eitaa logo
تُراب باش
5.9هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
112 فایل
تُراب باش، فرزندِ أبوتراب باش گروه تحلیل مباحث قرآنی و آخرالزمانی صرفاً جهت اطاعت از امر ولیّ امر ارتباط با ادمین👇 @Abuo_Torab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻 : ✍🏻... دوستان! بیایید بعضی از را از همین در وجود خودمان شروع کنیم... 🌷 را داشته باشیم، را داشته باشیم، را از خودمان بجا بگذاریم. بخصوص در رابطه با و ، تا می‌توانیم همدیگر را در جمع خانواده و در جمع دوستان حساب کنیم، تا می‌توانیم رفتار کنیم، تا می‌توانیم همدیگر را کنیم... ⛔️ مگر ماها دیگر هستیم؟! بیایید این ایام باقیمانده از را به زندگی کردن بگذرانیم... 🌹 به یادِ مادری‌هایش که با ما مهربانی کرد 🌹 بیا چون فاطمه ماهم همیشه مهربان باشیم 🆔️ @torab_bash
📌 با (۱-۸) ✍🏻... خداوند در سوره انفال، آیه ۲۴ راه شدن را بیان کرده و می‌فرماید: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ﴾ یعنی ى کسانى که آورده‌اید، چون و ، شما را به چیزى فرا خواندند که به شما مى‌بخشد. 🔹 اما بعضی از در می‌گفتند: آقا گفتی را کنار بگذار، گذاشتیم؛ گفتی را بپرستید، پرستیدیم. گفتی بخوان، خواندیم؛ گفتی را قبول کنید، قبول کردیم؛ دیگر به ما چه کار داری!؟ رهایمان کن! چرا باید را هم بپذیریم؟ بعضی‌‌ها اینطور بودند. خداوند می‌‌فرماید: نه، اگر یک پله بخواهید بیایید. ایمان این است که ای مؤمنین معمولی ﴿اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ﴾ وقتی و شما را به یک ماجرایی می‌کنند؛ بگویید چشم، در این صورت خدا و رسول می‌‌خواهند شما را کنند.  ▪️طبق برخی آیات و روایت، در نظام کسانی که در هستند؛ هر قدر هم داشته باشند؛ نمی‌‌توانند کار انجام دهند. می‌‌بینند وجود دارد، می‌‌کنند، دعای‌‌شان نمی‌‌رود، می‌‌ریزند، جوابگو نیست. و ایام را سپری می‌‌کنند. نماز بخواهند بخوانند، دیگر برای‌‌شان نمی‌‌شود، چون بسته شده است. هر قدر به مقید باشند، رشد نمی‌‌کنند، چون آسمان اول است و عموم انسان‌‌ها جزء هستند نه . 💢 خداوند که ما اینطور باشیم ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا﴾ وقتی و صدای‌‌تان می‌‌کنیم برای یک ماجرایی، خواهشاً حرف کنید؛ هر چه گفتیم حرف گوش کنید؛ ما می‌‌خواهیم کنیم؛ از جنبه ، زنده کردن یعنی این که می‌‌خواهیم از نجات‌‌تان بدهیم و شما را در و بیاوریم‌‌؛ در این صورت است که چه در باشید و چه حیات خواهید داشت. 🏇 ! 🔚 ! 🆔 @torab_bash
📌 با (۲-۸) ✍🏻... خداوند در آیه ۲۴ سوره انفال می‌فرماید: به این صورت می‌‌شوند؛ ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾ اى کسانى که آورده‌اید، چون و ، شما را به چیزى فرا خواندند که به شما مى‌بخشد. این در قبال (ع) نیز وجود دارد. 💢 یعنی (ع) به عنوان رسول‌‌‌‌الله(ص) چه کار کردند؟ ﴿اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ﴾ اینجا رسول را هم می‌‌توانیم بگوییم ﴿إِذا دَعاكُمْ﴾ یعنی وقتی صدای‌‌تان می‌‌کند، گوش کنید، پسر پیغمبر چیزی می‌‌خواهد، اجابت کنید. در این اتفاق افتاد، در صف این اتفاق افتاد. انگار آدم‌‌های درون صف دشمن، نداشتند. چون یک چیزی بین آدم‌‌ها و قلب‌‌شان شده بود، لذا دیگر و سمت آدم‌‌ها نمی‌‌آمد. 