🔷#ماکسیم_گورکی به ارزش های عام اخلاقی قائل است و جامعه #مارکسیستی را هم جامعه ای اخلاقی می داند. انسان نمونه ای که او به تصویر می کشد، دغدغه جدی اخلاق دارد و حتی ممکن است کاملاً اخلاقی زندگی کند. او افکاری شبیه #داستایفسکی و #تولستوی که به امر اخلاقی الهی قائل اند، ندارد ولی بی توجه به ارزشهای عام انسانی هم نیست.
🔶#گورکی ارزش های عمومی اخلاقی را بین انسانها مشترک می داند و حتی #سوسیالیسم را مکتبی اخلاقی می شمرد. او مبارزه در راه آزادی طبقه کارگر را یک عمل اخلاقی می داند و برای #عدالت، ارزشی درونی قائل است. در عین حال اخلاق را محیط بر انسان نمی داند و آن را درون مناسبات طبقاتی اجتماعی می فهمد.
💢گورکی با جریانی که به علت #ایدئولوژی، اخلاق را زیر پا می گذارند مخالف است ولی آنها را با کسانی که به مبارزه برای #انقلاب اعتقادی ندارند، در یک ردیف نمی داند؛ یعنی با وجود نقد آنانی که در مبارزه سوسیالیستی جایی برای اخلاق قائل نیستند، کار و نظرشان را پوچ نمی شمرد و موضع غیراخلاقی شان را به اعتقاد عمیق شان به مبارزه می بخشد.
📖کتاب #انسان_در_رمان نوشته ی #محمد_قائم_خانی
#رمان
#اخلاق
#انسان
#داستان
📌@canoon_org
🔷این اصل، این آرمان را دنبال می کند که جوامع ملی چندگانه، باید مسئله #حاکمیت را به محکمه اخلاقي نهادهای بین المللی ارجاع دهند. از نگاه انتقادی ها، در وضعیت موجود #حقوق همگان به رسمیت شناخته نشده و کشورها نه در جایگاه برابر قرار دارند و نه آنگاه که نهادهای بین المللی به #داوری میان نزاع هایشان می پردازند، حقوق شان رعایت می شود.
🔶از نظر انتقادی ها، نظام بين الملل فاقد ویژگی #هنجاری و #اخلاقی است و اخلاقی شدن نظام بین الملل و حاکم شدن هنجار اساسی «جهان اندیشی اخلاقی» نیازمند تغییرات اساسی در ساختار بين الملل است. رسالت نظریه انتقادی، شکل دادن به اجتماعی اخلاقی است که زمینه گفت وگوی همه بازیگران #نظام_بین_المللی را بر اساس استدلال فراهم می کند.
💢برای دستیابی به فهم جديد از #سیاست_جهانی، انتقادی ها راهکار گفت وگو را پیشنهاد می کنند؛ به این صورت که گفت وگو باید در سطوح مختلف به ویژه سطوح بین #فرهنگی باشد و با فرصت دادن به صداهای حاشیه ای، به ارائه روایت های انتقادی جدید از نظریه انتقادی #روابط_بین_الملل ختم شود.
📖کتاب #کدخدایی_شیطان نوشته ی #غلامعلی_سلیمانی
#نقد
#اخلاق
#سیاست
#علوم_سیاسی
📌@canoon_org
🔷در این نظریه، جهان واقعیات علمی و تجربی، از ارزش ها تهی و از بعد اخلاقی برکنار می باشد و فی نفسه نه خوب است و نه بد. اما وقتی ارزش ها از دنیای تجربی علم جدا می شود، تکلیف اخلاقیات چه می شود؟ جواب لیبرالیسم این است که ارزش های اخلاقی در حوزه انتخاب فرد قرار می گیرد و به نوعی به اراده انسان وابسته است؛ هرچه انسان بخواهد و انتخاب کند، خوب است وگرنه بد است.
🔶بدین ترتیب، ارزش ها به دامان اراده فرد سقوط می کند؛ پذیرش فرمان های اخلاقی دینی یا دنیوی، بر کسی واجب نیست. هرکس مکلف است تنها به ندای وجدانش، درباره ارزش های اخلاقی، گوش فرا دهد. اصل منفعت طلبی که براساس آن «هر چه به نفع فرد باشد خوب است و هر چه به ضرر اوست، بد است» بر همین نظریه تکیه دارد.
