eitaa logo
ذره‌بین درشهر
17.6هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
ذره‌بین درشهر
🔺ابتکار شهرداری اصفهان برای عدم ورود موتورسیکلت ها به داخل پارک‌ها در پارک جیک‌جیک گنجشک‌ها رو بشنوی
سلام خسته نباشید .. ببخشید مزاحم شدم ولی گله داشتم از مسئولین از کی،تا حالا موتور سیکلت میارن تو محوطه پارک چادرملو واقعا این چ کاریه این همه بچه کوچیک .. همین الان چندین موتور اوردن تا وسط،پارک لطفا هر اقدامی لازمه انجام بدین هفته ای یک بار میایم بچه هامون امنیت ندارن با تشکر وسپاس @zarrhbin
🌺هرشب_یک حدیث 🌺 💚 سرلوحه كارنامه مؤمن، دوستى (ع) است. 💚 ‌ 🍃 آقا رسول الله (ص) 💕 ‌ 📙كنز العمّال : ۳۲۹۰۰🍃 ‌ 👉 @zarrhbin
خدایا هر شب به آسمان نگاه می کنم و می اندیشم در این آرامش شب چه بسیار دلها که غمگین و پر اضطرابند خدایا‌ تو آرام دلشان باش خدایا شبم را بایادت بخیر کن شبتون پر از حِسِ خوبِ آرامــش 🌙🌟 @zarrhbin
#حسین‌جان♥️ زندگی به دو بخش تقسیم می‌شود قبل از رفتن به ڪربلا و بعد از رفتن به ڪربلا چه اشتباهی! زندگی تازه بعد از رفتن به‌ڪربلا شروع می شود😔 #دلتنگ‌ڪربلاتم‌ارباب #شبتون‌ڪربلایی🌙° @zarrhbin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در این صبحِ جمعه زیبا ودل انگیز سرای قلب خود را پاک کن سینه از بهر محبت‌چاک کن شاد باش و دیگران را‌ شاد کن باغ دل با نام حق آباد کن.🌺🍃 سلام صبحتان بخیرو زیبا قلبتان مملو از عشق و شادی زندگیتان سرشار از نیکی.. حال دلتون خوب وجودتون سلامت امیدوارم روز بسیار خوبی پیش رو داشته باشی @zarrhbin
❤️جمعه یعنی عطر نرگس در هوا سر میکشد 💛جمعه یعنی قلب عاشق سوی او پر میکشد 💙جمعه‌یعنی روشن‌از رویش بگردداین جهان 💚جمعه یعنی انتظار مَهدی صاحب زمان @zarrhbin
#باقری، حسن 🌷 (۱۳۶۱_۱۳۳۴ه.ش) فرمانده و طراح عملیات جنگی ✅ غلام‌حسین اَفشُردی، مشهور به #حسن‌باقری، در تهران به دنیا آمد، پدر و مادرش #تبریزی بودند و از کودکی فرزندان خود را با #تربیت‌دینی و علاقه به اهل‌بیت علیه‌السلام بار می‌آوردند. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
#باقری، حسن 🌷 (۱۳۶۱_۱۳۳۴ه.ش) فرمانده و طراح عملیات جنگی ✅ غلام‌حسین اَفشُردی، مشهور به #حسن‌باقر
جوانی پرشور و برای بی‌قرار بود؛ به سبب همین فعالیت‌ها، هنگامی که در سال دوم رشته‌ی کشاورزیِ درس می‌خواند، و به "سربازی" رفت. ✅ همان زمان فرمان داد ، پادگان‌ها را . افشردی نیز از پادگان فرار کرد و به پیوست. ✅ پس از ، دیپلم ادبی گرفت و در رشته‌ی‌ پذیرفته شد. او هم‌زمان همکاری خود را با "سپاه‌ پاسداران" آغاز کرد و در واحد به کار پرداخت و نام گرفت. ✅ با آغازِ جنگ به رفت و در مقامِ ، اقدامات بسیار مهمی انجام داد‌. ✅ راه‌اندازی واحد اطلاعات عملیات در ستاد عملیاتِ جنوب، ایجاد واحد بایگانی اسناد جنگ، طراحی گردان‌های رزمی، معاونت ستاد عملیات جنوب، شکست حصر سوسنگرد، فتح ارتفاعات الله اکبر، هدایت و فرماندهی عملیات "فرماندهی کل قوا" به جای ، فرماندهی محور دارخوین در عملیات ثامن‌الائمه در شکست حصر آبادان، دفع دشمن در تنگه‌ی چزّابه، فرماندهی قرارگاه نصر در سه عملیات فتح‌المبین، بیت‌المقدس و رمضان، بخشی از . ✅ این فرمانده در نهم بهمن سال ۱۳۶۱، هنگامی که برای به منطقه‌ی "فکّه" رفته بود، به اتفاق چندتن دیگر از "فرماندهان" به رسید. 