eitaa logo
هفته‌نامه زن روز
718 دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
129 ویدیو
1.5هزار فایل
کانال رسمی هفته‌نامه «زن روز» قدیمی‌ترین نشریه فرهنگی اجتماعی زنان ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان ریش ایرانی! عاطفه میرافضل انسان های اولیه ریش خود را نمی تراشیدند. قدیمی ترین وسایل کوتاه کردن (و نه تراشیدن) ریش، که تاکنون به دست آمده است، مربوط به ۴۰۰۰ سال پیش است. در مصر باستان، ریش اهمیت خاصی داشته است. در حدود سال های ۳۰۰۰ تا ۱۵۰۰ قبل از میلاد در مصر، ابزار و لوازمی همچون نخ طلا برای آرایش ریش به کار می رفته است. همچنین در هندوستان نیز برای تعهد پرداخت بدهی های خود، ریش گرو می گذاشته اند. در ایران، نخستین بار تراشیدن ریش از دوران ساسانیان باب شد. تا پیش از آن، تراشیدن ریش برای مردان، نوعی مجازات محسوب می شد. در دوران هخامنشیان به وسیله انبرک هایی یا پیچیدن بخش هایی از ریش به دور حلقه هایی، قسمت هایی از ریش را فر می دادند. با ورود اسلام به ایران، مردان مجددا به گذاشتن ریش روی آوردند. در عصر مغول، موقتا ریش بی اعتبار شد. پس از مغولان و تا عصر صفویه ریش گذاشتن برای مردان فراگیر بود. در عصر صفویه و در سال ۱۰۰۷ شمسی، شاه عباس کبیر فرمان تراشیدن عمومی ریش را صادر کرد. بر اساس این فرمان همه مردان حتی روحانیون موظف به تراشیدن ریش خود شدند. پس از دوران صفویه داشتن یا نداشتن ریش در ایران اجباری نبوده است. متن کامل این مطلب را می‌توانید در مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
یک پست، یک نگاه سه چهارسال پیش بود یک ورزشکار اینستاگرامی که ادعا می کرد قهرمان جهان در یک رشته ورزشی است خبر داد که می خواهد به تلویزیون برود و شروع کرد تیپ تلویزیونی اش را نشان دادن و با مخاطب به حجاب صداوسیماییش خندیدن. آن روزها پیگیر شدم که آیا واقعا این خانم که قهرمانیش اصلا صحت سنجی نشده و عکس های عروسیش در اینستاگرام حداقلی ممکن است چرا باید تلویزیون برود؟ همان موقع گندش درآمد این باشگاهی هم که با سروصدا راه انداخته پارکینگ خانه شان است و تا یک میلیون به حسابش نریزید آدرس نمی دهد! همان وقت ها یک برنامه تلویزیونی در شبکه نسیم هم زن و شوهر تازه نامزد کرده ای را آوردند که خانم یکماهه با آموزش بستن روسری مشهور شد و کم کم با طراحی لباس به شهرت رسید. اولین فیلم های تبلیغاتی که درآمد برای همه طراحان لباسی که پیگیرشان بودیم سؤال شد پس چرا آنقدر که زوم روی چهره است روی طراحی و لباسش نیست؟ باز اعتراض کردیم که چرا زوجی که دو روز است دست هم را گرفته اند را زوج موفق جا می زنید و با کلی حاشیه پخش برنامه متوقف شد. رد همه این ها را بگیری یکجایی به یک فنری خورده اند که حسابی پرتابشان کرده. بعضی ها را کنترل کردیم. بعضی را نتوانستیم. زورمان نرسید. گویی انگار همه چیز برنامه ریزی شده بود. من کاری با آخر و عاقبت آن زوج ندارم که بعد از طلاق و حاشیه ها صدکا صدکا به تعداد هواداران خانم و ۱۰ کا۱۰کا به آقا اضافه شد. حتی دیگر به تویی که حسرت این ها را می خوری هم کاری ندارم! حتی با تویی که هرروز می شینی ببینی آن پاپاراتزی مزخرف امشب قرار است از چه کثافتکاری مجازی رونمایی کند هم کاری ندارم. بنشین و خودت را تلف مترسک های مجازی کن. دنبال کن.لایک کن. تگ کن.