و می فرمايد: «آیا آنان هستند که رحمت پروردگارت را تقسیم می کنند؟ ما در زندگی دنیا معیشت آنان را میانشان تقسیم کرده ایم، و را از جهت درجات [فکری و مادی] بر برخی داده ایم تا برخی از آنان برخی دیگر را [در امر معیشت و سایر امور] به خدمت گیرند؛ و رحمت پروردگارت از آنچه آنان جمع می کنند، بهتر است». 🔹در انسان ها به صورت وارد می شوند (مريم، آيه ۹۵)، هر چند که مجموع می شوند (واقعه، آيه ۵۰؛ هود، آيه ۱۰۳)، ولی تشکيل نمی دهند؛ زيرا نيازی به ديگرى ندارند تا براساس ضوابط با روابط و به تعبير قرآن «بيع و خله» (بقره، آيه ۲۵۴) با بستن قرارداد و يا روابط دوستانه و خويشاوندی نيازهای يکديگر را برآورده سازند؛ اما انسان در برخلاف آخرت ديگرى است. اينجاست که به عنوان يک خود را نشان می دهد. خداوند در بر کسب مهارت بين فردی تاکيد دارد و از انسان ها می خواهد ياد بگيرند چگونه در زندگی و رفتار کنند. اصولا و برای تبيين کسب مهارت های بين فردی چون و تاکيد دارد. 🔹همکاری و مشارکت نه تنها در مسائل عبادی محض چون حج و نماز، بلکه در امور ديگر مانند کسب و تزکيه و انسان های خوب و نيک، و نيز مورد تاکيد است. خداوند در آيه ۲ سوره مائده مى فرمايد: «...و تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان و اتقوا الله ان الله شديد العقاب» (...و در و با يکديگر کنيد و در گناه و تعدی دستيار هم نشويد و از خدا پروا کنيد که خدا سخت کيفر است». از ديگر موضوعات اين مهارت، و اعتماد به گروه است. اصولا به معناى گروه معتقد به هدف و روش خاص است. امت ها براساس اعتقاد به هدفی خاص است که دور هم گرد می آيند. 🔹 يا اهل ايمان از واژگان پرکاربرد در است. خداوند از می خواهد، هم در کارها به يکديگر رسانند و هم به يکديگر اعتماد کنند. اعتماد به مومن به عنوان برادر دينی، به شخص اين امکان را می دهد تا در يک فضای سالم و در امنيت و آرامش کامل بتواند اهداف خويش را پيش برد. در آيات و روايات بر اموری چون اصالت صحت و اصالت برائت و مانند آنها تاکيد بسياری شده است. اينها بستر و فضای مناسبی را فراهم می آورد تا افراد بتوانند به ديگرى اعتماد کرده و در يک فضای امن روحی و روانی به فعاليت بپردازند. 🔹در روابط بين فردی بر اساس اصول و معيارها و شاخص هايی تنظيم می شود. و هر يک می تواند به بهبود ارتباطات بی‌انجامد. روابط ميان براساس «الاقرب فالاقرب» سامان می يابد و اين گونه است که در ارث طبقات اول تا سوم مطرح می شود. همين معيار، مهم‌ترين اصل در تبيين و تعيين حدود سبز تا قرمز ارتباط است. همچنين ارتباط با دوستان بايد در همين چارچوب سامان يابد و با دوستانی که اعتماد بيشتری داريم بهتر مى توانيم کار کنيم. البته بايد ارتباط ميان فردی شناخته شود و براساس آن عمل کرد؛ زيرا با بايد چنان رفتار کرد که اگر شد همه تو را نداند، و با دشمن نيز چنان کرد که جايى برای گذاشته شود. ... برگرفته از روزنامه كيهان، شماره ۲۱۲۰۴ به تاريخ، ص ۸ (معارف) منبع؛ وبسایت پژوهه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امت اسلامی در عصر معاويه و يزيد، دچار مرگ اراده شده بود؟ 🔹در روزگار و (لعنت الله علیهم)، ، و اختياری از خود نداشت و كالبدی بی جان بود كه نه احساسی داشت و نه اختيارى؛ زيرا قيد و بندهای گرانی بر آن بسته بودند و روزنه های نور و بينش را به رويش مسدود كرده و ميان آن و ميان اراده اش حايل ساخته بودند. ، به تخدير مسلمين و فلج ساختن انديشه آنان همّت گماشت‌. 