🍂 روزها می گذشت و همه این #راز بزرگ را درون سینه ی خود نگاه داشته بودند، از فامیل و همسایه گرفته تا دوست و آشنا، امّا به قول قدیمی ها "حرف دنیا که برای همیشه پنهان نمی ماند!" تا اینکه مهلا به سن #دبیرستان رسید و از قضا یکی از دوستانش از شباهت ظاهری او با دختر عمویش که دو سال از او بزرگتر بود گفت و از او سئوال کرد: مهلا هیچ وقت از خود نپرسیدی چرا تک فرزندی؟ و یا اینکه چرا اینقدر به دختر عموهایت شباهت داری؟ تو می دانی با آنها خواهر هستی؟ مهلا که با شنیدن این حرف ها نمی دانست چه عکس العملی نشان دهد به دوستش گفت: تو #دروغ می گویی، تو نسبت به من حسودی می کنی که این حرف ها را می زنی!!
🍃 آن همکلاسی که از همسایه های قدیمی عمو رضا بود، گفت: من دروغ نمی گویم مادرم این #واقعیت را برای من تعریف کرده و از من خواسته تا با تو در این مورد حرفی نزنم، حالا هم خیلی #ناراحتم که حقیقت را به تو گفتم. بنابراین دیگر شُبه ای برای مهلا باقی نماند. ولی او دختر بسیار مقاومی بود و حالا نوبت به او رسید، تا این #راز را درون سینه ی خود نگه دارد و #آرامش خانواده ها را برهم نزند بنابراین برای آرام کردن خودش تنها به دفتر #خاطراتش پناه می برد، زیرا آن دفتر، مونس تنهایی های او بود.
🍂 اما #موضوع به گونه ای بود که نمی شد به راحتی از کنار آن گذشت و تغییراتی در رفتار مهلا به وقوع پیوست که پدر و مادر ناتنی او متوجه ی این تغییرات شدند و هر چه اصرار کردند تا او حرف بزند ولی او طَفره می رفت، زیرا آنها را دوست می داشت و هرگز نمی خواست به دنبال #مقصر بگردد تنها با خود می گفت: چرا باید بین همه ی خواهرها و برادرهایم قرعه به نام من بیفتد، من صفا و صمیمیت و زندگی در یک خانواده ی پرجمعیت را بر این قفس طلا ترجیح می دادم و چرا مرا از این حق محروم کردند؟ و این ها #چراهایی بود که ذهن مهلا را به خود مشغول کرده بود.
🍃 تا اینکه همان همسایه ی قدیمی به پدر و مادر و خانواده ی عمو رضا خبر داد که دخترشان چه دسته گلی به آب داده! و اَسرار را برای مهلا هویدا کرده، بنابراین آنها از یک طرف خوشحال بودند که آن همکلاسی #باری را از روی دوش آنها برداشته و از طرف دیگر نمی دانستند چگونه موضوع برای مهلا #تشریح کنند و از کجای #قصه برایش بگویند، بنابراین سعی کردند همه چیز را به دست #زمان بسپارند.
🍂 تا اینکه روزی از روزهای #خدا که مهلا به خانه عمو رضا رفته بود تا با بچّه ها سرگرم شود خود را درون آشپزخانه با #مادرش که او را به دنیا آورده بود، تنها دید در آن هنگام مهلا بغض گلویش را شکست و به طرف مادر رفت و دستانش را به دور گردن مادر حلقه زد و یک دلِ سیر #گریه کرد، مادر نیز که سالها حسرت بغل گرفتن مهلا را به عنوان فرزندش در دل داشت و هیچ وقت به روی کسی نیاورده بود، مهلا را محکم در آغوش گرفت و هر دو #باهم گریستند و مهلا در حین گریه، سئوالاتش را نیز از مادر می پرسید ولی مادر جوابی نداشت جز اشکِ چشم.