فالو کن. برای قرعه کشی خودت را هلاک کن! روی حرفم با تویی است که دو هفته است کرکره مغازه ات را داده ای پایین و فروش صفر. با توئه تولید کننده ای که درس خوانده ای زحمت کشیده ای، کارگاه زده ای. تولید کرده ای، عرق ریخته ای. با تو که حالا نشسته ای می گویی اگر به جای این همه سگ دو، پای اینستاگرام جوانی ام را گذاشته بودم وضع فرق می کرد! و حالا برای رونق کار در دنیای جدید یا باید سیامک انصاری و بایا رو مغزت رژه برود یا کثافتی مثل هشتگ مدیا بیاید بگوید پولت را توی حلق من بریز من تو را بالا می کشم! گفتم روی حرفم با توست اما حرفی ندارم بگویم! خدا قوت 🧕عطیه همتی @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
رویای شیرین معصومه تاوان دوهفته پیش خواندیم بازرسی که همه انتظار آمدنش را می کشیدند و قرار بود حسابی جلویش آبروداری کنند و جایگاه ده و مدرسه و آقامعلم را بالا ببرند، در وسط راه آمدن به مدرسه مجبور شد به دستشویی خانه مش اصغر مرده شور ده برود... دستشویی رفتن همان و گیر کردن در فضای تنگ و تاریکش همان... حالا ببینیم آخر چه بر سر این بازرس بدشانس می آید... بفرمایید این هم ادامه داستان! @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم... ✨🌺 دو هزار و هفتصد و چهاردهمین شماره هفته نامه فرهنگی اجتماعی «زن روز» منتشر شد🌺✨ این شماره به همراه ضمیمه کاردستی است.🎈✂️🎁 🌼«زن روز» را به قیمت شش هزار تومان از کیوسک های روزنامه فروشی تهیه کنید.🌼 @zane_ruz
به نام خدای بخشنده مهربان... ❣اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❣ 🌻سلام! صبح شنبه‌ تون به‌خیر. آرزو می‌کنیم هفته‌ای شاد و سلامت در پیش داشته باشید🌻 حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: «کسی که مؤمنی را غیبت کند، گویا از روی عمد کسی را به قتل رسانده است!» (مستدرک، ج ٩، ص ١٢٥) @zane_ruz
هفته‌نامه زن روز
در ستایش سی سالگی اندیشه حسین زاده بعضی ها شلوغش می کنند. زیادی هم شلوغش می کنند. چطور ۳۰ سالگی با تمام ثباتش می تواند بحران باشد؟ چرا برخی عمدا سعی دارند ۳۰ سالگی را به سن افسردگی تبدیل کنند؟ چرا می گویند در۳۰ سالگی ناکامی از نرسیدن ها و نداشتن ها تشدید می شود، مگر نه اینکه هیچ گاه برای ادامه دادن یا آغاز کردن دیر نیست؟ پس این بذر ناامیدی که برخی روان کاوان به چهره زیبا و کمی پخته ۳۰ سالگی می پاشند چه می گوید؟ چرا اگر کسی در ۳۰ سالگی ازدواج نکرده باید امیدش ناامید شود؟ یا مثلا این سن بحران زاست چون ممکن است کسی پا در آن گذاشته و هنوز به رشته ای که آرزویش بوده نرسیده. راستش من نه به اندازه این شلوغ کارها از ۳۰ سالگی بحران می سازم و نه نگاهم مثل «اوریانا فالاچی» زیادی سانتی مانتال است. من سی سالگی را دوست دارم چون؛ سی سالگی تکاملی زیباست؛ در آن آدم بی خیال تمام قضاوت ها می شود چون برای خودش کسی شده، آدم احساس آزادی می کند. برای اینکه اضطراب انتظار تمام شده، غم سراشیبی هم هنوز شروع نشده. عاقبت در سی سالگی حس می کنیم که مغزمان کار می کند؛ راحت شک می کنیم و برای پاسخ تردیدهایمان بی خجالت سؤال می کنیم. بدون خجالت، شک و تردید داریم. دیگر برای ندانستن ها شرم نمی کنیم، از سرزنش بزرگ ترها وحشت نداریم، چون ما هم آدم بزرگ هستیم. دیگر بی خیال نظر دیگران راجع به جوش های روی صورتمان یا ابروهای پرپشتمان می شویم و به هدف های والاتری فکر می کنیم. اینجا در این سن، تصمیمات