eitaa logo
ذره‌بین درشهر
17.6هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 روزها می گذشت و همه این بزرگ را درون سینه ی خود نگاه داشته بودند، از فامیل و همسایه گرفته تا دوست و آشنا، امّا به قول قدیمی ها "حرف دنیا که برای همیشه پنهان نمی ماند!" تا اینکه مهلا به سن رسید و از قضا یکی از دوستانش از شباهت ظاهری او با دختر عمویش که دو سال از او بزرگتر بود گفت و از او سئوال کرد: مهلا هیچ وقت از خود نپرسیدی چرا تک فرزندی؟ و یا اینکه چرا اینقدر به دختر عموهایت شباهت داری؟ تو می دانی با آنها خواهر هستی؟ مهلا که با شنیدن این حرف ها نمی دانست چه عکس العملی نشان دهد به دوستش گفت: تو می گویی، تو نسبت به من حسودی می کنی که این حرف ها را می زنی!! 🍃 آن همکلاسی که از همسایه های قدیمی عمو رضا بود، گفت: من دروغ نمی گویم مادرم این را برای من تعریف کرده و از من خواسته تا با تو در این مورد حرفی نزنم، حالا هم خیلی که حقیقت را به تو گفتم. بنابراین دیگر شُبه ای برای مهلا باقی نماند. ولی او دختر بسیار مقاومی بود و حالا نوبت به او رسید، تا این را درون سینه ی خود نگه دارد و خانواده ها را برهم نزند بنابراین برای آرام کردن خودش تنها به دفتر پناه می برد، زیرا آن دفتر، مونس تنهایی های او بود. 🍂 اما به گونه ای بود که نمی شد به راحتی از کنار آن گذشت و تغییراتی در رفتار مهلا به وقوع پیوست که پدر و مادر ناتنی او متوجه ی این تغییرات شدند و هر چه اصرار کردند تا او حرف بزند ولی او طَفره می رفت، زیرا آنها را دوست می داشت و هرگز نمی خواست به دنبال بگردد تنها با خود می گفت: چرا باید بین همه ی خواهرها و برادرهایم قرعه به نام من بیفتد، من صفا و صمیمیت و زندگی در یک خانواده ی پرجمعیت را بر این قفس طلا ترجیح می دادم و چرا مرا از این حق محروم کردند؟ و این ها بود که ذهن مهلا را به خود مشغول کرده بود. 🍃 تا اینکه همان همسایه ی قدیمی به پدر و مادر و خانواده ی عمو رضا خبر داد که دخترشان چه دسته گلی به آب داده! و اَسرار را برای مهلا هویدا کرده، بنابراین آنها از یک طرف خوشحال بودند که آن همکلاسی را از روی دوش آنها برداشته و از طرف دیگر نمی دانستند چگونه موضوع برای مهلا کنند و از کجای برایش بگویند، بنابراین سعی کردند همه چیز را به دست بسپارند. 🍂 تا اینکه روزی از روزهای که مهلا به خانه عمو رضا رفته بود تا با بچّه ها سرگرم شود خود را درون آشپزخانه با که او را به دنیا آورده بود، تنها دید در آن هنگام مهلا بغض گلویش را شکست و به طرف مادر رفت و دستانش را به دور گردن مادر حلقه زد و یک دلِ سیر کرد، مادر نیز که سالها حسرت بغل گرفتن مهلا را به عنوان فرزندش در دل داشت و هیچ وقت به روی کسی نیاورده بود، مهلا را محکم در آغوش گرفت و هر دو گریستند و مهلا در حین گریه، سئوالاتش را نیز از مادر می پرسید ولی مادر جوابی نداشت جز اشکِ چشم. 🍃 حالا مهلای قصّه ی ما بزرگ شده و خود نیز است، اما برای مادرانش که امروز روزگار پیری را می گذرانند، قائل است و برای هیچکدام کم نمی گذارد و برای پدرانش نیز که چشم از دنیا فرو بسته اند و دستانشان از این دنیا کوتاه است می دهد و همیشه راضی به رضای خداوند است، چرا که به قسمت و اعتقاد خاصّی دارد ولی گاهی وقتها با خود می گوید، ای کاش می شد، "سرنوشت را از سر، نوشت." ✍سمیّه خیرزاده اردکان ✅ امیدوارم قصّه ی امروز نیز به دلتان نشسته باشد و یک از شما مخاطبین عزیز و بزرگوار که اگر در این روز زیبای با ، سرور عالم، همنوا شدید، من حقیر و عوامل محترم کانال ذره بین در شهر را از دعای خیر خود محروم نفرمائید که سخت محتاج دعائیم. @zarrhbin
