(نوحه رقیه خاتون)
سه ساله دخترم نام ام رقیه
عزیز مادرم نام ام رقیه
به دنبال پدر هر جا دویدم
چه رنجی من دراین دنیاکشیدم
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
ببین رویم پدر گردیده نیلی
زده دشمن مرا با ضرب سیلی
امان از شام ویران از غریبی
بیا بابا تو بر دردم طبیبی
من باب الحوائج
رقیه ام سه ساله۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
ببین بابا پریشانم پریشان
من و تنهایی خار مغیلان
به دنبال تو میگشتم شتابان
شدم آواره ی دشت و بیابان
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
خودم دیدم برایم غصه خوردی
پدر رفتی مرا با خود نبردی
مرا با خود ببر اینجا غریبم
تو ای بابای خوبم ای حبیبم
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
بیقرار اصفهانی
محرم ۱۴۴۳
به نام خدا
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
""""""""🏴🏴"""""""""
کریم آل مصطفــا ،مولا
عزیز قلب مرتضا ، مولا
تویی امام مجتبـا، مولا
(غریب حسن جان)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
کریمــی و خــوان کرم داری
یه عمری سایه رو سرم داری
توقلب عاشقـــات حـرم داری
(کریمی آقا)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
دلم میخواد بیـام مزار تو
روضه خونت بشم کنارتو
شـدم دوباره بی قــرار تو
(غریب حسن جان)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
فــدای قبــر بی چـــراغ تو
نمی تونیم بیایم ســراغ تو
می سوزه قلب ما ز داغ تو
(غریبی آقا)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
توخونه خودت شدی مظلوم
شدی ز یار و یاوری محروم
به زهر کینه ها شدی مسموم
(غریبی آقا)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
پیــر شــدی از مصیبت مـادر
به یــاد نــاله هــای پشـت در
با غم کوچه زندگیت شد، سر
(غریب مادر)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
تو لحظه های آخرت، آقا
راهــی کربلا شدی ، مولا
روضهٔ آخرت شد عاشورا
(حسین مظلوم)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
رقیه سعیدی کیمیا
من یه کبوتر بچه ام بال منو نبندید
خیلی کوچیکه دل من به اشک من نخندید
«بابام حسین غریبه بابام حسین غریبه»
از روی نی گریه نکن به حال پیرهن من
اگه رو نی خسته شدی بیا رو دامن من
بابا،بابا،بابا
دیگه گوشواره به گوشم بابا جون جا نداره
شامیا به من میگن رقیه بابا نداره
اگه بابام بیاد پیشم سرشو میزارم روی سینه
دست میزارم روی گوشام بابام گوشامو نبینه
با اشک چشمام میشورم خاکسترای روتو
عمه یادم داد ببوسم زخمِ رگ گلوتو
سوره یوسف بخونید گمشده پیدا شده
قرآن نخون ای بابا جون زخمِ لبت وا شده
کی سنگ زده رو پیشونیت راه نگاتو بسته
ای بابای مهربونم کی ابروتو شکسته
«بابام حسین غریبه بابام حسین غریبه»
237K
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
یتیمم من دیگه بابا ندارم
کف پاهام چقد آبله دارم
انقده طعنه و ناسزا شنیدم
دیگه از زنده موندن بیزارم
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
من از این آدما خیری ندیدم
خیلی رو خار صحراها دویدم
شمر نامرد به من سیلی زد و گفت
توی مقتل بابات و سر بریدم
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
خیمه ها شعله ور از آتیش و دوده
گناه ما بچه ها مگه چی بوده
بس که دشمن به من تازیانه زد
بدنم درد میکنه خیلی کبوده
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
دخترا بابایین اینو میدونی
غم و غصه هام و از چشام میخونی
دخترای شام به من محل نمیدن
منو با خودت ببر اگه میتونی
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
دشمن پست به آیینه ترک زد
به روی زخمای قلب من نمک زد
نبودی تا ببینی بابای خوبم
بین راه شام هی منو کتک زد
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
زجر نامرد چه وحشیانه ام زد
خیلی با کعب نی روی سرم زد
دستامو روی سرم گذاشتم اما
ندیدی بابا چطوری لگدم زد
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
حسن نازپرور
177.7K
نوحه سنتی شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
من دختر سه ساله ي مولا حسينم
در دشت غُصّه لاله ي مولا حسينم
معناي عشقم
ماه دمشقم
مظلوم رقیه.
