به نام خالق لبخند
#کودکانه
❓🏃♂مامان! چرا همه ما آدما #مامان و #بابا داریم ولی خدا نداره؟ خدا چه جوری به وجود اومده؟
✅خوب دقت کن دخترم! :
میگیم :#آش شوره. چرا؟چون توش خیلی نمک ریختن...
میگیم : #پلو، شوره، چرا؟ چون توش خیلی نمک زدن...
میگیم :#خورشت شوره چرا؟ چون توش زیادی، نمک ریختن.
حالا ازت میپرسم :#نمک شوره، چرا؟ چون توش نمک ریختن!! 😳 شوری نمک از کجاست؟ 😳
شوری #نمک از #درون_خودشه، نمک برای شوری نیازمند چیز دیگه ای نیست.
✅#خدا هم، وجودش از #درون خودش سرچشمه میگیره و نیازمند هیچ کس وهیچ چیز #نیست.
@zarakhsh
بسمه تعالی
چند لحظه صبر کن!
قصد جسارت ندارم!
اما دینداری ما برخواسته از مبانی محکمی نیست!
چه تناقض وحشتناکی است : #لباس سیاهی که نشان از سوگ علی ع دارد و #لب هایی که خلاف #مرام علی ع حرف میزند!
اگر جرعه ای از دریای #معرفت امام ع نوشیده بودیم، هرگز سوریه ویمن و فلسطین را برادر #ناخوانده خود نمی پنداشتیم و #دم از "چراغی که به خانه رواست....." نمی زدیم!
در حالی که قرآن، مؤمنان را #برادر یک دیگر می داند!
مگر برادرتو، اهل خانه ی تو #نیست!
@zarakhsh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسمه تعالی
حفظ نظام واجب نیست!
دلیل ما بر #وجوب حفظ نظام اسلامی یک قیاس اقترانی است :
#صغری: نظام ایران، اسلامی است
#کبری :حفظ حکومت اسلامی واجب است.
#نتیجه : حفظ حکومت اسلامی ایران واجب است.
مخالفان نظام اسلامی ایران دست به دست هم داده اند تا استدلال را کمرنگ جلوه دهند. #مخالفان_داخلی (مسلمان) به صغرای استدلال حمله کرده و این نظام را _به دلیل پاره ای از مشکلات _اسلامی نمی دانند.
#دشمنان_خارجی (غیر مسلمان) نیز صحت کبرای استدلال را لگ مال کرده اند و حمایت از حکومت اسلامی را بر مسلمانان لازم نمی دانند!
به همت مسولین خائن و#دولت_مردان تن پرور، مخالفان مسلمان داخلی، هر روز ناراضی تر از دیروز شده اند و گاه با رسانه های معاند #غربی در جهت براندازی نظام هم صدا می شوند!
این هم صدایی یعنی همدست شدن #مسلمان با #نامسلمانان برای نابودی نظام اسلامی!
درست است که جمهوری اسلامی در مقام اجرا با #مشکلات زیادی دست به گریبان شده است
اما آیا وظیفه یک مسلمان #کوشش برای اصلاح نظام اسلامی است یا #جوشش برای نابودی آن!
#کودتای_مسلمانان_علیه_نظام_اسلامی!
این #تضاد دو راه حل بیشتر ندارد :
یا مسلمانی ما همراه با مبانی دینی #نیست یا راه حل مشکلات را #نیاموخته ایم!
@zarakhsh
بسمه تعالی
از حق نمیتوان گذشت!
خدمت باسعادت #رئیس_جمهور منتخب جناب آقای رئیسی.
سلام بر شما
امیدوارم سلامت و سربلند باشید.
آن روز که رای #اعتماد ملت فولاد منش و زحمت کشیده ی ایران به شما تعلق گرفت به جای تبریک های تشریفاتی، مسولیت سنگین ریاست جمهوری را به شما گوش زد کردم و اکنون که در شرف تحویل گرفتن دولت هستید به طور ویژه #مطالبات خود را متذکر میشوم چرا که دغدغه هایتان زیاد است و یک سر دارید و هزار سودا!
جناب آقای رئیسی به عنوان یک #جوان که خود سرشار از احساسات پر شور جوانی است
و به عنوان جوانی که افتخار #طلبه بودن را در ظاهر یدک می کشد با جوانان ارتباط بسیار تنگاتنگ داشته و دارم، باید در کمال #انصاف و قلبی شکسته اذعان کنم :
وضعیت اغلب جوانان،قابل تعریف #نیست و اگر بخواهم پرده دری کنم باید بگویم:
وضعیت جوانان، نیازمند توجه مضاعف و اقدامات فوری است!