🍃 نام و یادش گرامی و راهش پر رهرو باد...🥀 📚 فرهنگ نامه‌ی نام‌آوران (آشنایی با چهره‌های سرشناس تاریخ ایران و جهان) 📩 سمیّه خیرزاده اردکان 💠 و اما شهید در یادداشتهایش در سال ۱۳۶۰ در مورد آمریکا اینگونه می‌نویسد: همانطور که از منافقین و بنی‌صدر به نتیجه نرسید از این هم به نتیجه نمی‌رسد ولی بعد از جنگ دو کار علیه ما انجام خواهند داد اول اینکه ایران را می‌کنند و دوم اینکه را به جای اسرائیل رو به روی ما قرار خواهند داد. 💠 اندیشه‌‌ای ناب از شهید : اگر خسته شدیم باید بدانیم کجای کار اشکال دارد وگرنه کار برای خستگی ندارد. 💠 و در پایان سفارش به ماها : اگر از دست کسی ناراحت شدید دو رکعت نماز بخوانید و بگویید: این بنده‌ی تو حواسش نبود، من ازش گذشتم، تو هم بگذر. @zarrhbin
🔺بازگشت حجاج به کشور از امروز آغاز می‌شود/ اختصاص یک پرواز برای حاجیان بیمار سخنگوی شرکت هواپیمایی ایران ایر: 🔹پروازهای بازگشت حجاج از ۲۵ مرداد تا ۱۷ شهریور انجام می شود. 🔹با انجام ۳۶۴ پرواز از طرف ایران ایر بیش از ۸۸ هزار و ۵۰۰ حاجی به کشور بازمی‌گردند. 🔹جهت سهولت در تردد بیماران و اعزام هرچه سریعتر آنها به کشور فردا یک پرواز را به آنها اختصاص داده‌ایم. 🔹 مقصد پرواز ویژه حجاج بیمار فرودگاه امام خمینی (ره) است. @zarrhbin
♨️احادیث حیرت آور عید غدیر♨️ ⁉️دقت کردین که برگزاری مراسمات عید غدیر، هر سال داره با شکوه تر از سال قبل میشه؟ ⁉️می دونید علتش چیه؟ ☀️حدیث های عجیبی درباره عید غدیر داریم که اگه همه ازش با خبر بشن، برای عید غدیر چوب حراج میزنند به دارایی شون و بی مهابا ریخت و پاش می کنند تا جایی که برای عید غدیر همه لباس نو میخرند و شب عید غدیر مردم از بس شربت و شیرینی میخورند از ایستگاه های صلواتی فراری میشن و روز عید غدیر هم، همه حتی اونایی که ماه رمضون بهونه میگیرند، روزه می گیرن 😄 👇مثلا حدیث های زیر : 🌺امام علی (ع) : خرج کردن یک درهم در این روز، پاداش 100هزار درهم در روزهای دیگر و حتّی‌ بیشتر دارد. (مصباح المتهجد، ج2، 757-758) (یعنی روزهای عادی هر مقدار صدقه بدی یا به کسی کمک کنی ، 10برابرش بهت برمیگرده ولی روز عید غدیر این ثواب 100 هزار برابر میشه یعنی هر چی خرج کنی، یک میلیون برابرش بهت برمیگرده😱) 🌺امام صادق (ع) : «یکی از وظایف روز غدیر این است که مؤمن تمیزترین و گرانقدرترین جامه های خویش را بپوشد.» 🌺امام صادق (ع) : غذا دادن به یک مومن در روز عید غدیر ثواب اطعام یک میلیون پیامبر و صدیق (در راس آنها خود ائمه معصومین)و یک میلیون شهید (در راس آنها حضرت عباس و شهدای کربلا) و یک میلیون فرد صالح در حرم خداوند را دارد.