eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
435 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام خدمت شما عاشقان امیرالمومنین علی علیه السلام از امشب کتاب   ( ) در کانال قرار میگیرد ان شالله مورد توجه وبهره شما اعضای محترم قرار بگیرد یا علی مدد 🌸🌺
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 ( ۱ ) در حضور پیامبر، به ابوبکر فحش داده شد و پیامبر با تعجب می‌خندیدند؟ آیا خبر دارید در حضور پیامبر به ابوبکر ناسزا گفته شد و رسول اکرم نه تنها حکم قتل و کفر صادر نفرمودند، بلکه با تعجب می‌خندیدند؟ احمد حنبل [۱] جریان را این گونه نقل می‌کند: ابوهریره می‌گوید: مردی در حضور پیامبر به ابوبکر فحش می‌داد و رسول اکرم با تعجب می‌خندید. وقتی که ناسزاگوییش بسیار شد، ابوبکر نیز به او ناسزا گفت. در این هنگام رسول اكرم غضبناک شده و برخواستند و مجلس را ترک کردند. گرچه مکتب تشیع، مکتب فحش و بد زبانی نیست؛ ولی کسانی که شیعه را به جرم توهین به خلفاء کافر دانسته و خون شیعه را مباح می‌دانند پاسخ دهند: چرا در این جا رسول اکرم برای کسی که به ابوبکر توهین کرده بود، حکم کفر و نفاق و فسق صادر نکرد و امر به کشتن او نفرمود؟ نه تنها رسول اکرم برای توهین کننده به ابوبکر حکم کفر و قتل صادر نفرمود؛ بلکه حتی خود ابوبکر هم چنین اعتقادی نداشت که اگر کسی به او فحش دهد از اسلام خارج شده و باید کشته شود. بیهقی [۲] چنین نقل می‌کند: آبی برزه می‌گوید: مردی به ابوبکر فحش داد من گفتم: ای خلیفه پیامبر، گردنش را بزنم؟ ابوبکر گفت: نه این حکم، فقط مخصوص کسی است که به پیامبر توهین کند. واقعا جای شگفتی است! کسانی که به دروغ خود را پیرو سنت پیامبر می‌دانند چرا بر خلاف سنت پیامبر، توهین کننده به ابوبکر را کافر خوانده و خون آن‌ها را مباح می‌دانند در حالی که رسول اکرم و حتی خود ابوبکر چنین حکمی را صادر نکردند؟! ---------- 📚منابع: [۱]: مسند احمد حنبل ۳۹۰/۱۵، مسند ابوهریره. [۲]: سنن بیهقی، ۹۷/۷، ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۲) ابوبکر، تنها با رأی عمر بن خطاب به خلافت رسید؛ نه با نظر اکثریت مردم؟ آیا خبر دارید آن چه علمای اهل تسنن مطرح می‌کنند که ابوبکر با نظر اکثریت مردم به خلافت رسیده، دروغ محض است؟ آیا به شما گفته اند که برخی از علمای اهل تسنن اعتراف کرده اند که خلافت ابوبکر نه تنها با رأی اکثریت مردم نبوده، بلکه ابوبکر تنها با نظر یک نفر و آن هم عمر بن الخطاب به خلافت رسیده است؟ عضدالدین ایجی در کتاب المواقف [۱] چنین می‌نویسد: حال که ثابت شد امامت باید با نظر مردم و بیعت انجام شود، بدان که انتخاب امام نیاز به اجماع و رأی اکثریت مردم ندارد؛ زیرا هیچ دلیلی از عقل و شرع بر این مطلب وجود ندارد، بلکه اگر یک نفر یا دو نفر از متخصصین با کسی بیعت کردند کافی است. چون ما می‌- دانیم که صحابه با وجود صلابتی که در دین داشتند، به بیعت یک نفر یا دو نفر کفایت می‌کردند. مانند بیعت عمر با ابوبکر و بیعت عبدالرحمن بن عوف با عثمان. در انتخاب امام، اجتماع همه مردم مدینه هم شرط نیست؛ چه رسد به اجماع همه مسلمانان. و این حکم را تمام علماء تا به امروز پذیرفته اند. این چه اکثریتی است که فقط با نظر یک نفر محقق می‌شود؟! شما که معتقدید رسول اکرم مسئله خلافت را به مردم واگذار نمود و ابوبکر نیز با نظر مردم خلیفه شد! آیا نظر عمر بن الخطاب یعنی رأی همه مردم؟! این چه مردم سالاری و دمکراسی است که برای تعیین خلیفه پیامبر، نظر مردم را نیاز ندارد و با رأی یک نفر محقق می‌شود؟ شکی نیست چنین حکومتی که نه با نظر خدا و رسول سر کار آمده و نه رأی اکثریت مردم در آن ملاحظه شده است، حکومتی دیکتاتوری است و پایه‌های آن بر ظلم و فساد قرار گرفته است. ---------- [۱]:📚 المواقف، ایجی، ص ۴۰۰، مرصد ۴، مقصد ۳. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۳) مردم به خلافت عمر، اعتراض کردند ولی ابوبکر اعتنا نکرد؟ 🍃 اهل تسنن معتقدند که رسول اکرم برای خود جانشین تعیین نفرموده است و انتخاب خلیفه را به مردم واگذار نمود! این اعتقاد نه تنها با عقل و آیات صریح قرآن مخالف است؛ بلکه با شیوه به خلافت رسیدن خلیفه دوم نیز منافات دارد. همه می‌دانند عمر را ابوبکر به خلافت منصوب کرد و نه تنها با مردم مشورت ننمود و نظر اکثریت مردم را در این امر جویا نشد، بلکه وقتی گروهی از مردم به خلافت عمر اعتراض کردند، به اعتراض و نارضایتی مردم نیز توجه نکرد. ابن ابی شیبه [۱] (استاد امام بخاری) جریان را این گونه نقل کرده است: زید بن حرث می‌گوید: وقتی که هنگام مرگ ابوبکر فرا رسید، عمربن الخطاب را فراخواند تا او را به خلافت منصوب کند. مردم اعتراض کردند و گفتند: تو کسی را بر ما خلیفه می‌کنی که بد اخلاق و تندخوست، و اگر خلیفه شود بداخلاق تر و تندخو تر خواهد شد. اگر عمر را خلیفه کنی جواب خدا را چه می‌دهی؟ مگر شما معتقد نیستید سنت پیامبر این بوده که خلیفه معین نکند و این مهم را بر دوش مردم گذاشته است؟ پس چرا ابوبکر بر خلاف سنت پیامبر و حتی بدون توجه به نارضایتی مردم، عمر را به خلافت برگزید؟ شما اهل تسنن که ادعا می‌کنید از سنت پیامبر پیروی می‌کنید، چرا از شخصی مانند ابوبکر تبعیت می‌کنید که به اعتقاد خودتان در مسئله تعیین خلیفه، آشکارا با سنت قطعی رسول الله مخالفت کرده است؟ آیا کسی که با سنت قطعی پیامبر مخالفت می‌کند می‌تواند جانشین رسول الله باشد؟ آیا معقول است دین خدا و سنت نبوی را از چنین شخصی بگیریم؟ ---------- [۱]:📚 المصنف ۴۳۴/۷، ح ۳۷۰۴۵، باب ما جاء فى خلافه عمر. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۴) در عصر ابوبکر و به دستور خالد بن ولید در یکی از فتوحات، هزار چشم را کور کردند؟🍂 کسانی که فتوحات و جنگ‌های ابوبکر و عمر را فضیلتی برای آن دو نفر می‌دانند آیا تا به حال شنیده اند که خالد بن ولید و مغیره بن شعبه دو فرمانده ای که توسط ابوبکر و عمر منصوب شدند در این جنگ‌ها چه جنایاتی مرتکب شدند؟ طبری [۱] بخشی از جنایات خالدبن ولید فرمانده منسوب از طرف ابوبکر را این گونه نقل کرده است: خالدبن ولید جلوی نیروهای پیشگام آمد و دوری دور خندق زد آماده جنگ شد خالد هیچ تحمل نداشت. وی نزد تیراندازان رفت و گفت که این‌ها جنگ را بلد نیستند، فقط چشم‌های آن‌ها را نشانه بگیرید تا جنگ زود تمام شود و جای دیگری هم نروید پس مرتبه اول همه با هم تیر انداختند و بعد جدا جدا تیر انداختند و هزار چشم را در آوردند اسم این جنگ را ذات العیون گذاشتند. آیا ابوبکر که این جنایات را تأیید می‌کرد، به قرآن تمسک کرده بود یا پیامبر اکرم چنین دستوری داده بودند که اگر کسی مسلمان نشد اجازه دارید چشمش را کور کنید؟ مگر ابوبکر قرآن نخوانده بود آن جا که خداوند می‌فرماید: ﴿ لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ ﴾ ---------- [۱]:📚 تاریخ طبری ۳۷۳/۳، حوادث سال ۱۲ هجری. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۵) ابوبکر در جنگ‌ها هیچ نقشی نداشته، حتی یک بار دست به شمشیر نبرده و یک تیر به طرف دشمن نیانداخته است؟ ابن ابی الحدید [۱] به نقل از ابوجعفر اسکافی چنین نقل کرده است: ابوبکر از نظر عقل از تمام مسلمانان ضعیف تر و از جهت شجاعت نزد عرب کم ترین بود. نه تیری انداخت و نه شمشیری کشید و نه خونی ریخت. سپس در ادامه چنین نقل کرده است: در جنگ احد ابوبکر پسرش عبدالرحمن را با سپاه مشرکین دید و غضبناک شد و شمشیرش را به اندازه یک انگشت از غلاف بیرون کشید تا به سمت او برود، پیامبر اکرم فرمودند: شمشیرت را غلاف کن. و این به این دلیل بود که رسول اکرم می‌دانستند ابوبكر اهل جنگ و مقابله با مردان جنگی نیست و اگر به میدان برود کشته خواهد شد. ---------- [۱]: 📚شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ۲۸۱/۱۳. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
  🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (6) اميرالمومنين (عليه السلام) هرگز با ابوبکر بیعت نکرد و مُشت دست خود را بسته نگاه داشت و هر چه تلاش کردند نتوانستند آن را برای بیعت باز کنند؟ مسعودی شافعی [۱] در اثبات الوصیه جریان را چنین نقل کرده است: بعد از آن که امیر المومنین (علیه السلام) طبق دستور پیامبر قرآن را جمع نمود و بر مردم عرضه کرد و آنان نپذیرفتند با گروهی از شیعیانش به منزل خود برگشت. گروهی به منزل او حمله کردند و درب خانه اش را آتش زدند و علی (علیه السلام) را به زور و اجبار از خانه بیرون کشیدند و فاطمه سرور زنان را چنان فشردند که فرزندش محسن سقط شد. خواستند از علی (علیه السلام) بیعت بگیرند اما حضرت فرمود: بیعت نمی کنم. گفتند: اگر بیعت نکنی تو را خواهیم کُشت. علی (علیه السلام) فرمود: اگر من را بکُشید بنده خدا و برادر رسول خدا را کُشته اید. دست علی (علیه السلام) را باز کردند ولی او دست خود را بَست و هرچه کردند نتوانستند دستِ مُشت شده و بسته علی (علیه السلام) را باز کنند. عاقبت در حالی که همچنان دست علی بسته بود، دست ابوبکر را به نشانه بیعت به دست علی (علیه السلام) مالیدند. مگر نمی دانید