متاسفانه احساس ناکامی از زندگی،دور پنداشتن خوشبختی، تامین نشدن #بهنگام نیاز های اولیه انسانی و بی کاری، پیکر آنان را از #امید خالی کرده است!
سست شدن در آرمان های ارزشی و انقلابی ، بی رغبت شدن به تحصیل، کم توجهی به ادب و #اخلاق در برخورد با مردم و کمرنگ شدن انگیزه های دینی، ثمره ی نحس آن احوالات #شوم است!
هرچند که انگیزه دینی آنان کمرنگ شده است اما #نیاز_دینی انان به شدت افزایش یافته است به گونه ای که بارها و بارها دست به دامن درراه مانده ای چون من شده اند تا درد خود را از #مجرای نسخه های دینی شفا بخشند!
آقای رئیسی!
آنچه که تجربیات من فریاد می زند اين است که :
همه مشکلات جوانان در یک کلمه خلاصه میشود "#اشتغال" بی کاری، ریشه همه مفاسد و ناهنجاری های اجتماعی است.
به قول دبیران ریاضی، نیمی از پاسخ مسئله درون خود #مسئله نهفته است حال که مسئله را به خوبی شناختیم، مسیر حل مسئله آسان تر میشود،
اگر #اقتصاد رونق یابد و اشتغال برای همگان ایجاد شود :
1. افسردگی ها و تلخ کامی روحی از جامعه رخت بر می بندد چرا که مهم ترین فایده کار، #معنا_بخشیدن به زندگی است.
2.آرام آرام، #مقدمات ازدواج جوانان فراهم شده و کشتی جوانی در ساحل آرامش خانواده، پهلو خواهد گرفت و این آبی سرد بر آتش بزهکاری های اجتماعی و مفاسد اخلاقی خواهد بود.
3.کار منجر به تولید ثروت شده، دست جوان در جیب خودش فرو رفته و به حس استقلال طلبی و #غرور بالنده یک جوان، احترام میگذارد.
4.کار و تولید ثروت، #بساط فقر، هنجار شکنی و کج روی های اجتماعی را جمع خواهد کرد.
آقای رئیسی!
کم کاری شما منجر به #بی_کاری جوانان و اضافه کاری پدران و مادران خواهد شد
می دانم شما طلبه ای جهادی و پر کار هستید اما حجت را باید بر شما تمام می کردم.
در این چند سال از هر راهی که فکرش را بکنید برای تزریق امید و نشاط بخشی به جوانان استفاده کردم،
از استدلال های #فلسفه و معارف کلامی گرفته تا روان شناسی اما این ها همه نسخه های مقطعی و کوتاه مدت است درد در اقتصاد است، درمان را نیز باید در اقتصاد جست و این وظیفه شماست.
امیدوارم #کارهایی که #حسن_روحانی برای آسایش و آرامش مردم انجام نداد، شما انجام دهید
امیدوارم #بارهایی را که حسن روحانی به دوش نکشید شما به دوش بکشید
امیدوارم #لبخند هایی که حسن روحانی از چهره ها ربود شما آزاد و احیا نمایید.
امیدوارم خون دل و زخم عمیقی که حسن روحانی بر پیکر نازنین امام زمان علیه السلام وارد آورد شما درمان نمایید.
امیدوارم و همین امید است که نشدنی ها را _به اذن خداوند_ شدنی می کند.
موفقیت شما آرزوی ماست
سعید لطیفی
@zarakhsh
بسمه تعالی
سفر نامه پایتخت.
ازدواج!😭
از آن روز که یوسف کنعانی ما (عج)، بر #شکست ها و کوتاهی هایم چشم فروبست و با بزرگ منشی، #عمامه بر سرم نهاد، #آینه ای شفاف و صادق، فراروی من نهاد تا صبح و شام، سيمای درون را به تماشا بنشینم و #غبار از دل بزدایم!
عمامه، دفتری نو برمن گشود تا خاطرات ارزنده و #آموزنده را برای آیندگان به یادگار گذارم.
از آخرین سفرم به تهران دوازده سال می گذشت! و 5 سال بود که عمویم را ندیده بودم!
چون خبر به گوش عمو رسید با سرعت #نور خودش را به من رساند! در برخورد اول مرا نشناخت! حق داشت که نتواند مرا بازشناسد! آنهم با #لباسی که هیچ گاه مرا درآن ندیده بود!
سر و صورتم را بوسه داد و #اشک های پنهانش را به روشنی دیدم!! بسیار از طلبه شدنم خرسند بود!!
