🔘 نذر #ابوالفضل توسط بی بی صغری...
▫️قصّه ی هفته ی گذشته را اگر دنبال کرده باشید #پیش_نماز محلّه بالای منبر رفت و گفت: ایّها الناس! ای پول دارهای محلّه، بی بی صغری نذری کرده، #زرتشتی، #کلیمی و #سنی در آن شریک شده اند. زن های فقیر محلّه قند و چای می دهند. شما که #شیعه ی علی(ع) و #نوکر ابوالفضل العبّاس (ع) هستید چه کار کرده اید؟ ⬅️ حال بخوانیم بقیه ی داستان را از زبان خود #دکترپاپلی
▪️ لازم است که فقط یک خاطره از #پیش_نماز محله ی ما که اجازه داد همه ی مردم از ادیان و مذاهب مختلف در سفره ی #ابوالفضل_العباس_ع شرکت کنند و حتی یکبار نگفت چرا سفره ی ابوالفضل را در خانه زرتشتی پهن کرده اید و در حسینیه محله نینداخته اید، بگویم.
▫️حدود یکی دوسال قبل از نذر بی بی صغری، عده ای #دامدارچادرنشین در محوطه ی بازی که بعدها اولین هنرستان یزد روی زمین آن ساخته شد، چادر زده بودند و گوسفندهایشان هم در زمین های درو شده اطراف شهر چرا می کردند.
▪️بعد از نماز صبح آقای #پیش_نماز محل در مسجد مسئله می گفت و بعد از مسئله می گفت: ای #مردم، ای کاسب کارها، ای مسگرها، ای قلعگرها، مواظب باشید این چادرنشین ها #کلاه سرشما نگذارند. دیگر #هیچ نمی گفت و از #منبر پایین می آمد و به خانه می رفت؛ این مطالب را چند روزی #تکرار کرد.
▫️اُستاد قاسم سفید گر که شاگرد قلعگری(قلنگری) بود و مرد ساده دل و رکی بود بلند گفت: #آشیخ معلوم است که چی می خواهی بگویی؟ چند روز است به این #کاسبها می گویی که این #چادرنشین_های_ساده_دل، کلاه سرتان نگذارند. این کاسب کارهای محلّه ی ما از همه #کلک_تر و حقه بازتر هستند. آقا مهدی بقال #دوغ آن ها را که می خرد، #کم_وزن می کند و #آردی که به آنها می فروشد #زیاد_وزن می کند. آقا رضا عطار، تریاک #تقلبی به آنها می فروشد.
(تریاک از سال ۱۳۳۴ قدغن شد و تا چند سال بعد از این از طرف ماموران برخورد جدی با آن نمی شد. اکثر ماموران شهربانی خود تریاکی شیره ای خراب بودند.) استاد قاسم ادامه داد: استادکار من گفته است دیگ هایشان را که سفید می کنی زیاد #قلع به کار نبر. حاجی سیف الله دوتا از گوسفندهایشان را #دوا داده و مریض کرده و بعد #مفت از آنها خریده است. #همه دارند سر این بیچاره ها #کلاه می گذارند؛ تو آشیخ چند روز صبح هی می گویی این چادرنشین ها سر #شما کاسب کارها کلاه نگذارند.
▫️آشیخ گفت: استاد قاسم خدا #خیرت بدهد که همیشه مایه ی خیری. من هم این حرف ها که تو زدی و درباره ی کاسب کارها گفتی از بعضی #مومنین شنیدم و می دانم. به همین خاطر برای دوستانم #نگران شدم. خواستم بگویم که ای مردم #آخرت خودتان را به یک من روغن و یک من آرد و ۲ مثقال تریاک و ۲ تا گوسفند به این #چادرنشین_ها نفروشید. آن ها سر #پل_صراط جلو شما را می گیرند. آن جا متوجه می شوید که این، آنها هستند که برنده اند نه شما. عملا آنها با #سادگی خود دارند سر شما کلک ها، #کلاه می گذارند. استاد قاسم خواست حرفی بزند؛ آقای #پیش_نماز گفت: اگر در خانه کس است یک حرف بس است. والسلام و از منبر پایین آمد.
✅ و در ادامه دکتر اینگونه قصه را به پایان می برد.... در هر صورت آنچه در آن سالها می گذشت با آن چه امروز در جریان است حداقل ۴۰۰۰ سال فاصله زمانی دارد. خیلی #سریع از عصر کشاورزی وارد عصر صنعتی و فراصنعتی شدیم، عصر #صفا و صمیمیت های ساده، عصر قول و قرار به #عصر چک و سفته، عصر #آرامش به #عصر عجله و شتاب، عصر #تساهل و تسامح و زندگی مسالمت آمیزِ یهود، نصارا، سنی و شیعه، زرتشتی، کولی، کُرد و بلوچ حول محور #ایران و #ابوالفضل_العباس، عصر سفره ی نذری ابوالفضل توسط بی بی صغری همه گذشت. ما در عصری #بزرگ شدیم که در مدرسه ها #وطن_پرستی، از #روضه_ها عشق به #اسلام و علی و فاطمه و امامان، از زورخانه ها #جوانمردی و رشادت، و پایبندی به اصول را از #شعرا و #عرفا آموختیم. #بچّه ی من از #اجتماع چه می آموزد؟! باید از #خودش بپرسیم.
📚 شازده حمام/ دکتر محمد حسین پاپلی یزدی
📩 سمیّه خیرزاده اردکان
@zarrhbin
🔘 برای #اسلام باید گریست...
⬅️ این "روضه خوانی" از کجا آمده؟!
☑️ انسان وقتی که در #تاریخ نگاه می کند، می بیند که به سر این حادثه ( واقعه ی #کربلا) چه ها آورده اند‼️
☑️ به #خدا قسم حرف حاجی ( نوری) حرف #راستی است. می گوید: امروز اگر کسی بخواهد بر #امام_حسین علیه السلام #بگرید بر این #تحریفها و مسخ ها و #دروغها باید #بگرید.
☑️ #کتابی است معروف به #روضه_الشهداء از ملاحسین #کاشفی. #حاجی فرموده بود که این داستان #زعفرجنی و داستان #عروسی_قاسم، اول بار در کتاب این مرد آمده است.
☑️ حقیقت این است که من این #کتاب را ندیده بودم. #خیال می کردم در آن یکی دو تا از این #حرفهاست بعد این کتاب را ( که به #فارسی هم هست و تقریبا در پانصد سال پیش تالیف شده است) خواندم دیدم از این #داستانها زیاد است.
☑️ #ملاحسین_کاشفی مردی است که #واعظ هم هست، اتفاقا این بی انصاف مرد #باسوادی هم بوده است، کتاب هایی هم دارد، صاحب #انوارسهیلی که خیلی عبارت پردازی کرده و می گویند کلیله و دمنه را #خراب کرده است. به هر حال #مردباسوادی بوده است.
☑️ تاریخش را که انسان می خواند، #معلوم نیست که او #شیعه بوده یا #سنی و مثل اینکه اساساََ یک مرد #بوقلمون_صفتی هم بوده است، در میان شیعه ها خودش را یک #شیعه ی صد در صد #متعصبی نشان می داده و در میان #سنی ها خودش را #حنفی نشان می داده است. اصلاََ اهل بیهق و سبزوار است. #سبزوار مرکز #تشیع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب اند در تشیع. اینجا که در میان سبزواری ها بود یک شیعه ی صد در صد شیعه بود. بعد می رفت #هرات؛ آنجا که می رفت به روش اهل #تسنن بود. این مرد، واعظ هم بوده است. چون در سبزوار بود، ذکر مصیبت می کرد.
☑️ #کتابی نوشته است به فارسی، اولین کتابی که در #مرثیه به فارسی نوشته شده همین کتاب #روضه_الشهداء است که در پانصد سال پیش نوشته شده است. برای مثال #شیخ_مفید ( رضوان الله علیه) #کتاب_ارشاد را نوشته است و چقد #متقن نوشته است.
☑️ ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه کنیم، احتیاج به #منبع دیگری نداریم. من نمی دانم این بی انصاف چه کرده است!
☑️ من وقتی این #کتاب را خواندم، دیدم حتی اسم ها #جعلی است؛ یعنی در میان #اصحاب امام حسین علیه السلام اسم هایی را می آورد که اصلاََ چنین آدم هایی #وجود نداشته اند؛ در میان #دشمنها اسم هایی می برد که همه #جعلی است؛ #داستانها را به شکل #افسانه در آورده است.
☑️ چون این کتاب #اولین کتابی بود که به زبان #فارسی نوشته شد [مرثیه خوان ها] که اغلب #بی_سواد بودند و به کتاب های #عربی مراجعه نمی کردند، همین کتاب را می گرفتند و در #مجالس از رو می خواندند. این است که امروز مجلس #عزاداریامام #حسین را ما "روضه خوانی" می گوییم
☑️ در #زمان امام حسین روضه خوانی نمی گفتند، در زمان امام صادق هم روضه خوانی نمی گفتند، در زمان امام حسن عسکری هم روضه خوانی نمی گفتند، بعد در زمان سید مرتضی هم روضه خوانی نمی گفتند، در زمان خواجه نصیر الدین طوسی هم روضه خوانی نمی گفتند. از #پانصدسال_پیش به این طرف اسم این کار شده #روضه_خوانی. روضه خوانی یعنی خواندن کتاب روضه الشهداء، همان کتاب #دروغ.
☑️ از وقتی این #کتاب در دست و بال ها افتاد، دیگر کسی #تاریخ_واقعی امام #حسین را #مطالعه نکرد و شد افسانه سازی روضه الشهدا خواندن. #ما شدیم #روضه_خوان. یعنی روضه الشهداء خوان، یعنی #افسانه_ها را نقل کردن و به #تاریخ امام حسین علیه السلام توجه #نکردن.
☑️ گفت: "وَ زادَت التَّنبور نَغمهََ اخری" بعد در شصت هفتاد سال پیش، مرحوم ملا آقای #دربندی پیدا شد. تمام #حرفهای روضه الشهداء را به اضافه ی یک #چیزهای دیگر، همه یکجا #جمع کرد که دیگر #واویلاست!
واقعاََ به #اسلام باید #گریست.
📚 حماسه حسینی، جلد ۳،متفکر شهید اُستاد مرتضی مطهری
📩 سمیّه خیرزاده اردکان
📌 حال قضاوت با وجدان بیدار شما، آیا باورها و اعتقادات ما نیاز به #اصلاحات_اساسی ندارند، لطفاََ تعصبات را کنار بگذارید.
@zarrhbin