eitaa logo
از تبار رئیسعلی
539 دنبال‌کننده
427 عکس
107 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می فرمایند: کسانی که در راه خدا برای آزادی بندگان خدا قیام می کنند و جهاد می نمایند در قیامت از دری وارد می شود که باب مجاهدان نام دارد که این در فقط به روی مجاهدان گشوده می شود و انان با نهایت شکوه و عزت سلاح بر دوش در پیش چشمان همگی و قبل از همه بهشتیان وارد می شوند و فرشتگان مقرب پروردگار به انان سلام می کنند و خوش امد می گویند و دیگران به مقام و موقیعت انان غبطه می خورند ، هر کس که جنگ و جهاد در راه خدا را ترک کند خدا لباس ذلت بر تنش می پوشاند در زندگی فقیر و تهی دست می شود دینش را از کف می دهد و به عذاب دردناک مبتلا می گردد. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید عبدالله سروری مطلق 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
ایام نوروز و روز اول عملیات فتح المبین بود که خبر آوردند حسن زخمی شده. حسن به شیراز منتقل شده بود. ما شب حرکت کردیم و حوالی سحر به شیراز رسیدیم و به بیمارستان رفتیم. سه روز از زخمی شدن حسن می‌گذشت و به ما نگفته بودند که از چه ناحیه‌ای زخمی شده است. رفتیم و دست به دامن نگهبان بیمارستان شدیم و از او تقاضا کردیم که ترتیبی بدهد تا بتوانیم وارد بیمارستان شویم. چون خیلی شلوغ بود، ما را راه ندادند. ما به او التماس کردیم و گفتیم: مریض مجروحی داریم و باید حتماً او را ببینیم. گفت: مریضتان اهل کجاست؟ گفتیم: اهل بوشهر. همین که کلمه بوشهر از دهان ما خارج شد، گفت: بیایید و سریع او را ببرید. متعجبانه گفتم: چرا؟! گفت: از صبح که بلند می‌شود مریض‌ها را دور خودش جمع می‌کند و با آن‌ها بگو و بخند راه می‌اندازد تا شب که بخواهد بخوابد. بیمارستان از دست او در امان نیست... گفتم: با این وضعیت او را کجا ببریم؟ گفت: او را به بیمارستان دنا ببرید، آنجا دیگر نمی‌تواند بازیگوشی کند. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
پا جای پای دايی... با آن حالت معنوى كه محمد داشت ما فكر می‌كرديم كه روزى در مأموريت‌هايش به شهادت مى‌‌رسد. محمد ارتباط بسيار عاطفى با پدر و به خصوص با مادرمان داشت. مادرم موقع زايمان آخرين فرزندش محمد، در خواب ديده بود كه خدا به او پسرى عطا خواهد کرد كه بعدها مانند دايی‌اش به شهادت خواهد رسيد. دايی ما از شهداى دفاع مقدس است. چون محمد بچه آخر خانواده بود مادرم به رفت‌وآمدهايش بسيار توجه داشت. خود شهيد هم به مادرم هميشه مى‌گفت كه: تو فقط خواهر شهيد نيستی مادر شهيد هم هستی. برادرم محمد علاقه زيادى به شهدا داشت. هر سال در ظهر تاسوعا يادواره شهداى روستا را برگزار مى‌كرد. جالب است كه خودش هم در ظهر تاسوعای سال ۹۴ مجروح شد و در اربعين همان سال به شهادت رسيد. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
هميشه وقتی او را صدا می زدم در هر كجا و هر حال كه بود جوابم را با كلمه "جان" می‌داد و هيچ گاه نشد كه با كلمه "بله" جواب مرا بدهد. هر وقت از بازی فوتبال برمی‌گشت اگر می‌ديد كه من گرفتار هستم، لباس‌هايش را پنهان می‌كرد و بعد خودش آنها را می‌شست. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