(بحار ج6 ص 303) 🌺امام صادق (ع) : روز غدیر خم عید بزرگ خداست ، خدا پیامبرى مبعوث نکرده ، مگر اینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان، روز عهد و پیمان و در زمین، روز پیمان محکم و حضور همگانى است . ( وسائل الشیعه ، 5: 224، ح .1 ) 🌺 امام علی (ع): اگر کسی از آغاز دنیا تا پایانش، روزها را روزه و شب‌هایش را احیا بگیرد، به پای ثواب روزۀ این روز- اگر خالصانه باشد- نمی‌رسد. (مصباح المتهجد، ج2، 757-758) 🌺امام صادق (ع): عید غدیر روزی است که خداوند دو برابر تعداد رهاشدگان از آتش جهنم در ماه مبارک رمضان و شب قدر و شب عید فطر، از آتش جهنم رها می کند و گناه 60 سال را می بخشد. (بحار ج 94 ص119) @zarrhbin
📸پیش بینی باران ۳ روزه در ۱۴ استان 🔹سازمان هواشناسی از بارش باران، رعد و برق و وزش باد طی امروز،‌ فردا و روز یکشنبه در ۱۴ استان کشور خبر داد. @zarrhbin
♨️هشدار دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد: تمام فروشندگان در فصل گرم سال، تخم‌مرغ را در یخچال نگهداری نموده و به تاریخ انقضای مصرف آن نیز دقت داشته باشند/ایرنا @zarrhbin
با هماهنگی دفتر امام جمعه، اداره اوقاف و امور خیریه، موسسات خیریه و خیرین برگزار میکنیم: «طرح ذبح عظیم» با مشارکت هر خانواده فقط 10هزار تومان جهت 3 هزار مددجوی اردکانی. «قربانی را با دست نیازمندان به پیشگاه خدا ببریم.» #با_شماره_گیری: *8877*1*0351# #شماره_کارت_بانک_ملی: 6037-9979-5002-8176 بنام کمیته امداد امام خمینی(ره) اردکان تلفن: 09193592667
اداره اوقاف و امور خیریه اردکان برگزار می کند جشن ولایت علوی اکمال دین نبوی با سخنرانی شاد و دلنشین حجت الاسلام ایزدخواه(از مشهد) همراه با نمایش طنز، اجرای سرود، نمایش عروسکی، مسابقه و ... با اجرای گروه اندیشه نو یکشنبه ۲۷ مردادماه ساعت ۲۱ حسینیه بازارنو اردکان @zarrhbin
سلام خواستم از طریق کانال از مسول مربوطه بابت سرویس بهداشتی بهشت شهدا روبروی مقبره ایت الله خاتمی بابت روشنایی ونظافت خواهش کنم یکم رسیدگی بشه اصلا لامپ نداره نظافت هم درحدصفرهست ///////////////////// سلام خواهشمندم که پارک امام حسین دستشویی فرنگی اش خرابه لطفا درست کنید وشیر های آبش هم اصلا آب در نمیاد لطفا رسیدگی کنید ممنون باتشکر //////////////////// فلکه چادرملو جایگاه ظرف شستن ؛راست تابلو عظیم احمد اباد؛بنا به هر دلیلی چاهش گرفته و موقع شستن لطفا رسیدگی کنید /////////////////// @zarrhbin
با سلام چراِغهای وسط بلوارشهیدبهشتی شبها همه جا روشن است جز محدوده بین خیابان نواب صفوی تابلوار خاتمی واین محدوده شبها خیلی تاریک است.چندین بارهم با اداره برق تماس گرفته شده ولی فایده ای نداشته ... لطفا رسیدگی بشه🙏 @zarrhbin
