eitaa logo
ذره‌بین درشهر
17.2هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 تجلیل نماینده مردم اردکان از خانواده مرحوم پورمداح اهدا کننده عضو در این شهرستان نماینده مردم اردکان با حضور در منزل مرحوم محمد علی پورمداح که با اهدای اعضایش، نجات بخش جان بیماران شده بود؛ از ایثار این خانواده تجلیل کرد و برای آنمرحوم طلب سعادت و مغفرت نمود. گفتنی است مرحوم محمد علی پورمداح چندی پیش بدلیل سانحه در منزل، دچار مرگ مغزی گردید که با رضایت خانواده، اعضای بدن وی به چهار بیمار نیازمندِ اهدای عضو، پیوند زده شد و بیست و نهمین ایثار ماندگار سالجاری در استان یزد رقم خورد. @zarrhbin
🔘 دلگرمی دل‌های یخ‌زده 🍂 در خانه‌ی آقا‌رضا 📌 قصه به دکتر بردن شهربانو رسید، بخوانیم ادامه‌ی ماجرا را... ▫️ هر روز برای مادربزرگ کباب‌برگ یا کوبیده و یا جگر درست می‌کرد. به او روغن زرد گوسفندی و عسل می‌داد. عسل و ارده می‌داد. البته، در آن زمان با می‌شد این کارها را کرد. حالا چطور؟ این را پاسبان‌ها باید بگویند. ▪️ یک روز به شوهرش گفت: "این غذاها شاید برایش خوب نباشد!" شوهرش گفت: "از سیری بمیرد بهتر است تا از گرسنگی." بعد از یک ماه سرحال شد. چشمانش فروغ پیدا کرد. روزها خودش را نگه می‌داشت، دیگر زیرش را خیس نمی‌کرد. ▫️یک روز به گفت: "باید با آقارضا بروید بقیه‌ی کتاب‌های من را بیاورید." هر شب از داستان‌های برای آقارضا می‌خواند. یک روز آقارضا گفت: "من معنای شعرها را نمی‌فهمم." مادربزرگ گفت: "اگر بخواهی به تو شاهنامه درس می‌دهم." شهربانو چند جلد شاهنامه داشت. به مهری گفت: "برو جلد اول شاهنامه را بیاور." همیشه شعرها را از حفظ می‌خواند. ▪️آن روز را باز کرد و دست آقارضا داد و گفت: "بخوان!" آقارضا اولین خط شاهنامه را خواند. مادربزرگ گفت: "حالا بگو یعنی چه. فردوسی چه می‌خواهد بگوید؟" به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد مِن مِن کرد و گفت: "مهری، تو شعر را معنی کن!" مهری چیزهایی گفت. شهربانو به مدت یک هفته هر شب چند ساعت درباره‌ی خرد و حرف زد. درباره تفسیرهای کلمه "یعقلون" و "تعقلون" در صحبت کرد. مثال‌ها زد. ▫️درباره‌ی خِرد از شُعَرای دیگر شعر خواند. گاه دهانش باز می‌ماند. گاه خوابش می‌گرفت. ، آقارضا را وادار می‌کرد بعضی حرف‌های او را تکرار کند. ▪️ گفت: "عده‌ای با فردوسی و شاهنامه مخالف هستند. بهانه‌شان این است که فردوسی درباره‌ی شاهان حرف زده است. اما آن‌ها به دلیل همین کلمه‌ی خِرد با فردوسی مخالف هستند چون می‌دانند که اگر پای و خِرد به میان آید، بساط آن‌ها برچیده می‌شود. آن‌ها با عقل، خِرد، اندیشه، فکر و ابراز نظر، رای و ارائه‌ی طریق بر مبنای عقل مخالف هستند. اگر خِرد به میان آید، خرافات از بین می‌رود. آن‌ها که درآمدشان از خرافات و بی‌خِردی است، ضرر می‌کنند. پس آن‌ها با شاهنامه و فردوسی مخالفند. آن‌ها با هر کس که اهل خرد و عقل باشد، مخالفند." ▫️بیش از یک‌سال‌و‌نیم در خانه‌ی آقارضا بساطِ بود. آقارضا یک پا شاهنامه‌خوان شده بود. یک شب مادربزرگ بیت: که گفتت برو دست رستم ببند‌ مبندد مرا دست، چرخ بلند را تفسیر می‌کرد. آخر شب، گفت: "این پاسبانی هم شغل نشد. ما همه‌اش دستمان بسته است." ▪️ یک روز به نوه‌اش گفت: "مادر همه‌ی کتاب‌های مرا نیاوردی!" مهری به خانه‌ی مادرش رفت. گفت: "هر چه زودتر کتاب‌های این کافر را بردار و ببر. کتاب‌های این کافر هر کجا باشد، فرشته‌ها آن‌جا نخواهند بود. همین کتاب‌ها، این زنیکه را کافر کرده است. اگر تو هم این کتاب‌ها را بخوانی، کافر می‌شوی!" این متعلق به رقیه نیست. در طول تاریخ وجود داشته است. به خصوص قدرتمندان، شاهان، دیکتاتورها با مخالفند. 👇👇👇👇