ای اولین و آخرین پناهگاه من، ای معبود، از سوی تو آمده ام و به سوی باز می گردم من بی تو هیچم، مرا لحظه ای به خود وامگذار. به نام مقدست قسم می خورم که جز تو کس یا چیز دیگری را نمی پرستم. از تو می خواهم که در آن دنیا به پوست نازکم رحم کنی. من عاشقانه در راه تو گام بر می دارم، زیرا عاشق تو هستم؛ و از تو می خواهم که از گناهان من در گذری؛ و معصیت های خود را، از سرم کم گردانی. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
ای برادران و دوستان قدر امام را بدانيد. نعمت بزرگى كه ما را از ظلمت جهل و فساد رهایى داد و نور و بركت را به مملكت ما به ارمغان آورد. او را تنها نگذاريد و بدانيد خوشبختى، با او بودن است به ادعاهای گروه‌هاى سودجو و فرصت طلب گوش ندهيد كه اين‌ها جزء لشكريان شيطان هستند. مورخه ۱ فروردین ۶۱ 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
چندين مدت به همرا شهيد ابراهيمی و چند سرباز ديگر در يك چادر پر از مهمات و مواد منفجره در منطقه بهمن شير مشغول به خدمت بوديم. يك روز صبح كه از خواب بيدار شديم شهيد ابراهيمي گفت: «بچه ها، همه ما در اين چادر كوچك مى‌خوابيم كه پر از مهمات است و گنجايش همه ما را ندارد بياييد اين ها را بيرون از چادر بگذاريم تا جاى بيشترى داشته باشيم». همه كمك كرديم و تمام مهمات را در فاصله دورى از چادر به طور مرتب كنار هم چيديم و پلاستيک بزرگی روى آن كشيديم. دو شب بعد درحالى كه در خواب بوديم پای يكى از بچه ها به فانوس درون چادر خورد و سرازير شد، نفت همه جا را فرا گرفت و تمام چادر آتش گرفت. سراسيمه از خواب بيدار شديم. هر قدر تلاش كرديم آتش را خاموش كنيم موفق نشديم و كليه وسايل و لباس ها در آتش سوخت. خدا را شكر كرديم كه با دورانديشی شهيد ابراهيمی همه مهمات را به بيرون از چادر منتقل كرده بوديم وگرنه... 🔻راوی: ابراهیم ستوده (همرزم شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهيد محراب آيه الله دستغيب آمده بود اردوگاه. بهش اشاره كرد و گفت اين كيه؟ بچه ها گفتند: جهانگير. شهيد دستغيب گفت: از اين به بعد بهش نگيد جهانگير. بگيد علی. 🔻راوی: همرزم شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
به ياد دارم در شهر بستان كه بوديم، صبح‌ها زود از خواب بلند می‌شد و بعد از اقامه نماز و تلاوت قرآن، جهت گرفتن نان به يك نانوايی صلواتی می‌رفت نان می‌گرفت و برای رزمندگان صبحانه آماده می‌کرد. شهيد شاهدی با خنده می‌گفت: دارم برای بچه‌هايم صبحانه حاضر می‌كنم. 🔻راوی: حسن دریانورد (همرزم شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
يك روز هنگام گشت زنی در منطقه ايستگاه ۷ آبادان به يك باغ و خانه برخورديم. باغ و خانه خالی از سكنه و پر از خرما و رطب بود. من به شهيد گفتم بيا چند حصير برداريم براى زير پای بچه‌های رزمنده ببريم. ايشان قبول نكردند و گفتند: ما آمده‌ايم از مردم و زندگی شان دفاع كنيم نه اين كه وسايل‌شان را برداريم. 🔻راوی: محمد معمار (همرزم شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
