eitaa logo
کانون اندیشه جوان
311 دنبال‌کننده
925 عکس
539 ویدیو
1 فایل
کانون اندیشه جوان پنجره‌ای به دنیای اندیشه www.canoon.org صفحه اینستاگرام: Http://Instagram.com/canoon_org ارتباط با ما: @canoonandishehjavan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷میشل فوکو می گوید: تجربه نشان داده است که علوم انسانی در سیر تکامل خود، به جای عروج انسان سبب ناپدید شدن او شده است. از مسائل مهمی که از اوایل قرن بیستم مدنظر قرار گرفته، توجه به مدرنیته به منزله دوره ای متمایز از دوره های قبلی در سیر تمدن بشری است. به عبارت دیگر، قرن بیستم، عصر خودآگاهی انسان به مدرنیته است. 🔶بشر در این دوره با نظر به تاریخ تمدن غربی، ویژگی های متمایزی را از رنسانس بدین سو در می یابد؛ ویژگی های متمایزی که تاریخ بشر را به مرحله ای نوین وارد کرده است. از جمله ویژگی های متمایز مدرنیته، مسئله انسان محوری (اومانیسم) است که می توان آن را ویژگی اصلی این دوره نیز به شمار آورد. 💢مقصود از انسان محوری، نگاهی خوش بینانه و سکولار به انسان است که از حق آدمی برای غلبه بر جهان دفاع می کند. اما در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، موجی ضد اومانیستی شکل گرفت که نمونه آن انتشار مقاله ای درباره اومانیسم از سوی هایدگر در آلمان و نیز مناقشه میان چهار چهره مشهور ساختارگرا و پساساختارگرا یعنی لوی اشتراوس، لاکان، آلتوسر و فوکو بود. 📖ماهنامه زمانه، سال نهم، شماره 9، ص 54 📌 @canoon_org
44.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰حکومت مندی و فوکو 🔶چرا دولت و در افقی دیگر، نظام سیاسی یا حکومت، مسئولیت هدایت و اداره رفتار افراد را برعهده می گیرد؟ چگونه این «اراده به اداره کردن» را به انجام می رساند؟ میشل فوکو درباره حکومت مندی چه می گوید؟ 📌@canoon_org
🔷 مشتمل بر مجموعه هماهنگی است که از شناخت هستی، انسان و... ناشی و به جزئیات مسائل سیاسی منتهی می شود. همانگونه که در آثار خود، از هستی و آغاز و با و سعادت او در ، بحث خود را تمام کرد. فلسفه سیاسی به مطالعاتی از سرشت آدمی و دیگر خصوصیات جهان پیرامونش می پردازد که مواد خامی برای او هستند. 🔶مدار بحث فلسفه سیاسی، اهداف عظیم بشری است. در فلسفه سیاسی، پرسش ها و مسائل علمی مطرحند که با روش فلسفی به آن ها پاسخ داده می شود. پرسش از ضرورت ، بهترین نوع حکومت، شایستگی حاکم و شرایط لازم برای آن، وظایف در قبال حکومت، سوالاتی هستند که آنگاه از روش تبیین فلسفی برای پاسخ به آنها استفاده شود، با نوعی فلسفه سیاسی سر و کار داریم. 💢برخی از پدیده ها و نظریه های سیاسی، بر دسته ای از اصول و معیارها مبتنی شده اند که تنها با بررسی عقلی قابل نفی یا اثباتند. این گونه مسائل با ابزار تجربه حس، قابل تحلیل و تجربه نمی باشند. این نوع تحلیل ها را نیز «فلسفه سیاسی» می نامیم. 📖کتاب به قلم 📌@canoon_org