سلام میخواستم یه گلایه ای بکنم از مسئولین روستای توت بابت مشکل کم آبی وقتی که از مردم پول امتیاز رو میگیرین یا برای ساخت وساز مجوز صادر میکنین فکر اب نیستین یا فقط به فکر پول گرفتن هستید . مهمتر از همه اینها چرا باید قسمت پایین توت واطراف حسینیه همیشه اب باشد ولی قسمت برج اب نباشد ؟یک دلیل نمیتونه بیشتر داشته باشه اونم این هست که خود مسئولین همه قسمت پایین هستند نباید مشکل کم ابی داشته باشن که اذیت بشن ایا واقعا این قانون هست. اگر هر مقداری اب هست باید به طور مساوی تمام منطقه تقسیم بشه با دونفراز مسئولین اب توت تماس میگیریم هر بار به هم پاس کاری میکنن اون میگه باید زنگ ایشان بزنید وقتی زنگ میزنید مگه دست خود ایشان هست این یعنی چی واقعا . بعد از پیگیری های که کردیم وبه گفته ای خود ساکنین روستای توت متوجه شدیم که این دونفر مسئول شیر مخزن قسمت بالا رو میبندن که اب پایین بیشتر باشه که اذیت نشن .ایا واقعا این درست هست . خواهشن یکی جواب گو باشد. بااقای بخشدار هم که تماس گرفتیم گفتن من درجریان نیستم وازدوتا مسئولین سوال کردم گفتن مشکلی نداره واب به طور مساوی تقسیم میشه ایا واقعا نباید خود ایشان یه بازدیدی چیزی بکنن که از صحت این ماجرا باخبر بشن لطفا رسیدگی کنید . ممنون از کانال خوبتون @zarrhbin
روحش شاد
جلسات هفتگی (زندگی به سبک شهدا)👇 ⬅️بمناسبت عیدغدیر خم ✔️سخنران : حجه الاسلام شیخ حسین حیدریان 🕘زمان : جمعه ( ۲۵مرداد) ساعت 9 شب مکان : مقبره شهدای گمنام ترک آباد
با سلام نمیدانم حتما باید از دهیار توت شکایت کنیم یا راهی دیگر پیش بگیریم.... هرهفته برای تفریح و ازاد شدن از هیاهوی شهر به روستای توت پناه میبریم که ان هم با مدیریت ...دهیار توت مواجهه می شویم. نمیدانم مگر ما غیر از توت که یک اتاقکی داریم میتوانیم جای دیگری برویم... ماکه دیدیم چه کسانی آب توت را بدون هماهنگی با دهیار وصل میکنند و دهیار نفهمیده هنوز چه کسی به فلکه اب دسترسی دارد ... ولی این را هم میدانیم که باید احترام بگذاریم به قوانین و خودسر آب را باز نکنیم... اما سوال اینجاست دلیل بستن فلکه آب چیست؟ اگر جواب به خاطر بنایی مردم هست که این جوابی خنده دار هست... مگر نه این است که هزینه امتیاز آب از هرکسی گرفته شده و قرار است بر اساس کنتور هزینه مصرف را پرداخت کنند؟ بخشدار محترم و دهیار توت اینجانب یکی از کسانی هستم که چند هفته متوالی به توت رفتم و هربار با قطعی آب مواجه شدم اما فردی بود که اب را وصل کند!!!!!!!! ولی نمیدانم چگونه جواب خواهید داد به مردمی که با مهمانان غریبه خود از شهرهای دیگر برای تفریح به توت می ایند و با قطع اب مواجه می شوند... خجل از مدیریت شما برمی گردند به اردکان😞 فکری کنید تا مردم فکری به حالتان نکرده اند. @zarrhbin
شماهم دعوتید @zarrhbin
🔘 دلگرمی دل‌های یخ‌زده 🍃 📌 بخوانیم ادامه قصه‌ی آقارضاپاسبان خواستگار مهری.... 🍃 آقارضا ۱۰ سال از بزرگتر بود. مهری هفده سال داشت و ۲۷ سال. او هفت هشت‌سالی بود پاسبان بود، خانه‌ای خریده بود. در آن زمان همسر مرد پاسبان شدن امتیاز چندانی نداشت، عده‌ای "عیب" می دانستند که به پاسبان زن بدهند. آقارضا داشت، ولی خیلی‌ها می‌گفتند حیف این آدم که پاسبان است! دوست داشت آقارضا دامادش شود. 