🍃 حالا مهلای قصّه ی ما بزرگ شده و خود نیز #مادر است، اما برای مادرانش که امروز روزگار پیری را می گذرانند، #حرمت قائل است و برای هیچکدام کم نمی گذارد و برای پدرانش نیز که چشم از دنیا فرو بسته اند و دستانشان از این دنیا کوتاه است #خیرات می دهد و همیشه راضی به رضای خداوند است، چرا که به قسمت و #سرنوشت اعتقاد خاصّی دارد ولی گاهی وقتها با خود می گوید، ای کاش می شد، "سرنوشت را از سر، نوشت."
✍سمیّه خیرزاده اردکان
✅ امیدوارم قصّه ی امروز نیز به دلتان نشسته باشد و یک #خواهش از شما مخاطبین عزیز و بزرگوار که اگر در این روز زیبای #عرفه با #امام_حسین_ع، سرور #آزادگان عالم، همنوا شدید، من حقیر و عوامل محترم کانال ذره بین در شهر را از دعای خیر خود محروم نفرمائید که سخت محتاج دعائیم.
#و_من_الله_التوفیق
@zarrhbin
🔘 برای #اسلام باید گریست...
⬅️ این "روضه خوانی" از کجا آمده؟!
☑️ انسان وقتی که در #تاریخ نگاه می کند، می بیند که به سر این حادثه ( واقعه ی #کربلا) چه ها آورده اند‼️
☑️ به #خدا قسم حرف حاجی ( نوری) حرف #راستی است. می گوید: امروز اگر کسی بخواهد بر #امام_حسین علیه السلام #بگرید بر این #تحریفها و مسخ ها و #دروغها باید #بگرید.
☑️ #کتابی است معروف به #روضه_الشهداء از ملاحسین #کاشفی. #حاجی فرموده بود که این داستان #زعفرجنی و داستان #عروسی_قاسم، اول بار در کتاب این مرد آمده است.
☑️ حقیقت این است که من این #کتاب را ندیده بودم. #خیال می کردم در آن یکی دو تا از این #حرفهاست بعد این کتاب را ( که به #فارسی هم هست و تقریبا در پانصد سال پیش تالیف شده است) خواندم دیدم از این #داستانها زیاد است.
☑️ #ملاحسین_کاشفی مردی است که #واعظ هم هست، اتفاقا این بی انصاف مرد #باسوادی هم بوده است، کتاب هایی هم دارد، صاحب #انوارسهیلی که خیلی عبارت پردازی کرده و می گویند کلیله و دمنه را #خراب کرده است. به هر حال #مردباسوادی بوده است.
☑️ تاریخش را که انسان می خواند، #معلوم نیست که او #شیعه بوده یا #سنی و مثل اینکه اساساََ یک مرد #بوقلمون_صفتی هم بوده است، در میان شیعه ها خودش را یک #شیعه ی صد در صد #متعصبی نشان می داده و در میان #سنی ها خودش را #حنفی نشان می داده است. اصلاََ اهل بیهق و سبزوار است. #سبزوار مرکز #تشیع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب اند در تشیع. اینجا که در میان سبزواری ها بود یک شیعه ی صد در صد شیعه بود. بعد می رفت #هرات؛ آنجا که می رفت به روش اهل #تسنن بود. این مرد، واعظ هم بوده است. چون در سبزوار بود، ذکر مصیبت می کرد.
☑️ #کتابی نوشته است به فارسی، اولین کتابی که در #مرثیه به فارسی نوشته شده همین کتاب #روضه_الشهداء است که در پانصد سال پیش نوشته شده است. برای مثال #شیخ_مفید ( رضوان الله علیه) #کتاب_ارشاد را نوشته است و چقد #متقن نوشته است.
☑️ ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه کنیم، احتیاج به #منبع دیگری نداریم. من نمی دانم این بی انصاف چه کرده است!
☑️ من وقتی این #کتاب را خواندم، دیدم حتی اسم ها #جعلی است؛ یعنی در میان #اصحاب امام حسین علیه السلام اسم هایی را می آورد که اصلاََ چنین آدم هایی #وجود نداشته اند؛ در میان #دشمنها اسم هایی می برد که همه #جعلی است؛ #داستانها را به شکل #افسانه در آورده است.