بزرگ است. دل به دریا زدن و شوق رسیدن بعد از سی سالگی حال دیگری دارد، واقعی تر است و می توانی با قدم های مصمم به ناخوشی هایت پشت کنی و دست و دلت را برای تجربه های جدید باز کنی. هیجان بیست سالگی جای خود را به آرامش می دهد و شور نوجوانی ذوقی منطقی برای زندگی کردن و ادامه دادن می شود. اینجاست که دیگر با هر بادی نمی لرزی و احساساتت تثبیت شده اند، دوست داشتن هایت و دیدگاهت به زندگی عمیق است و خواسته هایت دست یافتنی تر و اهدافت عاقلانه تر شده اند. در این برش از زندگی است که رنگ وروی روزگار برایت عوض می شوند و خیالات پوچ جای خودشان را به منطق می دهند. دیگر به جای احساسات گذرا بیشتر می اندیشی و پشتوانه اندیشه ات تأمل است. در این مرز دیگر برای خودمان کسی شده ایم و به سکوی پرتابی رسیده ایم از بودن به شدن. ۳۰ سالگی واقعا زیباست. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
فقیر کیست؟ حسنی احمدی روزى رسول مهربانم رو به اصحاب خود کرد و گفت: فقير و بينوا كيست؟ یکی از اصحاب جواب داد: كسی كه درهم و دينارى نداشته و دستش از مال دنيا تهی باشد. محمد لحظات کوتاهی سکوت کرد و گفت: آنكه شما می گویيد فقير نيست. بينوا كسی است كه در عرصات قيامت بيايد و حق اشخاصی به گردن او باشد. به اين طريق كه يک نفر را زده و ديگرى را ناسزا گفته حق شخص ثانی را ضايع کرده و يا غصب كرده، اگر حسنات و كار خوبى داشته باشد در قبال حقوق مردم از او می گيرند و می دهند به صاحبان حقوق و چنانچه حسناتی نداشته باشد از گناهان كسانی كه بر اين شخص حقی دارند برداشته می شود و آن گناهان را بر او بار می كنند و بينوا چنين كس است. اصحاب به فکر فرو رفته بودند. محمد ادامه داد: همين موضوع منظور خداوند تبارک و تعالی در اين آيه شريفه است «و ليحملن اثقالهم و اثقالا مع اثقالهم»؛ بارهاى سنگين خود را برمی دارند و بارهاى سنگين ديگرى را بر دوش آن ها می گذارند. منبع: انوار نعمانيه، صفحه ۳ @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
درد کمر و درد کلیه چه فرقی با هم دارند؟ 1⃣درد کمر به وسیله درد در هر جایی در پایین کمر یا باسن نشان داده می شود. از سوی دیگر، درد کلیه نیز در کمر دیده می شود، اما معمولا در بخش بین دنده ها و باسن، که به آن جناح می گویند، رخ می دهد. 2⃣شدت درد کمر در طول روز تغییر می کند. درد کلیوی معمولا ثابت است و طبیعتا تیز و گاهی خسته کننده است. 3⃣محل درد کمر تغییر می کند: ممکن است به گردن، بالای کمر یا در قسمت پایین کمر بسته به محل آسیب باشد. 4⃣درجات درد نیز برای توصیف درد کمر به کار می رود و درد «مزمن و حاد» چهار تا دوازده هفته است و «مزمن» بیش از ۱۲ هفته طول می کشد. 5⃣درد کلیه به طور معمول از شدید تا جزئی طبقه بندی می شود، چراکه علل مختلف می تواند منجر به شدت متفاوتی از درد شود. برای مثال، سنگ کلیه، درد شدیدی را در جناح با حالت تهوع و استفراغ همراه دارد. 6⃣درد کمر نیز به قسمت های دیگر بدن مثل پشت ران، کفل، ماهیچه و پا پخش می شود. درد کلیه ممکن است به پایین شکم و درون ران سرایت کند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