🍂 در تمام عمرش یکبار در مقابلِ کوتاه آمد. او اجازه داد مهری با آقارضا پاسبان ازدواج کند. بالاخره صدای عربونه‌ی از خانه‌ی خلیفه محمدعلی بلند شد. اما به هیچ وجه مایل نبود ازدواج کند. نه با آقا رضا و نه با هیچ‌کسِ دیگر، دلش می‌خواست . 🍃 اواخر مهرماه بود که با چشمِ به اشک نشسته و دلِ شکسته، پایِ نشست. اگر اجازه داده بودند، همان سال می‌گرفت. او به خاطر اصرار مادرش، عروس می‌شد. به خاطر پدر و مادرش، با مردی که دوست نداشت، "ازدواج" می‌کرد. مهری آرزو داشت به برود. در دهه‌ی ۱۳۴۰ دانشگاه رفتن یک رؤيا بود. در این مملکت بزرگ فقط در "دانشگاه" بود. 🍂 در آن زمان در محله‌ی ما حتی نبود که به دانشگاه رفته باشد. بالاخره به خانه‌ی آقارضا پاسبان رفت. او به خانه‌ی پاسبانی رفت که قرار بود علاوه بر حقوق، هم داشته باشد. من عروسی مهری را کاملاً به یاد دارم. در مراسم عروس‌کشان و پاانداز او حضور داشتم. فاصله‌ی خانه‌ی پدرِ عروس تا خانه‌ی داماد حدود سیصدمتر بود. 🍃 خانه‌ی ، ۲۵۰ متر مساحت داشت. قرار شد عمه‌ی آقارضا چند ماه با آن‌ها زندگی کند تا تنها نباشد. آن‌موقع دخترهای ۱۴_۱۳ ساله و گاه ۱۰_۹ ساله را عروس می‌کردند. خانم طلا وقتی عروس شد ۹ ساله بود. حالا (۱۳۹۴) ۳۱ ساله است که شوهرش مُرده است. آن نمی‌توانستند خودشان را اداره کنند، چه برسد به اداره کردن و خانه. 🍂 به همین خاطر، وقتی دختری به خانه‌ی می‌رفت، یک نفر بزرگ‌تر هم همراهش می‌رفت تا او شود. البته، در آن زمان بیشتر دختربچه‌ها که عروس می‌شدند، به خانه‌ی پدرشوهر و مادرشوهر می‌رفتند. خیلی بچه نبود، هفده‌سال داشت، همه کار بلد بود. ولی عمه‌ی ۵۵ ساله‌ی آقارضا به خانه‌ی آن‌ها بیاید. 🍃 این روزها صحبت از است؛ صحبت از تنهایی عروس و داماد و شادی‌های اول زندگی است. آن زمان این ، اسیرانی بودند که از خانه‌ی پدر و مادر کَنده می‌شدند تا به خانه‌ی بروند؛ غریبه‌هایی که در تمام کار آنها می‌کردند. خوابیدن و بیدار شدن، حمام رفتن، غسل کردن، آشپزی، سبزی پاک کردن، از خانه بیرون رفتن، با زنِ همسایه حرف زدنِ آن‌ها تحت کنترل کامل بود. آن‌وقت می‌شد. مادرشوهر می‌گفت بزرگ‌تر است و باید دستور بدهد. عروس نمی‌خواست دستور بگیرد. 🍂 ده‌ها را می‌شناسم که می‌گویند از سال‌های اول زندگی‌شان جز هیچ نفهمیده‌اند. اگر در گذشته تعدادِ کمتر از حالا بود، معنایش آن نبود که مردم خوشبخت‌تر بودند. معنایش . معنایش بیچارگی بود. زندگی همیشه دچار تضاد است. از یک‌سو آرامش است و از سوی دیگر دچار گرفتاری شدن. کدام زندگی همیشه با همراه است؟ من فکر می‌کنم ملکه‌ی انگلیس هم گاه در زندگی‌اش دچار مشکل و نگرانی بود‌ه است. آیا وقتی دیانا طلاق گرفت، ملکه آرام بود؟ 👇👇👇👇