☑️ چون این کتاب #اولین کتابی بود که به زبان #فارسی نوشته شد [مرثیه خوان ها] که اغلب #بی_سواد بودند و به کتاب های #عربی مراجعه نمی کردند، همین کتاب را می گرفتند و در #مجالس از رو می خواندند. این است که امروز مجلس #عزاداریامام #حسین را ما "روضه خوانی" می گوییم
☑️ در #زمان امام حسین روضه خوانی نمی گفتند، در زمان امام صادق هم روضه خوانی نمی گفتند، در زمان امام حسن عسکری هم روضه خوانی نمی گفتند، بعد در زمان سید مرتضی هم روضه خوانی نمی گفتند، در زمان خواجه نصیر الدین طوسی هم روضه خوانی نمی گفتند. از #پانصدسال_پیش به این طرف اسم این کار شده #روضه_خوانی. روضه خوانی یعنی خواندن کتاب روضه الشهداء، همان کتاب #دروغ.
☑️ از وقتی این #کتاب در دست و بال ها افتاد، دیگر کسی #تاریخ_واقعی امام #حسین را #مطالعه نکرد و شد افسانه سازی روضه الشهدا خواندن. #ما شدیم #روضه_خوان. یعنی روضه الشهداء خوان، یعنی #افسانه_ها را نقل کردن و به #تاریخ امام حسین علیه السلام توجه #نکردن.
☑️ گفت: "وَ زادَت التَّنبور نَغمهََ اخری" بعد در شصت هفتاد سال پیش، مرحوم ملا آقای #دربندی پیدا شد. تمام #حرفهای روضه الشهداء را به اضافه ی یک #چیزهای دیگر، همه یکجا #جمع کرد که دیگر #واویلاست!
واقعاََ به #اسلام باید #گریست.
📚 حماسه حسینی، جلد ۳،متفکر شهید اُستاد مرتضی مطهری
📩 سمیّه خیرزاده اردکان
📌 حال قضاوت با وجدان بیدار شما، آیا باورها و اعتقادات ما نیاز به #اصلاحات_اساسی ندارند، لطفاََ تعصبات را کنار بگذارید.
@zarrhbin
🍃 اندیشه های ناب...
💠 مَرد پاک....⁉️
✅ من از دو کار #نفرت دارم: #یکی درد دل کردن که کار شبه مردها است؛ و #یکی هم از خود دفاع کردن؛ برای تبرئه ی خود جوش زدن، که کار مستضعفین است، آدم های سُست.
✅ #شجاع، به همدرد نیازمند نیست؛ از #ناله شرم دارد. #مردپاک را نیز، زندگی و #زمان تنها نمی گذارند؛ زندگیش از او #دفاع می کند؛ زمان تبرئه اش می کند. پلیدان، هرگز #پاک_دامنی را نمی توانند #آلود. هر چند #سنگها را بسته و #سگها را رها کرده باشند!
📚کویریات
#دکتر_علی_شریعتی
@zarrhbin
#چشم_انداز
📢 به مرگ میگیرند تا به تب راضی شویم!
به گزارش #اصلاحات_نیوز:
☑️ از نظر سایپا ملزومات اتومبیلها در دنیای امروز چیست؟ از رویکرد سایپا اینطور بنظر میرسد که گویا آنها به #مشتریان لطف میکنند و حتی همین فرمان را در اختیار میگذارند!
☑️ سیستم صوتی و ضبط جزو ملزومات نیست؟ باند نیست؟ زه بغل در نیست؟
☑️ درحالیکه این کارخانه خودروسازی داخلی اینگونه فعالیت میکند، ببینیم آپشنهای برتر دنیای خودرو چیست؟
🌐 کنترل پایداری الکترونیکی:
خیلی وقت ها شده که در پیچ به دلیل فرمان دهی کمتر یا بیشتر، راننده خودرو از مسیر خود منحرف می شود. در این موارد راننده کنترل خودرو را از دست می دهد و می تواند سبب چپ شدن خودرو شود. سامانه پایداری الکترونیکی، یک آپشن تمام #دیجیتال است که در پیچ های جاده با استفاده از ترمزهای پیاپی به صورت هوشمند از منحرف شدن خودرو به خارج از جاده جلوگیری می کند. در برخی از مدل های پیشرفته این سامانه برای کنترل بهتر و دقیق تر در برخی از مواقع از قدرت و نیروی موتور کم می کند تا خودرو دچار انحراف یا چپ کردن نشود.