💢لیبرالیسم در اصول، الزام های اخلاقی فرد را محترم می شمارد و حقوق اخلاقی فرد در پیروی از فرمان های وجدانی اش را تا جایی که پیامدهای ضداجتماعی شدید نداشته باشد، به رسمیت می شناسد. بنابراین، #نظریه_اخلاقی_لیبرالیسم اساسا فردگرایانه است و ارزش ها را در کالبد جهان تنیده نمی داند.
📖کتاب #نظام_اقتصادی_اسلام به قلم #حسین_میرمعزی
#علم
#اخلاق
#لیبرالیسم
📌@canoon_org
🔶ایمان یکی از موضوع هایی است که عمری به درازای زمانه انسان دارد و همواره جزء مؤلفههای مهم حیات انسانی به شمار رفته است.
🔷هر چند در برهه هایی از تاریخ ،بشر عده ای کوشیدند که این مؤلفه را از حیات آدمیان بزدایند اما به اعتراف تاریخ نگاران و جامعه شناسان، هیچگاه نتوانستند به چنین هدفی نائل شوند بلکه هر روز بر جایگاه ایمان افزوده شد به گونه ای که امروزه ایمان به یکی از محوری ترین مسائل زندگی جوامع بشری تبدیل شده است و تاریخ با پشت سر نهادن رویکردهای سکولاری به سمت بازسازی دوباره ایمان ورزی و دین داری در زندگی فردی و جمعی انسانها پیش میرود
💢شهید مطهری که همواره در پی تبیین مؤلفه های مهم دینی بوده اند و کوشیده اند که با زبانی امروزین به تبیین معارف اسلامی بپردازند از مسئله ایمان غفلت نورزیده، بلکه توجه به این موضوع در جای جای آثار ایشان وجود دارد.
📖چلچراغ حکمت دفتر بیست و یکم #ایمان سید محمد علی داعی نژاد
#ایمان
#اسلام
#اخلاق
📌@canoon_org
🔷درباره علت یا علل قبول نسبیت،اخلاق دیدگاه های متفاوتی وجود دارد.به طور مثال،لوئیس پویمن استاد فلسفه دانشگاه می سی سی پی سه دلیل را ذکر می کند:
۱-راه حل های ارائه شده درباره این موضوع به گونه ای است که گویی مطلق گرایی و نسبیت گرایی یگانه شق های موجود هستند و امکان طرح شق سومی نیست؛
۲-مغالطه و خلط نسبیت گرایی فرهنگی با نسبیت اخلاقی و به عبارت دیگر،خلط امور واقعی یا گزاره های وصفی با امور یا گزاره های هنجاری در حالی که نسبیت گرایی و تنوع فرهنگ ها مستلزم نسبیت اخلاقی نیست؛
۳-افول دین در جوامع غربی: کسی که ایمان دینی خویش را از دست داده است احساس خلا عمیقی می کند و قابل درک است که این خلأ را با زندگی در خلا اخلاقی اشتباه کند. چنین کسی این گونه استدلال می کند که اگر خدایی وجود نداشته باشد که اعتبار نظام اخلاقی را ضمانت کند،نباید نظام اخلاقی کلی وجود داشته باشد.
💢استاد مطهری پذیرش نسبیت اخلاق را بیشتر ناشی از عدم درک صحیح اخلاق دانسته است.او اعتقاد دارد که قائلان به نسبیت اخلاقی،در واقع بین مفهوم و مصداق خلط کرده اند.
📖کتاب #طهور_در_ساغر جلد دوم به کوشش حسینعلی رحمتی
#اخلاق
#دین_باوری
📌@canoon_org
🔶در زمان پبامبر مردی به پا خاست و گفت ای پیامبر خدا! آیا بر این باوری که اگر مردی شمشیر برگیرد و پیکار کند تا کشته شود و مرتکب گناه نیز بگردد، آیا باز هم شهید است؟ در این هنگام حق تعالی آیه بعدی را نازل کرد و در آن برای شهادت شرایطی مقرر داشت و فرمود: «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ ...».
🔷آنگاه پیامبر اکرم آیه را چنین تفسیر فرمود مؤمنان پیکارگری که این ویژگی ها را دارند و با شهادت در بهشت مزین می گردند عبارت اند از:
۱. توبه کنندگان از گناهان؛ ۲. بندگانی که جز خدا را نمی پرستند و به او شرک نمی آورند . ۳. نان که در هر حال در سختی یا فراخی حمد و سپاس خدا را بر زبان دارند .۴. روزه داران) (السائحون)؛ ۵. آنان که مواظب نمازهای پنجگانه:اند الراکعون الساجدون وركوع و سجود و خشوع و اوقات آنها را پاس میدارند . ۶. امر به معروف میکنند و خود نیز به آن عمل می کنند. ۷. نهی از منکر نموده و خود نیز مرتکب منکر نمیشوند آنگاه پیامبر فرمود مژده دهید کسی که این شرایط را داراست.