🍃 زندگی در خانه‌ها و هم از یک سو با آرامش همراه بود و از سوی دیگر با گرفتاری و . دخالت دیگران، حضور دائمی خانواده‌ی شوهر و زن. که می‌تواند هم مثبت باشد و هم منفی. 🍂 می‌گوید: "عمه‌ی آقا رضا زن خوبی بود، ولی من بودم. سر سفره‌‌ی صبحانه، ناهار، شام یک نفر پهلوی ما نشسته بود. هر روز باید غذایی می‌پختم که عمه‌خانم می‌گفت. باید همان کاری را می‌کردم که عمه‌خانم می‌گفت. می خواستم به خانه‌ی مادرم بروم تا به مادربزرگم کمک کنم، عمه‌خانم اجازه نمی‌داد." مهری شوهرش را دوست نداشت اصلاً را دوست نداشت. حالا با وجود عمه‌خانم، حتی فرصتِ آشنایی با همسرش را نداشت. اصلاً بدجنسی نمی‌کرد، اما همین حضورش را از همسرش و زندگی‌اش دور می‌کرد. 🍃 او اجازه نمی‌داد برای همسرش غذا بکشد. خودش برای آقارضا غذا می‌کشید. مهری می‌بایست لباس عمه‌خانم را بشوید. اتاقش را جارو و گاهی رختخوابش را جمع کند. حالا عده‌ای مدام از حرف می‌زنند. اگر روش روزگار قدیم خوب بود، حتماً ادامه می‌یافت. شیوه‌ی را باید به بخش‌هایی تفکیک کرد. باید خوبی‌ها و بدی‌هایش را با معیار همان سنجید. اگر با بسنجید، دچارِ "تضاد" می‌شوید. 🍂 مثل همین داستان من. خود این داستان بیانگرِ است. خود داستان تضاد نیست؟ تحلیل‌های من با ملاک امروزی تضاد را ایجاد می‌کند. یا تضاد را می‌نمایاند‌. یک کسی بپرسد: بالاخره آقای پاپلی، زندگی آن زمان خوب بود یا بد؟ با کدام ملاک؟ یکی از ویژگی‌هایِ "مدرنیته"، فروپاشی است. در کدام دستگاه فلسفی می‌خواهید را تفسیر کنید؟ با روش سرمایه‌داری، اسلامی، سوسیالیستی، کمونیستی، سنتی، مدرن، پُست‌مدرن. در چهارچوب ساختارگرایی، کارکردگرایی، رفتارگرایی؟ 🍃 طبق معمول زمانه در زندگی آن‌ها بزرگ‌تری می‌کرد. حق نداشت از خانه خارج شود. هفته‌ای یکبار با آقارضا به خانه‌ی پدرش می‌رفت. هفته‌ای یکبار هم به خانه‌ی پدر و مادر آقارضا سر می‌زد. گاهی هم زن و شوهر به سینما می‌رفتند. عمه‌خانم به سینما نمی‌رفت. می‌گفت است. سینما را دوست داشت. هم فیلم را دوست داشت و هم تنهایی با شوهرش را. هر جا می‌خواست برود، باید با آقارضا می‌رفت. البته، مادر و پدر مهری و خواهرانش، به خصوص زینت، هم گاه به او سر می‌زدند. 🍂 اولین بار که فهمید دخترش با آقارضا به "سینما" رفته است، آشوب به پا کرد. رقیه می‌گفت: "دخترم بیچاره شد!" فریاد می‌زد: "ای خدا، این مرتیکه‌ی پاسبان دخترم را به سینما برده است! جایشان در قعر جهنم است! اگر دخترم زنِ عباس‌آقا طلبه شده بود، به می‌رفت. به مسجد می‌رفت. حالا او زن پاسبان شده و به می‌رود!" با شوهرش دعوا کرده بود که: "تو دخترم را به پاسبان دادی! پاسبان او را به سینما برده است! حالا من این را چطور پنهان کنم؟" 🍃 می‌خواست با آقارضا دعوا کند. به طور جدی دخالت کرد. او به زنش گفت: "به ما چه که کجا رفته‌اند! مهری زن آقارضاست. هرکجا می‌خواهد می‌بردش. تازه مگر او را کجا برده؟ برده‌اش سینما..." رقیه در مقابل می‌گفت: "برده‌اش جهنم!" سرانجام یک روز مادرش را دعوت کرد که با هم "سینما" بروند. مادرش صدتا فحش و بد و بیراه به مهری داد و گفت: "حقّا که نوه‌ی شهربانو کافر هستی!"..... ✅ همراهانِ یارِ مهربان، تا اینجا را داشته باشید، اِن‌شاءالله هفته‌ی آینده همراهِ با آقارضاپاسبان به سینما خواهیم رفت! 📚 شازده حمام، جلد ۴ ✍ @zarrhbin