🌐 کنترل فشار تایر:
در حالت غیرمستقیم براساس سرعت چرخش لاستیک ها که می تواند شعاع چرخ و میزان باد را مشخص کند، میزان فشار باد تایرها را از سنسور نصب شده بر روی رینگ ها کنترل و به روی مانیتور موجود در اتاق می فرستند. در سامانه های مستقیم، سنسور در داخل خود تایر طراحی شده و اطلاعات را به داخل خودرو انتقال می دهد.
🌐 سامانه های دید در شب
برخی از افراد در #زمان شب دیدشان کم شده یا در زمان های خاصی جلوی خود را نمی بینند. آپشن دید در شب مانند دوربین های دید در شب معمولی یا استفاده شده در آیفون ها کار می کند. یعنی در ساعات شب که برخی از جاده ها تاریک است یا دید شما پایین است، به صورت مادون قرمز تصاویر سیاه سفیدی از جلو به شما ارائه می دهد. البته در خودروهای ب ام و سامانه گرمایشی به کار رفته، براساس حرارت اجسام یا موجودات به صورت هاله ای یا نرگی به راننده نمایش داده می شود. این آپشن برای راننده های خودروهای بین شهری که شب رو هستند بیش از دیگر افراد کاربرد دارد. در مجموع می توان گفت این سامانه کاربردی ناچیز بر روی خودروهای شخصی دارد. به این سامانه نایت ویژن (Night Vision) نیز گفته می شود.
🌐 حسگر باران
در زمان باریدن باران و برف حرکت برف پاک کن ها روی شیشه می تواند آزاردهنده شود. اگر حرکت برف پاک ها غیرضروری باشد هم کاهش دید راننده را به وجود می آورد و هم می تواند سبب خراش انداختن بر روی شیشه یا خرابی تیغه برف پاک کن شود.
وجود سنسورهای باران بر روی شیشه که بر روی پایه متصل کننده قرار می گیرد، موجب حرکت برف پاک کن ها در مواقع ضروری و براساس سرعت باریدن باران و برف می شود.
🌐 پیشگیری از تصادف
امکانات جدیدی که از طرف خودروسازان جهانی بر روی خودرو نصب می شود، ضمن ایجاد رفاه و راحت شدن رانندگی به ایمنی راننده و سرنشینان نیز کمک می کند. یکی از این سامانه ها که می تواند به رانندگان کمک کند آپشن پیشگیری از تصادف است. این سامانه با سنسورهایی که دارد ابتدا به راننده برخورد به جلو را هشدار داده و سپس از برخورد با خودروی جلویی با استفاده از ترمز و ایست کامل، جلوگیری می کند. برای انجام این دو کار، برای سنسورها دو فاصله هشدار و اقدام تعریف شده تا بتوانند در زمان لازم هشدار داده و در موقع مناسب خودرو را متوقف کنند.
🌐 و #سیستم های هوشمند دیگری نظیر پارک کردن خودکار، سرمایش و گرمایش صندلی ها، کروز کنترل و...
☑️ خودروسازان داخلی بجای حذف ملزومات بهتر است بر ارتقای #کیفیت کالای ایرانی و خدمات پس از #فروش آن همت ورزند.
@zarrhbin
🍃 زندگی در خانهها و #محلههایقدیمی هم از یک سو با آرامش همراه بود و از سوی دیگر با گرفتاری و #محدودیتهایاجتماعی. دخالت دیگران، حضور دائمی خانوادهی شوهر و زن. #چیزهایی که میتواند هم مثبت باشد و هم منفی.
🍂 #مهری میگوید: "عمهی آقا رضا زن خوبی بود، ولی من #تازهعروس بودم. سر سفرهی صبحانه، ناهار، شام یک نفر پهلوی ما نشسته بود. هر روز باید غذایی میپختم که عمهخانم میگفت. باید همان کاری را میکردم که عمهخانم میگفت. می خواستم به خانهی مادرم بروم تا به مادربزرگم کمک کنم، عمهخانم اجازه نمیداد." مهری شوهرش را دوست نداشت اصلاً #عروسشدن را دوست نداشت. حالا با وجود عمهخانم، حتی فرصتِ آشنایی با همسرش را نداشت. #عمهخانم اصلاً بدجنسی نمیکرد، اما همین حضورش #مهری را از همسرش و زندگیاش دور میکرد.