🔹 در کربلا دیگر و از به سمت آدم‌‌ها نمی‌‌آمد. فهم این ماجرا از قلب به سمت آدم‌‌ها، به سمت عقل‌‌شان، به سمت چشم‌‌شان، به سمت وجودشان، به سمت دست و پای‌‌شان، به سمت اعضاء و جوارح‌‌شان نمی‌‌آمد. هر چه فریاد می‌‌زدند «مردم من پسر پیغمبر هستم، در روی زمین پسر پیغمبری جز من پیدا نمی‌‌کنید»، ولی ﴿أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ﴾ تمام آن افرادی که روبرو بودند خدا بین قلب‌‌ و عقل‌‌شان، بین قلب و فکر‌‌شان، بین قلب و چشم‌‌شان شده بود. اصلاً نمی‌‌دیدند، نمی‌‌فهمیدند، نمی‌‌توانستند تعقل کنند، رحم و شفقت در کلام‌‌شان، در نگاه‌‌شان، در رفتارشان نمی‌‌آمد. 💢 به همین خاطر با و با رفتارها به حمله کردند. چرا؟ چون یک چیزی بین آنها و قلب‌‌شان و اعضاء و جوارح‌‌شان شده بود. برای چه این ماجرا واقع شد؟ چون دعوت زمانه خود را نکردند. (ص) بارها و بارها در طی راه، در روز دوم محرم تا دهم محرم، در شب ، در روز عاشورا آنها را صدا کردند که ‌‌ای مؤمنین! حرف من را کنید، من می‌‌خواهم راه ، راه زنده شدن و راه را نشان‌‌تان دهم. گوش نکردند، چون گوش نکردند، هم بین و حائل ایجاد کرد؛ و آن شد که نباید. 🏇 ! 🔚 ! 🆔 @torab_bash
🏴 تاسوعا روزی که امام حسین(ع) در آن روز محاصره می‌شود. ✍🏻... تاسوعا روزی است که مولایمان امام حسین علیه‌السلام در دشمن قرار گرفتند. امام صادق علیه‌السلام در این‌باره می‌فرمایند: «تاسُوعا یوْمٌ حُوصِرَ فیهِ الْحُسَین علیه‌السلام» یعنی روزی است که مولا امام حسین علیه‌السلام در آن روز شدند. ما اگر می‌خواهیم به این ‎، از نگاه کنیم که برایمان داشته باشد و علاوه‌بر آن به در بیاییم و سازنده داشته باشیم؛ باید در این روایت را به تبدیل کنیم؛ یعنی به جای اینکه بگوییم: محاصره شد؛ بگوییم روزی که امام حسین علیه‌السلام محاصره می‌شوند! ⛔️ اما اگر بگوییم که ، روزی بود که امام حسین علیه‌السلام ، در این صورت، خودمان را برای ماجرای و و نهایتاً با همراه شدن، آماده می‌کنیم؛ لکن اگر تاسوعا و عاشورا را در بدانیم و آنگاه به‌ فراخور حالِ خودمان، به‌جای اینکه بگوییم: تاسوعا روزی بود که، بخوانیم روزی است که امام حسین علیه‌السلام محاصره شده است، در این صورت دیگر نمی‌توانیم بنشینیم؛ دیگر نمی‌توانم آرام بگیریم یا صرفاً یک باشیم و به ایشان نکنیم؛ امام حسین امروز هم محاصره شده است!! 🔺با خود می‌گوییم: توسط چه کسانی؟ در کجا؟ چرا محاصره شده؟ نکند برای ایشان شود، من باشم و مولای من در باشد؟! مگر ممکن است؟! اگر اینگونه به ایام پیش رو نگاه کنیم؛ و به حرکت کاروان حسینی از منظر حسینی علیه‌السلام بنگریم! و دیگر تاسوعا را صرفِ یک ماجرایی در گذشته ندانیم؛ و نیز داشته باشیم که تاسوعا، هم وجود دارد؛ و سال‌های هم وجود خواهد داشت؛ دیگر از امسال چگونه خواهیم کرد؟ چه خواهیم داشت...؟ 👥 اگر باشیم که روزی است که امام حسین علیه‌السلام در محاصره قرار گرفتند؛ و بخواهیم امروز را کنیم؛ باید ببینیم که چگونه در کربلایِ وجود ما، توسط و رذایل ما شده‌اند؛ باید بگوییم: روز است، محاصره شده؛ اما توسط چه کسانی؟ به این چه باید بدهیم که به بیاید و در ما پدیدار شود؟ 💠 هر یک از ما، در خودش، باید به این که «امام علیه‌السلام توسط چه کسانی محاصره شدند» جواب دهد که علیه‌السلام، توسط من محاصره شده‌اند، امام علیه‌السلام توسط من محاصره شده‌اند، اخلاقیات من از هر درنده‌تر است، برخی از اخلاقیات من مانند هستند؛ برخی از رذایلِ من مانند عمربن‌سعد، برخی مانند و برخی دیگر هم مانند هستند! یعنی یک در وجود من هست که آکنده است از شمر و یزید و دیگر ملعونین و که من با آن‌ها گرفته‌ام... ⛔️ اما حالا که مولایم حسین علیه‌السلام در من وارد شده‌اند، چگونه وارد شدند؟ با تاسوعا، با و با اباعبدالله الحسین، ایشان وارد سرزمین وجود من شدند، حالا انسان این را بخواند: «تاسُوعا یوْمٌ حُوصِرَ فیهِ الْحُسَین». اینجا باید چه کار کرد؟ آن چیزی که در سال ۶۱ هجری واقع شد، در دارد واقع می‌شود؛ ما هزار و سیصد سال پیش را می‌بینیم، اما بسیاری از ماها الآن را نمی‌بینیم! چشم ما هزار و اندی کیلومتر آن طرف‌تر در را می‌بیند؛ اما درون را نمی‌بیند! درحالی‌که ما باید هم‌زمان با داشتن ، را هم داشته باشیم تا به و کشیده شویم. @torab_bash
🌻 : ✍🏻... دوستان! بیایید بعضی از را از همین در وجود خودمان شروع کنیم. 🌷 بهترین را داشته باشیم، بهترین را داشته باشیم، بهترین را از خودمان برجا بگذاریم؛ دوستانمان را تکریم کنیم؛ به خصوص در رابطه با ، تا می‌توانیم همدیگر را در خانواده حساب کنیم، تا می‌توانیم رفتار کنیم، تا می‌توانیم همدیگر را کنیم. ⛔️ مگر ماها دیگر هستیم؟! @Torab_bash
🌺 نکند دل یکدیگر را بشکنیم! 🥰 دوستان! بیایید بعضی از را از همین در وجود خودمان شروع کنیم. 🌷 بیایید را داشته باشیم، را داشته باشیم، را از خودمان بر جا بگذاریم. به خصوص در رابطه با و ، بهتر یادگار و خاطره را در قلبشان بنشانیم؛ تا می‌توانیم همدیگر را در جمع خانواده و در جمع دوستان حساب کنیم، تا می‌توانیم رفتار کنیم، تا می‌توانیم همدیگر را کنیم. نکند دل یکدیگر را بشکنیم! نکند همدیگر را کنیم! نکند با خانواده و دوستان بی‌مهری ورزیم! ❤️ مگر ماها دیگر هستیم؟! مگر چقدرِ دیگر فرصت داریم؟! بیایید این ایام باقیمانده از را به زندگی کردن بگذرانیم. به یادِ مادری‌هایش که با ما مهربانی کرد بیا چون فاطمه ماهم همیشه مهربان باشیم @torab_bash https://eitaa.com/torab_bash
🌤️ : أنصار اللهِ عیسایی 2️⃣ أنصار الله در سوره‌ی آل‌عمران (۱۰) 🚨بیایید با ایمان به ساختارِ بالا سرِ من، أنصارالله شوید و با معجزات، خداوند را نصرت کنید!! ✍️... همان‌طور که قبلاً گفتیم؛ عیسی (ع) با وجهی از انوارِ فاطمه‌ی زهراء (س) که نامش روحُ القُدُس است؛ تأیید شد؛ و توانست در راستای برنامه‌ی خدا، به معجزاتِ عجیبی را که برای اولین بار در تاریخ بشر ممکن شده بود؛ انجام دهد؛ اما این معجزات بی‌دلیل و بی‌هدف نبود؛ سه معجزه‌ی اصلیِ ایشان، کردن، دادن و کردنِ مردگان بود؛ چرا؟! دلیل این قبیل معجزات چه بود؟! چرا خدا نورِ فاطمه (س) را از درونِ وجود عیسی (ع) جریان داد و این‌همه خروجی گرفت؟! چرا خدا