🔘 برای باید گریست... ⬅️ این "روضه خوانی" از کجا آمده؟! ☑️ انسان وقتی که در نگاه می کند، می بیند که به سر این حادثه ( واقعه ی ) چه ها آورده اند‼️ ☑️ به قسم حرف حاجی ( نوری) حرف است. می گوید: امروز اگر کسی بخواهد بر علیه السلام بر این و مسخ ها و باید . ☑️ است معروف به از ملاحسین . فرموده بود که این داستان و داستان ، اول بار در کتاب این مرد آمده است. ☑️ حقیقت این است که من این را ندیده بودم. می کردم در آن یکی دو تا از این بعد این کتاب را ( که به هم هست و تقریبا در پانصد سال پیش تالیف شده است) خواندم دیدم از این زیاد است. ☑️ مردی است که هم هست، اتفاقا این بی انصاف مرد هم بوده است، کتاب هایی هم دارد، صاحب که خیلی عبارت پردازی کرده و می گویند کلیله و دمنه را کرده است. به هر حال بوده است. ☑️ تاریخش را که انسان می خواند، نیست که او بوده یا و مثل اینکه اساساََ یک مرد هم بوده است، در میان شیعه ها خودش را یک ی صد در صد نشان می داده و در میان ها خودش را نشان می داده است. اصلاََ اهل بیهق و سبزوار است. مرکز بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب اند در تشیع. اینجا که در میان سبزواری ها بود یک شیعه ی صد در صد شیعه بود. بعد می رفت ؛ آنجا که می رفت به روش اهل بود. این مرد، واعظ هم بوده است. چون در سبزوار بود، ذکر مصیبت می کرد. ☑️ نوشته است به فارسی، اولین کتابی که در به فارسی نوشته شده همین کتاب است که در پانصد سال پیش نوشته شده است. برای مثال ( رضوان الله علیه) را نوشته است و چقد نوشته است. ☑️ ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه کنیم، احتیاج به دیگری نداریم. من نمی دانم این بی انصاف چه کرده است! ☑️ من وقتی این را خواندم، دیدم حتی اسم ها است؛ یعنی در میان امام حسین علیه السلام اسم هایی را می آورد که اصلاََ چنین آدم هایی نداشته اند؛ در میان اسم هایی می برد که همه است؛ را به شکل در آورده است. ☑️ چون این کتاب کتابی بود که به زبان نوشته شد [مرثیه خوان ها] که اغلب بودند و به کتاب های مراجعه نمی کردند، همین کتاب را می گرفتند و در از رو می خواندند. این است که امروز مجلس را ما "روضه خوانی" می گوییم ☑️ در امام حسین روضه خوانی نمی گفتند، در زمان امام صادق هم روضه خوانی نمی گفتند، در زمان امام حسن عسکری هم روضه خوانی نمی گفتند، بعد در زمان سید مرتضی هم روضه خوانی نمی گفتند، در زمان خواجه نصیر الدین طوسی هم روضه خوانی نمی گفتند. از به این طرف اسم این کار شده . روضه خوانی یعنی خواندن کتاب روضه الشهداء، همان کتاب . ☑️ از وقتی این در دست و بال ها افتاد، دیگر کسی امام را نکرد و شد افسانه سازی روضه الشهدا خواندن. شدیم . یعنی روضه الشهداء خوان، یعنی را نقل کردن و به امام حسین علیه السلام توجه . ☑️ گفت: "وَ زادَت التَّنبور نَغمهََ اخری" بعد در شصت هفتاد سال پیش، مرحوم ملا آقای پیدا شد. تمام روضه الشهداء را به اضافه ی یک دیگر، همه یکجا کرد که دیگر ! واقعاََ به باید . 📚 حماسه حسینی، جلد ۳،متفکر شهید اُستاد مرتضی مطهری 📩 سمیّه خیرزاده اردکان 📌 حال قضاوت با وجدان بیدار شما، آیا باورها و اعتقادات ما نیاز به ندارند، لطفاََ تعصبات را کنار بگذارید. @zarrhbin
