eitaa logo
الرادود الحسیني محمد الجنامي
4.8هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
19 فایل
﷽ - كُل خـادِم ذلـيـل إلّا. خادِم الحُسَين سُلطان. المُخلص: مُحَمد الجَنّامي 🎧♥️⁦⁦⁦.، 📆- أنشأنا في: ۱۴۰۰/۱/۱۵❤️⃟🕊،!. 📲رابط المجهول (لینک ناشناس) ..... 🌐شرایط تب : eitaa.com/ALKAFlL ...
مشاهده در ایتا
دانلود
الرادود الحسیني محمد الجنامي
علیکم السلام خواهش میکنم وظیفه س. چشم من نوحه هایی که ترجمه شدن رو دارم توی مناسبت هاشون تو کانال می
🔺نوحه های ترجمه شده در کانال 1) 2) 3) 4) 5) 6) 7) 8) 9) 10) 11) 12) 13) 14) 15) 16) 17) 18) 19) 20) 21) 22) 23) 24) 25) 26) 27) 28) 29) 30) 31) 32) 33) 34) 35) 36) 37) 38) 39) 40) 41) 42) 43) 44) 45) 46) 47) 48) 49) مجلس 50) 51) 52) 53) 54) 55) 56) 57) 58) 59) 60) 61) 62) 63) 64) 65) 66) 67) 68) 69) 70) 71) 72) 73) 74) استوديو 75) 76) 78) 79) ⭕️کپـی باذکـر لینـک کانـال @Mohammadaljanami
47.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نوحه متغیر هوای با ترجمه کامل 🔺 مقطع الاول الرادود : محمـد الجنامـي الشاعر : حمـزه السمـاوی مترجم : عبـاس رزیـجـي @Mohammadaljanami
50.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نوحه متغیر هوای با ترجمه کامل 🔺 مقطع الثانی الرادود : محمـد الجنامـي الشاعر : حمـزه السمـاوی مترجم : عبـاس رزیـجـي @Mohammadaljanami
44.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نوحه متغیر هوای با ترجمه کامل 🔺 مقطع الثالث الرادود : محمـد الجنامـي الشاعر : حمـزه السمـاوی مترجم : عبـاس رزیـجـي @Mohammadaljanami
35.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نوحه متغیر هوای با ترجمه کامل 🔺 مقطع الرابع الرادود : محمـد الجنامـي الشاعر : حمـزه السمـاوی مترجم : عبـاس رزیـجـي @Mohammadaljanami
قصیدة : متغیر هوای الشاعر : حمزه السماوی الرادود : محمد الجنامی المناسبه : المکان : متغیر اهوای بسیار تغییر کرده ای مولای ماعرفتک‌ ای مولای من تو را نشناختم واکف عله البیر تو را کنار چاه دیدم عطشان. تبچی شفتک تشنه ایستاده ای / اشک میریختی دار الزمان یا علی و یجری دمعک ای علی گردون زمانه گردید و اشک تو جاری شد آنه الکیمل اسئلک شنهو وضعک من کمیل هستم و از تو سوالی دارم / به من بگو حال و روزت چگونه است 〰〰〰〰〰〰〰 سیدی اشلونک تمطر عیونک جاوب انخاک ای مولای من حال تو چگونه است؟ چشمانت اشک میبارند . التماس میکنم جوابم را بده لازم اضلوعک تمشی و دموعک تمشی ویاک چرا دست بر پهلو گام برمیداری و اشک هایت همراه تو روانه است کوه یا حیدر اشوفک تلفظ انفاسک ای حیدر میبینم که به سختی نفس میکشی البیر مافاکد احبابه و یفهم احساسک شیب یشبه لون کلبک طالع براسک موی سپیدی شبیه به رنگ قلب تو در سرت روییده است رایدلی تفسیر شیصیر و آنه اشوفک تفسیر میخواهم . چه خواهد شد و من تو را میبینم فهمنی ارجوک و الیوم ماعوفک التماس میکنم برای من شرح بده . که امروز تو را رها نخواهم نکرد للبیر اجیت بدمع راح اتبعک با اشک جاری سوی چاه آمدم . همه جا دنبال تو خواهم آمد آنه کمیل اسالک شنهو وضعک من کمیل هستم و از تو سوالی دارم . به من بگو حال و روزت چگونه است ما عرفتک تو را نشناختم 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 یالچنت قائد شو صرت فاکد یا علی اشلون ای که قائد (فرمانده) بودی .