این‌همه هزینه کرد؟! از طرفی عیسی (ع) که خودش ناصرُ الله است؛ در آیه ۵۱ آل‌عمران به بنی‌اسرائیل می‌گوید: «إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ» این خدایی که من را تربیت کرد و با تأییدِ من بواسطه‌ی روحُ القُدُس، از من یک رسول با کلی معجزات ساخت؛ مربی شما هم هست؛ پس بیایید غلامِ او باشید؛ با او هماهنگ باشید؛ او معبودتان باشد و شما او! چرا؟! و در آیه ۵۲ می‌فرماید: «مَن أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ» چه کسی می‌آید با ایمان به ساختارِ بالا سرِ من، أنصار الله شود؛ یعنی مجرای نورِ روحُ القُدُس شود و خدا را مانند من نصرت کند؟! چرا ایشان دنبالِ معجزات است؟! چرا می‌خواهد تعدادِ أنصار الله هرچه بیشتر باشد؟! ‼️ما اگر ماجرای رسولان، خصوصاً اولوالعزم مِن الرّسل (ع)‌ را محدود به قوم و زمانِ خودشان ببینیم؛ در این صورت بسیاری از رسولان ماجرایشان اَبتر و بی‌نتیجه ماند؛ بسیاری از اقوامِ گذشته با عذابِ الهی هلاک شدند؛ و قائله‌ی رسالتِ رسولشان جمع شد! لذا اگر از معجزات، صرفاً هدایت اقوام بود؛ معجزاتِ رسولان از جمله معجزاتِ عیسایی اسراف شد؛ اما اگر از طریق هدایتِ اهل‌بیت (ع) یعنی با حدیث ایشان به رسولان بنگریم؛ خواهیم فهمید که هدفِ رسالتِ رسولان مهدویت بوده؛ نه صرفاً هدایت قوم یا عجز دشمنان!! به عنوان مثال: در کتاب بصائر الدرجات، صفحه ۷۰ از قول امام باقر (ع) نقل می‌شود که: از آدم (ع) در موردِ رسول‏الله (ص) و امامانِ بعد از ايشان (ع) خصوصاً نسبت به امام مهدی عج و سیره مهدوی ایشان و گرفته شد؛ «فَتَرَکَ وَ لَمْ يَکُن لَهُ عَزمٌ» ولی ايشان آن عهدش را ترک کرد، بلکه اصلاً بايد و شايد نسبت به اهل‏بيت (ع) و مهدویت را نداشت. 🔺همچنين در همین حدیث می‌فرمايند: «أَنَّهُمْ هَکَذَا وَ إِنَّمَا سُمِّيَ أُولُو العَزمِ أُولِي العَزمِ لِأَنَّهُ عَهِدَ إِلَيهِم فِي مُحَمَّدٍ وَ الأَوصِيَاءِ مِن بَعدِهِ وَ المَهدِيِّ وَ سِيرَتِهِ وَ أَجمَعَ عَزمُهُم عَلَي أَنَّ ذَلِکَ کَذَلِکَ وَ الإِقرَارِ بِهِ...» در مورد دیگر پیامبران نیز این پیمان گرفته شد؛ لذا اينکه به بعضی از ایشان گفته می‌شود ، به اين خاطر است که آنها هم عهد بستند و با تمام وجود بر این عهد و میثاق، کردند. با اولوالعزم و دیگر رسولان در موردِ اهل‏بيت (ع) از جمله امام زمان (عج) و رفتارهای ایشان بسته شد؛ و به آن‌ها گفته شد که آيا هرچه اهل‌بیت (ع)، خصوصاً امام مهدی عج فرمودند، هر رفتاری که انجام دادند را روی چشمتان می‌گذاريد؟ انجام می‌دهيد؟ ایشان هم گفتند: بله! و بنای زندگی‌شان را بر گذاشتند؛ بنای حیاتشان را بر محضریّتِ اهل‌بیت (ع) گذاشتند؛ قبول کردند که هرچه امام زمان عج انجام داد، انجام دهند، هرچه ايشان خواست انجام دهند، «وَ أَجْمَعَ عَزمُهُم عَلَي أَنَّ ذَلِکَ کَذَلِکَ وَ الْإِقْرَارِ بِه» یعنی همه رسولان از جمله اولوالعزم مِنَ الرّسُل، اقرار کردند و تمام عزمشان را برای حرف شنوی از اهل‌بیت (ع) جمع کردند؛ از این جهت امام باقر (ع) در حدیث دیگری می‌فرماید: «فَثَبَتَتِ‏ العَزِیمَةُ لِهَؤُلَاءِ الخَمسَةِ فِی المَهدِي» [اصول کافی، ج ۲، ص ۸] پس مقوله اولوالعزم بودن بخاطر امام مهدی (عج) و مهدویت، در این تثبیت شد و ایشان بخاطر رفتارهایشان در قبالِ امام زمان (عج)، «اولواالعزمِ مِنَ الرُّسُل» نامیده شدند؛ برخلاف ماها که فکر می‌کردیم؛ اولوالعزم یعنی کسی که صرفاً صاحبِ شریعت است. 