می گفت : بوی پدرم را می دهی!! یاد پدرم را زنده کردی!!
اشک هایش را پاک کردم و #پدر_بزرگم را خدا بیامرزی دادم!
به منزل رسیدیم و همه اقوام و خویشان گِرد هم جمع بودند و #انتظار مرا می کشیدند!! چون به درون خانه پا نهادم اشک #شوق به چشمانم نشست!! کودکان قد و نیم قدی را دیدم که اصلا نمی شناختم!! 5 سال بود که خویشان تهرانی را ندیده بودم!!!
نُقل مجلس شده بودم و #همگی چشم به دهان من دوخته بودند! از همه کس و همه چیز می پرسیدند و پروانه وار از این #شمع پذیرایی می کردند!!
شعله احوال پرسی ها که فروکش کرد بحث های دیگری به کرسی نشست و من فرصت #تنفس یافتم!
لابه لای گفت و گو ها، #خنده ها، قهقهه ها، شستم خبر دار که گلوی #علیرضا نزد #فریبا گیر کرده است، از قضا فریبا هم یک دل نه صد دل، عاشق شده است !!
علیرضا پسرِ عموی من و فریبا هم دخترِ عمویِ دیگر من بود!
خودم را به علیرضا رساندم و #جسم فریبا در آشپزخانه بود اما #روحش حرف های من و علیرضا را استماع می کرد!
وقتی با علیرضا از #ازدواج دَم زدم، فریبا خودش را به ما نزدیک تر کرد تا خوب استراق سمع کند! حالش را درک می کردم! عاشق شده بود و انسان #نیست آنکس که عاشقی را سرزنش کند به قول #سعدی : « تو خود چه جانوری کز عشق بی خبری؟!!»
خلاصه!
علیرضا را #پند عاشقی دادم و از ازدواج #غزل خواندم! آرام آرام دامن بحث را کوتاه کردم و راز پنهانی که در دل داشت آشکار ساختم!!
گفتمش : « شما، دل را به دل فریبا گره زده ای!! آنهم گره ای که جز با #مرگ باز نمی شود!!»
انگار منتظر بود ، کسی برایش از عشق #مقتل بخواند تا اشک بریزد و مجلس روضه به پا کند!
علیرضای سی ساله ما، راننده تاکسی بود و تجربه تلخ #طلاق، زخمی عمیق بر سینه اش انداخته بود!! «با هرکه شدم سخت به مهر آمد سست!!»
به بهانه ی #خرید، از خانه بیرون زدیم و سفره دلش را برایم باز کرد!! 8سال از من بزرگتر بود اما در برابر من می گریست!!! و امید داشت گره اش به #دستان_ناتوان من باز شود!!
دلش میخواست ازدواج کند اما کسی را نداشت که مشکلات اش را با او درمیان گذارد!!
آرام اش کردم و قول شرف دادم از آبروی #عمامه ام برایش مایه بگذارم و همین امشب او را به مراد دلش برسانم!!!
پله ها را آرام آرام بالا می رفتم و در دل با خدا مناجات می کردم!! :
« خدایا این جوان به یک #طلبه پناه آورده است!
دستش را به دست یک #طلبه داده است تا گره از کارش باز کند!!
می دانم من آبروی نزد تو ندارم!
می دانم وجودم سراسر پلیدی و #شرارت است!
می دانم #شیطانی در لباس #فرشته هایم!
اما تو به چشم های #اشک بارم نگاه کن! از تقصیرات من بگذر و دعای من را در حق این جوان مستجاب کن!
من بی آبرویی بیش نیستم اما تو به آبروی #عمامه ام مرا ببخش و تلاش مرا در حق این جوان به نتیجه برسان... 😭»
در حال و هوای خودم بودم که ناگهان خود را طبقه چهارم یافتم!
اشک از گونه هایم پاک کردم و پدر داماد را صدا زدم. هرچه #آیه و #روایت و شعر و آموخته داشتم به کار بستم!!
#عمو، ریش هایش را خاراند وگفت : «حال که پیش قدم شده ای باید خودت هم فریبا را از برادرم #خواستگاری کنی!!!
اشک به چشمان آلوده ام نشست!!
دلم را التماس می کردم که بارانی نشود!!
با پدر عروس، هم سخن شدم و رضایتش را اعلام کرد و ریش و قیچی را به #فریبا سپرد!!!
کار تمام بود!! می دانستم فریبا هم #دلباخته است!!
من بیلط قطار گرفته بودم و باید آماده رفتن می شدم!!