این سلبریتی‌های دلسوز! یکی باید پیدا بشه این معادله رو اساسی حل کنه که چرا هر وقت یه جاسوس اعدام میشه بعضی سلبریتی ها خونشون به جوش میاد و با اشک روان برای آن عزیز از دست رفته شان! پیام تسلیت صادر می کنن! بعدش هم جوری از او یاد می کنن انگار نه انگار خود طرف در زمان حیاتش خیره خیره زل زده به دوربین شبکه های اون ور آبی و اعتراف کرده که دنبال براندازیه و با سرویس های اطلاعاتی کشورهای دیگه برای ضربه زدن به نظام ما در ارتباطه! قضیه وقتی جالب تر میشه که همین سلبریتی های دلسوز وقتی وسط تهران دانشمند هسته ای مون رو ترور می کنن هیچ صدایی ازشون درنمیاد و میرن تو حالت سایلنت! نمی دونم چرا هر موقع چنین حرکاتی از سلبریتی ها سر میزنه ناخودآگاه اسم کتاب مشهور «بیشعوری» به ذهنم میاد! یعنی ربطی بهم دارن؟! @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
از بخار کتری کمک بگیرید یک راه حل آسان و ساده تر هم برای از بین بردن چروک لباس ها در سفر وجود دارد. اگر کتری که آب را سریع به جوش می آورد در دسترس دارید، این کار را انجام دهید! کتری را روشن کنید. زمانی که از آن بخار خارج شد، لباس چروک خود را در معرض آب بخار قرار دهید. این کار را با رعایت فاصله مناسب انجام دهید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
وقت شناسی به سبک پرنده ها یک رستوران غذای دریایی خیلی معمولی در جنوب کوئینزلند هست که تبدیل شده به جاذبه گردشگری منطقه. سالیان سال است که این رستوران هرروز سر ساعت یک ونیم ظهر، آشغال و تیغ ماهی هایش را می آورد پشت مغازه و در آبگیر کوچکی که آنجا قرار دارد می ریزد. مردم هم صف می کشند تا این صحنه را ببینند! چرا؟ چون پلیکان های محل شرطی شده اند و از ساعت یک ظهر کم کم در آبگیر جمع می شوند. ساعت یک و بیست و پنج دقیقه به سمت ساحل و طرف رستوران می آیند و منتظر کارگر رستوران می ایستند. بعد که کارگر پوست و استخوان ماهی را برایشان پرتاب کرد هر پلیکانی یک یا دو تکه غذا می خورد، پرواز می کند و می رود تا جا برای بقیه باز شود! ساعت دو که می رسد انگار نه انگار پلیکانی در این شهر وجود دارد! دوباره برکه خالیِ خالی می شود. آدم از دیدن وقت شناسی و نظم این پرنده ها لذت می برد! @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneeuz97
اهمیت تشویق فرزندان به نماز خواندن در میان تمامی عبادات بی شک «نماز» در سازندگی اخلاقی و معنوی انسان نقش بسزایی داشته و هیچ کدام از عبادات دیگر در این جهت به پایه نماز نمی‌رسند چرا که هر گاه آدمی در طول شبانه روز پنج مرتبه در پیشگاه خداوند حاضر شده و با آن ذات یگانه به راز و نیاز بپردازد چراغ یاد او همواره در جان و دلش روشن خواهد بود. به همین دلیل حضرت ابراهیم(ع) پیش از هر گونه تقاضای دیگر از خداوند متعال برای فرزندان خود، می‌خواهد که او و فرزندانش را از نمازگزاران و برپا دارندگان نماز قرار دهد. زیرا آن حضرت(ع) می‌داند مادامی که فرزندانش از طریق نماز با ذات خداوند در ارتباطی دائمی قرار دارند از مکاید شیطانی برکنار بوده و در نتیجه در صراط مستقیم عبودیت و سعادت گام برمی دارند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