آن بلبلم اندر قفس يارا ندارم
شوق و هوس بر گلشن و صحرا ندارم
جز آرزوي ديدن بابا ندارم
چشمم پُر آب است
قلبم كباب است
مظلوم رقیه..
در كربلا آتش گرفته دامن من
رحمي به حال من نكرد اهريمن من
آخر مرا گردد كفن پيراهن من
جان مي دهم جان
در شام ويران
مظلوم رقیه.
پايم شده پُرآبله در راه شامات
ديدم جفا از مردم گمراه شامات
هست عمّه ام خورشيد و من هم ماه شامات
روزم چو شام است
عمرم تمام است
مظلوم رقیه...
نامم رقيّه دختري دُردانه هستم
گَنجِ گِرانم ساكنِ ويرانه هستم
عشق پدر شمع است و من پروانه هستم
سوزم دمادم
در آتش غم
مظلوم رقیه..
با آه و غم گشته عجين آب و گِل من
درد بزرگي هست يارب! در دل من
شهزاده ام امّا، خرابه منزل من
غم گشته يارم
بابا ندارم
مظلوم رقیه...
بار دگر «سيّدبشير» آن شاعر من
هم شاعر و هم نوکر و هم ذاكر من
آمد به شام و شد در اينجا زائر من
بهر قيامت
خواهد شفاعت
مظلوم رقیه...
سید بشیر حسینی میانجی
411.7K
نوحه سنتی شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
سبک: تا مشکتو تو آب زدی...
منتظرم تا که بیای
سر روی زانوت بذارم
رو صورت قشنگ تو
من گل بوسه بکارم
دل من رو توی ویرونه غم گرفته
میریزم اشک، عمه ی من ماتم گرفته
به حال این دختر تنها و غریبت
میدونم قلب تموم عالم گرفته
بابا جون..
اومدی بابا با سرت
به دخترت سر بزنی
اومدی تا خرابه رو
نقشی ز حیدر بزنی
بیا بگم من براتو درد دلامو
بزارم روی لبای، خونیت لبامو
بگم بعد تو به ما بابا چی گذشته
بگم که عمه همیشه داشته هوامو
باباجون...
گوشواره هامو بردن و
ببین گوشم پاره شده
دختر نازت باباجون
اسیر و آواره شده
رقیه ت از دشمن بی دین خورده سیلی
مث زهرا صورتم بابا، گشته نیلی
سرم خورده سنگ شامی ها وشکسته
مارو چرخوندن توی شام با دست بسته
بابا جون...
حالا که اومدی پدر
دخترتم همرات ببر
از بس که سختی کشیدم
اومده طاقتم بسر
نمیخوام بعد تو دیگه این زندگانی
زبعد تو شد بهار عمرم خزانی
دلم میسوزه برای عمه باباجون
تو این سختی ها شده عمه قد کمانی
بابا جون...
اسماعیل تقوایی
135.5K
نوحه سنتی شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
نور زهرا یا رقیه
هستی ما یا رقیه
دستگیر همه عالمینی
باب حاجات و نور دو عینی
یا رقیه رقیه رقیه...
ای سرا پایت کرامت
بر همه بنما عنایت
ای که هستی تو روح و روانم
سایلم بر درت میهمانم
یا رقیه رقیه رقیه...
ای امید و آرزویم
از تو باشد آبرویم
لطف تو عمری است ای گل من
یا رقیه شده شامل من
یا رقیه رقیه رقیه...
ای گل باغ مدینه
تازه شد داغ مدینه
همچو زهرا رخت گشته نیلی
بس که خوردی ز دشمن تو سیلی
یا رقیه رقیه رقیه...
بابت آمد در خرابه
با سر آمد او شبانه
تا که دیدی سرش غرقه در خون
تو شدی یا رقیه جگرخون
یا رقیه رقیه رقیه...