به بهانه جمع کردن وسایل، خود را به گوشه اتاق رساندم و در #سجده شکر یک دل سیر گریه کردم!!
خدایا تو را به تمام بزرگی هایت #سپاس که صدای این طلبه #روسیاه و دل شکسته را شنیدی و آبروی عمامه اش را #پاسبانی کردی!!!
علیرضا که روی زمین بند نمی شد مرا به راه آهن رساند و حسابی سپاسم گزارد!!
بارها گفتم که من هیچ کاری برایش نکرده ام، این خدا بود که اشک هایش را دید و #آلوده ترین بنده اش را #واسطه خیر قرار داد!!
آخرین جمله ای که به علیرضا گفتم، اولین حقیقت زندگی من است :
«من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم آنکه می رفت مرا هم به دل دریا بُرد.... »
👇👇👇👇
بسمه تعالی
لطفا #تبیین نکنید!!
عرض سلام و سلامت باش خدمت همه دوستان و گرامیان.
چندی پیش مباحثه مفیدی پیرامون «جهاد تبیین» بر گذار شد،که بسیار علاقه مند به مشارکت بودم لکن این ریه #خسته و آن فضای #بسته، مانع گردید.
در صندوقچه سرنوشت، نکاتی دارم که عصاره تجربیات برادر کوچک تان در گفت و گو های سیاسی در هر کوی و برزن بوده است:
برای موفقیت در مناظرات، باید پیراهنی به تن کرد که تار و پودش مستحکم و مزین باشد، تارش #صورت مناظره است و پودش، ماده و #محتوا.
جهاد تبیین نیز از همین تار و پود در هم تنیده شده است.
اگر حقیر پا درعرصه محتوا بگذارم بر #طبل بی تقوایی خود کوفته ام چراکه #دانش و #بینش کافی در مسئله نداشته و به حق، کلاهی از این #نمد بر سر ندارم.
اما چند خطی در جهت هموار شدن مسیر صورت مناظرات می نگارم، که در عین بدیهی بودن، رمز موفقیت همگان است.
1.خدایا مقصر به کار آمدیم!
انقلاب ما برخاسته از #حق و برای برافراشتن پرچم توحید است.
چه قدر شایسته ترحم است کسی که درگفت و گو های تبیینی برای خود نمایی و #پیروزی بر خصم لب به سخن بگشاید.
کوتاهی های ما در دفاع از انقلاب، فراوان است از نیاموختن مبانی آن گرفته تا عدم مشارکت های #میدانی!
من همیشه در طلیعه بحث ها چنین زمزمه می کنم :
«خدایا مقصر به کار آمدیم
تهی دست و امیدوار آمدیم»
خودت هوای این زمین خورده را داشته باش!
2.بی مایه فطیر است!
حکایت، همان حکایت چشم و ابرو است! دلش برای زیبایی ابروان انقلاب می تپد #ناخواسته چشمان انقلاب را کور می کند!
حراست از مرز های انقلاب اسلامی در گرو #آگاهی و #اشراف بر مبانی فکری آن است.
تبیین خام و بی محتوا، تخریب پنهان مکتب مان است.
«اول #اندیشه، وآنگهی گفتار
پای بست آمده است و پس دیوار»
لذا به قدر تاب و توان باید آموخت و در همان اندازه تبیین کرد، «نکو گوی گر دیر گویی چه غم!»
3.کوتاه و نافذ و نغز!
چه بسیارند بی مایگانی که از #یَم بی کران دانش جز #نَمی نچشیده اند اما از آنجا که حرف های خام شان را در حریر الفاظ زیبا می پیچند، #مرید می یابند و نامشان بر سر زبان ها می افتد!
در گفت و گو های تبیینی، سعی کنیم نیک سخن گفته و سخن نیک هم عرضه داریم (جمله اول، دال بر #صورت بحث است جمله دوم دال بر #محتوای بحث).
از جملات آهنگین، ضرب المثل ها، پندانه های کوتاه، کلمات حکیمانه معصومان و رهبران نهضت اسلامی بهره جویید که در فضای عمومی جملات #تویتر گونه از هزار #برهان فلسفی برنده تر است.
جمله آقای رئیسی خطاب به آقای همتی را به خاطر دارید : «حکایت حال شما، حکایت دروازه بانی است که 30 تا گل خورده است و می گوید اگر من نبودم 50 تا می خوردیم»
4.از دیار جزئیات!
همت خود را بر اين گمارید که از جملات #کلی و #قواعد گونه بپرهیزید چراکه قصر کلیات با #تیشه یک مثال نقض فرو می ریزد.