📖کتاب #زندگی_در_بهشت به قلم #حمیدرضا_شاکرین
#اخلاق
#بهشت
#کانون_اندیشه_جوان
📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🔶 یکی از علومی که در دامن #فرهنگ اسلامی زاده شد و رشد و تکامل یافت عرفان است درباره #عرفان از دو جنبه میتوان بحث و تحقیق کرد: از جنبه اجتماعی و از جنبه فرهنگی #عرفا با سایر طبقات فرهنگی اسلام از قبیل #مفسرين، #محدثين، #فقها، #متكلمين ،#فلاسفه، ادبا شعرا و ... تفاوت عمده ای دارند.
🔷آنها علاوه بر این که یک طبقه فرهنگی را تشکیل میدهند و دانشی به نام عرفان به وجود آورده اند توانسته اند یک فرقه اجتماعی با ویژگی هایی خاص در جهان اسلام به وجود آورند، در حالی که سایر طبقات فرهنگی از قبیل فقها و حکما و دیگران که صرفاً طبقاتی فرهنگی هستند، یک فرقه مجزا از دیگران به شمار نمی روند.
🔻اهل عرفان هرگاه از جنبۀ فرهنگی بررسی شوند با عنوان «عرفا» و هرگاه از اجتماعی شان مورد کنکاش واقع شوند، با عنوان «#متصوفه» خوانده میشوند. عرفا و متصوفه هر چند یک انشعاب مذهبی در اسلام تلقی نمی شوند و خود نیز مدعی چنین انشعابی نیستند و در همه فرق و مذاهب اسلامی حضور دارند با این حال یک گروه وابسته و به هم پیوسته اجتماعی هستند و دارای یک سلسله ،افکار اندیشه ها و حتی آداب مخصوص در معاشرت ها و لباس پوشیدن و احیاناً آرایش سر و صورت و سکونت در خانقاه ها و... می باشند که به آنها به عنوان یک فرقه مذهبی و اجتماعی رنـگ بـه خصوصی می دهد.
🔺البته همواره (خصوصاً در میان شیعه) عرفایی بوده و هستند که هیچ تفاوت ظاهری ای با دیگران ندارند و در عین حال عميقاً اهل سیر و سلوک عرفانی میباشند در واقع عرفای حقیقی این طبقه اند، نه گروه هایی که آداب بسیار از خود اختراع کرده و بدعت ها ایجاد نموده اند. ما در بحث های تاریخی خود به جنبه اجتماعی و فرقه ای و در حقیقت به جنبه تصوف عرفانی نمیپردازیم و فقط آن را از جنبه فرهنگی و از نظر تسلسل تاریخی مورد بررسی قرار میدهیم.
💢عرفان به عنوان یک دستگاه علمی و فرهنگی دارای دو بخش:
💠 بخش عملی و بخش نظری
🔸بخش عملی عبارت است از آن چه روابط و وظایف انسان را با خود، با جهان و با خدا بیان میکند و توضیح میدهد عرفان در این بخش مانند اخلاق علمی عملی است. این بخش از عرفان «#سیر_و_سلوک» نامیده می شود.
🔹بخش دیگر عرفان نظری است که به تفسیر هستی، یعنی تفسیر خدا، جهان و انسان می پردازد عرفان در این بخش مانند فلسفه است و خواهان تفسیر هستی هستند. عرفان همانطور که در بخش اول با #اخلاق تفاوت هایی دارد، در این بخش نیز از جنبه هایی با #فلسفه متفاوت است.
📖کتاب #اسلام_و_ایران به کوشش #حجت_الله_ابراهیمیان
#معرفی_کتاب
#آموزش_مفاهیم
#کانون_اندیشه_جوان
📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
💢 تمایلات به چهار دسته تقسیم می شوند که ذیلا آن ها را به صورت اجمالی مورد بررسی قرار می دهیم.
🔶 میل یا احساس حقیقت جویی :
🔸یکی از احتیاجات و تمایلات روحی انسان است که از دوران کودکی فعالیت داشته و در گفتار و رفتار کودک نمایان میگردد. این میل را حس کنجکاوی و حس راستی نیز می نامند. حقیقت جویی گاهی برای جلب فایده و گاهی بی غرضانه است یعنی انسان حقیقت را از آن جهت که حقیقت است جستجو می کند و چه بسا سختی ها و ناملایماتی را نیز برای درک حقیقت پذیرا می شود اساسی ترین عامل پیدایش و رشد فلسفه و دانش را باید حس کنجکاوی و حقیقت جویی بشر دانست.