من را پیدا کن (۴) ماه منیر داستانپور خواندیم که امیر و برادرش وقتی به خانه رسیدند هم از نبود مریم و صحت تماس تلفنی مطمئن شدند، هم با دیدن میز جشن دونفره و جواب آزمایش فهمیدند با رخ دادن اتفاقی که هنوز نمی دانستند دقیقا چیست، شنیدن چه خبر خوشی را، از دست داده اند... از طرفی سارا همان دختری که با مریم تصادف کرده بود، با تصور قتل و وحشتش از پلیس، سریع به خانه رفت تا کارهای نیمه تمام این سرقت را تمام کند و بار و بندیلش را برای فرار ببندد، او فکر می کرد ماشین را از پسر پولداری دزدیده غافل از اینکه حسام صاحب ماشین نبود بلکه فقط پیشکار ساده ای بود که باید کارهای خانم مهندس را انجام می داد و حالا که سارا داشت از دیدن دو سرویس طلا و یک بسته صددلاری که از کیف داخل ماشین به دست آورده بود کیف می کرد، به حسام تهمت دزدی زده شده بود و او در بازداشت به سر می‌برد... از شما دعوت می‌کنیم ادامه این داستان زیبا را در کانال زن روز بخوانید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم... ❣اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❣ 🌱سلام! صبح سرد یکشنبه‌تون به‌خیر. روزتون با برکت و پر روزی...🌱 🌸🍃فرا رسیدن سالروز میلاد پربرکت حضرت زینب کبری سلام الله علیها و روز پرستار مبارک🍃🌸 امام علی علیه‌السلام فرمود: «بهترین برادرانت (دوستانت)، کسى است که با راستگویى اش تو را به راستگویى دعوت کند و با اعمال نیک خود، تو را به بهترین اعمال برانگیزد.» (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۴۱۷، ح ۹۵۳۵) @zane_ruz
هفته‌نامه زن روز
داروی کرونا؛ محبت و توجه یاسمین رضوی در «مشاوره» این هفته می‌خواهیم بگوییم اگر به کرونا مبتلا شدیم چطور روحیه مان را حفظ کنیم؟ و همچنین نحوه برخورد با فردی که به بیماری مبتلا شده است چگونه باید باشد. در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم: 1⃣حالشان را بپرسید؛ دیده شده است که افراد ابا دارند که بی مقدمه به دیگران خبر بیماریشان را بدهند. بد نیست که احوال اطرافیان مان را زودبه زود بپرسیم. 2⃣نوچ نوچ نکنید؛ بله، شما نگرانید اما فرد مقابل شما بیمار است و آخرین چیزی که نیاز دارد اظهار تأسف شماست. 3⃣از کی گرفتی؟ لازم نیست مدام از بیمار بپرسید که از چه کسی بیماری گرفتی؟ مگه مراقب نبودی؟ کجا رفتی؟ چند روز است که علائم داری؟ 4⃣سریع و ساده بپرسید؛ ممکن است گمان کنید که فرد بیمار نیاز به روحیه دادن دارد و شروع کنید یک ساعت برایش از داستان های زندگی و اتفاقات روزمره بگویید تا حواسش پرت شده و روحیه اش بهتر شود؛ باید بگویم که او نیاز به توجه و محبت کوتاه شما دارد و بعد از آن فقط باید استراحت کند. پس تماس های کوتاه داشته باشیم. 5⃣یک وعده غذا؛ گفتم که توجه و محبت شما اثر مستقیم بر سیستم ایمنی فرد بیمار دارد. به وضوح حال و روحیه اش را تغییر می دهد، خاصه اگر توجه تان، باری را هم از دوشش بردارد و کمک کننده باشد. رساندن یک وعده غذا، نگهداری از بچه ها، هماهنگی با پزشک، خرید مایحتاج و... کمک های بسیار خوب و ارزشمندی هستند. متن کامل مشاوره این هفته را می‌توانید در مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zaner_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
در آن دنیا چه چیز به درد ما می‌خورد؟ مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی به عقیده من همه چیز مردانه اش خوب است الا گریه، که زنانه بودنش لطفش بیشتر است. معظم له می فرمودند: در قدیم بکائین زیاد بودند مثل آیت الله میرزاجواد آقای ملکی تبریزی رحمه الله، میرزاابوالقاسم عطار و میرزا اسماعیل ارباب، آیت الله العظمی سید احمد خوانساری رحمه الله در موقع ارتحال فرمودند: از دنیا می روم در حالی که دستم خالی است، ولی به یک چیز امید دارم و آن گریه بر امام حسین علیه السلام است. وقتی از مرحوم «نظام رشتی رحمه الله» در عالم رویا می پرسند: از آن عالم چه خبر؟ مرحوم نظام می گوید: شکر خدا را که در پناه حسینم / عالم از این خوب تر پناه ندارد سپس می پرسند: در آن عالم چه چیز به درد ما می خورد؟ ایشان فرموده بودند دو چیز: اول تقوا و دوم امام حسین علیه السلام آداب الطلاب، جلد ۱ ، صفحه ۴ @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