خصوصا که رفتار بعض ازمسولین ما هزار هزار مثال نقض برای هر #گزاره ارزشی ما تولید کرده است!!
تلاش کنید بحث را با جزئیات مدیریت کنید، مطمئن باشید که مخاطب از #تراکم جزئیات، آنچه شما می خواهید دریافت می کند 20 مثال برای اجرای عدالت بزنید نگاه سردش به عدالت کمی گرم می شود.
5.هدف، آرایشگر وسیله نیست!
مکتبی که #ریشه هایش را «حق» تغذیه می کند، هیچ باکی از پرسش و پاسخ ندارد و در دفاع از چنین مکتبی دروغ روا نیست.
«تا نیک ندانی که سخن عین صواب است
باید که به گفتن، دهن از هم نگشایی»
البته گره زدن نگاه، به مخاطب حیله گر حق گریزی که جز با #مغالطه مغلوب نمی شود از پنجره مغالطه کاملا به جاست.
6.که لعنت بر این نسل ناپاک باد!
همه #فرهيختگان نیک می دانند که بالا بردن صدا یا سرخی گونه و باد کردن رگ گردن، هیچ کدام دلیل بر حقانیت ادعای شما #نیست بلکه #شمع محبت شما را در دل ها خاموش می کند و تصویر زننده ای از انقلاب و انقلابی در اذهان باقی می گذارد!
چه حرف های کوتاهی که هنگام #جوشش خشم بر زبان جاری میشود و شیرینی اندیشه انقلاب را به تلخی می کشاند
«بَلی، مرد آن است از روی تحقیق
که چون خشم آیدش باطل نگوید»
نکند حرفی بزنی که بگویند :
« این اخلاق را از خمینی آموخته ای؟؟»
@zarakhsh
بسم رب الحسین
#از_روی_دست_حسین
وصیت نامه امام ع
«بسم الله الرحمن الرحیم»
هذا ما اوصى به الحسين بن علي الى اخيه محمد بن الحنفية. يشهـد ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له و ان محمدا عبده و رسوله ، جاء بالحق من عند الحق و ان الجنة و النار حق و ان الساعة اتية لا ريب فيها و ان اللّه يبعث من في القبور، و اني لم اخرج اشرا و لا بطـرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي (ص) اريد ان امر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بسيرة جدي و ابي علي ابن ابي طالب (ع). فمن قبلني بقبول الحق فاللّه اولى بالحق و من رد علي هذا اصبر حتى يقضي اللّه بيني و بين القوم بالحق و هو خير الحاكمين و هذه وصيتي يا اخي اليك "و ما توفيقي الا باللّه عليه توكلت و اليه انيب".
(بحارالانوار، 44جلد/صفحه329)
محمد بن حنفيه خدمت برادرش سيدالشهدا عليه السلام رسيد و حضرت را از رفتن به سمت #عراق بر حذر داشت. حضرت از تصميم خود بازنگشنند آنگاه اين وصيتنامه را نوشتند و به دست برادر سپردند:
«اين #وصيت حسين بن علي است به برادرش محمد بن حنفيه: شهادت مى دهد به اينکه جز الله خدايي #نيست، يگانه است و او را شريکي نيست و اينکه محمد، بنده و فرستاده ي اوست که به حق از جانب #حق آمد و اينكه بهشت و آتش حق است و قيامت بدون هيچ شكى آمدنيست و خداوند هر که در قبر هاست را زنده مى كند؛
خروج و #قيـام من از روى سركشى و #خوشگذرانى و #فساد و ظلم نيست، تنها براى #اصلاح در امت جدم(ص) قيام کردم و مي خواهم به #معروف امر کنم و از منكر بازدارم و به سيره جدم(ص) و پدرم #على بن ابيطالب عمـل کنم. پـس هر كس مرا به درستي قبول كند خدا به (پاداش) درستي سزاوار تر است و هر كه و هرکه اين (قيام) را رد كند، #صبر مى كنم تاخداوند بين من و اين گروه قضاوت كند که او بهترين حاکمان است.
برادرم ! اين وصيت من به تواست و توفيق من نيست مگر به خداوند بر او توكل کردم و به سوي او باز مي گردم.
@zarakhsh
j-001 1402-02-31 hebat ss.mp3
7.87M
آیت الله جوادی آملی
صوت درس خارج فقه #کتاب_الهبات
🔹 جلسه : 1
تاریخ 1402/2/3
متن زیر بیانات آیت الله جوادی آملی #نیست بلکه آن را در راستای بیانات استاد نوشته ام است.
👇👇👇