🔷میل یا احساس زیبایی دوستی :
🔹تمایل به جمال و زیبایی نیز یکی از ابعاد و تمایلات روحی انسان است. بدین جهت ادراک زیبایی موجب تهییج عواطف و انبساط خاطر انسان میگردد گرچه این احساس به صورت فطری در روان انسان موجود است ولی پرورش و تلطیف آن منوط به این است که انسان به امور هنری و مسائل تفننی توجه بیشتری بنماید که آن نیز در گرو این است که به لحاظ معیشتی شرایط مطلوبی داشته و از آسایش و رفاه لازم برخوردار باشد.
🔶میل یا احساس اخلاقی :
🔸تمایل اخلاقی یا خیرخواهی عبارت است از این که انسان به طور فطری خواهان خیر و فضیلت بوده و از شر و پلیدی گریزان است. بازتاب روانی این احساس این است که ارضای آن مایه رضایت خاطر و عدم ارضای آن موجب پشیمانی و احساس شرمندگی است. این تمایل یکی از مهمترین وجوه تمایز انسان از دیگر حیوانات است و نمود عینی آن را باید از نشانه های تمدن حقیقی افراد و اقوام بشر دانست. حس مذهبی و دینی در ضمیر هر یک از افراد بشر، تصور کمابیش مبهمی از مبدأ کل یعنی آفریننده جهان موجود است و همه کس فطرتاً مایل به درک آن است. این میل فطری را حس مذهبی می گویند.
📖کتاب #جامعیت_و_کمال_دین به کوشش #علی_ربانی_گلپایگانی
#مسئله
#اخلاق
#فطرت
#معرفی_کتاب
#تمایلات_عالی
#کانون_اندیشه_جوان
📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🔷 مرحوم علامه (ره) معتقد است که ما بدون این که تردیدی داشته باشیم با شعور فطری و وجدان خدادادی خود می فهمیم که سیر جهان هستی و گردش نظام آفرینش بدون هیچگونه استثنایی روی قانون علیت جریان دارد و هر موجودی یک راه رشد و کمال مخصوص به خود را می پیماید که اگر در آن مجرا قرار بگیرد، همه اجزای جهان با او سازگار خواهند بود.
🔶 قرآن کریم بیان میکند که حیات انسانی زندگی جاودانی است که با مرگ قطع نمی شود و در نتیجه باید روشی را در زندگی انتخاب کند که هم برای این سرای گذران و هم برای آن سرای جاویدان فایده داشته باشد و راهی را سپری کند که او را به سر منزل سعادت دنیا و آخرت برساند؛ این روش همان است که قرآن آن را «دین» می نامد و از نیروی عمومی و اقتضای کلی و دستگاه آفرینش الهام و سرچشمه میگیرد.
🔻 بنابراین دین از نظر منطق قرآن یک روش زندگی اجتماعی است که انسان اجتماعی به منظور تأمین سعادت زندگی انتخاب کرده است. البته با توجه به این که زندگی انسان، محدود به این جهان پیش از مرگ نیست این روش باید بر مقرراتی مشتمل باشد که با اعمال و اجرای آنها سعادت و خوشبختی دنیوی انسان تأمین شود و نیز باید شامل یک سلسله عقاید اخلاق و عبادات باشد که سعادت آخرت را تضمین کند.
🔺با توجه به این که زندگی انسان یک زندگی متصل است هرگز این دو جنبه دنیوی و اخروی از همدیگر جدایی نمی پذیرند از این رو اساس دین باید همان دستگاه واقعی آفرینش قرار گیرد نه امیال و عواطف بی بند و بار انسانی. یعنی آفرینش انسانی نیازمندی های وجودی ایی دارد و برای رفع آنها انسان بالقوه به تجهیزاتی مجهز شده است در دین که یک روش اجتماعی است بر اساس همان تجهیزات اولیه در آفرینش انسان، رفع آن ها به طور عادلانه تعبیه و تنظیم شده است نه بر اساس آنچه خوشایند و دلخواه انسان باشد.
📖 کتاب #فطرت_و_خرد سیری در زندگی و افکار علامه طباطبایی(ره) به کوشش #قاسم_اخوان_نبوی
#دین
#اخلاق
#جهان
#مسئله
#معرفی_کتاب
#علامه_طباطبایی
#کانون_اندیشه_جوان
📌@canoon_org