🍃 اندیشه های ناب... 💠 مَرد پاک....⁉️ ✅ من از دو کار دارم: درد دل کردن که کار شبه مردها است؛ و هم از خود دفاع کردن؛ برای تبرئه ی خود جوش زدن، که کار مستضعفین است، آدم های سُست. ✅ ، به همدرد نیازمند نیست؛ از شرم دارد. را نیز، زندگی و تنها نمی گذارند؛ زندگیش از او می کند؛ زمان تبرئه اش می کند. پلیدان، هرگز را نمی توانند . هر چند را بسته و را رها کرده باشند! 📚کویریات @zarrhbin
📢 به مرگ میگیرند تا به تب راضی شویم! به گزارش : ☑️ از نظر سایپا ملزومات اتومبیل‌ها در دنیای امروز چیست؟ از رویکرد سایپا اینطور بنظر میرسد که گویا آنها به لطف میکنند و حتی همین فرمان را در اختیار میگذارند! ☑️ سیستم صوتی و ضبط جزو ملزومات نیست؟ باند نیست؟ زه بغل در نیست؟ ☑️ درحالیکه این کارخانه خودروسازی داخلی اینگونه فعالیت میکند، ببینیم آپشن‌های برتر‌ دنیای خودرو چیست؟ 🌐 کنترل پایداری الکترونیکی: خیلی وقت ها شده که در پیچ به دلیل فرمان دهی کمتر یا بیشتر، راننده خودرو از مسیر خود منحرف می شود. در این موارد راننده کنترل خودرو را از دست می دهد و می تواند سبب چپ شدن خودرو شود. سامانه پایداری الکترونیکی، یک آپشن تمام است که در پیچ های جاده با استفاده از ترمزهای پیاپی به صورت هوشمند از منحرف شدن خودرو به خارج از جاده جلوگیری می کند. در برخی از مدل های پیشرفته این سامانه برای کنترل بهتر و دقیق تر در برخی از مواقع از قدرت و نیروی موتور کم می کند تا خودرو دچار انحراف یا چپ کردن نشود. 🌐 کنترل فشار تایر: در حالت غیرمستقیم براساس سرعت چرخش لاستیک ها که می تواند شعاع چرخ و میزان باد را مشخص کند، میزان فشار باد تایرها را از سنسور نصب شده بر روی رینگ ها کنترل و به روی مانیتور موجود در اتاق می فرستند. در سامانه های مستقیم، سنسور در داخل خود تایر طراحی شده و اطلاعات را به داخل خودرو انتقال می دهد. 🌐 سامانه های دید در شب برخی از افراد در شب دیدشان کم شده یا در زمان های خاصی جلوی خود را نمی بینند. آپشن دید در شب مانند دوربین های دید در شب معمولی یا استفاده شده در آیفون ها کار می کند. یعنی در ساعات شب که برخی از جاده ها تاریک است یا دید شما پایین است، به صورت مادون قرمز تصاویر سیاه سفیدی از جلو به شما ارائه می دهد. البته در خودروهای ب ام و سامانه گرمایشی به کار رفته، براساس حرارت اجسام یا موجودات به صورت هاله ای یا نرگی به راننده نمایش داده می شود. این آپشن برای راننده های خودروهای بین شهری که شب رو هستند بیش از دیگر افراد کاربرد دارد. در مجموع می توان گفت این سامانه کاربردی ناچیز بر روی خودروهای شخصی دارد. به این سامانه نایت ویژن (Night Vision) نیز گفته می شود. 🌐 حسگر باران در زمان باریدن باران و برف حرکت برف پاک کن ها روی شیشه می تواند آزاردهنده شود. اگر حرکت برف پاک ها غیرضروری باشد هم کاهش دید راننده را به وجود می آورد و هم می تواند سبب خراش انداختن بر روی شیشه یا خرابی تیغه برف پاک کن شود. وجود سنسورهای باران بر روی شیشه که بر روی پایه متصل کننده قرار می گیرد، موجب حرکت برف پاک کن ها در مواقع ضروری و براساس سرعت باریدن باران و برف می شود. 