در بیعت، علاوه بر این که رضایت بیعت کننده شرط است، روش و آدابی دارد که اگر مراعات نشود اصلا بیعتی صورت نگرفته و گاه به دلیل مراعات نشدن همین آداب، به جای عقد بیعت فسخ بیعت صورت می‌گیرد. مامون عباسی مجلسی تشکیل داد تا حضار با امام رضا (علیه السلام) به عنوان ولیعهد بیعت کنند. بعد از آن که بیعت انجام شد امام رضا (علیه السلام) فرمودند: همه به غیر از آن جوان به جای این که بیعت کرده باشند فسخ بیعت نمودند، فقط آن جوان به شیوهای صحیح بیعت کرد. لذا وقتی که به آداب و رسوم عرب مراجعه می‌کنیم در می‌یابیم که در عرف آن زمان، مالیدن دست بسته به دست کسی را بیعت رسمی به حساب نمی آوردند. ---------- [۱]:📚 اثبات الوصيه، مسعودی شافعی، ص ۱۵۴ - ۱۵۵، باب السقيفه. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۷) قصد کشتن (علیه السلام) را ولی بعدا شد؟ 🌸🔹 آیا خبر دارید ابوبکر توطئه ترور حضرت علی (علیه السلام) را طراحی کرد و این مأموریت را به خالدبن ولید واگذار نمود ولی از اجرای آن و لو رفتن نقشه عواقب آن ترسید و آن را لغو کرد؟ سمعانی [۱] همین جریان را به صورت مختصر و به نقل از رواجنی (استاد بخاری) این گونه آورده است: رواجنی نقل کرده است که ابوبکر به خالد بن ولید گفت: آن چه به تو امر کرده‌ام را انجام نده. عمر بن ابراهیم در کوفه از معنای این جمله ی ابوبکر سوال کرد و او چنین گفت: ابوبکر به خالد بن ولید امر کرد که علی (علیه السلام) را به قتل برساند سپس پشیمان شد و آن را لغو نمود. گرچه ما در این نوشتار تماما از منابع اهل تسنن نقل کرده ایم اما در این جا چون اصل جریان به طور خلاصه در منابع اهل تسنن موجود است لذا مناسب دیدیم که تفصیل جریان را از منابع شیعی نقل نماییم گرچه همان مختصری که از سمعانی نقل کردیم نیز مطلب مورد نظر را اثبات خواهد کرد. قطب راوندی در الخرائج و الجرائح همین جریان را مفصل تر این گونه نقل کرده است: بعد از آن که امیرالمومنین (علیه السلام) با ابوبکر بیعت نکرد، ابوبکر به خالد بن ولید دستور داد که بعد از آن که نماز صبح را سلام دادم علی را به قتل برسان. خالد کنار امیرالمومنین (علیه السلام) نشست و با خود شمشیری همراه داشت. ابوبکر در نماز به عاقبت این کار فکر کرد که اگر علی (علیه السلام) کشته شود بنی هاشم او را زنده نخواهند گذاشت لذا بعد از آن که از تشهد فارغ شد و قبل از آن که سلام نماز را بدهد چنین گفت: خالد آن چه به تو دستور دادم را انجام نده. سپس سلام نماز را گفت. امیرالمومنین (علیه السلام) به خالد فرمود: آیا قصد داشتی من را به قتل برسانی؟ خالد گفت: آری. در این هنگام امیرالمومنین (علیه السلام) با انگشت خود چنان بر گلوی خالد فشار آوردند که نزدیک بود چشم‌های او از کاسه سرش بیرون بیفتد، آن قدر خالد حضرت را قسم داد و مردم نیز شفاعت کردند تا این که حضرت او را رها کردند. آیا باز هم می‌توان ادعا کرد که دستگاه خلافت، با امیرالمومنين (عليه السلام) روابط حسنه داشتند و به آن حضرت احترام می‌گذاشتند؟ ---------- [۱]: 📚الانساب، سمعانی ۱۷۰/۶ - ۱۷۱، شرح حال رواجنی. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۸) احادیث را می‌زد؟ 🍃🌸 متقی هندی [۱] جریان را این گونه نقل کرده است: عایشه می‌گوید: پدرم پانصد حدیث از پیامبر را جمع کرده بود. شبی دیدم پدرم منقلب است. غمگین شدم گمان کردم بیماری بر او عارض شده. صبح که شد به من دستور داد که دخترم! آن احادیث پیامبر را بیاور. سپس آتش خواست و همه احادیث را آتش زد. کسانی که این گونه در نابودی احادیث و سنت نبوی تلاش می‌کردند، آیا لیاقت دارند که سنت همین پیامبر را برای دیگران بازگو کنند و پیروان آن‌ها خود را اهل سنت بنامند؟ پیروان ابوبکر که خود را به دروغ اهل سنت نامیده اند، آیا پیرو همین سنتی هستند که او با کمال جسارت و بی شرمی به آتش کشید و حدود یک صد سال بعد از او نیز از نوشته شدن و نقل سنت جلوگیری می‌شد؟! ---------- [۱]: 📚كنز العمال، متقى هندى ۲۸۵/۱۰. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۹) بن خطاب به نوشته آب انداخت و آن را کرد؟ 🍃🌸🌸 کسانی که معتقد هستند جسارت به صحابه، مخصوصا خلفای سه گانه جایز نیست آیا خبر دارند که عمر بن خطاب به این مطلب معتقد نبوده و در جریانی ضمن مخالفت صریح با نظر ابوبکر، به دست نوشته او نیز جسارت کرده و در آن آب دهان انداخته و آن را پاره کرده است؟ آیا اگر سایر مسلمانان به پیروی از عمر، به ابوبکر جسارت کنند هدایت شده اند؟ آیا جرأت می‌کنید عمر بن خطاب را به خاطر جسارت به ابوبکر، فاسق و کافر بدانید؟ سیوطی در تفسیرش [۱] چنین نقل کرده است: عُبينه بن حصن و أقرع بن حابس نزد ابوبکر آمدند و گفتند: ای خلیفه پیامبر ما زمینی داریم که حاصلخیز نیست و برای ما منفعتی ندارد. قطعه زمینی حاصلخیز به ما بده تا در آن کشاورزی کنیم. ابوبکر قطعه زمینی حاصلخیز به آنان داد و سند مالکیت زمین را هم نوشت و امضا کرد و به آنان تحویل داد. آن دو نفر برای این که عمر بن خطاب هم بر این مالکیت شهادت دهد نزد عمر آمدند و نامه ابوبکر را برای عمر خواندند، عمر نامه را از دست آن دو نفر گرفت و در آن آب دهان انداخت و نامه را پاره کرد. این نکته نیز گفتنی است که اهل تسنن، حدیثی دروغین به پیامبر نسبت می‌دهند که پیامبر چنین فرموده است: (بعد از من به ابوبکر و عمر اقتدا کنید). در این جا سوال ما این است با توجه به اختلافات شدیدی که بین ابوبکر و عمر وجود داشته، آیا ما موظف هستیم از ابوبکر پیروی کنیم یا از عمر؟ چون اقتدا و پیروی از هر دو نفر که ممکن نیست زیرا در موارد گوناگون این دو نفر با هم نظر همسان نداشته اند. لذا از جماعت عمریه سوال می‌کنیم در این مورد که ابوبکر زمین را واگذار کرد و عمر با خشونت و جسارت به نامه ابوبکر با او مخالفت نمود، حق با ابوبکر بوده یا با عمر؟ قطعا در این جریان هر دو نفر نمی توانند بر حق باشد در نتیجه هر کدام را که بر حق بدانید، دیگری قطعا بر باطل خواهد بود و کسی هم که قدم در راه باطل گذاشته نمی تواند عادل باشد. پس در این جریان مجبورید یا ابوبکر را عادل ندانید یا عمر را. ---------- [۱]: 📚تفسیر درالمنثور، سیوطی ۴۱۵/۷، ذیل آیه ۶۰ سوره توبه . ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۱۰) اول نیست؛ بلکه از او از ۵۰ نفر شدند؟ 🌸🌸 در جامعه اهل تسنن این گونه شایعه کرده اند که ابوبکر اولین مسلمان است. اما با مراجعه به برخی از کتب آن‌ها این دروغ بزرگ، آشکار می‌شود. طبری [۱] در تاریخش چنین نقل کرده است: محمد بن سعد می‌گوید: به پدرم گفتم آیا ابوبکر اولین نفری است که اسلام آورد؟ پدرم گفت: نه. بلکه قبل از ابوبکر پنجاه نفر مسلمان شدند. و نیز طبری چنین نقل کرده است: گفته شده قبل از ابوبکر گروهی مسلمان شدند. همچنین ابن عساکر [۲] همین حدیث را این گونه نقل کرده است: محمد بن سعد بن مالک به پدرش گفت: آیا ابوبکر اولین مسلمان بوه است؟ پدرش در جواب گفت: نه. قبل از ابوبکر بیش از پنج نفر مسلمان شده بودند. علماء اهل تسنن! با توجه به مدارک فوق، چرا مردم را فریب داده و فضیلتی دروغین برای ابوبکر جعل می‌کنید و او را اول مسلمان معرفی می‌نمایید؟ گمان کرده اید اگر شما این حقایق را از جامعه اهل تسنن پنهان کنید کسی نیست که این واقعیات را به گوش پیروان شما برساند؟! شاید هم چنان گمان کرده اید جوانان سنی در عصر حاضر هم مانند عصر بعد از پیامبر، جاهل و به دور از تحقیق هستند که هر آن چه را شما علمای متعصب به آن‌ها القاء کردید، بدون تحقیق و جستجو خواهند پذیرفت؟؟!! زهی خیال باطل! امروز عصر ارتباطات است و تمام دنیا به منزله دهکده ی کوچکی درآمده و هیچ حقی نمی تواند برای همیشه مخفی بماند و با اندک زحمتی انبوهی از حقایق در دسترس همه حق جویان سنی مذهب قرار خواهد گرفت. پس در کتمان حقایق و دروغ پردازی، خود را به زحمت نیندازید و به این وسیله خود را نزد پیروانتان مفتضح نسازید. ---------- 📚منابع: [۱]: تاریخ طبری ۲۳۱/۲، ذكر الخبر عما كان من امر النبى. [۲]: تاریخ دمشق، ابن عساکر، ۴۵/۳۰، شرح حال ابوبکر. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۱۱) در عصر و در یکی از ، خالد بن نذر کرد آن بکشد تا جوی راه بیندازد؟ 🍃🌸 ابن كثير [۱] این جریان را نقل کرده است که ما جهت روان تر شدن مطلب، با توضیحاتی این گونه ترجمه کرده ایم: خالد بن ولید گفت: خدایا بر گردن من باشد اگر من پیروز شدم و به این مردم دست یافتم احدی از آن‌ها را باقی نگذارم مگر این که جوی خون راه بیاندازم. و بعد به لشکر دستور داد که یکی یکی مردم را جمع کنند و کسی را حق ندارید بکشید مگر این که مقاومت کند و همه را اسیر کنید و بعد سربازان، شبانه روز مردم را سر بریدند که این جوی خون راه بیافتد!!! هفتاد هزار نفر را سر بریدند ولی باز جوی خون راه نیافتاد و قسم خالد این جا درست نشد و شخصی نزد خالد آمد و گفت: اگر تمام مردم دنیا را بکشی خون این‌ها جاری نمی شود، چون هر کسی را که می‌كُشند خونش جاری نمی شود بلکه سفت می‌شود، چه کنیم تا قسم خالد درست شود؟ گفتند: آب را از بالا رها می‌کنیم تا این خون‌ها جاری شود و قسم خالد درست شود. هفتاد هزار نفر را این چنین کشتند. کجای قرآن و سنت پیامبر آمده است که برای مسلمان شدن مردم باید مرتکب چنین جنایاتی شد؟ مگر خالد بن ولید فرمانده و امیر لشکر ابوبکر نبوده؟ مگر اخبار کشتار وحشیانه او به خلیفه نرسیده؟ اگر واقعا خلیفه راضی به این قتل عام نبوده چرا در هیچ کجای تاریخ نیامده است که ابوبکر به خاطر جنایت‌های خالد بن ولید، او را توبیخ کرده باشد؟ همه این‌ها دلیل بر این است که این کشتارها و خشونت‌ها با تایید خلیفه صورت می‌گرفته است. مگر نه این است که جنایات و خشونت‌هایی که امروز به نام اسلام انجام می‌شود و همگان را از چنین اسلامی منزجر می‌کند نیز مستند به عملکرد خلیفه اول و خلیفه دوم است. ---------- [۱]: 📚البدایه و النهايه، ابن كثير، ۵۲۰/۹. حوادث سال ۱۲ هجری. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۱۲) بن در عصر ۳۰ هزار را به رسانید؟ 🍃🌸🌸 ابن اثیر [۱] جریان را این گونه نقل کرده است: وقتی که پادشاه ایران شنید که خالد بن ولید هفتاد هزار نفر را سر بُریده است، شخصی به نام اردشیر را فرستاد تا با خالد جنگ کند. در این جنگ کشتار عظیمی بین ایرانیان اتفاق افتاد چنان چه شمار کشته شده‌ها به سی هزار نفر رسید. غیر از آنان که در آب خفه شدند. تمام آن چه از جنایات خالد بن ولید نقل کردیم اعم از هزار چشمی که کور کرد و هفتاد هزار نفری را که گردن زد تا نذرش تحقق یابد و جوی خون راه بیفتد و این جا هم سی هزار نفری را که کشت، تنها بخشی از جنایات اوست که حاصل یک سال فرماندهی او بر لشکر مسلمین و خلافت ابوبکر است. اگر ابوبکر بیش از این زنده می‌ماند و خالد هم چنان فرمانده لشکر بود خدا می‌داند چه جنایات هولناکی دیگر نیز مرتکب می‌شد!! یک چنین جنایت کاری نزد اهل تسنن مورد احترام است و او را سیف الاسلام می‌نامند. آری! اسلامی که رسول اکرم به عنوان دین مهر و محبت معرفی کرد خلفاء غاصب آن را به یک دین خشن و بی رحم تبدیل نمودند که تا به امروز نیز اثرات آن باقی است. ---------- [۱]: 📚الكامل، ابن اثیر، ۲۴۰۲، حوادث سال ۱۲ هجرى، ذكر وقعه الثنى. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۱۳) اعتراف کرده که و ، حق (علیه السلام) را کردند؟ 🍃◾️◾️ محمد بن ابی بکر در نامه ای که به معاویه نوشت برخی از فضایل اميرالمومنين (عليه السلام) را یاد آور شد. معاویه در جواب نامه به مطالب بسیار مهمی اعتراف کرد که افرادی هم چون نصر بن مزاحم منقری در کتاب وقعه صفین و بلاذری در انساب الاشراف و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و دیگران به متن این نامه مهم اشاره کرده اند. ما با در نظر گرفتن تغییرات اندکی که در این منابع موجود است، ترجمه این نامه را از بلاذری [۱] این چنین نقل می‌کنیم: معاویه در جواب نامه محمد بن ابی بکر چنین نوشت: ما و پدرت (ابوبکر) در عصر زندگانی پیامبر باهم بودیم و دیدیم حق پسر ابوطالب بر ما لازم و برتری او بر ما آشکار است. پس چون خداوند آن چه را می‌بایست برای پیامبرش برگزید و آن چه را به او وعده کرده بود به تمامی رساند و دعوتش را آشکار کرد و حجتش را روشن و غالب ساخت، جان وی را به جوار خویش برد. آن گاه پدر تو (ابوبکر) و فاروق او (عمر) نخستین کسانی بودند که حق علی (علیه السلام) را گرفتند و با او به مخالفت پرداختند و هر دو بر این امر متفق شدند سپس او را به پذیرفتن حکومت خود خواندند و او در بیعت با آن دو نفر تعلّل کرد و بر ضد ایشان به این سو و آن سوی روی آورد تا این که آن دو نفر در کار او اندیشیدند و تصمیم گرفتند او را به اندوهی بزرگ مبتلا کنند و ضربه ای سخت به او بزنند. سپس در ادامه نامه می‌نویسد: پدرت (ابوبکر) شالوده این دولت را نهاده و حکومت خود را پایه گذاشته است. بنابراین اگر آن چه ما انجام می‌دهیم درست است، پدرت (ابوبکر) آن را شروع کرده و اگر جور و ستم است باز هم پدر تو (ابوبکر) آن را پایه گذاشته است. ما شُرکای او هستیم و از کار او پیروی می‌کنیم. اگر پدرت (ابوبکر) قبل از ما به این راه نمی رفت ما با پسر ابوطالب مخالفتی نمی کردیم و به او تسلیم می‌شدیم. ولی دیدیم پدرت (ابوبکر) چنان کرد ما نیز گام جای گام او گذاشتیم و رفتار او را سرمشق خود ساختیم. پس سزاوار است ابتدا پدرت (ابوبکر) را سرزنش کنی. معاویه از سوی ابوبکر و عمر والی شام، بزرگ ترین ولایت‌های خلافت شد و مورد اطمینان آن‌ها بود؛ ولی با این همه اعتراف می‌کند که ابوبکر و عمر با توافق هماهنگی میان خویش، نخستین کسانی بودند که حق مسلّمِ خلافت را از اميرالمومنين (عليه السلام) ربوده و غصب کردند. از این جاست که اعتراف معاویه، دلیلی است که هم گریبان گیر خود او می‌شود و هم کسانی که او را بر أمارت شام نصب کردند و هم پیروان آن ها. آیا بعد از این اعتراف مهم از طرف بزرگ ترین دشمن امیرالمومنين (عليه السلام)، نکته مبهمی نیز باقی می‌ماند؟ آیا باز هم می‌توان گفت پیامبر اکرم نسبت به رهبری بعد از خود بی تفاوت بوده و خلیفه بعد از خود را معیین نکرده است؟ آیا باز هم می‌توان مردم را فریب داد که دستگاه خلافت با اهل بیت پیامبر (عليهم السلام) ألفت و محبت و حسن روابط داشته اند؟ ---------- [۱]:📚 انساب الاشراف، بلاذری، ۱۶۶/۳ - ۱۶۷، امر مصر في خلافه على. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۱۴) دختر می‌شده و عبدالله بن نیز فرزند است؟🍃◾️◾️ ابی داود طیالسی [۱] چنین نقل کرده است: مسلم قرشی می‌گوید: بر أسماء دختر ابوبکر وارد شدیم و از متعه از او سوال کردیم. او در جواب گفت: ما خودمان در زمان پیامبر به متعه عمل می‌کرده و صیغه می‌شدیم. همچنین اسماء دختر ابوبکر اعتراف کرده که پسرش عبدالله بن زبیر نیز نتیجه ازدواج موقت او با زبیر بوده است. ابونعیم اصفهانی [۲] جریان را این گونه نقل کرده است. عبداللہ زبیر، ابن عباس را به خاطر این که او متعه را حلال می‌- دانست سرزنش می‌کرد. عبد الله بن عباس به این زبیر گفت: از مادرت (اسماء دختر ابوبکر) بپرس که چگونه با پدرت زبیر ازدواج کرد. ابن زبیر از مادرش سوال کرد و اسماء در جواب پسرش گفت: آری! تو فرزند متعه هستی. آری! متعه ای که خدا و رسول حلال کرده اند و صحابه پیامبر و حتی دختر خلیفه اول نیز به آن عمل می‌کرده را عمربن خطاب به چه مجوّزی حرام اعلام کرده و بسیاری از جوانان مسلمان را مبتلا به فاحشه زنا نموده است؟ جای شگفتی است! ازدواج موقت که حلال خدا و رسول است را حرام اعلام کرده اند، آن گاه به بهانه جهاد نکاح، فتوا به حلال بودن زنا می‌دهند!! و از از آن وقیح تر این که افرادی مثل ابوحنیفه، ازدواج با مادر و خواهر و دختر و سایر محارم را نیز جایز می‌داند که در همین کتاب به آن خواهیم پرداخت. ---------- 📚منابع: [۱]: مسند ابی داود طیالسی ۲۰۸/۳، مسند اسماء بنت ابی بکر. [۲]: محاظرات الادباء، راغب اصفهانی، ۲۱۴/۳، الحد الخامس عشر فى التزويج، جواز المتعه. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۱۵) اشاره و در غصبی شده اند؟ 🍃◾️◾️ ابن قتیبه [۱] چنین نقل کرده است: وقتی که عمر خطاب مرگ خود را نزدیک دید، پسرش عبدالله را نزد عایشه فرستاد و گفت: سلام من را به عایشه برسان و از او اجازه بگیر تا در خانه او و درکنار پیامبر و ابوبکر دفن شوم. عبد الله بن عمر پیام پدرش را به عایشه رساند و عایشه اجازه داد. در ذیل این حدیث دو نکته قابل توجه است: اهل سنت حنبلی افراطی که به وهابی معروفند، آیا تا به حال با خود فکر کرده اند که چرا عمر بن خطاب کنار پیامبر دفن شده است؟ آیا غیر از این است که قصدش تبرک جُستن به قبر پیامبر بوده؟ مگر شما ادعا نمی کنید که تبرک جُستن به پیامبر و آثار او شرک است؟ آیا جرأت می‌کنید عمر خطاب را که به قصد تبرّک کنار قبر پیامبر دفن شده را مشرک بدانید؟ عایشه به چه حقی اجازه داد عمر بن خطاب در منزل پیامبر دفن شود؟ مگر پدرش ابوبکر به استناد حدیثی دروغی نگفت که پیامبران ارث نمی گذارند و به همین بهانه اموال حضرت زهرا (سلام الله علیها) را غصب نکرد؟ اگر ابوبکر راست گفته و پیامبر ارثی از خود بر جای نگذاشته و خانه آن حضرت ملک تمام مسلمانان است، پس عایشه به چه مجوز ابتدا پدرش را در منزل پیامبر که ملک عمومی مسلمانان است دفن کرد و در این جا هم به عمر اجازه داد در آن جا دفن شود؟! و اگر ابوبکر حدیثی دروغی به پیامبر نسبت داده در واقع پیامبر از خود ارث بر جای گذاشته است و عایشه از سهم الارث خود، پدرش و عُمر را در خانه پیامبر دفن کرده، که باز هم عایشه به عنوان همسر پیامبر تنها از ساختمان منزل پیامبر ارث می‌برده و اجازه نداشته در زمین خانه پیامبر تصرف کند و زمین خانه رسول الله، مِلک حضرت زهرا (سلام الله علیها) بوده که بدون اجازه وارث اصلی در او تصرف کرده است. به بیانی دیگر در هر دو صورت چه پیامبران ارث بگذارند یا نگذارند، محل دفن ابوبکر و عمر غصبی است؛ زیرا اگر ارث نگذارند که خانه پیامبر ملک همه مسلمانان است نه ملک عایشه و ابوبکر و عمر و اگر ارث بگذارند که باز زمین خانه پیامبر، ملک وارث اصلی آن یعنی حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. در هر دو صورت، عایشه حقی در زمین خانه پیامبر نداشته و با غصب ملک آن حضرت، پدرش و عُمر را در آن جا دفن کرده است. ابن حجر [۱] نیز معتقد است که عایشه مالک منزل پیامبر نبوده و حق نداشته به عمر بن خطاب اجازه دهد در خانه پیامبر دفن شود. وی چنین می‌نویسد: برخی چنین استدلال کرده اند علت این که عمر از عایشه اجازه گرفت تا کنار پیامبر دفن شود این بود که عایشه مالک آن خانه بوده است. اما این استدلال باطل است؛ زیرا عایشه از خانه پیامبر ارث نمی برده و تنها اجازه داشته از منفعت آن خانه استفاده کرده و در آن زندگی کند. --------- 📚منابع: [۱]: الامامه والسياسه، ابن قتیبه ۴۱/۱. [۱]: فتح البارى، ابن حجر عسقلانی ۶۶/۷. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۱۶) و آرزو داشتند کاش بودند؟ 🍃🌸 متقی هندی [۱] چنین نقل کرده است: ضحاک می‌گوید: روزی ابوبکر پرنده ای را روی درخت دید و گفت: دوست داشتم درختی بودم در کنار راه، شتران از کنار من می‌گذشتند و من را می‌خوردند سپس به عنوان پشکل و غایط از مخرج آنان خارج می‌شدم. ای کاش انسان خلق نمی شدم. وی این حدیث را نیز نقل کرده است: ضحاک نقل می‌کند که عمر گفت: ای کاش گوسفندی بودم از گوسفندان خانواده ام. از من نگهداری می‌کردند تا چاق شوم آن گاه مهمان عزیزی به زیارت خانواده‌ام می‌آمد و آنان من را برای مهمانشان ذبح می‌کردند و با گوشت من کباب و آبگوشت درست می‌کردند و می‌خوردند و سپس به عنوان مدفوع از مخرج آنان خارج می‌شدم و ای کاش انسان خلق نمی شدم. مگر این دو نفر، مرتکب چه جنایاتی شده بودند که آرزو داشتند ای کاش انسان خلق نمی شدند؟ اهل تسنن که به دروغ به همگان اعلام کرده اند ابوبکر و عمر از عشره مبشره هستند خدا وعده بهشت به آنان داده است؛ آیا کسی که اهل بهشت است، نسبت به آینده خود این قدر نگران است و چنین آرزویی می‌کند؟!! اگر بگویید این جملات را به خاطر فروتنی و شکسته نفسی گفته اند می‌گوییم آیا معقول است کسی که می‌خواهد فروتنی کند خود را به نجاست انسان تشبیه نماید؟!! آیا غیر از ابوبکر و عمر کسی دیگر را سراغ دارید که به خاطر فروتنی و تواضع، آرزو کرده باشد ای کاش مدفوع انسان بودم؟!! ---------- [۱]: 📚کنز العمال، متقی، هندی، ۱۲، / ۵۲۸، ح ۳۵۶۹۹ و ۱۲ / ۶۱۹، ح ۳۵۹۱۲. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۱۷) انسان‌ها را در می‌سوزانده ؟ 🍃🌼🌼 حتما شنیده اید چندی پیش برخی از اهل سنت حنبلی مذهب افراطی که خود را داعش نامیده اند در یک اقدامی بی رحمانه، انسان‌هایی را زنده در آتش سوزاندند. اما آیا خبر دارید که آن‌ها به پیروی از خلیفه خود ابوبکر بن ابی قحافه چنین جنایت هولناکی را مرتکب شده اند؟ آیا به شما گفته اند که ابوبکر نیز در زمان خلافتش انسانی را زنده در آتش سوزاند؟ ابن کثیر [۱] جریان را این گونه نقل کرده است: ابوبکر شخصی به نام فجاءه را در قبرستان بقیع آتش زد. علت آن این بود که فجاءه نزد ابوبکر آمد و از او درخواست کرد او را مجهز کند تا به جنگ مرتدین برود. ابوبکر او را مجهز کرد و فجاءه به دزدی و قتل و غارت مشغول شد. وقتی که ابوبکر از این جریان با خبر شد او را دستگیر کرد و در حالی که دست‌های فجاءه را از پشت به پاهایش بسته بود او را زنده در آتش انداخت. ابوبکر با کدام مُجوّز و طبق کدام دستور دین اسلام، فُجاءه را زنده در آتش سوزاند؟ برفرض که فُجاءه بدترین جنایات را هم مرتکب شده باشد آیا قرآن به ابوبکر اجازه داد که چنین جنایت هولناکی را مرتکب شود و این گونه او را به قتل برساند، یا پیامبر؟ بر فرض محال که بپذیریم ابوبکر با مُجوز شرعی یک انسان را در آتش سوزانده، اگر چنین است چرا در آخر عمرش عذاب وجدان گرفته بود و آرزو داشت ای کاش فُجاءه را در آتش نمی سوزانده است؟ ابن عساکر [۱] این گونه نقل کرده است: ابوبکر در مرضی که از دنیا رفت چنین می‌گفت: بر هیچ حسرت نمی خورم مگر سه کار، که آرزو داشتم که ای کاش این سه کار را انجام نمی دادم: ای کاش درب خانه فاطمه را به زور باز نمی کردم. ای کاش فجاءه را در آتش نمی سوزاندم بلکه یا او را آزاد می‌کردم یا به صورت معمولی به قتل می‌رساندم. ---------- 📚منابع: [۱]: البدايه والنهايه، ابن کثیر، ۴۵۶/۹ - ۴۵۷، حوادث سال ۱۱ هجری، قصه فجاءه. [۱]: تاریخ مدینه دمشق ۴۱۹/۳۰، شرح حال ابوبکر. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۱۸) حکومت بن الخطاب از نقل اکرم بوده است؟