🍃 او اجازه نمیداد #مهری برای همسرش غذا بکشد. خودش برای آقارضا غذا میکشید. مهری میبایست لباس عمهخانم را بشوید. اتاقش را جارو و گاهی رختخوابش را جمع کند. حالا عدهای مدام از #روزگارقدیم حرف میزنند. اگر روش روزگار قدیم خوب بود، حتماً ادامه مییافت. شیوهی #زندگیقدیم را باید به بخشهایی تفکیک کرد. باید خوبیها و بدیهایش را با معیار همان #زمان سنجید. اگر با #معیارهایامروزی بسنجید، دچارِ "تضاد" میشوید.
🍂 مثل همین داستان من. خود این داستان بیانگرِ #تضاد است. خود داستان تضاد نیست؟ تحلیلهای من با ملاک امروزی تضاد را ایجاد میکند. یا تضاد را مینمایاند. یک کسی بپرسد: بالاخره آقای پاپلی، زندگی آن زمان خوب بود یا بد؟ با کدام ملاک؟ یکی از ویژگیهایِ "مدرنیته"، فروپاشی #خانوادهیگسترده است. در کدام دستگاه فلسفی میخواهید #زندگی_و_زمانه را تفسیر کنید؟ با روش سرمایهداری، اسلامی، سوسیالیستی، کمونیستی، سنتی، مدرن، پُستمدرن. در چهارچوب ساختارگرایی، کارکردگرایی، رفتارگرایی؟
🍃 #عمهخانم طبق معمول زمانه در زندگی آنها بزرگتری میکرد. #مهری حق نداشت از خانه خارج شود. هفتهای یکبار با آقارضا به خانهی پدرش میرفت. هفتهای یکبار هم به خانهی پدر و مادر آقارضا سر میزد. گاهی هم زن و شوهر به سینما میرفتند. عمهخانم به سینما نمیرفت. میگفت #سینما #حرام است. #مهری سینما را دوست داشت. هم فیلم را دوست داشت و هم تنهایی با شوهرش را. هر جا میخواست برود، باید با آقارضا میرفت. البته، مادر و پدر مهری و خواهرانش، به خصوص زینت، هم گاه به او سر میزدند.
🍂 اولین بار که #رقیه فهمید دخترش با آقارضا به "سینما" رفته است، آشوب به پا کرد. رقیه میگفت: "دخترم بیچاره شد!" فریاد میزد: "ای خدا، این مرتیکهی پاسبان دخترم را به سینما برده است! جایشان در قعر جهنم است! اگر دخترم زنِ عباسآقا طلبه شده بود، به #روضه میرفت. به مسجد میرفت. حالا او زن پاسبان شده و به #سینما میرود!" #رقیه با شوهرش دعوا کرده بود که: "تو دخترم را به پاسبان دادی! پاسبان او را به سینما برده است! حالا من این #آبروریزی را چطور پنهان کنم؟"
🍃 #رقیه میخواست با آقارضا دعوا کند. #خلیفهمحمدعلی به طور جدی دخالت کرد. او به زنش گفت: "به ما چه که کجا رفتهاند! مهری زن آقارضاست. هرکجا میخواهد میبردش. تازه مگر او را کجا برده؟ بردهاش سینما..." رقیه در مقابل میگفت: "بردهاش جهنم!" سرانجام یک روز #مهری مادرش را دعوت کرد که با هم "سینما" بروند. مادرش صدتا فحش و بد و بیراه به مهری داد و گفت: "حقّا که نوهی شهربانو کافر هستی!".....
✅ همراهانِ یارِ مهربان، تا اینجا را داشته باشید، اِنشاءالله هفتهی آینده همراهِ #ذرهبین با آقارضاپاسبان به سینما خواهیم رفت!