دارم از زهرا نشانه
خورده ام من تازیانه
بس که دشمن نمود ظلم و کینه
من فتادم به یاد مدینه
یا رقیه رقیه رقیه...
که جبینت را شکسته
عمه ام در غم نشسته
ای که بودی تو قاری قرآن
که زده بر لبت چوب خزران
یا رقیه رقیه رقیه...
من ز داغت دلغمینم
خواهم از بعدت بمیرم
یک دمی کن دعایم تو بابا
زین جهان من روم سوی زهرا
یا رقیه رقیه رقیه...
حاج رضا یعقوبیان
425.5K
#زمزمه_شهادت_حضرت_رقیه_س
#سبک:می گذرد کاروان...
عمه شدم بی قرار
خسته ام از انتظار
جان به لبـــم آمده
از تب این اضطرار
خواب دیدم مهمانم می رسد
آرام ایــن جـــانم می رسد
عمــه بگـو یک جواب
معنـی و تعبیـر خواب
رفتـــه قــــرار از دلـم
مُردم از این اضطراب
می آید بر گوشـــم زمزمه
لالایی می خــواند فاطمه
این طبــقِ غـرقِ نور
بوی پـــدر مــی دهد
این سر خونین بر آن
عطر سفـــر می دهد
مهمان داریم امشب عمه جان
من هـــم بابا دارم شـــامیان !
عمه ببین نیمه شب
قــرص قمــــر آمده
شـــام سیــــاه مرا
نــور سحــــر آمده
انتـــظارم دیگر سر رسید
آخـــر بابایم با سـر رسید
قـــاریِ قـــــرآن من
زینـــت دامـــان من
خوش آمدی از سفر
شـدی تو مهمان من
سلامٌ علَی الشَیبِ الخَضیب
سلامٌ علَی الخَـــدّ ِ التَّـــریب
رقیـــه قـــربـــان آن
لبهــای عطشـــان تو
چه کرده آن خیزران
بــا لب و دنـــدان تو
آه از طشت و چوب خیزران
آه از گریـــه های عمـــه جان
بکـــن نگــاهم بابا
ببیـــن تو آهم بابا
مرا ببــر با خودت
خستـــهٔ راهم بابا
بیزار از شام و بازار شدم
نالان از بزم اغیـــار شدم
بابای مظلومم یاحسین(۲)
شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
394.9K
زمینه مناجاتی امام حسین علیه السلام
کشته منو دلشوره
راه من ازت دوره
تو به من حواست هست
ولی چشم من کوره
تو چقده آقایی
نفس مسیحایی
یه خواهش ازت دارم
نذاری برم جایی
همیشه توی اوج سختی
بهم یه راه چاره دادی
مرده بودم ولی به قلبم
زندگی دوباره دادی
آقام آقام آقام حسین جان(۴) گوشواره
یه دله گرفتار و
روزای رو تکرارو
نکنه زبونم لال
دیگه نمیخواهی ما رو
بدون تو حیرونم
نباشی نمیمونم
همیشه پناهم باش
الهی فدات جونم
رفیق روزگار سختی
که زندگیمو از تو دارم
همیشه گفتم آرزومه
مادرمو حرم بیارم
آقام آقام آقام حسین جان (۴)
دل شده حرم لازم
الهی بشم عازم
صدقه سر آقا
قمر بنی هاشم
این روزا که هر باره
یه گرهی تو کاره
به خدا فقط چاره اش
حرم علمداره
با اینکه لایقت نبودم
دست منو رها نکردی
پشت و پناه نوکراتی
خلاصه خیلی خیلی مردی
آقام آقام آقام حسین جان (۴)
🏴
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#زبانحال_امام_حسین (علیه السلام)
〰〰〰〰〰〰
میزبانِ روضهی ویرانه، مهمان را ببخش
نیزهدار اینجا نیاوردش، عمو جان را ببخش
نه، حریفِ این گرهها نیست انگشتان تو
دستهایت خسته شد، موی پریشان را ببخش
بوسه بر لبهای خشکت آرزوی آب بود
آرزوهای بَرآبِ رود و باران را ببخش
خاکسارت شد، ولی باز از خجالت سرخ شد
زخمِ پایت را نبین، خارِ مغیلان را ببخش
گفت یک شب گم شدی ترسیدی از تاریکیاش
روسیاه از روی زردت شد، بیابان را ببخش
صورتت با بوسهی انگشترم مأنوس بود
رفت در انگشتِ سیلیدارها، آن را ببخش
آن که با لبهای زخمم چوببازی کرد، نه!