🌐 پیشگیری از تصادف امکانات جدیدی که از طرف خودروسازان جهانی بر روی خودرو نصب می شود، ضمن ایجاد رفاه و راحت شدن رانندگی به ایمنی راننده و سرنشینان نیز کمک می کند. یکی از این سامانه ها که می تواند به رانندگان کمک کند آپشن پیشگیری از تصادف است. این سامانه با سنسورهایی که دارد ابتدا به راننده برخورد به جلو را هشدار داده و سپس از برخورد با خودروی جلویی با استفاده از ترمز و ایست کامل، جلوگیری می کند. برای انجام این دو کار، برای سنسورها دو فاصله هشدار و اقدام تعریف شده تا بتوانند در زمان لازم هشدار داده و در موقع مناسب خودرو را متوقف کنند. 🌐 و های هوشمند دیگری نظیر پارک کردن خودکار، سرمایش و گرمایش صندلی ها، کروز کنترل و... ☑️ خودروسازان داخلی بجای حذف ملزومات بهتر است بر ارتقای کالای ایرانی و خدمات پس از آن همت ورزند. @zarrhbin
🍃 زندگی در خانه‌ها و هم از یک سو با آرامش همراه بود و از سوی دیگر با گرفتاری و . دخالت دیگران، حضور دائمی خانواده‌ی شوهر و زن. که می‌تواند هم مثبت باشد و هم منفی. 🍂 می‌گوید: "عمه‌ی آقا رضا زن خوبی بود، ولی من بودم. سر سفره‌‌ی صبحانه، ناهار، شام یک نفر پهلوی ما نشسته بود. هر روز باید غذایی می‌پختم که عمه‌خانم می‌گفت. باید همان کاری را می‌کردم که عمه‌خانم می‌گفت. می خواستم به خانه‌ی مادرم بروم تا به مادربزرگم کمک کنم، عمه‌خانم اجازه نمی‌داد." مهری شوهرش را دوست نداشت اصلاً را دوست نداشت. حالا با وجود عمه‌خانم، حتی فرصتِ آشنایی با همسرش را نداشت. اصلاً بدجنسی نمی‌کرد، اما همین حضورش را از همسرش و زندگی‌اش دور می‌کرد. 🍃 او اجازه نمی‌داد برای همسرش غذا بکشد. خودش برای آقارضا غذا می‌کشید. مهری می‌بایست لباس عمه‌خانم را بشوید. اتاقش را جارو و گاهی رختخوابش را جمع کند. حالا عده‌ای مدام از حرف می‌زنند. اگر روش روزگار قدیم خوب بود، حتماً ادامه می‌یافت. شیوه‌ی را باید به بخش‌هایی تفکیک کرد. باید خوبی‌ها و بدی‌هایش را با معیار همان سنجید. اگر با بسنجید، دچارِ "تضاد" می‌شوید. 🍂 مثل همین داستان من. خود این داستان بیانگرِ است. خود داستان تضاد نیست؟ تحلیل‌های من با ملاک امروزی تضاد را ایجاد می‌کند. یا تضاد را می‌نمایاند‌. یک کسی بپرسد: بالاخره آقای پاپلی، زندگی آن زمان خوب بود یا بد؟ با کدام ملاک؟ یکی از ویژگی‌هایِ "مدرنیته"، فروپاشی است. در کدام دستگاه فلسفی می‌خواهید را تفسیر کنید؟ با روش سرمایه‌داری، اسلامی، سوسیالیستی، کمونیستی، سنتی، مدرن، پُست‌مدرن. در چهارچوب ساختارگرایی، کارکردگرایی، رفتارگرایی؟ 🍃 طبق معمول زمانه در زندگی آن‌ها بزرگ‌تری می‌کرد. حق نداشت از خانه خارج شود. هفته‌ای یکبار با آقارضا به خانه‌ی پدرش می‌رفت. هفته‌ای یکبار هم به خانه‌ی پدر و مادر آقارضا سر می‌زد. گاهی هم زن و شوهر به سینما می‌رفتند. عمه‌خانم به سینما نمی‌رفت. می‌گفت است. سینما را دوست داشت. هم فیلم را دوست داشت و هم تنهایی با شوهرش را. هر جا می‌خواست برود، باید با آقارضا می‌رفت. البته، مادر و پدر مهری و خواهرانش، به خصوص زینت، هم گاه به او سر می‌زدند. 