🔶انقلاب اسلامی سال ١٣٥٧ نه تنها برای ساقط کردن و فروپاشی که به منظور استقرار نظام سیاسی اسلام و بنا نهادن ساختارهای اجتماعی، و نوین در چارچوب ارزش ها و شکل گرفت. 🔷اسلامی بودن انقلاب ۵۷ بدین معنی است که آرمانها و اهداف نهایی این ، تحقق اهداف و آرمانهای اسلام است. به عنوان یک دین جامع و کارآمد، همه عرصه های فردی و اجتماعی انسان را متناسب با اهداف عالی که همانا رسیدن به مرتبه خلافت الهی و است، مد نظر قرار داده و اصول کلی حرکت در مسیر ساختارها و ارزشهای حاکم بر زندگی را تبیین کرده است. مهمترین اهداف و آرمانهای اجتماعی اسلام و ، استقرار به معنی گسترده و تعمیق آن در عرصه های اقتصادی، سیاسی، قضایی، پرورش و رشد علمی و فکری افراد در همه ابعاد، ریشه دار شدن ارزشهای اخلاقی و انسانی در افراد، احياء و اجرای حدود و مقررات الهی برای زمینه سازی حیات معنوی و ایجاد فضای مناسب تعالی می باشد. کتاب به کوشش جمعی از نویسندگان 📌@canoon_org
🔷 به ارزش های عام اخلاقی قائل است و جامعه را هم جامعه ای اخلاقی می داند. انسان نمونه ای که او به تصویر می کشد، دغدغه جدی اخلاق دارد و حتی ممکن است کاملاً اخلاقی زندگی کند. او افکاری شبیه و که به امر اخلاقی الهی قائل اند، ندارد ولی بی توجه به ارزشهای عام انسانی هم نیست. 🔶 ارزش های عمومی اخلاقی را بین انسانها مشترک می داند و حتی را مکتبی اخلاقی می شمرد. او مبارزه در راه آزادی طبقه کارگر را یک عمل اخلاقی می داند و برای ، ارزشی درونی قائل است. در عین حال اخلاق را محیط بر انسان نمی داند و آن را درون مناسبات طبقاتی اجتماعی می فهمد. 💢گورکی با جریانی که به علت ، اخلاق را زیر پا می گذارند مخالف است ولی آنها را با کسانی که به مبارزه برای اعتقادی ندارند، در یک ردیف نمی داند؛ یعنی با وجود نقد آنانی که در مبارزه سوسیالیستی جایی برای اخلاق قائل نیستند، کار و نظرشان را پوچ نمی شمرد و موضع غیراخلاقی شان را به اعتقاد عمیق شان به مبارزه می بخشد. 📖کتاب نوشته ی 📌@canoon_org
🔹از گذشته دور، دیدگاه های مختلفی درباره مسئله منشأ ، وجود داشته است. این دیدگاه ها به طورکلی به دو دسته تقسیم می شوند: یکی دیدگاه که به دفعی بودن خلقت معتقد بوده و بر این باور بودند که انواع موجودات به همین صورت کنونی موجود شده اند و دیدگاه دیگر توسط که به پدید آمدن تدریجی حیات در زمین باور داشته و آغاز حیات را خود به خودی می دانستند؛ در واقع برای شکل گیری انواع ، سیر تدریجی قائل بودند. 🔶يکي از مسائل چالش برانگيز در مناسبات و يا علم ، ارائه بر اساس انتخاب طبيعی از سوی است که به شناخته می‌شود. در این زمینه، کتاب به قلم به رشته تحریر درآمده و به بررسی و نقد داروینیسم پرداخته است. این اثر که محصول نشر کانون اندیشه جوان است، دارای چهار فصل می باشد: فصل اول: زمینه ها و ارکان مفهومی نظریه داروین فصل دوم: دیدگاه های مخالف دربارۀ نظریه تکاملی داروین فصل سوم: نقد مهمترین دیدگاه های داروینیستی معاصر فصل چهارم: بررسی نظریه داروین در جهان اسلام @canoon_org