آش سماق 👩‍🍳مواد لازم: لوبیا قرمز: ¼ پیمانه عدس: ¼ پیمانه سماق: ۱۵۰ گرم بلغور: ۲ پیمانه پیاز: یک عدد درشت گردو (خردشده): ½ پیمانه سیر: ۲ حبه روغن مایع: ۳ قاشق غذاخوری چغندر معمولی: ۲ عدد شکر: ۲ تا ۳ قاشق غذاخوری نمک: به میزان کافی زردچوبه: به میزان کافی 👩‍🍳طرز تهیه: ابتدا حبوبات آش( عدس و لوبیا) را به همراه مقداری آب بگذارید نیم پز بشود. سپس سیر رنده شده و بلغور را به آنها اضافه کنید تا بلغور با حبوبات پخته شود. در حین پخت دیدید آب مواد کم شده مجدد آب به آن اضافه کنید. در زمانی که مواد بالا در حال پخت هستند، در تابه دیگری همزمان پیاز را به همراه زردچوبه و نمک تفت دهید. سپس به حبوبات اضافه کنید. چغندر و گردو را به مواد اولیه پخته شده اضافه کنید. نکته مهم (چغندر را از قبل به قطعات کوچک برش داده و بپزید.) سماق را در این مرحله به همراه ۳ پیمانه آب گرم بجوشانید و بعد از جوشیدن شکر (به دلخواه) را نیز به آن اضافه کرده و به قدری هم بزنید که شربت یک دستی تهیه شود. این شربت را بعد از خنک شدن به مواد قبلی که در حال پخت هستند اضافه کنید. پس از آنکه این شربت با آش مخلوط شد و به خورد مواد رفت (تقریبا ۱۵ دقیقه زمان می برد.) آش شما آماده است. آن را با مقداری جعفری تزیین کرده و نوش جان کنید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
زرنگی یا رندی؟ امروز سیدعلی آمد خانه و در ورودی را به هم کوبید! دلخوشی این روزهایش همین است که برود دم خانه همسایه، از پسرشان بپرسد که امروز چه بازی هایی کرده، چه کارتون هایی دیده و چه کاردستی هایی درست کرده. آن هم با حفظ موازین بهداشتی! بعد برگردد خانه، دست هایش را بشوید و با خوشحالی از اینکه همبازی دوران پیش از قرنطینه اش یک موشک درست کرده و فلان و بهمان تعریف کند. امروز رفته بود که میکروسکوب پلاستیکی را نشانش بدهد. با هم درستش کرده بودیم و ذوق از چشم هایش فواره می زد. در را به هم کوبید و گفت که همبازی و خانواده اش دارند میروند شمال! از ساختمان هشت واحده ما چهار خانواده در قم مانده بودند که با گذشت چهل روز، سه تا می شویم. «همه دارن می رن مسافرت و گردش و شهرشون! فقط بابای من ما رو هیچ جا نمی بره. حتی مشهد!» من و سید زبان به کام گرفته بودیم و نمی دانستیم که دقیقا چه تعریفی از این کار باید برایش بسازیم که هم غیبت نباشد، هم نگاهش را به دوستش عوض نکند و هم از کاری که می کنیم، ناامید نشود. لابد آن ها و باقی همسایه ها که همان روزهای اول به مقصد وطنشان جیم زدند، خیال میکنند که با زرنگی خودشان را از این موقعیت سخت بیرون کشیده اند اما نمی دانند که با باور، فکر و روحیه بچه ما چه کرده اند. و حتی با روحیه خراب ما! نمی دانند که تنهاتر شدن چقدر می تواند ما را شکننده تر کند. که روشن بودن بخاری خانه شان چقدر خانه ما را گرم می کند! 🧕زهرا کاردانی @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97