🍂 اولین بار که فهمید دخترش با آقارضا به "سینما" رفته است، آشوب به پا کرد. رقیه می‌گفت: "دخترم بیچاره شد!" فریاد می‌زد: "ای خدا، این مرتیکه‌ی پاسبان دخترم را به سینما برده است! جایشان در قعر جهنم است! اگر دخترم زنِ عباس‌آقا طلبه شده بود، به می‌رفت. به مسجد می‌رفت. حالا او زن پاسبان شده و به می‌رود!" با شوهرش دعوا کرده بود که: "تو دخترم را به پاسبان دادی! پاسبان او را به سینما برده است! حالا من این را چطور پنهان کنم؟" 🍃 می‌خواست با آقارضا دعوا کند. به طور جدی دخالت کرد. او به زنش گفت: "به ما چه که کجا رفته‌اند! مهری زن آقارضاست. هرکجا می‌خواهد می‌بردش. تازه مگر او را کجا برده؟ برده‌اش سینما..." رقیه در مقابل می‌گفت: "برده‌اش جهنم!" سرانجام یک روز مادرش را دعوت کرد که با هم "سینما" بروند. مادرش صدتا فحش و بد و بیراه به مهری داد و گفت: "حقّا که نوه‌ی شهربانو کافر هستی!"..... ✅ همراهانِ یارِ مهربان، تا اینجا را داشته باشید، اِن‌شاءالله هفته‌ی آینده همراهِ با آقارضاپاسبان به سینما خواهیم رفت! 📚 شازده حمام، جلد ۴ ✍ @zarrhbin
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س) 🏴🖤 اقامه عزا در ایام سوگواری شهادت ( س)؛ () همراه بایادمان شهادت سردار سرافراز جبهه مقاومت و سایر همرزمان شهیدش 🖤 : سیدمحمدکاظم_حسینی_ پور 🖤 🎤: (شب و ) (شب ) : از ۹۸/۱۰/۱۸ به مدت با 🕌میعادگاه: 💐منتظرقدوم فاطمی تان هستیم. مهدیه اردکان @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
✍️#ابوالفضل_رزم_آور (پژوهشگر دکتری شهرسازی) و نماینده اسبق شورای شهر اردکان) "برسد به دست نمایند
سرور ارجمند جناب دکتر حاج محمدرضا دشتی ؛ سلام علیکم، زندگي صحنه يكتاي هنرمندي ماست هر كسي نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پيوسته بجاست خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به ياد . خواستم محضرتان عرض حال نمایم. جناب آقای دشتی ! نمی دانم یادتان هست یا نه ،در ایام تبلیغات انتخابات دوره نهم مجلس که شما هم یکی از کاندیداها بودیدبا اینکه منع قانونی داشتم خدمت رسیدم تا شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی مردم اردکان را برایتان ترسیم نمایم. در آن نشست بر دو مورد تاکید نمودم . و . اگرچه در این دو مورد در حوزه شهرستان اردکان کارهای خوبی انجام شده است ولی معتقدم در زمینه و خورجین یک سویه شده ایم . اقلیتی برخوردار از رانت منابع و سیری ناپذیر و اکثریتی نابرخوردار. آنچه که امروزه در محافل دانشگاهی بنام از آن یاد می کنند از قضا در حوزه نمایندگی شما در حال افزایش است و این خطر بزرگی هست که متاسفانه امید و باور را مورد حمله قرار می دهد. هم به لحاظ آسیب های جامعه شناسی و هم از جایگاه شرافت و وجدان کاری به هیچ روی درست نیست که جوانانی تحصیلکرده و نخبه که در جوانی سر در کتاب و درس و دانشگاه و تحصیلات عالیه نظری یا کاربردی داشته اند حالا بیایند شاگرد یک تعداد مدیری که از رانت بهره برده اند بشوند. جناب آقای دشتی ! این ١٢٠ روز چگونه مثل برق و باد گذشت ؟ ١١تا ١٢٠روز باقیمانده نیز همینگونه خواهد گذشت و شما هم فرض را بر این بگذار که دوره نمایندگی چهارسال است و تمدید آن هم ممکن نیست. و اما چکار باید کرد! باید چتر خودرا خیلی گسترده تر از آن چیزی که اکنون هست پهن کنید. متخصصین این شهر این ده؛پونزده نفر اطراف شما نیستند. اینکه خودرا درگیر امور جزئی و عزل و نصب های خوشایند عده ای و مورد شماتت عده ای دیگر نکنید .اگرچه تیم اجرایی همراه و همدل مهم است ولی چون مهم است و ؛این جریان همانند باتلاقی هست که هرچه تقلا کنید بیشتر درگیر میشوید. اینکه خودرا درگیر دعواهای حیدری و نعمتی نکنید .در اردکان همه بنوعی با نسبت های اصلی و سببی بهم وصلند و چه اصلاح طلب و چه اصولگرا شبها بر سر سفره هم هستند. اینکه به بیشتر اهمیت بدهید.این صنایع در شهر رسوب اقتصادی دارد و مردم را پولدار و ثروت می کند؛بعنوان مثال یک صنعت اردکان هست و ما می توانیم با همین صنعت برای دهها هزارنفر شغل مستقیم ایجاد کنیم. برای جلوگیری از اطناب سخن و نوشتارم؛ آخرین کلامم این است: جناب آقای دشتی! باید کاری کرد تا مردم پولدار شوند.جیب هاشون پرپول شود و این از عهده بخش بر می آید.. شاید شاگرد کارخانه بودن زشت نباشد ولی حُسن هم نیست آن هم برای شهر نگینی چون اردکان بر انگشتر این سرزمین زرخیز . 🔻 ارادتمند: ابوالفضل رزم آور ؛ جمعه سوم مهرماه ١٣٩٩ T.me/zarrhbin
به مناسبت تولد شهید والامقام محمود بهشتی (شهید حفاظت هواپیمایی) مراسم بزرگداشتی برگزار می گردد. : دوشنبه ۳۱مرداد ۱۴۰۱ همراه بانماز مغرب وعشاء : آستان مقدس امامزاده سید محمد(علیه السلام) هفتادر شهرستان اردکان،یزد ✅با حضور مسئولین ، جمعی از کادر محترم حفاظت هواپیمایی و مردم بزرگوار
به مناسبت تولد شهید والامقام محمود بهشتی(شهید حفاظت هواپیمایی) مراسم بزرگداشتی برگزار می گردد. : دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ همراه با نماز مغرب و عشاء : آستان مقدس امامزاده سید محمد(علیه السلام) هفتادر شهرستان اردکان،یزد ✅با حضور مسئولین ، جمعی از کادر محترم حفاظت هواپیمایی و مردم بزرگوار
✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦✦‎‌‌‌࿐               ❤️❁ـ﷽ـ❁❤️ 🌺 السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ توسل به: * امام زمان(عج) * 📖                * علی کارگر * جمعه۱۴۰۳/۰۱/۲۴ساعت۷صبح         🍀🍀 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦✦‎‌‌‌࿐
✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦✦‎‌‌‌࿐                 ❤️❁ـ﷽ـ❁❤️ 🌺 🌸السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ * سالروزتخریب قبورائمه بقیع(ع) *                                 *سعیدخانی* 📖               * حمیدفتوحی * جمعه۱۴۰۳/۰۱/۳۱ساعت۷صبح            🌹 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦✦‎‌‌‌࿐
✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦✦‎‌‌‌࿐                 ❤️❁ـ﷽ـ❁❤️ 🌺 🌸السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ * شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا *         *وفات عبدالعظیم حسنی*                               *حسین غلامی* 📖     * حجت الاسلام سلمان غفوری * جمعه۱۴۰۳/۰۲/۰۷ساعت۷صبح            🍃 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦✦‎‌‌‌࿐ @mahdie_ardakan