چند نکته با برادران و خواهرانم دارم: ۱- اینکه ایمان به خدا داشته و همیشه در راههای پر پیچ و خم استوار باشید. صبر و استقامت به خرج دهند. زود باشد که حکومت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) بر پا گردد و دنیا پر از عدل شود. ۲- تمام دستورات خداوند انجام داده، واجبات را بجای آورده محرمات رعایت نموده و کوچک‌ترین کاری بر خلاف اسلام ننمایید که زود باشد آنهایی که برخلاف اسلام کار می‌کنند و پشیمان گردند که فایده‌ای ندارد. ۳- از روحانیت مبارز که در خط امام و اسلام می باشند پشتوانه محکمی بسازید و همیشه پشت سر روحانیت حرکت کنید و خدای ناکرده حرف توهین آمیزی نزنید که موجب عقوبت خواهید شد. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شبی، مادرش در خواب حضرت زهرا، حضرت زینب و امام حسین علیهم‌السلام را می‌بیند. صبح به شهید می‌گوید از طرف من آزاد هستی به جبهه بروی؛ خدا پشت و پناهت؛ ما هم خدا را داریم، خدا روزی رسان است، به فکر ما مباش. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
‏پس از شهادت دوستانش خیلی ناراحت بود. گفتم: غلامرضا جان؛ چرا ناراحتی؟ در جوابم گفت: «همهٔ دوستانم شهید شده‌اند؛ ولی من لیاقت شهید شدن را ندارم». با معنویت خاصی حرف می‌زد که قطرات اشک در چشمانم سرازیر می‌شد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
آرزوی داشتن فرزندیکی از آرزوهای شهید این بود که بعد از ازدواج صاحب فرزند شود همسرش میگوید هر دفعه که از مرخصی می آمد از من در این مورد سئوال میکرد . یک روز که تازه از مرخصی آمده بود تا آمد اولین سئوال او همین بود من به او گفتم : بله مثل اینکه اگر خدا بخواهد داری پدر می‌شوی. آنقدر خوشحال شد که من هیچ وقت او را در این حال ندیده بودم مثل پروانه دور و برم می‌چرخید... 🔻راوی: همسر شهید شبی که بهزاد شهید شد به خانه‌اش رسیدم دیدیم که همسر شهید را بردند بیمارستان که خوشبختانه در همان وقت زایمان کرد. خاطره به یاد ماندنی این است که: حکمت خداوند این طور بوده است که در یک شب همزمان پدر شهید می‌شود و فرزند به دنیا می‌آید چقدر زیباست حکمت خداوند متعال که همزمان این دو کار با هم انجام می‌شود. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
یک روز مادرش اصرار داشت که سعید کمتر به فعالیت های مسجدش بپردازد. سعید در حالی‌که اشک چشمانش را پر کرده و سرش پائین بود، با لحنی استوار و در عین حال لرزان گفت: مگر می‌خواهد خون مسعود پایمال شود؟ من با فعالیتم انتقام خون مسعود را می‌گیرم. مسجد خانهٔ مسعود بود و من وارث آن خانه. 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
بی نهايت عاشقانه در مراسم سوگواری ائمه مشاركت می كرد و حالت خاصی در چهره او بود. به پدر، مادر، خواهر و برادرانش احترام می گذاشت و يك شخص عالی بود. بويژه به افراد كهنسال احترام زيادی می گذاشت و حتی بعضاً دستان آنها را می بوسيد. علاقه وافری به دامداری داشت و در اين راستا شش رأس از بزهای خود را در جوانی به جبهه اهداء كرد. بيشتر كتب مذهبی را مطالعه می كرد و احكام شرع مقدس من جمله نماز، احكام و قرآن را فراگرفته بود.در خصوص رعايت مسائل شرعی بسيار حساس بود به اين گونه كه ابتدا نماز می خواند و بعد از آن غذا می خورد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
ما مغازه‌ای ساده داشتيم و حسن براى خريد وسايل مغازه به شيراز می‌رفت و ما يحتاج مغازه را از آنجا تأمين مى‌كرد تا روزی گفت: بايد برای خريد به تهران بروم و من تعجب كردم و گفتم: چرا به تهران، مگر در شيراز نیست؟ با هر حيله‌ای كه شد به تهران رفت و در راهپيمايی‌ها شركت نمود و موقع برگشت از تهران عكس‌های زيادی از امام با خود آورده بود. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