خیزرانی را که میبوسید دندان را ببخش
در غمت چیزی نباید گفت، باید جان سپرد
جانِ بابا شاعران و روضهخوانان را ببخش
.
#رضا_قاسمی ✍
.
.
#وعده_صادق۲
آئینه ایم و جبهه شدیم انعکاس را
افکنده ایم در دل ظلمت هراس را
ما پیروان نور امیدیم و عهد ماست
یاری دهیم در شب ظلمت حماس را
از چشم دیو عربده کش خوانده یک جهان
این روزهای غرش یوز التماس را
بر کارزار وعده ی صادق گرفته اند
ابلیس ها تمامی هوش و حواس را
راهی نمی برند اگر شش بیاورند
سفیانیان معرکه هر جفت تاس را
عمری جگر گرفت به دندان سپاه نور
تا رو کند به وقت خودش برگ آس را
#محمدجواد_منوچهری✍ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#قدس
#مرگ_بر_اسرائیل
#خونخواهی
.
.
#حضرت_رقیه (س)
#پنجم_صفر
چه شد شهباز اوج عشق که بی پر آمدی پیشم
سراغم از که بگرفتی که آخر آمدی پیشم
درِ امید را دشمن ز هر سو بسته بر رویم
چگونه ای امید من تو از در آمدی پیشم
بر این ویرانه ی تاریک من امشب ضیاء دادی
از آن لحظه که ای شمع منور آمدی پیشم
سوالی دارم از تو ؛ ای غریبِ آشنا با من
تنت بابا کجا مانده که با سر آمدی پیشم
مرا شرمنده کردی قاری قرآن لب تشنه
که با زخم عمیق از چوب خیزر آمدی پیشم
مگر آب گوارا نیست مهر مادرت زهرا
که با لب های خشک و دیده تر آمدی پیشم
#علیرضا_توانا ✍
#شب_سوم_محرم
.
.
#اسارت
◾بازار شام ویران
◾و مجلس یزید
دیدم سرت به نیزه راهم به کوفه گم شد
در نیمهی دل شب ماهم به کوفه گم شد
در بین سینه یکدم آهم به کوفه گم شد
گفتم به کل عالم شاهم به کوفه گم شد
با دستهای بسته در محضرت رسیدم
بار غم فراقت بر دوش خود کشیدم
نیزه سوار زهرا خوش آرمیده اینجا
بر خواهرت نظر کن ای ماهتاب بطحا
لحن حجازت از ما دل برده سبط طاها
آیات کهف خواندی محشر نموده بر پا
(دست از طلب ندارم تا کام دل برآید)
(یاجانرسد به جانان یا جان ز تن درآید)
من مظهر عفافم اینسان حجاب دارم
بر نوک نیزه حتی شب آفتاب دارم
در شام و کوفه هر چند صد پیچ و تاب دارم
از غصهی رقیه سر بر تراب دارم
بر طشت زر سرت را کردم نظاره ای شاه
لطمه زدم به صورت از دل کشیدهام آه
در هر نفس حسینجان نام ترا سُرایم
تو در کجایی و من بنگر که در کجایم
تو روی نوک نیزه من در کجاوههایم
از نوک نی برادر قرآن بخوان برایم
(بگشای لب که فریاد از مرد و زن بر آید)
زخم و زبان ز کوفه بر ما دگر سر آید
#مرتضی_محمودپور ✍
#مجلس_یزید
.
.
#پنجم_صفر
میشود غصهی دوری تو سر دیر به دیر
سر به ما میزنی ای سر چه قدر دیر به دیر
غیر رأس پدر و رأس عمو در یک قاب
میرسند آه به هم شمس و قمر دیر به دیر
پدری که نگران است برایش دختر
باید اصلا برود هم به سفر دیر به دیر
تو ولی از سفرت دیر که برگشتی هیچ؛
باد هم از سرت آورد خبر دیر به دیر
زود پژمرده شود گونهی دختر بچه
برسد از پدرش بوسه اگر دیر به دیر
طعم آن بوسهی آخر به لبم مانده ولی
حل شود در لب خشکیده شکر دیر به دیر
این چه وضعی است؟ برای من دختر زشت است
بخورد شانه اگر موی پدر دیر به دیر
#خرابه_شام
#حضرت_رقیه
#مهدی_رحیمی_زمستان✍
.
.
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
#غزل_مرثیه
۱۱۲۹
بابا غم تو بر جگرم چرخ میزند
اشک غمم به چشم ترم چرخ میزند
گرچه ز سنگ، جوجهی تو پر شکسته شد
صیاد باز دور پرم چرخ میزند
آن دختری که زیور من شد به گوش او
با خنده هی به دور و برم چرخ میزند
از تاریانهای که عدو بر سرم زده
بابا خرابه دور سرم چرخ میزند
موی مرا کشید و لگد زد به پهلویم
دردش مدام بر کمرم چرخ میزند
#محمود_اسدی_شائق ✍
#شب_سوم_محرم
.
.
#امام_زمان عج
به زخم دل به جز از آه مرهمی نبود
به جز فراق تو در سینه ها غمی نبود
فراقت از دل ما برده شور و شادی را
که جز فراق تو اندوه و ماتمی نبود
چه کرده درد توایدوست بامن غمدار
که بهر ناله توانائی دمی نبود
روا بود که هماره بسوزم و سازم
که درد دوری تو غصه ی کمی نبود
بگوکه ناله کنم تابه کی،که بی وصلت؟
مرا تحمل حتی تبسمی نبود!!
بیا و لاله ی رویت نشان گلها ده
که از فراق تو گل را ترنمی نبود
نظر ز ما تو مگیری که بی تجلی تو
ز درد و غصه فراغی به عالمی نبود
مرا به غیر تمنای از تو کاری نیست
توئی همانکه مرا جز تو همدمی نبود
قسم به نم نم اشک دو چشم غمبارت
که فارغ از غم تو چشم پر نمی نبود
#اسلام_مولایی ✍
.
.
#دروازه_ساعات
السلام علیک یا اباعبدالله
بعد تو زمانه ی مکافات رسید
بیش از همه غربتت به اثبات رسید
یک شهر برای قافله آذین شد
وقتی که به دروازه ی ساعات رسید
⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤
رفتی و زمان ، زمان مهمانی شد
بر قافله ات وقت پریشانی شد
رأس تو سه روز روی نیزه بود و
یک شهر برای تو چراغانی شد
#محمدعلی_شهاب ✍
.
نوحه حضرت رقیه
بیا و ببین دختر تو چه شبها كه خوابش نبرده
چه شبها كه جای ستاره فقط زخم خود را شمرده
نوازش نشد جز به سیلی كه رنگی نمانده به رویش
كسی هم نزد بعد تو آه بجز شعله شانه به مویش
امان از یتیمی، امان از اسیری
قیامت شد و من رسیدم به پیری
دل تنگم، آه ای بابا
بماند چه ها كه ندیدم، بماند چه ها كه شنیدم
چه گویم از این روی نیلی چه گویم ز موی سپیدم
بگو مادرت را كه من هم كمی از غمش را كشیدم
كه من ضرب دست عدو را چشیدم چشیدم چشیدم
ببر با خود امشب مرا هم از اینجا
ببر با خود آری به دیدار زهرا
دل تنگم، آه ای بابا
خدایا به عشق و به سوز غم مادران شهیدان
به صبر و به اشك و به آه دل همسران شهیدان
كه یك دم مگیر از دل ما ره مهر و رسم وفا را
مبادا كسی بشكند آه دل پاك آلاله ها را
كه خون شهیدان به ما آبرو داد
كه یاد شهیدان به دل رنگ و بو داد
یا حسین، یابن الزهرا
موضوع: #حضرت_رقیه
سبک: #کنار_قدمهای_جابر
شهادت امام حسن(ع)
عارف زنجانی
#سبک_اصغریم_ای_شیرین_زبانیم
.
محنتی بیکران حسن جان
غصه دن باغریقان حسن جان
ای اولان اؤز ائوینده مظلوم
آچ گوزون مهربان حسن جان
.
گورنجه زینبون پریشاندی حسن
زینبون غملی حاله قرباندی حسن
.
حسن جانم
حسن جانم
.
.
.
.
.
.
ای یوزی گول کیمون سولان وای
ای غریب وطن اولان وای
وای سنی کیم بو حاله سالدی
آغزی ای قانیله دولان وای
.
اللرون گور نجه پریشاندی حسن
زینبون غملی حاله قرباندی حسن
.
حسن جانم
حسن جانم
.
.
.
.
.
صبریمون کاسه سی جالاندی
خرمن شوکتیم تالاندی
بش یاشیندان ایشی جهاندا
زینبون ناله و فغاندی
.
رحم ائله یوخ آنام گله همدم اولا
گوزومی قویما اشگ حسرتله دولا
.
حسن جانم
حسن جانم
.
.
.
.
.
سن حسن روحیمه صفاسن
غصه لی قلبیمه دواسن
اَل ایاق چالما بیله قارداش
وای منه درده مبتلاسن
.
آغلارام سن کیمی غریب وطنه
آغلارام اؤز ایوینده مظلوم ئولنه
.
حسن جانم
حسن جانم
.
.
.
.
.
قوی حسینی ائدیم خبردار
زینبون باشه قاره باغلار
قاسمون گول یوزه سرشگین
وای بابا سسلدوقجه باغلار
.
بو مصیبتده زینبون ای کاش ئوله
قوی ابالفضلیمی دیوم داده گله
.
حسن جانم
حسن جانم
.
.
.
.
.
اوخشارام وای غریب ئولن وای
سینه سی داغلانان حسن وای
ظلم الیلن خزانه گیتدی
گلشنیم ای شه زمن وای
.
گل دیله ای سوزی اؤرکده قالانیم
گوگلومی غم دوتان زماندا آلانیم
.
حسن جانم
حسن جانم
.
.
.
.
.
عاشقم دیدۀ خماره
ای غمی گلمیَن شماره
کاش اولیدی فدا بو جانیم
سن کیمون محنته دچاره
.
زینبین ناله سین اوجاتما گوزون آچ
باجیوی گل گوزوندن آتما گوزون آچ
.
حسن جانم
حسن جانم
.
.
.
.
.
نی کیمون گلمیشم آه و وایه
ای دوشن باشی چوخ بلایه
آیرلیق دردینی حسن جان
گیت دانیش خیرة النّسایه
.
«عارفون» دوت الیندن ای بحر عطا
یوز قویوب آستانیوه همچو گدا
.
حسن جانم
حسن جانم
.
.
.@Asheghane_hazrat_zeynab
#حسنیه_شهادت
به نام خدا
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
""""""""🏴🏴"""""""""
کریم آل مصطفــا ،مولا
عزیز قلب مرتضا ، مولا
تویی امام مجتبـا، مولا
(غریب حسن جان)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
کریمــی و خــوان کرم داری
یه عمری سایه رو سرم داری
توقلب عاشقـــات حـرم داری
(کریمی آقا)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
دلم میخواد بیـام مزار تو
روضه خونت بشم کنارتو
شـدم دوباره بی قــرار تو
(غریب حسن جان)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
فــدای قبــر بی چـــراغ تو
نمی تونیم بیایم ســراغ تو
می سوزه قلب ما ز داغ تو
(غریبی آقا)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
توخونه خودت شدی مظلوم
شدی ز یار و یاوری محروم
به زهر کینه ها شدی مسموم
(غریبی آقا)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
پیــر شــدی از مصیبت مـادر
به یــاد نــاله هــای پشـت در
با غم کوچه زندگیت شد، سر
(غریب مادر)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
تو لحظه های آخرت، آقا
راهــی کربلا شدی ، مولا
روضهٔ آخرت شد عاشورا
(حسین مظلوم)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
رقیه سعیدی کیمیا
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#اربعین
#نوحه_زمزمه
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:یه قلب مبتلا تو این سینه است،،،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چهل روزه دلــــم پریشـــــونه
ببین که خــواهر تو دلخـــــونه
چهل روزه که روضه می خونه
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چهل روزه تو رو ندیـــدم من
صــدای ناله ها شنـــــیدم من
دوباره کــــربلا رسیـــدم من
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چهل روزه ، ما شـــدیم آواره
قافــــله مون بــدون سالاره
منتظر مـــــیر و عـلمــــداره
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دوباره زنـده شــد غم گودال
دوباره زیـنبــت میره از حال
به یـاد پیکـــرت که شــد پامال
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نبـــودی و دل نگــــران بودم
همسفر شـــمر و ســــنان بودم
مرثیـه خــــــون کاروان بودم
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نبـــودی و بُردنمـــــون بازار
شـــدم ز شام و مـردمش بیزار
امان ز شـــام و طــــعنـه اغیار
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پاشــو که یاورت رســید از راه
خمیده خواهرت ،رسیــد از راه
بدون دختــرت ، رســید از راه
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مصــیبت رقـــیه پیـــــرم کرد
غصـــــه دختـرت اســــیرم کرد
خــرابه از زندگی ســــیرم کرد
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#زمزمه_نوحه
#اربعین
#شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک_نبسته_ام_به_کس_دل،،،
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوبــاره کـــربلا و / یـه کاروان خســــته
دوبــاره نـالــه هایِ / زیـنـــب دلشـکســـته
شده به رنگ پاییز / بــهـــارِ آل طاهــا
نشســته رنگ نیلی / به روی یاســـمـن ها
یه عـده مــادرایی / شکستـه و پریشــون
یه عده دختـــرایی / پریـده رنگ و گریون
اما میـون اینــهــا / یه بانـــوی خمیده
به خاطر حسینش / بــه کــــربلا رســیده
نمیشــه باورش باز /که زنده مونده زینب
خودش روباچه حالی/اینجا رسونده زینب
به هر طرف نگا کرد /یه روضه شد مجسم
یه روضه سمت گودال/یه روضه نهر علقم
یه روضه رویِ تَلّ و/ یه روضـه بر لب آب
غمِ سه شعبه ای که/علی رو کرده سـیراب
نشست و درد دل کرد/ با اون دل شکـسته
به حالتی پریشون / با قـلب زار و خسته
غم اسارت مـن / داداش !یکی دوتا نیست
به غیــرِ مرهـــم تو/ به درد من دوا نیست
سرت به نیزه دیدم / شکــسـتم و خمــیدم
بدون تو عــزیزم / یه روز خوش ندیـدم
نگا بکــــن بـرادر ! / که خـواهرت رسیده
چهل روزه که زینب / حســینشــــو ندیـده
چــهل روزه بــرادر / اســـــیـره زینـــب تو
دعــا بکـــن کنارت / بمــیــره زینـــب تو
چــهل روزه نـدارم / داداش ازت ســراغی
نشد با خــود بیارم / یه شــمـعی و چراغی
پاشو بذاره مرهــم / رو زخـمـــای تــــن تو
کفن نشــد بیــــارم / به غیـرِ پیـــرهن تو
فقط همین یه پیرهن/ شده نصیب خـواهر
هـمـینو می بـرم تا / ســـر مـــــزار مـــادر
چهل روزه ندیـــدم / علــی اکــــبـــرت رو
هنوز نبـــردم از یاد / گلــوی اصـغـرت رو
چهل روزه کــه کارم / شــده فغــان و ناله
نگـــیـر اَزَم ، ســـراغِ / رقیـــه ی سه سـاله
نپرس ازم که اون شب/چی شدتوی خـرابه
کــه قلـب زینـبت از / خــرابـه هـا کـــبابه
شـبانه مثــل مادر / بُریــد از عــالـمِ خــاک
خرابه زیر و رو شد/ زِ نــالـــه های افـلاک
غــمِ رقـــــیه ی تـو/ منــو زمـین گـیرم کرد
مصیــبت خــــرابه / شکــسـته و پـیرم کرد
منو ببخـش اگـر که/ امـانــتـت نیــومــد
عــمرِ کمـــش میون /ِ خــرابه ها ســر اومد
حسین حسین حسین جان(۴)
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