📚 شازده حمام، جلد ۴
✍ #دکتر_محمدحسین_پاپلییزدی
@zarrhbin
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س)
🏴🖤
اقامه عزا در ایام سوگواری شهادت #حضرت_فاطمه_زهرا( س)؛ (#فاطمیه_اول)
همراه بایادمان شهادت سردار سرافراز جبهه مقاومت #شهیدسپهبدحاج_قاسم_سلیمانی و سایر همرزمان شهیدش
🖤
#سخنران:
#حجت_الاسلام_
سیدمحمدکاظم_حسینی_ پور
🖤
🎤#مداحان:
#محمود_علیپور(شب #اول و #دوم)
#جابر_علیپور(شب #سوم)
#زمان :
از #چهارشنبه۹۸/۱۰/۱۸ به مدت #سه_شب
#همراه با #نمازمغرب_و_عشا
🕌میعادگاه:#مهدیه_اردکان
💐منتظرقدوم فاطمی تان هستیم.
مهدیه اردکان
@zarrhbin
ذرهبین درشهر
✍️#ابوالفضل_رزم_آور (پژوهشگر دکتری شهرسازی) و نماینده اسبق شورای شهر اردکان) "برسد به دست نمایند
سرور ارجمند جناب دکتر حاج محمدرضا دشتی ؛
سلام علیکم،
زندگي صحنه يكتاي هنرمندي ماست
هر كسي نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پيوسته بجاست
خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به ياد .
خواستم محضرتان عرض حال نمایم.
جناب آقای دشتی !
نمی دانم یادتان هست یا نه ،در ایام تبلیغات انتخابات دوره نهم مجلس که شما هم یکی از کاندیداها بودیدبا اینکه منع قانونی داشتم خدمت رسیدم تا شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی مردم اردکان را برایتان ترسیم نمایم.
در آن نشست بر دو مورد تاکید نمودم .
#اشتغال و #مسکن.
اگرچه در این دو مورد در حوزه شهرستان اردکان کارهای خوبی انجام شده است ولی معتقدم در زمینه #اشتغال و #سرمایه_گذاری خورجین یک سویه شده ایم .
اقلیتی برخوردار از رانت منابع و سیری ناپذیر و اکثریتی نابرخوردار.
آنچه که امروزه در محافل دانشگاهی بنام #ضریب_جینی از آن یاد می کنند از قضا در حوزه نمایندگی شما در حال افزایش است و این خطر بزرگی هست که متاسفانه امید و باور را مورد حمله قرار می دهد. هم به لحاظ آسیب های جامعه شناسی و هم از جایگاه شرافت و وجدان کاری به هیچ روی درست نیست که جوانانی تحصیلکرده و نخبه که در جوانی سر در کتاب و درس و دانشگاه و تحصیلات عالیه نظری یا کاربردی داشته اند حالا بیایند شاگرد یک تعداد مدیری که از رانت بهره برده اند بشوند.
جناب آقای دشتی !
این ١٢٠ روز چگونه مثل برق و باد گذشت ؟ ١١تا ١٢٠روز باقیمانده نیز همینگونه خواهد گذشت و شما هم فرض را بر این بگذار که دوره نمایندگی چهارسال است و تمدید آن هم ممکن نیست.
و اما چکار باید کرد!
#اولا باید چتر خودرا خیلی گسترده تر از آن چیزی که اکنون هست پهن کنید. متخصصین این شهر این ده؛پونزده نفر اطراف شما نیستند.
#دوم اینکه خودرا درگیر امور جزئی و عزل و نصب های خوشایند عده ای و مورد شماتت عده ای دیگر نکنید .اگرچه تیم اجرایی همراه و همدل مهم است ولی چون #زمان مهم است و #محدود؛این جریان همانند باتلاقی هست که هرچه تقلا کنید بیشتر درگیر میشوید.
#سوم اینکه خودرا درگیر دعواهای حیدری و نعمتی نکنید .در اردکان همه بنوعی با نسبت های اصلی و سببی بهم وصلند و چه اصلاح طلب و چه اصولگرا شبها بر سر سفره هم هستند.