🌤️نتیجه: عیسایِ رسول (ع) یک است؛ یک یاورِ مهدی (عج) است؛ لذا تمامِ سعی و عزمش بسوی مهدویت و ظهور است؛ از این جهت، در محدوده‌ای که إذن و توانِ اِعمال دارد؛ معجزاتی را بعنوان ابزارِ برپایی ظهور وارد دنیا می‌کند؛ چیزهایی که برای ظهور بکار آید؛ همچنین برای گسترشِ یاوران می‌فرماید: «مَن أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ» چه کسی من را بسوی خدا نصرت می‌کند؟! حواریّون أنصارالله شدن را قبول می‌کنند و می‌گویند «آمَنَّا بِاللَّه» ما به الله با این توضیحاتِ شما آوردیم. ... @Torab_bash https://eitaa.com/torab_bash
🔴 شرطِ ذهنی و شرطِ عملیِ انصاراللهی ‼️شروط و روشِ استفاده از معجزاتِ عیسایی در کلامِ رهبر معظم انقلاب!! ✍️...یقین داشته باشیم که با خدا محال ممکن می‌شود؛ چیزی که به نظر محال می‌رسد، ممکن می‌شود؛ این را یقین داشته باشیم. خیلی از چیزها در عالمِ موجودِ ما و زندگی ما جزوِ محالات است؛ مثلاً شدن جزوِ محالات است. یقین داشته باشیم که با إذنِ الهی، اگر خدای متعال إذن بدهد و اراده بفرماید، این امر محال، می‌شود ممکن، می‌شود واقع؛ همچنان‌که خودِ یک‌جا از قول حضرت عیسیٰ (ع) و یک‌جا از قول خود خداوند متعال این را برای ما نقل کرده: «اَنّی اَخلُقُ لَکُم مِنَ الطّینِ کَهَیئَةِ الطَّیرِ فَاَنفُخُ فیها فَیَکونُ طَیراً بِاِذنِ الله» [آل‌عمران ۴۹]؛ با گِل یک شکل کبوتری را، حیوانی را، پرنده‌ای را می‌سازم، بعد در او می‌دمم، کبوتر می‌شود؛ این جزوِ محالات نیست؟ امّا باذن‌الله این محال، ممکن می‌شود. «و اُبرِئُ الاَکمَهَ وَ الاَبرَصَ وَ اُحییِ المَوتیٰ بِاِذنِ الله»، «اَکمَه» یعنی کور مادرزاد، کورِ مادرزاد را بینا می‌کنم، مرده را زنده می‌کنم باذن‌الله؛ اینجور است. این را باشید که با إذنِ الهی همه‌ی عالم و چیزهایی که به نظر نمی‌رسد بتواند تحقّق پیدا کند، تحقّق پیدا می‌کند. یا این آیه: «کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً بِاِذنِ الله» [بقره ۲۴۹]؛ عدّه‌ی کمی می‌توانند بر عدّه‌ی زیادی پیروز بشوند بإذن‌الله؛ اینجور است دیگر. «فَهَزَموهُم بِاِذنِ الله» [بقره ۲۵۱]؛ یک گروه کمی دُوروبَر طالوت توانستند بإذن‌الله غلبه پیدا کنند بر یک دشمن گردن‌کلفت؛ یعنی بإذن‌الله غلبه پیدا می‌کند بر رژیم صهیونیستی و رژیم آمریکا؛ این است دیگر؛ این محال نبود؟ اگر به شما می‌گفتند که بنا است غزّه‌ی یک‌وجبی، با قدرت بزرگی مثل قدرت نظامی آمریکا مواجه بشود، روبه‌رو بشود و با هم بجنگند، و غزّه غلبه کند بر او، شما باور می‌کردید؟ باور نمی‌کردید؛ این جزوِ محالات است؛ امّا این کار ممکن است. این شرط ذهنی لازم است؛ یعنی بایستی این را بدانیم که همه‌ی محالات موجود عالم، با إذنِ الهی، با اراده‌ی الهی قابل تحقّق است، و ممکن است تحقّق پیدا کند؛ این است. 