🍃🌸🌸 کسانی که به دروغ خود را اهل سنت نامیده اند آیا خبر دارند که عمربن خطاب نیز مانند ابوبکر، یکی از مهم ترین کسانی بوده که از نقل سنت و حدیث پیامبر جلوگیری می‌کرده است؟! آیا خبر دارید به واسطه همین سیاست ابوبکر و عمر بود که سنت پیامبر و حدیث نبوی حدود یک صد سال، نه نقل شد و نه نوشته شد و بسیاری از صحابه نیز به خاطر نقل حدیث پیامبر، توسط خلفاء کشته شده و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفته و زندانی شدند؟ گرچه در این زمینه کتاب‌های فراوان و مستدل نوشته شده ولی ما تنها به سه نمونه اشاره می‌کنیم: ابن سعد در طبقات [۱] چنین نقل کرده است: عبد الله بن علاء نقل می‌کند که از قاسم بن محمد بن ابی بکر درخواست کردم احادیثی از پیامبر برایم نقل کند و او چنین نکرد و گفت: در زمان عمر، احادیث بسیار شد عمر اعلام عمومی کرد که هر کس حدیثی دارد بیاورد. مردم احادیث را نزد عمر آوردند و او دستور داد همه احادیث پیامبر را آتش زدند. ذهبی در سیر اعلام النبلاء [۲] چنین نقل کرده است: عمر بن خطاب همواره چنین می‌گفت: از پیامبر کم تر روایت نقل کنید. بسیاری از صحابه را نیز به خاطر نقل حدیث پیامبر مجازات می‌کرد و زجر می‌داد. این شیوه عمر و غیر او بوده است. ذهبی در تذکره الحفاظ [۱] نیز چنین نقل کرده است: سعيد بن ابراهیم از پدرش نقل می‌کند که گفت: عمر بن خطاب، ابن مسعود و ابا الدرداء و أبا مسعود انصاری را زندانی کرد به جرم این که چرا از پیامبر زیاد حدیث نقل می‌کنید. حاکم نیشابوری در المستدرک [۲] این حدیث را نقل کرده است: قرظه بن کعب می‌گوید: به قصد عراق از مدینه خارج شدیم. عمر بن خطاب تا منطقه صرار ما را همراهی کرد. سپس گفت: آیا می‌دانید چرا شما را تا این جا همراهی کردم؟ گفتیم: چون ما اصحاب پیامبر بودیم خواستی احترام کنی. عمر گفت: شما به شهری می‌روید که هم چون زنبور مشغول تلاوت قرآن هستند مبادا آن‌ها را با نقل حدیث پیامبر مشغول کنید. قرآن را از احادیث پیامبر جدا کنید و حدیث پیامبر را کم تر نقل کنید که اگر چنین کردید من نیز از شما حمایت می‌کنم. وقتی که قرظه بن کعب به عراق رسید، مردم به او گفتند: حدیث پیامبر را برای ما نقل کن. قرظه گفت: عمر نقل حدیث را ممنوع کرده است. مگر پسر صهاک قرآن نخوانده است آن جا که خداوند می‌فرماید: ﴿ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ تُخَذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴾ «آن چه پیامبر برای شما آورده است بگیرید و از آن چه نهی می‌کند پرهیز کنید تقوای الهی داشته باشید خداوند سخت مجازات می‌کند» و در آیه ای دیگر می‌فرماید: ﴿ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذَّكَرَ لِتَبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴾ « (ای پیامبر) قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو برای مردم بیان کنی آن چه را که برای آن‌ها نازل شده است شاید فکر کنند» این آیات شریفه و آیات فراوان دیگر اثبات می‌کند، سنت و احادیث پیامبر اکرم نیز باید مانند قرآن از آن محافظت شده و مسلمانان باید از حدیث و سنت پیامبر به عنوان مفسّر قرآن و مُبیّن احکام اسلامی بهره مند گردند. به زودی بیان خواهیم کرد که همین پسر صهاک که از نقل احادیث پیامبر جلوگیری می‌کند، خودش برای شنیدن حدیث به مدرسه یهودیان می‌رفت، تا آن جا که یهودیان با تعجب از عمر سوال می‌کردند که چگونه است تو بیش از سایر مسلمین نزد ما یهودیان رفت و آمد می‌کنی؟! ---------- 📚منابع: [۱]: طبقات الکبری، محمد بن سعد، ۱۴۳/۵، شرح حال قاسم بن محمد بن ابي بكر. [۲]: سیر اعالم النبالء، ذهبی،، ۶۱۱/۲ شرح حال ابوهریره [۱]: تذکره الحفاظ ۷/۱ [۲]: المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری ۱۰۲/۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۱۹) فتوا داده در جمعه کردن بر هم# جایز است؟ 😂🌸 آیا تا به حال شنیده اید که عمر خطاب فتوا داده اگر در نماز جمعه در مسجد جا نبود مسلمین می‌توانند بر باسن نفر جلویی سجده کنند؟ گرچه این فتوا در منابع گوناگون نقل شده لکن ما از متقی هندی [۱] نقل می‌کنیم. وی چنین می‌نویسد: از عمر بن خطاب چنین نقل شده که می‌گفت: اگر در روز جمعه (به خاطر ازدحام جمعیت) انسان نتواند بر زمین سجده کند واجب است بر باسن برادرش سجده کند. پر واضح است وقتي كه عمر بن خطاب و هم فکرانش از نقل حدیث و سنت نبوی جلوگیری می‌کند و به این وسیله بیش از نیمی از احکام اسلام را به نابودی می‌کشانند، در چنین مواردی مجبورند چنین فتواهای مضحکی بدهند؛ زیرا دستشان از سنت نبوی کوتاه است. عکس ---------- [۱]:📚 کنز العمال، متقی هندی ۳۶۹/۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