چرا فاقد از دست داده شدی . ای علی چگونه ممکن است فاطمه بونه انت دافنهه و انت مدفون فاطمه را با ناله هایش به خاک سپردی و گویی خویشتن را به خاک سپرده ای البیر خالی بس ترسته من دمع نوحک چاه خالی بود اما تو آن را از اشک ناله هاییت لبریز کردی الباب شامت من تشوفه ایهیج اجروحک درب خانه. شماتت کننده ای گشت که چون او را ببینی زخم های تو تازه میشود اکبال عینک علی عصرو فاطمه روحک ای علی در حضور تو جان فاطمه را پشت درب فشار دادند کلما شفت نار تحتار ذکریاتک هروقت آتش ببینی با خاطراتت حیران می مانی دافن یبو التراب بتراب کل حیاتک ای ابو تراب همه ی زندگی ات را به خاک سپرده ای درعک قبل فاطمه و میته درعک فاطمه سپر تو بود و اکنون سپر تو از دنیا رفته است آنه کمیل اسالک شنهو وضعک من کمیل هستم به من بگو حال و روزت چگونه است ماعرفتک ... نشناختمت 〰〰〰〰〰〰〰〰 فاطمه کلبک تحبهه و تحبک و عینک تشوف فاطمه قلب تو بود ... عاشق او بودی و او نیز تو را بسیار دوست داشت و چشم تو میدید که .. شلون عصروهه اشلون سطروهه و انت مچتوف چگونه او را فشار دادند ..چگونه او را سیلی زدند و تو دست بسته بودی من خذوک اطلعت خلفک تبچی و تباوع چون تو را بردند . پشت سرت بیرون آمد . نگاه می کرد و اشک میریخت باب مدفوعه علیهه و عنک اتدافع درب خانه روی او هول داده شده و از تو دفاع میکرد عوفو ابن عمی تنادی و جانت تنازع ندا می داد پسر عموی مرا ترک کنید با اینکه در حال جان دادن بود شتذکر جروح و تنوح یالصمیده چه زخم هایی را به یاد میآوری و ناله می زنی ای حیدر کرار ؟ و الفاکد اعیون دمعات ماتفیده آن که چشمانش را از دست داده . اشک برایش سودی ندارد چنک غضن بالهوه محنی ضلعک مانند شاخه ای شکسته به دست باد خمیده شده ای آنه کمیل اسالک شنهو وضعک من کمیل هستم و از تو سوالی دارم به من بگو حال و روزت چگونه است ماعرفتک.. تو را.نشناختم 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ابخاطری اسال شکثر تتحمل سیدی جروح از خود سوال میکنم چقدر زخم متحمل شدی ای مولای من و انت تتحسر تقره بالکوثر بصوت مبحوح و تو حسرت می بری و با صدایی گرفته سوره کوثر میخوانی النوم ما مر اعله عینک یا عل اشصایر خواب سراغ چشمانت نیامد ای علی تو را چه شده است ؟ میت من العصره انته و عایش اتکابر از فشار درب جانت به لب رسیده اما به زور زنده مانده ای حاضر الشدات حیدر لروحه ما حاضر حیدر که به وقت سختی های مومنان حاضر میشود کنار خویش حضور ندارد بالفرکه غرکان بحزان لا نهایه غرق در جدایی شده ای و در غم و اندوه بی پایانی و کل ذکره مولای ترد بیک للبدایه و هر خاطره ای تو اا به آغاز حکایت باز میگرداند ای مولای من من الصبح للمسه تبچی طبعک گریه از صبح تا شام عادت تو شده است آنه کمیل اسالک شنهو وضعک من کمیل هستم و از تو سوالی دارم به من بگو حال و روزت چگونه است .. ماعرفتک .. تو را نشناختم 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 @Mohammadaljanami
اتعاین لزینب یا علی و تنحب تسال اهوایه ای علی به زینب نگاه میکنی و اشک میریزی ..زینب بسیار سوال میکند و الحسن ینعه حسین وی دمعه یشرب مای و حسن زاری میکند و حسین اب را همراه اشک هایش مینوشد عایش الطف قبل وکته الخیل تتنظره قبل از رسیدن واقعه کربلا در آن حال بود‌..اسب ها منتظر او هستند حسین ماکو ضلع یبقه سالم بصدره حسین هیچ استخوانی در بدنش سالم باقی نخواهد ماند اکبال زینب شمر حالف یکطع بنحره شمر قسم خورده که مقابل چشمان زینب گلوی حسین را قطع کند محترکه الاخیام و الایتام بالصحاری خیمه سوخته و یتمیان در بیابان ها سرگردانند و زینب علی النوک بالسوک بالظهاری و زینب سوار بر شترها در روز روشن در بازار است بالطف راح الزمن یبقه یفجعک در کربلا روزگار تو را مصیبت زده خواهد کرد آنه کمیل اسالک شنهو وضعک من کمیل هستم و از تو سوالی دارم ..حال و روزت چگونه است ماعرفتک تو را نشناختم @Mohammadaljanami