😲 [و امّا] ؛ شرط عملی این است که برای پدید آمدنِ این رخداد، این حادثه، خدای متعال یک بخش کار را به عهده‌ی خودِ انسان می‌گذارد. این‌جوری نیست که بنشینیم داخلِ منزلمان، بعد بگوییم خب «کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةَ کَثیرَةً بِاِذنِ الله»؛ نه، یک بخشی از کار به عهده‌ی ما است، همچنان که در همان قضیّه‌ی حضرت عیسیٰ (ع) بالاخره یک بخش کار به عهده‌ی حضرت عیسیٰ بود: ساختن آن پرنده با گِل؛ این کار را حضرت عیسیٰ (ع) باید انجام می‌داد؛ اگر انجام نمی‌داد، پرنده‌ای به وجود نمی‌آمد؛ این بخش به عهده‌ی او است. اگر چنانچه حضرت موسیٰ (ع) عصا را روی زمین پرتاب نمی‌کرد، آن اتّفاق نمی‌افتاد: «وَ ما تِلکَ بِیَمینِکَ یا موسىٰ * قالَ‌ هِیَ عَصایَ اَتَوَکَّؤُا عَلَیها وَ اَهُشُّ بِها عَلىٰ غَنَمی وَ لِيَ فیها مَآرِبُ اُخرىٰ * قالَ‌ اَلقِها یا موسىٰ * فَاَلقاها فَاِذا هِیَ حَیَّةٌ تَسعىٰ» [طه ۱۷تا۲۰]، «اَلقِها» لازم است. [فرمود:] عصا را بیانداز؛ وقتی عصا را انداختی، آن وقت نتیجه حاصل خواهد شد، رخ خواهد نمود، امر محال یعنی تبدیلِ چوب به تحقّق پیدا خواهد کرد. پس این شرطِ عملی است: باید یک بخشی از کار را به عهده بگیریم. ▪️بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات بین‌المللی قرآن: ۱۴۰۳/۱۱/۱۴. https://eitaa.com/torab_bash
دیگر بعد از مرگ فرصت نداریم ▪️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ ✍️... دوستان! بعد از این‌طور نیست که دست و بالمان برای انجام اعمال باز باشد؛ حتی چه بسا ماه‌ها بلکه سال‌ها در# بزرخ باید انتظار بکشيم که شاید به ما اجازه دهند تا يک سلام به مولایمان امام حسين (ع) بکنیم؛ چون دیگر پرونده‌ی اعمال انسان‌ها بعد از مرگشان بسته است؛ مگر با و براتی از جانب خدا، وگرنه اموات اجازه‌ی هیچ عملی را ندارند! ▪️پس تا هستیم؛ بیایید قدر بدانيم، بعضی وقت‌ها می‌گوييم وقت نیست؛ حداقل يک زيارت عاشورا به عجله بخوانيم از اول تا آخر؛ شاید نیازی به این کار نباشد؛ بلکه يک جمله بگوييم، اما با نهايتِ توجه، يک کنيم به مولا اما با نهايتِ توجه به پیشگاهِ ایشان، يک بگوييم؛ اما با نهايتِ توجه، حسين هم نگفتيم، لحظه‌ای کنیم؛ فقط توجه، اما با نهايتِ التفات! نيازی به کلام هم نيست، نيازی به واژه‌ها نيست، لحظه‌ای توجه به مولا که فارغ از توجه به ماسوا باشد؛ این خیلی انسان را می‌کند؛ خیلی ایجاد می‌کند؛ و اگر بشود با تمام توجه، یک زیارت عاشورا خواند که نورٌ علی نور است. ▪️به هر حال دوستان! بیایید با لحظاتِ بيشتری از توجه کردن به اهل‌بيت (ع) شويم، راهِ قلب‌مان را باز کنيم و با نورِ امام حسین (ع) در این ایام بیشتر تزکيه شويم، چيزی که بعد از مرگ را خواهيم داشت و در حسرتش بسیار می‌سوزيم، در دنيا بسيار موقعيتش را خدا برای‌مان قرار داده است، بدانيم و همین الآن با تمامِ توجه، توجهی خالصانه از روی اشتیاق، به پیشگاه مولا بگوييم: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ! اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ! اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ @Torab_bash https://eitaa.com/torab_bash