▫️یکمرتبه داد زد: "باید این کتاب‌ها را بسوزانم. کتاب‌ها را توی آشپزخانه بیاور تا آن‌ها را بسوزانم!" افتاد به التماس کردن. مادر می‌گفت باید کتاب‌ها را سوزاند. دختر التماس می‌کرد فایده‌ای نداشت. مهری دوید زینت را صدا زد. او هم آمد. زینت گفت: "مادر دعوا راه نینداز! اگر بابا بیاید و ببیند کتاب‌های مادربزرگ را سوزانده‌ای، حسابی با تو دعوا می‌کند. نگذار آرامشِ خانه به هم بخورد." ▪️ از وقتی به خانه‌ی مهری رفته بود، رقیه و شوهرش کمتر باهم دعوا می‌کردند. گفت: "پس مهری باید قسم بخورد که این کتاب‌ها را نخواهد خواند." مهری قسم خورد که این کتاب‌ها را نخواهد خواند؛ البته از آن قسم‌های مصلحتی...شما درعمرتان چندبار از این قسم‌ها خورده‌اید؟ مهری با کمک زینت، آقاعبدالله و اکرم و بچه‌ها کتاب‌های مادربزرگ را به خانه‌ی خودش برد. ▫️ کم‌کم حالش بهتر شده بود. زن‌های همسایه می‌آمدند تا برایشان نامه بنویسد یا نامه‌هایشان را بخواند. گاهی هم که سر حال بود، مهری با کمکِ آقارضا او را سرِ کوچه می‌بردند. آقارضا برایش صندلی لبه‌دار خریده بود او را روی صندلی می‌نشاند. ▪️ بچه‌دار نشد. مادرشوهرش مُدام غُرولُند می‌کرد که چرا بچه دار نمی‌شود. مهری نمازش ترک نمی‌شد...... یک روز مهری از مادربزگش پرسید: "از کی نماز نخوانده‌اید؟" شهربانو گفت: "هشتاد سال است نماز نخوانده‌ام!" هر روز صبح می‌خواند و آن را برای مهری معنی و تفسیر می‌کرد. او سال‌های سال به بچه‌های مردم قرآن و دیگر کتب درس داده بود. سال‌ها به بچه‌ها نماز یاد داده بود، اما خودش نماز نخوانده بود. ▫️وقتی خانه بود، ساعت‌ها با مادربزرگ حرف می‌زد. مادربزرگ برایش از تاریخ می‌گفت. خودش را شاگردِ غیرمستقیمِ می‌دانست. مریدِ شیخ‌هادی بود. از انقلاب مشروطیت، از آیاتِ طباطبایی، بهبهانی، ستارخان و با‌قرخان می‌گفت. از مخافت‌های با مشروطه‌خواهان و آزادی‌خواهان می‌گفت. از و دکتر حشمت و روی کار آمدن رضاشاه حرف می‌زد. از دخالت‌های انگلیسی‌ها و روس‌ها صحبت می‌کرد. از بی‌عرضگی قاجارها می‌گفت. ▪️ هر روز برای شهربانو می‌آورد. مادربزرگ، روزنامه می‌خواند. اخبار تفسیر می‌کرد. گاه با آقارضا دو نفری صحبت می‌کردند. شهربانو درباره‌ی روی کار آمدن محمدرضاشاه و ملی شدن نفت به رهبری حرف می‌زد. درباره‌ی کودتا حرف می‌زد. ▫️ شیفته و تشنه‌ی حرف‌های مادربزرگ شده بود. اوایل روزی چندبار به پاگون اعلیحضرت قسم می‌خورد. بعد از یکسال که از حضور مادربزرگ در خانه‌اش می‌گذشت، دیگر به پاگون اعلیحضرت قسم نمی‌خورد و نه به هیچ‌کس و نه هیچ چیز دیگر. از نظرِ ، آقارضا در مرحله‌ی "گذرا" بود مغزش داشت شسته می‌شد. 📚 شازده حمام، جلد ۴ ✍ @zarrhbin
🔻ثبت‌نام زائران در سامانه سماح تا بعد از اربعین ادامه دارد مدیر حج و زیارت استان ایلام: 🔹 زائران عتبات عالیات می‌توانند تا ۷ آبان‌ماه با ثبت نام در سامانه سماح و داشتن گذرنامه معتبر به صورت رایگان وارد عراق شوند. @zarrhbin
6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه‌ای فوق العاده از اولین نگاه زائران پیاده #اربعین به گنبد آقا ابالفضل💔 این لحظه آرزومه آقـا😞 بطلب پیاده بیایم #کربلا @zarrhbin
🖤هرشب _یک حدیث 🖤 سلامتی و تعجیل در ظهور (عج) صلوات 🌼 ‌ 💕 امام مَهدی (علیه السلام) می‌فرمایند: ‌ 💚 ما از همه خبرهاى شما آگاهيم و چيزى از خبرهاى شما از ما پنهان نيست. ‌ 📚بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵ ‌ @zarrhbin
༻ #حسین_جان🌷 یڪ ڪرب وبلا بده بہ این وامانده خیلے بہ دلم حسرتش آقا مانده نگذار بگویند همہ با طعنہ: امسال هم آیا تو شدے جامانده؟ #اےکاش‌پادشاه_نظر_برگداکند💔 #اللهم_ارزقنا_کربلا💚 @zarrhbin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آمد خبر از حضـرتِ دلدار ڪه صبح است🍁 خورشید برافروخته اے یار ڪه صبح است🥀 برخـیز و بخـوان نغمـه‌ے دلشادِ صبوحی🍁 در باغِ فلک، گل شده بیدار ڪه صبح است.🥀 #سلام_صبحتون_بخیر_و_شادی 🍁🥀 @zarrhbin
🌙 💠 #دعــاۍهــرروزمـاه‌صـــفر🌙 در مفاتــیح الجـــنان آمده است ڪه اگر ڪسی خواهد ڪه محفوظ ماند از بــلاهای نازله در این مــــاه در هر روز #ده‌مـــرتبه این دعــا را بخواند🍃 @zarrhbin
#سلامت اگر وقت برای صبحانه خوردن ندارید حداقل یک عدد سیب بخورید. فواید مصرف سیب هنگام صبح کمک به کاهش استرس کمک به کاهش خواب آلودگی تنظیم قند خون @zarrhbin