#چهارم اینکه به #صنایع_کوچک بیشتر اهمیت بدهید.این صنایع در شهر رسوب اقتصادی دارد و مردم را پولدار و ثروت می کند؛بعنوان مثال #صنعت_حلوا_ارده یک صنعت #بومی اردکان هست و ما می توانیم با همین صنعت برای دهها هزارنفر شغل مستقیم ایجاد کنیم.
برای جلوگیری از اطناب سخن و نوشتارم؛ آخرین کلامم این است:
جناب آقای دشتی!
باید کاری کرد تا مردم پولدار شوند.جیب هاشون پرپول شود و این از عهده بخش #خصوصی بر می آید..
شاید شاگرد کارخانه بودن زشت نباشد ولی حُسن هم نیست آن هم برای شهر نگینی چون اردکان بر انگشتر این سرزمین زرخیز .
🔻
ارادتمند:
ابوالفضل رزم آور ؛
جمعه سوم مهرماه ١٣٩٩
T.me/zarrhbin
#اطلاعیه
به مناسبت تولد شهید والامقام محمود بهشتی
(شهید حفاظت هواپیمایی) مراسم بزرگداشتی
برگزار می گردد.
#زمان:
دوشنبه ۳۱مرداد ۱۴۰۱ همراه بانماز مغرب وعشاء
#مکان:
آستان مقدس امامزاده سید محمد(علیه السلام) هفتادر شهرستان اردکان،یزد
✅با حضور مسئولین ، جمعی از کادر محترم حفاظت هواپیمایی و مردم بزرگوار
#آستانمقدسامامزادهسیدمحمد
#سپاهحفاظتهواپیماییتهران
#یگانحفاظتهواپیماییاستانیزد
#گردانامامحسینعلیهالسلامشهرستاناردکان
#ادارهاوقافوامورخیریهشهرستاناردکان
#اطلاعیه
به مناسبت تولد شهید والامقام محمود بهشتی(شهید حفاظت هواپیمایی) مراسم بزرگداشتی برگزار می گردد.
#زمان:
دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ همراه با نماز مغرب و عشاء
#مکان:
آستان مقدس امامزاده سید محمد(علیه السلام) هفتادر شهرستان اردکان،یزد
✅با حضور مسئولین ، جمعی از کادر محترم حفاظت هواپیمایی و مردم بزرگوار
#آستانمقدسامامزادهسیدمحمد
#سپاهحفاظتهواپیماییتهران
#یگانحفاظتهواپیماییاستانیزد
#گردانامامحسینعلیهالسلامشهرستاناردکان
#ادارهاوقافوامورخیریهشهرستاناردکان
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦✦࿐
❤️❁ـ﷽ـ❁❤️
🌺 #مراسم_آسمانی_دعای_ندبه
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ
#جلسه_هفتگی_این_هفته توسل به:
* امام زمان(عج) *
📖 #قرائت_دعای_پر_فیض_ندبه
* علی کارگر *
#زمان جمعه۱۴۰۳/۰۱/۲۴ساعت۷صبح
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🍀#مهدیه_اردکان🍀
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦✦࿐
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦✦࿐
❤️❁ـ﷽ـ❁❤️
🌺 #مراسم_آسمانی_دعای_ندبه
🌸السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ
#جلسه_هفتگی_این_هفته
* سالروزتخریب قبورائمه بقیع(ع) *
#زیارت_عاشورا
*سعیدخانی*
📖 #قرائت_دعای_پر_فیض_ندبه
* حمیدفتوحی *
#زمان جمعه۱۴۰۳/۰۱/۳۱ساعت۷صبح
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌹#مهدیه_اردکان
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦✦࿐
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦✦࿐
❤️❁ـ﷽ـ❁❤️
🌺 #مراسم_آسمانی_دعای_ندبه
🌸السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ
#جلسه_هفتگی_این_هفته
* شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا *
*وفات عبدالعظیم حسنی*
#زیارت_عاشورا
*حسین غلامی*
📖 #قرائت_دعای_پر_فیض_ندبه
* حجت الاسلام سلمان غفوری *
#زمان جمعه۱۴۰۳/۰۲/۰۷ساعت۷صبح
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🍃#مهدیه_اردکان
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦✦࿐
@mahdie_ardakan