🔹، دل‌هايشان همراه (عليه السلام) بود، اما آنان نمی توانستند از قلب ها و ضميرهايشان پيروى كنند، از آن جهت كه ، به زور بر آنها تسلط يافته بودند و چيزى از كارهای خود را مالك نبودند؛ نه بر ايشان بود و نه ، نه و نه تصميمى، همچون مجسمه هايى شده بودند كه در آنها نه احساسی بود و نه حركتى، 🔹جامه خواری بر آنها پوشانيده شده و در زير تازيانه های و تجاوز آنان، فرومايه و بی مقدار گشته بودند. (علیه السلام)، به سوی صحنه های و فداكاری رهسپار گشت تا در ، روح و بدمد. شهادت آن حضرت، نقطه تحولی در تاريخ مسلمين و حيات آنان بود، آنگاه آنان به يكباره دگرگون گشتند و به سلاح نيروی و ، مسلح شدند، 🔹و از همه منفی بافی هايى كه بر آنها دست يافته بود، رها گشتند و مفاهيم ترس و تسليم كه بر آنان پنجه زده بود، به اصول انقلاب و مبارزه مبدّل شدند. آنان دست در دست، های فراوانی را به پا كردند كه تخت های سلطنت را درهم كوبيد و قدرت شان را به نابودی كشيد. منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر اساس روایات اهل سنت منظور از «صراط المستقيم» در سوره فاتحه چيست؟ 🔹در «ششمين آيه » كه شبانه روز در نمازها قرائت می شود به خداوند عرضه مى داريم: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ»؛ (ما را به هدايت كن)، راهى كه ما را به تو و به آنچه موجب تو است برساند، راهى جداى از راه كسانى كه تو آنها را فرو گرفته و همچنين جداى از راه . آری خدايا ما را هم به اين راه هدايت فرما و هم در اين راه ثابت و پايدار و برقرار دار. 🔹بى شك مفهوم بسيار وسيع و گسترده اى دارد و لذا بعضى آن را به معنى و بعضى و بعضى (ص) و (علیهم السلام) و بعضى به و بعضى به معنى «راه و روش انبياى الهى (علیهم السلام)» تفسير كرده اند كه هر كدام از اينها مى تواند بخشى از مفهوم وسيع آيه را تشكيل دهد. ولى در روايات متعّددى كه به طرق مختلف از (ص) نقل شده است، انگشت روى يكى از بارزترين مصاديق آن گذاشته شده؛ و آن راه و روش (ع) و يا و (ص) است. 🔹حاكم حسكانى در «شواهد التّنزيل» از جابر بن عبدالله انصارى از (ص) نقل مى كند كه فرمود: «اِنَّ اللهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ اَبْنائَهُ حُجَجُ اللهِ عَلى خَلْقِهِ وَ هُمْ اَبْوابُ الْعِلْمِ فى اُمَّتى، مَنْ اِهْتَدى بِهِم هُدِىَ اِلى صِراط مُسْتَقيم»؛ [۱] (خداوند (ع) و همسرش [فاطمه زهرا (س)] و فرزندان او را بر خلقش قرار داده و آنها در من هستند؛ هر كس به وسيله آنها شود، به هدايت شده است). 🔹و در حديث ديگرى از ابن عبّاس از (ص) چنين نقل مى كند كه به (ع) فرمود: «اَنْتَ الطَّريقُ الْواضِحُ وَ اَنْتَ الصِّراطُ الْمُسْتَقيمُ وَ اَنْتَ يَعْسُوبُ الْمُؤمِنينَ!»؛ [۲] (تو راه روشن و و رهبر مؤمنان هستى). همچنین در حديث سوّمى از ابن عبّاس نقل مى كند كه در تفسير «اِهْدِنَا الصِّراطَ المُسْتَقيم» مى گفت:  «قُولُوا ـ مَعاشِرَ الْعِبادِ ـ اِهْدِنا اِلى حُبِّ النَّبِىِّ وَ اَهْلَ بَيْتِهِ!»؛ [۳] (اى بندگان خدا بگوئيد خدايا ما را به پيامبر و او هدايت كن). 🔹در حديث چهارمى از ابوبريده در ذيل اين آيه نقل مى كند كه گفت: «منظور، (ص) و او است». [۴] اين حديث را علامّه ثعلبى در تفسيرش نيز آورده است. [۵] شيخ عبيدالله حنفى در كتاب «ارجح المطالب» نيز آن را از ابوهريره نقل كرده است. [۶] در حديث پنجمى كه در «شواهد التّنزيل» آمده از عبدالرّحمن بن زيد از پدرش در تفسير آيه «صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» نقل مى كند كه گفت: «هَوَ النَّبِىُّ وَ مَنْ مَعَهُ وَ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِب وَ شيعَتُهُ». [۷] 🔹در منابع شيعه و پيروان مكتب اهل بيت نيز روايات متعدّدى در اين زمينه وارد شده، از جمله در روايتى از امام صادق (ع) در تفسير «صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِم» آمده است كه فرمود: «يَعْنى مُحَمَّداً وَ ذُرِّيَّتَهُ»؛ [۸] (مقصود (ص) و او (عليهم السلام) است). به اين ترتيب و روشن‌ ترين مصاديق ، (ص) و (ع) و فرزندان او از نسل (س) است كه هر كس دست به دامن ولاى آنها زند و در خطّ آنها حركت كند، قدم در گذارده است كه او را به خدا نزديك و از و انحراف دور مى سازد. ● 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ ششم، ج ۹، ص ۴۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه اسراری نهفته است؟ (بخش دوم) 🔸 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از امورى است که به تنهایى از کشف همه آن ناتوان است، و پیوسته قرار گرفته، و فکرها را مشغول نموده است؛ ولى باید توجّه داشت که براساس برخى ، علّت و فلسفه واقعى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرّى از است. در ادامه‌ی این نوشتار مواردی از ، که در روایات به آنها اشاره شده است بیان می‌گردد؛ 1⃣آزمایش مردم 🔹یکی از مردم است. این سنت در تمام ‏های_گذشته نیز اجرا شده است. در می‏فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا يُفْتَنُونَ - وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ»؛ [۱] (آیا گمان کرده اند، همین که بگویند: آوردیم، رها می شوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد قرار نمی گیرند؟ - در حالی که یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند، کرده ایم [پس اینان هم بی تردید آزمایش می شوند]، و بی تردید خدا کسانی را که [در ادعای ایمان] راست گفته اند می شناسد، و قطعاً دروغگویان را نیز می شناسد.). 🔹با توجه به آیه فوق، در هر زمان و دوره‏ای، آن دوره را مورد قرار می‏دهد، تا واقعی از متظاهرین به دین و ایمان مشخص شوند. در هر زمان، و متناسب با رشد و آن زمان است. در دوران ، با غایب شدن ‏_خدا، مردم به و پایداری نسبت ‏به دین می‏شوند، تا از غیر واقعی تمیز داده شده، و هر کدام در خور موفقیت در این امتحان به دست آورند. 🔹سدیر صیرفی می‌گوید: «من با سه نفر از صحابه محضر (علیه‌ السلام) رسیدیم، دیدیم آن حضرت بر روی خاک نشسته و مانند فرزند مرده، جگر سوخته گریه می‌کرد. آثار حزن و اندوه از چهره اش نمایان است و اشک، کاسه چشمهایش را پر کرده بود و چنین می‌فرمود: سرور من (دوری) تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده، و آرامشم را از دلم ربوده. آقای من تو مصیبتم را به مصیبت‌های دردناک ابدی پیوسته است. گفتم: خدا دیدگانت را نگریاند ای فرزند بهترین مخلوق! برای چه‌ این چنین گریانی و از دیده اشک می‌باری؟ چه پیش آمدی رخ داده که‌ این گونه اشک می‌ریزی؟ 🔹 آه دردناکی کشید و با تعجب فرمود: وای بر شما، سحرگاه امروز به کتاب (جفر) نگاه می‌کردم و آن کتابی است که علم منایا و بلایا و آنچه تا روز قیامت واقع شده و می‌شود در آن نوشته شده، درباره تولد ما و و او دقت کردم. و همچنین دقت کردم در گرفتاری آن زمان، و شک و تردیدها که به خاطر او که در دلهایشان پیدا می‌شود و در نتیجه بیشتر آن‌ها از خارج می‌شوند، و ریسمان اسلام را از گردن برمی دارند… اینها باعث گریه من شده است». [۱] ... پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹؛ (روایت تلخیص شده است). روایت برگرفته از سایت منبر عالمانه دُرر منبع: راسخون به نقل از وبسایت عصر انتظار @tabyinchannel