🔷هر یک از دستگاه های فلسفی سیاسی با روش خاص خود به توصیف و تبیین و ویژگی های ذاتی و عرضی او می پردازد. در طرز تفکر هندی، انسان در مقایسه با حیوانات و گیاهان، مقامی شامخ ندارد. هندی برای عالم حیات، نوعی یگانگی قائل است و از «هستی کل» صحبت می کند که منشأ تمام هستی ها است. 🔶از دیدگاه ماتریالیستها انسان، موجودی مادی است. و ، واقعیت انسان را عبارت از اتم های مادی می دانند که با کیفیت مخصوصی گرد هم جمع شده اند. دموکریت به خصوص احساسات، ادراکات اندیشه و همه هستی انسان را مادی می داند و تحولات مجموعه انسان را مربوط به نوع برخورد ها در وجود انسان می پندارد. 💢همانند مکتب مادی گرایی مکانیکی، مکتب نیز فرد و عقل انسانی را از مقام خود ساقط می کند و تمام ارزش های عقلانی انسانی را به سطح رفتار تنزل می دهد و برای آنها علت های زیستی ذکر می کند. از دیدگاه مارکسیستها و همچنین ، بودن انسان، تعیین کننده آگاهی اوست و بودن، ناشی از شرایط تولید و هستی است. 📖کتاب به قلم 📌@canoon_org
🔷نگرش سکولاریستی، از نوعی انسان شناسی مادی گرا سرچشمه گرفته؛ یعنی انسان و نیازهای فطری و نیز اسرار خلقت او در بعد مادی و فیزیکی وجودش خلاصه شده و هستی او از جنبه مادی و طبیعی مورد توجه قرار گرفته. گویا انسان چیزی جز یک موجود طبیعی که از اجتماع برخوردار است و به وضع یک سلسله قوانین متناسب با حیات طبیعی خود نیاز دارد، چیز دیگری نیست. 🔶بنابراین؛ علم تجربی که در طبیعت شناسی به شکوفایی رسیده است، در انسان شناسی و کشف یا وضع قوانین لازم برای زندگی و تأمین سعادت او نیز توانا و خودبسنده است. هرگاه اثبات شود که انسان تنها یک موجود طبیعی نیست و آرمان خلقت او نیز در برخورداری های دنیوی و مادی خلاصه نمی شود، 💢بلکه موجودی است که علاوه بر حیات دنیوی، حیات اخروی دارد و سعادت او نیز در گرو دست یابی به سعادت ابدی است، روشن می شود که در عرصه حقوق و اخلاق به قوانین فراطبیعی نیاز دارد که دین و وحی الهی بیانگر آن است. هر چند عقل و دانش بشر در شناخت ابزار و شرایط و فراهم ساختن زمینه های تحقق یافتن قوانین الهی نقش مؤثر دارد. 📖کتاب به قلم 📌@canoon_org
💢انسان دارای چهار وجه تسمیه می باشد: 🔸انسان از انسیان و نسیان، به معنی فراموشی است. 🔸انسان مشتق از ایناس، به معنی رؤیت و دیدن است. 🔸انسان مشتق از نوس به معنی تحرک و فعالیت است. 🔸انسان مشتق از انس به معنی الفت افراد با یکدیگر است. 🔷بنا بر تلقی مادی، انسان در ذات خود فاقد شخصیت انسانی است. هیچ امر ماورای حیوانی در سرشت او نهاده نشده و هیچ اصالتی در ناحیه ادراکات و یا در ناحیه احساسات و گرایش ها ندارد. هر چه محیط به انسان بدهد، او همان می‌شود. در این نگرش، اصالت انسان با جنبه های حیوانی و غریزی است و آدمی اسیر منافع مادی و جبر ابزار تولید و در اسارت شرایط مادی و اقتصادی بوده و تمایلات و اندیشه او انعکاسی از شرایط طبیعی و اجتماعی محیط اوست. 🔶اما بنا بر تلقی فطری، انسان دارای سرشتی الهی، حق جو، حق طلب و حاکم بر خویشتن است. توانایی ایستادگی در برابر جبر محیط و سرنوشت را دارد و خواهان عدالت و مکارم اخلاق است. انسان حتی بر فرشتگان نیز برتری دارد. ملاک برتری آدم بر فرشتگان، معرفت آدمی به خداوند و عبادت با اختیار است. 📖کتاب به قلم 📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🔶خداگرایی طبیعی بدیل خداگرایی وحیانی یا توحیدی است؛ به این معنا که گاه انسان، مستقل از هر گونه الهامات و اشراقات نوری، در اثر تجربه معنوی که خود به دست آورده، به خداگرایی نایل می گردد. این نوع خداگرایی نتیجه طبیعی تجربه دینی فرد است. در مقابل، خداگرایی وحیانی در اثر قرار گرفتن انسان در پرتو الهامات و اشراقاتی است که از سرچشمه وحی ناشی می شود؛ یعنی ایمان به خداوند سبحان از طریق مواجهه با سخن یا وحی الهی به دست می آید. 🔷میان این دو نوع خداگرایی، تفاوت های اساسی وجود دارد. در مسیر خداگرایی طبیعی ممکن است انسان هیچگاه با سخن خدا مواجه نشود. به علاوه ممکن است که خدای وحیانی همان خدای طبیعی نباشد. در این صورت، ممکن است میان این دو نوع از خداگرایی، منازعه و درگیری اتفاق بیفتد و هر یک دیگری را مورد اتهام قرار دهد. چنانکه خداگرایی طبیعی از دین علیه ایمان سخن می گوید و خداگرایی وحیانی از ایمان علیه دین. بدیهی است که خداگرایی طبیعی وقتی حقانیت دارد که هیچ تعارضی با خداگرایی وحیانی نداشته باشد. بنابراین، هرگونه معرفت شناسی مدرن درباره فقه اسلامی، خود به خود به سمت خداگرایی طبیعی سوق پیدا می کند؛ زیرا در معرفت شناسی های مدرن، متن به حاشیه رفته و برداشت مستقل مفسر، به جای آن می نشیند. با به حاشیه رفتن متن، مفسر، به تدریج از الهام گیری از متن وحیانی (متون فقهی) محروم می گردد و مستقل از سرچشمه وحی به باوری از خداوند می رسد که از متن توحیدی استخراج نشده است؛ یعنی به خداگرایی طبیعی می رسد. 📖کتاب نوشته ی 📌@canoon_org
47.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰ارتباطات مجازی 🔶 پاندمی‌ اتفاقات تلخ و ناگواری که برای رقم زد، بشریت را دچار بحران کرد. قرن جدید باید خود را موظف به کنار آمدن با این بحران می کرد. پیشنهاد مشخص بود، فضای مجازی! محافل علمی و آموزشی به دانشگاهی جدید پا گذاشتند. 🔷اما قرار گرفتن در چنین شرایطی با تهدید ها و فرصت هایی همراه بود. چگونه باید از این تهدید ها استفاده کرد و آنها را به فرصت مبدل ساخت؟ اقتضائات این فضا چیست؟ در نهایت مهم ترین پرسش این است که با گذر از جهان کرونایی چگونه می توان از این اقتضائات بهره برد؟ 📽 برای مشاهده کامل گفتگو به سی و پنجمین قسمت برنامه کالک مراجعه فرمایید. 🌐 در سایت کانون ببینید. 📽 در آپارات کانون ببینید. 📱در اینستاگرام کانون ببینید. 📌@canoon_org
🔷 هر یک از علوم گوناگون با ویژگی های خاص خود، اهداف و مقاصد معینی را مد نظر داشته اند. تنوع و گوناگونی علوم و رشد و تکامل آن، به موازات پیشرفت های اعجاز آمیز بشر در عرصه های مختلف، تا اندازه زیادی معلول تنوع و گوناگونی غایاتی است که انسان ها از طریق پژوهش در رشته های مختلف علوم، به جست و جوی آنها پرداخته اند. 🔶 هر مقدار که نیازها، خواست ها و مقاصد بشر افزوده شده است، به همان میزان رشته ها و تخصص های موجود در علوم نیز افزوده شده است. این افزایش به طور منطقی مبتنی بر این حقیقت است که هر حوزه علمی، به تناسب توان و قلمرو و ویژگی های خاصش، تنها از عهده اهداف و مقاصد مشخص و مورد انتظار همان حوزه بر می آید و اهداف و مقاصد تازه، به اقتضای نوعشان، نیازمند تأسیس حوزه جدید علمی یا شاخه جدیدی هستند. 💢 بنابراین تفاوت نوع خواست ها، مقاصد و هدف ها از یک سو، ایجاد و تأسیس حوزه ها، رشته ها و شاخه های جدید علمی را در پی دارد و از دیگر سوی، کارآیی و نتیجه بخشی مفید و مستقیم هر حوزه را در حدود اهداف و مقاصد همان حوزه، محدود می سازد. 📖 کتاب به قلم 📌@canoon_org