هیچ گاه دست از حسینیه و  امام حسین علیه‌السلام برندارید. سعی کنید راه ایشان را ادامه دهید و به اسلام خدمت کنید. به خدمت حسینیه و امام حسین علیه‌السلام کمر ببندید. پیرو رهبر انقلاب اسلامی باشید. همیشه از جد بزرگوارمان امام حسین علیه‌السلام کمک و راهنمایی بخواهید. تا در برابر دشمنان سربلند و پیروز باشید. 🔻فرازی از وصیت نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
ساده زيستی شهيد باقرى از نكات قابل توجه زندگى اين بزرگوار بود و مدام با خود و براى خانواده خود می‌گفت:‌ انسان وقتی دين داشته باشد همه چيز دارد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
يك روز براى انجام كارى از پادگان به شهر رفتيم. از ماشين كه پياده شديم، هنوز چند قدمی نرفته بويم كه كه رمضان مقدارى پول را كه روى زمين ريخته بود، پيدا كرد. هر چه به او گفتم: ـ پول‌ها را به مسجدى تحويل بده يا آن را در صندوق صدقات بينداز! قبول نكرد و گفت: ـ شايد اين پول‌ها متعلق به فرد تنگدستی باشد كه با هزار زحمت و مشقت آن را به دست آورده؛ به اميد اينكه نانی براى خانواده‌اش تهيه كند. انصاف نيست كه او را نااميد كنيم. آن روز در شهر مانديم و آن قدر دنبال صاحب آن پول گشتيم تا بالاخره او را پيدا كرديم و پولش را به او برگردانديم. هيچ‌وقت چهرهٔ آن بنده خدا را فراموش نمى‌كنم. آن قدر از پيدا شدن پولش خوشحال شده بود كه از ته قلبش ما را دعا كرد. 🔻راوی: غلامحسین خلیفه 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
27.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستند عصر صالحان، مصاحبه با خانواده شهید عبدالرحمن رحمانی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهيد به من گفتند: «شما بايد ازدواج كنيد». من به ايشان گفتم: «حالا موقعيتش را ندارم و گرفتارم». به من گفتند: «گرفتارى شما چيست؟ و چه مشكلى داريد». به ايشان گفتم: «از نظر مالی در حدى نيستم كه بتوانم ازدواج كنم». او گفت: «مگر چقدر پول نياز داريد؟ و اگر جور شـود ازدواج مى‌كنيد؟» گفتم: «حدود (۳۰ - ۴۰) هزار تومان نياز دارم». فرداى آن روز وقتی به محل كار آمد. مبلغ فوق را آورد و به من داد. گفتند: «سريعاً بايد ازدواج كنيد». من هم طبق فرمايش ايشان اين كار را انجام دادم و ازدواج كردم. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شما ای دانش آموزان امروز و معلمان فردا، شغلی مقدس را، که شغل انبیاست، در پیش دارید. پس مانند انبیا عمل کنید . شما آینده سازان این انقلاب عظیم را پرورش دهید، تا بتوانند در آینده خدمتکارانی معتقد و متدیّن به اسلام باشند. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
محمد شفیع قبل از شهادت با عضو شدن در گروه‌های تئاتر مدرسه و گروه‌های جهادی هر شب به یکی از روستاها سر می‌زدند تا فرهنگ دفاع از شهر و دیارشان را به همه ارازنی نمایند. آن موقع امکاناتی نبود، خیلی از روستاها برق نداشت و این فرزندان برومند شهرستان، فیلم هایی از جبهه و جنگ را به کمک دیگر بسیجیان به نمایش می گذاشتند. گاهاً تئاتر‌های با مضمون جبهه و جنگ آماده می‌کردند و به نمایش می‌گذاشتند. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir